مدیریار | Modiryar
844 subscribers
4.9K photos
676 videos
3 files
4.42K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
مدیریار | Modiryar
طبقه‌بندی مدیران (سطوح مدیریتی) 🔴 #هرم_مدیریتی ▪️مدیریت عالی ▪️مدیریت میانی ▪️مدیریت عملیاتی 🔺منبع: کتاب اصول مدیریت 🔻#دکتر_علی_رضائیان #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modirya
🔴 طبقه بندی مدیران (سطوح مدیریتی)

مدیران را می توان به شیوه های مختلفی طبقه بندی کرد. این شیوه های مختلف براساس حوزه های کاری مختلف در مشاغل مدیریتی بوجود می آیند. به طور کلی در هر سازمانی می توان ۳ سطح مدیریتی زیر را تعریف کرد:

🔴 #هرم_مدیریتی

▪️مدیریت عالی
▪️مدیریت میانی
▪️مدیریت عملیاتی

این سطوح مدیریتی را می توان در هرم مدیریتی نمایش داد. در ادامه به بررسی سطوح مدیریتی (از پایین هرم به سمت راس هرم) می پردازیم.

🔴 مدیریت عملیاتی (سرپرستی)

معمولا #سرپرستان یا همان مدیران عملیاتی بسیار پرکار هستند و سرشان خیلی شلوغ است. این گروه از مدیران معمولا درگیر فعالیت های نظارتی می باشند. آنها به صورت مستمر به تعریف و بازتعریف فعالیت هایی برای پرسنل زیردست خود می پردازند.

این #مدیران باید برنامه های عملیاتی را به طور دقیق اجرا نمایند تا سازمان بتواند به اهداف عالی خود برسد. این مدیران معمولا دچار کمبود زمان می شوند و وقت کمی برای گزارش نویسی، مطالعه، تحلیل و بازبینی برنامه های اجرایی دارند.

#مدیران_عملیاتی معمولا بیشترین وقت خود را با زیر دستان خود سپری می کنند. به طورکلی می توان گفت که مدیران رده عملیاتی زندگی کاری فعالی را دارند و بیشترین زمان خود را صرف حل چالش ها و مشکلات #فراروی_سازمان شان می کنند.

🔴 مدیریت میانی

سطح بعدی از سطوح مدیریتی، مدیریت میانی است. مدیران میانی به مدیران عالی گزارش می دهند. مدیران میانی فعالیت های عملی کمتری دارند ولی ناچارند، فعالیت فکری بیشتری را انجام دهند. آنها وظیفه دارند که بر کار #سرپرستان نظارت و مدیریت نمایند. مدیران میانی در حقیقت واسطه ای بین مدیران عالی و مدیران عملیاتی می باشند.

مدیران میانی بیشترین زمان خود را صرف آنالیز داده و آماده سازی اطلاعات برای بهبود در فرآیندهای #تصمیم_گیری مدیران عالی می نمایند. آنها زمان زیادی را صرف جلسات می کنند. یک مدیر میانی باید شنونده خوبی باشد تا بتواند بهترین گزارشات را به مدیران عالی ارائه نماید.

#مدیران_میانی وظیفه برنامه ریزی های میان مدت را برعهده دارند. این در حالی است که مدیریت عالی برنامه های جامع تر و بلند مدت تر را آماده می نماید. مدیر میانی شیوه انجام کار توسط سرپرستان و واحدهای زیردست آنها را به دقت مورد ارزیابی قرار می دهد و سعی می کند کوچکترین تغییرات در نرخ های بازدهی را مورد رصد قرار دهد و گزارشات جامعی را به مدیران عالی ارائه دهد.

🔴 مدیریت عالی

معمولا مدیری که در #سطح_عملیاتی و میانی موفق بوده است، شانس بیشتری برای موفقیت در مدیریت عالی یک سازمان را خواهد داشت. بخش گسترده ای از کار مدیران عالی مشابه مدیران میانی می باشد. با این تفاوت که مدیران عالی معمولا به برنامه ریزی های جامع تر و بلندمدت تر می پردازند و حوزه فعالیت گسترده تر و متنوع تری را دارند.

#مدیران_عالی عملکرد کلی واحدهای تابعه را زیرنظر قرار می دهند و سعی می کنند با مدیران سطوح پایین تر تعامل مناسبی را برقرار کنند. این تعاملات و ارتباطات قوی می تواند به آنها در شناسایی مشکلات و راه حل ها کمک قابل توجهی بنماید. از دیگر سو، مدیران عالی وظیفه برقراری ارتباط با مدیران خارج از سازمان (نظیر شرکت های همکار، رقبا، مشتریان، شرکای کلیدی و ...) را هم برعهده دارند. آنها باید توانایی های بالایی در شناخت موقعیت ها و چالش ها داشته باشند و در عمل مدیریت ریسک را در تمامی فعالیت های خود پیاده سازی نمایند.

🔴 مدیریت موفق و موثر

جدا از #سطوح_مدیریتی هر مدیری باید سعی کند تا اهداف سازمانی خود را برآورده نماید. یک مدیر موفق و موثر؛

#Successful_effective_management

باید بتواند انگیزه لازم را به کارکنان خود بدهد تا آن ها با بیشترین توان (۸۰ تا ۹۰ درصد توان کاری) خود به انجام وظایفشان بپردازند.

در تعریف بیاید عنوان کنیم که #مدیر_موفق مدیری است که بتواند حداقل کار مورد قبول را با استفاده از ابزارهای مدیریتی فراهم نماید. اما مدیری، مدیر موثر نامیده می شود که بتواند ۸۰ تا ۹۰ درصد از توانایی های نیروهای زیردست خود را به کار گیرد.

برای این که بتوان مدیری موفق و موثر بود به توانایی های ذاتی و اکتسابی بسیاری نیاز است. از جمله این #توانایی_ها می توان به مباحث زیر اشاره کرد:

▪️فنی
▪️انسانی
ادراکی
▪️طراحی و حل مساله

یک مدیر موفق و موثر باید نگرش و انگیزه های معینی را داشته باشد و همزمان از توانایی های مدیریتی نیز برخوردار باشد. مدیران موثر دارای اعتماد به نفس مناسبی هستند و در کار خود مصمم و جدی می باشند. آنها به زیردستان و بالادستان خود #پاسخگو خواهند بود و سعی می کنند علیرغم صادق بودن، خوش بین و منظم باشند.

🔺منبع: کتاب اصول مدیریت
🔻#دکتر_علی_رضائیان

#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modirya
مدیریار | Modiryar
تفاوت میان مدیر با رهبر محصول #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تفاوت میان مدیر با رهبر محصول

به سراغ دو نیمکره دیگر از کره محصول میرویم، نیم کره شمالی و جنوبی که در آن مدیران محصول و لیدرهای محصول قرار دارند. در این دو نیمکره دو مقوله اساسی و بسیار مرتبط در روبه روی یکدیگر قرار می‌گیرند. با افزایش سن #مدیران_ارشد توجه آنها از مدیریت محصولات به سمت مدیریت استراتژی و افراد جلب می‌شود. همانطور که این تغییر توجه رخ می‌دهد اهمیت هر کدام از این شایستگی‌ها در مراحل مختلف دچار تغییر می‌شود.

در طول سفر پخته شدن یک مدیر محصول به سمت لیدر شدن #محصول، آنها ابتدا با شایستگی‌هایی پیرامون اجرای محصول شروع به کار می‌کنند این افراد در ابتدا باید خود را بر اجرا و لانچ محصول مسلط کنند و در مرحله بعدی باید شایستگی‌های مربوط به طراحی و آرشیتکتی محصول را در خود نهادینه‌سازی کنند و اینجاست که با مهارت‌های مرتبط با دیدگاه مشتری روبه می‌شوند.

و در مرحله بعد این مدیران باید یک مرحله فراتر از آن‌چیزی که هستند بیایند و بجای تفکر در مورد یک ویژگی واحد، #مهارت_تفکر در چند حوزه باهم را در خود تقویت کنند و شروع به فکر کردن در مورد چگونگی اتصال ویژگی‌های کی محصول به یکدیگر و از همه مهمتر به چگونگی اتصال این ویژگی‌ها به چشم انداز اصلی سازمان فکر کنند و در اینجاست که آنها در سطح جی پی ام و مدیریت مستقیم، شروع به تحول از مدیر به لیدر محصول می‌کنند.

همانطور که #رهبران_محصول ارشدتر می‌شوند با افراد زیادی کار می‌کنند و ممکن است حتی ۱۰۰ نفر برای تحقق راهکار یک لیدر محصول، بسیج شوند و آن را به حیطه عمل برسانند. در واقع در اینجا مهارت نفوذ و اثرگذاری لیدر محصول مورد توجه است. در واقع لیدرهای محصول شرع به ساختن تیم‌های محصول می‌کنند و به رهبری آن‌ها می‌پدازند در واقع لیدرهای محصول به عنوان باف پیوندی بایستی در تک تک تیم‌ها نفوذ و رسوخ داشته باشند و در افراد به گونه‌ای نفوذ کنند که اعتماد آنان را جلب کرده و در نهایت همگان را در مسیر استراتژی سازمان قرار دهند.

در طی #مدیر_محصول برای تبدیل شدن به لیدر محصول آن چیزی که از همه مهم تر است، شایستگی مالکیت خروجی بیزنس است. هیچ اهمیتی ندارد که آن ها در چه مرحله‌ای هستند بلکه بهترین مدیران محصول تمرکز خود را بر خلق بهترین ارزش از کسب و کار در بازار می‌گذارند و سعی می‌کنند تیم‌ها را نیز در این جهت راهبری کنند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیر منابع انسانی چه مهارت‌هایی باید داشته باشد؟

یک #مدیر_منابع_انسانی برای انجام تمام وظایف مذکور در قسمت قبل باید از الزامات، ویژگی‌ها و مهارت‌های مرتبطی برخوردار باشد. این مهارت‌ها و الزامات عبارت‌اند از:

• رهبری ارتباط محور
• توانایی طراحی استراتژی
• آشنایی کامل با اصول جذب و استخدام

• مهارت در برنامه‌های کامپیوتری مرتبط
• تجربه و مهارت در خصوص آنالیز داده‌ها
• داشتن مهارت‌های ارتباط زبانی و نوشتاری

• داشتن مهارت گوش دادن فعال، مذاکره و ارائه مطلب
• دانش عمیق قانون کار و بهترین شیوه‌های منابع انسانی
• تجربه کاری مفید و سابقه کاری در سمت های میانی مرتبط

• مهارت مدیریت مؤثر روابط بین‌فردی در تمام سطوح شرکت
• توانایی ایجاد تنوع فرهنگی، فراگیری، همکاری و کار تیمی در مجموعه
• تجربه کار با سیستم اطلاعات منابع انسانی (HRIS) مانند:

Workday، Zoho People، Cloud HR، SmartRecruiters

#منابع_انسانی
#پایگاه_جامع_مدیریار
#مدیریت_منابع_انسانی

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
هرم مهارت های مدیریتی #رهبری #مهارت_های_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
هرم مهارت های مدیریتی

🔴 درک نقش یک مدیر

▪️#مدیر_بودن وظیفه‌ای دشوار است، به خصوص در سازمان‌های امروزی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است.

▪️مدیرها اغلب کسانی هستند که #مسئولیت یک تیم را بر عهده دارند و سطح‌های مختلفی برای آن‌ها وجود دارد.

▪️مدیر داخلی، #مدیر_ارشد و مدیر عامل اما مسئولیت‌های یک مدیر چیست و چه کارهایی باید انجام دهند؟

🔴 هرم مهارتهای مدیریتی، سطح ۱

▪️سطح ۱ هرم مهارتهای مدیریت، نشان دهنده مهارت‌های اساسی است و در واقع این موارد اصول کار #مدیریت هستند. چرا که هر مدیری برای انجام کار خود باید مهارت‌های اولیه را داشته باشد.

#برنامه‌_ریزی:

▪️شما به عنوان یک مدیر باید توانایی #برنامه‌_ریزی داشته باشید. باید نیازها و منابع سازمان را بشناسید و فعالیت‌های تیم‌ها را برنامه‌ریزی کنید تا بتوانید به کمک تیم خود به هدفی که به کمک سازمان تعیین کرده‌اید برسید.

#سازماندهی:

▪️باید بتوانید تیم را #سازماندهی کنید و ساختار تیم‌ها را طوری تعیین کنید که بهترین حالت برای همکاری در آن‌ها ایجاد شود.

#هدایت:

▪️برای اینکه بتوانید اطمینان حاصل کنید که نیروهای شما هم تراز با استانداردهای #شرکت حرکت می‌کنند، باید به آن‌ها به صورت روزانه راهنمایی‌هایی دهید و آن‌ها را به این مسیر هدایت کنید.

#کنترل:

▪️نظارت، پیگیری و دریافت گزارش در مورد بازده، کارایی، هزینه و #کیفیت انجام کارها از مهارت‌های اساسی شما به عنوان یک مدیر خواهد بود.

🔴 هرم مهارتهای مدیریتی، سطح ۲

▪️بعد از اینکه مهارت‌های سطح یک یا بهتر است بگوییم مهارت‌های اساسی را کسب کردید، باید سراغ مهارت‌های سطح ۲ بروید و سعی کنید در آن‌ها #پیشرفت کنید.

▪️سطح ۲ این هرم بیشتر به مهارت‌های مدیریتی که باید برای #توسعه_کارکنان خود از آن‌ها استفاده کنید می‌پردازد. می‌توانید از این مهارت‌ها برای ایجاد انگیزه و پیشرفت کارکنان خود کمک بگیرید.

#ایجاد_انگیزه:

▪️شما به عنوان یک #مدیر باید بتوانید محیطی را برای افراد فراهم کنید تا ترغیب شوند در آن تلاش کنند و به مشارکت در کارها بپردازند.

#آموزش:

▪️مهارت‌های اساسی و #دانش خود را که مربوط به کار هر کدام از اعضای تیمتان است در اختیار آن‌ها قرار دهید و به آن‌ها بیاموزید.

#مربیگری:

▪️به اعضای تیم خود کمک کنید تا در جهت #بهبود_عملکرد و رفتارها برای پیشرفت‌های فردی و تیمی خود تلاش کنند.

#مشارکت_کارکنان:

▪️کارکنان خود را تشویق کنید تا برای حل مسئله و #نوآوری در کار مشارکت کنند و نظر دهند.

🔴 هرم مهارت های مدیریتی، سطح ۳

▪️بعد از اینکه در #توسعه_فردی و تیمی کارمندان خود مهارت پیدا کردید، وقت آن است که سراغ خودتان بروید و روی پیشرفت شخصی خودتان تمرکز کنید و یادتان باشد که این مورد دارای اهمیت زیادی است.

#مدیریت_خود:

▪️ضمن این که در طول روز درگیر زندگی مدیریتی و دست و پنجه نرم کردن با چالش‌های کاری روزمره هستید، باید بتوانید برای خودتان #انگیزه ایجاد کنید و با دیگران تعامل داشته باشید.

#مدیریت_زمان:

▪️باید بدانید که زمان خود را کجا و چگونه #سرمایه‌_گذاری کنید. مدیریت زمان در واقع دارای طبقه خاص خود در این هرم است. چرا که برای این که شما بتوانید در سایر مهارت‌ها هم موفقیت کسب کنید، زمان معیار بسیار مهمی خواهد بود.

▪️زمان مهم‌ترین منبع شما است. اکثر #مدیران از میزان اهمیت زمانشان خبر دارند و می‌توانند روی آن را سرمایه‌گذاری کنند، به همین دلیل است که از زمان به عنوان یک منبع مالی مهم یاد میشود.

🔴 هرم مهارت های مدیریتی، سطح ۴ و آخر

▪️نقطه اوج هرم مهارتهای مدیریتی، مهارتی است که به شما برای پیشرفت در حرفه مدیریت کمک می‌کند و آن #رهبری است. هنگامی که سعی می‌کنید مهارت‌های خود را توسعه دهید و در این زمینه پیشرفت کنید، کم کم به یک رهبر تبدیل می‌شوید و به موفقیتی که واقعا در حرفه مدیریت به دنبال آن بوده‌اید خواهید رسید.

▪️#رهبران اکثرا مدیر هستند، اما هر مدیری یک رهبر نیست. رهبران بیشتر روی تعریف جهت، ایجاد چشم انداز و اطمینان از اینکه استراتژی با ارزش‌ها و ماموریت‌های سازمان مطابقت داشته باشد، تمرکز می‌کنند و کمتر به نیازهای کوتاه مدت توجه می‌کنند.

🔴 توسعه هرم مهارت های مدیریتی

▪️در حالی که این هرم مجموعه مهارت‌های لازم برای مدیران را نشان می‌دهد، در واقعیت، افراد غالبا هم‌زمان در چندین سطح قرار دارند. چرا که کلیه #مشاغل_مدیریتی به عناصری که در سطح‌های مختلف این هرم بیان شده است نیاز دارند.

▪️توسعه از طریق این هرم روشی ساده است. از پایین شروع می‌شود و به طور منظم به سمت بالای هرم حرکت می‌کند. در این حرکت باید خودتان را به چالش بکشید و در محل کارتان از مهارت‌هایی که دارید استفاده کنید تا بتوانید بهتر در این موارد #پیشرفت کنید.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
تحلیل و مرور عملکرد #مدیریت_عملکرد #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تعریف مدیریت عملکرد

مدیریت عملکرد، یک فرآیند منظم و مبتنی بر #اطلاعات است که کمک می‌کند مدیران بتوانند کارکنان را در مسیر تحقق اهداف و اجرای برنامه ها و ایفای مطلوب ماموریت‌ها، مدیریت کنند.

همچنین مدیریت عملکرد، در مفهوم جدید خود، حرفه‌ای است که به #مدیران و سرپرستان کمک می‌‌کند تا پس از هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی در مورد رفتار و عملکرد کارکنانشان به ارزیابی میزان و کیفیت اجرای برنامه‌ها و تحقق اهداف در پایان دوره بپردازند.

مدیریت عملکرد طریق ریشه‌یابی و #تحلیل_رفتارها و عملکردهای رضایت‌بخش و مطلوب یا غیر رضایت‌بخش و نامطلوب و با کمک بکارگیری مستمر این چرخه، زمینه را برای بهبود عملکرد و ارتقا رفتار کارکنان فراهم کنند.

فرآیند مدیریت عملکرد

🔴 هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی عملکرد

در این مرحله، اهداف و انتظارات، #استانداردها، رفتارها و ارزش‌ها و هرچه باید توسط کارمند انجام یا رعایت شود مورد گفتگوی اقناعی قرار می‌گیرد.

توجه: اهداف و انتظاراتی که در این مرحله طرح و در مورد آنها توافق می‌شود باید از #اهداف_سازمان ریشه گرفته باشد و به تحقق همین اهداف مربوط و مرتبط باشد.

🔴 نظارت مستمر و مربی‌گری

در این مرحله، مدیر و #سرپرست بر کم و کیف کار کارمند نظارت می‌کند، او را راهنمایی و تشویق می‌کند، او را از انحرافات یا مغایرت‌های رفتاری عملکردش در مقایسه با اهداف مطلع می‌کند.

مربی‌گری یک تجربه و رابطه یک به یک و شخصی است که طی آن، مدیر در نقش مربی به کارمندانش کمک می‌کند تا عملکردشان را بهبود دهند و برای #تغییرات مسیر شغلی خود آماده شوند.

🔴 تحلیل و مرور عملکرد

#مدیر پس از انجام ارزیابی‌های لازم باید در جلسه ای رو در رو، به مرور و تحلیل و بازنگری عملکرد بپردازد و به همراه کارمند مشترکاً تصمیماتی در خصوص بهبود بگیرند.

براساس مطالعات و تجربه دکتر میرسپاسی، در فلسفه مدیریت عملکرد، طرحی سه بعدی به صورت نمودار زیر را توصیه می‌کند.

روی محور X ها: ارزیابی با در نظر گرفتن سه ویژگی: مشخصات درونداد (Inputs) ، فرایند (نحوه انجام کار) (Throughputs) و برونداد (Outputs)
روی محور Y ها: فرد، گروه یا واحد سازمانی و سازمان
روی محور Z ها: نوع شغل که معرف رده‌ی سازمانی نیز هست، در نظر گرفته شده که جمعا ۹ متغییر را مطرح می‌کند.

نظر به این که در هر سازمان به تناسب نوع کار و #تکنولوژی و بالاخره شرایط هر یک از این عوامل اهمیت نسبی متغیرها متفاوت است، برای هر یک از این عوامل می‌توان ضریب اهمیت خاص متناسب با سازمان را از طریق انجام کارشناسی‌های لازم در نظر گرفت و مثلا با فرمول ساده‌ایی به شرح زیر برای تک تک افراد سازمان یک نمره ارزیابی محاسبه کرد.

P= (a1I1+B1T1+y1o1) +(a2I2+B2T2+y2o2)+(a3I3+B3T3+y3o3)

لازم به ذکر است که اگر برای اندازه‌گیری هر یک از متغیرهای ذکر شده، حداقل در شروع کار، معیار معتبری نتوان تعریف کرد، در این صورت می‌توان موقتا از منظورکرد آن‌ها صرف نظر کرد، ولی در نظر گرفتن نتیجه‌ی کار گروه و سازمان ضروری است.
یادآور می‌شود که در مورد هر سه متغیر فرد، گروه و سازمان، در نظر گرفتن چرخه‌ی مدیریت عملکرد ضروری است و در غیر این صورت نمی‌توان آن را مدیریت عملکرد نامید.


#مدیریت_عملکرد
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
سبک یادگیری دیوید کُلب #یادگیری #دیوید_کلب #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
🔴 #سبک_یادگیری_دیوید_کُلب

1⃣ تطبیق دهنده
2⃣ سبک واگرا
3⃣ جذب کننده
4⃣ سبک همگرا

در پروژه‌ها عموما وظایف جدید هستند و قبلا تجربه انجام آن‌ها وجود نداشته است و این بدان معناست که شما باید ابتدا (یا در طول مسیر انجام وظیفه) به خودتان یاد دهید که چگونه وظایف را انجام دهید. بنابراین، شباهت‌های زیادی بین نحوه #آموزش مهارت‌ها یا دانش جدید و نحوه برخورد با یک پروژه جدید وجود دارد.

به همین دلیل، برای #مدیر_پروژه مهم است که بداند و درک کند که فرآیندهای یادگیری چگونه کار می‌کنند و چه سبک‌های یادگیری متفاوتی وجود دارد، زیرا این روش‌ها می‌توانند نکاتی را برای تحلیل رفتارهای گروه پروژه ارائه دهند. برخی از افراد با تأمل و مشاهده به وظایف جدید نزدیک می‌شوند، برخی دیگر رویکرد تجربی را ترجیح می‌دهند.

🔴 نظریه یادگیری تجربی Kolb دو بخش دارد:

اولین مورد این است که یادگیری از یک چرخه چهار مرحله‌ای پیروی می‌کند.#کلب معتقد بود که در حالت ایده‌آل، فراگیران مراحل را طی می‌کنند تا یک چرخه را کامل کنند و در نتیجه تجربیات خود را به دانش تبدیل می‌کنند. بخش دوم تئوری کلب بر سبک‌های یادگیری یا فرآیندهای شناختی که برای کسب دانش رخ می‌دهد متمرکز بود.

اساساً، کلب معتقد بود که افراد زمانی می‌توانند #دانش خود یا یادگیری را نشان دهند که بتوانند مفاهیم انتزاعی را در موقعیت های جدید به کار ببرند. تکمیل تمام مراحل چرخه اجازه می‌دهد تا تبدیل تجربه به دانش رخ دهد. کل نظریه کلب بر این ایده مبنی بر تبدیل تجربه به دانش استوار است. با هر تجربه جدید، یادگیرنده قادر است مشاهدات جدید را با درک فعلی خود ادغام کند. در حالت ایده آل، فراگیران باید فرصت عبور از هر مرحله را داشته باشند.

تجارب در نظریه کلب نقش اساسی دارند، زیرا او تجارب را فرآیندی می‌دانست که بوسیله آن چیزی باید تغییر یا تبدیل شود. به خاطر سپردن یا یادآوری ایده های آموزش داده شده مساوی با #یادگیری نیست، زیرا هیچ ارزشی به یادگیرنده اضافه نشده است. مدل کلب تصدیق می‌کند که هر چیزی باید از تجربه تولید شود تا بتوان آن را به عنوان یادگیری تعریف کرد.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریت تولید

#مدیریت_تولید شامل مدیریت مواد و کنترل موجودی فیزیکی، رعایت مشخصات طراحی، استفاده‏ بهینه از منابع انسانی و منابع مالی به منظور اجرا و انطباق با استراتژی تولید سازمان و جلب رضایت کاربران نهایی با ارائه‌ محصولاتی با کیفیت است.

مدیریت تولید، مدیریت فرآیند تبدیل مواد اولیه به محصولات نهایی است. این بخش، بخشی جدایی ناپذیر از #مدیریت کلی کسب و کار است که شامل برنامه‎ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فرآیندهای مرتبط با تولید محصولات یا خدمات است.

🔴 مدیر تولید کیست؟

#مدیریتِ_فرآیندهای_تولید در راستای تحقق اهداف سازمانی، بعهده‎ مدیر تولید است.

نقش #مدیر_تولید، هماهنگی تمام جنبه‌های کلیدی مرتبط با تولید است که با عنوان ۶Ms نیز شناخته می شوند.

لحاظ کردن هر یک از این جنبه‌ها در #فرایند_تولید به سازمان کمک می‎کند تا بتواند نیاز مصرف‎ کنندگان را بهتر برآورده کند.

🔴 جنبه های کلیدی مدیریت تولید:

این موارد عبارتند از:

1⃣ روش ها و فرایندهای تولید
2⃣ ماشین آلات و تجهیزات
3⃣ منابع مالی و دارایی ها
4⃣ مواد اولیه
5⃣ نیروی انسانی
6⃣ بازارها



#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مسیر شغلی کارشناس به مدیر #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مسیر شغلی کارشناس به مدیر

#کارشناسی شاخصه هایی دارد که لزوماً برای مدیران خوب نیست، و بالعکس. مثال این دو درست مثل پزشک و جراح است. پزشک تحقیق و بررسی می کند، شاید حتی ملاحظات خانوادگی و شخصی بیمار را هم می سنجد تا او را احیاناً برای قطع یک عضو فاسد شده به جراح معرفی کند. اما جراح وقتی قانع شد دیگر فقط به قطع آن عضو فکر میکند و لاغیر.

#کارشناس تمام جوانب را می بیند و می سنجد با گزینه های مختلف و ریز مواجه میشود، گزارشی مفصل تهیه می کند، اما مدیر در چند دقیقه آن را میبیند و تصمیم می گیرد که فعلاً در مورد آن کار نکند، یا حتی یکی از گزینه های مردود، نظرش را جلب می کند.

گاهی مدیر باید یک فرد را اخراج کند، یا باید تقلیل نیرو بدهد، و مدیر در این فاز اگر خیلی احساسی عمل کند، ممکن است سازمان را نابود کند و عده بیشتری صدمه ببینند. این کاری است که هر کارشناسی نمیتواند انجام دهد، این نتوانستن خودش یک نقطه قوت بزرگ است برای کارشناس، که میتواند ضعف بزرگی باشد برای یک مدیر.

اینکه #مدیر گزینه ها را نادیده می گیرد، اینکه مدیر گزینه های مردود را دوباره مطرح میکند، این ها از قدرت او نیست، از نیازمندی اوست، او باید در مواجهه با مشکلات خیلی زوایای بیشتری را ببیند. شاید این ژست های مدیریتی است که کارشناسان را علاقمند میکند که حتما باید مدیر شوند.

انتصاب یک کارشناس خوب به سمت #مدیریتی، بزرگترین خیانت به او و سازمان است. در عین حال کند کردن فرایند مدیر شدن یک کارشناس که شاخصه های لازم را داشته باشد هم خوب نیست.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیر پروژه و ضرورت تعامل با ذینعفان

نقش اصلی در #اجرای_پروژه بر عهده مدیران پروژه است. وظیفه اصلی مدیر پروژه ایجاد یکپارچگی در پروژه است. او باید بتواند میان بخش های مختلف پروژه تعادل ایجاد کند تا پروژه به اهداف از پیش تعریف شده دست پیدا کند.

با این حال #مدیر_پروژه خیلی اوقات متهم اصلی پروژه نیز هست. نقش مهم دیگر مدیر پروژه تعامل با ذی نفعان و مدیریت ارتباطات پروژه است. در واقع ۹۰ درصد مباحث مدیریت پروژه در حوزه تعاملات و ارتباطات صحیح در پروژه شکل می گیرد.

#عکس_نگار
#مدیریت_پروژه
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریت ریسک در مدیریت پروژه

#مدیریت_ریسک_در_پروژه (Project Risk Management) فرآیند شناسایی، تجزیه و تحلیل و پاسخ‌گویی به هر خطری است که در طول چرخه پروژه ایجاد می‌شود. این مدیریت به پروژه کمک می‌کند تا در مسیر درست باقی بماند و بتواند به اهداف خود دست یابد.

#فرایند_مدیریت_ریسک یک نکته مهم در فرایند توسعه پروژه است و برای موفقیت پروژه بسیار حیاتی است. بیشتر افراد تمایل دارند همه ریسک‌های موجود را زیر فرش را جارو كنند و گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده، روند توسعه را شروع كنند.

اما بعدا به آن‌ها ثابت می‌شود که این بزرگترین اشتباه آنها است. یک #مدیر_پروژه خوب هرگز خطرات را نادیده نمی‌گیرد، مهم نیست که تأثیر آن‌ها تا چه حد جزئی باشد. هر ریسکی باید در اسرع وقت و به درستی تحلیل و بررسی شود.

#مدیریت_پروژه
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
به بازخوردهای چه کسی اهمیت بدهید؟ #آدام_گرانت #پایگاه_جامع_مدیریار www.moddiryar.com @modiryar
به بازخوردهای چه کسی اهمیت بدهید؟
#آدام_گرانت

کارکنان باید از نحوه #عملکرد خود، انتظارات شرکت، اهداف و زمینه‌های پیشرفت آن آگاهی کامل داشته باشند. این امکان فراهم نخواهد شد مگر اینکه مدیر اقدام به ارائه بازخورد به روش‌هایی مناسب کند.

بنابراین برخلاف باور عموم، ارائه بازخوردهای سازنده نه تنها منجر به اینجاد کدورت نخواهد شد بلکه اثرات مثبت بسیاری دارد. وجود یک فرهنگ غنی از بازخورد در یک شرکت، جایی‎ که افراد به راحتی از همکاران و مدیران خود #بازخورد دریافت می ‎کنند، واقعاً می‎تواند روند کار را متحول کند.

آیا به‎ عنوان یک #کارمند، آخرین باری که شخصی در محل کار در مورد عملکرد شما بازخورد داد را به خاطر می‌آورید؟ اگر مجبور هستید بیش از چند ثانیه در مورد آن فکر کنید، احتمالاً مدت ها قبل بوده است.

البته جای تعجب نیست زیرا طبق #مطالعات صورت‌گرفته، در اغلب شرکت‎ ها فقط یکبار در سال آن هم در طی بررسی‎ ها یا ارزیابی‎ های سالانه بازخوردهای لازم ارائه می‌شوند.

به‌عنوان یک #مدیر باید بدانید که اگرچه دریافت بازخورد برای کارکنان دلهره‌آور است اما اگر می‎خواهید تیمی باانگیزه و با عملکرد بالا داشته باشید باید به ‎صورت منظم انواع بازخوردهای خود را ارائه دهید.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
منشور پروژه

منشور پروژه (انگلیسی: Project charter ) به سندی اطلاق می‌شود که آغازگر یا حامی پروژه صادر می‌کند و بر پایهٔ آن پروژه رسمیت می‌یابد و انتظار ذی نفعان را برآورده می‌کند. بر اساس منشور پروژه، #مدیر_پروژه اختیار پیدا می‌کند تا منابع موجود را برای فعالیت‌های پروژه تخصیص داده و به کار گیرد.

ریسک ها
نمودار پروژه
بودجه اصلی
هدف از پروژه
محدوده ی زمان
معیارهای موفقیت
مایلاستون های اصلی
مبنای تصمیم گیری های کلان پروژه
تهیه منشور توسط طرفین قراردادها
شناسایی اسپانسر ذینفعان و میزان تعهد آن ها


#PROJECT_CHARTER

#منشور_پروژه
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
🐒 نظریه مدیریت میمون ها #Monkey_Management_Theory #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
🐒 نظریه مدیریت میمون ها

آیا تا به حال به شرکتی وارد شده‌اید که #مدیر_مجموعه در حال دوندگی برای انجام وظایف باشد در حالی که کارمند بیکار است؟! شاید به نظر عجیب برسد اما مجموعه‌های زیادی با این سیستم در حال فعالیت هستند که مدیر چندین برابر کارمندان کار می‌کند!

مشکلاتی که این دسته از مدیران با آن دست به گریبان‌اند، مانند میمون‌های بازیگوش از سر و کول آن‌ها بالا می‌روند. در چنین سازمان‌هایی در پایان روز که همه #کارمندان به خانه می‌روند، مدیر همچنان در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات میمون‌ صفت است!

🐒منظور از نظریه مدیریت میمون چیست؟

تصور کنید که شما به عنوان یک مدیر پشت میز خود نشسته‌اید و #کارمندتان به اتاق شما مراجعه می‌کند. دلیل مراجعه او، بیان مشکلی که در روند انجام وظایف برایش پیش آمده، است. مدیرانی که به داشتن میمون‌های زیاد علاقمندند، حل مشکل کارمند را به عهده گرفته و بدین ترتیب مشکل از شانه کارمند به مدیر منتقل می‌شود.

حال تصور کنید که این اتفاق چندین بار در روز برای یک #مدیر رخ دهد! بدون شک در پایان روز مدیر می‌ماند و حجم زیادی از کارهای انجام نشده کارمندانش که برای انجام آن‌ها داوطلب شده است! مدیری که مشکلات کارمندانش را به عهده می‌گیرد، نه تنها به مرور زمان زیر بار فشار کاری له می‌شود، بلکه به صورت ناخواسته جلوی پیشرفت کارکنان خود را نیز می‌گیرد.

از آنجایی که این کار مدیران در جهت رسیدن #سازمان به اهدافش نیست، خیلی زود به دلیل عدم توانایی در انجام وظایف به عنوان مدیر نالایق و غیر حرفه‌ای شناخته شده و از کار برکنار خواهد شد!

🐒 تاریخچه نظریه مدیریت میمون

برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ و در #دانشگاه_هاروارد بود که نظریه مدیریت میمون مطرح شد. در آن زمان #ویلیام_آنکن و #دونالد_واس، مقاله‌ای با عنوان (چه کسی میمون دارد؟) را به رشته تحریر درآوردند. آن‌ها در این مقاله از سازمانی صحبت کردند که پرسنلش کارها و مشکلاتشان را مانند میمون به دوش مدیر می‌اندازند. آن‌ها در نوشته خود به راهکارهایی اشاره کردند که مدیر بتواند خود را از شر میمون‌ها خلاص کند.

(درمدت زمانی که به تو کمک می‌کنم، مشکل تو مشکل من نیست. اگر مشکل تو ازآن من شود، آن‌گاه تو مشکلی نخواهی داشت. بنابراین من نمی‌توانم به کسی که مشکل ندارد کمک کنم! تو این امکان را داری که در زمان‌های مشخص درمورد مشکل خود با من گفتگو کنی. سپس با #همفکری یکدیگر قدم بعدی را مشخص کرده و مسئولیت آن را تعیین خواهیم کرد.)

در عبارتی که در بالا آوردیم، به خوبی #مدیریت_میمون شرح داده شده است. درواقع در این عبارات قصد دارد بیان کند که مدیر خوب کسی است که بتواند به کارمندانش کمک کند تا خودشان مسائلشان را حل کنند، نه اینکه بار مشکلات آن‌ها را به دوش بکشند!

#Monkey_Management_Theory

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
سندروم دیکتاتوری مدیران #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
سندروم دیکتاتوری مدیران

#سندرم_رئیس_دیکتاتور اغلب بر مدیران جوانی تأثیر می گذارد که تازه شروع به کار کرده اند و به دنبال اثبات ارزش خود هستند. نگرش سمی آن ها می تواند بر روحیه تیم تأثیر منفی بگذارد، بین آن ها درگیری ایجاد کند و افراد را به سمت ترک سازمان سوق دهد. این هیتلرهای کوچک چه کسانی هستند و چرا اینگونه رفتار می کنند؟ هر رئیس دیکتاتور، ویژگی ها و روش های خاص خود را دارد که تیم آن ها را عصبانی می کند:

آن ها مستبد هستند و وسواس زیادی برای کنترل امور دارند

یک مدیر جوان #دیکتاتور نیاز به اعتماد اطرافیان دارد، که پس از آن اغلب می تواند مدیریت کارهای خود را بر عهده بگیرد. آن ها باید به جلسه های کاری مربوطه دعوت شوند و همه تصمیمات آن ها تأیید شود اما نمی دانند که به مرور زمان تبدیل به یک مانع و خار در چشم تیم خود می شوند.

آن ها اشتباهات یا انتقادات را نمی پذیرند

هر اشتباه و هر خطایی از جانب #کارمندان، هرچقدر هم کوچک باشد، برای این مدیران به عنوان یک شکست تلقی می شود. علاوه بر این، هرگونه بازخورد از طرف همکاران به آن ها مانند حمله مستقیم و زیر سوال بردن مهارت های آن ها به نظر می رسد.

مدیرانی که به شیوه دیکتاتوری عمل می کنند گوش شنوا ندارند

آن ها از ترس اینکه پاسخ سوالات اعضای تیم خود را ندانند، نظرات #مستبدانه خودشان را اعلام می کنند و جایی برای نظرات اعضای تیم خود نمی گذارند. این امر باعث می شود آن ها بدون بررسی سایر گزینه های پیشنهادی تصمیمات یک جانبه بگیرند.

آن ها نوآوری و ابتکارات را رد می کنند

در همه حال، پاسخ آن ها “نه” یا “بیایید دربار آن فکر کنیم” است. این مدیران در انجام کارهایی که همیشه توسط آن ها و طبق اصول آن ها انجام میشده ، احساس راحتی می کنند.

🔴 چرا افراد تبدیل به مدیران دیکتاتور می شوند و چگونه می توانید از آن ها دوری کنید؟

#رئیس_ دیکتاتور اساساً افراد وحشتناکی نیستند که تنها هدفشان در زندگی سرکوب کردن همکارانشان باشد. مشکل اصلی اغلب ترکیبی از بی تجربگی، استرس، خودخواهی و سایر نواقص است که انسان را بسیار پیچیده می کند. در اینجا سه ​​راه حل وجود دارد که می توان از آن ها استفاده کرد و زورگویی را به حداقل رساند:

1⃣ مدیران نباید رسالت اصلی خود را فراموش کنند

#مدیر شدن یک انتقالی ساده از آخرین موقعیتی که داشتید نیست. بهترین بودن در موقعیت کارمندی می تواند این توهم را ایجاد کند که در موقعیت جدید نیز بهترین خواهید بود، اما همیشه اینطورنیست.

مدیر شدن به این معنی است که باید مهارت های جدیدی را کسب کنید و دوره های آموزشی برای توسعه مهارت و #یادگیری نحوه نظارت بر تیم را بگذرانید.

2⃣ مدیران نباید بیش از حد تحت فشارعملکرد اعضای تیم قرار بگیرند

#مدیران_جوان نیاز به اثبات ارزش خود و ارائه نتایج را احساس می کنند که این می تواند ناامید کننده باشد زیرا آن ها نه تنها بر اساس عملکرد خود بلکه در مورد عملکرد تیم نیز مورد قضاوت قرار می گیرند. راه حل اصلی در اینجا یادگیری نحوه مدیریت استرس است.

این بسیار شخصی است و بستگی به سازمان و سلسله_مراتب آن دارد. وقتی مقامات مافوق فشار زیادی وارد می کنند، باید با آن ها صحبت کنید و آزادی بیشتری بخواهید تا باری که بر دوش شما و تیم شما تحمیل می شود را از بین ببرید. در چنین شرایطی علم بیزینس کوچینگ به کمک شما می آید که بتوانید مشکلات اصلی را جستجو و درمان کنید.

3⃣ مدیران باید بپذیرند که هرکس به شیوه ی منحصر به فرد خود عمل می کند

سال ها طول می کشد تا برخی #مدیران بفهمند که همکاران آن ها احمق نیستند، بلکه آن ها به سادگی متفاوت فکر می کنند و عملکردشان متفاوت است. هر فرد منابع الهام بخش و اهداف خود را دارد که واکنش ها و روش های مختلف کار یا تعامل را ایجاد می کند.

طبیعی ترین راه حل این است که به کمک یک #بیزینس_کوچ حرفه ای به دنبال نحوه عملکرد هر فرد باشید و سپس بهترین سازش را بین نحوه عملکرد همه ی اعضا پیدا کنید. رفتار دیکتاتوری یک مدیر مستبد و زورگو باید تا زمانی که به اعضای سازمان آسیب نرسیده، جدی گرفته شود، زیرا آن ها می توانند تأثیر زیادی بر روحیه و خروجی تیم داشته باشند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
وقت استعفا رسیده است
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

حتماً شما با نیت خیر این #مسئولیت را پذیرفته اید، انشالله هدفی جز خدمت به مردم و کشور را نداشته اید، به احتمال زیاد جنابعالی مدیری صادق و خادمی امین هستید، ما شک نداریم شما آن چه در توان داشته اید برای پیشبرد امور در طبق اخلاق قرار داده اید، ما قبول داریم در زمان پذیرش مسئولیت اطمینان داشتید از عهده آن بر می آیید و... اما اکنون که در این مسئولیت توفیق لازم را نداشته اید، حالا که دریافته اید اداره این کار در توان و صلاحیت شما نیست، یا الان که خودتان می بینید افکار و برنامه هایتان نتیجه ی لازم برای توسعه و پیشرفت سیستم را نداشته است، یا حالا که مخالفت با تداوم مسئولیت شما به اندازه ای رسیده که کار به اصطلاح قفل شده و ممکن است به منافع عمومی و روند پیشرفت امور آسیبی وارد کند پس حتماً وقت استعفای شما فرا رسیده است.

آقای #مدیر باور کنید گاهی با رفتن شما خیلی از امور درست می شود و کارها سامان می یابد. این تصمیم هم نشانه تقوای کاری است که در چنین شرایطی فرد مسئولیت را به مدیری شایسته تر واگذار نماید و هم خبر از تعهد و مسئولیت پذیری می دهد. البته در آن چه ذکر شد قطعاً منظور جا خالی دادن و فرار کردن از چالش ها نیست که آن معنای دیگری دارد بلکه مقصود زمانی است که در عمل مشاهده می شود رفتن فردی از یک جایگاه مدیریتی از ماندنش اثرات و ثمرات بهتری برای مردم و کشور دارد. برخی چنان دو دستی به یک پست می چسبند و برای ماندگاری خویش همه چیز حتی منافع عمومی را قربانی می کنند که گویی اگر آن ها نباشند همه چیز از هم می پاشد و امور مختل می شود. همان اندازه که جا خالی دادن و میدان تلاش و خدمت را رها کردن ناپسند است ماندگاری در مسئولیتی که برای جامعه و کشور هزینه و زیان دارد گناهی نابخشودنی است.

#مدیریت قواعد و چهارچوب های خودش را دارد. وقتی اقتضائات حضور فردی در یک جایگاه تصمیم گیری فراهم نیست بهترین تصمیم واگذاری آن به فردی مناسب است. امری که فرهنگ آن در میان مدیران کشور ما جانیفتاده است و بسیاری فکر می کنند حتی به قیمت مبارزه کردن و آسیب رساندن به منافع عمومی و به هر طریق ممکن باید دوران مدیریت آن ها تداوم داشته باشد. اگر باور داشته باشیم جایگاه های مدیریتی «امانت» است که باید ضمن اهتمام لازم در امانت داری و حفظ شئونی که دارد در موقع لازم به اهل شایسته ی آن واگذار گردد و همچنین در صورتی که به مصالح عمومی و اهمیت و قداست بیت المال آگاه باشیم هرگز برای منافع و خواسته های شخصی خود به منافع جمعی آسیب نمی رسانیم.

گاهی عده ای از #مدیران در حالی که می دانند شرایط سیستم به گونه ای است که با ماندن آن ها در پست، چهارچوب های کاری به هم می ریزد و منافع زیادی به مردم و سیستم تحمیل می شود با «لجاجت» و منفعت طلبی شخصی بر حفظ جایگاه خود اصرار می ورزند و بدین ترتیب توانی که باید صرف پیشبرد امور و توسعه فعالیت ها گردد برای اختلافات داخلی و کش و قوس های مدیریتی هزینه می شود. در مواقع ضرور یک استعفای محترمانه و به هنگام می تواند هم مانعی برای اختلال در امور باشد و هم از مخدوش شدن چهره ی مدیر جلوگیری کند و همچنین بعد از مدتی وی را آماده مناصب جدیدی نماید که مطابق توانایی ها و شرایط اوست. در فرایندهای مدیریتی این مهم به عنوان یک واقعیت وجود دارد که باید محترم شمرده شود و در زمان لازم با تصمیم های مدبرانه به پیشرفت جامعه کمک کرد.

🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻پنجشنبه ۳۰ فروردین ماه ۱۴۰۳، شماره ۱۰۰۶

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
استراتژی انگیزشی برای مدیران #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
استراتژی انگیزشی برای مدیران

به عنوان #رهبر_تیم، قدرت زیادی برای رفع انسداد و حمایت از اعضای تیم خود دارید. کارهایی را در نظر بگیرید که باعث ایجاد انگیزه در شما برای انجام عالی کارتان می شود، و همان کارها را تمرین کنید ، یا این پنج استراتژی را امتحان کنید.

1⃣ بین اهداف فردی و تیمی تفاوت قائل شوید

هر یک از اعضای تیم می تواند کار خود را به #اهداف مرتبط کند، اما به عنوان رهبر تیم، می توانید این کار را از طریق ایجاد انگیزه به سطح بالاتری ببرید. اعضای تیم خود را تشویق کنید تا در مورد پروژه هایی که کار آنها به انجامش کمک می کند، سؤال بپرسند. ابزارهایی را پیاده سازی کنید که به وضوح پروژه های تیم شما و اهدافی را که پشتیبانی می کنند به هم مرتبط می کند.

علاوه بر استفاده از ابزارهای ردیابی هدف مناسب، حداقل یک KPI را برای همه اعضای تیم خود تنظیم کنید تا #پیشرفت آنها را پیگیری کند. (KPI ها یا شاخص های کلیدی عملکرد، معیارهایی هستند که پیشرفت یک پروژه خاص را به سمت اهداف تعریف شده شما می سنجند.) تخصیص KPI می تواند روشن کند که چگونه کار آنها به اهداف بزرگتر تیم کمک می کند.

2⃣ تفاوت کارایی و اثربخشی را شفاف سازی کنید

کارآمدی، انجام کارها به درستی است، در حالی که #اثربخشی انجام کارِدرست است. بهترین تیم‌ها، هم کارآمد و هم مؤثر هستند، اما ایجاد تمایز بین این دو برای ایجاد انگیزه در اعضای تیم، کلیدی است.

این می تواند برای اعضای تیم #بی_انگیزه باشد که روی چیزهایی کار کنند که به نظرشان موثر نیستند. بخشی از نشان دادن موثر بودن کار آنها، اتصال آن به اهدافی است که این کار درجهت نیل به آن است . به علاوه، سعی کنید به اعضای تیم اجازه دهید تاریخ اتمام کار را بر اساس اولویت کاری خود تغییر دهند.

وقتی اعضای تیم نسبت به تاثیر کار خود در رسیدن به #اهداف بزرگتر کاملا آگاه باشند ، می توانند تصمیم بگیرند که زمان خود را در کجا صرف کنند، که در نتیجه کارایی و اثربخشی خود را به حداکثر برسانند.

3⃣ به طور مرتب قدردانی خود را نشان دهید

نشان دادن اینکه شما به سختی کار اعضای تیم خود واقف هستید، بخش مهمی از #مدیریت خوب یک تیم است. اگرچه قدردانی، یک محرک بیرونی است، اما عنصری کلیدی برای ایجاد و حفظ #انگیزه_تیم است.

اگر قبلاً این کار را نکرده اید، #قدردانی خود را در #جلسات_فردی و تیمی نشان دهید. این کار را مثلا خیلی ساده با شناسایی عضوی ازتیم برای انجام خوب کارش، و اعلام اینکه یکی دیگر از اعضای تیم از کار او تمجید کرده است باشد، یا پس از یک عملکرد چشمگیر، پاداشی کوچک برایش در نظر بگیرید.

4⃣ روی روحیه تیم سرمایه گذاری کنید

#روحیه تیم به طور مستقیم با رضایت تیم ارتباط دارد. وقتی اعضای تیم خوشحال و درگیر هستند، روحیه بالایی دارند و احتمال بیشتری دارد که با انگیزه و سازنده باشند.

از سوی دیگر، تیم هایی با #روحیه_تیمی پایین، با تعلل در کار، کاهش بهره وری و گردش مالی بیشتر مواجه می شوند.

🔴 برای افزایش روحیه تیم، این سه نکته را امتحان کنید:

با مثال #رهبری کنید و در کار تیم خود شرکت کنید تا به آنها نشان دهید که در پروژه هایی که روی آنها کار می کنند سرمایه گذاری کرده اید.

با واگذاری مسئولیت ها و دادن #آزادی به اعضای تیم برای تصمیم گیری های مهم، اعتماد خود را با تیم خود ایجاد کنید.

اعضای تیم خود را #تشویق کنید که مرخصی بگیرند و از زندگی خود در خارج از محل کار لذت ببرند - این نه تنها فرسودگی شغلی را کاهش می دهد، بلکه باعث افزایش تعامل می شود.

5⃣ به دنبال مسائل بزرگتر باشید

اگر اعضای تیم شما پس از اجرای چهار #استراتژی بالا هنوز انگیزه ندارند، ممکن است مشکل دیگری وجود داشته باشد.

اگر آنها در محل کار یا خانه روزهای سختی داشته باشند، ممکن است #انگیزه آنها از بین برود.

به عنوان یک #مدیر، حمایت از تیم خود را، با همدلی و درک متقابل نشان دهید. مراقب علائم کار بیش از حد یا سندرم فریبنده باشید.

#motivational_strategies

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
برنامه های تصمیم گیری مشارکتی

یک اشتباه کلی که مدیران در مرحله استقرار #مدیریت_مشارکتی مرتکب می شوند، آنست که فرض می کنند تنها کاری که باید انجام دهند آنست که کارکنان را دعوت به مشارکت کنند درست مثل مهمانی که به خانه خود دعوت می کنند. در حالیکه مساله پیچیده تر از صرفاً یک دعوت ساده است.

نکته مهم در رابطه با #تصمیم_گیری_مشارکتی آنست که مدیریت ارشد سازمان نمی تواند آنرا پیشنهاد کند و سپس تصمیمات متخذه از طریق مشارکت را به این دلیل که با تصمیم شخصی خود سازگار نمی بیند، کنار بگذارد.

این به مفهوم آن نیست که #مدیر با هر تصمیم یا پیشنهادی که توسط کارکنان ارائه می شود، موافقت کند. بلکه باید در نظر داشته باشد وقتی با پیشنهاد کارکنان مخالفت می کند، چنین مخالفتی باید در فرایند حل مساله صورت گیرد؛

نه آنکه بعنوان مرجع حکمیت ظاهر شود و تصمیمات را وتو کند. باید توجه داشت وقتی کارکنان درباره اهداف سازمانی، ارزش ها و اولویت ها دید روشنی داشته باشند و به اطالعات الزم برای تصمیم گیری دسترسی داشته باشند، کمتر محتمل است #تصمیم هایی اتخاذ کند که غیر موثر باشد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
فرایند مدیریت برند فرهنگی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
فرایند مدیریت برند فرهنگی

بازاریاب‌ها می‌توانند به روش‌های مختلف از مزایای حاصل از داشتن بینش #برندینگ_فرهنگی بهره‌مند شوند:

مدیریت برند اسطور‌ه‌ای:

#فرایند_مدیریت_برند_فرهنگی از دو مرحله تشکیل شده است:

1⃣ جمع‌آوری و تحلیل دانش فرهنگی
2⃣ تدوین و تنظیم راهبرد فرهنگی برای برند

🔴 مدیریت برند

#مدیر_برند / فعال فرهنگی بودن مستلزم دارا بودن استعدادی متمایز در زمینه‌ی چندکاره بودن است. توانمندی‌های مدیر برند باید شامل موارد ذیل باشد:

1⃣ فضای فکری و روش‌های کاری یک نسب‌شناس
2⃣ درک و فهم یک تاریخ‌دان فرهنگی از ایدئولوژی
3⃣ توانایی ترسیم یک جامعه‌شناس در موضع‌شناسی تعارضات اجتماعی
4⃣ تمایل و توانمندی برای انجام یک سفر ادبی به فرهنگ عامه
5⃣ داشتن حساسیت‌ها و حسگر‌های احساسی یک نویسنده

مدیر برند آگاه از مسائل فرهنگی:

هر مدیر برندی باید در مورد فعالیت‌های ضد برند هوشیار بوده و آن‌ها را به عنوان علائم هشدار دهند‌های در مورد از دست رفتن جذابیت #راهبرد_برند خود قلمداد کند.

مدیر برند شهروند-هنرمند:

در اینجا نیز فرض بر این است که شهروند-هنرمند، از طریق ارائه مواد فرهنگی متناسب (که قبلاً به طور ماهران‌های توسط برند‌های اسطور‌های انجام می‌گرفت) و عمل کردن به عنوان شهروندی مسئولیت‌پذیر از طریق به دوش کشیدن مسئولیت‌های اجتماعی سازمانی خود، با الزامات جدید فرهنگ مصرف‌کنندگان همخوانی و سازگاری دارد. مدیریت این سناریوی برند‌های آینده، در مقایسه با #مدیریت_برند، نیازمند برنامه‌ی کاری چند جانبه‌تری است.

🔴 منبع: کتاب هفت رویکرد به مدیریت برند: پژوهش، نظریه و کاربرد

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
نقش ها و مهارت های مدیران

یک #مدیر در سازمان به صورت مداوم در حال تغییر نقش است و در طول روز به مسائل مختلفی برمی‌خورد که باید برای آن راه حلی پیدا کند. بر مبنای برخی از مطالعات مدیریت و سازمان، نقش‌های مدیران درسه گروه عمده، دسته بندی می شود:

1⃣ مراودات
2⃣ اطلاعات
3⃣ تصمیمات

واضح است که دیگر ممکن‌ نیست‌ بدون‌ مهارت‌ و تبحر در علم، بتوان‌ وظایف‌ مهم‌ را به‌ انجام‌ رساند. لذا لازمست به مفهوم مهارت و مصادیق آن توجه جدی داشت و بدنبال کسب مهارت های لازم بود.

اصطلاح #مهارت، اشاره به توانایی هایی دارد که الزاما ذاتی نیستند بلکه قابل پرورش هستند و در نحوه انجام وظایف و اقدامات افراد دیده می شوند. منظور از مهارت، توانایی به کار بردن مؤثر دانش و تجربه فردی است. معیار اصلی سنجش مهارت، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر است.

مطالعات انجام شده در زمینه #مهارت_های_مدیران، غالبا بر سه نوع مهارت تاکید دارند:

1⃣ مهارت فنی
2⃣ مهارت انسانی
3⃣ مهارت ادراکی

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
تفاوت مدیر پروژه و تحلیلگر کسب و کار #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تفاوت مدیر پروژه و تحلیل گر کسب و کار

نقش تحلیلگر #کسب_و_کار اغلب به اشتباه درک شده و معمولاً با نقش‌های سازمانی دیگر اشتباه گرفته می‌شود. نقش تحلیلگر کسب و کار اغلب به خاطر همپوشانی با نقش مدیر پروژه اشتباه گرفته می‌شود؛ با این حال، آن‌ها هر دو از نقش‌های حیاتی در برنامه‌ها و پروژه‌ها به حساب می‌آیند. یک عامل پیچیده‌کننده دیگر آن است که افراد زیادی که تحلیل کسب و کار انجام می‌دهند در صنایع مختلف و برخی اوقات حتی در داخل همان سازمان عناوین شغلی متفاوتی دارند.

به طور مشابه، بسیاری از سازمان‌ها موقعیت‌های تحلیل کسب و کار را ایجاد می‌کنند اما از این موقعیت به عنوان یک موقعیت «همه‌کاره» استفاده می‌کنند و از #تحلیلگران کسب و کار می‌خواهند که فعالیت‌های خارج از مسئولیت عادی خود را انجام دهند، مانند انجام وظایف اداری و اجرایی.

برای اطمینان از همکاری نقش‌ها، درک مرزهای نقش بین منابع مهم موجود در پرتفوی‌ها، برنامه‌ها و پروژه‌ها امری ضروری است. تحقیقات نشان داده است سازمان‌هایی که به سطح بالای همکاری بین مدیران پروژه و تحلیلگران کسب و کار دست می‌یابند، می‌توانند عملکرد موفقیت‌آمیزتری در پروژه‌ها داشته باشند.

این تحقیق باید به عنوان یک تشویق برای ایجاد #فرهنگ_سازمانی باشد که از همکاری بین نقش‌ها استقبال می‌کند. هنگامی که به فردی بیش از یک نقش داده می‌شود، مانند نقش دوگانه تحلیلگر کسب و کار و مدیر پروژه، این فرد مسئولیت دارد که بین اولویت‌ها، وظایف و روش‌های متفاوت و برخی اوقات رقابتی موجود در هر نقش تمایز قائل شود.

🔴 تحلیلگر کسب و کار (Business Analysis) کیست؟

#تحلیلگر_کسب_و_کار مشکلات و فرصت ها کسب و کار را شناسایی می کند و راهکارهای مختلف را بررسی و راهکار اثربخش را پیشنهاد می کند. تحلیلگر کسب و کار توانایی استخراج، مستندسازی الزامات و ارتباط موثر با ذینفعان را دارد.

🔴 مدیر پروژه کیست؟

#مدیر_پروژه مسئولیت برنامه ریزی، سازماندهی و هدایت تیم پروژه را برای تکمیل پروژه تعریف شده بر عهده دارد. مدیر پروژه باید اطمینان حاصل کند که پروژه در زمان، هزینه و کیفیت و محدوده تعریف شده به صورت موفق خاتمه می یابد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar