📔 #سرسختی
✍ #آنجلا_داکورث
پدرم اعتقاد داشت نه تنها من بلکه خواهر و برادم هم نابغه نیستند و نابغه هم نخواهیم شد. همیشه نگران بود که نقص هوشی ما محدودیت ایجاد کند اما من جایزه #مک_آرتور که جایزه نبوغ نامیده میشود را کسب کردم. کسی که بارها به او گفته شده بود نابغه نیستی در نهایت برنده جایزه نبوغ شد. چیزی که به دست می آوریم به اشتیاق و پشتکار ما بستگی دارد. دوست ندارم فقط شغلی داشته باشم! میخواهم یک کار داشته باشم. در بلندمدت سرسختی بیشتر از استعداد اهمیت دارد.
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ #آنجلا_داکورث
پدرم اعتقاد داشت نه تنها من بلکه خواهر و برادم هم نابغه نیستند و نابغه هم نخواهیم شد. همیشه نگران بود که نقص هوشی ما محدودیت ایجاد کند اما من جایزه #مک_آرتور که جایزه نبوغ نامیده میشود را کسب کردم. کسی که بارها به او گفته شده بود نابغه نیستی در نهایت برنده جایزه نبوغ شد. چیزی که به دست می آوریم به اشتیاق و پشتکار ما بستگی دارد. دوست ندارم فقط شغلی داشته باشم! میخواهم یک کار داشته باشم. در بلندمدت سرسختی بیشتر از استعداد اهمیت دارد.
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
📔 #سرسختی ✍ #آنجلا_داکورث پدرم اعتقاد داشت نه تنها من بلکه خواهر و برادم هم نابغه نیستند و نابغه هم نخواهیم شد. همیشه نگران بود که نقص هوشی ما محدودیت ایجاد کند اما من جایزه #مک_آرتور که جایزه نبوغ نامیده میشود را کسب کردم. کسی که بارها به او گفته شده بود…
📔 #سرسختی
✍ #آنجلا_داکورث
▪️فصل اول:
کتاب با موضوعیت سربازخانهای با نام هیولا (وست پوینت) آغاز میشود که چطور همه سر و دست میشکنند که وارد آنجا شوند و در ماه اول بیشتر افراد انصراف میدهند. چیزی که در این دوره اهمیت داشت نگرش هرگز تسلیم نشدن بود. دیدگاههای افراد حوزه های مختلف جالب بود:
🔴 تاجرها:
گرفتن تصمیمات سنجیده در مورد میلیونها دلار و شبها آسوده خوابیدن
🔴 هنرمندان:
دوست دارم چیز جالبی درست کنم.
🔴 ورزشکاران:
علاقهای وصف ناپذیر به پیروزی.
حفظ پشتکار بعد از هر شکست اهمیت فراوان دارد. افراد موفق همیشه دوست دارند پیشرفت کنند و هرگز به تسلیم شدن فکر نمیکنند. میزان استعداد یک دانشجو هیچ ارتباطی با سرسختی او نداشت. سرسختی ملاک موفقیت در دانشگاه هیولاهاست. نویسنده در قسمت بعدی وارد یک آژانس مسافرتی میشود تا پرسنل آن مجموعه به مجموعه ای از پرسش نامه های شخصیتی در مورد مقیاس های سرسختی جواب بدهند:
← برونگرایی، ثبات عاطفی و وظیفه شناسی به اندازه سرسختی مهم نبود.
← افرادی که احتمالات را به چالش میکشند سرسختی ویژه ای دارند.
← تازه کارها با احتمال کمتری نسبت به افراد با سابقه شغل شان را حفظ میکنند.
← نویسنده به مکان های مختلف سر زده است و با پرسش نامه های مختلفی موارد را مورد سنجش قرار داده است. از سربازخانه تا آژانس مسافرتی و ... که نتایج این پرسش نامه ها بسیار جالب است که پیشنهاد میکنم حتما در کتاب مشاهده کنید.
← توانمندی های ما یک قسمت قضیه است و کارهایی که با توانمندی هایمان انجام میدهیم قسمت دیگر داستان است.
▪️فصل دوم:
نویسنده کتاب از یک شغل خوب در یک شرکت درجه یک استعفا میدهد و شغل معلمی را در جنوب شهر آغاز میکند چون اعتقاد داشته که معلم بودن و آموزش دادن کارش است.
⓵ جالب بود که شاگردان با استعداد هنگام امتحانات نمرات مناسب و قابل انتظاری کسب نمیکردند و در عوض دانش آموزانی که بیشتر با مسایل کلنجار میرفتند و همه چیز را مینوشتند بیشتر نمرات خوب میگرفتند. خانم داکورث به دلیل تشکیل خانواده و ازدواج از نیویورک به سانفرانسیکو مهاجرت میکند و مدرسه بهتری را انتخاب میکند.
⓶ اینجا هم داستان نیویورک تکرار میشود. دانش آموزانی که حس میکردم دارای هوش بالاتری هستند و باید نمرات بهتری در ریاضیات کسب کنند آنطور نشد و سخت کوش ها پیشرو بودند.
⓷ در این قسمت، داستان زندگی فردی را تعریف میکند که بسیار سخت کوش بود و در جبر و هندسه نمرات خوبی نمیگرفت اما آنقدر تلاش کرد تا در بهترین دانشگاه آمریکا قبول شد و با بهترین نمرات فارغ التحصیل شد. سپس نویسنده اعلام میکنه که تدریس را رها کرده و به سمت رشته روانشناسی حرکت میکند!
🔴 #فرانسیس_گالتون موفقیت انسان ها را در سه چیز میداند:
⓵ توانایی غیرمعمول
⓶ اشتیاق استثنایی
⓷ ظرفیت لازم برای انجام کار سخت
🔴 #داروین که پسرخاله فرانسیس بود اعتقاد داشت: اشتیاق و سخت کوشی در نهایت اهمیت بیشتری از توانایی هوشی دارد.
🔴 #ویلیام_جیمز اعتقاد دارد شکاف عمیق بین توانایی های بالقوه و نمود واقعی آنها وجود دارد. عملکرد انسانها پایین تر از حالت بهینه شان می باشد.
🔴 #استعداد مهم است یا #تلاش؟
احتمال اینکه آمریکایی ها تلاش را انتخاب کنند دو برابر بیشتر است. نظرسنجی ها نشان میدهد امکان انتخاب کارمندی که سخت کوش است نسبت به کارمندی که استعداد دارد ۵ برابر بیشتر است. اما ما با استعدادها را دوست داریم. نظرسنجی و تحقیقات در مورد نوازدگان یا کارآفرینان موفق نشان داد که آنهایی که دارای استعداد ذاتی بودند بیشتر مورد حمایت و نظر مردم قرار میگرفتند. تحقیقات نشان داده شرکت هایی از دیگر رقبا سبقت میگیرند که به شدت مستعدترین کارکنانشان را ترفیع میدهند. تفکر "برنده همه چیز را میبرند" در این شرکت ها حکم فرماست.
🔴 استعداد چیز بدی نیست:
همه ما از لحاظ استعداد برابر نیستیم. صعود سریع از منحنی یادگیری قطعا چیز خوبی است. حال چرا باید افرادی با استعداد ذاتی به افرادی سخت کوش اولویت داده شوند. وقتی همه چیز را به سمت استعداد میبریم ناخودآگاه سخت کوشی و تلاش را کمرنگ میکنیم.
چرخش از موضع: تمام کاری که میتوانی انجام دهی همین است؟به حالت، چه کسی میداند تو چه کارهایی میتوانی انجام دهی؟
▪️فصل سوم:
چرا ما ناخودآگاه به وجود استعداد تعصب داریم؟
عملکرد عالی تلاقی ده ها مهارت یا فعالیت کوچک است که هر کدام از آنها یا یادگرفته شده یا ذاتا وجود داشته اند. اگر نتوانیم توضیح دهیم که یک ورزشکار، موسیقیدان و یا مدیر چطور کاری خارق العاده انجام میدهند دوست داریم آنرا به استعداد ربط بدهیم.
🔴 سطح برتری در یک مورد = آموزش + تجربه
🔴 سطح بالای عملکرد <-- اتحاد کارهای معمولی
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ #آنجلا_داکورث
▪️فصل اول:
کتاب با موضوعیت سربازخانهای با نام هیولا (وست پوینت) آغاز میشود که چطور همه سر و دست میشکنند که وارد آنجا شوند و در ماه اول بیشتر افراد انصراف میدهند. چیزی که در این دوره اهمیت داشت نگرش هرگز تسلیم نشدن بود. دیدگاههای افراد حوزه های مختلف جالب بود:
🔴 تاجرها:
گرفتن تصمیمات سنجیده در مورد میلیونها دلار و شبها آسوده خوابیدن
🔴 هنرمندان:
دوست دارم چیز جالبی درست کنم.
🔴 ورزشکاران:
علاقهای وصف ناپذیر به پیروزی.
حفظ پشتکار بعد از هر شکست اهمیت فراوان دارد. افراد موفق همیشه دوست دارند پیشرفت کنند و هرگز به تسلیم شدن فکر نمیکنند. میزان استعداد یک دانشجو هیچ ارتباطی با سرسختی او نداشت. سرسختی ملاک موفقیت در دانشگاه هیولاهاست. نویسنده در قسمت بعدی وارد یک آژانس مسافرتی میشود تا پرسنل آن مجموعه به مجموعه ای از پرسش نامه های شخصیتی در مورد مقیاس های سرسختی جواب بدهند:
← برونگرایی، ثبات عاطفی و وظیفه شناسی به اندازه سرسختی مهم نبود.
← افرادی که احتمالات را به چالش میکشند سرسختی ویژه ای دارند.
← تازه کارها با احتمال کمتری نسبت به افراد با سابقه شغل شان را حفظ میکنند.
← نویسنده به مکان های مختلف سر زده است و با پرسش نامه های مختلفی موارد را مورد سنجش قرار داده است. از سربازخانه تا آژانس مسافرتی و ... که نتایج این پرسش نامه ها بسیار جالب است که پیشنهاد میکنم حتما در کتاب مشاهده کنید.
← توانمندی های ما یک قسمت قضیه است و کارهایی که با توانمندی هایمان انجام میدهیم قسمت دیگر داستان است.
▪️فصل دوم:
نویسنده کتاب از یک شغل خوب در یک شرکت درجه یک استعفا میدهد و شغل معلمی را در جنوب شهر آغاز میکند چون اعتقاد داشته که معلم بودن و آموزش دادن کارش است.
⓵ جالب بود که شاگردان با استعداد هنگام امتحانات نمرات مناسب و قابل انتظاری کسب نمیکردند و در عوض دانش آموزانی که بیشتر با مسایل کلنجار میرفتند و همه چیز را مینوشتند بیشتر نمرات خوب میگرفتند. خانم داکورث به دلیل تشکیل خانواده و ازدواج از نیویورک به سانفرانسیکو مهاجرت میکند و مدرسه بهتری را انتخاب میکند.
⓶ اینجا هم داستان نیویورک تکرار میشود. دانش آموزانی که حس میکردم دارای هوش بالاتری هستند و باید نمرات بهتری در ریاضیات کسب کنند آنطور نشد و سخت کوش ها پیشرو بودند.
⓷ در این قسمت، داستان زندگی فردی را تعریف میکند که بسیار سخت کوش بود و در جبر و هندسه نمرات خوبی نمیگرفت اما آنقدر تلاش کرد تا در بهترین دانشگاه آمریکا قبول شد و با بهترین نمرات فارغ التحصیل شد. سپس نویسنده اعلام میکنه که تدریس را رها کرده و به سمت رشته روانشناسی حرکت میکند!
🔴 #فرانسیس_گالتون موفقیت انسان ها را در سه چیز میداند:
⓵ توانایی غیرمعمول
⓶ اشتیاق استثنایی
⓷ ظرفیت لازم برای انجام کار سخت
🔴 #داروین که پسرخاله فرانسیس بود اعتقاد داشت: اشتیاق و سخت کوشی در نهایت اهمیت بیشتری از توانایی هوشی دارد.
🔴 #ویلیام_جیمز اعتقاد دارد شکاف عمیق بین توانایی های بالقوه و نمود واقعی آنها وجود دارد. عملکرد انسانها پایین تر از حالت بهینه شان می باشد.
🔴 #استعداد مهم است یا #تلاش؟
احتمال اینکه آمریکایی ها تلاش را انتخاب کنند دو برابر بیشتر است. نظرسنجی ها نشان میدهد امکان انتخاب کارمندی که سخت کوش است نسبت به کارمندی که استعداد دارد ۵ برابر بیشتر است. اما ما با استعدادها را دوست داریم. نظرسنجی و تحقیقات در مورد نوازدگان یا کارآفرینان موفق نشان داد که آنهایی که دارای استعداد ذاتی بودند بیشتر مورد حمایت و نظر مردم قرار میگرفتند. تحقیقات نشان داده شرکت هایی از دیگر رقبا سبقت میگیرند که به شدت مستعدترین کارکنانشان را ترفیع میدهند. تفکر "برنده همه چیز را میبرند" در این شرکت ها حکم فرماست.
🔴 استعداد چیز بدی نیست:
همه ما از لحاظ استعداد برابر نیستیم. صعود سریع از منحنی یادگیری قطعا چیز خوبی است. حال چرا باید افرادی با استعداد ذاتی به افرادی سخت کوش اولویت داده شوند. وقتی همه چیز را به سمت استعداد میبریم ناخودآگاه سخت کوشی و تلاش را کمرنگ میکنیم.
چرخش از موضع: تمام کاری که میتوانی انجام دهی همین است؟به حالت، چه کسی میداند تو چه کارهایی میتوانی انجام دهی؟
▪️فصل سوم:
چرا ما ناخودآگاه به وجود استعداد تعصب داریم؟
عملکرد عالی تلاقی ده ها مهارت یا فعالیت کوچک است که هر کدام از آنها یا یادگرفته شده یا ذاتا وجود داشته اند. اگر نتوانیم توضیح دهیم که یک ورزشکار، موسیقیدان و یا مدیر چطور کاری خارق العاده انجام میدهند دوست داریم آنرا به استعداد ربط بدهیم.
🔴 سطح برتری در یک مورد = آموزش + تجربه
🔴 سطح بالای عملکرد <-- اتحاد کارهای معمولی
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدیریار | Modiryar
✍ تاب آوری و سخت رویی روانشناختی mental toughnessr and resilience #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
تاب آوری و سخت رویی روانشناختی
✍ #سارا_حق_بین
mental toughnessr and resilience
✅ در واقع بین #تاب_آوری (resilience) و _سرسختی_ذهنی (mental toughness) تفاوت وجود دارد و اگرچه این دو مفهوم مرتبط با یکدیگرند اما تفاوتهای مهمی نیز بین آنها وجود دارد. متأسفانه، این روزها این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند. در این مقاله براساس تحقیقان خانم سوزان کوباسا، روانشناس و پزشک فعال در ایالات متحده آمریکا بر روی سرسختی به این تفاوتها پی خواهیم برد.
✅ ایشان تحقیقات خود را از #روانشناسی_سلامت آغاز کردند که در آن تابآوری به عنوان «توانایی بهبودی از یک موقعیت نامطلوب» تعریف شد. یعنی افراد تابآور میتوانند با سختیها کنار بیایند. این توصیف به مرور زمان تغییر کرده و گستردهتر شد و در حال حاضر تغییرات زیادی از تعاریف اصلی وجود دارد که به نظر میرسد توصیف تابآوری را بسط میدهد. برای مثال، امروزه اغلب میتوانیم ببینیم که مفهوم تابآوری روانشناختی به مفهوم سرسختی ذهنی نزدیکتر شده است.
✅ ما در زندگی با افرادی مواجه میشویم که وقتی #سرسختی ذهنی را توصیف میکنیم، میگویند: «منظور من از تابآوری همین است». پاسخ ما این است: «شما تابآوری را توصیف نمیکنید، بلکه شما سرسختی ذهنی را توصیف مینمایید.» با این حال، بازگشت به تعاریف اصلی مفید است زیرا آنها به موارد مهمی اشاره میکنند. اگر موقعیت نامطلوبی پیش بیاید و فرد با آن کنار بیاید، به عنوان تابآور توصیف میشود. برخورد مؤثر با یک فشار یا مشکل، کیفیت مفید و مطلوبی است.
✅ اما این لزوماً به این معنی نیست که آنها در مورد تجربهشان حس مثبتی دارند. آنها ممکن است به سادگی دندانهای خود را به هم فشار داده باشند و با آن مواجه شده و وارد عمل شوند. باید بدانیم در این شرایط بدون اینکه چیز دیگری وارد بازی شود مثلاً یک یک طرز #فکر_مثبت یا احساس مثبت، قرار گرفتن بیش از حد در معرض شکست و ناملایمات میتواند و اغلب، فرد را فرسوده کند.
✅ در خالصترین شکل، #تاب_آوری را میتوان یک کیفیت منفعل یا شاید خنثی در نظر گرفت. به این شکل که «من تابآور هستم، زیرا باید تابآور باشم.» نه با این معنی که «... من تابآور هستم چون میخواهم تابآور باشم.». در اواخر قرن بیستم، خانم سوزان کوباسا با نگاهی به مدیران تابآور دریافت که برخی به استرس، فشار، فرصتها و چالشها به شیوهای متفاوت از دیگران پاسخ میدهند.
✅ اگرچه همه به دنبال تابآوری بودند، اما او متوجه شد که برخی از آنها رویکرد مثبتی را در برابر ناملایمات و چالشها اتخاذ میکنند و حتی گاهی اوقات به دنبال این هستند. او دریافت که این تمایل مثبت به مواجهه با چالش، فرصت و #ریسک اغلب به این معناست که این افراد از نظر روانی بهتر با فشارها و چالشها و شکستهای مکرر برخورد میکنند. او این را سرسختی نامید تا آن را از مفهوم تابآوری جدا کند. او فهمید که بین «تابآور بودن چون باید تابآور باشید» و «تابآور بودن چون میخواهید تابآور باشید» تفاوت وجود دارد.
✅ در واقع #کوباسا ایده مثبت بودن را وارد این مفهوم کرد. او میدانست که برخی افراد، وقتی فشارها یا مشکلی را میبینند، آن را به عنوان یک چالش در نظر گرفته و میتوانند بیشتر روی راه حل متمرکز شوند، بنابراین در همین چالش فرصتهایی را خواهند دید که دیگران ممکن است به شکل تهدید ببینند. این افراد دارای سرسختی ذهنی هستند. با اضافه شدن مفهوم اعتماد به نفس، ایده کوباسا از سرسختی به عنوان سرسختی ذهنی تغییر یافته است.
✅ به این معنی که «ویژگی #شخصیتی که تا حد زیادی تعیین میکند که چگونه فرد از نظر ذهنی به استرس، فشار، فرصتها و چالشها صرف نظر از شرایط واکنش نشان میدهد». فردی که از نظر ذهنی سرسخت است، چالشها و ناملایمات را به عنوان یک فرصت و نه یک تهدید میبیند و اعتماد به نفس و رویکرد مثبتی دارد تا بتواند آنچه را که پیش رو است انجام دهد. این مفاهیم به طور خلاصه در تصویر قابل مشاهده است.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ #سارا_حق_بین
mental toughnessr and resilience
✅ در واقع بین #تاب_آوری (resilience) و _سرسختی_ذهنی (mental toughness) تفاوت وجود دارد و اگرچه این دو مفهوم مرتبط با یکدیگرند اما تفاوتهای مهمی نیز بین آنها وجود دارد. متأسفانه، این روزها این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند. در این مقاله براساس تحقیقان خانم سوزان کوباسا، روانشناس و پزشک فعال در ایالات متحده آمریکا بر روی سرسختی به این تفاوتها پی خواهیم برد.
✅ ایشان تحقیقات خود را از #روانشناسی_سلامت آغاز کردند که در آن تابآوری به عنوان «توانایی بهبودی از یک موقعیت نامطلوب» تعریف شد. یعنی افراد تابآور میتوانند با سختیها کنار بیایند. این توصیف به مرور زمان تغییر کرده و گستردهتر شد و در حال حاضر تغییرات زیادی از تعاریف اصلی وجود دارد که به نظر میرسد توصیف تابآوری را بسط میدهد. برای مثال، امروزه اغلب میتوانیم ببینیم که مفهوم تابآوری روانشناختی به مفهوم سرسختی ذهنی نزدیکتر شده است.
✅ ما در زندگی با افرادی مواجه میشویم که وقتی #سرسختی ذهنی را توصیف میکنیم، میگویند: «منظور من از تابآوری همین است». پاسخ ما این است: «شما تابآوری را توصیف نمیکنید، بلکه شما سرسختی ذهنی را توصیف مینمایید.» با این حال، بازگشت به تعاریف اصلی مفید است زیرا آنها به موارد مهمی اشاره میکنند. اگر موقعیت نامطلوبی پیش بیاید و فرد با آن کنار بیاید، به عنوان تابآور توصیف میشود. برخورد مؤثر با یک فشار یا مشکل، کیفیت مفید و مطلوبی است.
✅ اما این لزوماً به این معنی نیست که آنها در مورد تجربهشان حس مثبتی دارند. آنها ممکن است به سادگی دندانهای خود را به هم فشار داده باشند و با آن مواجه شده و وارد عمل شوند. باید بدانیم در این شرایط بدون اینکه چیز دیگری وارد بازی شود مثلاً یک یک طرز #فکر_مثبت یا احساس مثبت، قرار گرفتن بیش از حد در معرض شکست و ناملایمات میتواند و اغلب، فرد را فرسوده کند.
✅ در خالصترین شکل، #تاب_آوری را میتوان یک کیفیت منفعل یا شاید خنثی در نظر گرفت. به این شکل که «من تابآور هستم، زیرا باید تابآور باشم.» نه با این معنی که «... من تابآور هستم چون میخواهم تابآور باشم.». در اواخر قرن بیستم، خانم سوزان کوباسا با نگاهی به مدیران تابآور دریافت که برخی به استرس، فشار، فرصتها و چالشها به شیوهای متفاوت از دیگران پاسخ میدهند.
✅ اگرچه همه به دنبال تابآوری بودند، اما او متوجه شد که برخی از آنها رویکرد مثبتی را در برابر ناملایمات و چالشها اتخاذ میکنند و حتی گاهی اوقات به دنبال این هستند. او دریافت که این تمایل مثبت به مواجهه با چالش، فرصت و #ریسک اغلب به این معناست که این افراد از نظر روانی بهتر با فشارها و چالشها و شکستهای مکرر برخورد میکنند. او این را سرسختی نامید تا آن را از مفهوم تابآوری جدا کند. او فهمید که بین «تابآور بودن چون باید تابآور باشید» و «تابآور بودن چون میخواهید تابآور باشید» تفاوت وجود دارد.
✅ در واقع #کوباسا ایده مثبت بودن را وارد این مفهوم کرد. او میدانست که برخی افراد، وقتی فشارها یا مشکلی را میبینند، آن را به عنوان یک چالش در نظر گرفته و میتوانند بیشتر روی راه حل متمرکز شوند، بنابراین در همین چالش فرصتهایی را خواهند دید که دیگران ممکن است به شکل تهدید ببینند. این افراد دارای سرسختی ذهنی هستند. با اضافه شدن مفهوم اعتماد به نفس، ایده کوباسا از سرسختی به عنوان سرسختی ذهنی تغییر یافته است.
✅ به این معنی که «ویژگی #شخصیتی که تا حد زیادی تعیین میکند که چگونه فرد از نظر ذهنی به استرس، فشار، فرصتها و چالشها صرف نظر از شرایط واکنش نشان میدهد». فردی که از نظر ذهنی سرسخت است، چالشها و ناملایمات را به عنوان یک فرصت و نه یک تهدید میبیند و اعتماد به نفس و رویکرد مثبتی دارد تا بتواند آنچه را که پیش رو است انجام دهد. این مفاهیم به طور خلاصه در تصویر قابل مشاهده است.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar