مدیریار | Modiryar
839 subscribers
4.87K photos
675 videos
3 files
4.37K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
مدیریار | Modiryar
مدل مدیریت استراتژیک موردن #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مدل مدیریت استراتژیک موردن

«موردن» (Morden) در کتاب «اصول مدیریت استراتژیک» (Principles of strategic management) خود که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد مدل جدیدی از مدل های #مدیریت_استراتژیک ارائه می‌دهد. چهار عنصر این مدل به شرح زیر هستند:

🔴 تجزیه و تحلیل و برنامه‌ریزی استراتژیک

▪️#تجزیه_و_تحلیل_استراتژی فرآیندی است که سازمان از طریق آن قابلیت‌های درونی خود را بررسی می‌کند همچنین عوامل مهم محیط خارجی را شناسایی می‌کند. این فرآیند شامل شناسایی عوامل زیر است:

1⃣ نقاط قوت و ضعف مالی و عملیاتی درون سازمان

2⃣ محدودیت‌ها، فرصت‌ها و #تهدیدات محیطی که سازمان با آن‌ها مواجه است.

3⃣ محیط‌های #سیاسی و نهادی و رقابتی که سازمان درون آن‌ها فعالیت می‌کند.

4⃣ ماهیت منابع، قابلیت‌ها و #رهبری که در مالکیت سازمان هستند.

▪️فرآیند #برنامه‌_ریزی با اصطلاحات مختلفی مانند برنامه‌ریزی استراتژیک و برنامه‌ریزی کسب‌وکار شناخته می‌شود. فرآیند برنامه‌ریزی بر مبنای فعالیت‌های زیر است:

1⃣ تجزیه و تحلیل #زمان

2⃣ تجزیه و تحلیل #ریسک

3⃣ تجزیه و تحلیل فرآیندهای #پیش‌_بینی

4⃣ تشریح #فرایند برنامه‌ریزی کسب‌وکار

🔴 #تدوین_استراتژی و #تصمیم‌_گیری_استراتژیک

▪️فرآیندهای تدوین استراتژی و #تصمیم‌_گیری استراتژیک برای ایجاد مأموریت، اهداف و استراتژی سازمان به کار گرفته می‌شوند.

▪️مأموریت، اهداف و استراتژی از #چشم‌_انداز و ارزش‌های سازمان رهبران، تصمیم‌گیرندگان و ذی‌نفعان گرفته می‌شود. سازمان باید درباره موارد زیر تصمیم‌گیری کند:

1⃣ چگونه #استراتژی‌_ها و برنامه‌ها تدوین می‌شود.

2⃣ چه کسانی در فرآیند تدوین #مشارکت دارند.

3⃣ چگونه #منابع_مالی مورد نیاز برای این استراتژی‌ها و برنامه‌ها تخصیص داده می‌شود.

▪️#تصمیم‌_گیرندگان مجموعه‌ای از اقداماتی را که یک سازمان باید انجام دهد شناسایی می‌کنند.

🔴 #انتخاب_استراتژیک

▪️فرآیند #انتخاب_استراتژی به منظور شناسایی مجموعه اقداماتی است که باید انجام شود. انتخاب استراتژیک با مواردی مشابه موارد زیر سر و کار دارد:

1⃣ آیا سازمان باید تنها در #سطح_ملی فعالیت کند یا می‌تواند دامنه فعالیت‌های خود را به سطح بین‌المللی گسترش دهد؟

2⃣ آیا #هدف_سازمان دستیابی به سهم بالایی از بازار است؟

3⃣ آیا باید #محصولات با کیفیت بسیار بالا تولید کند؟

4⃣ آیا هدف سازمان دستیابی به #حاشیه_سود بالا است یا به دنبال استراتژی حداقل هزینه است؟

▪️تصمیم‌گیرندگان #سازمان از میان مجموعه‌ای از استراتژی‌های قابل اجرا، بهترین استراتژی و اثربخش‌ترین آن را که سازمان قادر به اجرای آن است را انتخاب می‌کند تا به اهداف مور نظر خود دست یابد.

🔴 #اجرای_استراتژی

▪️فرآیندی است که #استراتژی انتخاب شده، پیاده‌سازی و اجرا می‌شود. در واقع استراتژی درون زمینه و محدودیت داخلی افراد، رهبری، ساختار، منابع، قابلیت‌ها و فرهنگ سازمانی قرار می‌گیرد. اجرای استراتژی همچنین درون زمینه و محدودیت‌های بیرونی محیط رقابتی، سیاسی و خارجی قرار می‌گیرد.

▪️اجرای استراتژی به ماهیت دانش، تکنولوژی و منابع #شایستگی در دسترس سازمان بستگی دارد. همچنین اجرای استراتژی به ماهیت تصمیمات در مورد استراتژی مالی و رقابتی بستگی دارد. اجرای استراتژی به وسیله بهترین روش به‌کارگیری منابع، تحقق تعهدات مالی و تضمین بقای سازمان محدود شده است.

چهار عنصر معرفی شده برای مدل مدیریت #استراتژیک به هم وابسته هستند و با یکدیگر کار می‌کنند. هر عنصر به دیگر عناصر تأثیر می‌گذارد و از آن‌ها اثر می‌پذیرد.

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
فازهای چرخه عمر کسب و کار یا سازمان #کسب_و_کار #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
فازهای چرخه عمر کسب و کار یا سازمان

فاز اول(راه اندازی)

در فاز راه اندازی، #فروش کم است اما به آرامی (به این امید که به طور پیوسته) در حال افزایش است. کسب‌وکارها با تبلیغ مزیت‌های نسبی و ارزش‌های پیشنهادی خود بر بازاریابی برای بخش‌های مصرف‌کننده هدف تمرکز می‌کنند. با این حال، از آنجایی که درآمد کم است و هزینه های اولیه راه اندازی بالا است، کسب و کارها در این فاز مستعد ضرر و زیان شدید هستند.

فاز دوم (طفولیت)

در این دوره، کسب و کار، کودکی بیش نیست و باید حمایت کامل شود. شبانه روز کار و سرمایه گذاریهای متعدد #کارآفرینان را خسته و پشیمان می کند. اما همان طور که زمان پیش می رود، این کودک رشد میکند.

فاز سوم (رشد سریع)

در #فاز_رشد، سازمان ها رشد سریع فروش را تجربه می کنند. از آنجایی که فروش به سرعت افزایش می‌یابد، کسب‌وکارها پس از عبور از نقطه سربه‌سر، شروع به سوددهی می‌کنند. با این حال، از آنجایی که چرخه سود همچنان از چرخه فروش عقب است، سطح سود به اندازه فروش بالا نیست. در نهایت، جریان نقدینگی در فاز رشد مثبت می شود، که نشان دهنده جریان نقدینگی اضافی است.

فاز چهارم (بلوغ)

در این فاز، فروش افزایش می‌یابد، اما با سرعت کمتر، معمولاً به دلیل نزدیک شدن به اشباع بازار یا ورود رقبای جدید به بازار. اوج فروش در فاز ترک فروش اگرچه فروش همچنان در حال افزایش است، اما سود در این فاز شروع به کاهش می کند. این رشد در فروش و کاهش سود نشان دهنده افزایش قابل توجه هزینه ها است. در نهایت، #جریان_نقدی افزایش می یابد و از سود فراتر می رود.

فاز پنجم (تکامل)

زمانی که کسب و کار بالغ می شود، فروش به آرامی شروع به کاهش می کند. #حاشیه_سود کمتر می شود، در حالی که جریان نقدی نسبتا راکد باقی می ماند. با نزدیک شدن به بلوغ سازمان ها، سرمایه تا حد زیادی حامی کسب و کار است و بنابراین تولید وجه نقد بالاتر از سود در صورت سود و زیان است.

فاز ششم (نقطه اوج)

در این فاز، بسیاری از کسب‌وکارها با زیرسازی و ساختارسازی مجدد خود و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید و بازارهای نوظهور، چرخه عمر تجاری خود را در این فاز گسترش می‌دهند. این به سازمان ها اجازه می دهد تا خود را در #صنایع_پویا خود قرار دهند و رشد خود را در بازار به روز کنند. به هررو این نقطه اوج است و بسیاری از سازمانها در این نقطه در معرض شروع غرور قرار دارند.

فاز هفتم (ثبات)

در این فاز، #فروش ثابت شده و سود کاهش یافته و هزینه ها بالاست اما کسب و کار روتین خود را یافته و درحال جلورفتن است. سازمان های باثبات معمولا به سختی از بین می روند اما در همین جاست که در معرض آغاز فاز سقوط قرار دارند. اگر در این فاز کارهایی که لازم است انجام نشود، سازمان به سقوط نزدیک می شود.

فاز هشتم (اشرافی گری)

پس از اینکه شرکت به #سوددهی مناسبی دست یافته، اشرافی گری و خرجهای اضافی آغاز می شود. پیش از این مرحله اگر نوآوری و دگردیسی اتفاق نیفتد، همه تصور میکنند که شرکت در ثبات دیگر از بین نخواهد رفت و اما غافل از اینکه «آنجا که توفرعون زمانی، در تیررس باد خزانی». کارکنان، مدیران و خصوصا اقوام و بستگان مدیران، شروع به گسترش مافیای خود نموده و خرجهای بیربط آغاز می شود و سود کاهش می یابد.

فاز نهم (بوروکراسی اولیه)

مدیران در این فاز به دست پا افتاده و شروع به #قانون_گذاری جزیره ای میکنند. کم کم قوانین دست و پاگیر آغاز شده و سازمان عریض و طویل میشود.

فاز دهم (بوروکراسی)

در این فاز #سازمان کاملا بروکراتیک و فشل است. همه چیز بارها تایید گرفته شده و سرعت به شکل فزاینده ای کاهش می یابد. هر چیز بیش از زمان ممکن، طول میکشد و کارها به سرانجام نمیرسند.

فاز یازدهم (اتهام زنی و فرافکنی)

در فاز یازدهم #چرخه_عمر_سرمایه_گذاری، فروش با سرعتی شتابان شروع به کاهش می کند. این کاهش فروش نشان دهنده ناتوانی سازمان ها در انطباق با محیط های بیرونی است. اینجاست که اقوام خرج تراش و مدیران بریز و بپاش کن، شروع به اتهام زنی به یکدیگر کرده و ایرادات را گردن یکدیگر میاندازند.

فاز دوازدهم (مرگ)

در فاز آخر #چرخه_عمر_سازمان، فروش در پایین ترین سطح است. سود میزان کمینه خود را تجربه میکند و مدیران در حال استعفادادن هستند. شرکت ورشکسته شده یا واگذار میشود و یا تعطیل خواهد شد.

#کسب_و_کار
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
ماتریس استراتژی قیمت‌گذاری بر اساس قیمت و کیفیت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
ماتریس استراتژی قیمت‌گذاری بر اساس قیمت و کیفیت

هر کدام از این استراتژی‌ها می‌توانند در کنار مزایایی که برای شرکت یا کسب‌وکار ایجاد می‌کنند، معایبی نیز داشته باشند. از این رو، باید بر اساس شرایط، ارزش‌ها و مأموریت‌های #سازمان به کار گرفته شوند. در ادامه به مزایا و معایب هر روش اشاره می‌شود:

#قیمت‌_گذاری_گزاف:

این استراتژی برای محصولی استفاده می‌شود که در مقایسه با کیفیت پایین، قیمت بالایی دارد. این روش می‌تواند به کسب #سود بیشتر و افزایش فروش به ازای هر مشتری منجر شود؛

اما این احتمال نیز وجود دارد که به‌دلیل #قیمت بالایی که در ابتدا ارائه می‌دهد، ذهنیت منفی برای مشتری درباره برند ایجاد کند.

حتی اگر #شرکت بعد از گذشت زمان، قیمت را نیز پایین‌تر بیاورد، ممکن است که فعالیت‌های نوآورتر رقبا، مزیت ارزا‌ن‌فروشی سازمان را برای مشتری کم‌اهمیت جلوه دهند.

#قیمت‌_گذاری_پریمیوم یا بالا:

معمولاً با این روش، شرکت به #حاشیه_سود (High Margins) بسیار بالایی می‌رسد و مشتری به‌دلیل کیفیت بالای محصول، رضایت و ذهنیت مثبتی از برند دارد. اما این استراتژی در بحران‌های اقتصادی کارآمد نیست و به‌دلیل قیمت بالا باعث کاهش عملکرد فروش می‌شود.

در نتیجه #مشتریان و مخاطبان ممکن است به‌سمت رقبایی که ارزان‌قیمت‌تر هستند، گرایش پیدا کنند. از طرف دیگر، برای آنکه برند از مُد نیفتد و کیفیت آن در نظر مشتری حفظ شود، به نوآوری بیشتری نیاز است که می‌تواند شرایط را برای شرکت دشوار کند.

#قیمت‌_گذاری_اقتصادی:

در این استراتژی، #محصول با کیفیت پایین و قیمت پایین‌تری عرضه می‌شود. با این روش، شرکت به سهم بازار بیشتری می‌رسد؛ چرا که می‌تواند بخش کم‌درآمد جامعه را نیز به مشتریان خود اضافه کند و بازار خود را توسعه دهد.

همچنین محصولات با #قیمت_اقتصادی می‌توانند راهی باشند تا مشتری‌های احتمالی با شرکت شما آشنا شده و به مشتریان حتمی تبدیل شوند. در نهایت، می‌توانید بعدها محصولاتی با قیمت بیشتر نیز به آن‌ها بفروشید. اما این استراتژی، حاشیه سود خوبی ندارد و حتی ممکن است به هویت برند آسیب برساند.

#قیمت‌_گذاری_نفوذی:

این #استراتژی برای محصولی استفاده می‌شود که کیفیت بالایی دارد؛ اما در ابتدا برای نفوذ بیشتر با قیمت کمتری به بازار عرضه می‌شود تا مشتریان از وجود این محصول یا خدمت آگاه شوند. در نتیجه امکان تقاضای بیشتر برای محصول و افزایش فروش اولیه وجود دارد.

اما این احتمال نیز نباید نادیده گرفته شود که اگر بعدها قیمت افزایش پیدا کرد، مشتری ممکن است دچار #سوگیری_لنگر (Anchoring Effect) شده و فکر کند که باید بر اساس قیمت قبلی بپردازد.

در نتیجه وقتی با افزایش #قیمت_محصول روبه‌رو می‌شود، تمایل خود را برای خرید از دست می‌دهد. از طرف دیگر، این روش در ابتدای کار حاشیه سود پایینی دارد و برای آنکه هزینه‌های اولیه راه‌اندازی محصول جبران شود، به زمان بیشتری نیاز است.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
پنج نیروی رقابتی پورتر و نمونه تحلیل با استفاده از آن‌ها

#پورتر برای تحلیل یک صنعت، پنج نیرو را مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهد. او معتقد است که تعامل این نیروها و تأثیر آن‌ها بر یکدیگر است که متوسط حاشیه‌ی سود در یک صنعت را مشخص می‌کند.

محور اصلی بحث پورتر، #حاشیه_سود (Profit Margin) است و نه حجم فروش یا کل حجم سود.چون در نهایت، هر کسب و کار یا صنعتی، باید سود سهامداران خود را پرداخت کند و اگر حاشیه‌ی سود پایین باشد، سرمایه‌گذاران به سمت بازارهای دیگر سوق پیدا می‌کنند.

1⃣ دیوارهای ورود (یا اصطلاحاً: میزان تهدید تازه‌واردها)
2⃣ قدرت چانه زنی تأمین کنندگان
3⃣ قدرت چانه زنی مشتریان
4⃣ رقابت میان فعالان فعلی صنعت
5⃣ تهدید کالاها و خدمات جایگزین

#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar