مدیریار | Modiryar
844 subscribers
4.91K photos
676 videos
3 files
4.43K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
مدیریار | Modiryar
مسیر یادگیری و تحول سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مسیر یادگیری و تحول سازمانی

🔴 #مسیر_یادگیری و #تحول_سازمانی در بهره وری سازمانی مطابق نقشه راه (Road Map) شامل موارد زیر است:

آموزش های اولیه و ایجاد حس نیاز به تغییر و حرکت به سمت بهبود (فاز صفر)
سنجش های سازمانی (فاز سنجش)
توسعه سازمانی و منابع انسانی (انجام فاز ۱ و ۲ نقشه راه)
توسعه فرآیندی (اجرای فاز ۳ نقشه راه)
طرح ریزی استراتژیک سازمان (اجرای فاز ۴ نقشه راه)

🔴 نقشه راه

فاز صفر را می‌توان حذف کرد اما بر #اثربخشی پروژه تاثیر زیادی می‌گذارد. در صورت تصمصم بر فشرده‌سازی پروژه پیشنهاد می‌شود این فاز در قالب یک سمینار صورت پذیرد.

فاز سنجش #سازمانی قابلیت دارد که همزمان‌سازی با فازهای پروژه شود اما ذات یک تجویز خوب در تشخیص خوب است. این فاز مستقلا هم قابل انجام است. اگر نیاز باشد که این پروژه به فازهایی شکسته شود پیشنهاد می‌گردد با اجرای مستقل این فاز، پروژه تعریف شود.

چهار فاز اصلی اجرایی پروژه هر یک مستقلا قابلیت اجرا و پیاده‌سازی دارد. اما از آنجاییکه این فازها به هم مرتبط هستند، چنانچه سازمان در بقیه فازها فعالیتی انجام داده است نتایج آن پروژه در اختیار قرار گیرد تا یکپارچگی #مدیریت و نظام‌های مدیریت حفظ شود.

چنانچه توسط سایر مشاوران فازهای مشابهی در سازمان در حال انجام است که به موضوعات مدیریت مرتبط می‌شود مانند تیم‌های نرم‌افزاری و یا مشاورین حوزه مالی و اداری لازم است آن تیم‌ها با تیم اجرای این پروژه در ارتباط قرار گیرند تا با دوباره‌کاری یا تعارض بین شیوه‌ها منافع #سازمان به خطر نیفتد.

یک نقش که در قالب این #پروژه قابل انجام است و به یکپارچگی پروژهای مدیریتی و سازمانی کمک می‌کند اینست که نقش «مشاور عمومی» به این مشاور داده شود تا بر تعریف پروژه‌های دیگر، کارسپاری به سایر مشاوران و تحویل‌گیری کار از سوی کارفرما هم نظارت داشته باشد و یکپارچگی زیرسیستم‌ها حفظ شود.

تقدم و تاخر بین فازهای اصلی پروژه با بررسی اولیه و نوع نیاز سازمان تعیین خواهد شد. اما اگرچه به لحاظ علمی و تیوریک فاز استراتژی مقدم بر سایر فازهاست اما معمولا بدون کار بر روی سایر فازها بلوغ اجرای فاز استراتژی وجود ندارد و لازم است ابتدا سازمان روی سازماندهی به نقطه کاربردی برسد و سپس با اجرای #استراتژی ساختار جدید، تدقیق شود.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
نقشه راه تغییر هارمونی و تحول سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
نقشه راه تغییر هارمونی و تحول سازمانی

🔴 نقشه راه یک نمای کلان از فعالیت‌ها و نتایج کلیدی
سازمان شما برای تحول و دگرگونی است

در این مجال می‌خواهیم چرایی، چیستی نقشه راه تغییر استراتژیک و نحوه‌ی ترسیم آن را بیان کنیم. شما سخت تلاش کرده‌اید و یک _استراتژی برای تغییر آفریده‌اید که مأموریت، ارزش‌ها، چشم‌انداز و اهداف سازمانی شما را بیان می‌کند.

اکنون باید یک برنامه اجرایی برای اجرای این استراتژی ایجاد کنید. اما همین‌جاست که بسیاری از #سازمان‌_ها به یک مانع بزرگ برخورد می‌کنند.


🔴 چگونه استراتژی تغییرتان را با موفقیت به یک طرح و برنامه اجرایی تبدیل خواهید کرد؟

پاسخ یک نقشه راه تغییر استراتژیک است. نقشه راه #استراتژیک پلی (یا پیوند) بین استراتژی تغییر و اجرای آن است. فعالیت‌ها و نتایج کلیدی را تصویر می‌کند که باید در یک افق زمانی خاص به منظور دستیابی به چشم‌انداز استراتژیک سازمان ارائه شود.

🔴 نقشه راه تغییر پیوند بین استراتژی و برنامه اجرایی

مهم‌تر از همه، نتایج نقشه راه استراتژیک با درک روشنی از این موضوع ترسیم می‌شود که کدام یک از قابلیت‌ها، شکاف‌ها و اولویت‌های #سازمان باید مورد توجه قرار گیرد.

🔴 تفاوت بین نقشه راه تغییر و برنامه اجرایی چیست؟

یک نقشه راه استراتژیک چیستی و چرایی را توصیف می‌کند. در حالی‌که یک طرح و برنامه اجرایی چگونگی را شرح می‌دهد. نقشه راه استراتژیک نموداری بصری مانند گانت فعالیت‌ها با تاریخ شروع و پایان نیست. بلکه توضیح می‌دهد که سازمان باید چه چیزی را تغییر دهد و چرا تغییرات مورد نیاز است تا به چشم‌انداز استراتژیک دست یابد.

یک برنامه اجرایی توضیح می‌دهد که سازمان چگونه نتایج توصیف‌شده در نقشه راه استراتژیک را ارائه می‌دهد. اغلب، یک طرح و برنامه اجرایی در نمودار گانت با یک بازه زمانی خاص، تاریخ شروع و پایان، نقاط عطف و تخصیص منابع نشان داده می‌شود.

🔴 چرا نقشه راه تغییر استراتژیک بسیار مهم است؟

بسیاری از سازمان‌ها مستقیماً از #استراتژی تغییرشان به برنامه اجرایی یا اجرا می‌پرند. اغلب، یک برنامه اجرایی با جمع‌آوری اطلاعات در گروه‌هایی از افراد در یک کارگاه، توزیع چند یادداشت چسبان و شروع به تهیه فهرستی از ابتکارات استراتژیک به دست می‌آید. کارگاه معمولاً با این پرسش کلیدی تسهیل می‌شود:

«چه ابتکارات یا فعالیت‌هایی را باید اجرا کنیم؟» از آنجا، افراد حاضر در اتاق به سادگی فهرستی را می‌سازند. بعدها، اکثر این سازمان‌ها شروع به زیر سؤال بردن این روش می‌کنند. آیا چیزی را از دست داده‌ایم؟ واقعاً چگونه می‌دانیم که این #فهرست از ابتکارات استراتژیک، نتایج کلیدی ما را ارائه خواهد داد؟

اساساً: آنها در مجموعه‌ای از این ابتکارات گم می‌شوند.

🔴 نقشه راه تغییر استراتژیک چگونه ایجاد می‌شود؟

به طور خلاصه: یک #نقشه_راه_استراتژیک خوب بیان می‌کند که چه چیزی باید تغییر کند، چرا باید تغییر کند و در چه ترتیبی باید تغییر انجام شود. این شیوه می‌تواند یک کار پیچیده باشد، بنابراین روشی که استفاده می‌کنید باید صحیح باشد.

ما روش منحصربه‌فردی را به طور خاص برای این منظور طراحی کرده‌ایم. این روش عارضه‌یابی بالندگی مدیریت و رهبری مبتنی بر قابلیت در شش مرحله‌ی چرخه منظومه جامع #مدیریت است. این روش ساخت‌یافته برای برنامه‌ریزان تحلیلی در نظر گرفته شده است که به یک نقشه راه بسیار قوی نیاز دارند.

اساساً، تبدیل یک #استراتژی_تغییر به یک نقشه راه تغییر استراتژی باید به شیوه‌ای ساخت‌یافته و منطقی انجام شود. و اطمینان حاصل شود که ارتباط یا اثبات واضحی از نتایج نقشه راه تغییر استراتژیک به چشم‌انداز یا هدف استراتژیک وجود دارد.

کامل‌ترین و عینی‌ترین راه برای تدوین و ترسیم یک نقشه راه #تغییر_استراتژیک قوی، استفاده از شیوه‌های برنامه‌ریزی مبتنی بر قابلیت است. برنامه‌ریزی مبتنی بر قابلیت می‌تواند نقاط قوت و قابل بهبود سازمان را براساس رویکرد فرایندی شفاف و نمایان کند.

این رویکرد یک دیدگاه کل‌نگر از #سازمان دارد تا اطمینان حاصل شود که شما پوشش و درک خوبی از حوزه‌های تغییر دارید. این به شما کمک می‌کند تا درک کنید که چه قابلیت‌هایی وجود دارد. چه قابلیت‌هایی در آینده برای تحقق چشم‌انداز استراتژیک مورد نیازست.

چه تغییراتی مورد نیاز است. و اولویت این تغییرات. تغییرات شناسایی‌شده نتایج یا ابتکارات استراتژیکی را تشکیل می‌دهد که در نقشه راه #تغییر_استراتژیک شما بایستی ظاهر شود.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
هرم سلسله مراتبی نیازهای کارکنان

به‌طورکلی نیازها دارای انواع و اقسام مختلف و متفاوتی هستند که ازجمله شامل نیازهای ابتدایی همچون نیازهای گذران زندگی و امرارمعاش، نیازهای مرتبط با شغل ازجمله امنیت شغلی و اطمینان خاطر در محیط کاری، نیازهای مرتبط با تفریح و مرخصی، نیازهای مرتبط با وضعیت بهداشتی و ایمنی محل کار، نیازهای مرتبط با عزت‌نفس کارمند و نیاز به تشویق و تمجید شدن و مواردی از این قبیل همگی ازجمله نیازهای شخص کارمند، در یک #سازمان است.

یکی از اساسی‌ترین #نیازهای_اولیه هر انسان که راهی برای تأمین و رفع سایر نیازهای شخص است، نیاز به کسب درآمد مالی و امرارمعاش است. در رابطه با شخص کارمند نیز، فرد برای گذران زندگی خود نیاز به کسب درآمد از طریق شغل کارمندی را دارد. درآمد کارمند می‌باید مطابق با رعایت حداقل‌های قانون کار بوده و موردتوافق شخص کارمند و همچنین کارفرمای ایشان واقع گردد و پس‌ازآن در نمونه قرارداد استخدام کارمند درج گردد. البته این نیاز تنها به همین‌جا محدود نبوده و علاوه بر حقوق شخص کارمند پاداش‌ها، مزایا و امثالهم را نیز در برمی‌گیرد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
نقش های مدیران از دیدگاه هنری مینتزبرگ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
نقش های مدیران از دیدگاه هنری مینتزبرگ

یک مدیر در #سازمان به صورت مداوم در حال تغییر نقش است و در طول روز به مسائل مختلفی برمی‌خورد که باید برای آن راه حلی پیدا کند. بنابراین شاید اساسی ترین نیاز هر مدیر داشتن اطلاعات و اخبار مختلف در زمینه فعالیتش و اساسی‌ترین مهارت هر مدیر پردازش اطلاعات و تصمیم‌گیری باشد. از دیدگاه مینتزبرک نقش‌های مدیریتی به ۳ دسته تقسیم می‌شوند که هر دسته وظیفه‌ای بر عهده دارد. از دید مینتزبرگ، نقش‌های مدیران به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند:

1⃣ نقش‌های متقابل شخصی:

#Interpersonal_Roles

#نقش‌_های_متقابل_شخصی به رفتارهایی از مدیر توجه دارند که به روابط شخص مدیر با دیگر افراد درون یا بیرون سازمان برمی‌گردد. این نقش‌ها، مستقیماً از اختیارات و جایگاه مدیران که با اداره سازمان‌ها مرتبط است، نشأت می‌گیرند. نقش‌های متقابل شخصی، به سه نقش عمده تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

نقش تشریفاتی (Figurehead)
رهبری (Leader)
رابط (Liaison)

2⃣ نقش‌های اطلاعاتی:

#Informational_Roles

#نقش‌_های_اطلاعاتی اساساً با فرایند پردازش اطلاعات لازم مدیران، ارتباط دارد. مدیر در تعامل با دیگران، خواه زیردستان وی باشند و خواه افراد بیرون از سازمان، مرکز اطلاعات سازمان خود تلقی می‌شود. در واقع بخش عظیمی از تمامی اطلاعات در اختیار وی قرار می‌گیرد. شاید وی هرچیزی را نداند، ولی بیش از تک‌تک اعضای سازمان و زیردستانش، اطلاعات دارد.

گیرنده اطلاعات (Monitor)
نشردهنده اطلاعات (Disseminator)
سخنگو (Spokesman)

3⃣ نقش‌های تصمیم‌گیری:

#Decisional_Roles

#نقش‌_های_تصمیم‌_گیری سومین دسته از نقش‌های مدیران است. اطلاعات به تنهایی، تمام آن چیزی نیست که سازمان‌ها برای تصمیم‌گیری نیاز دارند بلکه ورودی اساسی برای فرایند مهم تصمیم در سازمان تلقی می‌شود. چهار نقش ذیل، کنترل مدیران به‌عنوان تصمیم‌گیرنده در سازمان بر سیستم تدوین استراتژی را توصیف می‌کنند:

کارآفرینی (Enterpreneur)
آشوب‌زدایی (Disturbance Handler)
تخصیص‌دهنده منابع (Resource Allocator)
مذاکره‌کننده (Negotiator)

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل INQA بعنوان ابزاری جهت اندازه گیری میزان موفقیت راهبردهای سازمان #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل INQA بعنوان ابزاری جهت اندازه گیری میزان موفقیت راهبردهای سازمان

امروزه اکثر #بنگاه_های_اقتصادی توجه ویژه ای به مقوله کیفیت در توسعه کسب وکار سازمان به عنوان یک الزام غیر قابل اجتناب دارند لیکن این سوال مطرح می شود که چه سطحی از کیفیت مد نظر است ؟ و آیا کیفیت با تعاریفی همچون استانداردسازی کالا و خدمات حاصل می شود ؟ و آیا مدیریت کیفیت کالا و خدمات و در سطحی بالاتر تامین نسبی رضایت مشتری شرط لازم و کافی برای بقای سازمان و دستیابی به موفقیت پایدار در عرصه کسب و کار است ؟

تجارب #متخصصان_کیفیت و سازمان های موفق در سطح دنیا نشان داده است که امروزه کیفیت یک مقوله وسیع و متغییر است و عوامل متعددی در درون یک سازمان همچون نحوه مدیریت بنگاه ، به روزآوری فرآیندها در جهت انطباق با نیازمندی های جدید مشتریان ، مدیریت منابع سازمان به منظور تامین زیرساخت و منابع اولیه مناسب و افزایش کارآیی آن ها و ایجاد ارزش افزوده برای سهامداران ، شرکا، تامین کنندگان و جامعه و همچنین مدیریت منابع انسانی به عنوان ارزش مندترین دارایی سازمان که در عمل زنجیره تامین و تحقق کیفیت را در سازمان شکل می دهند نیز می بایست مورد توجه قرار گیرند.

