حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة‌الله‌علیه
4.98K subscribers
1.48K photos
2.54K videos
14 files
162 links
مؤسسه مصابیح الهدی
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(ره)
021-77652134
اینستاگرام:
instagram.com/mojtabatehrani.ir
ارتباط با ما:
@masabiholhoda_77652134
سروش:
https://sapp.ir/mojtabatehrani.ir
ایتا، گپ و بله:
@mojtabatehrani_ir
Download Telegram

📍 خداوند با تکالیف نسبت به تمام ابعاد وجودیمان می‌آزماید ❗️
📌خداوند ابنای بشر را با تکالیفی که متوجّه آن‌ها کرده است، می‌آزماید. اینکه مگر خدا نمی‌دانسته و سایر شبهات را جواب دادم. ما در ربط با تمام ابعاد وجودی‌مان هم عقل، هم نفس، هم قلب و هم اعضا و جوارح مکلّف هستیم. همۀ آن‌ها تکلیف الهی دارد. تمام آنچه در این رابطه انسان احتیاج دارد، خدا در اختیار او گذاشته و کسر نگذاشته است. راجع‌به ارسال رُسل، انزال کُتب و غیره در گذشته گفته‌ام. خدا برای ما هیچ کم نگذاشته است؛ یعنی نسبت‌به اصول اعتقادی‌مان، کم نگذاشته است. در ارتباط با فضایل و رذایل نفسانی‌مان کم نگذاشته است. نسبت‌به تعلّقات قلبی‌مان هم مطلب را گفته است. نسبت‌به اعمال ظاهری که مربوط‌به اعضا و جوارح ماست، همین‌طور است. خداوند برای تمام ابعاد وجودی ما تکلیف کرده است و با همین‌ها ما را می‌آزماید.


#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 خداوند با تکالیف نسبت به تمام ابعاد وجودیمان می‌آزماید ❗️


🎞 #كليپ_تصويرى

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 آزمودن با تکالیف دو نقش آزمایشی و تکاملی دارد❗️
📌نکته‌ای را عرض کنم که قبلاً نگفته‌ام: اینکه خداوند با تکالیفش هم ما را می‌آزماید، البته تکالیف چند نقش دارد. در این آیه، نقش آزمایشی آن‌ها را مطرح می‌فرماید. هم نقش آزمایشی و هم نقش تکاملی دارد. مثال بزنم: در گذشته، معلّم خط یک صفحه سرمشق می‌داد و می‌گفت: بنویس. معلّم، هم می‌خواست بیازماید و هم در عین حال می‌خواست خط آن دانش‌آموز خوب شود. تکالیف الهی دو چهره دارد: هم چهرۀ امتحان و آزمایش است و هم نقش تکاملی برای مطیع دارد. از آن طرف برای عاصی برعکس است. برای اوّلی، صعود و برای دوّمی، سقوط است. گذشته از این مطلب، تکالیف الهی یک نقش تعریفی دارد؛ یعنی خودشناسی، نه خداشناسی. تا این تکالیف نبود و برای ابنای بشر نیامده بود، من نمی‌دانستم چند مَردِه حَلّاج هستم. بعد که تکالیف آمد، فهمیدم چه کاره هستم. خودم را می‌شناسم.

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 علّت‌ خلقت انسان ❗️
📌من مطلب را یک مقدار بازتر می‌کنم: در جلسۀ گذشته اشاره کردم که در «أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»، عمل چیست.‌ یک نکته را عرض می‌کنم که شاید یک مقدار ثقیل باشد، امّا مفید است. این آیات شریفه که در اوّل سورۀ مُلک است، علّت خلقت را مطرح می‌کند: «تَبارَكَ الَّذي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَديرٌ». بعدش می‌آید:‌ «الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً». علّتِ خلقت را می‌گوید. مسئله مربوط‌به نشئۀ‌ دنیاست. در جلسات گذشته مکرّر این جمله را استخدام می‌کردم که دنیا یک مدرسۀ الهی برای ابنای بشر است و سراسر امتحان است. اصلاً‌ در اینجا علّت خلقت را مسئلۀ‌ آزمایش آن هم به سبب تکلیف قرار می‌دهد. ‌«لِيَبْلُوَكُمْ»، با عمل می‌آزماید که مراد، مسئلۀ تکلیف است.


#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 انسان نباید فریب یک سنخ ظاهرکاری‌ها را بخورد. ❗️
📌در زمان پیغمبراکرم(ص) درگیری بود. عدّه‌ای به حسب ظاهر آمدند از نظر اسلام حفظ ظاهر بکنند، امّا اسلام را از آن معارف تهی کنند تا اسلام پلی باشد برای رسیدن به اهداف نفسانیّۀ‌شان. ظواهر را خوب حفظ می‌کردند. نماز، روزه، حج و ظواهر اسلام را حفظ می‌کردند. امّا آنچه اسلام را از نظر باطن و معارف اسلامی بود که آدم سازی می‌کرد، تهی کردند. این ماجرا از زمان پیغمبر(ص) شروع شد. طرّاحانی بودند و این کار را هم کردند و مردم را هم فریب دادند. انسان نباید فریب یک سنخ ظاهرکاری‌ها را بخورد. مسلمان این‌طور است که دقیق و فهمیده است. هیچ‌وقت فریب ظاهرکاری‌ها را نمی‌خورد.


#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

رُوِیَ عَن ابِی الحَسنَ عَلِیٍّ بنِ مُوسَی الرِّضا صَلَواتُ اللهُ عَلَیهما قالَ:
« لَا تَدَعُوا الْعَمَلَ‌ الصَّالِحَ‌ وَ الِاجْتِهَادَ فِي‌ الْعِبَادَةِ اتِّكَالًا عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ (ص)
لَا تَدَعُوا حُبَّ آلِ مُحَمَّدٍ (ص)وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِهِمْ اتِّكَالًا عَلَى الْعِبَادَةِ فَإِنَّهُ لَا يُقْبَلُ أَحَدُهُمَا دُونَ الْآخَرِ»
ترجمه: عمل صالح و کوشش در عبادت را برای این که در دل دوستی و محبّت اهل بیت (ع)را دارید، رها نکنید و محبّت و دوستی اهل بیت (ع) و تسلیم دستورهای آنان بودن را به خاطر این که بر عبادت های خود تکیه دارید، رها نکنید؛ چون هیچ یک از این دو بدون دیگری پذیرفته نیست.
شرح: روایت از امام هشتم (ع)، منقول است که حضرت فرمودند: رها نکنید عمل شایسته را و کوشش در عبادت را، برای این که شما در دل دارید، دوستی اهل بیت(ع) را، و از طرفی رها نکنید دوستی اهل بیت(ع) را برای تکیه کردن به عبادت هایتان. البته هم دوستی آن‌ها و هم «وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِه» هم دارد.«حُبِّ آلِ مُحَمَّدِ(ص)» و چی؟ «وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِهِمْ اتِّكَالًا عَلَى الْعِبَادَةِ» خب علت‌اش را هم بعد حضرت بیان می کند: «فَإِنَّهُ»؛ به قول ما می‌گوییم: این جمله، جمله تعلیلی، ما می‌گوییم، علتش. دو چیز را امام هشتم (ع)می‌فرماید: یک: مسئله امر درونی است، دیگری امر بیرونی است.
امر درونی، عبارت از آن دل بستگی است به اهل بیت(ع)؛ این امر درونی است. اجتهاد که تعبیر در عبادت است و عمل صالح که تعبیر کرد که رها نکنید عمل صالح را. عمل شایسته عمل بیرونی است، عبادت عمل بیرونی است؛ این دو تاست. می‌فرماید این دو تا، این جور نشود که جدای از یکدیگر باشد؛ اگر جدا بشود از یکدیگر، هیچ کدامشان پذیرفته نیست، این خیلی مهمّ است،ها! اگر درونی باشد، بیرونی نباشد؛ آن درونی کارسازی ندارد. مقبولیّت می‌فرماید،ها! حضرت مقبولیّت می‌فرماید. کارسازی ندارد. بیرونی باشد و درونی نباشد، کار سازی ندارد. می‌فرماید: «فَإِنَّهُ لَا يُقْبَلُ أَحَدُهُمَا دُونَ الْآخَرِ»؛ این جور نیست، پذیرفته بشود یکی از این‌ها، آن یکی نشود؛ رسیدید؟ این‌ها توأمانند. توجّه کنید! این‌ها توأم با هم هستند، باید با هر دوی این‌ها باشد. هم انسان، حبّ اهل بیت(ع) در دل داشته باشد از نظر درونیش، هم از نظر بیرونیش کوشش کند عمل صالح انجام بدهد، عبادت بکند، اطاعت الهی را انجام بدهد هر دوتایش؛ و جداسازی، بدان! کارسازی ندارد. خوب دقّت کن. جداسازی، کارسازی ندارد. امام هشتم(ع) این را دارد می‌گوید. توجّه کنید. انسان نباید به صرف این که حبّ اهل بیت(ع) در دلش هست نعوذبالله...
اما یک نکته‌ای را من بگویم، ما اصلاً این بحث خودش جداست و این که آن حبّی، او به درد آدم می‌خورد که سازنده باشد، نه آن حبّی که نقش تخریبی داشته باشد. این اتکال است،ها! تعبیر به«اتِّكَالًا» حضرت می‌کند. تکیه گاهت آن است، وقتی تکیه گاهت آن است از یکی دیگر چیه؟ منصرف می‌شوی؛ هر دوتا «اتِّكَالًا» دارد، هم راجع به حبّ، اتکال دارد، هم راجع به عمل، هر دو تایش اتکال دارد. تکیه گاهت اگر واقعا فقط محبّت باشد، این را بدان، این محبّت، کارسازی برای تو ندارد و نقش سازندگی هم چیه؟ ندارد. اگر تکیه گاهت، اعمالت بخواهد باشد، اعمال صالحت باشد، عباداتت باشد، شد؟! این را بدان! این هم برایت کارسازی چیه؟ ندارد. همچین راحت! هر دوی این ها باهم،«فَإِنَّهُ لَا يُقْبَلُ أَحَدُهُمَا دُونَ الْآخَرِ»؛ یعنی «لَا يُقْبَلُ»؛ یعنی سازندگی،ها! پذیرش یعنی سازندگی. توجّه کنید. بنابراین انسان باید هم حبّ اهل بیت(ع) در دل داشته باشد و هم تسلیم به امر. تعبیر می کند: «وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِهِمْ»؛ یعنی هرچی که آن ها می‌فرمایند، دستور دادند، بهش چه کار کند؟ بهش عمل کند. جمله بعدی‌اش هم این بود که شما این جور نیستش به این که... حبّ آن‌ها و تسلیم امر آن‌ها شدن، که آن جا هم باز «وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِهِمْ»؛ هم می‌آورد حضرت؛ یعنی حبّ با چی باز؟ باز عمل؛ عملی که آن ها دستور دادند که نکته‌اش هم این جاست، فهمیدی؟؛ خودسرانه نه، هرچه آن‌ها فرمودند طبق آن عمل کردن.
الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص، 339 - بحار جلد 75، صفحه 347
لَا تَدَعُوا الْعَمَلَ‌ الصَّالِحَ‌ وَ الِاجْتِهَادَ فِي‌ الْعِبَادَةِ اتِّكَالًا عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ(ص)‌ لَا تَدَعُوا حُبَّ آلِ مُحَمَّدٍ (ص) وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِهِمْ اتِّكَالًا عَلَى الْعِبَادَةِ فَإِنَّهُ لَا يُقْبَلُ أَحَدُهُمَا دُونَ الْآخَرِ

شرح حدیث

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

رُوِیَ عَن ابِی الحَسنَ عَلِیٍّ بنِ مُوسَی الرِّضا صَلَواتُ اللهُ عَلَیهما قالَ:
« لَا تَدَعُوا الْعَمَلَ‌ الصَّالِحَ‌ وَ الِاجْتِهَادَ فِي‌ الْعِبَادَةِ اتِّكَالًا عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ (ص)
لَا تَدَعُوا حُبَّ آلِ مُحَمَّدٍ (ص)وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِهِمْ اتِّكَالًا عَلَى الْعِبَادَةِ فَإِنَّهُ لَا يُقْبَلُ أَحَدُهُمَا دُونَ الْآخَرِ»
ترجمه: عمل صالح و کوشش در عبادت را برای این که در دل دوستی و محبّت اهل بیت (ع)را دارید، رها نکنید و محبّت و دوستی اهل بیت (ع) و تسلیم دستورهای آنان بودن را به خاطر این که بر عبادت های خود تکیه دارید، رها نکنید؛ چون هیچ یک از این دو بدون دیگری پذیرفته نیست.

شرح حدیث

🎞 #كليپ_تصويرى

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 پیغمبراکرم(ص) می‌خواست شرط قبولی اعمال را بگوید. ❗️
📌حضرت می‌خواست شرط قبولی اعمال را بگوید. زحماتی که شما می‌کشید و پیکره‌هایی که درست می‌کنید، جان ندارد و بیجان است. بگذارید بگویم که جانش از کجا می‌آید. نماز و روزۀ‌تان بیجان است. برای اهداف نفسانی خودشان، جلوی کار را گرفتند؛ چون خودشان فاقد بودند، نگذاشتند پیغمبراکرم(ص) ولایت امام‌علی(ع) را بگوید بعد هم ادامه پیدا کند. اسلام به آن معنای واقعی و آن معارف به معنای حقیقی در جامعه پیاده بشود. جامعه را به سمت ظواهر و همین فریب دادن مردم به این ظاهرسازی‌ها کشاندند. مسلمان متدیّن و چیز فهم فریب این ظاهرکاری‌ها را نمی‌خورد. تقیّدات آن‌ها به نماز و روزه در تاریخ چگونه بود؟ آنقدر خاکی برخورد می‌کردند و زهد کذایی داشتند. خدا لعنتشان کند. انسان خیلی باید مراقب باشد و بفهمد که چه کار می‌کند. ببینید که پیغمبراکرم(ص) با چه وضعی دارد از دنیا می‌رود. به حسب ظاهر و مشهور شب وفات پیغمبراکرم(ص) است. چنین پیغمبری این همه زحمات کشید. این آیۀ قرآن است. خوب شد نتوانستند آیه‌ها را تغییر بدهند. می‌خواستند این کار را بکنند امّا نتوانستند و نشد. «أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» را روی خم و راست شدن و ظواهر بردند. با چه وضعی پیغمبر(ص) می‌رود.


#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 در عالم دنیا و مادّیت، همیشه موت، مقدّمۀ حیات است. ❗️
📌 مقدّمه‌ای بگویم: در عالم دنیا و مادّیت، همیشه موت، مقدّمۀ حیات است. موت و حیات چیست؟‌ یک عدّه خیال کرده‌اند که موت، عدم و حیات وجود است؛ یک تقابل این‌گونه است. یک عدّه هم کمی بالاتر گفته‌‌اند که موت یا مرگ، امر وجودی است و عدمی نیست، امّا عدم، ملکه است. خود آیۀ‌ شریفه اشاره می‌کند: «الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ». امر عدمی، خلقت ندارد و اصلاً‌ این حرف غلط است. موت، یک امر وجودی است. همیشه فقط در عالم مُلک است که موت، مقدّم بر حیات است. بعد خواهم گفت که سرّ تقدّم موت بر حیات چیست.

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 مرگ مقدّمۀ زنده شدن است❗️
📌در این عالم سیر تکاملی وجود دارد؛ یعنی موجودات یک عدّه قابلیّت دارند و بعد هم وقتی که سیر می‌کنند، این قابلیّت‌ها و استعداد‌ها به فعلیّت می‌رسد و شکوفا می‌شود. فرض کنید: وقتی هستۀ یک شجری را می‌بینید، در آن استعدادی از درخت تنومندی است که بارور شود. این قابلیّت در آن هست که در شرایط خاص، به فعلیّت می‌رسد. در عالم ماده؛ یعنی همین عالم مُلک و دنیا سیر تکاملی وجود دارد. از قابلیّت‌ها تعبیر به موت می‌شود که مقدّمۀ‌ فعلیّت‌ها می‌شود. وقتی قابلیّت‌ها به فعلیّت رسیدند، از بین می‌روند و موجود دیگری پدید می‌آید؛ لذا همین موجودات مادّی که می‌بینید، همین‌طور هستند. جمادات تبدیل به نباتات می‌شوند. نباتات تبدیل به حیوانات می‌شوند. همین‌طور جلو بیایید. استعدادها و قابلیّت‌ها هستند. یک تقابل بین جهت‌های قابلیّت و فعلیّت است و همیشه قابلیّت‌ها مقدّم بر فعلیّت‌ها هستند. قابلیّت‌ها از بین می‌روند و فعلیّت‌ها جایگزین آن‌ها می‌شوند. این مطلب را داخل قوالبی ریخته‌اند:
از جمادی مُردَم و نامی شدم
وز نما مُردَم ز حیوان بر زدم1️⃣
نگاه کنید! اوّل باید بمیرم تا زنده شوم. اوّل مرگ و بعد حیات است. مرگ، مقدّمۀ‌ کار است و بعد جلو می‌آیم. باید اوّل بمیری تا زنده شوی.
1️⃣ مولوی

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir