بعد از بهدنیاآمدن موسی، به دل مادرش انداختیم: «کودکت را فعلاً شیر بده. وقتی برای جانش احساس خطر کردی، او را در صندوقی بگذار و به رود نیل بینداز. غموغصه هم نخور که دوباره او را به آغوشت برمیگردانیم و پیامبرش میکنیم.»
مادر موسی همین کار را کرد. فرعونیان موسی را از آب گرفتند تا برخلاف انتظارشان دشمنِ جانشان شود و اسباب اندوهشان! بله، فرعون و هامان و لشکریانشان در ازبینبردن دشمنِ آیندۀ خود، تیرشان به سنگ خورد!
آسیه، همسر فرعون، گفت: «این بچه مایۀ چشمروشنیِ من و توست:). نکشیدش! امیدوارم برایمان سودمند باشد یا اینکه او را به فرزندی بگیریم.» آنها نمیدانستند فرداها چه پیش میآید!
هنگام بهآبانداختن موسی، مادرش به خواهر او گفت: «دنبالش برو.» او هم، بىآنکه فرعونیها بویی ببرند، دورادور برادرش را میپایید.
هنگام بهآبانداختن موسی، مادرش به خواهر او گفت: «دنبالش برو.» او هم، بىآنکه فرعونیها بویی ببرند، دورادور برادرش را میپایید.
قبل از رسیدن خواهر موسی، کاری کردیم که او سینۀ بانوان شیرده را قبول نکند. خواهرش گفت: «خانوادهای را به شما معرفی بکنم که با دلسوزیِ تمام برایتان نگهش دارند؟»
(بعد مادر حضرت موسی وارد دربار شد تا فرزندش را شیر دهد:)
موسی را اینطور به مادرش برگرداندیم تا برق شادی در چشمهایش بدرخشد ✨و دیگر غصه نخورد و به چشم خودش ببیند که وعدههای خدا حق است؛ هرچند، بیشترِ مردم تحقق وعدههای الهی را باور ندارند!
Forwarded from یا ماحـــــــــی
تو این چند روز، بستنی میخوای بگیری، بگیر بده به یه نیازمند یا یکی که تو گرما مشغول کاره. با کسی که دوسش داری میخوای بری نهار/ شام، غذا رو بگیر بده به یکی دیگه بگو عید غدیره! یه وعده رو آبمیوه کیک بخور، آسمون که به زمین نمیاد. با امیرالمومنین ببند این چند روز رو💚
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سلامم
عیدتون مبارک باشه💚
*مجموعه نقاشی های غدیر*
عیدتون مبارک باشه💚
*مجموعه نقاشی های غدیر*