Forwarded from شعر، موسیقی و گردشگری
🌹
گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی
ورنه بسیار بجویی و نیابی بازم
#سعدی
امروز یکم اردیبهشتماه، روز سعدی است.
به این مناسبت از شما دعوت میشود #سعدی را در این کانال بجویید و اشعار برگزیدۀ او را بخوانید و بازنشر بفرمایید:
t.me/pakruh
من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس
زحمتم میدهد از بس که سخن شیرین است
#سعدی
گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی
ورنه بسیار بجویی و نیابی بازم
#سعدی
امروز یکم اردیبهشتماه، روز سعدی است.
به این مناسبت از شما دعوت میشود #سعدی را در این کانال بجویید و اشعار برگزیدۀ او را بخوانید و بازنشر بفرمایید:
t.me/pakruh
من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس
زحمتم میدهد از بس که سخن شیرین است
#سعدی
Telegram
شعر، موسیقی و گردشگری
🎸 دربارۀ شعر، موسیقی و گردشگری
آغاز کانال:
t.me/pakruh/1
یک توضیح مهم:
t.me/pakruh/89
چند پیشنهاد:
t.me/andishehsarapub
t.me/LaVilleLumiere
t.me/nouritazeh
t.me/keikojaberim
پیام ضروری:
@pakrooh
آغاز کانال:
t.me/pakruh/1
یک توضیح مهم:
t.me/pakruh/89
چند پیشنهاد:
t.me/andishehsarapub
t.me/LaVilleLumiere
t.me/nouritazeh
t.me/keikojaberim
پیام ضروری:
@pakrooh
Forwarded from شعر، موسیقی و گردشگری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❇️
مقدار یار همنفس
چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد
قیمت بداند آب را
---
زاندازه بیرون تشنهام
ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن
وآنگه بده اصحاب را
من نیز چشم از خواب خوش
برمینکردم پیش از این
روز فراق دوستان
شب خوش بگفتم خواب را
هر پارسا را کان صنم
در پیش مسجد بگذرد
چشمش بر ابرو افکند
باطل کند محراب را
من صید وحشی نیستم
در بند جان خویشتن
گر وی به تیرم میزند
استادهام نَشّاب را
مقدار یار همنفس
چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد
قیمت بداند آب را
وقتی در آبی تا میان
دستی و پایی میزدم
اکنون همان پنداشتم
دریای بیپایاب را
امروز حالی غرقهام
تا با کناری اوفتم
آنگه حکایت گویمت
درد دل غرقاب را
گر بیوفایی کردمی
یرغو به قاآن بردمی
کان کافر اعدا میکشد
وین سنگدل احباب را
فریاد میدارد رقیب
از دست مشتاقان او
آواز مطرب در سرا
زحمت بود بواب را
سعدی! چو جورش میبری
نزدیک او دیگر مرو
ای بیبصر! من میروم؟
او میکشد قلاب را!
🗓 امروز یکم اردیبهشتماه، روز سعدی است.
به این مناسبت از شما دعوت میشود #سعدی را در این کانال بجویید و اشعار برگزیدۀ او را بخوانید و بازنشر بفرمایید:
t.me/pakruh
مقدار یار همنفس
چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد
قیمت بداند آب را
---
زاندازه بیرون تشنهام
ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن
وآنگه بده اصحاب را
من نیز چشم از خواب خوش
برمینکردم پیش از این
روز فراق دوستان
شب خوش بگفتم خواب را
هر پارسا را کان صنم
در پیش مسجد بگذرد
چشمش بر ابرو افکند
باطل کند محراب را
من صید وحشی نیستم
در بند جان خویشتن
گر وی به تیرم میزند
استادهام نَشّاب را
مقدار یار همنفس
چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد
قیمت بداند آب را
وقتی در آبی تا میان
دستی و پایی میزدم
اکنون همان پنداشتم
دریای بیپایاب را
امروز حالی غرقهام
تا با کناری اوفتم
آنگه حکایت گویمت
درد دل غرقاب را
گر بیوفایی کردمی
یرغو به قاآن بردمی
کان کافر اعدا میکشد
وین سنگدل احباب را
فریاد میدارد رقیب
از دست مشتاقان او
آواز مطرب در سرا
زحمت بود بواب را
سعدی! چو جورش میبری
نزدیک او دیگر مرو
ای بیبصر! من میروم؟
او میکشد قلاب را!
🗓 امروز یکم اردیبهشتماه، روز سعدی است.
به این مناسبت از شما دعوت میشود #سعدی را در این کانال بجویید و اشعار برگزیدۀ او را بخوانید و بازنشر بفرمایید:
t.me/pakruh
Forwarded from شعر، موسیقی و گردشگری
❇️
به راهِ بادیه رفتن، به از نشستنِ باطل
وگر مراد نیابم به قدرِ وسع بکوشم
#سعدی
---
هزار جهد بکردم که سِر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
بههوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
من رمیدهدل آن به، که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به در برند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده خواب نکردهست از انتظار تو دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
به زخمخورده حکایت کنم ز دست جراحت
که تندرست، ملامت کند چو من بخروشم
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم؟
به راهِ بادیه رفتن، به از نشستنِ باطل
وگر مراد نیابم به قدرِ وسع بکوشم
#سعدی
🎸 دربارۀ شعر، موسیقی و گردشگری:
🎸 t.me/pakruh/1581
به راهِ بادیه رفتن، به از نشستنِ باطل
وگر مراد نیابم به قدرِ وسع بکوشم
#سعدی
---
هزار جهد بکردم که سِر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
بههوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
من رمیدهدل آن به، که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به در برند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده خواب نکردهست از انتظار تو دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
به زخمخورده حکایت کنم ز دست جراحت
که تندرست، ملامت کند چو من بخروشم
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم؟
به راهِ بادیه رفتن، به از نشستنِ باطل
وگر مراد نیابم به قدرِ وسع بکوشم
#سعدی
🎸 دربارۀ شعر، موسیقی و گردشگری:
🎸 t.me/pakruh/1581
Telegram
شعر، موسیقی و گردشگری
🌱 کوششی بسیار باید داشتن
تا اجابت میشود سطری دعا
هرکه را اجری دهند از سعیِ او
«لَیسَ لِلانسانِ الّا ما سعیٰ»
#بهزاد_پاکروح
📘قصۀ عشق؛ انتشارات اندیشه سرا، ۱۳۸۳
t.me/andishehsarapub
🎸 دربارۀ شعر، موسیقی و گردشگری:
🎸 t.me/pakruh
تا اجابت میشود سطری دعا
هرکه را اجری دهند از سعیِ او
«لَیسَ لِلانسانِ الّا ما سعیٰ»
#بهزاد_پاکروح
📘قصۀ عشق؛ انتشارات اندیشه سرا، ۱۳۸۳
t.me/andishehsarapub
🎸 دربارۀ شعر، موسیقی و گردشگری:
🎸 t.me/pakruh