.

نزدیکی ؛
چون لب‌هایم به من!

دوری ؛
چون بوسه‌ای
که هرگز نمی‌رسد ...!


#محمود_درویش
#ن

چشمانـت مانند حڪومت
نـه عـدل دارنـد
نـه رحـمـ
نـه مسـاوات....!


#محمود_درویش

#چ

و چه
شیرین است عشق
وقتی که عذاب می دهد...

#محمود_درویش
#و

عشق آن است
ڪه هزار دلیل براے رفتن بیایی اما بمانی..




#محمود_درویش

#ع

.

بیا...
مرابازگردان
به جایی که بودم
پیش ازدیدارتو
پس
آنگاه سفرکن.....




#محمود_درویش

#ب

چیزی نیست
عبارتیست که؛
آن را میگوییم
وقتی که..؛
درونمان،،
لبریز از؛
همه چیز است..

#محمود_درویش

#چ

من هیچکس را رها نمی‌کنم،
اما دستِ کسی را که دلش به رفتن است نمیگیرم.

#محمود_درویش
#میم

.

سلام بر رنگِ اندوه
در چشمانت،
بر خورشیدی
که در دستانت طلوع می کند،

سلام بر گنجشکی
که بین لبهایت می خوانَد
سلام بر قلبی که در دوپهلوی تو
جای گرفته است...!


#محمود_درویش

#سین

در ميان نبرد زندگی، تو
نقطه‌ی امنِ منی.

#محمود_درویش

#دال

ده از ده دوست دارمت
هشت تا برای تو و یکی برای خنده‌ات و یکی هم برای صدایِ تو
اما چشم ها....
که هزار امان از چشم هایِ تو...
 
#محمود_درویش

#دال

غریب مدار
آن را که
آغوشت، وطن اوست...

#محمود_درویش

#غ

چگونه دلتنگ نمیشوند


مگر شهرشان شب ندارد...؟



#محمود_درویش

#چ