مدیریار | Modiryar
844 subscribers
4.91K photos
676 videos
3 files
4.43K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
گاهی نباشید
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

اگر همیشه در دسترس باشید، بی محابا محبت کنید، خوبی را از حد بگذرانید و یک جانبه مهربانی کنید آرام آرام تکراری می شوید، ارزش شما و محبت های شما کم می شود، به چشم نمی آیید و دست آخر «لطف مکرر» می شود «وظیفه ی مقرر»! آدم ها عموماً «فراموش کار» و «ناسپاس» هستند پس چون قطعاً روزی فرا خواهد رسید که فداکاری های شما را فراموش می کنند و نادیده می گیرند خودتان باید از عزت و احترام خود مراقبت کنید.

خیلی تلخ است ولی به روشنای آفتاب سوگند می خورم این حقیقت دارد که بدترین حملات همواره از سوی کسانی متوجه شماست که بیشترین محبت را به آنها کرده اید. «زیاد» که باشید «زیادی» می شوید پس حتماً اندازه نگاه دارید و گاهی دیگران را از حضور ارزشمند خودتان محروم کنید تا قدر بدانند و فراموش نکنند چه کیمیای ارزشمندی درون شماست که خالصانه، بی ریا و دست و دلبازانه در اختیار آنها قرار داده اید.

گاهی نباشید! قهر کنید، بیندازید و بروید، رها کنید، گوشی همراه خود را از دسترس خارج کنید، راه ارتباطی دیگران با خودتان را ببندید تا «نبودنتان» به چشم بیاید و ارزش «بودنتان» به فراموشی سپرده نشود. مراقب باشید دیگران خوبی های شما را اسراف می کنند، مروارید وجود شما را به ثمن بخس می فروشند و «لیاقت» شما را در سایه «بی لیاقتی» خود محو می کنند. به یکباره شما را نادیده می گیرند، با غوره ای سردی شان می شود و چشم بر همه آنچه برایشان ارزانی داشته اید می بندند و این گونه شما می مانید و تنهایی!

#غارتنهایی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@ghare_tanhae
مرا کمتر دوست بدار!
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

در برهوت نامهربانی و بی توجهی و در دنیای سرد و بی روح امروز فردی بسان مجنون عاشق و همچون لیلا بی قرار دور سرش می چرخید، جان به جانش می داد، حالش را خوب می کرد و دلش را شاد. اما امان از فرزند آدم که غافل است و جاهل. فراموش کار است و بی قرار. نالوتی گویی پذیرش این همه احساسات و مهربانی را نداشت. آرام آرام لطف بی انتها برایش تکراری شد و دلش را زد. روزی برگشت خیره خیره در چشمان شیدایش نگاه کرد و گفت: «مرا کمتر دوست بدار» شاید این گونه تو آرام تر شوی و من راحت تر. نمی دانست یا شاید هم نمی خواست که بداند طرفش کیست، چه حالی دارد و چگونه با این «شبیخون کلامی» در خود می شکند.

او حرفش را زد و رفت. اما طرف مقابل دلش گرفت، بغضش شکست و آسمان بر سرش آوار شد. اما جلوی او به روی خودش نیاورد. انگار نه انگار اتفاقی افتاده است. از او که جدا شد خلوتی پیدا کرد و بلند بلند گریست و با پروردگار خویش نجوا کرد و این گونه خواست: «خدایا وجود مرا از او بگیر و مهر او را از من». خداوند دعای حق او را شنید و آمین فرشتگان مهربانی را لبیک گفت و او را گرفت. حالا دیگر او را ندارد و روزگار را به تنهایی سپری می کند. نمی دانم راحت تر شده است یا نه؟ ولی انگار همواره گمشده ای دارد، یک جای کارش همیشه لنگ است، کسی دل به دلش نمی دهد، پای حرفش نمی شیند و گویی خیر و شر زندگی اش برای احدی ارزش ندارد.

شاید دور و بر ما آدم های زیادی حضور دارند و سرمان شلوغ است. اما باور کنید بیشتر آن ها سیاهی لشکر هستند، اکثراً دلسوز و مهربان نیستند، بین آن ها عاشق و شیدا پیدا نمی شود، سر و صداهایشان بیشتر از آن که شور و شعف ایجاد کند اضطراب و استرس به همراه دارد و از همه مهم تر این که در سختی ها و مشکلات، دلتنگی ها و ناامیدی ها معمولاً ما را همراهی نمی کنند. پس هرگز غفلت نکنید از کسی که شما را دوست دارد، به شما محبت می کند، دلش برای شما می سوزد، سنگ شما را به سینه می زند و خلاصه قلبش برای شما می تپد. هیچ چیز این دنیا پایدار نخواهد بود. پس تا می توانید عطوفت و مهربانی را در آغوش گرم خود نگاه دارید.

#دلنوشته
#غارتنهایی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@ghare_tanhae
دور دست ها خبری نیست
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

تلاش کنید، برنامه ریزی داشته باشید، هدفمند زندگی کنید، امید و شادمانی خود را از دست ندهید، هر چه در چنته دارید رو کنید و برای رسیدن به اهداف و آرزوهایتان سر از پا نشناسید اما فراموش نکنید آنچه نقد است و قطعاً در اختیار شماست «اکنون» است و هیچ آینده ی قطعی و ضمانت شده ای برای احدی از مخلوقات خداوند وجود ندارد. فردای هیچ کس حتمی نیست پس امروز را دریابید که شاید فردا دیر باشد. برخی می دوند، حرص می خورند، خود را به زمین و آسمان می زنند برای رسیدن به آینده های دوردست که نه قطعی است و نه قرار است که اتفاق خاصی در آن رخ بدهد.

باور کنید «دور دست ها خبری نیست» و هر آنچه هست صرفاً اکنون است پس دم را غنیمت شمارید و غم فردا نخورید که خدای امروز ما فردا و فرداها هم زنده است، صدای ما را می شنود، از غم های ما خبر دارد و هر جا لازم باشد ما را یاری می رساند. برخی انسان ها آن قدر کمال گرا و ایده آل گرا هستند و به رویاهای بزرگ و دور خود می اندیشند که امروز را از یاد می برند و فراموش می کنند این روزهایی که در آن هستیم جزء مهم و قطعی زندگی ماست و فرداهای دور دست هر چقدر هم مهم باشد (یا حتی مهم تر از امروز) حتمی و قطعی نیست و معلوم نیست کدام یک از ما به آن می رسیم.

اصلاً چه کسی گفته فردا مهم تر است؟ مگر قرار است فرداها یا دور دست ها چه اتفاقی بیفتد که امروز را از رونق انداخته است؟ کمی دقیق تر به آن چه پیرامون شماست نگاه کنید، کمی نسبت به خلقت آدمی و عدم قطعیت های آن بیندیشید شاید بسیاری از رفتارهای شما نیاز به اصلاح و تغییر داشته باشد. نباید آن قدر مقصد (هدف) مهم، اساسی و حیاتی باشد که مسیر فراموش شود. باور کنید گاهی خود «مسیر» می تواند «هدف» خیلی خوبی برای افزایش مطلوبیت و لذّت بردن از زندگی باشد. مسیری که در آن قرار داریم جزئی مهم و حیاتی از زندگی ماست پس قدر بدانید و از آن لذّت ببرید که هیچ انسانی دوبار زندگی نمی کند و هرگز نمی توان در یک رودخانه دوبار شنا کرد.


#دلنوشته
#غارتنهایی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@ghare_tanhae
مخاطب خاص ندارد
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

زیبای دلربا، محبوب بی همتا، عزیز وصف ناپذیر، گل خوشبوی من! من تو را دوست دارم به حرمت عشق، می خواهمت به بلندای آسمان و با تو می مانم تا نفس در سینه دارم. من هر آنچه دارم و ندارم به پایت می ریزم و هر چه از عشق و عاطفه و مهربانی آموخته ام و توسط معبود بی همتا در وجودم به ودیعه نهاده شده است به تو می بخشم. من جانی دارم که ارزانی جان تو باد. تا تو باشی و بمانی و بخندی و در جهان به شادمانی بگردی.

گفت: چگونه این گونه عشق ورزی می کنی و می گویی مخاطب خاص ندارد؟ مگر می شود بدون دلبری دلداده باشی؟ گفتمش آری! به خدا می شود. عشق باید خصلت آدمی باشد و مهربانی صفت او. این گونه است که شعر و محبّت از اعماق وجود انسان می جوشد و لبخند همچون تلالو آفتاب، گوشه لبانش طلوع می کند. بیشتر آدم های این دوره و زمانه قدر مهربانی را نمی دانند و برایش چرتکه می اندازند پس نمی توانند بی محابا عاشق باشند.

گفت: عشق چگونه خصلت آدمی می شود؟ گفتمش عزیز من! این قدر فکر نکن، تا این حد منطقی نباش و این همه به عقلت اعتماد نکن. عقل با وجود همه ی ادعاهایی که دارد در بسیاری از عرصه ها راهی ندارد و خیلی از مسائل را نمی فهمد. باور کن خیلی چیزها را باید به دل سپرد. منطقی بودن و عاقل بودن از حدی بیشتر باشد انسانیت را خدشه دار می کند و مهربانی را ور می اندازد. فراموش نکن حتی «پرستش به مستی است در کیش مهر»

#دلنوشته
#غارتنهایی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@ghare_tanhae
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو پیگیر دلشوره های منی
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

تو پیگیر دلشوره های منی و محرم اسرارم، امید زندگانی منی و پناه قلب خسته و بی قرارم. ای نمازم به افق پلک زدن هایت، پناه عاطفی من، قبله ی مهربانی و کعبه ی عشق ورزی هایم! من تا آخر عمر به تو بدهکارم که زندگی کردن را به من آموختی، بذر مهربانی و عشق ورزی را در دلم کاشتی و در گوش هایم شعر محبت سرودی.

یادم تو را فراموش نمی کند که لحظه به لحظه عمرم را به اسارت گرفتی و هر نفسم را با ضربان قلب خود تنظیم کرده ای! به خدا باور دارم اگر سر تا پایت را جواهر بگیرم جبران یک لحظه امیدی که در دلم نشاندی و آغوشی که به رویم گشودی نمی شود. و به راستی سیم و زر را چه راهی به حریم مقدس عشق؟

به «قداست عشق» و «بی قراری دل» سوگند که عاشق شجاع است و بی باک، دلِ بی قرار دارد و سودای یار، سر از پانمی شناسد و اهل حساب و کتاب نیست. رسوايىِ شیدایی را به جان می خرد و همه آنچه را كه دارد در طَبَق اخلاص به پای محبوب خود می ریزد و بی محابا هر  آنچه را كه دارد نذر یار می کند و سر بازار بیقراری به حراج می گذارد.

#دلنوشته
#غارتنهایی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@ghare_tanhae
هیچ وقت
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

هیچ وقت به احساس فردی که دلش فقط با تو خوش می شود و حالش فقط با تو خوب فکر کردی؟ هیچ وقت به حال کسی که دلش تنها با در آغوش کشیدن و لبخند یا محبتی ساده آرام می گیرد فکر کردی؟ هیچ وقت به نیاز کسی که شانه هایت را می خواهد تا سرش را روی آن بگذارد و هق هق گریه کند فکر کردی؟ هیچ وقت به تنهایی فکر کردی؟ به آدمی که بغض گلویش را می فشارد و کسی را ندارد که با او همدلی و همدردی کند؟ با خودت فکر نکردی دل بی قرار و رنج بی شمار چه بلایی بر سر آدمی می آورد؟

اصلاً تو از محبت چیزی شنیده ای؟ چیزی می دانی؟ از مهربانی چه می فهمی؟ از دل شکسته و آه در سینه مانده چه حسی داری؟ می دانی وقتی عزیز کسی باشی تو هم باید او را عزیز و محترم بشماری؟ به کسی که به تو دل بسته باید دل بدهی، پای حرفش بنشینی، چشم در چشمانش بدوزی، با بغضش بغض کنی، با اشک هایش بباری و همان جا که دیگر نای ایستادن نداشت او را در آغوش بگیری، محکم فشار دهی و برایش حرف محبت نجوا کنی و اجازه ندهی جا خالی کند و کم بیاورد.

عقلت چرا خجالت نمی کشد و در هر کاری دخالت می کند؟ به خدا اینجا دقیقاً همان جایی است که هیچ عقلی حق ورود ندارد و هیچ منطقی کارساز نیست. کار دل را به دل بسپار و عقل را درگیر چیزی که از آن سر در نمی آورد مکن. احساس و عاطفه را محترم بشمار و احساس و مهربانی عزیزانت را قدر بدان که قطعاً روزی فرا می رسد که خورشید با همه ی مهربانی هایش غروب می کند و دیگر طلوعی در انتظارش نخواهد بود و تو می مانی با سرما و تاریکی و مهربانی و معصومیت از دست رفته.

#دلنوشته
#غارتنهایی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@ghare_tanhae
رنج خود را در آغوش بگیرید
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

بپذیرید خیلی از رویاها و آرزوهای شما تحقق نمی‌یابد، بپذیرید خیلی از افرادی که به آنها خوبی کرده‌اید فراموش می‌کنند یا به جای خوبی در حق شما بدی می‌کنند، قبول کنید گاهی دنیا تمام زورش را می‌زند تا حال شما را خراب کند و زندگی‌تان تلخ باشد، خیلی وقت‌ها چرخ روزگار مطابق میل من و شما نمی‌چرخد و موارد بسیاری است که دیگران سعی می‌کنند شایستگی‌ها و توانایی‌های ما را نفی کنند، نادیده بگیرند و برای پوشش حقارت خود دست به تحقیر و تخریب ما بزنند. قبول کنید که گاهی حتی نزدیک‌ترین، عزیزترین و بهترین افراد زندگی شما قدرتان را نمی‌دانند، محبت‌شان را از شما دریغ می‌کنند و به راحتی شما را سر بازار بی وفایی می‌فروشند و نادیده می‌گیرند.

درست است که زندگی در جای خود بسیار زیباست و خیلی وقت‌ها می‌تواند برای ما شادمانی و اشتیاق را به همراه آورد ولی هرگز بدون درد و رنج نخواهد بود. اگر تمام تلاش خود را کردید و بر رنج یا دردی پیروز نشدید دست از مبارزه بی‌اساس و بی‌سرانجام بردارید و قبول کنید اینها رنج‌های واقعی زندگی شماست که هرگز نمی‌شود انکار کرد، نایده گرفت و با آن گلاویز شد. رنج‌های زندگی خود را بپذیرید، قبول کنید و در آغوش بکشید و فراموش نکنید که شما تنها نیستید که درد و غمی دارید، همه‌ی آدم‌ها در زندگی رنج‌هایی دارند که تا انتهای عمر آنها را رها نمی‌کند.

وقتی اینها را بپذیری زندگی را همان‌طور که واقعیت دارد می‌بینی، سطح توقعات خویش را تعدیل و تصحیح می‌کنی و در درون خود به روشنی می‌یابی که همواره فرای آنچه دوست داریم اتفاقاتی رخ می‌دهد که از اختیار ما خارج است و اگر راه درست مواجهه با آنها را یاد نگیریم زندگی برایمان بسیار سخت و شاید حتی غیرممکن خواهد بود. هر چند تلخ اما این رسم روزگار است که همه‌ی آنهایی که دوست‌شان داریم ما را دوست ندارند و همه‌ی آنچه خوبی کرده‌ایم خیلی زود به سوی ما برنمی‌گردد. «پذیرفتن» یکی از مهم‌ترین راه‌های آرامش و رهایی است. گاهی باید پذیرفت. شاید این جمله برای شما عجیب و غریب باشد ولی واقعیت دارد.

#دلنوشته
#غارتنهایی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@ghare_tanhae
به یکباره چراغی خاموش می‌شود
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

در هیاهوی زندگی دقیقاً همان زمانی که تخت گاز به سمت اهداف‌تان پیش می‌روید، آنجا که در قلّه‌ای قرار گرفته‌اید و با خود فکر می‌کنید چقدر آدم مهمی هستید، وقتی در اوج قدرت قرار دارید، کیف تان کوک است و عیش و نوش‌تان به راه و فکر می‌کنید به کسی نیازی ندارید، به یکباره چراغی خاموش می‌شود و همه‌‌ی دنیای شما را تیره و تار می‌کند به صورتی که گویی تمام زندگی تنها با همین یک چراغ روشن و پر‌فروغ بوده است.

بعد از این اتفاق دل‌تان می‌سوزد و اشک‌تان جاری می‌شود با شمعی حیران دور سر خود می‌چرخید و می‌فهمید به راستی آن چراغ همه روشنایی زندگی شما بوده است که زیر نورش زندگی می‌کردید و جولان می‌دادید و اگر سایه‌ای داشته‌اید که بر سر دیگران سنگینی می‌کرد به خاطر حرکت و برکت زیر نور او بوده است. اما چه سود که دیگر دیر شده، آن سبو بشکسته و آن پیمانه ریخته است.

خواهر، برادر، همسر، رفیق، فرزند و از همه مهم‌تر پدر یا مادر، هر یک بسته به شرایط زندگی شما می‌توانند همان منبع و منشا نور و امید در زندگی باشند که با بی‌مهری و بی‌تفاوتی به بهانه‌ی مشغله‌های کاری و دغدغه‌های زندگی از آن‌ها و حال و احوال‌شان غفلت می‌کنید.

همانی که هر روز به شما زنگ می‌زند و پاسخش را یک در میان می‌دهید، کسی که خیلی به خیر و شر شما کار دارد و می‌گویید گیر می‌دهد، فردی که مرتّب قربان صدقه شما می‌شود و حوصله‌اش را ندارید و یا همانی که چشم به محبّت و توجه شما دوخته است و او را طرد می‌کنید و می‌گویید حوصله‌ی لوس بازی‌هایش را ندارید همان چراغی است که در فقدان و خاموشی خواهید فهمید چقدر زندگی‌تان به‌خاطر وجودش رونق و نور داشته است و شما نمی‌دانستید.

پس اهالی عقل و منطق که پنجره‌ی دل و احساس خود را چهار قفله کرده‌اید و همه چیز را با حساب و کتاب و دو دوتا چهارتا اندازه گیری می‌کنید، به رسم سود و زیان و برای منفعت شخصی‌تان هم که شده به خود آیید و قدر مهربانی‌ها را بدانید که عشق و محبّت آفتاب لب بام است و عمری کوتاه دارد و پس از آن شما می‌مانید و سردی و تاریکی در برهوت تنهایی و نامهربانی.

#غارتنهایی
#دلنوشته
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@ghare_tanhae
پناه مهربانی
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

آهای آدم‌هایی که باد در غبغب می‌اندازید و ژست روشنفکری و عقلانیت به خود می‌گیرید به‌هوش باشید که عشق و مهرورزی رسم انسانیت است. اگر می‌خواهید منطقی باشید هیچ عیبی ندارد در جای خودش هم بسیار خوب است امّا؛ هر چیزی اندازه‌ای دارد. پس «اندازه نگه دارید ‌که اندازه نکوست.»

منطقی باشید؛ امّا دل‌تان از سنگ نباشد، حساب دو دو تا چهارتا کنید امّا؛ در مهرورزی خساست به خرج ندهید، کم حرف بزنید امّا؛ کلام‌تان محبّت آمیز باشد، سرتان در لاک خودتان باشد امّا؛ آن‌هایی را که به گردن شما حقی دارند فراموش نکنید، برای سلامتی جسم ورزش کنید امّا؛ روح خود را سرگردان رها نسازید.

مپندارید نعمت‌هایی که اطراف شماست دائمی است و همواره این شمایید که بر خر مراد سوار هستید و دیگران دوست‌تان دارند، مهر و ناز شما را می‌خرند و دل‌شان را به برق نگاه شما گره زده‌اند و تنها با خوشحالی شما حال‌شان خوب می‌شود. «زبان محبّت» را در کلاس عاشقی بیاموزید و تا می‌توانید تمرین کنید تا کلام‌تان نرم باشد و جلا دهنده‌ی روح.

برسد زمانی که خسته از روزهای بی‌قرار در پستوهای زندگی خاطرات بی‌شمار خود را زیر و رو کنید تا لبخند محبّت‌آمیز عزیزان‌تان را بیابید و چیزی عایدتان نشود. اگر همواره یک جای کار شما می‌لنگد، اگر حال‌تان خوب نمی‌شود، اگر فکر همه جایش را کرده‌اید و باز هم ثمری نداشته است بدانید که ممکن است شیوه‌ی فکر کردن‌تان اشکال دارد و شاید آدم‌های زیادی را از خود رانده‌اید.

هر چند عقل سلیم آدمی را به اوج می‌رساند و بر صدر می‌نشاند امّا؛ بدانید و از یاد مبرید که چه بخواهید و چه نخواهید زیبایی‌های زندگی از مسیر «دل» می‌گذرد، نه «عقل». چرتکه‌ی انداز و برانداز کردن‌های منطقی تنها زیبنده‌ی کسب و کار و بازار است، نه برای مهربانی و روح زندگانی. در طول روز هر چقدر بدوید و بکارید باید آخر شب ثمره‌اش عشق و عاطفه باشد در پناه و آغوش مهربانی که بر جان شما بنشیند در غیر این صورت سخت زیانکارید.

#دلنوشته
#غارتنهایی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@ghare_tanhae
دیگر وقتی سکوت کرد
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

بارها و بارها گفت، خواهش کرد، التماس کرد، فریاد زد، غرولند کرد، دعوا به راه انداخت و برای داشتن و رسیدن به چیزی که می‌خواست، مشتاقش بود و بدان نیاز داشت زمین و زمان را به هم ریخت. امّا؛ تو با این که حالش را دیدی، دردش را فهمیدی، می‌دانستی حق با او بود و می‌توانستی خواسته‌اش را برآورده کنی، مرهم زخم‌هایش باشی و دردش را درمان کنی؛ چشمانت را بستی، باد به غبغب انداختی، ژست آدم منطقی، مرشد کامل و عاقلِ سالم به خود گرفتی و در دل به چشمان سرخش، بغض گلویش و چهره‌ی برافروخته‌اش پوزخند زدی و نخواستی برای جسم خسته‌اش روح و روان باشی و راحت جان.

دیگر وقتی سکوت کرد، کاری به کارَت نداشت، چیزی نگفت، در تاریکی دراز کشید، به دوردست‌ها خیره شد، به فکر فرو رفت، تماسی نگرفت و به پیام‌هایت نامنظم پاسخ داد بدان خیلی خوب حالش را گرفته‌ای، به شدّت دلش را شکسته‌ای، امیدش را ناامید کرده‌ای و زنده زنده او را در برهوت نامهربانی‌هایت و در گورستان تنهایی‌اش به خاک سپرده‌ای. پس دست از سرش بردار، بدان کار از کار گذشته، حس و حالش از میان رفته و بود و نبود هیچ کس و هیچ چیز، دیگر برایش اهمیّتی ندارد.

آدم‌های پرشور، عاشق و احساسی انتقام نمی‌گیرند، تلافی نمی‌کنند، جواب بدی را با بدی نمی‌دهند، اهل قهر و آشتی هم نیستند، به قدر کافی صبر می‌کنند، دست و پا می‌زنند، فرصت می‌دهند امّا؛ به یکباره همچون شمعی خاموش می‌شوند، فرو می‌ریزند و از همه چیز و همه کس حتی خودشان گذر می‌کنند. پس حالا که همچون پروانه‌ای دور سرش نگشتی حق این است که بر بالینش بنشینی، اشک‌هایی که به پهنای شمع وجودش ریخته خوب بنگری و هرگز فراموش نکنی تا دل نسوزد اشک جاری نمی‌شود. اینک تو بمان و همه‌ی مهر و نازی که دریغ کردی و بدان تاوان این گناه بی‌پناهی عاطفی است.

#دلنوشته
#غارتنهایی
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@ghare_tanhae