مدیریار | Modiryar
839 subscribers
4.87K photos
675 videos
3 files
4.37K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
🔺 یک هدف بدون برنامه زمانی یک رویاست

🔻 A goal without a schedule is a dream

#آنتوان_دوسنت_اگزوپری جمله معروفی دارد که «هدف بدون برنامه‌ریزی، فقط یک رویاست.» این نویسنده کاملاً مختصر و مفید به ضرورت برنامه‌ریزی اشاره می‌کند.

به جای داشتن یک #برنامه_ذهنی، خیال‌ها و آرزوهای مبهم، بهتر است روی اهداف مشخص متمرکز شوید.

مشخص کردن #اهداف باعث می‌شود که بتوانید انتخاب‌های بهتری داشته و به اهداف کوتاه و بلندمدت خود برسید و دستاوردهای خود را بسنجید.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
طراحی سازمان هولوگرافیک #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
طراحی سازمان هولوگرافیک

سازمان هولوگرافیک، سازمانی است کلی و به گونه اي در اجزاء منعکس می گردد که هر جزء همچون کل عمل کند. براي آنکه سازمانی با این خاصیت داشته باشیم باید:

1⃣ از تخصصی کردن بیش از حد آن ها جلوگیري کنیم.
2⃣ تنوع وپیچیدگی وظائف مورد نیازرا درنظربگیریم (یعنی واحدها بتوانند مستقلاً به نیارهاي محیط خود پاسخ گویند).

نیروي فعال هر #سازمان انسان ها هستند، مستقل از اینکه بخش تحقیق و توسعه در آن موجود باشد و یا مدیریت و هر نهاد وابسته به آن چگونه باشد. باید دانست که انسان ها شخصیت دارند، فکر می کنند و خود راه تفکرشان را مییابند. پس اگر انگیزه کافی براي دستیابی به هدف رشد و توسعه و ایجاد تکنولوژي نباشد رشد محقق نمی شود، بهره ­وري میسر نیست و توسعه تکنولوژیک بدست نمی آید. دستیابی به حداکثر توان انسان ها نیازمند درك جدیدي از ذهن ناخودآگاه، قدرت کنترل و نیروي حیاتی و قلب و روح و عشق و علاقه به خدمت است.

باید #اهداف_سازمان و رسیدن به موفقیت در ضمیر ناخودآگاه افراد باشد وهر فرد در سازمان نمادي از کل سازمان با اهدافش باشد. براي رسیدن به این مهم باید سازمان هولوگرافیک را بااصول خاصی طراحی نمود. گارس مورگان مفهوم هولوگراف را به عنوان یک استعاره سازمانی کشف نموده است: ابعاد وجودي هر عنصر )فرد،پروژه و غیره( نمایی ازکل سازمان یا ساختاررا دارد. مفهوم هولوگراف، ایجاد”سازمان هایی را که از اصول بروکراسی تقریباً در تمام زمینه ها دور شده ­اند” را رسم می­کند. مورگان براي بنیاد نهادن کارش درمورد مفهوم هولوگراف، به صورت خلاقانه­اي اصل فراوانی عملکردهاي امري اصل تنوع اصول لازم، اشبی، مفاهیم یادگیري براي یادگیري، بیتسان و کمترین مشخصات بحرانی، هربرت را به صورت شکل طراحی نموده است.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدل اهداف استراتژیک کسب و کار

#اهداف_استراتژیک چشم اندازهایی برای کسب و کار شما هستند که نتایج کمی یا کیفی دارند. این بدان معناست که دستیابی به هدف باید چیزی باشد که بتوانید با استفاده از داده‌هایی مانند افزایش اعداد، ارقام مالی یا نرخ بهره وری بهبود یافته اندازه گیری و پیگیری کنید.

اهداف استراتژیک، اهداف بلند مدت و "تصویر بزرگ" برای یک تجارت است، نه یک تاکتیک کوتاه مدت که به یک مشکل یا #چالش فعلی بپردازد. استراتژی ‌ها به کسب‌ و کار کمک می‌کنند تا نحوه عملکرد خود را بهبود بخشد و اهداف جدیدی را تعیین کند.

این #هدف_گذاری به کسب و کار شما کمک می‌کند که تیم شما به طور منسجم در مسیر درست حرکت کند. اهداف راهی عالی برای انجام این کار هستند. برای اینکه اهداف موثر واقع شوند، باید قابل اندازه گیری باشند. نکته مهم فقط ایجاد اهداف نیست، بلکه ایجاد هدف استراتژیک است که به شما در انجام #ماموریت کلی شرکت کمک می‌کند.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
ماتریس مدیریت زمان استفن کاوی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ماتریس مدیریت زمان استفن کاوی

#ماتریس_مدیریت_زمان_استفن_کاوی (Stephen Covey) یک ابزار قدرتمند است که به ما کمک می‌کند تا برنامه‌ریزی مؤثرتری برای استفاده از زمان خود داشته باشیم. استفن کاوی، متخصص مطرح مدیریت زمان و نویسنده کتاب "هفت عادت افراد برتر"، این ماتریس را به عنوان یک ابزار اساسی برای بهبود مهارت‌های مدیریت زمان در زندگی شخصی و حرفه‌ای معرفی کرده است. در این مقاله، به معرفی و توضیح ماتریس مدیریت زمان استفن کاوی خواهیم پرداخت.

🔴 معرفی ماتریس مدیریت زمان استفن کاوی

ماتریس #مدیریت_زمان استفن کاوی شامل چهار بخش مختلف است که هر کدام نشان‌دهنده‌ی یک نوع وظیفه یا فعالیت هستند. این بخش‌ها عبارت‌اند از:

اولویت بالا و فوری:

وظایفی که برای انجام آن‌ها اهمیت زیادی وجود دارد و نیاز به انجام فوری دارند. معمولاً این وظایف ضروری هستند و مربوط به مسائل فوری و اهمیت دارند. مثال‌هایی از این نوع وظایف می‌توانند مهمان ناگهانی در محیط کار یا مسائل اورژانسی در #زندگی_شخصی باشند.

اولویت بالا و غیرفوری:

وظایفی که همچنان اهمیت زیادی دارند، اما مهلت زمانی برای انجام آن‌ها مشخص نیست. این نوع وظایف معمولاً مربوط به برنامه‌ریزی طولانی‌مدت و #اهداف_استراتژیک هستند که برای رسیدن به موفقیت طول زمانی بیشتری نیاز دارند.

اولویت پایین و فوری:

وظایفی که فوریتهای کمتری دارند، اما به هر حال باید به آن‌ها توجه شود. این نوع وظایف معمولاً مربوط به مسائل کوچکتر یا درخواست‌های عادی در محیط کار و #زندگی روزمره هستند.

اولویت پایین و غیرفوری:

وظایفی که اهمیت و فوریت های کمی دارند و می‌توان آن‌ها را به تعویق انداخت. این نوع #وظایف معمولاً مربوط به مسائل ناچیزتر و کم‌اهمیت‌تر هستند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل انگیزه کاری 5M #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل انگیزه کاری 5M

چه مواردی انگیزه کار کردن شما را افزایش می دهد؟


تعریف کار برای شما چیست؟ آیا تنها #انگیزه_کاری افراد را کسب درآمد می دانید؟ یا فرصتی برای بالا بردن ارزش اجتماعی خود ؛ و یا مهمتر از آن، افزایش رضایت و شادی شخصی خود؟

مدل انگیزه کاری 5M

در سال ۲۰۱۵، #ایگور_کوکچاروف مدل انگیزه کاری ۵M را مطرح کرد. این مدل نشان می دهد که ما پنج سطح ارتباط با کار خود داریم. ۵ بخشی که مدل انگیزشی کوکچاروف را تشکیل می دهند عبارتند از:

Money ( پول)
Myself (خود شخص)
Member (عضویت)
Mastery (تسلط)
Mission (ماموریت)

اساساً این نظریه از سلسله مراتب نیازهای #مازلو پیروی می کند، که نشان می دهد همه ما نیازهایی داریم که بر رفتار و انگیزه های ما تأثیر می گذارد. این نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی، تعلق، احترام و خودشکوفایی برای زندگی حرفه ای ما بسیار مهم است. به طور مشابه، نظریه کوکچاروف پیشنهاد می کند که ما پنج نوع انگیزه مختلف برای کار داریم.

1⃣ Money (پول)

پول دلیل اصلی کارکردن افراد است. برای بسیاری در این سطح، کار یک ضرورت است و هیچ گونه #رضایت اضافی ایجاد نمی کند.

در حوزه مفاهیم #انگیزه_کاری معمولاً پول سطح پایه انگیزه افراد برای جستجوی کار تعریف می گردد.

2⃣ Myself (خود شخص)

سطح دوم در هرم، “خود شخص” می باشد. انگیزه برای خود شخص به معنای کار کردن برای رضایت ذاتی است که از کار خود دریافت می کند. به عنوان مثال، نوازندگان علاوه بر اینکه برای پول اجرا می‌کنند، ممکن است از زمانی که صرف نواختن سازهای خود می‌کنند لذت ببرند و از #موسیقی‌ که به خلق آن می پردازند لذت ببرند.

یا به سرآشپزی فکر کنید که از خلاقیت آشپزی لذت می برد یا #هنرمند گرافیکی که به خلق طرحی میپردازد. برای افرادی که انگیزه myself را دارند، لذت بردن از شغلشان می تواند مهمتر از پول باشد.

3⃣ Member (عضویت)

سطح سوم، عضویت، به ارتباط ما با افرادی که با آنها کار می کنیم اشاره دارد. عضویت در یک تیم می تواند پاداش دهنده باشد و انگیزه ما را برای کار افزایش دهد. برای بسیاری، همکاران ما منبع بزرگی از رضایت شغلی هستند و انگیزه قوی برای کار ایجاد می کنند. ما از کمک به یکدیگر و دستیابی به #اهداف با هم لذت می بریم.

ما برای آمدن به کار #انگیزه داریم زیرا به عنوان یک عضو احساس مهم بودن می کنیم و نمی خواهیم سایر اعضای تیم خود را ناامید کنیم. بسیاری از افراد زمانی در مشاغل خود هدف پیدا می کنند که اهمیت نقش خود را برای کل تیم بدانند و احساس کنند با تیم خود مرتبط هستند.

4⃣ Mastery (خبره شدن)

سطح چهارم #خبره_شدن در کار نام دارد. این مورد می تواند انگیزه بسیار قوی برای کار کردن افراد باشد. برای مثال، نوازنده ای که ممکن است آرزو داشته باشد بر ساز خود تسلط یابد و یا ورزشکاری که بخواهد در رشته ورزشی خود بهترین باشد.

یا محققی که به دنبال تسلط بر یک رشته #مطالعاتی است. یا پرستاری که بخواهد بر تکنیک ها و توانایی های خود مسلط شود. برای کسانی که به دنبال خبره شدن در کارشان هستند، زمان صرف شده در کارشان لذت بخش است.

5⃣ Mission (ماموریت)

در نهایت، #انگیزه کاری در سطح نهایی برای بسیاری از افراد زمانی رخ میدهد که مبتنی بر ماموریت باشد یعنی ارزش بخشیدن به دیگران و تغییر جهان. کار مبتنی بر مأموریت، میل فرد را برای داشتن هدفی فراتر از خود و در عین حال رسیدگی به سایر نیازهای مهم یکپارچه می کند.

سه #عامل_انگیزشی M5 (پول، خودشخص و خبره شدن)، در درجه اول انگیزه های فردی یا درونی هستند. انگیزه عضویت شامل ارتباط شما با تیم است و انگیزه مبتنی بر ماموریت شامل یافتن هدف برای کمک به جامعه و جهان است. وقتی شخصی در بالاترین نقطه هرم انگیزه قرار می گیرد، با کمک به دیگران ارزش کار خود را پیدا می کند.

آمارها نشان می دهد که ما بیش از ۵۰ درصد از زمان بیداری خود را در طول هفته در محل کار می گذرانیم. در یک بازه زمانی ۵۰ ساله، بیش از ۳۵ درصد از ساعات بیداری خود را در #محل_کار سپری خواهیم کرد.

بسیاری از #زندگی ما حول محور کار می چرخد، و مواقعی وجود دارد که داشتن انگیزه در شغلمان دشوار است. استرس های ناشی از زندگی شخصی و حرفه ای ما می تواند باعث شود که ما احساس ناامیدی و عدم رضایت کنیم.

درک مدل انگیزه کاری M5

درک این مدل می‌تواند به ما بیاموزد که چگونه می‌توانیم مشوق‌های خود باشیم و ارتباط غنی‌تر و هدفمندتری با کار خود ایجاد کنیم که بتواند منجر به #رضایت بیشتر از زندگی شود.

همه ما می خواهیم از زندگی لذت ببریم و زمان خود نهایت استفاده را ببریم، کشف آنچه که شما را برمی انگیزد، شما را یک قدم به #خودشکوفایی، شادی و رضایت نزدیکتر می کند.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
سطوح فرهنگ سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
سطوح فرهنگ سازمانی

هنگامی که این #سطوح_فرهنگ_سازمانی را مرور می‌کنید، در نظر بگیرید که سازمان شما کدام‌یک را به بهترین نحو انجام می‌دهد؛ هم‌چنین، به مواردی که ممکن است در آن تمرکز کافی نداشته‌‌باشید، توجه کنید.

🔴 سطح ۱. ثبات مالی

سازمان‌هایی با فرهنگ سازمانی سالم بر ثبات مالی تمرکز دارند. #رشد_سازمانی، درآمد، مشتری روبه‌رشد و حاشیه سود از عناصر مهم موفقیت هستند.

🔴 سطح ۲. روابط هماهنگ

زمانی که بین مردم یا درون یک #فرهنگ تنش ایجاد می‌شود، بسیاری از ما می‌توانیم آن را احساس کنیم. همه‌ی ما برای درک این نوع اختلافات بین افراد یا درون فرهنگ سازمانی ، حس ششم داریم. به همین ترتیب، دیدن ارتباطات آزاد میان اعضای تیم، رضایت مشتری و داشتن احساس وفاداری و دوستی می‌تواند نشانه‌ای از نبود تنش و مثبت‌بودن فضای سازمان باشد.

🔴 سطح ۳. عملکرد عالی

این سطح توسعه درمورد #موفقیت و داشتن سیستم‌های مناسب، کیفیت، بهترین روش‌ها، عملکرد افتخارآمیز و هم‌چنین درک این موضوع است که شما چه‌کاری را خوب انجام می‌دهید و چه چیزی متناسب با ویژگی‌های شما نیست. این سطح درباره‌ی پیشرفت و اثرگذاری است.

🔴 سطح ۴. تجدید مداوم و یادگیری

تمام افراد مشغول به صحبت درباره‌ی سرعت تغییر و #نوآوری و همگام بودن با آن‌ها هستند. افراد در یک سازمان، باید به طور مداوم برای ایجاد سازگاری به یکدیگر کمک کنند، یاد بگیرند، رشد کنند، هدفگذاری کنند و به توانمند سازی یکدیگر در جهت تلاش برای آینده بپردازند.

🔴 سطح ۵. تشکیل جامعه‌ی داخلی

این سطح فراتر از داشتن #روابط_هماهنگ و درمورد حس کردن یک ارزش و هدف مشترک، داشتن یکپارچگی در شیوه‌ی عملکرد فردی و جمعی، ایجاد اعتماد، اشتیاق، خلاقیت و پذیرا بودن بین ماست.

🔴 سطح ۶. ایجاد یک تفاوت: مشارکت راهبردی و اتحاد

در این سطح از #فرهنگ_سازمانی هنگامی که اهداف و ارزش‌ها را به‌روشنی درک کردید، می‌توانید با تیم‌ها و سازمان‌های دیگر هم‌سو شوید تا تفاوت بزرگ‌تری را ایجاد کنید. اگر پیش از این‌که به‌واقع ارزش‌های خود را بشناسیم با سازمان‌های دیگر مشارکت کنیم، اتحاد از بین می‌رود. مشارکت‌ها مستلزم آن است که هر دو طرف در سود و زیان شریک باشند، درمورد موضوعی ریسک کنند و برای یک هدف یا مأموریت بزرگ‌تر با یکدیگر همکاری کنند.

🔴 سطح ۷. خدمت به بشریت و سیاره

خدمات شامل #مسئولیت_اجتماعی، نسل‌های آینده، چشم انداز بلندمدت، اخلاق، شفقت و خِرَد است. این سطح برخی اوقات این به شوخی «سطح مادرترزا» نامیده می‌شود، زیرا مربوط به تفاوتی است که شما نسبت به بشریت و کره‌ی زمین ایجاد می‌کنید. این درمورد نیاز به فکر کردن به «ما» پیش از «من» است. برخی از قبایل بومی آمریکا پیش از اتخاذ تصمیمات مهم، ابتدا تأثیر آن‌ها را بر ۷ نسل آینده بررسی می‌کردند.

🔴 عملکرد کامل (تمام سطوح)


برای داشتن #عملکرد کامل و مطلوب، سازمان‌ها باید به هریک از ۷ ویژگی فرهنگ سازمانی که در بالا آن‌ها توضیح دادیم، توجه کنند. سازمان‌های غیرانتفاعی زیادی وجود دارند که تمرکز فوق‌العاده‌ای روی مشارکت‌های راهبردی و تعهد عمیق در خدمات دارند، بدون این‌که ثبات مالی داشته‌باشند.

نبود ثبات مالی می‌تواند بهترین #اهداف و توانایی ایجاد سیستم‌های مناسب را از بین ببرد و یک سازمان را به طور کلی به مشکل دچار کند. از سوی دیگر، تمرکز صرف بر ثبات مالی و عملکرد عالی در اصل چشم‌اندازی کوتاه‌مدت و بدون زیربنای قوی است.

ما به عنوان یک انسان، طیف وسیعی از نیازها را داریم و سازمان‌ها نیز همین گونه هستند. کارمندان می‌خواهند باور داشته‌باشند که در حال ایجاد تغییر هستند. آن‌ها هم‌چنین انتظار دارند که ثبات و کنترل مناسبی برای پیش‌برد کارها داشته‌باشند. فرمول طلایی همان #تعادل است.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
استراتژی بازاریابی محتوایی #بازاریابی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
استراتژی بازاریابی محتوایی

#استراتژی_بازاریابی_محتوایی شما بر اساس محتوای‌تان شکل نمی‌گیرد، بلکه بر اساس هدفی تنظیم می‌شود که می‌خواهید از طریق محتوا بدست آورید.

موفق‌ترین تیم‌های #بازاریابی_محتوایی، همواره تلاش می‌کنند که استراتژی‌شان با اهداف شرکت و اهداف مدیر بخش بازاریابی و با سایر تیم‌های مربوطه، هم‌راستا باشد.

🔴 برای شکل دادن به استراتژی خود می‌توانید از چارچوب زیر کمک بگیرید:

اهداف شرکت

با #اهداف_سطح_بالا و اصلی شروع کنید. اهدافی که توسط تیم مدیر شرکت، تعیین شده است. این اهداف، مبنای جهت‌گیری استراتژیک واحد بازاریابی شما خواهند بود. مثال‌هایی از اهداف اصلی شرکت می‌توانند شامل این موارد باشند:

تضعیف جایگاه یک رقیب
افزایش سهم از بازار ابزارهای موبایلی
ورود به بازارهای جدید جغرافیایی یا جمعیتی
تثبیت جایگاه شرکت به عنوان سرآمد یک بازار یا یک حوزه از بازار

مضامین بازاریابی

پس از اینکه #اهداف_شرکت را مشخص کردیم، باید مضامین (تم‌های) بازاریابی را جهت پشتیبانی از این اهداف تعیین کنیم. معمولاً تعداد دو تا چهار نوع مضمون کلی وجود دارد که توسط تیم بازاریابی تعیین می‌شود. هر یک از این مضامین بر یک مفهوم، پیام یا حوزه‌ی کلیدی از اهداف شرکت تمرکز دارند.

برای مثال اگر هدف شرکت افزایش سهم از بازار #موبایل باشد، نمونه‌های مضامین بازاریابی‌ای که برای این هدف تعیین می‌شوند، چنین خواهد بود:

نوآوری در بخش موبایل
توانمند‌سازی نیروی کار بخش موبایل
تعریف گزاره‌ی پیشنهادی (ارزش پیشنهادی) بخش موبایل برای کسب‌و‌کارها

وقتی که این مضامین تعیین شد، می‌توان ایجاد #استراتژی محتوا از طریق یک هرم بازاریابی محتوایی را کلید زد.

#مارکوس_شریدان، سخنران، نویسنده و بنیانگذار آژانس بازاریابی The Sales Lion می‌گوید:

وقتی پای #استراتژی محتوایی در میان باشد، یکی از مهمترین نکات این است که هر کسی در شرکت و نه فقط در واحد بازاریابی باید بداند بازاریابی محتوایی چیست. اغلب اوقات برای تفهیم بازاریابی محتوایی به سایر کارکنان؛ ما از ادبیات بازاریابی خودمان استفاده می‌کنیم؛

اما باید بدانیم این نوع سخن گفتن اصلاً در دیگر کارکنان، بخصوص در تیم فروش، همدلی ایجاد نمی‌کند. کلماتی که برای توضیح بازاریابی محتوایی انتخاب می‌کنید، بسیار مهم هستند. این کلمات باید مورد پذیرش و استقبال سایر #کارکنان نیز قرار بگیرند.

#بازاریابی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
استراتژی انگیزشی برای مدیران #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
استراتژی انگیزشی برای مدیران

به عنوان #رهبر_تیم، قدرت زیادی برای رفع انسداد و حمایت از اعضای تیم خود دارید. کارهایی را در نظر بگیرید که باعث ایجاد انگیزه در شما برای انجام عالی کارتان می شود، و همان کارها را تمرین کنید ، یا این پنج استراتژی را امتحان کنید.

1⃣ بین اهداف فردی و تیمی تفاوت قائل شوید

هر یک از اعضای تیم می تواند کار خود را به #اهداف مرتبط کند، اما به عنوان رهبر تیم، می توانید این کار را از طریق ایجاد انگیزه به سطح بالاتری ببرید. اعضای تیم خود را تشویق کنید تا در مورد پروژه هایی که کار آنها به انجامش کمک می کند، سؤال بپرسند. ابزارهایی را پیاده سازی کنید که به وضوح پروژه های تیم شما و اهدافی را که پشتیبانی می کنند به هم مرتبط می کند.

علاوه بر استفاده از ابزارهای ردیابی هدف مناسب، حداقل یک KPI را برای همه اعضای تیم خود تنظیم کنید تا #پیشرفت آنها را پیگیری کند. (KPI ها یا شاخص های کلیدی عملکرد، معیارهایی هستند که پیشرفت یک پروژه خاص را به سمت اهداف تعریف شده شما می سنجند.) تخصیص KPI می تواند روشن کند که چگونه کار آنها به اهداف بزرگتر تیم کمک می کند.

2⃣ تفاوت کارایی و اثربخشی را شفاف سازی کنید

کارآمدی، انجام کارها به درستی است، در حالی که #اثربخشی انجام کارِدرست است. بهترین تیم‌ها، هم کارآمد و هم مؤثر هستند، اما ایجاد تمایز بین این دو برای ایجاد انگیزه در اعضای تیم، کلیدی است.

این می تواند برای اعضای تیم #بی_انگیزه باشد که روی چیزهایی کار کنند که به نظرشان موثر نیستند. بخشی از نشان دادن موثر بودن کار آنها، اتصال آن به اهدافی است که این کار درجهت نیل به آن است . به علاوه، سعی کنید به اعضای تیم اجازه دهید تاریخ اتمام کار را بر اساس اولویت کاری خود تغییر دهند.

وقتی اعضای تیم نسبت به تاثیر کار خود در رسیدن به #اهداف بزرگتر کاملا آگاه باشند ، می توانند تصمیم بگیرند که زمان خود را در کجا صرف کنند، که در نتیجه کارایی و اثربخشی خود را به حداکثر برسانند.

3⃣ به طور مرتب قدردانی خود را نشان دهید

نشان دادن اینکه شما به سختی کار اعضای تیم خود واقف هستید، بخش مهمی از #مدیریت خوب یک تیم است. اگرچه قدردانی، یک محرک بیرونی است، اما عنصری کلیدی برای ایجاد و حفظ #انگیزه_تیم است.

اگر قبلاً این کار را نکرده اید، #قدردانی خود را در #جلسات_فردی و تیمی نشان دهید. این کار را مثلا خیلی ساده با شناسایی عضوی ازتیم برای انجام خوب کارش، و اعلام اینکه یکی دیگر از اعضای تیم از کار او تمجید کرده است باشد، یا پس از یک عملکرد چشمگیر، پاداشی کوچک برایش در نظر بگیرید.

4⃣ روی روحیه تیم سرمایه گذاری کنید

#روحیه تیم به طور مستقیم با رضایت تیم ارتباط دارد. وقتی اعضای تیم خوشحال و درگیر هستند، روحیه بالایی دارند و احتمال بیشتری دارد که با انگیزه و سازنده باشند.

از سوی دیگر، تیم هایی با #روحیه_تیمی پایین، با تعلل در کار، کاهش بهره وری و گردش مالی بیشتر مواجه می شوند.

🔴 برای افزایش روحیه تیم، این سه نکته را امتحان کنید:

با مثال #رهبری کنید و در کار تیم خود شرکت کنید تا به آنها نشان دهید که در پروژه هایی که روی آنها کار می کنند سرمایه گذاری کرده اید.

با واگذاری مسئولیت ها و دادن #آزادی به اعضای تیم برای تصمیم گیری های مهم، اعتماد خود را با تیم خود ایجاد کنید.

اعضای تیم خود را #تشویق کنید که مرخصی بگیرند و از زندگی خود در خارج از محل کار لذت ببرند - این نه تنها فرسودگی شغلی را کاهش می دهد، بلکه باعث افزایش تعامل می شود.

5⃣ به دنبال مسائل بزرگتر باشید

اگر اعضای تیم شما پس از اجرای چهار #استراتژی بالا هنوز انگیزه ندارند، ممکن است مشکل دیگری وجود داشته باشد.

اگر آنها در محل کار یا خانه روزهای سختی داشته باشند، ممکن است #انگیزه آنها از بین برود.

به عنوان یک #مدیر، حمایت از تیم خود را، با همدلی و درک متقابل نشان دهید. مراقب علائم کار بیش از حد یا سندرم فریبنده باشید.

#motivational_strategies

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
چرخه ایجاد انگیزه، نیاز وهدف

#انگیزه یا نیاز، عبارتست از حالتی درونی که منجر به انجام فعالیت در انسان می‌شود. بنابر تعریف فوق، اثربخشی فعالیت‌های مدیریتی به تمایل افراد درون سازمان به انجام وظایف محوله‌شان بستگی دارد.

انگیزه و هدف دو عامل رفتار انسانی را شکل می‌دهند. بر این اساس ۳ عنصر چرخه ایجاد انگیزه، نیاز و هدف تعاریف زیر را دارد:

#نیازها

#نیاز چیزی است که یک ارگانیسم برای زندگی سالم لازم دارد. نیاز می‌تواند عینی و فیزیکی باشد مانند: نیاز به غذا یا ذهنی باشد مانند: نیاز به اعتماد بنفس.

#انگیزه

یک عامل طبیعی ست که جریان عملی را در موجود زنده دارای #دستگاه_حسی ایجاد می‌کند و مخصوصاً به پدیدارهای طبیعی‌یی گفته می‌شود که در حواس تأثیر می‌گذارند.

#اهداف

#هدف، ایده‌ای از آینده یا نتیجه‌ای مطلوب است که شخص یا گروهی از مردم تصور، و برای آن برنامه‌ریزی می‌کنند و متعهد می‌شوند آن را به دست آورند.

به همین دلیل می‌توان گفت که انگیزه داشتن کارکنان برای انجام وظایف و همسویی اهداف فردی با اهداف سازمانی، نقش اساسی در #موفقیت_سازمانی دارد.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
الگوریتم سیستم سازی کسب و کار #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
الگوریتم سیستم سازی کسب و کار

اساساً #سیستماتیک کردن کسب‌وکار عبارت است از تعیین چگونگی سیستم‌هایی که باید در این کسب‌وکار به‌عنوان مجموعه‌ای از فرایندها و یا دستور‌العمل‌های‌ اجرایی‌ استاندارد راه‌اندازی شوند: فرایندها در هر نوع کسب‌وکاری وجود دارند خواه به طور رسمی تعیین شده باشند و خواه به طور اتفاقی به‌صورت یک سلسله عملکردهای ورودی و خروجی.

1⃣ تعریف ارزش‌­های کسب و کار

تعریف #ارزش­‌_های_کسب_و_کار یکی از اولین و مهم­ترین گام­‌های سیستم‌­سازی کسب و کار است. منظور از ارزش­‌های کسب و کار در واقع نحوه و چگونگی تعریف یک کسب و کار از اصول خود و ستون­‌های اصلی هویتش است.

2⃣ تعیین اهداف کسب و کار

#اهداف_کسب_و_کار، اهداف استراتژیکی هستند که مدیریت شرکت برای مشخص کردن پیامدهای مورد انتظار و هدایت کارکنان تنظیم می‎ کند. مزایای زیادی برای ایجاد اهداف استراتژیک وجود دارد. از جمله اینکه اهداف استراتژیک، وظایف کارکنان را هدایت می‎کنند، فعالیت­‌ها و وجود کسب و کار را توجیه می‎‌کنند، استانداردهای عملکرد را تعریف نموده و محدودیت­‌هایی را برای پیگیری اهداف غیرضروری و ایجاد انگیزه های رفتاری فراهم می‎‌نمایند.

3⃣ کشف سیستم‌­های وضع موجود

لطفا توجه کنید که از عبارت کشف استفاده شده است نه اختراع. به این معنی که سیستم­‌ها در کسب و کار شما وجود دارند حتی اگر در مورد آنها کار خاصی انجام نداده باشید. در واقع #سیستم­‌_ها زیرپوست کسب و کار شما جریان دارند.

4⃣ مدلسازی سیستم‌­های وضع موجود

در گام بعدی پس از استخراج لیست سیستم­‌های موجود بهتر است آنها را #مدلسازی کنید. در واقع هدف از مدلسازی در این مرحله این است که ارتباط این سیستم­‌ها با یکدیگر (ورودی و خروجی­‌های هر سیستم) و با موجودیت­‌های خارجی نمایش داده شود.

5⃣ استخراج فرایندهای وضع موجود هر سیستم

در این مرحله باید به سراغ جزئیات هر سیستم برویم یعنی فرایندهای هر سیستم را مشخص کنیم. برای این کار ابتدا یکی از سیستم‌ها را انتخاب کنید و آن را به مراحل اصلی تقسیم کنید. مثلاً سیستم زنجیره تامین متشکل از فرایندهای درخواست کالا، خرید کالا، خرید خدمت، منبع­‌یابی و ارزیابی #تامین­‌_کنندگان است.

6⃣ مدلسازی فرایندهای وضع موجود هر سیستم

در این مرحله بر اساس لیست فرایندهای استخراج شده در مرحله قبل باید فرایندهای کسب و کار خود را مدل کنید. یک تصویر گویاتر از هزار کلمه است. همین یک دلیل برای مدلسازی #فرایندها کافی است.

7⃣ تحلیل و بهبود فرایندهای موجود

در این مرحله فرایندها را مورد تحلیل قرار می­دهیم و فرایندهای دارای مشکل را #بهبود داده و مشکلات آنها را برطرف خواهیم کرد. این بدان معنی نیست که همه فرایندهای کسب و کار نیاز به بهبود دارند و ممکن است وضعیت فعلی­شان قابل قبول باشد. البته بهبود یک چیز نسبی است و انتها ندارد ولی باید بتوانیم بین وضعیت همه فرایندها از نظر بهبود تعادل ایجاد کنیم.

8⃣ استخراج فرایندهای مطلوب

در این بخش مشخص می‌شود کدامیک از #سیستم‌_ها و فرایندهای مطلوب که برای رشد کوانتومی کسب وکار شما نیاز است هنوز در کسب و کارتان شکل نگرفته است. در این گام باید فرایندهای مطلوبی که در حال حاضر در کسب و کار شما وجود ندارد شناسایی کرده و سپس بر اساس تکنیک اشاره شده در خصوص مدلسازی فرایندها نسبت به طراحی آن‌ها اقدام کنید.

9⃣ اجرا کردن سیستم‌­ها و فرایندها

تدوین روش اجرایی و #دستورالعمل (راهنما) برای هر فرایند است. البته اجرای فرایندها در حالت‌­های غیرمکانیزه (تدوین روش اجرایی و دستورالعمل) مشکلاتی را برای کسب و کار شما به همراه خواهد داشت. اجرای فرایندها بر بستر مکانیزه و فناوری اطلاعات، به آنها ضمانت اجرایی می­دهد. یعنی امکان دارد برای فرایندهایمان راهنما نوشته باشیم و از پرسنل خود بخواهیم بر اساس آن راهنما عمل کنند ولی چه تضمینی می­توانیم بدهیم که واقعاً چنین اتفاقی می­افتد؟

🔟 پایش و کنترل سیستم­‌ها و فرایندها

با #طراحی_شاخص و تعیین دوره‌های پایش، باید به اندازه‌گیری کارایی و اثربخشی فرایندها و سیستم‌­ها در دوره‌های زمانی تعیین‌شده پرداخت. با اندازه‌گیری کارایی، ورودی و مسیر اجرای فرایندها را پایش می‌کنیم و با اندازه‌گیری اثربخشی خروجی، و تأثیرات بلندمدت فرایند را ارزیابی می‌کنیم.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modirya
مدیریار | Modiryar
گام های توسعه برنامه استراتژیک روابط عمومی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
گام های توسعه برنامه استراتژیک روابط عمومی

راه اندازی کمپین‌های موفق در #روابط_عمومی، نیازمند برنامه ریزی دقیق و تعیین گام‌های آن است. در ادامه به فرآیند ۵ مرحله‌ای توسعه این برنامه اشاره می‌کنیم تا بتوانید برای برند یا کسب وکار خود، آن را تهیه کنید.

🔴 مرحله اول: درک موضوع

در این مرحله با دستیابی به موضوع #کمپین خود (شرکت، سازمان، محصول یا خدمات هر چه که باشد)، کار را شروع می‌کنید.

مواردی که باید در این مرحله بررسی کنید عبارتند از:

موقعیت در بازار:

برای مثال اینکه آیا #فروش در حال افزایش یا کاهش است، سهم در بازار و غیره.

هرگونه پیشرفت برنامه ریزی شده:

شاید راه اندازی #محصول، افزایش دامنه، تعطیلی کارخانه و غیره.

فعالیت رقبا:

#رقبا چه کسانی هستند و چه کاری انجام می دهند؟

هر گونه مسائل پیرامون سازمان:

مانند #محیطی، اجتماعی، سیاسی و غیره.

🔴 مرحله دوم: شناخت مخاطبان

در مرحله بعدی برنامه ریزی #روابط_عمومی باید با مخاطبان هدف آشنا شوید. برای شروع باید از خود بپرسید آنها چه کسانی هستند و چه تعدادی را شامل می‌شوند؟

نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که اگر یک #بودجه قابل توجه برای اختصاص دادن به این پروژه در اختیار دارید، هیچگاه تمام بودجه را صرف همه یک جمعیت آماری بزرگ نکنید(مثل همه افراد واقع در یک کشور یا استان)؛ چون علاوه بر اینکه این کار، اتلاف منابع مالی است، به احتمال زیاد همه اعضای آن جامعه آماری، جز مخاطبان اصلی شما نیستند و پیام شما از طریق کمپین، تنها به بخشی از جامعه هدف شما منتقل می‌شود.

با توسعه بیشتر این #فرایند، می‎توانید مخاطبان خود را به گروه‌های مختلفی تقسیم کنید که هر کدام دارای ویژگی‌های مشترک خاصی هستند. برای مثال پس از انجام تحقیقات مشخص می‌شود که ویژگی‌های سبک زندگی یا سطوح درآمد آنها چقدر است تا بر این اساس بتوانید نحوه ارتباط با آنها و همچنین پیام‌ها یا وسایل ارتباطی خود را برای هر یک از آنها تنظیم کنید.

🔴 مرحله سوم: پاسخ‌های مورد نیاز

اکنون که ما مخاطبان هدف خود را شناسایی کردیم، مرحله بعدی این است که تصمیم بگیریم در هنگام برقراری ارتباط با آنها، چگونه واکنش نشان دهند – چه چیزی را می‌خواهیم بدانند، فکر کنند، احساس کنند و انجام دهند.

در این راستا باید به سوالات زیر، بصورت دقیق پاسخ دهید:

دانستن یا آگاهی:
به معنای واقعی کلمه می‌خواهید مخاطب هدف در مورد موضوع، چه چیزی را متوجه شود؟

فکر کردن یا باور کردن:
از مخاطبان هدف خود می‌خواهید چه ویژگی های را در مورد محصول یا برند شما باور کنند؟

احساس:
شما می‌خواهید که مخاطب چه احساسی نسبت به محصول داشته باشد؟

انجام:
در نهایت می خواهید مخاطب چه کاری انجام دهد؟

🔴 مرحله چهارم: اهداف روابط عمومی

سوال مهم در مورد #اهداف_روابط_عمومی این است که چرا به آنها نیاز داریم – چرا به مجموعه ای از اهداف نیاز داریم که با هدف کلی تعریف شده در مرحله ۱ متفاوت است؟ در پاسخ باید گفت:

اولاً در گام اول #مدیریت_استراتژیک روابط عمومی، هدف کلی به اندازه کافی برای عملکرد PR مشخص نیست، بنابراین باید دقیقاً آنچه را که برای دستیابی به هدف کلی به دست آوریم، تعریف کنیم.

ثانیاً بسیار بعید است که بتوانیم روابط عمومی را از نظر #هدف_کلی اندازه گیری و ارزیابی کنیم. به عنوان مثال، اگر در مرحله ۱، تصمیم گرفتیم که باید سهم بازار را N% افزایش دهیم، در نهایت چگونه می‌توانیم سهم روابط عمومی در آن دستاورد را از سایر فعالیت‌های بازاریابی که ممکن است انجام شده باشد، جدا کنیم؟

با توجه به این دو دلیل، می‌توان نتیجه گرفت تعریف دقیقِ #اهداف PR گام مهمی در تعریف کمپین‌های Public Realtions تلقی می‌شود.

🔴 مرحله پنجم: تعریف استراتژی

در این مرحله می‌توانیم #استراتژی خود را برای رسیدن به اهداف روابط عمومی توسعه دهیم. برای شروع باید همه چیزهایی را که نسبت به آنها اطلاعات بدست آورده‌ایم، در نظر بگیریم – مسائل کلیدی پیرامون موضوع، بینش اصلی ما در مورد مخاطبان هدف، نحوه دستیابی به آنها و استفاده از خلاقیت همگی جزو مواردی هستند که باید در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک در روابط عمومی مورد استفاده قرار بگیرند.

در طول #تعریف_استراتژی، آماده تجدید نظر در آن باشید و در صورت امکان با همکاران خود بحث و تبادل نظر کنید. تا زمانی که تغییرات بعدی با حقایقی که جمع آوری کرده اید مطابقت داشته باشد، تغییر استراتژی مشکلی ندارد. با این حال، اگر فرآیند برنامه ریزی روابط عمومی به خوبی پیش رود، متوجه خواهید شد که استراتژی به طور طبیعی شکل گرفته است و تنها لازم است که آن را در یک برنامه منسجم بنویسید تا در ادامه بتوانید آن را اجرا کنید.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
گام های تدوین استراتژی روابط عمومی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
گام های تدوین استراتژی روابط عمومی

1⃣ برای خود اهداف روابط عمومی را به صورت کلی تشریح کنید.

ترسیم #اهداف_روابط_عمومی، محل خوبی برای شروع تهیه یک طرح روابط عمومی است. به گفته گرگ فیستمن، دستیار رئیس روابط عمومی دانشگاه تمپل، شما باید به نهایت آنچه که می‌خواهید با تلاش‌های روابط عمومی خود به انجام برسانید، فکر کنید

2⃣ تحقیق کنید.

برای تهیه یک استراتژی #روابط_عمومی قوی، ممکن است بخواهید با انجام تحقیقات، درک عمیقی از برندتان ایجاد کنید. همچنین می‌توانید برای بررسی گرایش‌های مرتبط، روایات رسانه‌ای و احساسات مخاطبان‌تان تیم تحقیقاتی تشکیل دهید.

3⃣ مخاطبان هدف خود را بشناسید

به گفته #ارین_یامائوچی، متخصصان روابط عمومی باید مخاطبان کلیدی درون سازمانی و برون سازمانی یک برند را بشناسند. اطلاعات اولیه جمعیت شناختی مثل سن، جنسیت و منطقه جغرافیایی، پیش‌زمینه خوبی‌اند، اما درک ویژگی‌های کیفی بیشتر مانند علایق، اولویت‌ها و تمایلات سبک زندگی، کلید ایجاد یک برنامه روابط عمومی است.

4⃣ با تعیین اهداف، برای طرح روابط عمومی خود جدول زمانی تنظیم کنید.

همانطور که #گرگ_فیستمن بیان کرده، اهداف واقعی باید برای همه مخاطبان هدف سازمان ایجاد شوند و بسته به اهداف روابط عمومی شما، می‌توانند همپوشانی داشته یا کاملاً مجزا باشند.

5⃣ تاکتیک‌های روابط عمومی را آگاهانه انتخاب کنید.

به بیانیه‌های #مطبوعاتی، پست‌های شبکه‌های اجتماعی و رویدادها فکر کنید، خواهید دید تاکتیک‌های روابط عمومی زیادی برای انتخاب وجود دارد. با این حال، اگر این تاکتیک‌ها، از موقعیتی که می‌خواهید به دست آورید و اینکه چگونه می‌خواهید توصیف شوید، حمایت نمی‌کنند، آن‌ها را تغییر دهید یا منابع خود را به آنها اختصاص ندهید.

6⃣ نتایج را اندازه‌گیری کنید

اگر می‌خواهید اندازه‌گیری و #ارزیابی کنید که آیا آنچه به دست آورده‌اید همان چیزی است که در برنامه روابط عمومی خود به دنبال آن بوده‌اید یا خیر، باید در وهله اول، اهدافی انتخاب کنید که قابل اندازه‌گیری باشند..

7⃣ از یک الگوی طرح روابط عمومی استفاده کنید.

به دنبال یک الگوی ساده (اما قدرتمند) استراتژی روابط عمومی برای شروع هستید؟ بیایید با هم نظر #جنیفر_مک_گینلی، مدیر عامل شرکت JLM Strategic Communications را بررسی کنیم:

به عنوان یک متخصص روابط عمومی برای بیش از ۲۵ سال در بخش مراقبت‌های بهداشتی و سازمان‌های غیرانتفاعی، دریافته‌ام که پاسخ دادن به چه کسی (WHO)، چه چیزی (WHAT)، کجا (WHERE)، چه زمانی (WHEN)، چرا (WHY) و چطور (HOW) بهترین راه برای شروع استراتژی روابط عمومی است.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
خورشیدواره اصول کار تیمی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
خورشید واره اصول کار تیمی

یک #تیم با شکست مواجه می‌شود، مگر آن‌که در آن اهداف به وضوح مشخص باشد و به طورمداوم به اعضای تیم ابلاغ شود. همه‌ی افراد تیم باید نسبت به چیزی که از آن‌ها انتظار می‌رود آگاه باشند و برای آن تلاش کنند. این یک کار دوطرفه است، به همان اندازه که از رهبر تیم انتظار می‌رود #اهداف را به تک‌تک افراد به روشنی توضیح دهد؛ از افراد هم انتظار می‌رود مشکلات خود را راجع به آن مطرح کنند تا همه‌ی سردرگمی‌ها برطرف شود و تیم روز به روز به اهدافش نزدیک‌تر شود.

در یک تیم موثر همه از فعالیت‌های هم #آگاهی دارند و در یک راستای برای دستیابی به اهداف تلاش می‌کنند. از هم‌تیمی‌های خود بخواهید هر صبح تسک‌هایی را که تا پایان روزکاری به انجام خواهند رساند روی یک کاغذ و یا در اپلیکیشن‌های #مدیریت تسک یادداشت کنند و با اتمام هرکدام روی آن تیک بزنند. این کار منجر به اولویت‌بندی فعالیت‌ها، کاهش زمان‌های هدررفته و مشخص شدن فعالیت‌های همگی خواهد شد که بسیار ارزشمند است.

مهم ترین #اصول_کار_تیمی به شرح زیر است:

آمادگی
ایثارگری
ارتباطات
وابستگی
هوشیاری
خودسازی
هدفمندی
شایستـگی
تعهدپذیری
حمایت گری
راه حل گرایی
اشتیاق و علاقه
اعتماد و انضباط
سازگاری و انعطاف
استواری و مقاومت
مشـارکت و همکاری

#The_principles_of_eamwork

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مدل کار تیمی بروس تاکمن #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل کار تیمی بروس تاکمن

#مدل_بروس_تاکمن یکی از مشهورترین و مهمترین ابزارهای کمک کننده در توسعه تیم است. این مدل توسط آقای بروس تاکمن در دهه ۱۳۴۰ شمسی (۱۹۶۰ میلادی) ارائه شده است. با توجه به این که مبنای مدل توسعه تیم است، لازم است کمی در این خصوص توضیح داده شود.

#مدير_پروژه حتي اگر بتواند مهارت هاي كافي را در پروژه گردآوري نمايد، بايد مطمئن شود اين اعضا مي توانند در كنار هم در راستاي اهداف حركت نمايند. بسياري از پروژه هايی که شکست می خورند در جذب افراد بسيار توانمند مشكلي نداشته اند بلكه در ايجاد كارگروهي ناموفق عمل كرده اند.

اعضای گروه شما افرادی با پیش زمینه های مختلف و از بخش های متفاوت هستند و شما به عنوان مدیر پروژه باید این مجموعه متنوع را به یک #تیم_هماهنگ و کارآمد تبدیل نمایید. برای توسعه گروه باید دو هدف اصلی را مد نظر داشت:

#رقابت میان اعضا رشد پیدا نماید.
#میزان_ارتباط و تعاملات میان افراد افزایش یابد.

به این منظور باید هم #وضعیت_همکاری تیم را شناخت و هم نقش مدیر پروژه را در هر مرحله به تصویر کشید. این موضوع در مدل ۵ مرحله ای تاکمن به تصویر کشیده است.

🔴 مدل ۵ مرحله ای بروس تاکمن

1⃣ شکل گیری (Forming)

این مرحله در واقع آشنایی #اعضا با یکدیگر است. در این مرحله افراد تنها تلاش می کنند توسط دیگران پذیرفته شوند لذا از تعارض و مجادله پرهیز می نمایند. نقش ها و مسئولیت ها مبهم است، توافق ضعیفی در مورد اهداف وجود دارد.

در این مرحله باید قوانین و انتظارات به صورت واضح تعریف شوند. برای توسعه گروه این مرحله لازم است اما کار زیادی در آن صورت نمی پذیرد. مدیر در این مرحله نقش #هماهنگی و یکپارچگی را ایفا می نماید.


2⃣ درگیری (Storming)

در این مرحله از مدل تاکمن اختلاف دیدگاه های مختلف اعضا در مورد نحوه انجام کار بازرتر می شود. افراد یکدیگر را آزمایش می کنند و در میان آنها اغلب #تعارض وجود دارد.

ممکن است برخی واکنش های احساسی در این مرحله وجود داشته باشد. در این سطح اهداف روشن تر از سطح یک هستند و #آموزش_نقش مهی ایفا می کند. نقش مدیر بیشتر هدایتگری است.

3⃣ انسجام (Norming)

این مرحله وقتی شکل می گیرد که اعضا از یک روش مشترک برای انجام کار استفاده می کنند. هماهنگی و همکاری جایگزین #تعارض و درک نکردن ها می شود.

در این مرحله نقش ها و مسئولیت ها پذیرفته شده و تصمیمات مهم بر اساس توافق گروهی گرفته می شود و #رهبر نقش تسهیل گر و مربی گری دارد.

3⃣ استحکام (Performing)

تمام #گروه_ها به این مرحله نمی رسند. در این سطح افراد یکدیگر را به خوبی می شناسند و به هم اعتماد دارند. نقش ها و مسئولیت ها مطابق با نیازها بازتعریف می شود.

تاکید بر دستیابی به #اهداف_گروهی است، روابط استحکام پیدا می کند و اعضای تیم با صداقت با هم برخورد می کنند. رهبر در این مرحله نقش تفویض کننده امور را دارد و این خود تیم است که کار مدیریت را بر عهده دارد.


4⃣ اختتام (Withdrawing)

این مرحله مختص پروژه هاست. در این مرحله از #مدل_تاکمن همکاری تیم خاتمه می یابد.

ممکن است اعضا در این مرحله از هم جدا شوند. ممکن هم است که کار در یک #پروژه_جدید و با همان تیم یا اعضای دیگر آغاز شود.

5⃣ اختتام

#تیم_های_پروژه_ای تنها برای مدت ثابتی وجود دارند، و حتی تیم های دائمی نیز ممکن است بخاطر بازسازی سازمانی منحل شوند. دغدغه شما بعنوان رهبر تیم، هم برای هدف تیم و هم برای اعضای تیم است.

فروپاشی یک تیم می تواند برای تمام علاقمندان به تیم تنش زا باشد و مرحله “خاتمه” در رسیدن به هدف تیم و #اهداف_شخصی افراد مهم است.

#فروپاشی_تیم می تواند برای آن دسته از اعضای تیم که کار روتین را دوست دارند یا کسانی که روابط کاری نزدیکی با اعضای دیگر تیم ایجاد کرده اند دشوار باشد، بویژه اگر نقش ها یا حتی شغل های آینده شان نامعلوم باشد.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar