🔹 جنگِ ما همانندِ پرچمی نیست که پیشگامی، با غرور، آن را بر دوش کِشد، و چون آن پیشگام بی باک، تیر خورد و افتاد، دیگر هیچ کس آن پرچم را از خاک برندارد و به اهتزاز درنیاورد، بلکه جنگِ ما پرچمی ست که در هیچ لحظه ای، بوسه بر خاک نخواهد زد؛ چرا که مرغانِ تیزپروازِ دریای جنوب، آن را در منقار دارند...
🖋 #نادرابراهیمی
📚#بر_جادههای_آبی_سرخ
🎬 @Mostazafin_tv
🖋 #نادرابراهیمی
📚#بر_جادههای_آبی_سرخ
🎬 @Mostazafin_tv
⭕️ ما فقط آمده ایم تا که بجنگیم.
🔸🔹نیامده ایم تا قطعاً پیروز شویم. ما آمده ایم بجنگیم، به خاطرِ تقدّسِ این جنگ، شکوهِ این جنگ، شیرینیِ این جنگ، شادیِ این جنگ، و لزومِ این جنگ؛ امّا در عینِ حال، ما، حتّی اگر بخواهیم هم، نمی توانیم شکست بخوریم؛ زیرا شکست خوردنِ ما به معنای پیروز شدنِ دشمنانِ ماست و پیروز شدنِ دشمن به معنای آن که ما به چشم پوشیدن از تقدّس و شکوه و شیرینی و شادیِ این جنگ رضا داده ایم.
🔹🔸 شکست خوردنِ ما به معنای حذفِ ماست، و حذفِ ما به معنای آن که هیچ اعتقادی به حقّانیتِ خود و درستیِ راه مان نداشته ایم.
📙#نادرابراهیمی
📚#بر_جادههای_آبی_سرخ
🎬 @MOSTAZAFIN_TV
🔸🔹نیامده ایم تا قطعاً پیروز شویم. ما آمده ایم بجنگیم، به خاطرِ تقدّسِ این جنگ، شکوهِ این جنگ، شیرینیِ این جنگ، شادیِ این جنگ، و لزومِ این جنگ؛ امّا در عینِ حال، ما، حتّی اگر بخواهیم هم، نمی توانیم شکست بخوریم؛ زیرا شکست خوردنِ ما به معنای پیروز شدنِ دشمنانِ ماست و پیروز شدنِ دشمن به معنای آن که ما به چشم پوشیدن از تقدّس و شکوه و شیرینی و شادیِ این جنگ رضا داده ایم.
🔹🔸 شکست خوردنِ ما به معنای حذفِ ماست، و حذفِ ما به معنای آن که هیچ اعتقادی به حقّانیتِ خود و درستیِ راه مان نداشته ایم.
📙#نادرابراهیمی
📚#بر_جادههای_آبی_سرخ
🎬 @MOSTAZAFIN_TV
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 تاریخ را از نو باید نوشت؛
نه آن گونه که تاریخ نویسانِ نوکرِ دربارها
و تاریخ نویسانِ مطیعِ اوامرِ اَجانب نوشتهاَند؛
بل آن گونه که حس شود قلم در دستِ مردمِ آگاه و دردشناسِ کوچه و بازار بوده است.
تاریخ را از نو باید نوشت؛
نه آن گونه که باز نوشته شود: این سلطان، آن حاکم، و این فرمانروا،
این قصر، آن مسجد، و آن سدّ و کاروانسرا و بازار را ساختند...
بلکه نوشته شود: این مردم، آن مردم، و آن مردمِ دیگر، با دستهای خود، با تَنِ خود، روحِ خود، عشق و ایمانِ خود، این مسجد، آن سد، و آن کاروانسرا و بازار را ساختند؛
و با خشم و نفرت و نفرین، زیرِ شکنجه و شلّاق، این قصر و ایوان را...
ما قصّه نویسان، شاید که تاریخ نویس نباشیم؛
امّا شک نیست که برای نوشتنِ حق «به هر قیمت» آمدهایم...
و عجب حلاوتی دارد مرگ،
اگر انسان در راهِ آرمانی معتبر بمیرد...
🔺 برشی از #بر_جادههای_آبی_سرخ
مرحوم #نادر_ابراهیمی
🎬 @Mostazafin_tv
نه آن گونه که تاریخ نویسانِ نوکرِ دربارها
و تاریخ نویسانِ مطیعِ اوامرِ اَجانب نوشتهاَند؛
بل آن گونه که حس شود قلم در دستِ مردمِ آگاه و دردشناسِ کوچه و بازار بوده است.
تاریخ را از نو باید نوشت؛
نه آن گونه که باز نوشته شود: این سلطان، آن حاکم، و این فرمانروا،
این قصر، آن مسجد، و آن سدّ و کاروانسرا و بازار را ساختند...
بلکه نوشته شود: این مردم، آن مردم، و آن مردمِ دیگر، با دستهای خود، با تَنِ خود، روحِ خود، عشق و ایمانِ خود، این مسجد، آن سد، و آن کاروانسرا و بازار را ساختند؛
و با خشم و نفرت و نفرین، زیرِ شکنجه و شلّاق، این قصر و ایوان را...
ما قصّه نویسان، شاید که تاریخ نویس نباشیم؛
امّا شک نیست که برای نوشتنِ حق «به هر قیمت» آمدهایم...
و عجب حلاوتی دارد مرگ،
اگر انسان در راهِ آرمانی معتبر بمیرد...
🔺 برشی از #بر_جادههای_آبی_سرخ
مرحوم #نادر_ابراهیمی
🎬 @Mostazafin_tv