میخواهمت،
مثل پدربزرگم
که راز و رمزی با مادر بزرگ داشت
که عاشقانه هایش را
حاج خانم صدا میزد ؛
میخواهمت،
مثل ساعت چندی
که گذرش را
در مهتاب زمستانی
نمیفهمم ؛
میخواهمت،
مانند نگاه آفتابگردانی در پی آفتاب
مانند نگاه گرگی به ماه ؛
میخواهمت،
مانند نوزادی در پی مادر
تشنه ای در پی آب
ابری در پی باد ؛
دوستت می دارم؛
به خواستنی ترین داشتن ها
به تقدس یک نگاه
به مهتاب، آسمان، ماه
به احساسی ترین احساس دنیا...!
#محـمد_عبدشاهے
#گــاه_نوشتہ
معجزه احـساس🥀
💖💖 @miracle_of_sense💖💖
💖💖 @miracle_of_sense💖💖
مثل پدربزرگم
که راز و رمزی با مادر بزرگ داشت
که عاشقانه هایش را
حاج خانم صدا میزد ؛
میخواهمت،
مثل ساعت چندی
که گذرش را
در مهتاب زمستانی
نمیفهمم ؛
میخواهمت،
مانند نگاه آفتابگردانی در پی آفتاب
مانند نگاه گرگی به ماه ؛
میخواهمت،
مانند نوزادی در پی مادر
تشنه ای در پی آب
ابری در پی باد ؛
دوستت می دارم؛
به خواستنی ترین داشتن ها
به تقدس یک نگاه
به مهتاب، آسمان، ماه
به احساسی ترین احساس دنیا...!
#محـمد_عبدشاهے
#گــاه_نوشتہ
معجزه احـساس🥀
💖💖 @miracle_of_sense💖💖
💖💖 @miracle_of_sense💖💖
چـهارشنبه سـورۍ
شبـی بـود و گـذشت
بانـوۍ شـرقی مـن
اصـلا میـدانے واقعه ی رفتنت
چـه داغـی به جـگر نهـاده است!؟
گـرمای دستـان تـو
سرمـای رابطـه را چه خـوب گرم میکند،
چه خـوب میشود
اگر همـه چیـز سر جـایش باشد،
چهارشنبه سوری #مـن
گرمای دستان #تـو
سرمای رابطه #مـا
#عـاشقانه_های_مرد_ریـش_طلایے
نویسنده: #محـمد_عبدشاهے
🔥🔥 @miracle_of_sense 🔥🔥
🔥🔥 @miracle_of_sense 🔥🔥
شبـی بـود و گـذشت
بانـوۍ شـرقی مـن
اصـلا میـدانے واقعه ی رفتنت
چـه داغـی به جـگر نهـاده است!؟
گـرمای دستـان تـو
سرمـای رابطـه را چه خـوب گرم میکند،
چه خـوب میشود
اگر همـه چیـز سر جـایش باشد،
چهارشنبه سوری #مـن
گرمای دستان #تـو
سرمای رابطه #مـا
#عـاشقانه_های_مرد_ریـش_طلایے
نویسنده: #محـمد_عبدشاهے
🔥🔥 @miracle_of_sense 🔥🔥
🔥🔥 @miracle_of_sense 🔥🔥
آنـقدر که
آتـش بـازی داغ است
سرخـی گـونه هـایت
آتـشم میزنند
ساده میگویم جانان من
آتشے در دل من کرده که خـود بۍ خبرۍ
بخدا قاصر از آن است که بر لـوح و قلم بنگارم
#محـمد_عبدشاهے
🔥 @miracle_of_sense 🔥
آتـش بـازی داغ است
سرخـی گـونه هـایت
آتـشم میزنند
ساده میگویم جانان من
آتشے در دل من کرده که خـود بۍ خبرۍ
بخدا قاصر از آن است که بر لـوح و قلم بنگارم
#محـمد_عبدشاهے
🔥 @miracle_of_sense 🔥
آخـر سال را فرامـوش کن
آن ور سال را میـگویم،
چقدر خـوب است،
وقتے که میـگویم:
پـارسال بـود...
که آمـدی،
و تـو را به دست آوردم؛
انگار که یکسـال گذشته باشد
کسے چه میـداند،
چند مـاه است که نفس هایـم،
همراه لحظه های خیالات زیباۍ با تو بودن است...!
#محـمد_عبدشاهے
#گــاه_نوشتہ
معجزه احـساس🥀
💖💖 @miracle_of_sense💖💖
💖💖 @miracle_of_sense💖💖
آن ور سال را میـگویم،
چقدر خـوب است،
وقتے که میـگویم:
پـارسال بـود...
که آمـدی،
و تـو را به دست آوردم؛
انگار که یکسـال گذشته باشد
کسے چه میـداند،
چند مـاه است که نفس هایـم،
همراه لحظه های خیالات زیباۍ با تو بودن است...!
#محـمد_عبدشاهے
#گــاه_نوشتہ
معجزه احـساس🥀
💖💖 @miracle_of_sense💖💖
💖💖 @miracle_of_sense💖💖
🍏🍏🍎🍎🍏🍎🍎🍏🍏
امـشب را بیـدارم
میخـواهم خـودم را یک جایے در میان
تمـام روزهـای سال بیابم
همـان جایے که رفتند
همـان جایے که آمدند
شـاید زخم خنجرۍ که از پشت
به میراث گذاشتـه اند
زانوی زخـم شده ای از زمین
پشتے سرد شده از یک کـوچ نابهنگام
و یا شـاید
دلی گرم به بودنی که
همـه اش را برایم تسکین باشد
میخواهم حسـابم را کف دستـم بگذارم
که یک سـال گذشت
چگونه گذراندۍ!؟
و از بین همه ی این خـوب و بدها
نه حلالیتے میگیرم،
و نه تشکری
که خوشحال کند آدمـے را
چشم هـایـم را میبندم
خوب هـایش را برمیدارم
کینه ها را دور میریزم
و فـراموش میکنم
همه ی انهایے را
که بدی هایي کردند
و به راهم ادامه میدهم
امشب را بیدار میمانم
که حـساب خود را کف دستم بگذارم
و بروم
و بنشینم
به افقی که پر از نور است
دوستـانم را با خود میبرم
و غریبه های آشنا را حسرت به دل
و دل را پاک...!
#محـمد_عبدشاهے
#گــاه_نوشتہ
#عید_نوشته
معجزه احـساس🥀
🍎🍎 @miracle_of_sense🍎🍎
🍏🍏 @miracle_of_sense🍏🍏
امـشب را بیـدارم
میخـواهم خـودم را یک جایے در میان
تمـام روزهـای سال بیابم
همـان جایے که رفتند
همـان جایے که آمدند
شـاید زخم خنجرۍ که از پشت
به میراث گذاشتـه اند
زانوی زخـم شده ای از زمین
پشتے سرد شده از یک کـوچ نابهنگام
و یا شـاید
دلی گرم به بودنی که
همـه اش را برایم تسکین باشد
میخواهم حسـابم را کف دستـم بگذارم
که یک سـال گذشت
چگونه گذراندۍ!؟
و از بین همه ی این خـوب و بدها
نه حلالیتے میگیرم،
و نه تشکری
که خوشحال کند آدمـے را
چشم هـایـم را میبندم
خوب هـایش را برمیدارم
کینه ها را دور میریزم
و فـراموش میکنم
همه ی انهایے را
که بدی هایي کردند
و به راهم ادامه میدهم
امشب را بیدار میمانم
که حـساب خود را کف دستم بگذارم
و بروم
و بنشینم
به افقی که پر از نور است
دوستـانم را با خود میبرم
و غریبه های آشنا را حسرت به دل
و دل را پاک...!
#محـمد_عبدشاهے
#گــاه_نوشتہ
#عید_نوشته
معجزه احـساس🥀
🍎🍎 @miracle_of_sense🍎🍎
🍏🍏 @miracle_of_sense🍏🍏
@miracle_of_sense
"وحی" زیباییست
نه پیامبری نازل شده است
نه خدایی، و نه شاید...
اتفاق خاصی هم نیوفتاده است
فقط اینجا دخترکی بی تاب است
بی تاب کودکی هایی که هیچکس،
شاید جز یک نفر آن را نمیداند
حالیست پر از بی قراری
قراریست پر از بی تابی
چشمانیست پر از انتظار
و اشک هایی وامانده،
که شانه های مقصدش را گم کرده باشد
آری،
وحی معجزه آساییست
میشکند، نگاه میکند، و میرود..!
برشی از کتاب: #معجزه_بر_باد_رفته
نویسنده: #محـمد_عبدشاهے
🌪🌪 @miracle_of_sense 🌪🌪
🌪🌪 @miracle_of_sense 🌪🌪
"وحی" زیباییست
نه پیامبری نازل شده است
نه خدایی، و نه شاید...
اتفاق خاصی هم نیوفتاده است
فقط اینجا دخترکی بی تاب است
بی تاب کودکی هایی که هیچکس،
شاید جز یک نفر آن را نمیداند
حالیست پر از بی قراری
قراریست پر از بی تابی
چشمانیست پر از انتظار
و اشک هایی وامانده،
که شانه های مقصدش را گم کرده باشد
آری،
وحی معجزه آساییست
میشکند، نگاه میکند، و میرود..!
برشی از کتاب: #معجزه_بر_باد_رفته
نویسنده: #محـمد_عبدشاهے
🌪🌪 @miracle_of_sense 🌪🌪
🌪🌪 @miracle_of_sense 🌪🌪
میخواهمت،
مثل پدربزرگ
که راز و رمزی با مادر بزرگ داشت
که عاشقانه هایش را، حاج خانم صدا میزد ؛
میخواهمت، مثل ساعت چندی
که گذرش را
در باران بهاری نمیفهمم ؛
میخواهمت،
مانند نگاه آفتابگردانی در پی آفتاب
نگاه گرگی به ماه ؛
میخواهمت،
مانند نوزادی در پی مادر
تشنه ای در پی آب
ابری در پی باد ؛
دوستت می دارم؛
به خواستنی ترینِ داشتن ها
به تقدس یک نگاه
به مهتاب، آسمان، ماه
به احساسی ترین احساس دنیا...!
#محـمد_عبدشاهے
@mohammad_abdeshahi
مثل پدربزرگ
که راز و رمزی با مادر بزرگ داشت
که عاشقانه هایش را، حاج خانم صدا میزد ؛
میخواهمت، مثل ساعت چندی
که گذرش را
در باران بهاری نمیفهمم ؛
میخواهمت،
مانند نگاه آفتابگردانی در پی آفتاب
نگاه گرگی به ماه ؛
میخواهمت،
مانند نوزادی در پی مادر
تشنه ای در پی آب
ابری در پی باد ؛
دوستت می دارم؛
به خواستنی ترینِ داشتن ها
به تقدس یک نگاه
به مهتاب، آسمان، ماه
به احساسی ترین احساس دنیا...!
#محـمد_عبدشاهے
@mohammad_abdeshahi
غمم، نالونم و یه غم و بارم
إ دس آسمو بونگم إرارم
و آگر حال مه سامون نگرتی
تشم یه ازگِل بی بند و بارم
وتم وارو نوار واروأ گرتم
غم آلوده دلم نالون وهارم
لکستان و لرسونم لف آوه
خدا بارو نوار تو بو وه یارم
#محـمد_عبدشاهے
#لرستان_تنهاست
@mohammad_abdeshahi
إ دس آسمو بونگم إرارم
و آگر حال مه سامون نگرتی
تشم یه ازگِل بی بند و بارم
وتم وارو نوار واروأ گرتم
غم آلوده دلم نالون وهارم
لکستان و لرسونم لف آوه
خدا بارو نوار تو بو وه یارم
#محـمد_عبدشاهے
#لرستان_تنهاست
@mohammad_abdeshahi
دلم ریشه خدا بارونه یا سیل
یه نیله یا لرسونه خدا بیل
دلم تنگ وهاره خوت که دونی
یه اوره یه زمسونه بیا نیل
#محـمد_عبدشاهے
#لرستان_تنهاست
@mohammad_abdeshahi
یه نیله یا لرسونه خدا بیل
دلم تنگ وهاره خوت که دونی
یه اوره یه زمسونه بیا نیل
#محـمد_عبدشاهے
#لرستان_تنهاست
@mohammad_abdeshahi
بوییت کوتا بیا ابر وهاری
یه سیله یا خدا کرد بی قراری
لرسونم خدا بی کس بیا بین
میکم نذرت نکم تو بی براری
#محـمد_عبدشاهے
#لرستان_تنهاست
@mohammad_abdeshahi
یه سیله یا خدا کرد بی قراری
لرسونم خدا بی کس بیا بین
میکم نذرت نکم تو بی براری
#محـمد_عبدشاهے
#لرستان_تنهاست
@mohammad_abdeshahi
میخواهمت،
مثل پدربزرگ
که راز و رمزی با مادر بزرگ داشت
که عاشقانه هایش را، حاج خانم صدا میزد ؛
میخواهمت، مثل ساعت چندی
که گذرش را
در باران بهاری نمیفهمم ؛
میخواهمت،
مانند نگاه آفتابگردانی در پی آفتاب
نگاه گرگی به ماه ؛
میخواهمت،
مانند نوزادی در پی مادر
تشنه ای در پی آب
ابری در پی باد ؛
دوستت می دارم؛
به خواستنی ترینِ داشتن ها
به تقدس یک نگاه
به مهتاب، آسمان، ماه
به احساسی ترین احساس دنیا...!
#محـمد_عبدشاهے
@mohammad_abdeshahi
مثل پدربزرگ
که راز و رمزی با مادر بزرگ داشت
که عاشقانه هایش را، حاج خانم صدا میزد ؛
میخواهمت، مثل ساعت چندی
که گذرش را
در باران بهاری نمیفهمم ؛
میخواهمت،
مانند نگاه آفتابگردانی در پی آفتاب
نگاه گرگی به ماه ؛
میخواهمت،
مانند نوزادی در پی مادر
تشنه ای در پی آب
ابری در پی باد ؛
دوستت می دارم؛
به خواستنی ترینِ داشتن ها
به تقدس یک نگاه
به مهتاب، آسمان، ماه
به احساسی ترین احساس دنیا...!
#محـمد_عبدشاهے
@mohammad_abdeshahi