⭕️ حکایت سیم خاردارهای #امیدی‌هه *

#علیرضا_مشک‌افشان


🔹نامش #محمدرضا_آقاجری است. یک معلم ساده اما معتمد محل، و حالا البته معتمد یک شهر. به قدری مردم رویش حساب باز کردند که بدون اطلاع خودش، با هزار و یک ترفند، شناسنامه و کارت ملی و عکس و باقی مدارکش را گیر آوردند و او را در شورای شهر اول ثبت نام کردند.


🔸علی رغم همه‌ی این‌ها، به شورا ورود می‌کند و می‌شود سمبل مقاومت و مخالفت با نظرات سهم خواهانه باقی اعضای شورا. اوایل مصوبات با ۴ موافق و ۳ مخالف پیش می‌رفت. اما بعدها که عدالتخواهیِ یک نفر داشت برای تمام اصحاب قدرت دردسر ساز می‌شد، با #باند_بازی مصوبات را ۶ به ۱ تمام می‌کردند.


🔹 #طرح_تفصیلی شهر امیدی‌هه در شورا مصوب شد و فسادهای کلانی که در آن جاری بود. آغاجری هم تک نفره راه به جایی نمی‌برد. طرح منتظر تایید فرماندار بود که انتخابات شورای دوم برگزار شد. حالا دیگر همه پای کار بودند. مردم اعتماد کردند و نمایندگان کار درست بیشتری به شورا فرستادند و در آخر آغاجری هم رئیس شورا شد. آن‌ها هم شهردار را از بچه‌های پاک دست امیدی‌هه انتخاب کردند. از طرفی بچه حزب‌اللهی های شهر، بسیجی های عدالت طلب و جانبازان مدافع حرم همه دست به دست شورا داده بودند که فساد را ریشه‌کن کنند. طرح تفصیلی را اصلاح کردند و بعد از آن شروع کردند به پیگیری واگذاری #نامشروع زمین‌های شهر.


🔸 اوضاع برای مسئولان #زمین_خوار شهر خوب نبود. از همه بدتر، پای مرد قانون، یعنی #دادستان شهر هم وسط بود. وقتی پای بازگرداندن بیت المال وسط می‌آید، کل مافیا دست می‌جنبانند. سریال #هیولا، جدای از کارگردانش، کاملاً مطابق با این اوضاع است. گذشته از این‌ها، سر و کله‌ی یک کانال تلگرامی پیدا شد، که اسناد مربوط به فساد امثال آقای دادستان را افشا می‌کرد. حالا بهانه دست دادستان آمده بود. به شیوه رژیم اشغالگر #صهیونیستی، ساعت ۶ و نیم صبح، بدون اطلاع قبلی به خانه هر موجود حق طلبی که در امیدی‌هه بود ریختند و قلع و قمعش کردند و گوشی‌اش را مصادره کردند. از جمله جانباز مدافع حرم، #اسماعیل_شریفی که آنطور فجیع به خانه‌اش ریختند و بدون مجوز از خانه‌ی او، از ناموس او فیلم برداری کردند.


🔹 اوضاع بدجور آشفته بود. مرد قانون، قانون را خفه کرده بود. جالب این بود که با وجود مصادره تمام گوشی‌های این افراد، آن کانال مذکور با قوت به کارش ادامه می‌داد. در این وا اسفاه، خبر کوتاه #برکناری_دادستان، برای همه خوشحال کننده بود. اما طولی نکشید که همین چند روز پیش، حکم ۲۶ ماه (!) حبس آقای آقاجری به جرم #نشر_اکاذیب آمد. انگار هر ظالمی کنار برود، یکی دیگر هست برای آنکه ثابت کند: «زمین مال ماست، شما بسیجی‌ها فقط #سیم_خاردار‌های دور آن هستید».


🔺 عجب کمدی تلخی است. این نشر اکاذیب و #تشویش_اذهان_عمومی، شده مدال افتخار عدالتخواه‌ها. نه معیاری دارد، نه کسی توضیح می‌دهد اصلاً منظورش از اکاذیب دقیقاً چیست؟ و نه اصلاً اثبات می‌کنند که این‌ها کذب هست!

*: محلی‌های امیدیه، شهر را امیدی‌هه می‌خوانند. و چقدر تعبیر این خواندن زیباست! امیدی هه...


🔺 @seraht
🎬 @Mostazafin_TV

⭕️ حکایت سیم خاردارهای #امیدی‌هه

🔹نامش #محمدرضا_آقاجری است. یک معلم ساده اما معتمد محل، و حالا البته معتمد یک شهر. به قدری مردم رویش حساب باز کردند که بدون اطلاع خودش، با هزار و یک ترفند، شناسنامه و کارت ملی و عکس و باقی مدارکش را گیر آوردند و او را در شورای شهر اول ثبت نام کردند.


🔸علی رغم همه‌ی این‌ها، به شورا ورود می‌کند و می‌شود سمبل مقاومت و مخالفت با نظرات سهم خواهانه باقی اعضای شورا. اوایل مصوبات با ۴ موافق و ۳ مخالف پیش می‌رفت. اما بعدها که عدالتخواهیِ یک نفر داشت برای تمام اصحاب قدرت دردسر ساز می‌شد، با #باند_بازی مصوبات را ۶ به ۱ تمام می‌کردند.


🔹 #طرح_تفصیلی شهر امیدی‌هه در شورا مصوب شد و فسادهای کلانی که در آن جاری بود. آغاجری هم تک نفره راه به جایی نمی‌برد. طرح منتظر تایید فرماندار بود که انتخابات شورای دوم برگزار شد. حالا دیگر همه پای کار بودند. مردم اعتماد کردند و نمایندگان کار درست بیشتری به شورا فرستادند و در آخر آغاجری هم رئیس شورا شد. آن‌ها هم شهردار را از بچه‌های پاک دست امیدی‌هه انتخاب کردند. از طرفی بچه حزب‌اللهی های شهر، بسیجی های عدالت طلب و جانبازان مدافع حرم همه دست به دست شورا داده بودند که فساد را ریشه‌کن کنند. طرح تفصیلی را اصلاح کردند و بعد از آن شروع کردند به پیگیری واگذاری #نامشروع زمین‌های شهر.


🔸 اوضاع برای مسئولان #زمین_خوار شهر خوب نبود. از همه بدتر، پای مرد قانون، یعنی #دادستان شهر هم وسط بود. وقتی پای بازگرداندن بیت المال وسط می‌آید، کل مافیا دست می‌جنبانند. سریال #هیولا، جدای از کارگردانش، کاملاً مطابق با این اوضاع است. گذشته از این‌ها، سر و کله‌ی یک کانال تلگرامی پیدا شد، که اسناد مربوط به فساد امثال آقای دادستان را افشا می‌کرد. حالا بهانه دست دادستان آمده بود. به شیوه رژیم اشغالگر #صهیونیستی، ساعت ۶ و نیم صبح، بدون اطلاع قبلی به خانه هر موجود حق طلبی که در امیدی‌هه بود ریختند و قلع و قمعش کردند و گوشی‌اش را مصادره کردند. از جمله جانباز مدافع حرم، #اسماعیل_شریفی که آنطور فجیع به خانه‌اش ریختند و بدون مجوز از خانه‌ی او، از ناموس او فیلم برداری کردند.


🔹 اوضاع بدجور آشفته بود. مرد قانون، قانون را خفه کرده بود. جالب این بود که با وجود مصادره تمام گوشی‌های این افراد، آن کانال مذکور با قوت به کارش ادامه می‌داد. در این وا اسفاه، خبر کوتاه #برکناری_دادستان، برای همه خوشحال کننده بود. اما طولی نکشید که همین چند روز پیش، حکم ۲۶ ماه (!) حبس آقای آقاجری به جرم #نشر_اکاذیب آمد. انگار هر ظالمی کنار برود، یکی دیگر هست برای آنکه ثابت کند: «زمین مال ماست، شما بسیجی‌ها فقط #سیم_خاردار‌های دور آن هستید».


🔺 عجب کمدی تلخی است. این نشر اکاذیب و #تشویش_اذهان_عمومی، شده مدال افتخار عدالتخواه‌ها. نه معیاری دارد، نه کسی توضیح می‌دهد اصلاً منظورش از اکاذیب دقیقاً چیست؟ و نه اصلاً اثبات می‌کنند که این‌ها کذب هست!

🖊 #علیرضا_مشک‌افشان

➖ پ.ن (۱): محلی‌های امیدیه، شهر را امیدی‌هه می‌خوانند. و چقدر تعبیر این خواندن زیباست! امیدی هه...
➖ پ.ن (۲): این متن مربوط به حدود دو سال پیش است.

🎬 @Mostazafin_TV

🎙 #محمدرضا_آقاجری:

💬 در این مدتی که پیگیری می‌کردم، چهار بار در منزل من ریختند! در حالی‌که خلاف قانون بود و می‌دانستند تهران در حال پیگیری هستم.

🔺 نه با حلوا حلوا کردن، دهان شیرین می‌شود، نه با امید، امید گفتن، امید در جامعه جاری می‌شود. #امید در بستر واقعیت شکل می‌گیرد نه حرف و کلام.

🎬 @Mostazafin_TV