به جای پيرهن
زندگیام را تنت میکنم
دلم را گوشهی واژگانم گره میزنم
راه نرو...!
تو به جانِ آویختهام بوسه بزن
تا دستان زندگی خط بخورد...!
#عباس_معروفی
#ب
زندگیام را تنت میکنم
دلم را گوشهی واژگانم گره میزنم
راه نرو...!
تو به جانِ آویختهام بوسه بزن
تا دستان زندگی خط بخورد...!
#عباس_معروفی
#ب
از خودم برایت بگویم؟
از خانه، از خیابان
شهر، صدای پای ما، شب؟
از کجا برایت بگویم
عشق من!
جایی که تو نیستی، گفتن دارد؟
#عباس_معروفی
#الف