عصر یعنی عطرِ چون شب بوے تو
آب گردد قندِ دل
پهلوےتو
عصر یعنی شانه در شانه، ڪنار
شانه گردد دست و
در گیسوےتو...
عصر یعنی غمزه ایی از سوےِ تو
من شوم شیداےخُلق
و خویِ تو...
#مسلم_خزایی_ژاکاو👌
#ع
آب گردد قندِ دل
پهلوےتو
عصر یعنی شانه در شانه، ڪنار
شانه گردد دست و
در گیسوےتو...
عصر یعنی غمزه ایی از سوےِ تو
من شوم شیداےخُلق
و خویِ تو...
#مسلم_خزایی_ژاکاو👌
#ع
..عصر یعنےعطرِ چون شب بوےِ تُ
آب گردد قندِ دل پهلوےِ تُ...
عصر یعنی غمزه ایےِ از سوےِ تُ
من شوم شیداےِ خُلق و خوےِ تُ
#مسلم_خزایی_ژاکاو
#ع
صبح یعنی تو بیایی به کنارت بِنِشینم
با لب از گندمِ رویَت به خَفا خوشه بچینم
قلم از نامِ تو رقصان شده،گلواژه ی هستی
صبح یعنی جز تو مه رویِ نگارم چه ببینم...
#مسلم_خزایی_ژاکاو
#پگاهتون دل انگیز و رویایی🌹
.
با لب از گندمِ رویَت به خَفا خوشه بچینم
قلم از نامِ تو رقصان شده،گلواژه ی هستی
صبح یعنی جز تو مه رویِ نگارم چه ببینم...
#مسلم_خزایی_ژاکاو
#پگاهتون دل انگیز و رویایی🌹
.
.
از تنگیِ دست،از دلِ خون
گشتهء مادر
از ظلمتِ شهرِ بی چراغ،
از چه بگویم
از روحِ به ،،،،، غم خفتهء
"ژاکاو" و از این درد
از آتش و خاکستر و داغ،
از چه بگویم...؟
#مسلم_خزایی_ژاکاو"
#الف
از تنگیِ دست،از دلِ خون
گشتهء مادر
از ظلمتِ شهرِ بی چراغ،
از چه بگویم
از روحِ به ،،،،، غم خفتهء
"ژاکاو" و از این درد
از آتش و خاکستر و داغ،
از چه بگویم...؟
#مسلم_خزایی_ژاکاو"
#الف
جمعه باشد،شنبه باشد،چند اگر از شنبه
باشد
یار اگر در بَر نباشد،رشته هایم پنبه
باشد...
#مسلم_خزایی_ژاکاو
#ج
باشد
یار اگر در بَر نباشد،رشته هایم پنبه
باشد...
#مسلم_خزایی_ژاکاو
#ج
..عَصر یعنےعطرِ چون شب بوے تُ
آب گردد قندِ دِل پهلوےِ تُ..
عَصر یعنی غمزه ایےِ از سوےِ تُ
من شوم شیداےِ خُلق و خوےِ تُ
#مسلم_خزایی_ژاکاو
#ع