‌‌
در رهِ عشقت که دارد صد خطر از پیش و پس
پیش رفتن پُردلی، پا پَس‌ نهادن جرأت است!

#کلیم_همدانی▫️

#د

شمع را بنگر و داد و دهش دهر ببین
که زبان داد به او، قوّت گفتار نداد

#کلیم_همدانی

#شین

هر کجا زهریست باید ریخت در جام حیات


تا توان پیمانۀ یک عمر را لبریز کرد

#کلیم_همدانی

#ه

پنبه ها بر روی داغ از آتش دل برگرفت


وقت مرهم خوش که بازم سوختن از سر گرفت

#کلیم_همدانی

#پ

شمع را بنگر و داد و دهش دهر ببین
که زبان داد به او، قوّت گفتار نداد

#کلیم_همدانی

#شین

‌
در باغِ دهر جز بَرِ پژمردگی نداد
گویی نهالِ بختِ من آب از تبر گرفت..

#کلیم_همدانی

#دال

دل ازسر کوی تواگر پایْ کشیده‌ست

باز آمدنش زودتر از رنگ پریده‌ست ...!


#کلیم_همدانی

#دال

این‌قدر فرق میان خط یک کاتب چیست؟

سرنوشت همه گر از قلم تقدیر است...


#کلیم_همدانی

#الف

استخوانم همگی شانه شود بعد از مرگ

بس که در آرزوی زلف پریشان توام...

#کلیم_همدانی

#الف

🔹
غمزه‌ات کارِ دلم ساخت به یک چشم زدن

دامنی تا زدی آتش به کباب افتاده‌ست

#کلیمِ همدانی
#غین

دلا چه شکوهٔ بیهوده از قضا داری
طبیب را چه گنه ، درد بی‌دوا داری.....!!

#کلیم_همدانی

#دال

دلا چه شکوهٔ بیهوده از قضا داری

طبیب را چه گنه ، درد بی‌دوا داری.....!!

#کلیم_همدانی

#د

نویسم نامه و از بس که خون می‌گریم از هجرت

تو گویی کاغذ مکتوب من رنگ حنا دارد


#کلیم‌_همدانی

#نون

نباشد نیک‌باطن، در پیِ آرایشِ ظاهر

به نقاش احتیاجی نیست، دیوارِ گلستان را......!!

#کلیم_‌همدانی

#ن

نویسم نامه و از بس که خون می‌گریم از هجرت

تو گویی کاغذ مکتوب من رنگ حنا دارد


#کلیم‌_همدانی
#نون

گر به قسمت قانعی بیش و کم دنیا یکیست

#کلیم_همدانی

#گ

در این خمار به فریاد ما رس ای ساقی


که غیر رعشه، کسی دست ما نمی گیرد



#کلیم_همدانی

#دال