✅ دانلود مصاحبه «زندگیِ در لحظه را خوش است» ؛ تأملی در جغرافیای بیماری و این که چه پرسپکتیوی بیماری را برای بیمار تحمل پذیر می کند؟|مصطفی ملکیان
منتشر شده در نشریه اندیشه پویا, شماره 77
@andishepouya
@mostafamalekian
منتشر شده در نشریه اندیشه پویا, شماره 77
@andishepouya
@mostafamalekian
مصاحبه_زندگی_در_لحظه_را_خوش_است_مصطفی_ملکیان.pdf
1.8 MB
✅ دانلود مصاحبه «زندگیِ در لحظه را خوش است» ؛ تأملی در جغرافیای بیماری و این که چه پرسپکتیوی بیماری را برای بیمار تحمل پذیر می کند؟|مصطفی ملکیان
منتشر شده در نشریه اندیشه پویا, شماره 77
@andishepouya
@mostafamalekian
منتشر شده در نشریه اندیشه پویا, شماره 77
@andishepouya
@mostafamalekian
☑️اخلاقی زیستن و پشیمانی قبل از مرگ
✍مصطفی ملکیان
🔹اخلاقی زیستن، نوعی تمرین مردن و تحمل پذیرتر شدن زندگی، به هنگام مواجهه با بیماری های صعب العلاج یا لاعلاج است.
بززگترین احساس منفی انسان در هنگام احتضار، پشیمانی است و پشیمانی سبب اش خطاهای اخلاقی ماست و اگر خطاهای اخلاقی ما کم شود، پشیمانی ام به روزگار بیماری احتضار حداقلی تر خواهد بود.
آدم اخلاقی در مقایسه با آدم غیراخلاقی در روزهای آخر بهتر زندگی می کند. اگر اکنون در بستر احتضار باشم و بنا باشد طلوع آفتاب فردا را نبینم اگر به کسی ظلم نکرده باشم آسوده تر خواهم بود. نمی گویم آسوده مطلق هستم بلکه آسوده تر خواهم بود.
➖زندگی در لحظه را خوش است| اندیشه پویا
@mostafamalekian
✍مصطفی ملکیان
🔹اخلاقی زیستن، نوعی تمرین مردن و تحمل پذیرتر شدن زندگی، به هنگام مواجهه با بیماری های صعب العلاج یا لاعلاج است.
بززگترین احساس منفی انسان در هنگام احتضار، پشیمانی است و پشیمانی سبب اش خطاهای اخلاقی ماست و اگر خطاهای اخلاقی ما کم شود، پشیمانی ام به روزگار بیماری احتضار حداقلی تر خواهد بود.
آدم اخلاقی در مقایسه با آدم غیراخلاقی در روزهای آخر بهتر زندگی می کند. اگر اکنون در بستر احتضار باشم و بنا باشد طلوع آفتاب فردا را نبینم اگر به کسی ظلم نکرده باشم آسوده تر خواهم بود. نمی گویم آسوده مطلق هستم بلکه آسوده تر خواهم بود.
➖زندگی در لحظه را خوش است| اندیشه پویا
@mostafamalekian
✔️ شروط شفقت(نیک خواهی)
✍️ مصطفی ملکیان
🔹نیک خواهی یا به تعبیری شفقت بزرگترین هنر آدمی است. در واقع نیک خواهی به این معناست که من انسانهای دیگر را دوست بدارم. اولین شرط نیکخواهی برای دیگران این است که من باید خودم را دوست داشته باشم. اصلا منطق ندارد، هنگامیکه کسی خودش را دوست ندارد، دیگران را دوست بدارد. حال شرط اول اینکه خودم را دوست داشته باشم، این است از سلامت روان برخوردار باشم. کسیکه سلامت روان ندارد خودش را دوست ندارد. اگر من افسرده باشم، اگر من یکپارچگی روانشناختی نداشته باشم، اگر من شاد نباشم، اگر من آرامش درون نداشته باشم، طبعا نمی توانم خودم را دوست بدارم. به میزانی که من از این مطلوبهای روانشناختی دورم، از دوست داشتن خودم هم دور خواهم بود.
🔹برای اینکه خودم را دوست بدارم، کار دیگری هم باید بکنم و آن اینکه از اخلاقی زیستن هم برخوردار باشم. اگر دروغ گو باشم، اگر متکبر باشم، اگر بی صداقت و اهل تزویر و ریا و فریب کار باشم، اگر اهل انصاف نباشم، دیگر خودم را دوست نخواهم داشت. آدم وقتی که این کارها را بکند و این ویژگیها را داشته باشد، از خودش کمابیش بیزار می شود و از خودش نفرت پیدا می کند. کسانی خودشان را دوست دارند که اولا از سلامت روانی برخوردارند و ثانیا کما بیش از کمال اخلاقی هم برخوردارند. آن وقت، وقتی خودشان را دوست بدارند، آهسته آهسته می توانند دیگرانی را که غیر خودشان هستند را هم دوست بدارند.
❇️ بخشی از سخنرانی استاد در دارالکرام
@mostafamalekian
✍️ مصطفی ملکیان
🔹نیک خواهی یا به تعبیری شفقت بزرگترین هنر آدمی است. در واقع نیک خواهی به این معناست که من انسانهای دیگر را دوست بدارم. اولین شرط نیکخواهی برای دیگران این است که من باید خودم را دوست داشته باشم. اصلا منطق ندارد، هنگامیکه کسی خودش را دوست ندارد، دیگران را دوست بدارد. حال شرط اول اینکه خودم را دوست داشته باشم، این است از سلامت روان برخوردار باشم. کسیکه سلامت روان ندارد خودش را دوست ندارد. اگر من افسرده باشم، اگر من یکپارچگی روانشناختی نداشته باشم، اگر من شاد نباشم، اگر من آرامش درون نداشته باشم، طبعا نمی توانم خودم را دوست بدارم. به میزانی که من از این مطلوبهای روانشناختی دورم، از دوست داشتن خودم هم دور خواهم بود.
🔹برای اینکه خودم را دوست بدارم، کار دیگری هم باید بکنم و آن اینکه از اخلاقی زیستن هم برخوردار باشم. اگر دروغ گو باشم، اگر متکبر باشم، اگر بی صداقت و اهل تزویر و ریا و فریب کار باشم، اگر اهل انصاف نباشم، دیگر خودم را دوست نخواهم داشت. آدم وقتی که این کارها را بکند و این ویژگیها را داشته باشد، از خودش کمابیش بیزار می شود و از خودش نفرت پیدا می کند. کسانی خودشان را دوست دارند که اولا از سلامت روانی برخوردارند و ثانیا کما بیش از کمال اخلاقی هم برخوردارند. آن وقت، وقتی خودشان را دوست بدارند، آهسته آهسته می توانند دیگرانی را که غیر خودشان هستند را هم دوست بدارند.
❇️ بخشی از سخنرانی استاد در دارالکرام
@mostafamalekian
گفت و گوی مصطفی ملکیان با بنیاد فرهنگ زندگی
مصطفی ملکیان
🔈فایل صوتی گفت و گوی مصطفی ملکیان و بنیاد فرهنگ زندگی| 5 فروردین 1401
#مؤسسه_فرهنگی_فرزانه
@bonyadfarhangzendegi
@mostafamalekian
#مؤسسه_فرهنگی_فرزانه
@bonyadfarhangzendegi
@mostafamalekian
معرفی کتاب «عشق به سرنوشت؛ چگونه رواقی باشیم» نوشتهی ماسیمو پیلیوچی
مصطفی ملکیان و مهدی رضایی
🔈 فایل صوتی معرفی کتاب «عشق به سرنوشت؛ چگونه رواقی باشیم» نوشتهی ماسیمو پیلیوچی| مصطفی ملکیان و مهدی رضایی
#مصطفی_ملکیان #مؤسسه_فرهنگی_سروش_مولانا #مؤسسه_فرهنگی_فرزانه
@mostafamalekian
#مصطفی_ملکیان #مؤسسه_فرهنگی_سروش_مولانا #مؤسسه_فرهنگی_فرزانه
@mostafamalekian
اخلاق و سیاست از دیدگاه ویتوریو هوسله
جلسه اول
🔈 اخلاق و سیاست از دیدگاه ویتوریو هوسله | جلسه اول| گفتوگوی حلقهی نواندیشانِ دینی با مصطفی ملکیان|تابستان 1400 #مؤسسه_فرهنگی_فرزانه
@mostafamalekian
@mostafamalekian
اخلاق و سیاست از دیدگاه ویتوریو هوسله
جلسه دوم
🔈 اخلاق و سیاست از دیدگاه ویتوریو هوسله | جلسه دوم| گفتوگوی حلقهی نواندیشانِ دینی با مصطفی ملکیان، تابستان 1400 #مؤسسه_فرهنگی_فرزانه
@mostafamalekian
@mostafamalekian
✅متن پی دی اف مصاحبه رنج بزرگ، کار بزرگ| گفت و گو زینب آذرمند با مصطفی ملکیان| مجله آنگاه| پاییز 1400
سایت مجله آنگاه
@mostafamalekian
سایت مجله آنگاه
@mostafamalekian
رنج بزرگ کار بزرگ.pdf
426.3 KB
✅متن پی دی اف مصاحبه رنج بزرگ، کار بزرگ| گفت و گو زینب آذرمند با مصطفی ملکیان| مجله آنگاه| پاییز 1400
سایت مجله آنگاه
@mostafamalekian
سایت مجله آنگاه
@mostafamalekian
صلح گرایی و فلسفهی نوشدگی طبیعت و ارتباط آن با صلح پایدار
مصطفی ملکیان
🔈فایل صوتی گفت و گو با موضوع صلح گرایی و فلسفهی زایش و نوشدگی طبیعت و ارتباط آن با صلح پایدار| 28 اسفند 1400| مصطفی ملکیان،رئوف آذری، محیی الدین محمدخانی، مولود بهرامیان
instagram.com/ipcan2021
@mostafamalekian
instagram.com/ipcan2021
@mostafamalekian
✅ سالی که گذشت ...
✖️مجموعه آثار مکتوب و شفاهی استاد ملکیان در سال 1400
تذکر: 1.آثار، به ترتیب تاریخ برگزاری قرار نگرفته اند.|2. این لیست به مرور اصلاح و تکمیل خواهد شد.
1. پنج کاری که قبل از چهل سالگی باید کرد: دانلود
2. سخنرانی مصطفی ملکیان در حلقه دیدگاه نو با عنوان : « لائیتسه از منظر اخلاقی و حقوقی»: جلسه اول، جلسه دوم
3.گفتگوی مصطفی ملکیان و عبدالکریم سروش، حلقه دیدگاه نو: فایل صوتی ، متن
4. سخنرانی مصطفی ملکیان پیرامون کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن کریم»: فایل تصویری، متن
5. گفتگوی فرزانه دشتی و مصطفی ملکیان پیرامون شر در هستی: دانلود
6. نشست «ضرورت اخلاقی بودن در برنامه های آموزش فلسفه به کودکان» : دانلود
7. گفتوگو با مصطفی ملکیان پیرامونِ کتاب «پرتابهای فلسفه» نوشتهی محمدمهدی اردبیلی: دانلود
8. عرفان شرقی و تصوّف اسلامی| گفت و گو با یوتیوب حیره: فایل تصویری | فایل صوتی | فایل متنی
9. مصاحبه رز صانعی (جوایز پارسی) با مصطفی ملکیان: فایل تصویری| فایل صوتی
10. گفتوگوی مصطفی ملکیان و آرش نراقی با موضوع: تنهایی، عارضهای فراگیر در جهان مدرن: فایل صوتی
11. سخنرانی مصطفی ملکیان در وبینار «شاهنامه و حکمت فهلوی»: جلسه اول، جلسه دوم
12. درسگفتار دوره آموزشیِ "فلسفه و اخلاق نیکوکاری" : جلسه اول ، جلسه دوم ، جلسه سوم
13. سخنرانی «نگاهی به ساختار روانشناسی دين» : فایل تصویری
14. فایل صوتی گفتوگو دربارهی «فلسفه برای زندگی» | باحضور: استاد مصطفی ملکیان، دکتر بیژن عبدالکریمی، دکتر سروش دباغ : فایل صوتی
15.درسگفتار تصورات مختلف از مرگ: جلسه اول، جلسه دوم، جلسه سوم
16. مصاحبه «زندگیِ در لحظه را خوش است» ؛ تأملی در جغرافیای بیماری و این که چه پرسپکتیوی بیماری را برای بیمار تحمل پذیر می کند؟ : دانلود متن
17. نشستی درباره غرور و تعصب: +
18. غم بزرگ، کار بزرگ، مجله آنگاه، پاییز 1400 : دانلود
19. معرفی کتاب «عشق به سرنوشت؛ چگونه رواقی باشیم» نوشتهی ماسیمو پیلیوچی: فایل صوتی
21. اخلاق و سیاست از دیدگاه ویتوریو هوسله، گفتوگوی حلقهی نواندیشانِ دینی : جلسه اول، جلسه دوم
20. نشست «ضرورت اخلاقی بودن در برنامه های آموزش فلسفه به کودکان» | با حضور دکتر سعید ناجی: دانلود
21. جبر و اختیار، گفتوگوی استاد مصطفی ملکیان و دکتر آذرخش مکری: +
22. درسگفتار اخلاق رفتار : +
23. درسگفتار فلسفه تعلیم و تربیت (8 جلسه): +
24. درسگفتار آشنایی با مبانی فلسفه برای مدرسان فلسفه برای کودکان (8 جلسه): +
مقدمه بر کتاب ها:
1. مقدمه بر کتاب سیاست شادکامی : دانلود متن
2. کتاب «عشق به سرنوشت؛ چگونه رواقی باشیم»: +
📕در این سال کتاب«روح اسپینوزا (شفای جان) »نویسنده: نیل گراسمن با ترجمه مصطفی ملکیان منتشر شد.
لینک های مربوط :
مجموعه سخنرانی های سال 1399
مجموعه سخنرانی های سال 1398
مجموعه سخنرانی های سال 1396 و 1395
@mostafamalekian
✖️مجموعه آثار مکتوب و شفاهی استاد ملکیان در سال 1400
تذکر: 1.آثار، به ترتیب تاریخ برگزاری قرار نگرفته اند.|2. این لیست به مرور اصلاح و تکمیل خواهد شد.
1. پنج کاری که قبل از چهل سالگی باید کرد: دانلود
2. سخنرانی مصطفی ملکیان در حلقه دیدگاه نو با عنوان : « لائیتسه از منظر اخلاقی و حقوقی»: جلسه اول، جلسه دوم
3.گفتگوی مصطفی ملکیان و عبدالکریم سروش، حلقه دیدگاه نو: فایل صوتی ، متن
4. سخنرانی مصطفی ملکیان پیرامون کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن کریم»: فایل تصویری، متن
5. گفتگوی فرزانه دشتی و مصطفی ملکیان پیرامون شر در هستی: دانلود
6. نشست «ضرورت اخلاقی بودن در برنامه های آموزش فلسفه به کودکان» : دانلود
7. گفتوگو با مصطفی ملکیان پیرامونِ کتاب «پرتابهای فلسفه» نوشتهی محمدمهدی اردبیلی: دانلود
8. عرفان شرقی و تصوّف اسلامی| گفت و گو با یوتیوب حیره: فایل تصویری | فایل صوتی | فایل متنی
9. مصاحبه رز صانعی (جوایز پارسی) با مصطفی ملکیان: فایل تصویری| فایل صوتی
10. گفتوگوی مصطفی ملکیان و آرش نراقی با موضوع: تنهایی، عارضهای فراگیر در جهان مدرن: فایل صوتی
11. سخنرانی مصطفی ملکیان در وبینار «شاهنامه و حکمت فهلوی»: جلسه اول، جلسه دوم
12. درسگفتار دوره آموزشیِ "فلسفه و اخلاق نیکوکاری" : جلسه اول ، جلسه دوم ، جلسه سوم
13. سخنرانی «نگاهی به ساختار روانشناسی دين» : فایل تصویری
14. فایل صوتی گفتوگو دربارهی «فلسفه برای زندگی» | باحضور: استاد مصطفی ملکیان، دکتر بیژن عبدالکریمی، دکتر سروش دباغ : فایل صوتی
15.درسگفتار تصورات مختلف از مرگ: جلسه اول، جلسه دوم، جلسه سوم
16. مصاحبه «زندگیِ در لحظه را خوش است» ؛ تأملی در جغرافیای بیماری و این که چه پرسپکتیوی بیماری را برای بیمار تحمل پذیر می کند؟ : دانلود متن
17. نشستی درباره غرور و تعصب: +
18. غم بزرگ، کار بزرگ، مجله آنگاه، پاییز 1400 : دانلود
19. معرفی کتاب «عشق به سرنوشت؛ چگونه رواقی باشیم» نوشتهی ماسیمو پیلیوچی: فایل صوتی
21. اخلاق و سیاست از دیدگاه ویتوریو هوسله، گفتوگوی حلقهی نواندیشانِ دینی : جلسه اول، جلسه دوم
20. نشست «ضرورت اخلاقی بودن در برنامه های آموزش فلسفه به کودکان» | با حضور دکتر سعید ناجی: دانلود
21. جبر و اختیار، گفتوگوی استاد مصطفی ملکیان و دکتر آذرخش مکری: +
22. درسگفتار اخلاق رفتار : +
23. درسگفتار فلسفه تعلیم و تربیت (8 جلسه): +
24. درسگفتار آشنایی با مبانی فلسفه برای مدرسان فلسفه برای کودکان (8 جلسه): +
مقدمه بر کتاب ها:
1. مقدمه بر کتاب سیاست شادکامی : دانلود متن
2. کتاب «عشق به سرنوشت؛ چگونه رواقی باشیم»: +
📕در این سال کتاب«روح اسپینوزا (شفای جان) »نویسنده: نیل گراسمن با ترجمه مصطفی ملکیان منتشر شد.
لینک های مربوط :
مجموعه سخنرانی های سال 1399
مجموعه سخنرانی های سال 1398
مجموعه سخنرانی های سال 1396 و 1395
@mostafamalekian
✔️مولفه های اصلی عشق
✍️ مصطفی ملکیان
🔹وقتی به معنای عشق می اندیشیم نمی توانیم مولفه های اصلی آن را نادیده بگیریم، مولفه هایی که جدائی ناپذیرند:
1️⃣ شور و شوق و به هیجان آمدن از دیدن معشوق.
2️⃣صمیمت و عریانی کامل نزد معشوق. یعنی به صورتی بلورین با وی مواجه شدن، صمیمیتی 100 درصدی داشتن نزد معشوق. ما انسان ها نمی توانیم با صرافت طبع مان همه جا ظاهر شویم، اما این وضعیت در حضور محارم واقعی انسان یعنی معشوق یا دوستان حقیقی امکان پذیر است و اگر اینگونه نباشد، باید به نامگذاری این رابطه یا ارتباط شک کرد.
3️⃣تعهد تمام عیار نسبت به معشوق داشتن، یعنی نسبت به خود معشوق، نسبت به درد و رنج او، نسبت به لذت و مسائل او و ... احساس تعهد تمام عیار کرد.
تفاوت انسان ها در اولویت سنجی ایست که در هنگام تعارض میان این مولفه ها رخ می دهد. یعنی کدام را بر دیگری ارج می نهند و نسبت به آن التزام می ورزند.
❇️ درسگفتار روانشناسی اخلاق
@mostafamalekian
✍️ مصطفی ملکیان
🔹وقتی به معنای عشق می اندیشیم نمی توانیم مولفه های اصلی آن را نادیده بگیریم، مولفه هایی که جدائی ناپذیرند:
1️⃣ شور و شوق و به هیجان آمدن از دیدن معشوق.
2️⃣صمیمت و عریانی کامل نزد معشوق. یعنی به صورتی بلورین با وی مواجه شدن، صمیمیتی 100 درصدی داشتن نزد معشوق. ما انسان ها نمی توانیم با صرافت طبع مان همه جا ظاهر شویم، اما این وضعیت در حضور محارم واقعی انسان یعنی معشوق یا دوستان حقیقی امکان پذیر است و اگر اینگونه نباشد، باید به نامگذاری این رابطه یا ارتباط شک کرد.
3️⃣تعهد تمام عیار نسبت به معشوق داشتن، یعنی نسبت به خود معشوق، نسبت به درد و رنج او، نسبت به لذت و مسائل او و ... احساس تعهد تمام عیار کرد.
تفاوت انسان ها در اولویت سنجی ایست که در هنگام تعارض میان این مولفه ها رخ می دهد. یعنی کدام را بر دیگری ارج می نهند و نسبت به آن التزام می ورزند.
❇️ درسگفتار روانشناسی اخلاق
@mostafamalekian
✔️راه و رسم زندگی شفاف و اصیل
✍️ مصطفی ملکیان
🔹 «..من به این نتیجه رسیدهام که آدم تا اصیل زندگی نکند، نمیتواند زندگیای بکند که خوبی و خوشی را داشته باشد. و آدم خیلی شرمنده است که این را بگوید ولی اصیل زندگی کردن در بافت اجتماعی کشور ما امری نزدیک به محال است. میگویم نزدیک به محال چون هستند کسانی که تمام عواقب سوء و تلخاش را میپذیرند. آدم وقتی اصیل زندگی میکند یعنی بر اساس فهم و تشخیص خودش عمل میکند. اوّلین اثر این شیوۀ زندگی کردن این است که خفیهکاری در آن نیست. بخش زیادی از آسایش و فرسایش در زندگی ما به این دلیل است که خفیهکاریم. فکر نکنید خفیهکاری فقط خفیهکاری سیاسی است. بزرگترین مانعی که در برابر زندگی اصیل ما هست افکار عمومی است نه رژیم سیاسی حاکم بر جامعه.
🔹 اگر من واقعاً میتوانستم این افکار عمومی را به هیچ بگیرم و اصیل زندگی بکنم، خوبی و خوشیام بسیار بسیار همراهتر میشدند و دو راه را نمیرفتند. ولی البته در جامعههایی مثل جامعۀ ما در پیش گرفتن این روش یک تالی فاسد دارد: خوبی و خوشی همراهتر میشوند ولی به قیمت اینکه ناخوشیهای فراوانی هم از انجامشان پدید میآید. اصلاً به نظر من مهّم نیست که جامعههای آزاد چه امکاناتی در اختیار شما قرار میدهند، به نظر من بزرگترین خدمتی که جامعۀ آزاد به اعضای خود میکند این است که آنها میتوانند از امکاناتی که دارند استفاده کنند. بخش زیادی از زندگی ما، ساحتهای مختلف وجود ما بر هم انطباق ندارد.
🔹 شما عقیدهای دارید ولی متفاوت از آن رفتار میکنید. یک نحوه گفتار دارید و به نحوهای دیگر کردار. احساسات، عواطف و هیجاناتتان با کردارتان هماهنگ نیست. من کریستالی زندگی کردن، شفاف زندگی کردن را برای سلامت فرد خیلی سودمند میدانم. یعنی وقتی به یک فرد نگاه میکنی انگار به یک بلور نگاه میکنی و همۀ زوایا و جوانب و خفایای آن را میبینی. ما هزینۀ این را میدهیم که نمیتوانیم این یکپارچگی وجودی یا صداقت را داشته باشیم. راه حل آن هم این است که یا شخص برود و در جامعههای آزاد زندگی بکند یا آنقدر ارادهٔ قوی داشته باشد که تمام هزینههای این نوع زندگی را در جوامع غیرآزاد بپردازد.
🔹 باور کنید که من تقریباً به هر کسی که گفتهام، فوری تصدیق کرده است که بخشی از مشکلات او از این امر نشأت گرفته است که نمیتواند چنان که عقیده دارید، احساس و عاطفه و هیجان داشته باشد. آنچنان که این دو تا را دارد، خواسته داشته باشد و آن چنان که این سه تا را دارد گفته داشته باشد و آن چنان که این چهار تا را دارد، کرده داشته باشد. من فکر میکنم که علت درد و رنج بسیاری از جوانان و میان سالان و کلاً اکثر ما این است. اگر میتوانستید در یک جامعهٔ آزاد زندگی کنید یا میتوانستید واقعاً ارادۀ خود را قوی کنید و درد و رنجهایی را که ناشی از این نوع اصیل زیستن در این جامعه است را تحمل کنید به شما خیلی خیلی کمک میکرد و یک مقدار از این فرو بستگیای که آدم در خودش احساس میکند، باز میشد.
🔹 من واقعاً فکر میکنم یکی از مهّمترین ارکان زندگی بهروزانه این است که آدم شفاف و کریستالی باشد. بگوید من این هستم و هزینههایش را هم میپردازم، البته چقدر خوب است که آدم در یک جامعۀ آزاد زندگی کند که این نوع هزینههایش تقریباً به صفر برسد. امّا بالاخره آنهایی که توانستهاند، میگویند ما هزینههایش را میپردازیم هرچند در یک جامعهای جهان سوّمی زندگی میکنیم. من مثالهای بسیاری دارم که ما به میزان اصیل زندگی کردن، فروبستگیمان از بین میرود و زندگیمان گشاده میشود..»
@mostafamalekian
✍️ مصطفی ملکیان
🔹 «..من به این نتیجه رسیدهام که آدم تا اصیل زندگی نکند، نمیتواند زندگیای بکند که خوبی و خوشی را داشته باشد. و آدم خیلی شرمنده است که این را بگوید ولی اصیل زندگی کردن در بافت اجتماعی کشور ما امری نزدیک به محال است. میگویم نزدیک به محال چون هستند کسانی که تمام عواقب سوء و تلخاش را میپذیرند. آدم وقتی اصیل زندگی میکند یعنی بر اساس فهم و تشخیص خودش عمل میکند. اوّلین اثر این شیوۀ زندگی کردن این است که خفیهکاری در آن نیست. بخش زیادی از آسایش و فرسایش در زندگی ما به این دلیل است که خفیهکاریم. فکر نکنید خفیهکاری فقط خفیهکاری سیاسی است. بزرگترین مانعی که در برابر زندگی اصیل ما هست افکار عمومی است نه رژیم سیاسی حاکم بر جامعه.
🔹 اگر من واقعاً میتوانستم این افکار عمومی را به هیچ بگیرم و اصیل زندگی بکنم، خوبی و خوشیام بسیار بسیار همراهتر میشدند و دو راه را نمیرفتند. ولی البته در جامعههایی مثل جامعۀ ما در پیش گرفتن این روش یک تالی فاسد دارد: خوبی و خوشی همراهتر میشوند ولی به قیمت اینکه ناخوشیهای فراوانی هم از انجامشان پدید میآید. اصلاً به نظر من مهّم نیست که جامعههای آزاد چه امکاناتی در اختیار شما قرار میدهند، به نظر من بزرگترین خدمتی که جامعۀ آزاد به اعضای خود میکند این است که آنها میتوانند از امکاناتی که دارند استفاده کنند. بخش زیادی از زندگی ما، ساحتهای مختلف وجود ما بر هم انطباق ندارد.
🔹 شما عقیدهای دارید ولی متفاوت از آن رفتار میکنید. یک نحوه گفتار دارید و به نحوهای دیگر کردار. احساسات، عواطف و هیجاناتتان با کردارتان هماهنگ نیست. من کریستالی زندگی کردن، شفاف زندگی کردن را برای سلامت فرد خیلی سودمند میدانم. یعنی وقتی به یک فرد نگاه میکنی انگار به یک بلور نگاه میکنی و همۀ زوایا و جوانب و خفایای آن را میبینی. ما هزینۀ این را میدهیم که نمیتوانیم این یکپارچگی وجودی یا صداقت را داشته باشیم. راه حل آن هم این است که یا شخص برود و در جامعههای آزاد زندگی بکند یا آنقدر ارادهٔ قوی داشته باشد که تمام هزینههای این نوع زندگی را در جوامع غیرآزاد بپردازد.
🔹 باور کنید که من تقریباً به هر کسی که گفتهام، فوری تصدیق کرده است که بخشی از مشکلات او از این امر نشأت گرفته است که نمیتواند چنان که عقیده دارید، احساس و عاطفه و هیجان داشته باشد. آنچنان که این دو تا را دارد، خواسته داشته باشد و آن چنان که این سه تا را دارد گفته داشته باشد و آن چنان که این چهار تا را دارد، کرده داشته باشد. من فکر میکنم که علت درد و رنج بسیاری از جوانان و میان سالان و کلاً اکثر ما این است. اگر میتوانستید در یک جامعهٔ آزاد زندگی کنید یا میتوانستید واقعاً ارادۀ خود را قوی کنید و درد و رنجهایی را که ناشی از این نوع اصیل زیستن در این جامعه است را تحمل کنید به شما خیلی خیلی کمک میکرد و یک مقدار از این فرو بستگیای که آدم در خودش احساس میکند، باز میشد.
🔹 من واقعاً فکر میکنم یکی از مهّمترین ارکان زندگی بهروزانه این است که آدم شفاف و کریستالی باشد. بگوید من این هستم و هزینههایش را هم میپردازم، البته چقدر خوب است که آدم در یک جامعۀ آزاد زندگی کند که این نوع هزینههایش تقریباً به صفر برسد. امّا بالاخره آنهایی که توانستهاند، میگویند ما هزینههایش را میپردازیم هرچند در یک جامعهای جهان سوّمی زندگی میکنیم. من مثالهای بسیاری دارم که ما به میزان اصیل زندگی کردن، فروبستگیمان از بین میرود و زندگیمان گشاده میشود..»
@mostafamalekian
✅ دانلود پی دی اف نوشتار «عقلانی اندیشی و جادویی اندیشی؛ پیش فرض های یک تفکیک» |درباره کتاب «جادو و ذهن نوشته اوژن سایوتسکی»|نوشته: مصطفی ملکیان| نشریه اندیشه پویا 28
@andishepouya
@mostafamalekian
@andishepouya
@mostafamalekian
وشتار_عقلانی_اندیشی_و_جادویی_اندیشییش_فرض_های_یک_تفکیک_نوشته_مصطفی.pdf
7.3 MB
✅ نوشتار «عقلانی اندیشی و جادویی اندیشی؛ پیش فرض های یک تفکیک» |درباره کتاب «جادو و ذهن نوشته اوژن سایوتسکی»|نوشته: مصطفی ملکیان| نشریه اندیشه پویا 28
@andishepouya
@mostafamalekian
@andishepouya
@mostafamalekian
💠دیدگاه کوبلر راس در باب مرگ
✍مصطفی ملکیان
🔹کوبلر راس چهل سال از تحقیقات روانشناسیاش را به مرگ اختصاص داد و سه اثر کلاسیک دربارهی مرگ نوشت. از این سه اثر یکی هم به نام دربارهی مرگ و مردن به فارسی ترجمه شده است*.
🔹مدعای اصلی او این بود که آدمها وقتی از مرگ قریبالوقوع خود باخبر میشوند پنج مرحله را پشت سر میگذارند.
1⃣مرحلهی اول، مرحلهی انکار است و انسان تا مدتی در مرحلهی انکار باقی میماند. مثلا میگویم که پزشک من درست تشخیص نداده است و تلاش میکنم بگویم که پزشکم اشتباه میکند که میگوید من سه ماه بیشتر زنده نمیمانم.
2⃣مرحلهی دوم، مرحلهی خشم است. در این مرحله شخص دائماً میپرسد چرا من؟ و پای سرنوشت و ظلم دیگران را پیش میکشد.
3⃣مرحلهی سوم، مرحلهی چانهزنی است و شخص با خودش و خدا عهد و پیمانهایی میبندد. این که ظلمهایی را انجام داده و اگر نمیرد این ظلمها را جبران میکند.
4⃣مرحلهی چهارم ناامیدی است و شخص درگیر افسردگی درونی میشود. در خود فرو میرود و هیچ علائمی که مبنی بر ابراز وجود باشد از خود نشان نمیدهد. کاملا تسلیم میشود.
5⃣مرحلهی پنجم، مرحلهی رضایت است و شخص، آهستهآهسته از این که مرگش نزدیک میشود احساس لذت میکند. در این مرحله رفتار آدمی و حتی چهرهاش هم عوض میشود.
🔹کوبلر راس شک نداشت که همهی انسانها این پنج مرحله را پشتسر میگذارند و حرف او این بود که باید جدیت بیشتری بکنیم تا آدمها زودتر به مرحلهی پنجم، مرحلهی رضایت، برسند. در شرایطی که نمیتوانیم خدمت آبژکتیو به فرد بکنیم –چون مثلا سرطان او در حال پیشروی است- این تنها خدمت سابژکتیوی است که پزشک یا روانپزشک میتواند به فرد بکند. بنابراین بهترین خدمتی که میتوان به آدمیان کرد این است که زودتر به مرحلهی پنجم برسند. تحقیقات کوبلر راس همچنین نشان میدهد که سرعت انسانها در گذر از مراحل پنجگانه به یک اندازه نیست. البته این واقعیت هم تا حدی درست است که برخی افراد وقتی به این «مرحلهی رضایت» میرسند، بیماری مهلک در آنها شروع به عقبگرد میکند، یعنی چون زودتر به مرحلهی رضایت رسیدهاند به لحاظ آبژکتیو به آنها کمک شده و بیماری آنها عقب کرده است.
🌂اضطراب مرگ،اندیشه پویا ،ش17
🔻* تذکر: هم اکنون سه کتاب از کوبلر راس به فارسی ترجمه شده اند که عبارتند از :
1. پایان راه (پیرامون مرگ و مردن ) ؛ مترجم : علی اصغر بهرامی،نشر رشد
2. مرگ آخرین مرحله رشد ؛مترجم :پروین قائمی،نشر پیک بهار
3.همدلی با بیماران رو به مرگ«آنچه پزشکان، پرستاران و خانواده ها از بیماران رو به مرگ میآموزند»؛مترجم: مژگان جهانگیر،نشر نشانه
@mostafamalekian
✍مصطفی ملکیان
🔹کوبلر راس چهل سال از تحقیقات روانشناسیاش را به مرگ اختصاص داد و سه اثر کلاسیک دربارهی مرگ نوشت. از این سه اثر یکی هم به نام دربارهی مرگ و مردن به فارسی ترجمه شده است*.
🔹مدعای اصلی او این بود که آدمها وقتی از مرگ قریبالوقوع خود باخبر میشوند پنج مرحله را پشت سر میگذارند.
1⃣مرحلهی اول، مرحلهی انکار است و انسان تا مدتی در مرحلهی انکار باقی میماند. مثلا میگویم که پزشک من درست تشخیص نداده است و تلاش میکنم بگویم که پزشکم اشتباه میکند که میگوید من سه ماه بیشتر زنده نمیمانم.
2⃣مرحلهی دوم، مرحلهی خشم است. در این مرحله شخص دائماً میپرسد چرا من؟ و پای سرنوشت و ظلم دیگران را پیش میکشد.
3⃣مرحلهی سوم، مرحلهی چانهزنی است و شخص با خودش و خدا عهد و پیمانهایی میبندد. این که ظلمهایی را انجام داده و اگر نمیرد این ظلمها را جبران میکند.
4⃣مرحلهی چهارم ناامیدی است و شخص درگیر افسردگی درونی میشود. در خود فرو میرود و هیچ علائمی که مبنی بر ابراز وجود باشد از خود نشان نمیدهد. کاملا تسلیم میشود.
5⃣مرحلهی پنجم، مرحلهی رضایت است و شخص، آهستهآهسته از این که مرگش نزدیک میشود احساس لذت میکند. در این مرحله رفتار آدمی و حتی چهرهاش هم عوض میشود.
🔹کوبلر راس شک نداشت که همهی انسانها این پنج مرحله را پشتسر میگذارند و حرف او این بود که باید جدیت بیشتری بکنیم تا آدمها زودتر به مرحلهی پنجم، مرحلهی رضایت، برسند. در شرایطی که نمیتوانیم خدمت آبژکتیو به فرد بکنیم –چون مثلا سرطان او در حال پیشروی است- این تنها خدمت سابژکتیوی است که پزشک یا روانپزشک میتواند به فرد بکند. بنابراین بهترین خدمتی که میتوان به آدمیان کرد این است که زودتر به مرحلهی پنجم برسند. تحقیقات کوبلر راس همچنین نشان میدهد که سرعت انسانها در گذر از مراحل پنجگانه به یک اندازه نیست. البته این واقعیت هم تا حدی درست است که برخی افراد وقتی به این «مرحلهی رضایت» میرسند، بیماری مهلک در آنها شروع به عقبگرد میکند، یعنی چون زودتر به مرحلهی رضایت رسیدهاند به لحاظ آبژکتیو به آنها کمک شده و بیماری آنها عقب کرده است.
🌂اضطراب مرگ،اندیشه پویا ،ش17
🔻* تذکر: هم اکنون سه کتاب از کوبلر راس به فارسی ترجمه شده اند که عبارتند از :
1. پایان راه (پیرامون مرگ و مردن ) ؛ مترجم : علی اصغر بهرامی،نشر رشد
2. مرگ آخرین مرحله رشد ؛مترجم :پروین قائمی،نشر پیک بهار
3.همدلی با بیماران رو به مرگ«آنچه پزشکان، پرستاران و خانواده ها از بیماران رو به مرگ میآموزند»؛مترجم: مژگان جهانگیر،نشر نشانه
@mostafamalekian
⭕️رنج موجب نزدیکی بیشتر آدمیان است.
✍️مصطفی ملکیان
🔹نکته ای که میخواهم بگویم که آن هم مهم است، این است که ما اگر رنج نبریم به چیزی دچار می شویم که باید به آن "اوتیسم روحانی " یا "اوتیسم معنوی " بگوییم. آدمهایی که دچار اوتیسم هستند، با دیگران کانال ارتباطی ندارند. کسی که دچار اوتیسم است خودش در اینجا مثل اتم است، یک انسان اتمی شده هم آنطرف هست، یک انسان اتمی شده هم آنطرف دیگر، ولی از این اتمها مولکولی درست نمی شود، چون آدم دچار اوتیسم نمی تواند پیوند برقرار کند.
🔹هیچ وقت شادی، به اندازه ی رنج بین آدمها پیوند برقرار نمی کند. شما دقت کنید در شب نشینی، در مجلس عروسی که همه شاد هستند باور کنید هر کسی در تنهایی بیشتر شادی می برد، اما اگرهمین آدمها در اتاق انتظار بیمارستان نشسته باشند، ببینید نزدیکیشان به هم چقدر بیشتر است تا وقتی که در آن مجلس شب نشینی نشسته اند.
هر چه رنجمان بیشتر می شود، کانالهای ارتباطی ما با انسانهای دیگر بیشتر میشود. از اتمهای انسانها، مولکول درست می شود.
🔹رنج است که انسانهای اتمی شده را تبدیل به مولکول می کند و این چیزِ کم اهمیتی نیست. آلبرت شوایتزر که داستان زندگی اش، داستان زندگی خیلی شگفت انگیز و درس آموزی است، می گفت از وقتی قدرت رنج در من بیشتر شد، بیشتر به انسانها نزدیک شدم. در سوربون که زندگی می کردم و در پاریس که زندگی میکردم، با آدمها خیلی میانه ی خوبی نداشتم، ولی از وقتی وارد آفریقا شدم و از دیدن این اوضاع و احوال مدام رنج بردم، از آن روز به بعد، من بیشتر انسانم، چون همسرشتی و همسرنوشتی با انسانهای دیگر را بیشتراحساس میکنم.
🔹باید به این نکته دقت کنیم. شادی نوعی اوتیسم روحانی می آورد. نمیخواهم بگویم شادی بد است، نه، شادی هم، چیز خیلی خوب و عالی است؛ دارم مقایسه میکنم.می گویم اگر ما فقط شاد بودیم و در زندگی رنج نداشتیم، به لحاظ روحانی و معنوی مثل آدمهای مبتلا به اوتیسم بودیم. رنج است که ما را ظروف مرتبط میکند که قطره ای در یکی از ظروف میچکد، به اندازه ی کسری از آن قطره در همه ی ظروف تسری پیدا می کند. شادی آدم را به طرف برکنارگیری دعوت میکند. این رنج، من را به شما نزدیک میکند. این هم چیز کم اهمیتی نیست. مولانا می گوید که کسی دید زاغی و لکلکی با هم رفیقاند. گفت من باور نمیکنم رفاقت زاغ را با لکلک! حتماً چیزی باید در کار باشد که این دو رفیق شده اند.نشست و نگاه کرد به همه ی حرکات و سکنات آن زاغ و لکلک و ناگهان دید که هردوی آ نها می لنگند. گفت چون می لنگند می توانند اینقدر به هم نزدیک بشوند. وقتی آدمها می لنگند به هم نزدیک میشوند.
✅گفت و گو با زینب آذرمند
#مؤسسه_فرهنگی_فرزانه
@mostafamalekian
✍️مصطفی ملکیان
🔹نکته ای که میخواهم بگویم که آن هم مهم است، این است که ما اگر رنج نبریم به چیزی دچار می شویم که باید به آن "اوتیسم روحانی " یا "اوتیسم معنوی " بگوییم. آدمهایی که دچار اوتیسم هستند، با دیگران کانال ارتباطی ندارند. کسی که دچار اوتیسم است خودش در اینجا مثل اتم است، یک انسان اتمی شده هم آنطرف هست، یک انسان اتمی شده هم آنطرف دیگر، ولی از این اتمها مولکولی درست نمی شود، چون آدم دچار اوتیسم نمی تواند پیوند برقرار کند.
🔹هیچ وقت شادی، به اندازه ی رنج بین آدمها پیوند برقرار نمی کند. شما دقت کنید در شب نشینی، در مجلس عروسی که همه شاد هستند باور کنید هر کسی در تنهایی بیشتر شادی می برد، اما اگرهمین آدمها در اتاق انتظار بیمارستان نشسته باشند، ببینید نزدیکیشان به هم چقدر بیشتر است تا وقتی که در آن مجلس شب نشینی نشسته اند.
هر چه رنجمان بیشتر می شود، کانالهای ارتباطی ما با انسانهای دیگر بیشتر میشود. از اتمهای انسانها، مولکول درست می شود.
🔹رنج است که انسانهای اتمی شده را تبدیل به مولکول می کند و این چیزِ کم اهمیتی نیست. آلبرت شوایتزر که داستان زندگی اش، داستان زندگی خیلی شگفت انگیز و درس آموزی است، می گفت از وقتی قدرت رنج در من بیشتر شد، بیشتر به انسانها نزدیک شدم. در سوربون که زندگی می کردم و در پاریس که زندگی میکردم، با آدمها خیلی میانه ی خوبی نداشتم، ولی از وقتی وارد آفریقا شدم و از دیدن این اوضاع و احوال مدام رنج بردم، از آن روز به بعد، من بیشتر انسانم، چون همسرشتی و همسرنوشتی با انسانهای دیگر را بیشتراحساس میکنم.
🔹باید به این نکته دقت کنیم. شادی نوعی اوتیسم روحانی می آورد. نمیخواهم بگویم شادی بد است، نه، شادی هم، چیز خیلی خوب و عالی است؛ دارم مقایسه میکنم.می گویم اگر ما فقط شاد بودیم و در زندگی رنج نداشتیم، به لحاظ روحانی و معنوی مثل آدمهای مبتلا به اوتیسم بودیم. رنج است که ما را ظروف مرتبط میکند که قطره ای در یکی از ظروف میچکد، به اندازه ی کسری از آن قطره در همه ی ظروف تسری پیدا می کند. شادی آدم را به طرف برکنارگیری دعوت میکند. این رنج، من را به شما نزدیک میکند. این هم چیز کم اهمیتی نیست. مولانا می گوید که کسی دید زاغی و لکلکی با هم رفیقاند. گفت من باور نمیکنم رفاقت زاغ را با لکلک! حتماً چیزی باید در کار باشد که این دو رفیق شده اند.نشست و نگاه کرد به همه ی حرکات و سکنات آن زاغ و لکلک و ناگهان دید که هردوی آ نها می لنگند. گفت چون می لنگند می توانند اینقدر به هم نزدیک بشوند. وقتی آدمها می لنگند به هم نزدیک میشوند.
✅گفت و گو با زینب آذرمند
#مؤسسه_فرهنگی_فرزانه
@mostafamalekian