از سوی دیگر #عوامل_محیطی متغییر و پیچیده ای نیز همچون شرایط اقتصادی و سیاسی و رفتار رقبا نیز سازمان را به این چالش وا می دارد که آیا سازمان شناخت مناسبی از سطح کیفیت مورد انتظار داشته است ؟ و آیا با وضعیت فعلی در آینده تضمینی در جهت حفظ بقای سازمان در عرصه کسب و کار وجود دارد ؟

از این روست که هر #سازمان بنا بر شرایطی که در آن فعالیت می نماید نیازمند راهبردهای ویژه ای است که بتواند مسیر حرکت سازمان را مشخص نموده و در بازه های متعدد به ارزیابی عملکرد خود در حوزه کیفیت بپردازد تا بتواند نقاط قوت و فرصت های بهبود داخل سازمان را مدیریت نموده و تمهیدات لازم جهت رویارویی با تهدیدات و فرصت ها را در محیط کسب و کار اتخاذ نماید.

در سال های اخیر در کشورهای مختلف بحث استفاده از الگوها و ابزارهایی که دیدگاه جامعی به مبحث کیفیت داشته و آنرا بصورت فراگیر در کلیه بخش های سازمان بکار گیرد رواج یافته است و مدل های مختلف #کیفیت و تعالی که از یک سو با تمرکز بر عوامل متعدد توانمندساز و تدوین راهبردهای مناسب در هر حوزه سازمان را به سوی دستیابی به کیفیت جامع رهنمون می سازند و از سوی دیگر با تمرکز بر نتایج کسب شده از آنها میزان موفقیت راهبردها در حوزه های مختلف کسب و کار را مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهند مورد استفاده قرار می گیرد .

در کشور ما نیز از سال 1382 مدل بنیاد اروپایی کیفیت (EFQM) به عنوان الگوی ارزیابی سازمان های ایرانی قرار گرفت که پس از عارضه یابی انجام شده با بهره گیری از تجارب برگزاری چهار دوره ارزیابی در قالب جایزه ملی کیفیت ایران و فضای کسب وکار کشور و سطح بلوغ کیفیت در بنگاه های اقتصادی کشور ، کمیته های تخصصی #جایزه_تصمیم به بازنگری مدل ارزیابی گرفته و با تمرکز بر دو محور مدیریت کیفیت محصول و موفقیت پایدار سازمان مدل جایزه ملی کیفیت ایران را با بهره گیری از دانش روز جهانی و به پشتوانه تجارب سازمان ها و متخصصان ایرانی بازنگری و تدوین نمود.

#مدل_جایزه_ملی_کیفیت_ایران (INQA) با تمرکز بر اصول هشتگانه مدیریت کیفیت و بر اساس استانداردهای پایه ای همچون ISO 9000 ، ISO 9001 و خصوصا ISO 9004 (ویرایش سال 2009) سعی بر آن دارد علاوه بر تمرکز بر زنجیره ارزش به عنوان نماد تحقق کیفیت فراگیر در سازمان تاثیر راهبردهای کلان در حوزه مدیریت کیفیت را در لایه های مختلف سازمان بررسی نموده و تاثیر آن را بر ایجاد ارزش افزوده در زنجیره ارزش محصولات و خدمات مورد ارزیابی قرار دهد تا میزان موفقیت راهبردها در عرصه کسب و کار و دستیابی به موفقیت پایدار نمایان گردند.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
اصول چهارده گانه مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
اصول چهارده گانه مدیریت

اصل اول مدیریت فایول – تقسیم کار:

#تقسیم_کار و تخصصی کردن کارها باعث می شود افراد بتوانند تجربه کسب کنند و کیفیت کار خود را بهبود دهند. به این ترتیب آنها با تمرکز بر کار خود به تدریج مهارت خود را خواهند افزود. و این منجر به افزایش بهره وری می شود .

اصل دوم مدیریت فایول – اختیار :

عبارتست از دادن حق دستور دادن و انجام فعالیتها به تشخیص خود فرد. که بستگی به خود شخص و موقعیت وی دارد و نباید بدون در نظر گرفتن میزان مسئولیت فرد در مورد آن #تصمیم_گیری شود.

اصل سوم مدیریت فایول – نظم و انضباط :

عبارتست از در نظر گرفتن نحوه #فرمانبرداری، فعالیت، رفتار و احترام بین کارمند و کارفرما که برای هر کاری ضروری است. این چیزی است که رهبران باید آن را از طریق یک ارتباط دو طرفه ایجاد کنند.

اصل چهارم مدیریت فایول – وحدت فرماندهی:

یک #کارمند فقط باید از یک مافوق دستور بگیرد. معمولا بهتر است که یک مافوق داشته باشید تا اینکه دستورهای دوگانه برای یک کارمند وجود داشته باشد.

اصل پنجم مدیریت فایول – وحدت هدف:

یک سرپرست، یک برنامه: یک #رهبر با یک هدف یاید یک گروه فعالیت ها را به یک هدف مشابه رهبری کند.

اصل ششم مدیریت فایول – تبعیت تمایلات شخصی از تمایلات گروهی:

تمایلات یک شخص یا یک گروه نباید بر تمایلات #سازمان غلبه داشته باشد.

اصل هفتم مدیریت فایول – پاداش کارکنان

نتایج (خوب یا بد) کارها باید بین کارکنان و کارفرما تقسیم شود. میزان پرداخت ها باید بر اساس ارزش کارمند برای سازمان و نیز عوامل مستقل از ارزش #کارمند باشد. مثلا بر اساس هزینه های زندگی، در دسترس بودن کارمند و شرایط عمومی سازمان.

اصل هشتم مدیریت فایول – تمرکز زایی (یا تمرکز زدایی)

هر کاری که باعث کاهش اهمیت نقش یک #کارمند در تصمیم گیری شود، تمرکز زایی و هر کاری که باعث افزایش اهمیت نقش وی در تصمیم گیری شود، تمرکز زدایی گفته می شود. در کلیه شرایط باید تعادلی بین این دو وضعیت وجود داشته باشد.

اصل نهم مدیریت فایول – زنجیره عددی

زنجیره ای از #مدیران از بالاترین رده تا پایین ترین رده را زنجیره عددی فرمان گویند. هر مدیر یک ارتباط در این زنجیر است که باید در این زنجیر ارتباط سالم و مناسب برقرار کنند. این زنجیره تنها وقتی قطع می شود که مقام بالایی تایید کند و یا نیاز به آن از بین برود.

اصل دهم مدیریت فایول – نظم و ترتیب

شاید اصل دهم از اصول #مدیریت_فایول را بتوان یکی از نکات مهم در میان اصول دانست، بطور ساده به معنای وجود یک مکان برای هر کس و هر کسی در جای خودش است. یک جا برای هر چیزی و هر چیزی سر جای خودش. هدف نظم و ترتیب جلوگیری از اتلاف است.

اصل یازدهم مدیریت فایول – انصاف

#عدالت و مهربانی دو عنصر مهمی است که ترکیب مناسبی از آنها برای مدیریت شرکت لازم است. برخورد مناسب با کارکنان برای رسیدن به این هدف لازم است.

اصل دوازدهم مدیریت فایول – ثبات افراد

کاهش میزان جابجایی ها منجر به #کارایی بیشتر و کاهش هزینه های تغییر نیروی انسانی می شود. امنیت شغلی و احساس امنیت برای شغل موجب افزایش کارایی افراد در سازمان می شود، ضمن آن که از تحمیل هزینه های بیهوده ی تغییر نیروی انسانی بر سازمان پیشگیری می کند.

اصل سیزدهم مدیریت فایول – ابتکار

افراد در هر سطحی باید برای ابراز و به کارگرفتن ایده های خود آزاد باشند. مدیری که به کارکنان زیردست خود اجازه می دهد ابتکارهای خود را به کار ببندند بسیار بالاتر از مدیری است که چنین اجازه ای به #زیردستان خود نمی دهد.

اصل چهاردم مدیریت فایول – روح صمیمیت و یگانگی

مدیر موظف است که #هماهنگی را ایجاد کرده و از وقوع مواردی که باعث از بین رفتن هماهنگی یکدستگی می شود جلوگیری کند.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
الزامات فرایندی و محتوایی شکل دهی استراتژی تحول دیجیتال

الزامات محتوایی شکل‌دهی استراتژی #تحول_دیجیتال، اصولی هستند که می‌بایست در بطن محتوایی استراتژی تحول دیجیتال در نظر گرفته شود. تمرکز بر تحول کسب‌وکار، تاثیرگذاری بر تمامی لایه‌های سازمان و رویکرد سازمان گستر و چتری سه الزام محتوایی شکل‌دهی استراتژی تحول دیجیتال هستند. استراتژی تحول دیجیتال متمرکز بر تحول کسب‌وکار است. این گزاره بدین معناست که استراتژی تحول دیجیتال در نهایت می‌بایست منجر به تغییرات شاخص‌های کلیدی عملکرد در سطح کسب‌وکار شود و هدف غایی آن تحول کسب و کار سازمان می‌باشد.

رویکرد #سازمان‌_گستر و چتری دلالت بر این موضوع دارد که استراتژی تحول دیجیتال مختص یک بخش خاص از سازمان نبوده و به صورت فراگیر تمامی بخش‌های آن را با توجه به شرایط و بلوغ تحت تاثیر قرار می‌دهد. تاثیرگذاری بر تمامی لایه‌ها نیز به این مورد تاکید می‌کند که نقطه تاثیر استراتژی تحول دیجیتال محدود به یک لایه خاص سازمان نیست و تمامی لایه‌های آن را از بالاترین سطح تا سطوح پایین و عملیاتی تحت تاثیر قرار می‌دهد.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
پنج قانون برای استراتژی تحول دیجیتال #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
پنج قانون برای استراتژی تحول دیجیتال

#بلاک_باستر و #کوداک، نمونه های معروف و پر تکرار از شرکت هایی هستند که به موج تحول دیجیتال بی توجه بودند و از صحنه کسب و کار کنار رفتند. اما موضوعی که کمتر به آن توجه شده، نحوه دیجیتالی سازی موفق شرکت های مستقر بازار در عصر دیجیتال است. شرکت هایی نظیر یونیلیور یا جان دییر، توانسته اند هسته خود را دیجیتالی کنند و این اتفاق در جریان های درآمدی و ارزش آفرینی این شرکت ها نمایان است.

اما این شرکت های موفق چه مواردی را در استراتژی سازمان خود در عصر دیجیتال (یا همان استراتژی دیجیتال) مورد توجه قرار دادند؟ موسسه بی سی جی (BCG) در سال ۲۰۱۹، در مقاله خود (لینک در انتها)، به ۵ مولفه مهم در تدوین #استراتژی_دیجیتال پرداخته است.

1⃣ تاثیر استراتژیک عصر دیجیتال بر زنجیره ارزش خود را ارزیابی کنید

#تحول_دیجیتال بدون توجه به محیط و اکوسیستم سازمان، بی معناست؛ با توجه به ذات فناوری های تحول آفرین که مدل های کسب و کاری شرکت ها را بر هم می زنند، یک سازمان مترصد تحول دیجیتال، می بایست علاوه بر اینکه تاثیر این تحولات محیطی را بر استراتژی های خود مورد پایش قرار داده و سناریوهای مختلف برای خود تدوین کنند، به سایر اجزای زنجیره ارزش خود نیز توجه نموده و تحولاتی که عصر دیجیتال بر آن ها خواهد گذشت و به تبع آن، تغییراتی را که باید در ازای این تحولات در کسب و کار خود ایجاد کند، مورد ارزیابی قرار دهد.

به گفته بی سی جی، نکته اصلی در این اصل، آن است که ذهن خود را روی تمام سناریو ها باز نگه دارید. از بین رفتن کسب و کار و منقرض شدن مدل کسب و کار فعلی شما نیز یکی از این سناریوهاست. اما همیشه این سناریو ها تلخ و تاریک نخواهند بود. برای مثال، پیتزا دومینو هیچ گاه نمی تواند پیتزا را با فناوری جایگزین کند، اما می تواند فرایند های پشتیبان ارزش اصلی خود را با #فناوری_بهینه سازد.

2⃣ چشم‌انداز دیجیتال را بلندپروازانه ترسیم کنید

سازمان هایی در #عصر_دیجیتال موفق هستند که برای اهداف بلند برنامه ریزی می کنند. در عصر دیجیتال، فرصت های موجود آنقدر متنوع هستند که با استراتژی صحیح و ایجاد اکوسیستم همگام، یک سازمان می تواند به پیشروی بی رقیب یک حوزه دیجیتال تبدیل شود.

به گفته بی سی جی، استراتژی های دیجیتال غالبا به دلیل دست کم گرفتن سازمان شکست می خورند تا اینکه به خاطر بلند پروازی از ریل خارج شوند. در نظر داشته باشید که استراتژی دیجیتال در اکثر مواقع، نیازمند برنامه ریزی و تعیین راهبرد برای #اکوسیستم سازمان شما نیز خواهد بود.

3⃣ روی یوزکیس‌های ارزش‌آفرین، آزمون و خطا کنید

با توجه به گستره #تحول_دیجیتال، راهبران این حوزه تمایل دارند در برنامه ریزی برای این طرح، پروژه های متعدد در نظر داشته باشند، اما به عقیده بی سی جی، بهترین رویکرد، انتخاب ۲ تا ۳ یوزکیس برای بررسی و پیاده سازی در راستای ارتقای بهره وری سازمان یا ارزش آفرینی برای ذی نفعان است.

برای مثال، یونیلیور برای برنامه #تحول_دیجیتال، برنامه ای برای تحول همه حوزه های کسب و کاری خود نداشت، اما یکی از اولویت های اصلی که بسیاری از منابع سازمانی را در این زمینه هزینه کرده است، موضوع بازاریابی داده محور برای این شرکت می باشد.

در سال ۲۰۲۰، این شرکت برای برنامه های #بازاریابی خود، از دیتابیسی با ۱.۵ ترابایت داده استفاده کرده است. در انتخاب این یوزکیسها، نقشه سفر مشتری و نقاط ناخوشایند آن ها را در نظر داشته باشید. استراتژی دیجیتالی که مشتری محور نباشد، استراتژی دیجیتال نیست!

4⃣ قابلیت‌های دیجیتال (چه فنی و چه فرهنگی) در سازمان ایجاد کنید

استعاره پر تکرار برای #تحول_دیجیتال، تعویض چرخ ماشین، در حال حرکت است. در پروژه های این حوزه، نمی توان انتظار داشت که تمام فعالیت های سازمان متوقف شده تا یک سازمان جدید متولد شد.

به همین دلیل باید در نظر داشت که قابلیت های فنی و غیر فنی، بتوانند علاوه بر ایجاد فانکشن های جدید در سازمان، به سازوکارها و فرایند های موجود در #سازمان کمک کنند که مراحل گذار را طی کنند.

#تحول سفری بلند مدت است و اقدامات فرهنگی و انسانی در سازمان، از مقوله های حیاتی برای تحول دیجیتال هستند که بسیار هم زمان بر خواهند بود.

