Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در آستانهٔ فرارسیدن نوروز باستانی و توأم با گره‌های کور اقتصادی، شاهد آن هستیم که واژهٔ «انسانیت» باری دیگر توسط هموطنان همیشه‌یاورمان به‌زیبایی معنا شده است. از همین رو مفتخریم به آگاهی‌تان برسانیم که مجموع کمک‌های مردمی تا این لحظه، منجر به آزادی ۱۹۱۶ زندانی جرایم غیرعمد، تأمین هزینهٔ درمان ۲۳۳۳ بیمار، تأمین دیهٔ ۷۸ زندانی محکوم به اعدام، تأمین کمک‌هزینهٔ ۶۴ مسکن و اهدای ۳۷۰۰ بستهٔ ارزاق شده است. در این بین، با راه‌اندازی «جمعیت حیدر» و با حمایت سخاوتمندانهٔ مردم شریف ایران، پروژه‌های آبرسانی به مناطق محروم سیستان‌وبلوچستان، تأسیس کلینیک سیار دندان‌پزشکی حیدر، توزیع غذا در میان کارتن‌خواب‌ها و فقرا و اهدای اسباب‌بازی به ۱۵۰۰ یتیم به سرانجام رسیدند. شما هموطنان عزیز بانی هزاران لبخند بوده‌اید؛ لبخند خدا نثار دل‌هایتان باد.
در خبرها آمده که بنده عایدی حاصل از موزیک تیتراژ فیلم «بی‌بدن» را به امور خیریه و آزادی زندانیان اختصاص داده‌ام!
«این خبر به‌هیچ‌عنوان صحت ندارد»
کارهای خیری که به‌همت جمعی محقق شود، ریزبه‌ریز به صاحبان اصلی‌اش (مردم) گزارش خواهد شد اما اگر کاری از دست حقیر به تنهایی برآید، بی‌نیاز از خبر و خبررسانی و جار زدن است.
یا علی
«این خبر به‌هیچ‌عنوان صحت ندارد»
کارهای خیری که به‌همت جمعی محقق شود، ریزبه‌ریز به صاحبان اصلی‌اش (مردم) گزارش خواهد شد اما اگر کاری از دست حقیر به تنهایی برآید، بی‌نیاز از خبر و خبررسانی و جار زدن است.
یا علی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لا فتی ای پدر
لا فتی جز شما
فُزتُ بربّک علی
فرق تو را میخرم
لا فتی جز شما
فُزتُ بربّک علی
فرق تو را میخرم
"جهان لاغر"
بخواب روی دست من
جهان لاغرِ منو
کمی نگاه کن نرو
بخند و روزگارمو
دوباره مثل چشم‌هات
شبِ سیاه کن نرو
به هر مسافری که جز
من از لب تو سهم داشت
بگو جهان جدید نیست
بگو فقط گناه داشت
اگر به من نمی‌رسید
و این زمان مدید نیست
بریز روی شانه‌ام
کمی ستاره از سرت
کمی پرنده از دلت
مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت
و شکر ای هوایِ بس
و شکر ای تن شریف
در این زمانه‌ی عجیب
که هر چه عشق بی‌ثمر
و عاشقان مثل من
غریب پشت هم غریب
من آب از سرم گذشت
غریق را نظاره کن
بیا کمی گناه کن
بیا ببر سر مرا
و حالِ این شکسته را
دوباره رو به راه کن
بریز روی شانه‌ام
کمی ستاره از سرت
کمی پرنده از دلت
مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت
بخواب روی دست من
جهان لاغرِ منو
کمی نگاه کن نرو
بخند و روزگارمو
دوباره مثل چشم‌هات
شبِ سیاه کن نرو
به هر مسافری که جز
من از لب تو سهم داشت
بگو جهان جدید نیست
بگو فقط گناه داشت
اگر به من نمی‌رسید
و این زمان مدید نیست
بریز روی شانه‌ام
کمی ستاره از سرت
کمی پرنده از دلت
مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت
و شکر ای هوایِ بس
و شکر ای تن شریف
در این زمانه‌ی عجیب
که هر چه عشق بی‌ثمر
و عاشقان مثل من
غریب پشت هم غریب
من آب از سرم گذشت
غریق را نظاره کن
بیا کمی گناه کن
بیا ببر سر مرا
و حالِ این شکسته را
دوباره رو به راه کن
بریز روی شانه‌ام
کمی ستاره از سرت
کمی پرنده از دلت
مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فردا شب ساعت ۸ تقدیم می‌کنم.