حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة‌الله‌علیه
4.98K subscribers
1.48K photos
2.55K videos
14 files
162 links
مؤسسه مصابیح الهدی
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(ره)
021-77652134
اینستاگرام:
instagram.com/mojtabatehrani.ir
ارتباط با ما:
@masabiholhoda_77652134
سروش:
https://sapp.ir/mojtabatehrani.ir
ایتا، گپ و بله:
@mojtabatehrani_ir
Download Telegram

📍 تولدّی نمونه❗️
📌عامّه و خاصّه نوشته‌اند که فاطمه‌بنت‌اسد وقتی درد مخاض1️⃣ گرفت وارد مسجدالحرام شد. چه کسی به او گفته آنجا برود؟ چه شد به سوی مسجدالحرام دوید؟ اگرچه این مکان مقدّس بود. به نظر من این مولودِ در رحم است که او را می‌کشد و وارد خانۀ خدا می‌کند. صحبت خواستۀ او نیست زیرا این باید ظاهرش بر طبق باطنش باشد، عالم ناسوتش بر محور لاهوتش باشد. او همان‌گونه که قبل از خلقت، نورش در دامن الهی تلألو پیدا کرده است در عالم کثرت هم باید در دامن الهی متولّد شود.
عامّه و خاصّه به این مطلب اشاره کرده‌اند، خانه کعبه درب دارد امّا صحبت درب نیست، دیوار شکاف برمی‌دارد. خدا اگر بخواهد چنین می‌شود، باید بگوییم آغوش گشود و امام‌علی(ع) و مادرش را برای تولّد امام‌علی(ع) در دامن گرفت. می‌نویسند: این موضوع چند روز طول کشید. لذا اگرچه پیغمبر‌اکرم(ص) با امام‌علی(ع) از نظر نورانیّت واحدند ولی هرکدام یک مختصاتی دارند.
1️⃣درد زایمان

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
🌸ولادت امام علی علیه السلام مبارک باد.🌸

🏞 #پوستر

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 آداب رفع نیاز نیازمند از امام‌علی (ع)❗️
📌امروز روز تولّد علی(علیه‌السلام) بود. روایت را حارث همدانی است نقل می‌کند، «قَالَ سَامَرْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(علیه‌السلام)»، چه تعبیر زیبایی هم دارد، سَامَرْتُ می‌گوید. می‌گوید: ما یک گفتگوی شبانه با امام‌علی(علیه‌السلام) داشتیم! «فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَرَضَتْ لِي حَاجَةٌ»، شب بود نشسته بودیم، صحبت می‌کردیم با امام‌علی(علیه‌السلام) و به ایشان عرض کردم که برای من یک حاجتی پیش آمده، «قَالَ وَ رَأَيْتَنِي لَهَا أَهْلًا»، حضرت رویش را کردند به حارث همدان،‌ فرمودند که تو من را اهل این هم دانستی که قابلیّت این داشته باشم که حاجتت را به من بگویی؟ «وَ رَأَيْتَنِي لَهَا أَهْلًا»، معلوم می‌شود، آنکه می‌خواهد حاجت دیگری را برآورده کند، حاجتمند باید نسبت به او خیلی چیز داشته باشد! که من به تو خدمت کردم، بزرگترین خدمت! علی(علیه‌السلام) به حارث همدان می‌فرماید: که تو مرا اهل این دیدی که حاجتت را به من بگویی؟! «قُلْتُ نَعَمْ»، می‌گوید عرض کردم بلی یا امیرالمؤمنین، «قَالَ جَزَاكَ اللَّهُ عَنِّي خَيْراً»، خداوند به تو از من بهترین جزا را بدهد که من را اهل دانستی و حاجتت را می‌خواهی به من بگویی: «ثُمَّ قَامَ إِلَى السِّرَاجِ فَأَغْشَاهَا وَ جَلَسَ»،‌ حارث همدان می‌گوید دیدم علی(علیه‌السلام) بلند شد رفت چراغ را خاموش کرد آمد نشست! «ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا أَغْشَيْتُ السِّرَاجَ لِئَلَّا أَرَى ذُلَّ حَاجَتِكَ فِي وَجْهِكِ فَتَكَلَّمْ»، حضرت فرمود اینکه رفتم چرا غ را خاموش کردم آمدم نشستم برای این است که خواری این نیازمندی تو را در چهره‌ات نبینم، نبینم خجالت‌زده نشستی کار داری با من، پس صحبت کن، «فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) يَقُولُ»، پس من شنیدم از پیغمبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) می‌فرمود، «الْحَوَائِجُ أَمَانَةٌ مِنَ اللَّهِ فِي صُدُورِ الْعِبَادِ»، علی(علیه‌السلام) می‌فرماید شنیدم از پیغمبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) می‌فرمود: حوائج،‌ نیازها، این‌ها امانتی است از خداوند در سینه بندگان، «فَمَنْ كَتَمَهَا كُتِبَتْ لَهُ عِبَادَةٌ»، کسی که نیاز نیازمند را در دلش پنهان بدارد، بازگو نکند، خداوند برای او همین پنهان کردن را عبادت به حساب می‌آورد و می‌نویسد،‌ «وَ مَنْ أَفْشَاهَا كَانَ حَقّاً عَلَى مَنْ سَمِعَهَا أَنْ يَعْنِيَهُ»1️⃣، و اگر گفته شود و دیگری بفهمد، سزاوار است کسی که می‌شنود کمک کند و آن حاجت حاجتمند را برآورده سازد. چون امروز روز تولّد علی(علیه‌السلام) بود و ان‌شاءالله خدا اجری عنایت کند و لذّتی ببریم. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
1️⃣وسائل‌الشیعه، ج 9، ص457

📚 #مجموعه_اخلاق_ربانی
#تادیب_شهوت
📕 #انفاق

📝 جلسه پنجم

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة‌الله‌علیه
Video

📍 آداب رفع نیاز نیازمند از امام‌علی (ع)❗️
📌امروز روز تولّد علی(علیه‌السلام) بود. روایت را حارث همدانی است نقل می‌کند، «قَالَ سَامَرْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(علیه‌السلام)»، چه تعبیر زیبایی هم دارد، سَامَرْتُ می‌گوید. می‌گوید: ما یک گفتگوی شبانه با امام‌علی(علیه‌السلام) داشتیم! «فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَرَضَتْ لِي حَاجَةٌ»، شب بود نشسته بودیم، صحبت می‌کردیم با امام‌علی(علیه‌السلام) و به ایشان عرض کردم که برای من یک حاجتی پیش آمده، «قَالَ وَ رَأَيْتَنِي لَهَا أَهْلًا»، حضرت رویش را کردند به حارث همدان،‌ فرمودند که تو من را اهل این هم دانستی که قابلیّت این داشته باشم که حاجتت را به من بگویی؟ «وَ رَأَيْتَنِي لَهَا أَهْلًا»، معلوم می‌شود، آنکه می‌خواهد حاجت دیگری را برآورده کند، حاجتمند باید نسبت به او خیلی چیز داشته باشد! که من به تو خدمت کردم، بزرگترین خدمت! علی(علیه‌السلام) به حارث همدان می‌فرماید: که تو مرا اهل این دیدی که حاجتت را به من بگویی؟! «قُلْتُ نَعَمْ»، می‌گوید عرض کردم بلی یا امیرالمؤمنین، «قَالَ جَزَاكَ اللَّهُ عَنِّي خَيْراً»، خداوند به تو از من بهترین جزا را بدهد که من را اهل دانستی و حاجتت را می‌خواهی به من بگویی: «ثُمَّ قَامَ إِلَى السِّرَاجِ فَأَغْشَاهَا وَ جَلَسَ»،‌ حارث همدان می‌گوید دیدم علی(علیه‌السلام) بلند شد رفت چراغ را خاموش کرد آمد نشست! «ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا أَغْشَيْتُ السِّرَاجَ لِئَلَّا أَرَى ذُلَّ حَاجَتِكَ فِي وَجْهِكِ فَتَكَلَّمْ»، حضرت فرمود اینکه رفتم چرا غ را خاموش کردم آمدم نشستم برای این است که خواری این نیازمندی تو را در چهره‌ات نبینم، نبینم خجالت‌زده نشستی کار داری با من، پس صحبت کن، «فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) يَقُولُ»، پس من شنیدم از پیغمبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) می‌فرمود، «الْحَوَائِجُ أَمَانَةٌ مِنَ اللَّهِ فِي صُدُورِ الْعِبَادِ»، علی(علیه‌السلام) می‌فرماید شنیدم از پیغمبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) می‌فرمود: حوائج،‌ نیازها، این‌ها امانتی است از خداوند در سینه بندگان، «فَمَنْ كَتَمَهَا كُتِبَتْ لَهُ عِبَادَةٌ»، کسی که نیاز نیازمند را در دلش پنهان بدارد، بازگو نکند، خداوند برای او همین پنهان کردن را عبادت به حساب می‌آورد و می‌نویسد،‌ «وَ مَنْ أَفْشَاهَا كَانَ حَقّاً عَلَى مَنْ سَمِعَهَا أَنْ يَعْنِيَهُ»1️⃣، و اگر گفته شود و دیگری بفهمد، سزاوار است کسی که می‌شنود کمک کند و آن حاجت حاجتمند را برآورده سازد. چون امروز روز تولّد علی(علیه‌السلام) بود و ان‌شاءالله خدا اجری عنایت کند و لذّتی ببریم. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
1️⃣وسائل‌الشیعه، ج 9، ص457

📚 #مجموعه_اخلاق_ربانی
#تادیب_شهوت
📕 #انفاق

📝 جلسه پنجم

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

رُوِیَ أنَّهُ قِيلَ لَهُ (لِعَلِّیٍ) (ع) :
فَمَا تَقُولُ فِي الدُّنْيَا قَالَ (علیه السلام) فَمَا أَقُولُ‌ فِي‌ دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌ‌ وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا افْتَقَرَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا النَّارُ»
ترجمه: دربارۀ خانه‌ای که اوّل آن غم و غصّه و آخر آن مردن است، چه بگویم. هر کس که در این دنیا دستش از امور دنیایی پُر شود، باز احساس کمبود می‌نماید. هر کس که دستش از امور دنیایی خالی باشد، زانوی غم بغل می کند. اگر چیزهایی که به دست می آورد، از راه درست و حلال باشد به حساب او رسیدگی می‌شود که و در کجا خرج کردی و ... اگر از را شرعی و صحیح نباشد و از راه حرام باشد، دچار آتش جهنّم می شود.
شرح: در یک روایتی دارد که عرض کردند به علی (ع)، شما راجع به دنیا چی می‌گویی؟«قِيلَ لَهُ لِعَلِّیٍ (ع) فَمَا تَقُولُ فِي الدُّنْيَا»؛ظاهر روایت این است: مثل این که حضرت مطالبی را می‌فرمودند، قاعدتاً؛ البته در این روایت نداریم. ظاهرش این است،«فَمَا تَقُول» بعد، وسط،ها، یک کسی سؤال کرده، شما خب حالا، راجع به دنیا چه می‌گویی؟چه بسا! ممکن است قبلش، راجع به آخرت حضرت صحبت می‌کرده، بعد سؤال کردند که راجع‌به دنیا حالا چه می‌گویید؟
حضرت در جواب فرمودند به این که: « قَالَ(ع)فَمَا أَقُولُ» پس من چی بگویم؟! این را گوش کنید! معمولاً این جوری یک جایی گفته می‌شود که،تو اگر می‌خواهی تعریف دنیا را بکنم، این را می‌خواهی بگویی، از منظر دنیایی بودن به قول ما، شد؟حالابه تو می‌گویم. من چی بگویم راجع به یک خانه ای؟«فَمَا أَقُولُ‌ فِي‌ دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌ» یک خانه‌ای که همان پایت را تویش بگذاری،ها، فهمیدی؟! به او وارد شدن با غم و اندوه وارد می‌شوی. این کنایه است، ها. بچّه اوّل که به دنیا می‌آید چیه شیون می‌کند. خوب دقّت کنید. «فَمَا أَقُولُ‌ فِي‌ دَارٍ أَوَّلُهَا» چی؟ از آن خانه‌ای که همان، اوّل پایت را که توش می‌گذاری، شروع شد، با گریه واردش می‌شوی. غم و اندوه؛ چون جدا شدی از آن جا، نمی‌خواهی از آن رحم جدا شوی، بیایی. خب این که اوّلش، آخرش چی چیه؟
«وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ»؛ این اوّلش، آخرش هم که مرگ است. این هم که مال او. تعریف کنم دنیا را، به تعبیر من،«دُنْيَا بِمَا اَنَّهَا دُنْيَا» یعنی از منظر دنیایی حضرت دارد می‌گوید.
«مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا افْتَقَرَ»؛هر که در دنیا، از نظر دنیایی، نگاه کنید! همه‌اش در آن کانال دنیایی، دارد حضرت می‌گوید؛ چون گفته تعریف دنیا را بکن برای من. شد؟ از منظر دنیایی، اگر دستش پُر بشود از دنیا، هرچه پُرتر، گداتر؛ می‌فهمی یعنی چی؟ هرچه پُرتر، گداتر؛ همچین راحتت بکنم؛ یعنی حرصش بیشتر، هل من مزیدش بیشتر، می‌فهمی چه می‌گویم؟ سیرمانی که نه! هی گرسنگی‌اش بیشتر می‌شود، «مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا افْتَقَرَ»؛ گداتر می‌شود. حالا «وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ» اگر دستش خالی بشود، غصّه دار می شود. حزن یعنی اندوه، دنیا.

«فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا النَّارُ»؛ شد؟! حالا گیرش آمد. بسیار خوب! اگر از مسیر حلال و شرعی دستش آمد، تازه آن نشئه می‌گویند: بیا و حساب پس بده، شد؟! تا آن یک شاهی که دیگر نه، به قول قدیمی‌ها حالا که ورافتاده؛ هم یک شاهی، هم سنّاری آخرش را (هم باید پس‌دهد). ازکجا آورده‌ای و در چه راهی مصرف کرده‌ای؟ هردوتا. فهمیدی چه می‌خواهم بگویم؟ یک چیز هم نیست، این حساب که می‌گویند، این را بهتان بگویم، «فِي حَلَالِهَا» حساب‌هایی که شنیدید، همه می‌روند در یک کانال، از کجا آورده‌ای، نه خیر، دو تاست. از کجا آورده‌ای و در چه راهی مصرف کرده‌ای. هر دوتا، حساب، فهمیدی؟! باید پس بدهی. شد؟! این «فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا النَّارُ»؛ اگر که از مسیر حرام باشد،عقاب. گوش کن! این را شاید تا به حال، این جوری برایتان نگفته باشند، «فِي حَرَامِهَا النَّارُ» یعنی از راه حرام بدست آوردی،عقاب؟ نه! از راه حلال بدست آوردی؛ ولی در راه حرام مصرف کردی، باز هم عقاب. فهمیدی؟ این جوری باید حالی کرد. فهمیدی؟! هر دو تایش هست؛ چون اوّلیش را دیدی چطور برایت معنا کردم من؟ «فِي حَلَالِهَا»؛ این طرفش هم هست.
دنیا را برایت تعریف بکنم؟! این تعریف دنیا، برایت کردم. توجّه کنید. امیرالمؤمنین (ع)، «فَمَا تَقُولُ فِي الدُّنْيَا {قَالَ} فَمَا أَقُولُ‌ فِي‌ دَارٍ»؛ اوّلش تا آخرش، توجّه کنید. این هم وضعش، این دنیاست، برایت تعریف کردم.
بحارالانوار، جلد 75، صفحه 32

شرح حدیث
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

رُوِیَ أنَّهُ قِيلَ لَهُ (لِعَلِّیٍ) (ع) :
فَمَا تَقُولُ فِي الدُّنْيَا قَالَ (علیه السلام) فَمَا أَقُولُ‌ فِي‌ دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌ‌ وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا افْتَقَرَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا النَّارُ»
ترجمه: دربارۀ خانه‌ای که اوّل آن غم و غصّه و آخر آن مردن است، چه بگویم. هر کس که در این دنیا دستش از امور دنیایی پُر شود، باز احساس کمبود می‌نماید. هر کس که دستش از امور دنیایی خالی باشد، زانوی غم بغل می کند. اگر چیزهایی که به دست می آورد، از راه درست و حلال باشد به حساب او رسیدگی می‌شود که و در کجا خرج کردی و ... اگر از را شرعی و صحیح نباشد و از راه حرام باشد، دچار آتش جهنّم می شود.

شرح حدیث

🎞 #كليپ_تصويرى

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 جایگاه حضرت خدیجه(س) حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س)❗️
📌سه نفر بی­بی و خانم بزرگوار در اسلام داریم که واقعاً اگر مقاومت این سه نبود، دستمان خالی­بود. یکی خدیجۀ کبری‌‌(س) است، یکی زهرا‌‌(س) است و یکی زینب­کبری‌‌(س) است.
اگر مجاهدت­های خدیجه‌‌(س) نبود، دست ما خالی بود، هیچ تعارفی ­ندارد. اگر پایداری زهرا‌‌(س) نبود، چه وضعی داشتیم؟! چقدر آن‌ها زجر­ کشیدند! پیش خودم می­گویم: واقعاً هم حضرت خدیجه‌‌(س) خیلی رنج­ کشید؛ چون خصوصاً اوّلین نفر هم بود. زهرا‌‌(س) هم رنج کشید، ولی من فکر می­کنم زینب‌‌(س) بیش از همۀ آن‌ها رنج­کشید. صحنه­هایی را که ایشان دیده است، هیچ‌کدام ندیدند؛ یعنی نه مادرش دید و نه جدّه­اش دید. من اعتقادم این است، به این مقداری که اطّلاع­ دارم.
زین­العابدین‌‌(ع) در روایتی نقل ­می‌کند: من در خیمه­ای قرار داشتم که عمّه­ام مرا پرستاری ­می­کرد. من بیمار بودم و پدرم در خیمه­ای دیگر داشت اسلحه­ها را تعمیر می­کرد و نزدیک ما بود. یک­وقت دیدم صدای پدرم بلند شد و این شعرها را می­خواند: «یَا دَهر اُفٍ لَكَ مِن خَلیلِ كَم لَكَ بِاِلاشرَاق وَ الَاصِیلِ». زین‌العابدین می­فرماید: تا این شعر را پدرم خواند، فهمیدم مطلب چیست و کار از کار گذشته است. گریه گلوی مرا گرفت، ولی جلوی خودم را گرفتم که عمّه­ام متوجّه­ نشود. امّا دیدم او زودتر از من متوجّه­ شد و سراسیمه از خیمه بیرون­زد. او به سراغ امام‌حسین‌‌(ع) رفت؛ چنان می­دوید که پایش در چادر و عبایش می­گرفت و نزدیک­ بود به زمین­بخورد. شروع به ناله کرد. امام‌حسین‌‌(ع) آمد. زینب‌‌(س) جملاتی می‌گوید: «اَلیَومَ مَاتَ اَبِی عَلِی، اَلیَومَ مَاتَ اُمّی فَاطِمَه، اَلیَومَ مَاتَ اَخِی حَسَن»؛ به امام‌حسین‌‌(ع) می­گوید که من جز تو کسی را ندارم. تو می‌خواهی­ بروی. لطمه به صورت می‌زند، دست­ می­برد و گریبانش را چاک­ می­زند. امام‌حسین‌‌(ع) تسلّایش­ می‌دهد، دلداری‌اش ­می‌دهد، آن دست ولایتی را روی دل زینب‌‌(س) می‌گذارد. خواهرم! حلمت را شیطان از بین نبرد. والله قسم! اگر این دست بر قلب زینب نیامده (س)­بود، هیچ بشری قدرت نداشت تحمّل ­بکند. امّا فهمیدید امام‌حسین‌‌(ع) به حضرت زینب‌‌(س) چه گفت؟ گفت: هنوز چیزی ندیده‌ای تو. فردا باید فرق ­شکافتۀ علی‌‌(ع) را ببینی، باید دست جدا ­شدۀ عبّاس‌‌(ع) -برادرت- را ببینی، باید گلوی پاره ­پارۀ اصغر‌‌(ع) را ببینی. زینبم تو باید سر حسین‌‌(ع) را بالای نیزه ببینی.

📚 #مجموعه_اخلاق_ربانی
📕 #ریا

📝 جلسه نهم

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

📍 جایگاه حضرت خدیجه(س) حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س)❗️


📚 #مجموعه_اخلاق_ربانی
📕 #ریا

📝 جلسه نهم

🎞 #كليپ_تصويرى

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
🏴وفات حضرت زینب سلام الله علیها تسلیت باد🏴

🏞 #پوستر

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 دوستی امام علی(ع) و دوستی دشمنانش در یک دل قرار نمی‌گیرد.❗️
📌امام باقر(ع) از امام علی(ع) نقل می فرمایند که حضرت فرمود: «لَا يَجْتَمِعُ حُبُّنَا وَ حُبُّ عَدُوِّنَا فِي جَوْفِ إِنْسَانٍ»؛ دوستی ما و دوستی دشمنان ما در درون یک انسان قرار نمی‌گیرد. «إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ- فَيُحِبُّ هَذَا وَ يُبْغِضُ هَذَا»؛ (خداوند براى هيچ مردى در درونش، دو دل ننهاده است كه با اين يكى دوست بدارد و با آن يكى دشمن بدارد.). خدا دو دل در درون قرار نداده است. تمام فرض این است که نمی شود انسان با یک دل با دو نفر، دوستی داشته باشد. دوستی به یک شئ که در مقابلش شئ دیگری متضاد، با اوست. نمی شود به او هم محبّت بورزد. هم امام حسین(ع) را دوست داشته باشد، هم شمر را. هم امام علی(ع) را دوست داشته باشد، هم معاویه لعنة الله علیه را. همین طور بیاید جلو، هم خدا را دوست داشته باشد، هم شیطان را. دو شیء متضاد نمی‌شود. بعد حضرت فرمودند: «فَمَنْ أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ حُبَّنَا فَلْيَمْتَحِنْ قَلْبَهُ»؛ اگر کسی می خواهد بداند ما را دوست دارد یا نه، دلش را آزمایش کند. «فَإِنْ شَارَكَهُ فِي حُبِّنَا حُبُّ عَدُوِّنَا- فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُ»1️⃣؛ اگر دید هم ما را دوست دارد و هم دشمنان ما را _اینجا شرکت را تسامحی می دانیم_ از ما نیست و ما هم از او نیستیم. ممکن است انسان با تسامح یا به تعبیر دیگر با ظاهر سازی کسی را دوست داشته باشد، زبانی می‌شود امّا بحث ما واقعی و دوستی خالص حقیقی است. اینکه دوستی خالص حقیقی نسبت به دو شیء متضاد محال است، بدیهی است.
1️⃣تفسیرالقمی، ج2، ص172

📚 #مجموعه_آزمایش_الهی
📕 #نقش_طاعات_و_عبادات در امتحان الهی

📝 جلسه هفتم


#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📍 دوستی امام علی(ع) و دوستی دشمنانش در یک دل قرار نمی‌گیرد.❗️

📚 #مجموعه_آزمایش_الهی
📕 #نقش_طاعات_و_عبادات در امتحان الهی

📝 جلسه هفتم

🎞 #كليپ_تصويرى

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 مختصّات امام‌علی (ع)از زبان پیامبراکرم(ص)❗️
📌از خود پیغمبراکرم(ص) است که به خود امیرالمؤمنین(ع) فرمود که تو یک مختصّاتی داری که من ندارم. از خود پیغمبراکرم(ص) است.یکی از مختصّات علی علیه السلام این است پیغمبر(ص) در خانۀ کعبه متولّد نشده است. یکی از مختصّات علی علیه السلام این است پیغمبر در خانه کعبه متولد نشده است. این از مختصّات علی علیه السلام. یکی از مختصّات علی علیه السلام که پیغمبر اکرم(ص) برطبق آن روایت فرمود. این است به اینکه علی علیه السلام همسری مثل زهرا سلام الله علیها دارد، پیغمبر ندارد. باز از مختصّات علی علیه السلام این است که دو پسر دارد مثل حسنین. خود این‌ها مال روایت است این‌ها را من از پیغمبر (ص) دارم نقل می‌کنم، خودم ندارم چیزی. از مختصّات علی علیه السلام است. بله پیغمبراکرم (ص)آن هم مختصّاتی برای خودش دارد. خوب این‌ها اسراری درش هست حالا من نمی‌خواهم وارد این جهات بشوم هرکدام از اینها اسراری دارد، خاص به خودش دارد.

📚 #مجموعه_آزمایش_الهی
📕 #نقش_طاعات_و_عبادات در امتحان الهی

📝 جلسه نهم

🎞 #كليپ_تصويرى

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 ریشۀ هر گناه در چیست؟❗️
📌ریشۀ هر گناهی در درون انسان، هواهای نفسانیّۀ اوست. از خواسته های مهار نشدۀ شهوت، غضب و وهم به هواهای نفسانیّه تعبیر می شود. این خواسته های گستردۀ مهار نشده، ریشۀ گناهان انسان به شمار می روند.
ریشۀ درد که اصل درد از آن نشئت می گیرد، هواهای نفسانیّه است و دارو و دوای این درد هم این است که انسان هواهای نفسانیّۀ افسار گسیختۀ خود را به طور گسترده ترک کند؛ به این معنا که مهاری از شرع که همان خواستۀ الهی است، به دهان نفس بزند و نگذارد او به هر چه که می خواهد عمل کند.
حضرت موسی بن جعفر(ع) می فرمود: «کانَ(ع) یَقُول: لَا تَدَعِ النَّفْسَ وَ هَوَاهَا»1️⃣؛ هیچ گاه نفست را با خواسته هایش آزاد نگذار. اجازه نده آزادانه هر چیزی را که میل دارد، بخواهد. بعد هم در درون عمل کرده و به بیرون تراوش نماید و عمل ساز شود. «فَإِنَّ هَوَاهَا فِي رَدَاهَا»؛ هواهای نفسانی به طور گسترده به چیزهایی میل می کند که سقوط نفس در آن است نه صعود آن. «وَ تَرْكُ النَّفْسِ وَ مَا تَهْوَى أَذَاهَا»؛ اگر جلوی خواسته هایش را نگیری و آن را با آنچه می خواهد رها کنی، به آن بدی کرده ای، نه خوبی. خدمت کردن به آن، این است که رهایش نکنی. «وَ كَفُّ النَّفْسِ عَمَّا تَهْوَى دَوَاءُهَا»؛ بازداشتن نفس از آنچه به طور گسترده می خواهد، دارویی برای نفس به شمار می رود.
1️⃣الکافی، ج 2، ص336- وسائل الشیعه، ج 16، ص58- بحارالأنوار، ج 67، ص89

📚 #مجموعه_گناه
📕 #آثار_گناه

📝 جلسه اول

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 روزۀ نفس چیست؟❗️
📌امام علی(ع) فرمودند:«دَوَاءُ النَّفْسِ الصَّوْمُ عَنِ الْهَوَى»؛ داروی نفس، بازداشتن اوست. روزه و صومی که ما می گوییم: یعنی کفّ نفس و خودداری از اموری که خدا فرموده است، روزه گرفتن؛ یعنی خودداری کردن از یک سنخ اعمال. داروی نفس، روزه گرفتن از هوای نفس است. یک روزۀ ظاهری داریم که در آن از خوردن و آشامیدن و... خودداری می کنیم. یک صوم نفس هم داریم که داروی درد نفس است. صوم نفس؛ یعنی خودداری کردن از هواهای نفسانی. «وَ الْحِمْيَةُ عَنْ لَذَّاتِ الدُّنْيَا»؛ و پرهیز از لذّت های دنیویِ غیرمشروعه که این، مرتبۀ پایین آن است. پس درد، درمان و ریشۀ آن مشخص گردید.
1️⃣غررالحکم و درراکلم، ص819

📚 #مجموعه_گناه
📕 #آثار_گناه

📝 جلسه اول

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir

📍 چرا مبارزۀ درونی با هوای نفس جهاد اکبر است؟❗️
📌در باب گناهان این طور است که اگر کسی مرتکب گناهی شود و سپس توبه کند، خداوند توبه پذیر است. از طرفی همان طور که در این جلسه مطرح کردیم، انسان باید از خواسته ها و هواهای نفسانی که ریشۀ معاصی و گناهان هستند، جلوگیری کند. البتّه شبهه ای نیست که جلوگیری از هواهای نفسانی و کفّ نفس امر بسیار مشکلی است. ما در این شکّی نداریم. آن قدر مشکل است که از آن تعبیر به «جهاد اکبر» می کنند. همان طور که می دانید، جهاد را به دو بخش تقسیم می کنند: یک؛ جهاد اصغر و دو؛ جهاد اکبر. جهاد اصغر مبارزه ای است که انسان با جسم و اعضای ظاهری خود انجام می دهد. جهاد اکبر مبارزۀ درونی با هواهای نفسانی است. از آنجا که این مبارزه مشکل تر است، به آن جهاد اکبر؛ یعنی جهاد بزرگتر می گویند. حالا ممکن است کسی بگوید: اگر ما جلوی نفس و هواهای نفس را باز بگذاریم و بعد هم توبه کنیم، آسان تر است از اینکه بخواهیم جلوی نفس و هواهایش را بگیریم تا دستمان آلودۀ به گناه نشود. به طور خلاصه توبه، آسان تر از ترک معصیت است.

📚 #مجموعه_گناه
📕 #آثار_گناه

📝 جلسه اول

#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani.ir