مدیریار | Modiryar
✍ چهار بعد مدیریت بیرکینشاو #Julian_Birkinshaw #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ چهار بعد مدیریت بیرکینشاو
✅ #جولیان_بیرکینشاو استاد مدیریت بینالمللی و راهبردی دانشگاه کسبوکار لندن، چهار بعد مدیریت را در کتاب خود با عنوان «بازآفرینی مدیریت» مطرح کرد. این چارچوب چهار بعد مربوط به شیوهها و فرایندهای کلیدی مدیریت را نشان میدهند.هر بعد دو اصل مخالف هم دارد.
✅ این اصول «مفروضات یا عقایدی درباره روشهای فعلی یا ایدهآل است». این اصول اساس اقدامات روزمره #مدیران سازمان تان هستند. اصول سمت راست هر بعد #اصول_سنتی هستند: این رویکردهای مدیریتی ده ها سال قدمت دارند. اصول سمت چپ اصول جایگزین هستند: اینها دیدگاههای جدید مدیریت هستند.
✅ میتوانید با این چارچوب، روش فعلی مدیریتتان را بررسی کنید و ببینید که آیا میتوانید #مدل_مدیریت اثربخش تری را طراحی کنید یا خیر (مدلی که متناسب با راهکار و شیوه کسبوکارتان باشد).
🔴 ابعاد و اصول مربوطه:
⭕️ مدل کسب و کار
1⃣ مدیریت در طول: فعالیتها
این بعد نشان میدهد که مدیران چگونه فعالیت هایشان را با کسانی #هماهنگ میکنند که مستقیماً زیردستشان نیستند. اصول مخالف عبارتاند از:
▪️#دیوان_سالاری
با رویکرد دیوانسالارانه، سازمانها از قوانین رسمی، نقشها و روشهای کاری و راهنمای رسمی برای انجام کارها استفاده میکنند. نتایج قابل پیش بینی هستند. #دیوان_سالاری تا حدی در بیشتر سازمانها لازم است؛ و در سازمانهایی بسیار مهم است که با خطرات بزرگی (از جمله ایمنی یا سلامت) سروکار دارند.
▪️#خلاقیت_مداری
خلاقیت مداری اتفاق خودجوش است و بر پایه استقلال و خودکفایی است (اگر میخواهید افرادتان به خودشان انگیزه دهند، خیلی مهم است). افراد خودشان را سازماندهی میکنند، مستقل کار میکنند و سریع اقدامات مربوطه را انجام میدهند. خلاقیت مداری منجر به نوآوری و خلاقیت و همچنین تقویت روحیه و #مشارکت بهتر میشود.
⭕️ سیستم سازی کسب و کار
2⃣ مدیریت رو به پایین: تصمیمات
این بعد مربوط به نحوه تصمیمگیری افراد در سازمان است. این اصول عبارتاند از:
▪️#سلسله_مراتب
سلسلهمراتب بر اساس اقتدار و قدرت است. مدیران ارشد #تصمیم_گیرنده هستند، چون در مقایسه با زیردستان، تخصص بیشتر و دیدگاه بهتری به کل مسئله دارند. فرض سلسلهمراتب این است که «رئیس آگاهتر است»، حتی وقتیکه درست نباشد. میتواند مانع ارتباط با ردههای بالای سازمان شود و میتواند منجر به تصمیمگیری ضعیف افراد قدرتمند شود.
▪️#خرد_جمعی
خردجمعی وقتی است که افرادی از تمام ردههای تیم و سازمان در #تصمیم_گیری سهیم هستند و با کمک هم، برای حل مسائل تلاش میکنند. این کار روحیه و مشارکت را بالا میبرد و وقتی افراد بادانش (مانند کارکنانی که با مشتریان ارتباط دارند) در فرایند تصمیمگیری دخیل هستند، تصمیمات را بهتر میکند. عیب استفاده از خرد جمعی این است که اگر تعداد افراد دخیل در فرایند خیلی زیاد باشد، تصمیمگیری خیلی طول میکشد. اگر لازم باشد که بهموقع تصمیم بگیرید، این مشکل جدی است.
⭕️ استراتژی کسب و کار
3⃣ مدیریت اهداف
این بعد مربوط به نحوه تعیین و تلاش برای #اهداف_سازمان است. اصول عبارتاند از:
▪️#هم_ترازی
با همترازی، همه در جهت هدف مشترک سازمان تلاش میکنند. با این اصل، #مدیران به سادگی میتوانند اعضای تیمشان را در یک جهت مدیریت کنند و اگر راهکار سازمان نیازمند اقدامات بسزا و هماهنگ باشد، این نکته خیلی مهم است. یکی از مشکلات همترازی این است که مدیران ذاتاً از شاخصهای کلیدی عملکرد برای سنجش پیشرفت استفاده میکنند.
▪️#انحراف
با «انحراف»، افراد بصورت غیرمستقیم برای اهداف و مقاصد #تلاش میکنند. مثلاً بجای تعیین هدفی مانند «افزایش ۱۵ درصدی فروش»، سازمان ممکن است اهدافی را تعیین کند که کیفیت برخورد کارکنان با مشتریان جدید یا دیدگاه آنها را به رضایت کارمندان نشان میدهد. یکی از پیامدهای بلندمدت این افزایش فروش می باشد. (یعنی هدف کلی سازمان).
⭕️ رهبری کسب و کار
4⃣ مدیریت انگیزه فردی
این بعد مربوط به میزان #انگیزه_افراد در سازمان است. اصول عبارتاند از:
▪️#بیرونی
#انگیزه_بیرونی به معنی رویکردهای انگیزشی بیرونی مانند افزایش دستمزد، ترفیع یا تحسین است که بیرونی است. عوامل منفی مثل فشار و تهدید هم میتوانند جزئی از انگیزه بیرونی باشند.
▪️#درونی
#انگیزه_درونی مربوط به پاداش انجام درست کار یا فعالیت است. عوامل انگیزشی درونی معمولاً خیلی لذتبخش هستند. بیشتر فعالیتهای تفریحی و سرگرمی بر اساس انگیزه درونی هستند.
#Julian_Birkinshaw
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✅ #جولیان_بیرکینشاو استاد مدیریت بینالمللی و راهبردی دانشگاه کسبوکار لندن، چهار بعد مدیریت را در کتاب خود با عنوان «بازآفرینی مدیریت» مطرح کرد. این چارچوب چهار بعد مربوط به شیوهها و فرایندهای کلیدی مدیریت را نشان میدهند.هر بعد دو اصل مخالف هم دارد.
✅ این اصول «مفروضات یا عقایدی درباره روشهای فعلی یا ایدهآل است». این اصول اساس اقدامات روزمره #مدیران سازمان تان هستند. اصول سمت راست هر بعد #اصول_سنتی هستند: این رویکردهای مدیریتی ده ها سال قدمت دارند. اصول سمت چپ اصول جایگزین هستند: اینها دیدگاههای جدید مدیریت هستند.
✅ میتوانید با این چارچوب، روش فعلی مدیریتتان را بررسی کنید و ببینید که آیا میتوانید #مدل_مدیریت اثربخش تری را طراحی کنید یا خیر (مدلی که متناسب با راهکار و شیوه کسبوکارتان باشد).
🔴 ابعاد و اصول مربوطه:
⭕️ مدل کسب و کار
1⃣ مدیریت در طول: فعالیتها
این بعد نشان میدهد که مدیران چگونه فعالیت هایشان را با کسانی #هماهنگ میکنند که مستقیماً زیردستشان نیستند. اصول مخالف عبارتاند از:
▪️#دیوان_سالاری
با رویکرد دیوانسالارانه، سازمانها از قوانین رسمی، نقشها و روشهای کاری و راهنمای رسمی برای انجام کارها استفاده میکنند. نتایج قابل پیش بینی هستند. #دیوان_سالاری تا حدی در بیشتر سازمانها لازم است؛ و در سازمانهایی بسیار مهم است که با خطرات بزرگی (از جمله ایمنی یا سلامت) سروکار دارند.
▪️#خلاقیت_مداری
خلاقیت مداری اتفاق خودجوش است و بر پایه استقلال و خودکفایی است (اگر میخواهید افرادتان به خودشان انگیزه دهند، خیلی مهم است). افراد خودشان را سازماندهی میکنند، مستقل کار میکنند و سریع اقدامات مربوطه را انجام میدهند. خلاقیت مداری منجر به نوآوری و خلاقیت و همچنین تقویت روحیه و #مشارکت بهتر میشود.
⭕️ سیستم سازی کسب و کار
2⃣ مدیریت رو به پایین: تصمیمات
این بعد مربوط به نحوه تصمیمگیری افراد در سازمان است. این اصول عبارتاند از:
▪️#سلسله_مراتب
سلسلهمراتب بر اساس اقتدار و قدرت است. مدیران ارشد #تصمیم_گیرنده هستند، چون در مقایسه با زیردستان، تخصص بیشتر و دیدگاه بهتری به کل مسئله دارند. فرض سلسلهمراتب این است که «رئیس آگاهتر است»، حتی وقتیکه درست نباشد. میتواند مانع ارتباط با ردههای بالای سازمان شود و میتواند منجر به تصمیمگیری ضعیف افراد قدرتمند شود.
▪️#خرد_جمعی
خردجمعی وقتی است که افرادی از تمام ردههای تیم و سازمان در #تصمیم_گیری سهیم هستند و با کمک هم، برای حل مسائل تلاش میکنند. این کار روحیه و مشارکت را بالا میبرد و وقتی افراد بادانش (مانند کارکنانی که با مشتریان ارتباط دارند) در فرایند تصمیمگیری دخیل هستند، تصمیمات را بهتر میکند. عیب استفاده از خرد جمعی این است که اگر تعداد افراد دخیل در فرایند خیلی زیاد باشد، تصمیمگیری خیلی طول میکشد. اگر لازم باشد که بهموقع تصمیم بگیرید، این مشکل جدی است.
⭕️ استراتژی کسب و کار
3⃣ مدیریت اهداف
این بعد مربوط به نحوه تعیین و تلاش برای #اهداف_سازمان است. اصول عبارتاند از:
▪️#هم_ترازی
با همترازی، همه در جهت هدف مشترک سازمان تلاش میکنند. با این اصل، #مدیران به سادگی میتوانند اعضای تیمشان را در یک جهت مدیریت کنند و اگر راهکار سازمان نیازمند اقدامات بسزا و هماهنگ باشد، این نکته خیلی مهم است. یکی از مشکلات همترازی این است که مدیران ذاتاً از شاخصهای کلیدی عملکرد برای سنجش پیشرفت استفاده میکنند.
▪️#انحراف
با «انحراف»، افراد بصورت غیرمستقیم برای اهداف و مقاصد #تلاش میکنند. مثلاً بجای تعیین هدفی مانند «افزایش ۱۵ درصدی فروش»، سازمان ممکن است اهدافی را تعیین کند که کیفیت برخورد کارکنان با مشتریان جدید یا دیدگاه آنها را به رضایت کارمندان نشان میدهد. یکی از پیامدهای بلندمدت این افزایش فروش می باشد. (یعنی هدف کلی سازمان).
⭕️ رهبری کسب و کار
4⃣ مدیریت انگیزه فردی
این بعد مربوط به میزان #انگیزه_افراد در سازمان است. اصول عبارتاند از:
▪️#بیرونی
#انگیزه_بیرونی به معنی رویکردهای انگیزشی بیرونی مانند افزایش دستمزد، ترفیع یا تحسین است که بیرونی است. عوامل منفی مثل فشار و تهدید هم میتوانند جزئی از انگیزه بیرونی باشند.
▪️#درونی
#انگیزه_درونی مربوط به پاداش انجام درست کار یا فعالیت است. عوامل انگیزشی درونی معمولاً خیلی لذتبخش هستند. بیشتر فعالیتهای تفریحی و سرگرمی بر اساس انگیزه درونی هستند.
#Julian_Birkinshaw
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ تمرین اخلاق
#دکتر_مهدی_ياراحمدی_خراسانی
✅ او را از قدیم می شناختم. آدمی تحصیلکرده، با کمالات، خوش اخلاق و دارای #وجهه_اجتماعی مطلوب بود. هر جایی می رفت مورد احترام قرار می گرفت و همگان به او علاقه داشتند و از او به نیکی یاد می کردند. سال ها از او بی خبر بودم. نمی دانستم کجا رفته، به چه کاری مشغول است یا زندگی را چگونه می گذراند. تا این که به صورت اتفاقی او را در مجلسی دیدم. بعد از کمی احوالپرسی و خوش و بش کردن و مرور خاطرات آرام آرام حس کردم لحن کلامش عوض شده است. یک جمله که می گوید بعدش چند تا کلام سنگین به من تحویل می دهد یا قضاوتی می کند که دور از واقعیت است. از آن جا که در ذهنم سابقه خوبی نسبت به او داشتم خیلی جدی نگرفتم. خلاصه آن دیدار کوتاه برایمان کافی نبود. قراری گذاشتیم تا با جمعی دیگر از دوستان مشترک همدیگر را مجدد ملاقات کنیم.
✅ قرار شد او #هماهنگ کند و به من نیز خبر بدهد. نزدیک یک هفته بعد قراری را هماهنگ کرد. با ذوق و شوق و با هدف دیدار دوباره تعدادی از دوستان قدیم در مکان مشخص حاضر شدم. این که در آن دیدار چه گذشت، چه گفتیم و چه شنیدیم موضوع بحث من نیست. چیزی که توجه مرا جلب کرد نحوه ی گفت و گوی او با من و سایر رفقا بود. مکرر در کلامش قضاوت بود، گاهی کنایه می زد، از این و آن غیبت می کرد و خلاصه اصلاً آن آدمی که در گذشته می شناختم نبود. گویی کلی تغییر کرده و کلاً خلق و خویش عوض شده است. راستش را بخواهید آن حس خوبی که همیشه در ملاقات با او داشتم برایم محقق نشد. حتی دلم می خواست زودتر از آن جا خارج شوم و آن محیطی را که ایجاد کرده بود ترک کنم. همین گونه هم شد. تا انتهای جلسه دوام نیاوردم. به بهانه ای از جمع دوستان قدیم جدا شدم و به سمت منزل حرکت کردم.
✅ در راه با خودم جریانات و گفت و شنودهای دیدار اول و اتفاقات روز را مرور می کردم. از خودم پرسیدم چگونه می شود که انسان در گذر زمان نه چندان طولانی این گونه تغییر کند. از بس در گذشته به او علاقه داشتم و اخلاق و روحیاتش را دوست داشتم اصلاً دلم نمی خواست باور کنم این گونه عوض شده است. اما متأسفانه واقعیت داشت. گویی تنها من نبودم که سال ها از او بی خبر بودم بلکه او خودش نیز سال ها از خودش بی خبر بوده است و آرام آرام از خویشتن فاصله گرفته است. با خودم فکر کردم باید خیلی مراقب باشیم. این احتمال برای همه ما وجود دارد. اگر در زمینه #مسائل_اخلاقی و رفتاری دقت نکنیم و در معرض رفتارهای نامناسب قرار بگیریم ممکن است بدون آن که متوجه شویم بسیاری از روحیات و خلقیات ما آسیب ببیند و در گذر زمان به آدم دیگری تبدیل شویم که خودمان هم دوست نداریم.
✅ خیلی وقت ها بدون آن که بخواهیم عادت کردن به رفتارهای نامناسب کوچک خلق و خوی ما را تغییر می دهد و بدون آن که خود متوجه شویم ما را به کلی عوض می کند. بخش قابل توجهی از این غفلت مربوط به این است که انسان به جای پرداختن به عیوب خویشتن و تلاش در جهت رفع آن مکرر به عیوب دیگران می پردازد و از خود فراموش می کند. این اتفاق سبب می شود هم مسیر #تعالی_انسان محدود و مسدود شود و هم به دلیل قضاوت کردن دیگران و یا غیبت کردن پشت سر آن ها مدیون مردم شود و حق الناس بر گردنش بماند. باید تمرین کنیم تا مکارم اخلاق در ذهن و ضمیر ما نهادینه شود.
🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻چهارشنبه ۴ مردادماه ۱۴۰۲، شماره ۹۷۳
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
#دکتر_مهدی_ياراحمدی_خراسانی
✅ او را از قدیم می شناختم. آدمی تحصیلکرده، با کمالات، خوش اخلاق و دارای #وجهه_اجتماعی مطلوب بود. هر جایی می رفت مورد احترام قرار می گرفت و همگان به او علاقه داشتند و از او به نیکی یاد می کردند. سال ها از او بی خبر بودم. نمی دانستم کجا رفته، به چه کاری مشغول است یا زندگی را چگونه می گذراند. تا این که به صورت اتفاقی او را در مجلسی دیدم. بعد از کمی احوالپرسی و خوش و بش کردن و مرور خاطرات آرام آرام حس کردم لحن کلامش عوض شده است. یک جمله که می گوید بعدش چند تا کلام سنگین به من تحویل می دهد یا قضاوتی می کند که دور از واقعیت است. از آن جا که در ذهنم سابقه خوبی نسبت به او داشتم خیلی جدی نگرفتم. خلاصه آن دیدار کوتاه برایمان کافی نبود. قراری گذاشتیم تا با جمعی دیگر از دوستان مشترک همدیگر را مجدد ملاقات کنیم.
✅ قرار شد او #هماهنگ کند و به من نیز خبر بدهد. نزدیک یک هفته بعد قراری را هماهنگ کرد. با ذوق و شوق و با هدف دیدار دوباره تعدادی از دوستان قدیم در مکان مشخص حاضر شدم. این که در آن دیدار چه گذشت، چه گفتیم و چه شنیدیم موضوع بحث من نیست. چیزی که توجه مرا جلب کرد نحوه ی گفت و گوی او با من و سایر رفقا بود. مکرر در کلامش قضاوت بود، گاهی کنایه می زد، از این و آن غیبت می کرد و خلاصه اصلاً آن آدمی که در گذشته می شناختم نبود. گویی کلی تغییر کرده و کلاً خلق و خویش عوض شده است. راستش را بخواهید آن حس خوبی که همیشه در ملاقات با او داشتم برایم محقق نشد. حتی دلم می خواست زودتر از آن جا خارج شوم و آن محیطی را که ایجاد کرده بود ترک کنم. همین گونه هم شد. تا انتهای جلسه دوام نیاوردم. به بهانه ای از جمع دوستان قدیم جدا شدم و به سمت منزل حرکت کردم.
✅ در راه با خودم جریانات و گفت و شنودهای دیدار اول و اتفاقات روز را مرور می کردم. از خودم پرسیدم چگونه می شود که انسان در گذر زمان نه چندان طولانی این گونه تغییر کند. از بس در گذشته به او علاقه داشتم و اخلاق و روحیاتش را دوست داشتم اصلاً دلم نمی خواست باور کنم این گونه عوض شده است. اما متأسفانه واقعیت داشت. گویی تنها من نبودم که سال ها از او بی خبر بودم بلکه او خودش نیز سال ها از خودش بی خبر بوده است و آرام آرام از خویشتن فاصله گرفته است. با خودم فکر کردم باید خیلی مراقب باشیم. این احتمال برای همه ما وجود دارد. اگر در زمینه #مسائل_اخلاقی و رفتاری دقت نکنیم و در معرض رفتارهای نامناسب قرار بگیریم ممکن است بدون آن که متوجه شویم بسیاری از روحیات و خلقیات ما آسیب ببیند و در گذر زمان به آدم دیگری تبدیل شویم که خودمان هم دوست نداریم.
✅ خیلی وقت ها بدون آن که بخواهیم عادت کردن به رفتارهای نامناسب کوچک خلق و خوی ما را تغییر می دهد و بدون آن که خود متوجه شویم ما را به کلی عوض می کند. بخش قابل توجهی از این غفلت مربوط به این است که انسان به جای پرداختن به عیوب خویشتن و تلاش در جهت رفع آن مکرر به عیوب دیگران می پردازد و از خود فراموش می کند. این اتفاق سبب می شود هم مسیر #تعالی_انسان محدود و مسدود شود و هم به دلیل قضاوت کردن دیگران و یا غیبت کردن پشت سر آن ها مدیون مردم شود و حق الناس بر گردنش بماند. باید تمرین کنیم تا مکارم اخلاق در ذهن و ضمیر ما نهادینه شود.
🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻چهارشنبه ۴ مردادماه ۱۴۰۲، شماره ۹۷۳
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar