📔 عنوان: #هنر_خوب_زندگی_کردن
🔺 نویسنده: #رولف_دوبلی
🔻 ترجمه: #عادل_فردوسی_پور
⏰ چرا چیزهایی که قرار است زمان بخرند، معمولاً وقت را تلف می کنند؟!
⇦ اتومبیل بدون تردید در قیاس با پیاده روی یا کالسکه سواری، به لحاظ کارایی یک گام بلندِ رو به جلو به حساب می آمد. به جای سلانه سلانه پیاده رفتن با سرعت ۶.۵ کیلومتر در ساعت امروزه می توانید به راحتی و بدون هیچ زحمتی با سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت، در اتوبان (کشور آلمان) حرکت کنید. حتی با در نظر گرفتن چراغ قرمزهایی که سر راه ظاهر می شوند، فکر می کنید میانگین سرعت اتومبیل تان چقدر است؟
⇦ #محاسبه را چگونه انجام دادید؟ از قرار معلوم کل کیلومترها سالانه رانندگی تان را بر تعداد ساعات راندن در جاده ها تقسیم کرده اید. اما این محاسبات اشتباه است. چند عامل دیگر را هم باید مدنظر قرار داد:
▫️ساعاتی که باید کار کنید تا این ماشین را بخرید،
▫️ساعاتی که باید کار کنید تا پول بیمه، نگهداری، بنزین و قبض جریمه پارک ممنوع را پرداخت کنید،
▫️زمانی که برای رفتن به سر کار و انجام موارد الف و ب صرف می کنید که این شامل گیر کردن در ترافیک هم می شود.
⇦ #ایوان_ایلیچ چنین محاسبه ای را برای تمامخودروها در آمریکا انجام داد. نتیجه؟ یک اتومبیل امریکایی میانگین سرعتی معادل ۶ کیلومتر در ساعت دارد! به عبارت دیگر همان سرعت پیاده روی. ایلیچ این را اثر معکوس نامید.
⇦ #عبارت_اثر_معکوس به این حقیقت اشاره دارد که شاید بسیاری از تکنولوژی ها در نگاه اول زمان و پول زیادی را برای ما پس انداز می کنند، ولی اگر تمام هزینه ها را بررسی کنید، این پس اندازها دود شده و به هوا می رود. اثر معکوس یک تله ی تصمیم گیری است و بهتر است از آن فاصله بگیرید.
⇦ آن زمانی را که دوربین های دیجیتال وارد بازار شده بودند یادتان می آید؟ راحت شدیم! حداقل آن موقع چنین حسی داشتیم. دیگر نیازی به نگاتیوهای گران قیمت نبود، نیازی نبود صبر کنیم تا ظاهر شود و دیگر خبری از عکس های بی کیفیت نبود. اما اگر بازنگری کنیم معلوم می شود که نمونه بارز اثر معکوس است.
⇦ امروزه با کوهی از عکسها و ویدئوها مواجه ایم که ۹۹٪ آنها زائد هستند، زمانی برای مرتب کردن آنها نداریم و مجبوریم همه آنها را در درآمدهای پشتیبان و حافظه ابری ذخیره کنیم؛ محیط هایی که توسط شرکت های بزرگ اینترنتی قابل مشاهده و استخراج هستند.
🔚 نتیجه نهایی؟
#تکنولوژی که معمولاً پدیده ای نویدبخش قلمداد می شود، اغلب اثر معکوس روی کیفیت زندگی تان دارد. یک قانون اصلی زندگیِ خوب به این شرح است:
" اگر چیزی واقعاً به شما کمک نمی کند، بدونِ آن هم به مشکل نخواهید خورد. این نکته درباره تکنولوژی، به طور مضاعف صدق می کند. دفعه بعد به جای اینکه سراغ نزدیک ترین گجت بروید، سعی کنید مغزتان را به کار بیندازید."
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
@modiryar
🔺 نویسنده: #رولف_دوبلی
🔻 ترجمه: #عادل_فردوسی_پور
⏰ چرا چیزهایی که قرار است زمان بخرند، معمولاً وقت را تلف می کنند؟!
⇦ اتومبیل بدون تردید در قیاس با پیاده روی یا کالسکه سواری، به لحاظ کارایی یک گام بلندِ رو به جلو به حساب می آمد. به جای سلانه سلانه پیاده رفتن با سرعت ۶.۵ کیلومتر در ساعت امروزه می توانید به راحتی و بدون هیچ زحمتی با سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت، در اتوبان (کشور آلمان) حرکت کنید. حتی با در نظر گرفتن چراغ قرمزهایی که سر راه ظاهر می شوند، فکر می کنید میانگین سرعت اتومبیل تان چقدر است؟
⇦ #محاسبه را چگونه انجام دادید؟ از قرار معلوم کل کیلومترها سالانه رانندگی تان را بر تعداد ساعات راندن در جاده ها تقسیم کرده اید. اما این محاسبات اشتباه است. چند عامل دیگر را هم باید مدنظر قرار داد:
▫️ساعاتی که باید کار کنید تا این ماشین را بخرید،
▫️ساعاتی که باید کار کنید تا پول بیمه، نگهداری، بنزین و قبض جریمه پارک ممنوع را پرداخت کنید،
▫️زمانی که برای رفتن به سر کار و انجام موارد الف و ب صرف می کنید که این شامل گیر کردن در ترافیک هم می شود.
⇦ #ایوان_ایلیچ چنین محاسبه ای را برای تمامخودروها در آمریکا انجام داد. نتیجه؟ یک اتومبیل امریکایی میانگین سرعتی معادل ۶ کیلومتر در ساعت دارد! به عبارت دیگر همان سرعت پیاده روی. ایلیچ این را اثر معکوس نامید.
⇦ #عبارت_اثر_معکوس به این حقیقت اشاره دارد که شاید بسیاری از تکنولوژی ها در نگاه اول زمان و پول زیادی را برای ما پس انداز می کنند، ولی اگر تمام هزینه ها را بررسی کنید، این پس اندازها دود شده و به هوا می رود. اثر معکوس یک تله ی تصمیم گیری است و بهتر است از آن فاصله بگیرید.
⇦ آن زمانی را که دوربین های دیجیتال وارد بازار شده بودند یادتان می آید؟ راحت شدیم! حداقل آن موقع چنین حسی داشتیم. دیگر نیازی به نگاتیوهای گران قیمت نبود، نیازی نبود صبر کنیم تا ظاهر شود و دیگر خبری از عکس های بی کیفیت نبود. اما اگر بازنگری کنیم معلوم می شود که نمونه بارز اثر معکوس است.
⇦ امروزه با کوهی از عکسها و ویدئوها مواجه ایم که ۹۹٪ آنها زائد هستند، زمانی برای مرتب کردن آنها نداریم و مجبوریم همه آنها را در درآمدهای پشتیبان و حافظه ابری ذخیره کنیم؛ محیط هایی که توسط شرکت های بزرگ اینترنتی قابل مشاهده و استخراج هستند.
🔚 نتیجه نهایی؟
#تکنولوژی که معمولاً پدیده ای نویدبخش قلمداد می شود، اغلب اثر معکوس روی کیفیت زندگی تان دارد. یک قانون اصلی زندگیِ خوب به این شرح است:
" اگر چیزی واقعاً به شما کمک نمی کند، بدونِ آن هم به مشکل نخواهید خورد. این نکته درباره تکنولوژی، به طور مضاعف صدق می کند. دفعه بعد به جای اینکه سراغ نزدیک ترین گجت بروید، سعی کنید مغزتان را به کار بیندازید."
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
@modiryar
📔 عنوانکتاب: #هنر_شفاف_اندیشیدن
✍ نویسنده: #رولف_دوبلی
#The_art_of_thinking_clearly
🔴 آیا تابهحال …
زمان صرف چیزی کردهای که در آینده احساس کنی ارزشش را نداشته؟ پول زیادی برای خرید اینترنتی پرداخت کردهای؟ به انجام کاری که میدانی برایت مضر است اصرار کردهای؟ سهام خود را خیلی زود یا خیلی دیر فروختهای موفقیت را نتیجهی کار خود و شکست را نتیجهی تاثیر عوامل بیرونی دانستهای؟ روی یک اسب به اشتباه شرط بستهای؟ اینها نمونههایی از خطاهایی هستند که همهی ما در تفکر روزمرهی خود دچارشان میشویم. اما با شناخت چیستی آنها و دانستن نحوهی شناساییشان، میتوانیم از آنها دوری کنیم و تصمیمهای هوشمندانهتری بگیریم.
🔴 #پاپ از #میکل_آنژ پرسید:
«راز نبوغت را به من بگو. چگونه مجسمه داوود، شاهکار تمام شاهکارها، را ساختی؟» جواب میکل آنژ این بود «ساده است. هر چیزی را که داوود نبود تراشیدم.» بیا صادق باشیم. ما بهدرستی نمیدانیم چه چیزی عامل موفقیت ماست. نمیتوانیم بهدقت بگوییم چه چیزی خوشحال مان میکند. ولی با قطعیت میتوانیم بگوییم چه چیزی موفقیت و شادی ما را نابود میکند. این درک، با وجود سادگیاش، بسیار اساسی است: #دانستن_منفی (شناخت نبایدها) بسیار قدرتمندتر از #دانستن_مثبت (شناخت بایدها) است. شفافاندیشی و زیرکانه عمل کردن به معنای به کارگیری شیوهی میکلآنژ است: بر داوود تمرکز نکن. به جای آن، بر هر چیزی که داوود نیست تمرکز کن و آن را بتراش. در مورد ما: تمام خطاها را کنار بزن. در این صورت شفافاندیشی ظاهر میشود.
🔴 هیچوقت به افراد #حقوق_ساعتی ندهید:
💢 #تصمیم:
حاکمان مستعمرات فرانسوی در هانوی، در قرن نوزدهم میلادی، برای مهار هجوم موشها قانونی تصویب کردند: شکارچی، به ازای هر موش مرده ای که به مسئولان مربوطه تحویل می دهد، پاداش دریافت خواهد کرد.
💢 #نتیجه_تصمیم:
بله، بسیاری از موشها نابود شدند، اما یک شغل جدید هم به همین منظور بصورت پنهانی ایجاد شد و عده ای به کار پرورش موش پرداختند و در سطح شهر رها کردند تا این کسب و کار جدید تعطیل نشود.
🔴 انسانها طوری به #پاداش واکنش نشان می دهند که بیشتر به نفعشان است. نکته قابل توجه این که:
➊ وقتی پاداشها وارد کار می شود یا نوع آن تغییر می کند، رفتار کارکنان، بسرعت، تغییر می کند.
➋ انسانها تنها به خود پاداش ها و (نه در برابر اهداف بزرگ تر پشت آنها) پاسخ می دهند.
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ نویسنده: #رولف_دوبلی
#The_art_of_thinking_clearly
🔴 آیا تابهحال …
زمان صرف چیزی کردهای که در آینده احساس کنی ارزشش را نداشته؟ پول زیادی برای خرید اینترنتی پرداخت کردهای؟ به انجام کاری که میدانی برایت مضر است اصرار کردهای؟ سهام خود را خیلی زود یا خیلی دیر فروختهای موفقیت را نتیجهی کار خود و شکست را نتیجهی تاثیر عوامل بیرونی دانستهای؟ روی یک اسب به اشتباه شرط بستهای؟ اینها نمونههایی از خطاهایی هستند که همهی ما در تفکر روزمرهی خود دچارشان میشویم. اما با شناخت چیستی آنها و دانستن نحوهی شناساییشان، میتوانیم از آنها دوری کنیم و تصمیمهای هوشمندانهتری بگیریم.
🔴 #پاپ از #میکل_آنژ پرسید:
«راز نبوغت را به من بگو. چگونه مجسمه داوود، شاهکار تمام شاهکارها، را ساختی؟» جواب میکل آنژ این بود «ساده است. هر چیزی را که داوود نبود تراشیدم.» بیا صادق باشیم. ما بهدرستی نمیدانیم چه چیزی عامل موفقیت ماست. نمیتوانیم بهدقت بگوییم چه چیزی خوشحال مان میکند. ولی با قطعیت میتوانیم بگوییم چه چیزی موفقیت و شادی ما را نابود میکند. این درک، با وجود سادگیاش، بسیار اساسی است: #دانستن_منفی (شناخت نبایدها) بسیار قدرتمندتر از #دانستن_مثبت (شناخت بایدها) است. شفافاندیشی و زیرکانه عمل کردن به معنای به کارگیری شیوهی میکلآنژ است: بر داوود تمرکز نکن. به جای آن، بر هر چیزی که داوود نیست تمرکز کن و آن را بتراش. در مورد ما: تمام خطاها را کنار بزن. در این صورت شفافاندیشی ظاهر میشود.
🔴 هیچوقت به افراد #حقوق_ساعتی ندهید:
💢 #تصمیم:
حاکمان مستعمرات فرانسوی در هانوی، در قرن نوزدهم میلادی، برای مهار هجوم موشها قانونی تصویب کردند: شکارچی، به ازای هر موش مرده ای که به مسئولان مربوطه تحویل می دهد، پاداش دریافت خواهد کرد.
💢 #نتیجه_تصمیم:
بله، بسیاری از موشها نابود شدند، اما یک شغل جدید هم به همین منظور بصورت پنهانی ایجاد شد و عده ای به کار پرورش موش پرداختند و در سطح شهر رها کردند تا این کسب و کار جدید تعطیل نشود.
🔴 انسانها طوری به #پاداش واکنش نشان می دهند که بیشتر به نفعشان است. نکته قابل توجه این که:
➊ وقتی پاداشها وارد کار می شود یا نوع آن تغییر می کند، رفتار کارکنان، بسرعت، تغییر می کند.
➋ انسانها تنها به خود پاداش ها و (نه در برابر اهداف بزرگ تر پشت آنها) پاسخ می دهند.
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
📔 عنوان: #هنر_خوب_زندگی_کردن
✍ اثر: #رولف_دوبلی
💢 هنر ظریف اصلاح: چرا تنظیمات ابتدایی را دستِ بالا می گیریم؟
← در پروازی از #لندن به #نیویورک نشسته اید. به نظر شما هواپیما در چند درصدِ زمان پرواز در مسیر از پیش تعیین شده حرکت می کند؟ وقتی که کنار پنجره نشسته و به بال هواپیما خیره شده اید، میتوانید پرههای کوچکی را که روی آن قرار دارد ببینید.
← وظیفه این پره ها این است که مسیر پرواز را مدام تنظیم کنند. سیستم #خلبان خودکار در هر ثانیه هزاران بار اختلاف موقعیت فعلی هواپیما را با موقعیتی که باید در آن باشد، محاسبه کرده و دستورهای اصلاحی موردنیاز را صادر می کند.
← #زندگی ما هم مثل هواپیما یا ماشین است. ترجیح می دادیم اینطور نمی بود و همه چیز طبق برنامه، قابل پیش بینی و بدون دردسر جلو می رفت. در این صورت فقط کافی بود روی تنظیمات اولیه یا به عبارتی نقطه بهینه شروع، تمرکز کنیم و در تمام مراحل زندگی مثل تحصیل، کار، عشق، و خانواده، یک نقطه شروع عالی را انتخاب کنیم و مطابق برنامه به اهداف مان برسیم. اما این چنین نیست.
← زندگی ما در معرض تلاطم های پی درپی قرار دارد و بیشتر وقت ما صرف مبارزه با بادهای مخالف و تغییرات غیرمنتظره جوی می شود. با وجود این، ما همچنان مثل خلبان های ساده لوح و ناشی رفتار می کنیم؛ نقش تنظیمات ابتدایی را دست بالا گرفته و به طور منظم نقش اصلاح را دست کم می گیریم.
💢 پس چرا ما این قدر نسبت به #تصحیح و #بازبینی، بی میلی نشان می دهیم؟
← چون هرگونه #اصلاح کوچک را به عنوان ضعف در برنامه تعبیر می کنیم. پیش خودمان شرمنده می شویم و حس می کنیم شکست خورده ایم. اما حقیقت این است که تقریباً هیچ برنامه ای بطور کامل و مو به مو محقق نمی شود. #آیزنهاور به خوبی فهمیده بود که به محض رویارویی سربازها با دشمن، تمام برنامه های قبلی از درجه اعتبار ساقط می شوند.
← این پدیده در پرورش شخصیت های مان هم به وضوح دیده می شود. مطمئنم که در زندگی خود حداقل یک نفر را سراغ دارید که از نظر شما عاقل و بالغ است. نظر شما چیست: آیا این به خاطر تنظیم ابتدایی بوده؟ ژن های عالی، تربیت ایده آل و تحصیل درجه یک او را این چنین عاقل کرده؟ یا اصلاح، تلاش مداوم برای حل مسائل و جبران کاستی ها و حذف تدریجی ضعف ها از زندگی؟
💢 نتیجه؟
← باید از شرّ این #برچسب تحقیر آمیزی که به اصلاح چسبیده خلاص شویم. هیچ استراتژی تجارت بی نقص، سبد سهام بهینه و شغل آرمانی ای وجود ندارد. همه این ها افسانه است. حقیقت این است که شما با یک تنظیم ابتدایی شروع می کنید و بعد از آن باید مدام آن را اصلاح کنید.
← پس در زندگی شخصی یا کاری، تمام منابع تان را برای رسیدن به یک تنظیم ابتدایی بی نقص هزینه نکنید. به جای آن بی درنگ و بدون عذاب وجدان، با بازنگری در اموری که موردپسندتان نیست، هنر اصلاح را به کار بگیرید. اصلاً اتفاقی نیست که دارم این کلمه ها را در نسخه ۱۴.۷.۱ نرم افزار وُرد تایپ می کنم. نسخه ۱.۰ این نرم افزار سال هاست که دیگر در بازار وجود ندارد!
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ اثر: #رولف_دوبلی
💢 هنر ظریف اصلاح: چرا تنظیمات ابتدایی را دستِ بالا می گیریم؟
← در پروازی از #لندن به #نیویورک نشسته اید. به نظر شما هواپیما در چند درصدِ زمان پرواز در مسیر از پیش تعیین شده حرکت می کند؟ وقتی که کنار پنجره نشسته و به بال هواپیما خیره شده اید، میتوانید پرههای کوچکی را که روی آن قرار دارد ببینید.
← وظیفه این پره ها این است که مسیر پرواز را مدام تنظیم کنند. سیستم #خلبان خودکار در هر ثانیه هزاران بار اختلاف موقعیت فعلی هواپیما را با موقعیتی که باید در آن باشد، محاسبه کرده و دستورهای اصلاحی موردنیاز را صادر می کند.
← #زندگی ما هم مثل هواپیما یا ماشین است. ترجیح می دادیم اینطور نمی بود و همه چیز طبق برنامه، قابل پیش بینی و بدون دردسر جلو می رفت. در این صورت فقط کافی بود روی تنظیمات اولیه یا به عبارتی نقطه بهینه شروع، تمرکز کنیم و در تمام مراحل زندگی مثل تحصیل، کار، عشق، و خانواده، یک نقطه شروع عالی را انتخاب کنیم و مطابق برنامه به اهداف مان برسیم. اما این چنین نیست.
← زندگی ما در معرض تلاطم های پی درپی قرار دارد و بیشتر وقت ما صرف مبارزه با بادهای مخالف و تغییرات غیرمنتظره جوی می شود. با وجود این، ما همچنان مثل خلبان های ساده لوح و ناشی رفتار می کنیم؛ نقش تنظیمات ابتدایی را دست بالا گرفته و به طور منظم نقش اصلاح را دست کم می گیریم.
💢 پس چرا ما این قدر نسبت به #تصحیح و #بازبینی، بی میلی نشان می دهیم؟
← چون هرگونه #اصلاح کوچک را به عنوان ضعف در برنامه تعبیر می کنیم. پیش خودمان شرمنده می شویم و حس می کنیم شکست خورده ایم. اما حقیقت این است که تقریباً هیچ برنامه ای بطور کامل و مو به مو محقق نمی شود. #آیزنهاور به خوبی فهمیده بود که به محض رویارویی سربازها با دشمن، تمام برنامه های قبلی از درجه اعتبار ساقط می شوند.
← این پدیده در پرورش شخصیت های مان هم به وضوح دیده می شود. مطمئنم که در زندگی خود حداقل یک نفر را سراغ دارید که از نظر شما عاقل و بالغ است. نظر شما چیست: آیا این به خاطر تنظیم ابتدایی بوده؟ ژن های عالی، تربیت ایده آل و تحصیل درجه یک او را این چنین عاقل کرده؟ یا اصلاح، تلاش مداوم برای حل مسائل و جبران کاستی ها و حذف تدریجی ضعف ها از زندگی؟
💢 نتیجه؟
← باید از شرّ این #برچسب تحقیر آمیزی که به اصلاح چسبیده خلاص شویم. هیچ استراتژی تجارت بی نقص، سبد سهام بهینه و شغل آرمانی ای وجود ندارد. همه این ها افسانه است. حقیقت این است که شما با یک تنظیم ابتدایی شروع می کنید و بعد از آن باید مدام آن را اصلاح کنید.
← پس در زندگی شخصی یا کاری، تمام منابع تان را برای رسیدن به یک تنظیم ابتدایی بی نقص هزینه نکنید. به جای آن بی درنگ و بدون عذاب وجدان، با بازنگری در اموری که موردپسندتان نیست، هنر اصلاح را به کار بگیرید. اصلاً اتفاقی نیست که دارم این کلمه ها را در نسخه ۱۴.۷.۱ نرم افزار وُرد تایپ می کنم. نسخه ۱.۰ این نرم افزار سال هاست که دیگر در بازار وجود ندارد!
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
نقطه ی حداکثر تأمل
📔 #هنر_خوب_زندگی_کردن
✍ #رولف_دوبلی
💢 #بهترین_ایدهها زمانی به سراغتان میآیند که مشغول نوشتن هستید، نه درحال فکرکردن.
اگر قرار باشد در یک جزیرهی دورافتاده در وسط اقیانوس یک همراه داشته باشید، چه کسی را با خودتان میبرید؟ همسرتان؟ دوستتان؟ یک مشاور؟ باهوشترین استاد دانشگاه؟ یکنفر که سرگرمتان کند؟ البته که هیچکدام برای بلندمدت بهکارتان نخواهد آمد. کسی را با خود ببرید که بتواند یک قایق بسازد.
💢 #نقطه_حداکثر_تأمل:
ما در زمان فکرکردن به یک موضوع، به نقطهای میرسیم که دیگر هرچهقدر هم که فکر کنیم، حتی یک میلیمتر هم از این نقطه جلوتر نخواهیم رفت. از این لحظه به بعد، مقدار اطلاعات اضافی که با فکرکردن درباره آن موضوع بهدست میآوریم، به صفر میرسد. این همان لحظهای است که "نقطهی حداکثر تأمل" نام دارد.
⇦ البته منظورم این نیست که من با فکرکردن روی #جزئیات مخالفم. بررسیکردن یک ایده حتی برای لحظاتی کوتاه میتواند دید فوقالعادهای به انسان بدهد. با اینحال بازدهی این فرآیند بهسرعت کاهش مییابد و شگفتآور است که چهقدر زود به نقطه حداکثر تأمل میرسیم.
⇦ البته ممکن است لازم شود کمی #زمان_اضافه هم به خودتان بدهید تا احساسات گذرا، بیجهت روی تصمیمتان تاثیر نگذارند. اما بعد از آن، فکرکردن، شما را از نتیجهای که گرفتهاید جلوتر نخواهد برد. اگر به اطلاعات جدید نیاز دارید، بهتر است دستبهکار شوید.
⇦ اگر #تأمل_کردن را یک چراغقوه جیبی در نظر بگیریم، عملکردن مانند یک نورافکن بهمعنای واقعی کلمه است. بهمحض اینکه به یک جایگاه جدید و جذاب رسیدید، میتوانید مجددا چراغقوه خود را روشن کنید.
💢 اما چرا ما عادت داریم بیش از اندازه روی مسائل فکر کنیم، بسیار فراتر از نقطه حداکثر تأمل! چرا؟
چون اینطور راحتتر است. خیلی سادهتر است که روی مسائل فکر کنیم تا اینکه ابتکار عمل آنها را بهدست بگیریم. گمانهزنی لذتبخشتر از عملگرایی است. مادامی که هنوز درحال سبکسنگینکردن گزینههایتان هستید، احتمال شکست صفر است؛ اما بهمحض اینکه وارد عمل میشوید، خطر شکستخوردن بهمراتب بیشتر خواهد بود. بههمین دلیل است که مردم فکرکردن و تحلیلکردن را ترجیح میدهند.
💢 #پیکاسو میگوید:
برای اینکه بدانید میخواهید چه چیزی بکشید، باید دستبهقلم شوید. در مورد امور زندگیتان هم همینطور است. برای اینکه بدانید چه میخواهید باید دستبهکار شوید. این مطلب ممکن است تلنگری به شما بزند ولی حواستان را جمع کنید که صرفا با فکرکردن به یک زندگی خوب، به آن نمیرسید.
🔚 سخن آخر:
لطفاً دفعه بعد که میخواهید تصمیم مهمی بگیرید، بهدقت روی آن فکر کنید، اما فقط تا مرز نقطه حداکثر تأمل. غافلگیر خواهید شد از اینکه چقدر زود به نقطه حداکثر تأمل میرسید. بهمحض رسیدن، چراغقوه خود را خاموش و نورافکن را روشن کنید. این روش هم در محلکار و هم در خانه بهکارتان خواهد آمد؛ چه مشغول سرمایهگذاری روی حرفهتان باشید، چه دنبال بهبود زندگی عاشقانهتان.
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
📔 #هنر_خوب_زندگی_کردن
✍ #رولف_دوبلی
💢 #بهترین_ایدهها زمانی به سراغتان میآیند که مشغول نوشتن هستید، نه درحال فکرکردن.
اگر قرار باشد در یک جزیرهی دورافتاده در وسط اقیانوس یک همراه داشته باشید، چه کسی را با خودتان میبرید؟ همسرتان؟ دوستتان؟ یک مشاور؟ باهوشترین استاد دانشگاه؟ یکنفر که سرگرمتان کند؟ البته که هیچکدام برای بلندمدت بهکارتان نخواهد آمد. کسی را با خود ببرید که بتواند یک قایق بسازد.
💢 #نقطه_حداکثر_تأمل:
ما در زمان فکرکردن به یک موضوع، به نقطهای میرسیم که دیگر هرچهقدر هم که فکر کنیم، حتی یک میلیمتر هم از این نقطه جلوتر نخواهیم رفت. از این لحظه به بعد، مقدار اطلاعات اضافی که با فکرکردن درباره آن موضوع بهدست میآوریم، به صفر میرسد. این همان لحظهای است که "نقطهی حداکثر تأمل" نام دارد.
⇦ البته منظورم این نیست که من با فکرکردن روی #جزئیات مخالفم. بررسیکردن یک ایده حتی برای لحظاتی کوتاه میتواند دید فوقالعادهای به انسان بدهد. با اینحال بازدهی این فرآیند بهسرعت کاهش مییابد و شگفتآور است که چهقدر زود به نقطه حداکثر تأمل میرسیم.
⇦ البته ممکن است لازم شود کمی #زمان_اضافه هم به خودتان بدهید تا احساسات گذرا، بیجهت روی تصمیمتان تاثیر نگذارند. اما بعد از آن، فکرکردن، شما را از نتیجهای که گرفتهاید جلوتر نخواهد برد. اگر به اطلاعات جدید نیاز دارید، بهتر است دستبهکار شوید.
⇦ اگر #تأمل_کردن را یک چراغقوه جیبی در نظر بگیریم، عملکردن مانند یک نورافکن بهمعنای واقعی کلمه است. بهمحض اینکه به یک جایگاه جدید و جذاب رسیدید، میتوانید مجددا چراغقوه خود را روشن کنید.
💢 اما چرا ما عادت داریم بیش از اندازه روی مسائل فکر کنیم، بسیار فراتر از نقطه حداکثر تأمل! چرا؟
چون اینطور راحتتر است. خیلی سادهتر است که روی مسائل فکر کنیم تا اینکه ابتکار عمل آنها را بهدست بگیریم. گمانهزنی لذتبخشتر از عملگرایی است. مادامی که هنوز درحال سبکسنگینکردن گزینههایتان هستید، احتمال شکست صفر است؛ اما بهمحض اینکه وارد عمل میشوید، خطر شکستخوردن بهمراتب بیشتر خواهد بود. بههمین دلیل است که مردم فکرکردن و تحلیلکردن را ترجیح میدهند.
💢 #پیکاسو میگوید:
برای اینکه بدانید میخواهید چه چیزی بکشید، باید دستبهقلم شوید. در مورد امور زندگیتان هم همینطور است. برای اینکه بدانید چه میخواهید باید دستبهکار شوید. این مطلب ممکن است تلنگری به شما بزند ولی حواستان را جمع کنید که صرفا با فکرکردن به یک زندگی خوب، به آن نمیرسید.
🔚 سخن آخر:
لطفاً دفعه بعد که میخواهید تصمیم مهمی بگیرید، بهدقت روی آن فکر کنید، اما فقط تا مرز نقطه حداکثر تأمل. غافلگیر خواهید شد از اینکه چقدر زود به نقطه حداکثر تأمل میرسید. بهمحض رسیدن، چراغقوه خود را خاموش و نورافکن را روشن کنید. این روش هم در محلکار و هم در خانه بهکارتان خواهد آمد؛ چه مشغول سرمایهگذاری روی حرفهتان باشید، چه دنبال بهبود زندگی عاشقانهتان.
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
خطای اثر مقایسه ای
📔 عنوان: #هنر_شفاف_اندیشیدن
🔺 نویسنده: #رولف_دوبلی
🔻 ترجمه: #عادل_فردوسیپور
💢 #رابرت_چالدینی در کتاب خود، تاثیر، داستان هری و سید، دو برادر را نقل می کند که؛
▪️در دهه ۱۹۳۰ میلادی یک مغازه ی پوشاک را در امریکا اداره می کردند. سید مسئول بخش فروش بود و هری مسئول بخش خیاطی. هر وقت سید متوجه مشتری اش می شد که مقابل آینه ایستاده و از لباس خوشش آمده، یکباره شنیدن جملات کمی برایش سخت می شد. سید به برادرش می گفت هری قیمت این کت و شلوار چقدر است؟
▪️هری از کنار میز برش خود نگاهی می کرد و با فریاد جواب می داد (قیمت آن کت و شلوار نخی زیبا ۴۲ دلار است.) سید وانمود می کرد جواب را نشنیده: چقدر؟ هری دوباره فریاد می زد؛ ۴۲ دلار! سید سپس به مشتری رو می کرد و می گوید ۲۲ دلار. مشتری به سرعت پول را روی میز می گذاشت و با کت و شلوار از مغازه بیرون می رفت، قبل از آن که سید بیچاره متوجه اشتباه خودش بشود.
💢 اثر مقایسهای تصور غلط و متداولی است:
▪️برای ماشین جدید خودت صندلی های چرمی سفارش می دهی، چون قیمت سه هزار دلاری آن در مقایسه با قیمت شصت هزار دلاری ماشین ناچیز به نظر می رسد. تمام صنایعی که امکان ارتقا را فراهم می کنند از این تصور باطل سوء استفاده می کنند.
▪️اثر مقایسه ای در جاهای دیگر هم وجود دارد. آزمایش ها نشان می دهند مردم حاضرند برای ده دلار صرفه جویی در غذا، ده دقیقه بیشتر راه بروند. اما همان مردم اصلاً حاضر نیستند برای ده دلار صرفه جویی در یک دست کت و شلوار هزار دلاری، ده دقیقه بیشتر راه بروند. یک رفتار غیرمنطقی؛ چون ده دقیقه، ده دقیقه است و ده دلار، ده دلار. به صورت منطقی یا باید در هر دو مورد این مسافت بیشتر را بروی یا در هیچ کدام نروی.
💢 بدون #اثر_مقایسه_ای، تخفیف دادن در تجارت کاملاً توجیه ناپذیر خواهد بود؛
▪️محصولی که قیمت آن از صد دلار به هفتاد دلار کاهش پیدا کرده، به نظر ارزش بیشتری نسبت به محصولی دارد که قیمت آن همیشه هفتاد دلار بوده. قیمت اولیه نباید هیچ نقشی داشته باشد. یک روز سرمایه گذاری به من گفت (این سهام ارزش بالایی دارد، چون پنجاه درصد پایین تر از قیمت اوج خودش است.) من سرم را تکان دادم. قیمت یک سهام هیچ وقت پایین یا بالا نیست. همان چیزی است که هست و فقط این مهم است که از آن نقطه بالا می رود یا پایین می آید.
▪️وقتی با مقایسه ها روبه رو می شویم، واکنش مان مثل #رفتار پرنده در برابر شلیک گلوله است؛ به بالا می پریم و زود حرکت می کنیم. نقطه ضعف ما: متوجه تغییرات کوچک تدریجی نمی شویم. با بمباران تبلیغاتی که سوپر مدل ها در آن ها نقش آفرینی می کنند، حالا افراد زیبا را فقط تا حدودی جذاب می بینیم. اگر دنبال همسر هستی، هیچ گاه در کنار دوستان سوپر مدلت بیرون نرو، بقیه مردم تو را کمتر از آن چه هستی جذاب می بینند. تنها برو یا حتی، بهتر از این، دوست زشتت را با خودت ببر.
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
📔 عنوان: #هنر_شفاف_اندیشیدن
🔺 نویسنده: #رولف_دوبلی
🔻 ترجمه: #عادل_فردوسیپور
💢 #رابرت_چالدینی در کتاب خود، تاثیر، داستان هری و سید، دو برادر را نقل می کند که؛
▪️در دهه ۱۹۳۰ میلادی یک مغازه ی پوشاک را در امریکا اداره می کردند. سید مسئول بخش فروش بود و هری مسئول بخش خیاطی. هر وقت سید متوجه مشتری اش می شد که مقابل آینه ایستاده و از لباس خوشش آمده، یکباره شنیدن جملات کمی برایش سخت می شد. سید به برادرش می گفت هری قیمت این کت و شلوار چقدر است؟
▪️هری از کنار میز برش خود نگاهی می کرد و با فریاد جواب می داد (قیمت آن کت و شلوار نخی زیبا ۴۲ دلار است.) سید وانمود می کرد جواب را نشنیده: چقدر؟ هری دوباره فریاد می زد؛ ۴۲ دلار! سید سپس به مشتری رو می کرد و می گوید ۲۲ دلار. مشتری به سرعت پول را روی میز می گذاشت و با کت و شلوار از مغازه بیرون می رفت، قبل از آن که سید بیچاره متوجه اشتباه خودش بشود.
💢 اثر مقایسهای تصور غلط و متداولی است:
▪️برای ماشین جدید خودت صندلی های چرمی سفارش می دهی، چون قیمت سه هزار دلاری آن در مقایسه با قیمت شصت هزار دلاری ماشین ناچیز به نظر می رسد. تمام صنایعی که امکان ارتقا را فراهم می کنند از این تصور باطل سوء استفاده می کنند.
▪️اثر مقایسه ای در جاهای دیگر هم وجود دارد. آزمایش ها نشان می دهند مردم حاضرند برای ده دلار صرفه جویی در غذا، ده دقیقه بیشتر راه بروند. اما همان مردم اصلاً حاضر نیستند برای ده دلار صرفه جویی در یک دست کت و شلوار هزار دلاری، ده دقیقه بیشتر راه بروند. یک رفتار غیرمنطقی؛ چون ده دقیقه، ده دقیقه است و ده دلار، ده دلار. به صورت منطقی یا باید در هر دو مورد این مسافت بیشتر را بروی یا در هیچ کدام نروی.
💢 بدون #اثر_مقایسه_ای، تخفیف دادن در تجارت کاملاً توجیه ناپذیر خواهد بود؛
▪️محصولی که قیمت آن از صد دلار به هفتاد دلار کاهش پیدا کرده، به نظر ارزش بیشتری نسبت به محصولی دارد که قیمت آن همیشه هفتاد دلار بوده. قیمت اولیه نباید هیچ نقشی داشته باشد. یک روز سرمایه گذاری به من گفت (این سهام ارزش بالایی دارد، چون پنجاه درصد پایین تر از قیمت اوج خودش است.) من سرم را تکان دادم. قیمت یک سهام هیچ وقت پایین یا بالا نیست. همان چیزی است که هست و فقط این مهم است که از آن نقطه بالا می رود یا پایین می آید.
▪️وقتی با مقایسه ها روبه رو می شویم، واکنش مان مثل #رفتار پرنده در برابر شلیک گلوله است؛ به بالا می پریم و زود حرکت می کنیم. نقطه ضعف ما: متوجه تغییرات کوچک تدریجی نمی شویم. با بمباران تبلیغاتی که سوپر مدل ها در آن ها نقش آفرینی می کنند، حالا افراد زیبا را فقط تا حدودی جذاب می بینیم. اگر دنبال همسر هستی، هیچ گاه در کنار دوستان سوپر مدلت بیرون نرو، بقیه مردم تو را کمتر از آن چه هستی جذاب می بینند. تنها برو یا حتی، بهتر از این، دوست زشتت را با خودت ببر.
#کتابنگار
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
هیچ وقت به افراد #حقوق_ساعتی ندهید
🔴 #تصمیم:
حاکمان مستعمرات فرانسوی در هانوی، در قرن نوزدهم میلادی، برای مهار هجوم موشها قانونی تصویب کردند: 《شکارچی، به ازای هر موش مرده ای که به مسئولان مربوطه تحویل می دهد، پاداش دریافت خواهد کرد.》
🔴 #نتیجه_تصمیم:
بله، بسیاری از موشها نابود شدند، اما یک شغل جدید هم به همین منظور بصورت پنهانی ایجاد شد و عده ای به کار پرورش موش پرداختند و در سطح شهر رها کردند تا این کسب و کار جدید تعطیل نشود.
▪️انسانها طوری به پاداش ها واکنش نشان می دهند که بیشتر به نفع شان است. نکته قابل توجه این است:
⓵ وقتی پاداشها وارد کار می شود یا نوع آن تغییر می کند، رفتار انسان چگونه و با چه سرعتی تغییر می کند؛
⓶ انسانها تنها به خود پاداش ها و نه در برابر اهداف بزرگ تر پشت آنها پاسخ می دهند.
📔 کتاب: #هنر_شفاف_اندیشیدن
✍ نویسنده: #رولف_دوبلی
#کتابنگار
#تفکر_سیستمی
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
🔴 #تصمیم:
حاکمان مستعمرات فرانسوی در هانوی، در قرن نوزدهم میلادی، برای مهار هجوم موشها قانونی تصویب کردند: 《شکارچی، به ازای هر موش مرده ای که به مسئولان مربوطه تحویل می دهد، پاداش دریافت خواهد کرد.》
🔴 #نتیجه_تصمیم:
بله، بسیاری از موشها نابود شدند، اما یک شغل جدید هم به همین منظور بصورت پنهانی ایجاد شد و عده ای به کار پرورش موش پرداختند و در سطح شهر رها کردند تا این کسب و کار جدید تعطیل نشود.
▪️انسانها طوری به پاداش ها واکنش نشان می دهند که بیشتر به نفع شان است. نکته قابل توجه این است:
⓵ وقتی پاداشها وارد کار می شود یا نوع آن تغییر می کند، رفتار انسان چگونه و با چه سرعتی تغییر می کند؛
⓶ انسانها تنها به خود پاداش ها و نه در برابر اهداف بزرگ تر پشت آنها پاسخ می دهند.
📔 کتاب: #هنر_شفاف_اندیشیدن
✍ نویسنده: #رولف_دوبلی
#کتابنگار
#تفکر_سیستمی
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar