📝 «در باب امید و ناامیدی انقلابی» | #اسد_زم
◀️ آنچه اقشار #ثروتمند را به نظام وفادار نگه میدارد، امتیازاتشان است. و آنچه طبقه #متوسط را به نظام وفادار نگه میدارد، انتظاراتش. اما طبقات #محروم را آرمانخواهی و «امید» به حکومت وفادار/ یا از حکومت رویگردان میکند. امیدی که در بطن آرمانخواهی تنیده شده، و نوید عدالت میدهد. امیدی که میگوید نابرابری و ظلم ماندگار نیست.
t.me/MTV_Links/162
◀️ منافع رانتخورهای #اصلاحطلب و #سازندگی در دائمی جلوه دادن نظم ناعادلانه موجود بود. چه در عرصه بینالملل و چه در داخل، واقع بینی را معادل پذیرفتن نابرابریها دانستند.
◀️ آنچه دولت اتاق بازرگانی به عنوان “واقع بینی سیاسی” به نظام عرضه کرد، ستاندن وجه «آرمانخواهی محرومان» از نظام بود! و اعلام این "واقعیت" که امتیازات بالاییها امری عادی، خلل ناپذیر و ماندگار است. مطرح شدن مبحث «#ژن_خوب» را باید در همین چهارچوب فهمید.
◀️ اگر طبقات ثروتمند امتیازاتشان را از دست بدهند، علیه حکومت میشورند. همانطور که سال هشتاد و هشت شوریدند. و اگر طبقه متوسط به این نتیجه برسد انتظارات او برآورده نخواهد شد، به خیابان میآید. همانطور که در هشتاد و هشت آمد (توسط میلیاردرها آورده شد!)
◀️ اما طبقات محروم تا هنگامی که نظام خود را به آرمانهای انقلاب بهمن متعهد میدانست، امیدوار ماندند. و به همان نسبت که نظام از آرمانخواهی فاصله گرفت، محرومان نیز از او قطع امید کردند.
◀️ آنکس که انقلاب را به شکل سفره میبیند، البته از درک ماهیت این «امید» و کارکرد آن در چهارچوب تفکر انقلابی ناتوان است. او نمیفهمد امید محرومان فراورده آرمانخواهی است، نه نصیحت و زبانبازی. که مردم را مثلا با جملات قصار و یا دلخوشکنکهای زبانی امیدوار کنی:
[سید #حسن_خمینی: حق داریم گلهمند باشیم و حق داریم نپسندیم اما ناامیدی بدترین اتفاق برای یک جامعه است!]
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ آنچه اقشار #ثروتمند را به نظام وفادار نگه میدارد، امتیازاتشان است. و آنچه طبقه #متوسط را به نظام وفادار نگه میدارد، انتظاراتش. اما طبقات #محروم را آرمانخواهی و «امید» به حکومت وفادار/ یا از حکومت رویگردان میکند. امیدی که در بطن آرمانخواهی تنیده شده، و نوید عدالت میدهد. امیدی که میگوید نابرابری و ظلم ماندگار نیست.
t.me/MTV_Links/162
◀️ منافع رانتخورهای #اصلاحطلب و #سازندگی در دائمی جلوه دادن نظم ناعادلانه موجود بود. چه در عرصه بینالملل و چه در داخل، واقع بینی را معادل پذیرفتن نابرابریها دانستند.
◀️ آنچه دولت اتاق بازرگانی به عنوان “واقع بینی سیاسی” به نظام عرضه کرد، ستاندن وجه «آرمانخواهی محرومان» از نظام بود! و اعلام این "واقعیت" که امتیازات بالاییها امری عادی، خلل ناپذیر و ماندگار است. مطرح شدن مبحث «#ژن_خوب» را باید در همین چهارچوب فهمید.
◀️ اگر طبقات ثروتمند امتیازاتشان را از دست بدهند، علیه حکومت میشورند. همانطور که سال هشتاد و هشت شوریدند. و اگر طبقه متوسط به این نتیجه برسد انتظارات او برآورده نخواهد شد، به خیابان میآید. همانطور که در هشتاد و هشت آمد (توسط میلیاردرها آورده شد!)
◀️ اما طبقات محروم تا هنگامی که نظام خود را به آرمانهای انقلاب بهمن متعهد میدانست، امیدوار ماندند. و به همان نسبت که نظام از آرمانخواهی فاصله گرفت، محرومان نیز از او قطع امید کردند.
◀️ آنکس که انقلاب را به شکل سفره میبیند، البته از درک ماهیت این «امید» و کارکرد آن در چهارچوب تفکر انقلابی ناتوان است. او نمیفهمد امید محرومان فراورده آرمانخواهی است، نه نصیحت و زبانبازی. که مردم را مثلا با جملات قصار و یا دلخوشکنکهای زبانی امیدوار کنی:
[سید #حسن_خمینی: حق داریم گلهمند باشیم و حق داریم نپسندیم اما ناامیدی بدترین اتفاق برای یک جامعه است!]
🎬 @Mostazafin_TV
Telegram
MTVLinks