5⃣ فعالیت‌های تحول دیجیتال را فعالانه مدیریت و پایش کنید

به هر میزان که سفر #تحول_دیجیتال سازمان شما به جلو حرکت می کند، ایجاد یک نقطه مرکزی برای ارکستراسیون و هماهنگی تمامی جوانب سازمان، اهمیت بالاتری پیدا می کند.

سازوکارهای #حکمرانی_دیجیتال (نظیر کمیته های تحول دیجیتال یا مدیر ارشد دیجیتال) از موضوعاتی اساسی در تحول دیجیتال سازمان هستند که باید به آن ها توجه شود. حفظ ضرب آهنگ در تحول دیجیتال به دلیل پیچیدگی و ابهام زیاد آن، بسیار ضروری خواهد بود.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
رویکرد دیجیتالی سازی فرایندهای سازمان

برای بررسی نیازمندی #تحول_دیجیتال در یک سازمان یا صنعت، روش های متعددی با توجه به اعلام نیاز سازمان یا راهکارهای ممکن برای گذر از چالش‌ها و بهبود حوزه های مختلف کسب و کار قابل تصور است.

نمودار فرایند بررسی یک #سازمان و ارزیابی آمادگی آن در پذیرش تحول دیجیتال با تمرکز بر فرایندها را نمایش می‌دهد که می‌تواند به عنوان یک متدولوژی در کسب و کارهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
حوزه های جذابیت برانگیز رهبری مبتنی بر قدرت نرم و مصادیق آن ها

سبک‌ها در دنیای تجارت امروز اهمیت بسیاری دارند. امروزه سازمان‌ها به افرادی نیاز دارند که سبک های #رهبری را بشناسند و بتوانند عملکرد منحصر به‌ فردی در سازمان از خود نشان دهند. در گذشته رهبران باید توانمندی‌های مختلفی کسب می‌کردند و اهمیتی نداشت چه سبکی را انتخاب می‌کنند. حتی انواع سبک رهبری هم به درستی تعریف نشده بود و رهبران معمولا از روش خودکامگی پیش می‌رفتند و همه را مطیع می‌خواستند.

روش گذشته برای کسب و کارهای امروزی کاربردی ندارد. سازمان‌های امروزی نیروهای متخصصی دارند که به رفتار مدیران و راهبران سازمان اهمیت بسیاری می‌دهند. کار تیمی حرف اول را می‌زند و دیگر کارمندان فقط برای انجام کارها نیستند؛ آن‌ها عضو زنده‌ای از سازمانشان هستند که باید به روش درست هدایت شوند تا به شکوفایی فردی برسند و به دنبال آن باعث موفقیت تیم شوند. به همین دلیل است که سبک های رهبری در مدیریت تعریف می‌شود. شناخت این سبک‌ها به شما کمک می‌کند مسیر خود را انتخاب کنید و یک رهبر منحصر به فرد برای #سازمان خود باشید.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
تعیین اهداف عملکرد استراتژی های تدوین شده #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تعیین اهداف عملکرد استراتژی های تدوین شده

برای آنکه #اهداف_عملکرد موثر باشند باید با اهداف بلندمدت سازگار باشند، با استراتژی مرتبط باشند و با فعالیت ها و مسئولیت های اعضای سازمانی مختلف ارتباط داشته باشد. اهداف شرکت باید قابل اجرا باشد.

یکی از مشکلات اصلی دیدگاه ذینفعان، مشکل تفسیر هدف تعقیب منافع تمام ذینفعان است. حتی هدف دقیق ترِ حداکثرسازی ارزش بنگاه می تواند خارج از مجموعه اجرایی، اهمیت کمتری داشته باشد. اهداف گسترده شرکت باید به اهداف خاصی تبدیل شود که برای مدیران پایینی #سازمان معنادار باشد.

نکته کلیدی، تعیین #اهداف_عملکردی است که با متغیرهای مورد استفاده مدیران مختلف برای اعمال نفوذ همخوانی داشته باشد. بنابراین، تعیین هدف کلی حداکثرسازی ارزش بنگاه می تواند برای مدیرعامل منطقی باشد.

برای مدیر ارشد عملیاتی و #سرپرستان بخش ها، تعیین اهداف مالی خاص تر منطقی است (نظیر حداکثرسازی ROCE در دارایی های موجود و سرمایه گذاری در پروژه هایی که نرخ بازده آن ها از هزینه سرمایه بیشتر باشد).

#عملکرد استراتژی های تدوین شده تا حد زیادی وابسته به اعمال نفوذ افکار مدیران در پیاده سازی آنها و نگرش آنها در تصمیمات استراتژیک است و بسیار باید برای همسویی نگرش سازمان و کارکنان برای اجرای درست این استراتژیها دقت نظر داشت.

اهداف عملیاتی خاص تر برای مدیران وظیفه ای، بخشی و واحدی ارجحیت دارد. بنابراین در یک شرکت خرده فروشی، مدیران فروشگاه می توانند با توجه به فروش در هر فوت مربع و حاشیه سود، اهداف را تعیین کنند.

ممکن است لازم باشد که مدیران انبار به #سطوح_اهداف گردش موجودی دست پیدا کنند. ممکن است لازم باشد که مدیران خرید، هزینه کالاهای خریداری شده را به عنوان درصدی از درآمد فروش کاهش بدهند. ممکن است لازم باشد که مدیر ارشد مالی، میانگین هزینه سرمایه را به حداقل برساند و توازن نقدی را کاهش بدهد.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدل رشد سریع سازمانی از طریق افزایش سرعت تغییرات

یکی از ویژگی‌هایی که در یک #سازمان با رشد سریع ایجاد می‌شود، افزایش سرعت تغییرات است. این تغییرات، با سرعت بالا در ابعاد ساختاری، سیستمی و مهارتی قابل رصد است. در این حالت، ساختار سازمان متناسب با نرخ بالای جذب افراد به طور مستمر در حال تغییر است.

یکی از ویژگی‌هایی که در یک سازمان با رشد سریع ایجاد می‌شود، افزایش سرعت #تغییرات است. این تغییرات، با سرعت بالا در ابعاد ساختاری، سیستمی و مهارتی قابل رصد است. در این حالت، ساختار سازمان متناسب با نرخ بالای جذب افراد به طور مستمر در حال تغییر است.

#چشم‌_انداز سازمان برای مواجهه با مسائل مرتبط با رشد سریع خود، بر مشارکت همه سرمایه‌های انسانی سازمان بنا شده است. استراتژی این سازمان مبتنی بر چابک‌سازی فرایندها با رویکرد داده محور ی و طراحی و توسعه پلتفرم‌ها است تا تیم‌ها بتوانند تصمیمات بهتری در راستای ایجاد محیط کاری پویا برای همه سرمایه‌های انسانی ایجاد کنند.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدل کوه یخ سازمان موفق

#موفقیت، یک هدف خاص است که هر سازمانی برای رسیدن به آن، از هیچ تلاشی دریغ نمی کند. سازمان موفق، سازمانی است که در یک دوره ی زمانی بلند مدت، توانسته باشد همسو با تغییرات، واکنش های مناسبی به آن ها دهد و با ایجاد یک ساختار منسجم و ایده آل، در راه نیل به اهداف خود، به نتایج موفق آمیز برسد.

در راه رسیدن به موفقیت، سازمان ها موانع زیادی را بر سر راه خود می بینند که اتخاذ استراتژی مهم در این برهه زمانی، بسیار حیاتی می باشد. حال در ادامه می خواهیم چندین سوال مهم را بررسی کنیم. موفقیت سازمان ها در مقیاس های بزرگتر، چه دستاوردی را به ارمغان می آورد. عوامل موفقیت این سازمان ها چه می باشد. چگونه باید برای رسیدن به یک #سازمان_موفق تلاش کنیم.

#پایگاه_جامع_مدیریار
#مدل_کوه_یخ_سازمان

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
وظایف مدیر ارشد تحول دیجیتال در سازمان #تحول_دیجیتال #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
وظایف مدیر ارشد تحول دیجیتال در سازمان

هر سازمان بسته به نیازها و داشته‌هایش، تعریفی عملیاتی برای تحول دیجیتال مطرح ساخته است. این موضوع منجر به آن شده تا تنوع استراتژی‌های سازمان در قبال تحول دیجیتال افزایش‌یافته و به تبع آن، وظائف مدیر ارشد دیجیتال، به عنوان راهبر تحول دیجیتال سازمان، نیز بسته به انتظار سازمان از روندهای #تحول‌_آفرین تغییر کند.

تنوع کارکردها و فعالیت‌هایی که از مدیر ارشد دیجیتال در سازمان‌های مختلف (چه از نظر صنعت آن‌ها و چه از نظر اندازه آن‌ها) منجر به آن شده تا تنوع این مسئولیت استراتژیک، نسبت به شرح وظائف سایر مدیران ارشد #سازمان، بسیار بالاتر باشد.

با توجه به بررسی های انجام گرفته از ادبیات موضوع در پایگاه های آکادمیک، 3 دسته بندی کلان برای مدیر ارشد #دیجیتال در نظر گرفته شد که هر کدام شامل چندین وظیفه کلان و خرد می باشد. این دسته بندی کلان عبارتند از:

🔴 طرح ریزی و هدایت تحول دیجیتال

مدیریت نوآوری
راهبری تحول دیجیتال
مدیریت تعامل با ذینفعان
بازآفرینی مدل کسب و کار
تحقیق و توسعه تحول دیجیتال

🔴 هماهنگی و همنواسازی اقدامات تحول دیجیتال

همراهی سازمانی
تحول فرهنگ سازمانی
تحول در دستاوردها و ازش آفرینی
هماهنگی با مدیریت ارشد بازاریابی
هماهنگی با مدیرت ارشد منابع انسانی
هماهنگی با مدیریت ارشد فناوری اطلاعات

🔴 پایش محیطی و شبکه سازی اکوسیستم تحول دیجیتال

شبکه سازی
نظارت و تعامل محیطی

#تحول_دیجیتال
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
ارزش ها و منافع تحول دیجیتال در سازمان #تحول_دیجیتال #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ارزش ها و منافع تحول دیجیتال در سازمان

تحول دیجیتال، تغییری شگرف در عملکرد یک #سازمان و یا یک کشور با محوریت فناوری‌های تحول‌آفرین است. اینترنت اشیا، رایانش ابری، اپلیکیشن‌های موبایل، رسانه‌های اجتماعی، واقعیت مجازی و افزوده، تحلیل‌گری داده، هوش مصنوعی و بلاک‌چین از مهم‌ترین انواعِ فناوری‌های تحول‌آفرین هستند. تأکید می‌کنم تحول دیجیتال به معنی استفاده تزئینی و مدگرایانه از فناوری‌های نامبرده نیست، بلکه زمانی می‌توانیم مدعی تحول دیجیتالی شویم که این فناوری‌ها، مدل‌های کسب‌وکار، تجربه‌های ذی‌نفعان (مانند مشتریان و کارکنان در سطح سازمانی و شهروندان در سطح ملی) و فرایندهای عملیاتی ما را به نحو مطلوبی زیر و رو کرده باشند.

#تحول_دیجیتال سازمانی به معنای ساخت سازمانی در تراز عصر دیجیتال می‌باشد. به بیان دیگر تحول دیجیتال سازمانی یعنی ایجاد قابلیت‌های سازمانی جدید که بتواند موفقیت سازمان را در عصر دیجیتال تضمین نماید. اگر این تعریف را مبنای کار قرار دهیم دیگر دچار این خطای راهبردی نمی‌شویم که تحول دیجیتالی را معادل با فناوری اطلاعات بدانیم. گستره تحول دیجیتال کل سازمان است، جایی که باید با به‌کارگیری فناوری‌های تحول‌آفرین کلیه ابعاد سازمان را در عصر دیجیتال بازتعریف نمود.


#تحول_دیجیتال
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریت آرام
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

جهان امروز پر از هیاهو، استرس، اضطراب و سر و صداست. در این بین زمانی که وارد فضای سازمانی خصوصاً مجموعه هایی از جنس صنعت و تولید می شویم این فشار ذهنی و کاری که #آرامش انسان را به مخاطره می اندازد چندین برابر می شود. اما آدمی برای بهره مندی از توان کار و تلاش و ارائه محصول و خدمت مناسب نیازمند «تمرکز و آرامش» است.

سازمان به عنوان یک #سیستم_اجتماعی همگانی برای تداوم و بقا نیازمند آرامش همه جانبه در کلیه ی اعضاست. حال این سؤال مطرح می شود که مدیران باید چگونه این آرامش را در سازمان نهادینه سازند؟ ویا مدیریت آرام چگونه تعبیر می شود؟ «مدیریت آرام» در رابطه با اندیشه ای است که ریشه در تجربه دارد. طبق آموزه های علمی و اخلاقی آرامش در زندگی و کار (و به طبع آن در مدیریت) در قالب واژه هایی نظیر؛ حق، صبر، عدل، درایت، اعتماد و آگاهی تعریف می شود.

هدایت و رهبری از مبانی مهم سازمان و #مدیریت هستند که اهمیت آن ها به دلیل اثرگذاری وسیعی است که در بهره وری سازمانی دارد. بدین مفهوم که اینان مفاهیمی هستند که بخش اساسی از سازمان و مدیریت را تشکیل داده اند و مورد احترام همگان هستند. در میان انواع مدیریت ها ، «مدیریت آرام» گزینه ای است که آرامش و بهره وری و توسعه سازمانی را به صورت همزمان به دنبال دارد.

مدیریت آرام لازمه ی آرامش سازمان

#هارولد_کونتز، مدیریت را مهمترین زمینه فعالیتی انسان می‌داند و بر این باور است که وظیفه اصلی مدیران در همه سطوح و همه نهادهای اجتماعی، این است که محیطی را طراحی، ایجاد و نگهداری کنند که اعضای سازمان بتوانند با فعالیت و همکاری گروهی در آن، به هدف های معین خود دست یابند.

برای ایجاد آرامش در سازمان نیازمند #مدیریت_آرام و بهره گیری از اصول آن هستیم. «هنری مینتزبرگ» چهار راهکار اساسی زیر را برای مدیریت آرام مطرح می سازد:

1⃣ الهام دهی (Inspiring):

#مدیران_آرام به افراد خود اختیار نمی دهند زیرا اختیار داشتن امری مسلم است بلکه آنها به افراد خود الهام می بخشند. آنها شرایطی را بوجود می آورند که باعث پروراندن صداقت و بروز تواناییهای آنان باشد. مدیران آرام اتحاد فرهنگی بین افراد خود را تقویت می کنند ، البته نه به صورتی که به آنها به عنوان«منابع انسانی» مجزا نگریسته شود بلکه آنها همگی اعضای محترم یک جامعه همبسته و منسجم می باشند هنگامی که به افراد اعتماد شود نیازی به اختیار دادن به آنها نیست .

2⃣ اهمیت دادن (Caring):

مديران آرام #سازمان خود را دوست دارند. آن ها مشکلات را همانند جراحان جدا نمي کنند که دور بيندازند، بلکه وقت بيشتري را صرف جلوگيري از بروز آنها مي کنند و مديران هوشيار به خوبي مي دانند که چه زماني و چگونه با مشکلات برخورد کنند.به عبارتي اين بيشتر شبيه داروهاي هوميوپاتي است؛ تجويز کم دارو براي تحريک سيستم بدن براي درمان خود و يا اينکه درست مانند بهترين نوع مراقبت است ، مراقبتي تدريجي که به تنهايي به درمان مي‌انجامد.

3⃣ القا کردن (Infusing):

#مديريت_آرام، در رابطه با القاست، تغييري که آرام آرام و پيوسته و عميق از ريشه رسوخ مي کند و همه، به جاي پذيرش اجباري اين تغييرات، اين مسئوليت را مي پذيرند که تغييراتي جدي را به انجام برسانند.اين بدان معنا نيست که بايد همه چيز را تغيير دهيم که در واقع همان هرج و مرج است، بلکه بدان معنا است که تنها چيزهايي را که نياز به تغيير و تحول دارند بايد تغيير داد در حالي که اکثر چيزها را بايد ثابت نگه داشت و به همان صورت حفظ کرد. اين را مي توانیم بهبود مستمر طبيعي نامگذاري کنيم.

4⃣ آغاز کردن (Initiating):

#مدیریت باید از پایین به سمت بالا به حرکت در آید و هرگز پایه و اساس خود را فراموش نکند.در عمل باید از " کف " یعنی درست ، جایی که علم استراتژی ممکن است مارا گمراه کند، آغاز کرد .چنین مدیریتی با زندگی روزمره سازمان می آمیزد ، بطوریکه همه افراد با استوار نگهداشتن پاهای خود بر روی زمین بتوانند نو آوریهای چشمگیر و قابل ملاحظه ای را پیگیری نمایند و سپس بتوانند این نوآوری ها را با مدیرانی که با آنها در تماس هستند پشتیبانی نمایند و این روند را از طریق استراتژی هایی قدرتمند ، فعال کرده و مشوق آن باشند.

برای تحقق #مدیریت_آرام در بخش مدیریت و صنعت باید نظام تصمیم گیری سازمانی بتواند مدیریت احساسات اعضا را به نحو شایسته ای انجام دهد تا ذهن آرام و خلاق عناصر سازمانی شکل گیرد و با اصلاحات ساختاری، تنظیم چشم انداز مناسب و آموزش های مستمر این آرامش را در تفکر و عمل در سازمان ایجاد نماید.

🔺منبع: #فصلنامه_تخصصی_کابین،
🔻تابستان ۱۴۰۳، شماره ۸

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
شش نوع اصلی تعارض سازمانی #تعارض_سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
شش نوع اصلی تعارض سازمانی

1⃣ #تعارض_وظیفه:

تعارض وظیفه به محتوا و هدف کار مربوط می شود. تعارض وظیفه، بر اهداف و وظایفی که کارکنان برای رسیدن به آن تلاش می کنند تاثیر می گذارد. این نوع از تعارض، بر اساس تفاوت در بینش، قصد و انتظارات کیفیت باشد. تمرکز و هدایت هر تعارض وظیفه ای ضروری است تا این تفاوت ها به صورت مشارکتی درآیند و منجر به بهبود در مسیر و انجام وظایف فعلی و آینده شوند. تبدیل تعارض به #رقابت دوستانه ممکن است یکی از راه های گرفتن بهترین ها از هر دو طرف باشد.

2⃣ #تعارض_نقش_سازمانی:

#تعارض پیرامون نقش ها و مسئولیت ها به ویژه در طول و یا بلافاصله پس از تغییر سازمانی، به ویژه بازطراحی ساختار سازمانی، رایج است. کارکنان سازمان، ممکن است در مورد اینکه چه کسی مسئول کدام تصمیمات و خروجی ها است بلاتکلیف باشند.

3⃣ #تعارض_فرایندها:

این نوع از #تعارض، به نحوه انجام کارها در سازمان مربوط می شود. این شکل از تعارض، حول فرایندها، رویه ها، مراحل یا روش های مورد استفاده برای رسیدن به اهداف سازمان، متمرکز است. ممکن است یک نفر بخواهد قدم های زیادی را از قبل، برنامه ریزی کند در حالی که دیگران ممکن است دوست داشته باشند برای شروع به یک باره با سر شیرجه بزنند. این تفاوت ها در رویکردها یا فرایندها می تواند منجر به قطع ارتباط و در نهایت تعارض شود. مدیریت تعارض بصورت موثر، در رویکردهای فرایندی، اغلب منجر به بهبود روش انجام کارها در سازمان می شود.

4⃣ #تعارض_جهت_دار:

تعارض جهت دار، زمانی به وجود می آید که سازمان ها مجبور می شوند در استراتژی های خود تجدید نظر کنند و بر فعالیت های کوتاه مدت تمرکز کنند، بعنوان مثال در شرایط رکود اقتصادی ممکن است سازمان ها اقدام به تغییر جهت کنند.در اینصورت کارکنان، ممکن است ندانند که چگونه نیازهای بلندمدت را در مقابل نیازهای کوتاه مدت اولویت بندی کنند، یا ممکن است یک دپارتمان بر روی کارهای کوتاه مدت تمرکز کند، در حالیکه دیگری بطور #استراتژیک عمل کند.

5⃣ #تعارض_بیرونی:

تعارض بیرونی، زمانی به وجود می آید که فشارهای مشتریان یا سایر ذینفعان بر تصمیمات داخلی تاثیر بگذارد. چالش‌های اقتصادی اخیر، سازمان‌ها را مجبور به تعدیل و انطباق کرده است. برای مثال، برخی سازمان ها ممکن است قیمت‌ها را کاهش دهند و در عین حال، مجبور خواهند بود، بر اثر فشار رقابت در بازار (که یک عامل بیرونی است)، خدمات خود را با کیفیت تر به مشتریان شان، ارائه دهند. در اینصورت، کارکنان فروش و یا خدمات مشتریان که معمولاً بدنبال برآورده کردن نیازهای مشتریان هستند، ممکن است با عملیات های داخلی مربوط به تولید، در #تعارض باشند.

6⃣ #تعارض_رابطه:

تعارض رابطه، بر روابط بین فردی در #سازمان تمرکز دارد. این نوع از تعارض بطور مستقیم مربوط به افراد است که ناشی از تفاوت نقش ها و یا تفاوت های شخصیتی است. این تعارض، می تواند به تمام جنبه های مختلف یک سازمان سرایت کرده و به آن آسیب برساند. تعارض رابطه می تواند به سرعت تمام توجه مدیران ارشد را به خود اختصاص دهد و انرژی زیادی را هدر می دهد.


#تعارض_سازمانی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
ریشه اصلی تعارضات بین فردی

عمده موارد #تعارض_سازمانی حاصل تعارضات بین فردی هستند. این نوع از تعارض میان دو یا چند همکار شکل می‌گیرد و ناشی از دلایل متعددی ازجمله تفاوت در شخصیت، سبک کار و سابقه شخصی است.

هر فرد در #سازمان روش خاصی را برای دستیابی به اهداف سازمانی به رسمیت می‌شناسد که با نظر و روش دیگران متفاوت است. گاهی نیز ریشه تعارض در اختلاف بر سر انتخاب خود هدف سازمانی است.

چهار ریشه اصلی شکل‌گیری #تعارضات بین فردی عبارتند از:

تفاوت‌های شخصی؛
نبودِ اطلاعات؛
ناسازگاری نقش‌ها؛
استرس محیطی.

#تعارض_سازمانی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
فعالیت ها و اصول ۱۴ گانه مدیریتی هنری فایول #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
فعالیت ها و اصول ۱۴ گانه مدیریتی هنری فایول

🔴 #فعالیت_های_مدیریت

#هنری_فایول کل سازمان را در قالب پیکره ای واحد تصور می کرد و فعالیت های آن را به شش دسته قابل تقسیم می دانست:

1⃣ فنی و تولیدی
2⃣ بازرگانی و مبادله
3⃣ مالی و بهینه سازی مصرف
4⃣ ایمنی و حفاظت از اموال و افراد
5⃣ حسابداری و تعیین وضیت مالی
6⃣ وظایف مدیریتی

🔴 #اصول_مدیریت

تئوری‌ها در اصول ۱۴ گانه مدیریتی فایول در اوایل قرن بیستم بسیار موثر و تاثیرگذار بودند. این اصول ۱۴ گانه از مهم‌ترین مفاهیم مدیریتی به شمار می‌آیند و مسائلی هستند که یک مدیر به دانستن آن‌ها نیاز دارد:

🔺اصل اول:
🔻تقسیم کار


#تقسیم_کار و تخصصی کردن کارها سبب می‌شود تا افراد بتوانند تجربه کسب کنند و به تدریج کیفیت کار خود را بهبود بخشند. این امر بهره‌ وری را افزایش خواهد داد.

🔺اصل دوم:
🔻اختیار

واگذاری حق دستور دادن و انجام فعالیت‌ها به تشخیص خود فرد. این امر بستگی به خود شخص و موقعیت او دارد و نباید بدون در نظر گرفتن میزان #مسوولیت او، در این باره تصمیم‌گیری کرد.

🔺اصل سوم:
🔻نظم و انضباط


شیوه فرمانبرداری، فعالیت، رفتار و احترام بین کارمند و #کارفرما برای هر کاری ضروری است و رهبران باید آن را با یک ارتباط دو طرفه ایجاد نمایند.

🔺اصل چهارم:
🔻وحدت فرماندهی


یک #کارمند باید تنها از یک مافوق دستور بگیرد تا از گرفتن دستورهای دوگانه پرهیز شود.

🔺اصل پنجم:
🔻وحدت هدف


یک #رهبر با یک هدف مشخص باید یک گروه فعالیت را به یک هدف مشابه رهبری کند.

🔺اصل ششم:
🔻تبعیت تمایلات شخصی از تمایلات گروهی


نباید تمایلات یک شخص یا یک گروه بر تمایلات #سازمان غلبه داشته باشد.

🔺اصل هفتم:
🔻پاداش کارکنان

نتایج کارها (خوب یا بد) باید بین #کارکنان و کارفرما تقسیم شوند. میزان پرداخت‌ها باید براساس ارزش کارمند برای سازمان به اضافه عوامل مستقل از آن باشد؛ مثلا بر اساس هزینه‌های زندگی، در دسترس بودن کارمند و شرایط عمومی سازمان.

🔺اصل هشتم:
🔻تمرکززایی و تمرکززدایی

باید بین #تمرکززایی (کاهش اهمیت نقش کارمند در تصمیم‌گیری) و تمرکززدایی (افزایش اهمیت نقش کارمند در تصمیم‌گیری) تعادل وجود داشته باشد.

🔺اصل نهم:
🔻زنجیره عددی


به زنجیره‌ای از مدیران، از بالاترین رده تا پایین‌ترین رده، #زنجیره_عددی فرمان می‌گویند. هر مدیر یک ارتباط در این زنجیر است و باید در این زنجیر ارتباط سالم و مناسب برقرار باشد. این زنجیر تنها زمانی قطع می‌شود که مقام بالایی تاییید کند یا نیاز به آن از بین برود.

🔺اصل دهم:
🔻نظم و ترتیب


به معنای وجود یک مکان برای هر کس و هر کسی در جای خود است. هدف #نظم و ترتیب جلوگیری از اتلاف است.

🔺اصل یازدهم:
🔻انصاف


#عدالت و مهربانی دو عنصر مهم برای مدیریت هستند. برخورد مناسب با کارمندان لازمه ی رسیدن به این هدف است.

🔺اصل دوازدهم:
🔻ثبات افراد


کاهش میزان جابه‌جایی‌ها منجر به کارایی بیش‌تر و کاهش هزینه‌های تغییر نیروی انسانی می‌شود. امنیت شغلی و احساس امنیت برای شغل موجب افزایش کارایی افراد در سازمان می‌شود، ضمن آن‌که از تحمیل هزینه‌های بیهوده تغییر #نیروی_انسانی بر سازمان پیشگیری می‌کند.

🔺اصل سیزدهم:
🔻ابتکار


افراد در هر سطحی باید برای ابزار و به کار گرفتن ایده‌های خود آزاد باشند. جایگاه مدیری که به کارمندان خود اجازه ی #ابتکار عمل می‌دهد بالاتر از مدیری است که این اجازه را از زیردستان خود می‌گیرد.

🔺اصل چهاردهم:
🔻روح صمیمیت و یگانگی


مدیر باید هماهنگی ایجاد کند و از بروز مواردی که #هماهنگی و یک دستی را از بین می‌برند، جلوگیری کند.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل هرم ارزیابی عملکرد #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل هرم ارزیابی عملکرد

#مدل_هرم_عملکرد، توسط لینچ و کراس(۱۹۹۱) توسعه یافته، و شامل یک سلسله مراتب از اقدامات مالی و غیر مالی است. هدف هرم عملکرد ایجاد ارتباط بین استراتژی سازمان و عملیات آن است. این سیستم ارزیابی عملکرد شامل چهار سطح از اهداف است که بیان‌کننده اثربخشی سازمان و کارایی داخلی آن است.

در واقع این #چارچوب تفاوت بین شاخص‌هایی را که به گروه‌های خارج سازمان توجه دارند(مانند رضایت مشتریان، کیفیت و تحویل به موقع) و شاخص‌های داخلی کسب و کار (نظیر بهره‌وری، سیکل زمانی و اتلافات) آشکار می‌سازد.

چهار شاخص کلیدی #هرم_عملکرد (کیفیت، تحویل، سیکل کاری و اتلاف‌ها) در واحدها و مراکز کاری و به شکل روزانه استفاده می‌شوند. مهمترین نقطه قوت هرم عملکرد تلاش آن برای یکپارچه‌سازی اهداف سازمان با شاخص‌های عملکرد عملیاتی است.

همانطور كه شكل ‏نشان می‌دهد جهت دستیابی به #چشم_انداز سازمان، می‌توان اقدامات زیر را بصورت آبشاری سطح بندی نمود.

سطح ۱: در سطح بالای هرم چشم انداز یا ماموریت #سازمان قراردارد که از طریق آن سازمان توصیف می‌کند که چگونه موفقیت‌های بلندمدت و مزیت رقابتی را به دست خواهد آورد.

سطح ۲: این سطح بر دستیابی به CSF‌ها(عوامل بحرانی موفقیت) از نظر معیارهای مرتبط با #بازار و معیارهای مالی تمرکز دارد. موفقیت‌های بازاریابی و مالی، تمرکز اولیه برای دستیابی به چشم انداز سازمانی است.

سطح ۳: استراتژی‌های #بازاریابی و مالی تعیین‌شده در سطح ۲، باید با دستیابی به رضایت مشتری، افزایش انعطاف‌پذیری و بهره‌وری بالا در سطح بعدی مرتبط باشند. این‌ها، نیروهای هدایت‌کننده‌ای هستند که محرک اهداف استراتژیک سازمان می‌باشند.

سطح ۴: وضعیت سطح سه( نیروی محرک) می‌تواند با استفاده از شاخص‌های وظیفه‌ای سطح پایین‌تر مانند #کیفیت، تحویل به موقع، زمان و ضایعات پایش شوند.

سمت چپ هرم شامل معیارهای است که تمرکز خارجی دارند و عمدتاً غیر مالی هستند. معیارهای سمت راست بر کارآیی داخلی سازمان تمرکز دارند و عمدتاً #مالی هستند. یکی از نقاط ضعف هرم عملکرد این است که تمایل به تمرکز بر روی دو گروه ذی نفعان یعنی سهامداران و مشتریان دارد. البته لازم است اين اطمینان حاصل شود که این مدل سایر ذی نفعان را نیز شامل شود.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar