مدیریار | Modiryar
#نظریه_فرهنگی_خطر ✍ #مری_داگلاس #Cultural_Theory_of_Risk #Mary_Douglas #مدیریت_ریسک #نظریه_های_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
#نظریه_فرهنگی_خطر
✍ #مری_داگلاس
#Cultural_Theory_of_Risk
#Mary_Douglas
▪️این تئوری یکی از تئوری هایی است که تلاش می کند نشان دهد درک مردم از خطرات (risk perception) چگونه و تابع چه عواملی است. این نظریه تلاش می کند که نشان دهد چرا مردم با فرهنگهای مختلف دارای درجات ریسک پذیری و برخورد متفاوت نسبت به ریسک و یا خطر هستند. او ابتدا این نظریه را از مطالعاتی که بر روی مردم آفریقا انجام داد مطرح کرد.
▪️او متوجه شد که مردم دارای فرهنگ های مختلف از چیزهای مختلفی می ترسند و عکس العمل های متفاوتی نیز نسبت به خطرات نشان می دهند. او برای این منظور مساله تورش فرهنگی (Cultural Biases) و یا شیوه زندگی (Way of life) را مطرح نمود.
▪️بر همین اساس او بعدها به همراه آرون ویلداوسکی (Aaron Wildavsky) این نظریه را در کتابی تحت عنوان "خطر و فرهنگ" (Risk and Culture) در سال ۱۹۸۲ منتشر نمودند. این کتاب یکی از منابعی است که باید توسط کلیه کسانی که در زمینه خطر و مدیریت آن مطالعه و کار می کنند خوانده شود.
▪️او در سال ۱۹۹۲ کتاب دیگری در همین راستا با عنوان "خطر و سرزنش" (Risk and Blame) نوشت که آن نیز هم منبع خوبی برای کارشناسان و دانشجویان در زمینه خطر است. این نظریه به طور خلاصه می گوید که رابطه نزدیکی بین فرهنگ ها و نحوه نگاهشان به دنیا و شیوه زندگی و از جمله مسایلی مانند خطرات وجود دارد.
💢 از مطالعه فرهنگ ها و عوامل سازنده آنها می توان بطور کلی ۴ روش زندگی را بر اساس دو عامل؛
▪️"گروه" (group) و
▪️"شبکه" (grid)
استخراج نمود. هر کدام از این فرهنگ ها و یا شیوه های زندگی نگاه مخصوص به خود را نسبت به خطرات دارند.
1⃣ #فرد_گراها:
#Individualistic
که در آن نقش گروه و شبکه کمتر است ریسک یک مفهوم مثبت است. کسانی که فردگرا هستند و در بازار رقابتی زندگی می کنند برای حفظ شیوه زندگی شان ریسک هایی را می پذیرند.
2⃣ #طایفه_گراها (قومی گراها):
#sectarian_egalitarian
قرار دارند که اهمیت زیادی به گروه می دهند ولی برای شبکه اهمیتی قایل نیستند معمولاً نگاهی منفی نسبت به خطر دارند. هر گونه خطر و یا تهدیدی گویا طبیعت آنها را بر هم می زند.
3⃣ #قاعده_گراها (بروکرات مسلک):
#hierarchies
هم به گروه و هم شبکه علاقه دارند. اینها دیدگاهی میانه نسبت به خطر دارند. آنها به اینکه ریسک ها تا چه اندازه قابل تحمل هستند و یا نیستند می اندیشند.
4⃣ #تقدیر_گراها:
#fatalistics
دیدگاهی خنثی نسبت به ریسک دارند.
▪️از نظر آنها هر چه قرار است اتفاق بیافتد می افتد و ما دخالت چندانی در سرنوست نداریم. اگر این نظریه درست باشد آنگاه می توان به این نتیجه رسید که مدیریت بحران برای فرهنگهای مختلف نیز باید متناسب با دیدگاههای آن فرهنگها از ریسک منطبق باشد (نگارنده در تحقیق خود در ایران خطر زلزله را از دیدگاه این نظریه بررسی کرده است.
▪️#مری_داگلاس فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد بود و ضمن سالها تدریس در دانشگاه های مختلف انگلستان و آمریکا از جمله #دانشگاه_پرینستون و ییل (Yale) سالهای آخر زندگی خود را در شهر لندن می گذراند. او اعتقاد داشت که دانش از ارتباطات بین آدم ها و فرهنگ ها تولید و ایجاد می شود و به همین دلیل برقراری ارتباط با فرهنگ ها و گفتگوی بین آنها را ترغیب و تشویق می نمود.
#مدیریت_ریسک
#نظریه_های_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ #مری_داگلاس
#Cultural_Theory_of_Risk
#Mary_Douglas
▪️این تئوری یکی از تئوری هایی است که تلاش می کند نشان دهد درک مردم از خطرات (risk perception) چگونه و تابع چه عواملی است. این نظریه تلاش می کند که نشان دهد چرا مردم با فرهنگهای مختلف دارای درجات ریسک پذیری و برخورد متفاوت نسبت به ریسک و یا خطر هستند. او ابتدا این نظریه را از مطالعاتی که بر روی مردم آفریقا انجام داد مطرح کرد.
▪️او متوجه شد که مردم دارای فرهنگ های مختلف از چیزهای مختلفی می ترسند و عکس العمل های متفاوتی نیز نسبت به خطرات نشان می دهند. او برای این منظور مساله تورش فرهنگی (Cultural Biases) و یا شیوه زندگی (Way of life) را مطرح نمود.
▪️بر همین اساس او بعدها به همراه آرون ویلداوسکی (Aaron Wildavsky) این نظریه را در کتابی تحت عنوان "خطر و فرهنگ" (Risk and Culture) در سال ۱۹۸۲ منتشر نمودند. این کتاب یکی از منابعی است که باید توسط کلیه کسانی که در زمینه خطر و مدیریت آن مطالعه و کار می کنند خوانده شود.
▪️او در سال ۱۹۹۲ کتاب دیگری در همین راستا با عنوان "خطر و سرزنش" (Risk and Blame) نوشت که آن نیز هم منبع خوبی برای کارشناسان و دانشجویان در زمینه خطر است. این نظریه به طور خلاصه می گوید که رابطه نزدیکی بین فرهنگ ها و نحوه نگاهشان به دنیا و شیوه زندگی و از جمله مسایلی مانند خطرات وجود دارد.
💢 از مطالعه فرهنگ ها و عوامل سازنده آنها می توان بطور کلی ۴ روش زندگی را بر اساس دو عامل؛
▪️"گروه" (group) و
▪️"شبکه" (grid)
استخراج نمود. هر کدام از این فرهنگ ها و یا شیوه های زندگی نگاه مخصوص به خود را نسبت به خطرات دارند.
1⃣ #فرد_گراها:
#Individualistic
که در آن نقش گروه و شبکه کمتر است ریسک یک مفهوم مثبت است. کسانی که فردگرا هستند و در بازار رقابتی زندگی می کنند برای حفظ شیوه زندگی شان ریسک هایی را می پذیرند.
2⃣ #طایفه_گراها (قومی گراها):
#sectarian_egalitarian
قرار دارند که اهمیت زیادی به گروه می دهند ولی برای شبکه اهمیتی قایل نیستند معمولاً نگاهی منفی نسبت به خطر دارند. هر گونه خطر و یا تهدیدی گویا طبیعت آنها را بر هم می زند.
3⃣ #قاعده_گراها (بروکرات مسلک):
#hierarchies
هم به گروه و هم شبکه علاقه دارند. اینها دیدگاهی میانه نسبت به خطر دارند. آنها به اینکه ریسک ها تا چه اندازه قابل تحمل هستند و یا نیستند می اندیشند.
4⃣ #تقدیر_گراها:
#fatalistics
دیدگاهی خنثی نسبت به ریسک دارند.
▪️از نظر آنها هر چه قرار است اتفاق بیافتد می افتد و ما دخالت چندانی در سرنوست نداریم. اگر این نظریه درست باشد آنگاه می توان به این نتیجه رسید که مدیریت بحران برای فرهنگهای مختلف نیز باید متناسب با دیدگاههای آن فرهنگها از ریسک منطبق باشد (نگارنده در تحقیق خود در ایران خطر زلزله را از دیدگاه این نظریه بررسی کرده است.
▪️#مری_داگلاس فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد بود و ضمن سالها تدریس در دانشگاه های مختلف انگلستان و آمریکا از جمله #دانشگاه_پرینستون و ییل (Yale) سالهای آخر زندگی خود را در شهر لندن می گذراند. او اعتقاد داشت که دانش از ارتباطات بین آدم ها و فرهنگ ها تولید و ایجاد می شود و به همین دلیل برقراری ارتباط با فرهنگ ها و گفتگوی بین آنها را ترغیب و تشویق می نمود.
#مدیریت_ریسک
#نظریه_های_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar