حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة‌الله‌علیه
4.98K subscribers
1.48K photos
2.55K videos
14 files
162 links
مؤسسه مصابیح الهدی
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(ره)
021-77652134
اینستاگرام:
instagram.com/mojtabatehrani.ir
ارتباط با ما:
@masabiholhoda_77652134
سروش:
https://sapp.ir/mojtabatehrani.ir
ایتا، گپ و بله:
@mojtabatehrani_ir
Download Telegram

📍 دوستداران واقعی، امام حسین(ع)را برای دنیا و حتّی بهشت نمی خواهند ❗️
📌سعيد بن عبدالله حنفي است. شب عاشورا امام حسين(ع)خطبه خواند. شنيده ايد. خطبه که تمام شد، برگشت گفت اينان با من کار دارند و با شما کاري ندارند. بيعت را از آنان برداشت. هر که مي خواهد برود بلند شود و برود. حتّي دارد سياهي شب را چون مرکبي راهوار بگيريد. در بعضي از نقل ها دارد حتّي هر کدام دست يکي از اهل بيت مرا بگيرد و برويد شما. شب و تاريک. راحت برويد. اينان با من کار دارند. خود را به خاطر من به خطر نياندازيد. آنهايي که رفتني بودند که رفتند. يک مشتي که منزل زباله رفتند. من نقل کردم برايتان. يک عده هم آن شب رفتند. در اينان سعيد بن عبدالله حنفي، بلند مي شود. رو به امام حسين (ع)مي کند و مي گويد من که از تو دست بر نمي دارم. به خدا قسم اگر مرا بکشند و دو مرتبه زنده کنند، بعد بسوزانند باز زنده کنند، بسوزانند بعد خاکستر را هم بر باد دهند، آنجا استخوان ها مي ماند. مي گويد استخوان هم ته آن نماند. بسوزانند، خاکستر را هم بر باد دهند، اين کار را هفتاد بار انجام دهند، من دست از تو بر نمي دارم. اين بهشت مي خواست؟ سؤال مي کنم از شما. دنبال بهشت نبود. ببين سطح معرفتي او به کجا رسيده است. نعوذ بالله فکر نکنيد که مي خواهم تصرف در آيه نکنم. (أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ) نهايي که واقعاً امام حسين(ع) را دوست دارند، براي دنيايشان نمي خواهند. امام حسين (ع) نشست. زهير بلند شد. رو کرد گفت به اينکه به خدا قسم اگر من را هزار بار بکشند و زنده شوم، باز بکشند و زنده شوم، مي دانم که مي توانم با اين کار تو را حفظ کنم، او دنبال بهشت نيست. اين را دوست دارم. اين را مي خواهم. اين مي گويد:
گر مخيّر بکنندم به قيامت که چه خواهي؟ حسين(ع) ما را و همه نعمت فردوس شما را،
دوست ما را، همه نعمت فردوس شما را، همه براي شما، دنبال کار خود برويد. اينان چه ديدند؟! اين ها، نه اينکه ترجيح علاقه بر علاقه بود، اصلاً علاقه اي به دنيا نداشتند، فقط علاقه آنان به دنيا يک چيز بود. به مولايشان بود، همين. التماس دعا.

📚 #سلوک_عاشورایی منزل پنجم
📕 #استقامت_و_پایداری
🏷 جلسه هفتم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

📍 دوستداران واقعی، امام حسین(ع)را برای دنیا و حتّی بهشت نمی خواهند ❗️

📚 #سلوک_عاشورایی منزل پنجم
📕 #استقامت_و_پایداری
🏷 جلسه هفتم
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 مکالمه امام‌حسین(ع) با علی اکبر(ع)❗️
📌امام حسین (ع) در بین راه به سمت کوفه می آمد و هنگام سحر بود. من در جایی دیدم که حضرت داشتند از قصر بنی مقاتل می آمدند که سوار بر مرکب بودند. عَقَبه بن سمعان، یکی از اصحاب همراه امام حسین(ع) نقل می کند که یک وقت دیدم امام حسین(ع) پیشانی خود را جلوی زین مرکب گذاشت، مثل اینکه بخواهند بخوابند؛ ایشان مختصری صبر کردند و سرشان را بلند کردند و این جمله را فرمودند: (انّا لِله و انا الیه راجعون) 1️⃣ و این را تکرار کردند. بعد هم بلافاصله گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ الْعَالَمِین، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ الْعَالَمِین» چه تناسبی بین این دو جمله است؟ این خودش مسئله ای است. معمولاً کلمۀ استرجاع، یعنی (انّا لِله و انا الیه راجعون)در مصیبت گفته می شود. مثلاً وقتی که خبر ناگواری به انسان می د هند، آدم می گوید: (انّا لِله و انا الیه راجعون)؛ وقتی هم که خبر خوش به آدم می دهند، می گوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ الْعَالَمِین».
عقبه می گوید: یک وقت دیدم حضرت علی اکبر(ع) جلو رفت. عرض کرد: «یا ابَا! مِمَّ استَرجَعتَ وَ حَمِدتَ؟» هر دو مورد را از امام سؤال کرد. پدر جان! بگو چه شد که هم کلمه استرجاع گفتی و هم حمد کردی؟ امام حسین(ع) رو کرد به پسرش و فرمود: من سرم را اینجا گذاشتم و «خَفَقْتُ خَفْقَةً» چرتی زدم. یک وقت دیدم یک منادی دارد ندا می کند: «الْقَومُ یَسِیرُونَ وَ المَنایَا تَسِیرُ إلَیهِمْ»؛ این کاروان می رود و مرگ این ها را بدرقه می کند. فهمیدم که کار تمام شده است. لذا گفتم: (انّا لِله و انا الیه راجعون). چرا حضرت کلمۀ استرجاع را گفت؟ چون فهمید که دارند از این عالم کوچ می کنند. لذا فرمود: همه از خدائیم و بازگشتمان به سوی خدا است. حال چرا امام حسین (ع) خدا را حمد کرد؟ «الحمدلله» برای اینکه به لقای دوست می رسم و او را می بینم. او مطلوب و محبوب من است و من می خواهم به او برسم. لذا الحمدلله. امام حسین(ع) هم کلمۀ استرجاع را فرموده و هم خدا را حمد کرد. هر دوی آن ها کنار هم بود. حالا حضرت علی اکبر(ع) به پدر می گوید: «أوَلَسْنَا عَلَی الْحَقِّ؟» مگر این راهی که ما می رویم، راه حق نیست؟ او از مسیر پرسید که مگر به سوی حق و برای اقامۀ حق نیست؟ «قٰال: نَعَم» حضرت فرمود: بله. حضرت علی اکبر(ع) گفت: «إذاً لانُبَالِی بِالْمَوْتِ»؛ پس باکی از مرگ نداریم. هم به دیدار حق می رویم که محبوب ما است و هم برای اقامۀ حق می رویم که مطلوب الهی است. می خواهیم دین الهی را به پا داریم و اسلام را زنده کنیم. چقدر این مکالمه زیبا است.
1️⃣سورۀ مبارکۀ بقره، آیۀ 156

📚 #سلوک_عاشورایی منزل پنجم
📕 #استقامت_و_پایداری
🏷 جلسه هشتم

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 حضرت اباالفضل العبّاس(ع) بر اوج قلّۀ «بِرّ و نیکی» با دادن جان و آب❗️
📌می خواهم روایت معروف دیگری بخوانم تا با این بحث تطبیق شود. روایت از زین العابدین(ع) است؛ حضرت فرمودند: برای عمویم عبّاس، در بهشت مقامی است که تمام شهدا به آن غبطه می خورند. حالا چرایش را خواهم گفت. اکثر مقاتل این مطالب را نوشته اند و شما حالا خوب می فهمید که مسئله چیست.
من قبل از توضیح روایت، باید نکاتی را در باب نعمت های متّصله و منفصله عرض کنم. اشرف این نعمت ها چیست؟ اوّل برویم سراغ نِعَم منفصله؛ در میان نعمت های منفصله، آن چیزی که حیات همه به آن بستگی دارد چیست؟ (و جعلنا من الماء کل شیءٍ حی) 1️⃣؛ هر موجود زنده ای از «آب» زندگی دارد. در میان نعمت های منفصله، چیزی ارزنده تر از آب وجود ندارد. می گویند موجودات زنده، زندگی شان به آب است. در میان نعمت های متّصله، به اعضا و جوارح نگاه کن. اجزای رئیسۀ انسان، سر، چشم و دست است...بیا بالاتر؛ از همه مهم تر «جان» است؛ چون انسان همۀ این نعمت ها را برای جان خودش می خواهد. من بنا گذاشتم از وقتي آمدم اينجا، می‌دانستم حاج احمد آقا اينجا نشسته و مي‌دانم همگي حاجت داريم. گفتم مي‌خواهم امشب ذکر مصيبت براي يک نفر کنم نه براي شما.
من یک مطلب دیگر را هم دربارۀ شرایط زمانی و مکانی بگویم. آن هایی که در علم هیأت واردند، می گویند: از نظر زمانی، روز عاشورا در سال 61 هجری، درست آن موقعی که زمان شدّت گرما است. از نظر مکانی هم می دانید که کربلا، یک منطقه حارّه و گرمسیر است. التماس دعا. وارد ذکر مصيبت مي شويم.
1️⃣سورۀ مبارکۀ انبیا، آیۀ 30

📚 #سلوک_عاشورایی منزل پنجم
📕 #استقامت_و_پایداری
🏷 جلسه نهم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 حضرت اباالفضل العبّاس(ع) بر اوج قلّۀ «بِرّ و نیکی» با دادن جان و آب❗️

📚 #سلوک_عاشورایی منزل پنجم
📕 #استقامت_و_پایداری
🏷 جلسه نهم
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 ما هرچه داریم از امام حسین(ع) است❗️
📌هر کس پیوند درونی با امام‌حسين (ع) پيدا کرد، مصونيّت به دست آورده و او را هيچ کاري نمي‌توان کرد. که اين مختص تشيّع است. بحث در اینجا، دیگر دربارۀ روحیۀ تعبّد نیست. چون روحیۀ تعبّد و تنسّک را می شود با ترویج لاابالی گری سائید و آرام آرام محو کرد، امّا این پیوند را هیچ کاری نمی شود کرد.
من یک تعبیری از امام(ره) یادم آمد. ایشان تعبیر خیلی زیبایی کرد که مطالب بسیاری در آن بود. امام(ره) فرمودند: «ما هر چه داریم از محرّم و صفر است»؛ شما حرف های ایشان را با دید ظاهری نگاه نکنید! این، حرف خیلی بزرگی است. این حرف، خیلی بلند است. هر کسی نمی تواند این را بفهمد. این یعنی چه؟ یعنی تشیّع، چنان پیوندی با اولیای خدا خورده که گویی، یک پیوند ژنتیکی شده و نسل به نسل، چهارده قرن آمده و هنوز هم ادامه دارد.
شنیده اید که بعضی ها می گویند: من بچّه بودم، مادرم در دهۀ عاشورا، مرا پای روضه ها شیر می داد؛ در گوش من «حسین حسین» می خواند. بعد آرام آرام با همین ذکر بزرگ شدم و بالا آمدم. من بالاتر از این می گویم؛ مسئله، چیز دیگری است. در یک فراز و دید بالاتر، می بینیم این پیوند، به اصطلاح روز «ژنتیکی» است؛ یعنی «منَ الْأزَلِ إلَی الْاَبَدِ؛ مِنَ الْآدَمِ(ع) إلَی الْخَاتَمِ(ص) وَ مِنَ الْخَاتَمِ(ص) إلَی الْقِیَامَةِ» این رابطه و پیوند برقرار است. مسئلۀ امام حسین(ع)، یک مسئلۀ عادی نیست. خودش، یعنی شخص او در تمام ابعاد وجودی اش؛ وجود عینی اش، ذهنی اش، لفظی اش و کتبی اش اثر و نفوذ دارد که این را هم خدا به او داده است. این تأثیرات را خدا به او داده است. مسئله را نباید سطحی دید. تمام این ها حساب شده است.

📚 #سلوک_عاشورایی منزل پنجم
📕 #استقامت_و_پایداری
🏷 جلسه نهم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 پیوند انبیا(ع) و گریۀ حضرت زکریّا(ع)برای امام حسین (ع)❗️
📌روایت دیگری بخوانم. این روایت دربارۀ سورۀ حضرت مریم(س) است. روایت این است که شخصی دربارۀ این رموزی که در ابتدای سوره آمده است(کهیعص) سؤال می کند. حضرت می فرمایند: این حروف از غیب هایی است که خداوند به حضرت زکریّا(ع) تعلیم فرمود. «زَکَرِیَّا سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ یُعَلِّمَهُ أَسْمَاءَ الْخَمْسَةِ فَأَهْبَطَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلَ فَعَلَّمَهُ إِیَّاهَا»؛ قضیّه از این قرار است که حضرت زکریّا(ع) از خدا درخواست کرد که اسمای پنج تن(ع) را به او یاد دهد. خداوند به جبرئیل(ع) گفت: برو و به او نام هایشان را بگو! جبرئیل(ع) هم اسما را به او یاد داد. البتّه انبيا(ع) از آدم تا خاتم همه مي‌دانستند. گاهي تعبيراتي مي‌کنند. يک چيزهايي بوده که مي‌گفتند که ماوراء اين‌ها بوده. «فَکَانَ زَکَرِیَّا إِذَا ذَکَرَ محمّداً وَ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ سُرِّیَ عَنْهُ هَمُّهُ وَ انْجَلَى کَرْبُهُ»؛ زکریّا هرگاه نام پیغمبراکرم(ص)، حضرت علی(ع)، فاطمۀ زهرا(س) و امام حسن(ع) را می شنید، سُرِّیَ؛ یعنی غم و غصّه از دلش بیرون می رفت و ناراحتی اش برطرف می شد. « وَ انْجَلَى كَرْبُهُ وَ إِذَا ذَكَرَ اسْمَ الْحُسَيْنِ (ع)»؛ به اسم امام حسین(ع) که می رسید، «خَنَقَتْهُ الْعَبْرَةُ وَ وَقَعَتْ عَلَیْهِ الْبُهْرَةُ»؛ به نفس نفس می افتاد و دیگر نفَسش بیرون نمی آمد، «فَقَالَ: ذَاتَ یَوْمٍ إِلَهِی مَا بَالِی إِذْ ذَکَرْتُ أَرْبَعَةً مِنْهُمْ تَسَلَّیْتُ بِأَسْمَائِهِمْ مِنْ هُمُومِی»؛ روزی پرسید که خدایا! چرا هر وقت از این پنج تن، نام چهار نفر اوّل را می آورم، همّ و غمّ من، از بین می رود، «وَ إِذَا ذَکَرْتُ الْحُسَیْنَ تَدْمَعُ عَیْنِی»؛ امّا تا می گویم: «حسین»! اشک از چشمانم پایین می آید. سرّ این قضیه چیست؟ «فَأَنْبَأَهُ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَنْ قِصَّتِهِ»1️⃣؛ خدا جریان امام حسین (ع) را به زکریا(ع) خبر داد. اینکه من عرض کردم این مسئله در شیعه هست و آن را هیچ کاری نمی شود کرد، ریشه دارد و منحصر به یک زمان خاص نیست. تا این پیوند هست، راه نجات هست.
1️⃣بحارالأنوار، ج14، ص 178

📚 #سلوک_عاشورایی منزل پنجم
📕 #استقامت_و_پایداری
🏷 جلسه دهم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 پیوند انبیا(ع) و گریۀ حضرت زکریّا(ع)برای امام حسین (ع)❗️

📚 #سلوک_عاشورایی منزل پنجم
📕 #استقامت_و_پایداری
🏷 جلسه دهم
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 پیوند حقیقی جوانان با امام حسین (ع)حافظ آن‌هاست❗️
📌این روایت معروف را شنیده اید که «إِنَّ الحُسَینَ مِصبَاحُ هُدیً وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ»1️⃣؛ این روایت را هم عامّه از پیغمبراکرم(ص) نقل کرده اند و هم خاصّه. قابل انکار هم نیست؛ یعنی هر کس با او پیوند بخورد، همان پیوند، حافظ او است. امّا پیوند باید حقیقی باشد نه صوری. لذا من این را می خواهم عرض کنم که این مسئله نسبت به ما بی بُروبرگرد، به تعبیر امروزی ژنتیکی است و نمی شود آن را کاری کرد. اسمش را هرچه می خواهی بگذاری، بگذار! هر کاری کنی، باز این پابرجا است. شاید بتوانند ما را نعوذ بالله به لاابالی گری بکشانند، امّا این پیوند را نمی توانند پاره کنند.
من امشب می خواهم به جوانان توصیه کنم که مواظب باشید.می خواهند شما را به لاابالی گری بکشانند. این ها دشمنان اسلامند که شما را به لاابالی گری می کشانند. می خواهند روحیۀ تعبّد را از شما بگیرند. اگر این روحیه از دست برود، مسئلۀ اسلام و دینت رفته است. مواظب باشید و این را حفظ کنید! به خصوص این گوهر گران‌بها را حفظ کنید! نکند یک وقت آن طرف، دل هایتان را از حسین جدا کنند. خطر آنجا است. بدانید نجات دهندۀ شما هم همین پیوند با امام حسین(ع) است.
1️⃣بحارالأنوار، ج 91، ص 174

📚 #سلوک_عاشورایی منزل پنجم
📕 #استقامت_و_پایداری
🏷 جلسه دهم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 قیام امام‌حسین(ع) برای عمل به احکام الهی بود ❗️
📌همان خطبه ای که حضرت خواندند و این تعبیر معروف که دارد: «أَ لَاتَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَایُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَایُنْتَهَى عَنْهُ»، نگاه کنید، می فهمید که امام حسین (ع) به طور کلّی، جنبه های عملی را پیش می کشد و بحث مسائل اعتقادی مطرح نیست. از این عبارت، «أَنَّ الْحَقَّ لَا یُعْمَلُ بِهِ»؛ معلوم می شود که واجبات، عمل نمی‌شود، «وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا یُنْتَهَى عَنْهُ»1️⃣؛ محرّمات نیز انجام می پذیرد، یا زمانی که حضرت از مدینه می خواهد حرکت کند، برای برادرش محمّدبن حنفیّه وصیّت نامه می نویسد و آن را به او می دهد. حضرت در آن وصیّت این طور می نویسد: «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرَ»2️⃣؛ می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم. واضح است که امر معروف و نهی منکر، مربوط به اعتقادات نیست و برای فروع دین است. گذشته از این، کسی در آن موقع، جنبه های اعتقادی را هدف گیری نکرده بود. مگر یزید می گفت: خدا دروغ است؟ قیامت دروغ است؟ اصلاً و ابداً از این حرف ها نمی زد. حتّی برای ظاهرسازی می رفت و امام جماعت می ایستاد. با اعتقادات، مخالفت نمی کرد. در سطح جامعه، به عنوان منکر خدا، قیامت، مبدأ و معاد شناخته نمی شد. آنچه در آن زمان مطرح بود، جنبه های عملی بود. هدف و انگیزۀ امام حسین(ع) از قیام هم، بحث عملی بود؛ یعنی حضرت می خواست در مقابل ضربه زدن به روحیۀ تعبّد و تنسّک جامعه اسلامی نسبت به احکام الهی بایستد. هدف قیام به طور کلّی، این بود. نسبت به جميع احکام بود.
1️⃣بحارالأنوار، ج 75، ص 116
2️⃣ بحارالأنوار، ج44، ص 229

📚 #سلوک_عاشورایی منزل پنجم
📕 #استقامت_و_پایداری
🏷 جلسه یازدهم
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir