⸎⃟ᬼ⃟𓋍꯭‌❥꯭꯭𓁜مشاعره شعر ناب 𓁝꯭‌❥꯭𓋍⃟ᬼ⃟⸎
592 subscribers
1.65K photos
529 videos
8 files
1.24K links
Download Telegram
ژولیده زلف فتنه خو، مخمور چشم کینه جو
موها پریشان کرده او، خونها چکان از هر طرف

جانها و دلها چون خسی در راهش آب هر کسی
می رفت جان و دل بسی گیسوکشان از هر طرف

#امیر_خسرو_دهلوی

ای نفس صبحدم
گر نهی آنجا قدم
خسته دلم رابجو
در شِکنِ موی دوست

جان بِفِشانم زِشوق
در ره بادصبا
گر برساند به ما
صبح دمی بوی دوست
#امیر_خسرو_دهلوی
#الف
روزی که
ذره ذره شود استخوانِ من

باشد هنوز در دلِ تنگم هوایِ تو...
#امیر_خسرو_دهلوی
‌‌‎‌ ‌
روزی که
ذره ذره شود استخوانِ من

باشد هنوز در دلِ تنگم هوایِ تو...
#امیر_خسرو_دهلوی
‌‌‎‌ ‌
Forwarded from مرغ میــــــنا (↝𝓜𝓲𝓷𝓪 𝓝𝓸 𝓵𝓲𝓴𝓮)
خواب در چشمم نمی آید به شب

آن چراغ چشم بیدارم کجاست

#امیر_خسرو_دهلوی
خواب در چشمم نمی آید به شب

آن چراغ چشم بیدارم کجاست

#امیر_خسرو_دهلوی
خواب در چشمم نمی آید به شب

آن چراغ چشم بیدارم کجاست

#امیر_خسرو_دهلوی
دانا لب تو، اگر ببوسد

فتوی ندهد که مِی حرام است

#امیر_خسرو_دهلوی


خبرم رسید امشب ڪه نگار خواهے آمد

سر من فداے راهے ڪه سوار خواهے آمد

#امیر_خسرو_دهلوی


صبرم
به جستجوی تو رفته است
و می‌رود...

#امیر_خسرو_دهلوی

مـرا داغ تــــــو⇨
بر جـان یادگارسـت
فــدایش بـاد
جـــان °
چـون داغ یارسـت!!!

#امیر_خسرو_دهلوی.




‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌


چون دلم زمزمهٔ شوق برآرد هر صبح
از سرِ حال به رقص آیم و
چرخی بزنم •••

#امیر_خسرو_دهلوی



در شب‌ های بی پایان؛ من بر بستر اندوه


از آن پهلو به این پهلو ، از این پهلو به آن پهلو ...



#امیر_خسرو_دهلوی...

#دال
همه شب زار می سوزم
به تاریکی و تنهایی
که با من هیچ دلسوزی
درین مسکن نمی سوزد

#امیر_خسرو_دهلوی

.
جانم فدای زلفِ
تو آن‌دم که پُرسمَت:

این چیست مویِ بافته؟
گویی که "دامِ توست"


#امیر_خسرو_دهلوی
.
ابر می‌بارد و من می‌شوم از یار جدا
چون کنم دل به‌ چنین روز ز دلدار جدا

ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا

#امیر_خسرو_دهلوی
#الف
ز شب بیداری من تا سحر چشمش کجا داند؟
که او شب تا سحر کاری به جز خفتن نمی داند

#امیر_خسرو_دهلوی


جانم فدای زلف تو آن‌دم که پُرسَمَت
کاین چیست؛ مویِ بافته؟ گویی که دامِ توست

#امیر_خسرو_دهلوی


تاب زلفت سر به سر آلودهٔ خون من است
گر نخواهی ریخت خونم، زلف را چندین متاب

#امیر خسرو دهلوی

گفتم: چگونه می کُشی و زنده می کنی؟
با یک نگاه  کُشت و دگر زنده ام نکرد!

#امیر_خسرو_دهلوی

#گاف