به گلو_بغض و
به لب اشک و به آغوشم_درد
شانه‌ای نیست ولی شڪر ڪه دیواری هست

#هخا_هاشمی▫️

#ب

وقت شادی همه لبخند تو را می‌بوسند


خوش‌تر آن دوست که هم‌شانه‌‌یِ هِق‌هِق باشد

#هخا_هاشمی

#واو

‍ چشمهایِ تو عجب کهنه شرابی دارد
به تو وابسته شدن خانه خرابی دارد

تو که از حال دل ِ خسته‌ی من باخبری
بی تفاوت شدنت، سخت عذابی دارد

قصه‌ی عاشقیِ ما دو نفر آسان نیست
چون کویری‌ست که در سینه سرابی دارد

آخر از حسرت دیدارِ تو من میمیرم
عاشقی هم به خدا حق و حسابی دارد

مشکل از چشمِ من و دین و مسلمانی توست
عــشـق هم آیه و تفسـیر و کتابی دارد ..

#هخا_هاشمی

#چ

#شعـــر ڪـوتـــاه را

همـــہ #میخــواننــــد

#امــــاان از درد بلنــد



#هخا_هاشمی

#الف

پیرهن از پشت پاره
من ضعیف او ⇦مقتدر
داخل زندانم اما بی‌دلیل افتاده‌ام...



#هخا_هاشمی.


#پ

تا حریم گرم ِ آغوش ِتو
تن‌پوش ِ من است

بیخودے دلواپس ِ
سوز ِ زمستان نیستم ...

#هخا_هاشمی

‌#ت

‌
تا حریم
گرم آغوش تو
تن‌پوش من است
بیخودے دلواپس سوز
زمستان نیستم↯


#هخا_هاشمی
‌#ت

شعر ڪوتاه
را همہ مےخوانند


امان از دَرد ِ بُلند ..

#هخا_هاشمی
#ش

و خدا هم عجیب بیطرف است ...




#هخا_هاشمی...

#واو

باغ را آوازهای "سار" بهتر می‌کند
حال عاشق را #حضور_یار بهتر می‌کند

#دوستت_دارم، ومیخواهم #تو را دیوانه‌وار
حس و حالم را #همین_اقرار بهتر می‌کند

#هخا_هاشمی

#ب