⭕️ چگونه "هیچ کاری" نکنیم و تبدیل به "قهرمان منتقد" بشویم!
🔻درباره نامه مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران به #رهبر_انقلاب
🔹اگر امروز با عقبماندگی در #عدالت مواجهیم، لازم است علل این تأخر را علاوه بر سطح نظام/ ساختار، در سطوح نهضت/ کنشگران نیز جستجو کنیم. ارجاع ناعدالتیها یا رفع آنها به ناکارآمدیهای نظاممند و به طور مشخص نظام جمهوری اسلامی، البته حامل وجهی از #حقیقت است اما فقط بخشی از حقیقت نه تمام آن.
🔹بخش دیگر و البته دشوارترِ حقیقت آن است که چالشهایی، #نهضت عدالتخواهی را از اثرگذاری بازداشته است. امروزه وجود پارهای سازوکارها یا #قوانین_تبعیضآمیز به شکل فزایندهای به عقبماندگی ما در عدالت دامن میزند؛ مسئلهای که پیش و بیش از آن شایسته پرداختن است اما این است که کنش عدالتخواهانه برای تقابل با این رویهها نیازمند بازسازی و توانمندسازی است.
🔹ما با متغیرهایی مواجهیم که طی یک دههی اخیر، سیمای کنشگری اجتماعی و به طور خاص سیمای کنشگری عدالتخواهانه را متفاوت کردهاند. در این میان مهمترین مؤلفه با فاصله بسیار، پیدایی شبکههای اجتماعی (به ویژه با لحاظ الگوی مصرف ایرانی) است.
🔹یک دهه پیش کُنِش جمعی عدالتخواهانه در محیطهای اجتماعی یا دانشجویی نیازمند اجتماع انسانهای متعددی بود. این انبوهههای انسانی امکانهای فراوانی برای اقدام و تغییر پیشروی کنشگران قرار میداد. امروز اما اوضاع این چنین نیست.
🔹به عنوان نمونه این احتمال وجود دارد که یک تشکل دانشجویی حتی از عضوگیری یک درصد دانشجویان دانشگاه یا حتی دانشکدهی خود باز بماند اما به مدد بستر شبکههای اجتماعی بتواند «کاری» کند که طی کمتر از 12 ساعت دیده شود. نه فقط در جهان آنلاین دیده شود بلکه در اصلیترین شبکههای ماهوارهای موضوع گفتگو قرار بگیرد.
🔹در اینجا یک کنشگر بیهیچ کُنشی و تنها با نوشتن چند خط نامه تبدیل به یک قهرمانِ منتقد میشود. قهرمان آنلاینیسم بدون انجام هیچ «عمل» و اقدامی، صرفا با انجام یک کار (ناکار) زاده میشود. این بیعملی یا انجام ناکار از مهمترین محاقهای #محافظهکارانهای است که #قیام عدالتخواهانه را به #قعود بدل ساخته و نهضت را چون نظام، در عقبماندگی عدالت شریک ساخته است.
🔹سوژهی آنلاین یا قهرمان آنلاینیسیم، با بیعملی ساخته میشود؛ پس اصولاً یک ضد قهرمان است. فرض کنیم یک گنشگر بخواهد در مسیر پاسخگوکردن تلاش کند. «مسیرِ عمل» مسیر پاسخگوکردنِ ناپاسخگویان است و نیاز به تلاش و عِده و عُده دارد. سوژه آنلاین منفرد است و انبوهی از انسانها و امر انسانی را در اختیار ندارد، پس به مسیر بیعملی میرود. مسیری که از ناپاسخگویان آغاز نمیشود. از کسی شروع میشود که بیشترین دیدار و گفتگوی آزاد با دانشجویان را داشته و دارد. مسیر ناکنشگری از بهانه و کنایه آغاز میشود؛ کاری به دیگران ندارند اما به رهبری که سالهاست دهها دیدار دانشجویی دورهای و اقتضایی داشته طعنه میزنند که بیستسال است به محیط دانشجویی نیامده است!
#حجتالاسلام_نامخواه
🎬 @Mostazafin_TV
🔻درباره نامه مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران به #رهبر_انقلاب
🔹اگر امروز با عقبماندگی در #عدالت مواجهیم، لازم است علل این تأخر را علاوه بر سطح نظام/ ساختار، در سطوح نهضت/ کنشگران نیز جستجو کنیم. ارجاع ناعدالتیها یا رفع آنها به ناکارآمدیهای نظاممند و به طور مشخص نظام جمهوری اسلامی، البته حامل وجهی از #حقیقت است اما فقط بخشی از حقیقت نه تمام آن.
🔹بخش دیگر و البته دشوارترِ حقیقت آن است که چالشهایی، #نهضت عدالتخواهی را از اثرگذاری بازداشته است. امروزه وجود پارهای سازوکارها یا #قوانین_تبعیضآمیز به شکل فزایندهای به عقبماندگی ما در عدالت دامن میزند؛ مسئلهای که پیش و بیش از آن شایسته پرداختن است اما این است که کنش عدالتخواهانه برای تقابل با این رویهها نیازمند بازسازی و توانمندسازی است.
🔹ما با متغیرهایی مواجهیم که طی یک دههی اخیر، سیمای کنشگری اجتماعی و به طور خاص سیمای کنشگری عدالتخواهانه را متفاوت کردهاند. در این میان مهمترین مؤلفه با فاصله بسیار، پیدایی شبکههای اجتماعی (به ویژه با لحاظ الگوی مصرف ایرانی) است.
🔹یک دهه پیش کُنِش جمعی عدالتخواهانه در محیطهای اجتماعی یا دانشجویی نیازمند اجتماع انسانهای متعددی بود. این انبوهههای انسانی امکانهای فراوانی برای اقدام و تغییر پیشروی کنشگران قرار میداد. امروز اما اوضاع این چنین نیست.
🔹به عنوان نمونه این احتمال وجود دارد که یک تشکل دانشجویی حتی از عضوگیری یک درصد دانشجویان دانشگاه یا حتی دانشکدهی خود باز بماند اما به مدد بستر شبکههای اجتماعی بتواند «کاری» کند که طی کمتر از 12 ساعت دیده شود. نه فقط در جهان آنلاین دیده شود بلکه در اصلیترین شبکههای ماهوارهای موضوع گفتگو قرار بگیرد.
🔹در اینجا یک کنشگر بیهیچ کُنشی و تنها با نوشتن چند خط نامه تبدیل به یک قهرمانِ منتقد میشود. قهرمان آنلاینیسم بدون انجام هیچ «عمل» و اقدامی، صرفا با انجام یک کار (ناکار) زاده میشود. این بیعملی یا انجام ناکار از مهمترین محاقهای #محافظهکارانهای است که #قیام عدالتخواهانه را به #قعود بدل ساخته و نهضت را چون نظام، در عقبماندگی عدالت شریک ساخته است.
🔹سوژهی آنلاین یا قهرمان آنلاینیسیم، با بیعملی ساخته میشود؛ پس اصولاً یک ضد قهرمان است. فرض کنیم یک گنشگر بخواهد در مسیر پاسخگوکردن تلاش کند. «مسیرِ عمل» مسیر پاسخگوکردنِ ناپاسخگویان است و نیاز به تلاش و عِده و عُده دارد. سوژه آنلاین منفرد است و انبوهی از انسانها و امر انسانی را در اختیار ندارد، پس به مسیر بیعملی میرود. مسیری که از ناپاسخگویان آغاز نمیشود. از کسی شروع میشود که بیشترین دیدار و گفتگوی آزاد با دانشجویان را داشته و دارد. مسیر ناکنشگری از بهانه و کنایه آغاز میشود؛ کاری به دیگران ندارند اما به رهبری که سالهاست دهها دیدار دانشجویی دورهای و اقتضایی داشته طعنه میزنند که بیستسال است به محیط دانشجویی نیامده است!
#حجتالاسلام_نامخواه
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ اسلام امام، «ضد اسلامی» بود...
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه:
◀️ اصولاً یکی از مغالطات مهم در شناخت امام خمینی همینجا روی میدهد که محتوای خط امام را میگوییم اما محتوای خطوط مقابل آن را مسکوت میگذاریم؛ میگوییم هدف و ایده اصلی امام خمینی اسلام بود؛ این که بدیهی است. امام خمینی به عنوان یک مرجع تقلید و رهبری دینی به دنبال ترویج تفکر غیراسلامی که نبوده است! مسئله درست از جایی شروع میشود که بدانیم ایدههای مهمترین مخالفانِ حرکت امام خمینی هم اسلامی بوده است!
🔹 مهمترین نقد امام خمینی هم به انواعی از تفکر اسلامی بوده؛ ما میبینیم در مهمترین اسناد فکری و تاریخی نهضت امام خمینی، مانند کتاب ولایت فقیه، ایشان نسبت به عالیترین سطوح حوزههای علمیه که مراجع تقلید و رسالههای عملیه است، موضعی به کلی انتقادی دارند. همچنان که با اسلام التقاطی منورالفکران لیبرال و روشنفکران چپگرا نیز سر ناسازگار و نقد دارند.
🔹 آیتالله خامنهای در سخنرانیهای سال اول دوره رهبری، هشدار میدهند که مسئله «جایگزینی» اسلام ناب، با اسلام تحجر و تجدد جاری و جدی است. میگویند باید به این فکر کنیم که انقلاب اسلامی و خط امام این بوده که اسلام، احکام اسلامی، آیینها و مفاهیم و مضامین اسلامی، «نجاتبخش محرومین» باشد نه یک سری «تشریفات» مذهبی. هشدار میدهند که مراقب باشیم تصویر ما از اسلام و دینداری نشود یک سری «مناسک میانتهی» و دیگر اسلام را آنچنان که باید، به عنوان «عقیده و جهاد» نبینیم.
🔹 مسئلهای که جای پرسش دارد این است که چرا منابر و تریبونها و پژوهشهایی که در زمینه تفکر اسلامی وجود دارد، هشدارهای اصیل انقلاب اسلامی درباره تبدیل شدن تفکر اسلامی به ابزار زر و زور و تقابل با اسلام مناسک میانتهی و مضامینی از این قبیل را بازتولید نمیکند؟ یکی از زمینههای این وضعیت این است که در فرهنگ عمومی دینی، تحجر یا دستکم بیتفاوتی نسبت به تحجر رشد کرده است.
🔹 یک زمینه مهم دیگری که انقلاب ارتجاعی را موجب میشود، نابرابری اجتماعی است. در یک جامعه نابرابر و طبعاً ناهمبسته یا از همگسیخته، هیچ پروژهای جلو نمیرود مگر پروژههای ارتجاعیِ کسانی که مستظهر به تکاثر ثروت و قدرت هستند. در اینجاست که رهبر انقلاب اسلام ناب را به عنوان «اسلام عدالتخواه» تعبیر میکنند. یا بارها و بارها میگویند ما در زمینه عدالت اجتماعی دچار «عقبماندگی» هستیم.
🔹 خطبههای نمازجمعه، منبرها، نشریات، گفتگوها و گفتارهایی که خود را انقلابی و بحث خود را مرتبط با انقلاب اسلامی میدانند، چقدر به این مسئلهها فکر میکنند؟ اینها صورت امروزین جنگ اسلام ناب اسلام آمریکایی است و ما در جبهههایی از این جنگ مغلوبه شدیم.
🔺 آیا اگر ایده «اسلام سرمایهداری» یک مفهوم جاندار بود و بسط و شرح لازم را پیدا کرده بود، امروز وضعیت ما در «عقبماندگی در عدالت» به آنجا میرسید که رهبر انقلاب به تعبیر خودشان مجبور به اعتراف و عذرخواهی شوند؟ بالاخره این همه منابر و مجامع پژوهش اسلامی، که گاهی این همه با مقولاتی مثل تمدن اسلامی و مراحل تمدن اسلامی و غیره بازی میکنند و جملهسازی میکنند؛ اگر دنبال پروژهبازی نیستند و به ادبیات امام خمینی علاقهمند هستند، چرا یکبار درباره تحجر و مقدسمآبی، درباره جنگ فقر و غنا و درباره اسلام سرمایهداری حرف نمیزنند؟
📎 مطالعۀ متن کامل (+)
🎬 @Mostazafin_TV
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه:
◀️ اصولاً یکی از مغالطات مهم در شناخت امام خمینی همینجا روی میدهد که محتوای خط امام را میگوییم اما محتوای خطوط مقابل آن را مسکوت میگذاریم؛ میگوییم هدف و ایده اصلی امام خمینی اسلام بود؛ این که بدیهی است. امام خمینی به عنوان یک مرجع تقلید و رهبری دینی به دنبال ترویج تفکر غیراسلامی که نبوده است! مسئله درست از جایی شروع میشود که بدانیم ایدههای مهمترین مخالفانِ حرکت امام خمینی هم اسلامی بوده است!
🔹 مهمترین نقد امام خمینی هم به انواعی از تفکر اسلامی بوده؛ ما میبینیم در مهمترین اسناد فکری و تاریخی نهضت امام خمینی، مانند کتاب ولایت فقیه، ایشان نسبت به عالیترین سطوح حوزههای علمیه که مراجع تقلید و رسالههای عملیه است، موضعی به کلی انتقادی دارند. همچنان که با اسلام التقاطی منورالفکران لیبرال و روشنفکران چپگرا نیز سر ناسازگار و نقد دارند.
🔹 آیتالله خامنهای در سخنرانیهای سال اول دوره رهبری، هشدار میدهند که مسئله «جایگزینی» اسلام ناب، با اسلام تحجر و تجدد جاری و جدی است. میگویند باید به این فکر کنیم که انقلاب اسلامی و خط امام این بوده که اسلام، احکام اسلامی، آیینها و مفاهیم و مضامین اسلامی، «نجاتبخش محرومین» باشد نه یک سری «تشریفات» مذهبی. هشدار میدهند که مراقب باشیم تصویر ما از اسلام و دینداری نشود یک سری «مناسک میانتهی» و دیگر اسلام را آنچنان که باید، به عنوان «عقیده و جهاد» نبینیم.
🔹 مسئلهای که جای پرسش دارد این است که چرا منابر و تریبونها و پژوهشهایی که در زمینه تفکر اسلامی وجود دارد، هشدارهای اصیل انقلاب اسلامی درباره تبدیل شدن تفکر اسلامی به ابزار زر و زور و تقابل با اسلام مناسک میانتهی و مضامینی از این قبیل را بازتولید نمیکند؟ یکی از زمینههای این وضعیت این است که در فرهنگ عمومی دینی، تحجر یا دستکم بیتفاوتی نسبت به تحجر رشد کرده است.
🔹 یک زمینه مهم دیگری که انقلاب ارتجاعی را موجب میشود، نابرابری اجتماعی است. در یک جامعه نابرابر و طبعاً ناهمبسته یا از همگسیخته، هیچ پروژهای جلو نمیرود مگر پروژههای ارتجاعیِ کسانی که مستظهر به تکاثر ثروت و قدرت هستند. در اینجاست که رهبر انقلاب اسلام ناب را به عنوان «اسلام عدالتخواه» تعبیر میکنند. یا بارها و بارها میگویند ما در زمینه عدالت اجتماعی دچار «عقبماندگی» هستیم.
🔹 خطبههای نمازجمعه، منبرها، نشریات، گفتگوها و گفتارهایی که خود را انقلابی و بحث خود را مرتبط با انقلاب اسلامی میدانند، چقدر به این مسئلهها فکر میکنند؟ اینها صورت امروزین جنگ اسلام ناب اسلام آمریکایی است و ما در جبهههایی از این جنگ مغلوبه شدیم.
🔺 آیا اگر ایده «اسلام سرمایهداری» یک مفهوم جاندار بود و بسط و شرح لازم را پیدا کرده بود، امروز وضعیت ما در «عقبماندگی در عدالت» به آنجا میرسید که رهبر انقلاب به تعبیر خودشان مجبور به اعتراف و عذرخواهی شوند؟ بالاخره این همه منابر و مجامع پژوهش اسلامی، که گاهی این همه با مقولاتی مثل تمدن اسلامی و مراحل تمدن اسلامی و غیره بازی میکنند و جملهسازی میکنند؛ اگر دنبال پروژهبازی نیستند و به ادبیات امام خمینی علاقهمند هستند، چرا یکبار درباره تحجر و مقدسمآبی، درباره جنگ فقر و غنا و درباره اسلام سرمایهداری حرف نمیزنند؟
📎 مطالعۀ متن کامل (+)
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
مستضعفین تی وی | Mostazafin.TV
🎥 در انقلاب، مردم علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند
📌 #وحید_جلیلی: اسلامی که امام پرچمدار آن بود، عبادتش با #عدالت و معنویت آن با #مسئولیت همراه است.
#اسلام_ناب
🎬 @Mostazafin_TV
📌 #وحید_جلیلی: اسلامی که امام پرچمدار آن بود، عبادتش با #عدالت و معنویت آن با #مسئولیت همراه است.
#اسلام_ناب
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ ابداع واژۀ #عدالتخوار، آخرین خلاقیتهای جریان راست، برای نمردن!
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه:
🔹در حال حاضر که بحث از شفافیت بیشتر سیاستزده و احساسی است، بهتر است صحبت کردن درباره #شفافیت و به خصوص مسئله #شرمندگی بماند برای یک زمان دیگر؛ شاید این طور بهتر باشد.
🔸 اما به نظر، دیروز یک روز خاص بود؛ از این جهت که «مفهوم عدالتخوار» رسماً وارد رتوریکِ (استفاده از هنرهای زبانی برای اقناع مخاطب در انجام کاری یا پذیرش اندیشهای) پارلمانی جمهوری اسلامی شد. یک نماینده در جلسه علنی استدلال میکرد که طرح شفافیت و غیرعلنی شدن جلسه بحث درباره آن از ترس «عدالتخوارها» بوده (+).
🔹 کلمه «عدالتخوار» چه تاریخ و تطوری داشته است؟ پاسخ این پرسش از جهت حافظه تاریخی و تبارشناسی نیروهای سیاسی در نسبت با عدالت اهمیت دارد.
🔸 تا جایی که من پیدا کردم، این مفهوم را نخستین بار، صبحنو که یک روزنامه حامی آقای قالیباف است در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۹۵ در سرمقاله خود به کار برد (+). حدود دو هفته بعد، در روز ۱۷ آبان هم خود قالیباف که آن زمان شهردار تهران بود، از این مفهوم استفاده کرد (+). پس از آن و در تمام این مدت نیم دهه اخیر، این مفهوم کم و بیش، توسط رسانههای نزدیک به جناح اصولگرا به کار برده شده، تا دیروز که در مجلس شورای اسلامی هم استفاده کردند.
🔹 مفهوم #عدالتخوار که در نیم دهه اخیر به طور مستمر در سطوح مختلف توسط سیاستمداران، رسانههای جناح اصولگرا و هوادارانشان در شبکههای اجتماعی به کار برده شده، در نگاه نخست مفهومی است که این جریان سیاسی برای نقد و تحقیر گونهای از عدالتخواهی به کار میبرد؛ در واقع اما این مفهوم بازتاب نوع خاصی از نگاه به مقوله «عدالت» و «دیگری»، و نمونهای از امکانها و ابتکارهای رسانهای، اقناعی و انتقادیِ موجود در سطوح مختلف جناح راست است.
🔸 ما نیاز داریم به مفهوم #عدالتخوار و جناح برسازنده آن بیشتر بیاندیشیم؛ چرا که یک مفهوم استراتژیک در شناخت امکانهای تئوریک و رتوریکِ بخش مهمی از حاکمانِ امروز و دیروز و فردا و هر روز ماست.
🎬 @Mostazafin_TV
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه:
🔹در حال حاضر که بحث از شفافیت بیشتر سیاستزده و احساسی است، بهتر است صحبت کردن درباره #شفافیت و به خصوص مسئله #شرمندگی بماند برای یک زمان دیگر؛ شاید این طور بهتر باشد.
🔸 اما به نظر، دیروز یک روز خاص بود؛ از این جهت که «مفهوم عدالتخوار» رسماً وارد رتوریکِ (استفاده از هنرهای زبانی برای اقناع مخاطب در انجام کاری یا پذیرش اندیشهای) پارلمانی جمهوری اسلامی شد. یک نماینده در جلسه علنی استدلال میکرد که طرح شفافیت و غیرعلنی شدن جلسه بحث درباره آن از ترس «عدالتخوارها» بوده (+).
🔹 کلمه «عدالتخوار» چه تاریخ و تطوری داشته است؟ پاسخ این پرسش از جهت حافظه تاریخی و تبارشناسی نیروهای سیاسی در نسبت با عدالت اهمیت دارد.
🔸 تا جایی که من پیدا کردم، این مفهوم را نخستین بار، صبحنو که یک روزنامه حامی آقای قالیباف است در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۹۵ در سرمقاله خود به کار برد (+). حدود دو هفته بعد، در روز ۱۷ آبان هم خود قالیباف که آن زمان شهردار تهران بود، از این مفهوم استفاده کرد (+). پس از آن و در تمام این مدت نیم دهه اخیر، این مفهوم کم و بیش، توسط رسانههای نزدیک به جناح اصولگرا به کار برده شده، تا دیروز که در مجلس شورای اسلامی هم استفاده کردند.
🔹 مفهوم #عدالتخوار که در نیم دهه اخیر به طور مستمر در سطوح مختلف توسط سیاستمداران، رسانههای جناح اصولگرا و هوادارانشان در شبکههای اجتماعی به کار برده شده، در نگاه نخست مفهومی است که این جریان سیاسی برای نقد و تحقیر گونهای از عدالتخواهی به کار میبرد؛ در واقع اما این مفهوم بازتاب نوع خاصی از نگاه به مقوله «عدالت» و «دیگری»، و نمونهای از امکانها و ابتکارهای رسانهای، اقناعی و انتقادیِ موجود در سطوح مختلف جناح راست است.
🔸 ما نیاز داریم به مفهوم #عدالتخوار و جناح برسازنده آن بیشتر بیاندیشیم؛ چرا که یک مفهوم استراتژیک در شناخت امکانهای تئوریک و رتوریکِ بخش مهمی از حاکمانِ امروز و دیروز و فردا و هر روز ماست.
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
MTVLinks
📎 @MTV_Links
مستضعفین تیوی | Mostazafin.TV
⭕️ عدالت را از دست کاندیداهای ۱۴۰۰ نجات دهید ◀️ وضعیت تأسفبار عقبماندگی در عدالت، احزاب را برای کسب قدرت به وسیله دستمایهکردن شعار عدالت به طمع انداخته است. در این شرایط ضروری است تا عدالت را از دست باندهای قدرت و ثروت نجات دهیم؛ قبل از آنکه تبدیل به کلیشه…
⭕️ تحریف معنای عدالت؛ راهکار جدید احزاب
◀️ برای اصحابِ احزاب دست گرفتهاند که تا دیروز از عدالتخواری و پایان دوران #عدالت_خواهی میگفتید و الآن که رهبری گفتهاند نامزد ریاست جمهوری باید عدالتخواه باشد، شروع میکنید به بستن عنوان عدالتخواه پشت چهرههای محبوبتان.
به نظرم خیلی هم اینجور نخواهد بود.
🔹 شاید دهه هفتاد احزاب و لابیهای سیاسی و مذهبی چنین کارکردی داشتند که حدس بزنند که نظر مقام معظم رهبری به نامزد مورد اجماع خودشان است اما امروز اوضاع فرق کرده است. در وضعیت کنونی آنها و یا جانشینهای جوانترشان این توانایی را پیدا کردهاند که اصل معیاربودن عدالت در سیاست و غیر سیاست را به کلی فاقد معنا کنند.
🔹 این معنازدایی هم معمولاً هم یک قصه تکراری دارد:
ابتدا از موضع واعظ اخلاق برمیآیند که «عدالتخواهی حزب نیست؛ پنجه کشیدن در چهره اخلاق نیست؛ ناسزا گفتن به این و آن نیست؛ بدگویی به مسئولان نظام نیست؛ منحصر در یک گروه نیست؛ نفی دیگران نیست؛ ناامیدی و حجتیهای و خوارج بودن نیست و ...»؛ آنگاه زمینه فراهم است: عدالتخواهی که چیزهای مختلفی نیست، هیچ چیزی نیست و هیچ وجه معیاریگونهای ندارد.
🔹 یک نمونه نزدیک از این روند را به یاد بیاوریم: ۱۸ بهمن ۹۸ رهبر انقلاب در سخنرانی خود در تبیین چه کسی را انتخاب کنیم گفتند: «به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشند. کشور ما به عدالت احتیاج دارد ... نگذاریم که این پرچم بخوابد ... هم عدالت اقتصادی، هم عدالت حقوقی، هم عدالت سیاسی؛ در همهی زمینهها».
🔹 ۳۰ بهمن، ۱۲ روز پس از سخنرانی و دو روز مانده به انتخابات ۲ اسفند، جمعی از واعظان و دیگران بیانیهای صادر کردند در تأیید لیست احزاب و گروههای یک جناح سیاسی. در این بیانیه که بعدها و البته پس از مرگ سهراب، برخی از امضاکنندگان آن اظهار «شرمندگی» کردند، به نام سردار شهید، به «کارآمدی» و به «مجلس قوی» اشاره شده بود اما هیچ اشاره و حتی هیچ اشارهای نشده بود به اینکه «به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشند».
مخاطبان این خطبا هم، هنگامی که به هر سی نفر و تاکید میکنم به تمامی افراد لیستِ این احزاب رای میدادند؛ و حتی به کسانی رأی میدادند که هرگز آنها را نمیشناختند، هیچگاه به خاطر عدالتخواه بودن به این افراد رای نمیدادند. امروز هم قصه همان قصه است.
🔹 از طبقه مرفه جدید و طبقه ویژه سیاسی که بگذریم، مسیر تبدیل شدن عدالت به یک معیار و سنجه در میدان سیاست، موانع و حتی مخالفان مقدسی دارد؛ یک تاریخ از نوعی تفکر دینی و انبوهی از آموزههای کلامی و فلسفی و مذهبیِ فاقدِ وجوه عدالتخواهانه را پشت خود دارد؛ حتی یک عالمه جهل مقدس به نام «مصلحت»، «مذهب»، «اخلاق»، «حفظ نظام» را در پشتیبانی خود دارد؛ با یک، ده، ده و حتی دهها بار گفتن رهبر هم چیزی عوض نشده و نخواهد شد؛ باز هم ایام انتخابات و باز هم همان همیشگیها. محافظهکاری تا عمق استخوان ما نفوذ کرده و به راحتی در برابر عدالتخواهی عقب نخواهد نشست.
🔺 ما در میدان سیاست افرادی را میخواهیم که «به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشند»؛ ولی مسئله ما فقط سیاستمداران موجود نیستند که طرفدار عدالت نیستند. ما در پیشانی وضع موجود با کسانی مواجهیم که مفاهیم را از «معنی واقعی کلمه» تهی کردهاند و از طریق کلمههای بیمعنا، به این سیاستمداران سرویس میدهند. البته مسئله ما همین افراد دسته دوم، که چه بسا نیت خیر دارند هم نیستند. مسئله ما خودِ کلمه است و معنای واقعی کلمه. مدتهاست به این فکر میکنم که مسیر فرارفتن از امتناع کنونی، از جایی بیرون از میدان سیاست میگذرد.
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه
🔺 @tabagheh3_ir
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ برای اصحابِ احزاب دست گرفتهاند که تا دیروز از عدالتخواری و پایان دوران #عدالت_خواهی میگفتید و الآن که رهبری گفتهاند نامزد ریاست جمهوری باید عدالتخواه باشد، شروع میکنید به بستن عنوان عدالتخواه پشت چهرههای محبوبتان.
به نظرم خیلی هم اینجور نخواهد بود.
🔹 شاید دهه هفتاد احزاب و لابیهای سیاسی و مذهبی چنین کارکردی داشتند که حدس بزنند که نظر مقام معظم رهبری به نامزد مورد اجماع خودشان است اما امروز اوضاع فرق کرده است. در وضعیت کنونی آنها و یا جانشینهای جوانترشان این توانایی را پیدا کردهاند که اصل معیاربودن عدالت در سیاست و غیر سیاست را به کلی فاقد معنا کنند.
🔹 این معنازدایی هم معمولاً هم یک قصه تکراری دارد:
ابتدا از موضع واعظ اخلاق برمیآیند که «عدالتخواهی حزب نیست؛ پنجه کشیدن در چهره اخلاق نیست؛ ناسزا گفتن به این و آن نیست؛ بدگویی به مسئولان نظام نیست؛ منحصر در یک گروه نیست؛ نفی دیگران نیست؛ ناامیدی و حجتیهای و خوارج بودن نیست و ...»؛ آنگاه زمینه فراهم است: عدالتخواهی که چیزهای مختلفی نیست، هیچ چیزی نیست و هیچ وجه معیاریگونهای ندارد.
🔹 یک نمونه نزدیک از این روند را به یاد بیاوریم: ۱۸ بهمن ۹۸ رهبر انقلاب در سخنرانی خود در تبیین چه کسی را انتخاب کنیم گفتند: «به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشند. کشور ما به عدالت احتیاج دارد ... نگذاریم که این پرچم بخوابد ... هم عدالت اقتصادی، هم عدالت حقوقی، هم عدالت سیاسی؛ در همهی زمینهها».
🔹 ۳۰ بهمن، ۱۲ روز پس از سخنرانی و دو روز مانده به انتخابات ۲ اسفند، جمعی از واعظان و دیگران بیانیهای صادر کردند در تأیید لیست احزاب و گروههای یک جناح سیاسی. در این بیانیه که بعدها و البته پس از مرگ سهراب، برخی از امضاکنندگان آن اظهار «شرمندگی» کردند، به نام سردار شهید، به «کارآمدی» و به «مجلس قوی» اشاره شده بود اما هیچ اشاره و حتی هیچ اشارهای نشده بود به اینکه «به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشند».
مخاطبان این خطبا هم، هنگامی که به هر سی نفر و تاکید میکنم به تمامی افراد لیستِ این احزاب رای میدادند؛ و حتی به کسانی رأی میدادند که هرگز آنها را نمیشناختند، هیچگاه به خاطر عدالتخواه بودن به این افراد رای نمیدادند. امروز هم قصه همان قصه است.
🔹 از طبقه مرفه جدید و طبقه ویژه سیاسی که بگذریم، مسیر تبدیل شدن عدالت به یک معیار و سنجه در میدان سیاست، موانع و حتی مخالفان مقدسی دارد؛ یک تاریخ از نوعی تفکر دینی و انبوهی از آموزههای کلامی و فلسفی و مذهبیِ فاقدِ وجوه عدالتخواهانه را پشت خود دارد؛ حتی یک عالمه جهل مقدس به نام «مصلحت»، «مذهب»، «اخلاق»، «حفظ نظام» را در پشتیبانی خود دارد؛ با یک، ده، ده و حتی دهها بار گفتن رهبر هم چیزی عوض نشده و نخواهد شد؛ باز هم ایام انتخابات و باز هم همان همیشگیها. محافظهکاری تا عمق استخوان ما نفوذ کرده و به راحتی در برابر عدالتخواهی عقب نخواهد نشست.
🔺 ما در میدان سیاست افرادی را میخواهیم که «به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشند»؛ ولی مسئله ما فقط سیاستمداران موجود نیستند که طرفدار عدالت نیستند. ما در پیشانی وضع موجود با کسانی مواجهیم که مفاهیم را از «معنی واقعی کلمه» تهی کردهاند و از طریق کلمههای بیمعنا، به این سیاستمداران سرویس میدهند. البته مسئله ما همین افراد دسته دوم، که چه بسا نیت خیر دارند هم نیستند. مسئله ما خودِ کلمه است و معنای واقعی کلمه. مدتهاست به این فکر میکنم که مسیر فرارفتن از امتناع کنونی، از جایی بیرون از میدان سیاست میگذرد.
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه
🔺 @tabagheh3_ir
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
مستضعفین تی وی | Mostazafin.TV
⭕️ رؤیای پس از ۱۴۰۰ با چنین رئیسجمهوری: عدالتخواه و معتقد به توانمندیهای داخلی
◀️ ایران امروز بیش از همه چیز به «رؤیا» نیاز دارد. باید بدانیم وضعیت مطلوب آینده چیست و در کف زمین چگونه آرمانهایمان را باید محقق کنیم. بیشترین خسارتی که دولت فعلی به کشور…
◀️ ایران امروز بیش از همه چیز به «رؤیا» نیاز دارد. باید بدانیم وضعیت مطلوب آینده چیست و در کف زمین چگونه آرمانهایمان را باید محقق کنیم. بیشترین خسارتی که دولت فعلی به کشور…
⭕️ وقتی همه چیز طبقاتی است؛ چرا واکسن نباشد؟
◀️ اعتراض گسترده به واکسن طبقاتی واقعا عجیب نبود؟
در جامعهای که نیازهای ضروریتری مثل مسکن، تسهیلات بانکی، خودرو و دریافت سطوح قابل قبول خدمت در حوزه آموزش و سلامت و نیز حق نمایندگی اجتماعی و سیاسی، مشمول عقبماندگی در عدالت گردیده و طبقاتی شده است، چرا واکسن نباید طبقاتی باشد؟
🔸 چرا به طبقاتی بودن واکسن اعتراض شد، ولی از کنار طبقاتی بودن دیگر نیازهای نخستین و حقوق اساسی، آرام عبور میکنیم؟
به نظرم بخشی به این دلیل است که عمومی بودنِ نیازِ به واکسن کرونا ملموس است اما پروپاگاندایِ رسانههای یک درصدی، عمومی و مهم بودن نیازهای دیگر را پوشانده است.
🔹 ما امروز بیشتر از هر زمان دیگر نیازمند کنشگرانی هستیم که #جامعه مسئلهشان باشد. کنشگرانی که بتوانند برخلاف رسانهها، لابیها و الیت حرکت کنند و به همگان نشان بدهند طبقاتی شدنِ مسکن، آموزش، سلامت، نمایندگی، تسهیلات بانکی و بهطور کل ثروت، به اندازه واکسن طبقاتی مضحک و خطرناک است.
🔺 مسئله اکنون ما اساس #جامعه است. مسئله این است که امر عمومی، خصوصی نشود؛ چه واکسن و چه دیگر امور.
خصوصیسازیهای گسترده و البته شکست خورده، کالاییسازی حق اساسی مسکن، سلامت و آموزش، همگی خصوصیسازی امر عمومی هستند. لایحه مشارکت عمومی- خصوصی اما یک جهش ارتجاعی در این حوزه است.
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه
🔺@tabagheh3_ir
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ اعتراض گسترده به واکسن طبقاتی واقعا عجیب نبود؟
در جامعهای که نیازهای ضروریتری مثل مسکن، تسهیلات بانکی، خودرو و دریافت سطوح قابل قبول خدمت در حوزه آموزش و سلامت و نیز حق نمایندگی اجتماعی و سیاسی، مشمول عقبماندگی در عدالت گردیده و طبقاتی شده است، چرا واکسن نباید طبقاتی باشد؟
🔸 چرا به طبقاتی بودن واکسن اعتراض شد، ولی از کنار طبقاتی بودن دیگر نیازهای نخستین و حقوق اساسی، آرام عبور میکنیم؟
به نظرم بخشی به این دلیل است که عمومی بودنِ نیازِ به واکسن کرونا ملموس است اما پروپاگاندایِ رسانههای یک درصدی، عمومی و مهم بودن نیازهای دیگر را پوشانده است.
🔹 ما امروز بیشتر از هر زمان دیگر نیازمند کنشگرانی هستیم که #جامعه مسئلهشان باشد. کنشگرانی که بتوانند برخلاف رسانهها، لابیها و الیت حرکت کنند و به همگان نشان بدهند طبقاتی شدنِ مسکن، آموزش، سلامت، نمایندگی، تسهیلات بانکی و بهطور کل ثروت، به اندازه واکسن طبقاتی مضحک و خطرناک است.
🔺 مسئله اکنون ما اساس #جامعه است. مسئله این است که امر عمومی، خصوصی نشود؛ چه واکسن و چه دیگر امور.
خصوصیسازیهای گسترده و البته شکست خورده، کالاییسازی حق اساسی مسکن، سلامت و آموزش، همگی خصوصیسازی امر عمومی هستند. لایحه مشارکت عمومی- خصوصی اما یک جهش ارتجاعی در این حوزه است.
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه
🔺@tabagheh3_ir
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ خیرالموجودینها و وضعیت موجود
◀️ سالهاست یک جریان سیاسی، منطقِ انتخاب حزبالله را به مقوله «خیرالموجودین» فروکاسته است. با فهرستی از اقدامات، از رسانهای تا امنیتی، اجازه برآمدن هیچ رقیب بالقوهای در میان باورمندان به انقلاب را نمیدهند.
🔸 صحنه را به گونهای میچینند که همواره خودشان تنها موجودین باشند؛ حتی اگر لازمه این کار، معدوم کردن دیگر موجودات باشد! در نتیجه سالهای سال است فقط این تکراریها در صحنه انقلاب موجود هستند. شاید تغییرات ژنتیکی رخ دهد و افراد نو شوند؛ اما اصولگرایی همان اصولگرایی است و نواصولگرایی و کهنه اصولگرایی تفاوت چندانی ندارد.
🔹 الغرض سالهاست منطق خیرالموجودین را به ما حقنه میکنند؛ غافل از آنکه خیرال«موجود»ین، بخشی از وضع موجود هستند، نه تغییردهنده آن.
🔺 اگر در مورد اکنون سخن بگوییم، به صراحت میتوان گفت وضع موجود بر شانههای دو نیروی اجتماعی استوار است: عاملان ایجاد و عاملان بقا. خیرال«موجود»ینها عاملان بقای این وضعیت هستند.
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه
🔺@tabagheh3_ir
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ سالهاست یک جریان سیاسی، منطقِ انتخاب حزبالله را به مقوله «خیرالموجودین» فروکاسته است. با فهرستی از اقدامات، از رسانهای تا امنیتی، اجازه برآمدن هیچ رقیب بالقوهای در میان باورمندان به انقلاب را نمیدهند.
🔸 صحنه را به گونهای میچینند که همواره خودشان تنها موجودین باشند؛ حتی اگر لازمه این کار، معدوم کردن دیگر موجودات باشد! در نتیجه سالهای سال است فقط این تکراریها در صحنه انقلاب موجود هستند. شاید تغییرات ژنتیکی رخ دهد و افراد نو شوند؛ اما اصولگرایی همان اصولگرایی است و نواصولگرایی و کهنه اصولگرایی تفاوت چندانی ندارد.
🔹 الغرض سالهاست منطق خیرالموجودین را به ما حقنه میکنند؛ غافل از آنکه خیرال«موجود»ین، بخشی از وضع موجود هستند، نه تغییردهنده آن.
🔺 اگر در مورد اکنون سخن بگوییم، به صراحت میتوان گفت وضع موجود بر شانههای دو نیروی اجتماعی استوار است: عاملان ایجاد و عاملان بقا. خیرال«موجود»ینها عاملان بقای این وضعیت هستند.
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه
🔺@tabagheh3_ir
🎬 @Mostazafin_TV
🖊 #حجتالاسلام_نامخواه: (+)
🔹دوگانه #عدالتخواهی_مصداقی_مفهومی همانقدر مانع و سرکاری است، که دوگانه ولایت- عدالت بود؛ طرحکنندگان دوگانه سرکاریِ عدالتخواهیِ مصداقی-مفهومی همانقدر عدالتخواه هستند، که آنان بودند. نتیجه این قبیل موانع و مشکلات، این قبیل دوگانهها و این قبیل #ناعدالتخواهیها چیست؟
🔹 این است: در مورد #عدالت ما «عقبمانده» هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان «اعتراف» میکنیم، «اقرار» میکنیم … «باید» از «خدا»ی متعال و از «مردم» عزیز «عذرخواهی» کنیم. در مورد عدالت «مشکل» داریم.
🎬 @Mostazafin_TV
🔹دوگانه #عدالتخواهی_مصداقی_مفهومی همانقدر مانع و سرکاری است، که دوگانه ولایت- عدالت بود؛ طرحکنندگان دوگانه سرکاریِ عدالتخواهیِ مصداقی-مفهومی همانقدر عدالتخواه هستند، که آنان بودند. نتیجه این قبیل موانع و مشکلات، این قبیل دوگانهها و این قبیل #ناعدالتخواهیها چیست؟
🔹 این است: در مورد #عدالت ما «عقبمانده» هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان «اعتراف» میکنیم، «اقرار» میکنیم … «باید» از «خدا»ی متعال و از «مردم» عزیز «عذرخواهی» کنیم. در مورد عدالت «مشکل» داریم.
🎬 @Mostazafin_TV
🖋 #حجتالاسلام_نامخواه: (+)
◀️ نمیدانم شما یادتان هست که کمتر از دهسال قبل استفتاء مینوشتید تا مراجع تقلید را به حرمت #تماس_تصویری راضی کنید؟ ما اما حواسمان هست که همان نگرش و گاهی حتی همان افراد، ایدههاشان را در قالب #طرح_صیانت دنبال میکنند.
🔹 این که بنویسند «هیچ یک از مراجع به صراحت حکم به حرمت ندادهاند»، واقعیت را تغییر نمیدهد؛ صیانتگرایان که با ذهنیات غیر واقعی خود، دیروز #فقه را به بازی گرفته بودند، امروز #قانون را بازیچه کردهاند.
🔹 حتماً ده سال بعد کسی اقدامات #صیانتگرایان امروز را به یاد نمیآورد. همچنان که مواضع دهسال قبلشان هیچ اهمیتی ندارد. همچنان که امروز کسی «قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره» را به یاد نمیآورد. (+)
🔹 با تمام توان از هویت الهیِ فقه و حجیت آن دفاع میکنم؛ به بسط فقه در جامعه فکر میکنم و بر این باورم که در برابر طاغوت و سرمایهداری و نابرابری عالمگیر، در برابر جهل مقدس و تحجر فراگیر، هیچ امکانی به اندازه ظرفیتهای بالقوه فقه اهمیت ندارد.
🔺 اما از مقدمات ضروری #حضور_اجتماعی_فقه این است که برای نگرش بدبینانه، بستهگرا، تحمیلگر و مهمتر از همه غیرواقعیِ این مستفتیان (#استفتاءکنندگان) چارهای بیندیشیم؛ اینان موجب هجو فقه و فتوا هستند نه بسط آن.
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ نمیدانم شما یادتان هست که کمتر از دهسال قبل استفتاء مینوشتید تا مراجع تقلید را به حرمت #تماس_تصویری راضی کنید؟ ما اما حواسمان هست که همان نگرش و گاهی حتی همان افراد، ایدههاشان را در قالب #طرح_صیانت دنبال میکنند.
🔹 این که بنویسند «هیچ یک از مراجع به صراحت حکم به حرمت ندادهاند»، واقعیت را تغییر نمیدهد؛ صیانتگرایان که با ذهنیات غیر واقعی خود، دیروز #فقه را به بازی گرفته بودند، امروز #قانون را بازیچه کردهاند.
🔹 حتماً ده سال بعد کسی اقدامات #صیانتگرایان امروز را به یاد نمیآورد. همچنان که مواضع دهسال قبلشان هیچ اهمیتی ندارد. همچنان که امروز کسی «قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره» را به یاد نمیآورد. (+)
🔹 با تمام توان از هویت الهیِ فقه و حجیت آن دفاع میکنم؛ به بسط فقه در جامعه فکر میکنم و بر این باورم که در برابر طاغوت و سرمایهداری و نابرابری عالمگیر، در برابر جهل مقدس و تحجر فراگیر، هیچ امکانی به اندازه ظرفیتهای بالقوه فقه اهمیت ندارد.
🔺 اما از مقدمات ضروری #حضور_اجتماعی_فقه این است که برای نگرش بدبینانه، بستهگرا، تحمیلگر و مهمتر از همه غیرواقعیِ این مستفتیان (#استفتاءکنندگان) چارهای بیندیشیم؛ اینان موجب هجو فقه و فتوا هستند نه بسط آن.
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
MTVLinks
🖋 #حجتالاسلام_نامخواه: (+)
◀️ #نواخباریگری و #نواشعریگری با تخریب عقلانیت، هیچ مرجع معرفتی و دستاویزی برای درک، جز (تفسیری معوج از) ولایت باقی نمیگذارد.
🔹 در نتیجهی #فقدان_عقلانیت، برای سادهترین امور یومیه مثل تزریق کردن واکسن و مصرف دارو هم به رهبری استناد میشود. بعد هم کسانی پیدا میشوند و با کلی شور و شبهاستدلال میگویند عمل رهبر، ظاهری و مصلحتی است و نظر واقعی ایشان بر خلاف عملشان است؛ در نتیجه میشوند «خونخواهان واکسن»!
🔹 دسته اول که برای واکسن هم به رهبری استناد میکنند، میگویند مخالفان واکسن ضد ولایت فقیه هستند! «خونخواهان» هم جواب میدهند که شما کُندفهم و کوتهبین هستید و دارید ولایت را تضعیف میکنید!
🔹 میبینید فاجعه #جهل_مقدس چه میکند؟ میبینید نواشعریگری و نواخباریگری، که با ظاهر فریبنده و تقدم ولایت بر عقلانیت و ولایت شروع میکند، به چه نامسئلهگراییِ مضحک و مبتذلی دامن میزند؟
🔹 تراژدی پسزدن بنیادهای الهیاتی و حکمی ایده انقلاب اسلامی و رشد محافظهکاری و اشرافیت معرفتی، آنهم به نام انقلاب اسلامی، از دهههای قبل آغاز شده بود و از جمله زمینههای معرفتیای بود که وضع کنونی و #عقبماندگی_در_عدالت را تمهید کرد.
🔺 با این تفاوت که آن روند سابق، #تراژدی نواشعریگری و نواخباریگری و محافظهکاری بود و اینی که امروز میبینیم، تکرار #کمدی گونه آن است.
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ #نواخباریگری و #نواشعریگری با تخریب عقلانیت، هیچ مرجع معرفتی و دستاویزی برای درک، جز (تفسیری معوج از) ولایت باقی نمیگذارد.
🔹 در نتیجهی #فقدان_عقلانیت، برای سادهترین امور یومیه مثل تزریق کردن واکسن و مصرف دارو هم به رهبری استناد میشود. بعد هم کسانی پیدا میشوند و با کلی شور و شبهاستدلال میگویند عمل رهبر، ظاهری و مصلحتی است و نظر واقعی ایشان بر خلاف عملشان است؛ در نتیجه میشوند «خونخواهان واکسن»!
🔹 دسته اول که برای واکسن هم به رهبری استناد میکنند، میگویند مخالفان واکسن ضد ولایت فقیه هستند! «خونخواهان» هم جواب میدهند که شما کُندفهم و کوتهبین هستید و دارید ولایت را تضعیف میکنید!
🔹 میبینید فاجعه #جهل_مقدس چه میکند؟ میبینید نواشعریگری و نواخباریگری، که با ظاهر فریبنده و تقدم ولایت بر عقلانیت و ولایت شروع میکند، به چه نامسئلهگراییِ مضحک و مبتذلی دامن میزند؟
🔹 تراژدی پسزدن بنیادهای الهیاتی و حکمی ایده انقلاب اسلامی و رشد محافظهکاری و اشرافیت معرفتی، آنهم به نام انقلاب اسلامی، از دهههای قبل آغاز شده بود و از جمله زمینههای معرفتیای بود که وضع کنونی و #عقبماندگی_در_عدالت را تمهید کرد.
🔺 با این تفاوت که آن روند سابق، #تراژدی نواشعریگری و نواخباریگری و محافظهکاری بود و اینی که امروز میبینیم، تکرار #کمدی گونه آن است.
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
MTVLinks