This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خلاصهای از مکالمه تلفنی معصومه مهرآور، کارشناس ارتباطات اورژانس ۱۱۵ بابل با خانوادهای که در ارتفاعات گیر افتادهاند را میشنوید.
🔺نسخۀ اصلی این مکالمات بیش از ۸ دقیقه به درازا می کشد و در طول این مدت خانم مهرآور زن در حال زایمان و همسرش را برای نجات جان نوزاد و البته مادر راهنمایی میکند تا سرانجام جان مادر و نوزاد را نجات میدهد.
🔺به گفتۀ رئیس اورژانس ۱۱۵ بابل مشاورۀ تلفنی این کارشناس جان مادر و نوزاد را که به خاطر شدت برف در مناطق بالادست بابلکنار در روستای جاجن گرفتار شده بودند، نجات داد. #اجتماعی
🔺نسخۀ اصلی این مکالمات بیش از ۸ دقیقه به درازا می کشد و در طول این مدت خانم مهرآور زن در حال زایمان و همسرش را برای نجات جان نوزاد و البته مادر راهنمایی میکند تا سرانجام جان مادر و نوزاد را نجات میدهد.
🔺به گفتۀ رئیس اورژانس ۱۱۵ بابل مشاورۀ تلفنی این کارشناس جان مادر و نوزاد را که به خاطر شدت برف در مناطق بالادست بابلکنار در روستای جاجن گرفتار شده بودند، نجات داد. #اجتماعی
دادستان قم: در پرونده درگیری یک خانم با فرد روحانی تاکنون کسی دستگیر نشده است. #اجتماعی
منبع : اخبار منتخب
منبع : اخبار منتخب
پای دهه هشتادیها به بازار فروش اعضای بدن باز شد
🔺نیاز مالی، حلقه وصل بسیاری از فروشندگان و خریداران اعضای بدن است. بازاری که حالا میزبان نسل Z شده است. دیگر نهتنها دهه شصتیها بلکه دهه هشتادیها هم برای معامله تکهای از بدن خود چانهزنی میکنند. کسانی که کلیه خود را با قیمت ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان به فروش گذاشتهاند.
🔺حمید ۱۶ سال دارد. کودکی که به دنبال یک گیرنده کلیه است. میگوید: «گروه خونی A+ دارم. قیمت هر چه بقیه میگویند من کمی ارزانتر هم میفروشم.» او میگوید: «نیاز مالی دارم. آزمایشها را هم انجام دادهام. رضایتنامه والدین را هم دارم.»
🔺سینا هم ۱۹ سال دارد. او میگوید: «نیاز مالی دارم. کافی است انجمن را راضی کنید.» سینا کلیه خود را برای فروش آگهی گذاشته است: «فقط کلیه را میفروشم. گروه خونی O+ هستم. قیمت هم ۴۵۰ میلیون تومان.»
🔺سیمین متولد ۸۱ است. او هم میگوید: «کلیهام را میفروشم. کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان هم نمیتوانم.»/ تجارتنیوز #اقتصادی #اجتماعی
#اخبار_معلم 👇🏻🍃
💠 @moalempress1
🔺نیاز مالی، حلقه وصل بسیاری از فروشندگان و خریداران اعضای بدن است. بازاری که حالا میزبان نسل Z شده است. دیگر نهتنها دهه شصتیها بلکه دهه هشتادیها هم برای معامله تکهای از بدن خود چانهزنی میکنند. کسانی که کلیه خود را با قیمت ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان به فروش گذاشتهاند.
🔺حمید ۱۶ سال دارد. کودکی که به دنبال یک گیرنده کلیه است. میگوید: «گروه خونی A+ دارم. قیمت هر چه بقیه میگویند من کمی ارزانتر هم میفروشم.» او میگوید: «نیاز مالی دارم. آزمایشها را هم انجام دادهام. رضایتنامه والدین را هم دارم.»
🔺سینا هم ۱۹ سال دارد. او میگوید: «نیاز مالی دارم. کافی است انجمن را راضی کنید.» سینا کلیه خود را برای فروش آگهی گذاشته است: «فقط کلیه را میفروشم. گروه خونی O+ هستم. قیمت هم ۴۵۰ میلیون تومان.»
🔺سیمین متولد ۸۱ است. او هم میگوید: «کلیهام را میفروشم. کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان هم نمیتوانم.»/ تجارتنیوز #اقتصادی #اجتماعی
#اخبار_معلم 👇🏻🍃
💠 @moalempress1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی در حوالی قرن سیزده میلادی، در ایران عالیجناب #سعدی سرودند:
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
همزمان در اروپا، وایکینگها و ژرمنها از جمجمهٔ افراد قبایل شکستخورده، پیاله میساختند و خون آنها را مینوشیدند!
👈سعدی بیشک برای یک انسان کافیست و تک تک کلمات سعدی همگی درس زندگیست که احتمالاً نسل جدید که عادت کرده به دیدن نصایح یک سری بلاگر، در صورت آشنایی با تفکر جادوگر واژهها بهتر"تر" زیست خواهد کرد. همچنین خالق یکی از تراژیک ترین اشعار عاشقانهی فارسیست که در آن متذکر میشود که با وجود ِ نبود ِ معشوق، عاشق همچنان عاشق است، آیا این عشق حقیقی نیست(؟)؛ با این همه بیداد ِ او، "وین عهد ِ بی بنیاد ِ او"، در سینه دارم یاد ِ او، یا بر زبانم میرود...
دیر آمدى اى نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
معشوقه که دیر دیر بینند
آخر کم از آن که سیر بینند
کنسرت بزرگداشت سعدی 1386
یکم اردیبهشت یاد روز سعدی استاد سخن و معلم اخلاق
بزرگداشت ِ جادوگر واژهها، گرامی باد
#اجتماعی
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
همزمان در اروپا، وایکینگها و ژرمنها از جمجمهٔ افراد قبایل شکستخورده، پیاله میساختند و خون آنها را مینوشیدند!
👈سعدی بیشک برای یک انسان کافیست و تک تک کلمات سعدی همگی درس زندگیست که احتمالاً نسل جدید که عادت کرده به دیدن نصایح یک سری بلاگر، در صورت آشنایی با تفکر جادوگر واژهها بهتر"تر" زیست خواهد کرد. همچنین خالق یکی از تراژیک ترین اشعار عاشقانهی فارسیست که در آن متذکر میشود که با وجود ِ نبود ِ معشوق، عاشق همچنان عاشق است، آیا این عشق حقیقی نیست(؟)؛ با این همه بیداد ِ او، "وین عهد ِ بی بنیاد ِ او"، در سینه دارم یاد ِ او، یا بر زبانم میرود...
دیر آمدى اى نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
معشوقه که دیر دیر بینند
آخر کم از آن که سیر بینند
کنسرت بزرگداشت سعدی 1386
یکم اردیبهشت یاد روز سعدی استاد سخن و معلم اخلاق
بزرگداشت ِ جادوگر واژهها، گرامی باد
#اجتماعی
*مخترع کمربند ایمنی در تصادف اتومبیل کشته شد*
شصت سال پیش غلامرضا اسکندریان جوانی از اهالی اندیمشک کمربندی برای اتومبیل اختراع کرد و آنرا به رییس وقت کارخانه ایران ناسیونال ارائه داد. طرح او مورد قبول قرار نگرفت. اسکندریان به دنبال تحصیل در رشته الکترونیک راهی رومانی شد و نخستین مهندس مکانیک و الکترونیک ایران لقب گرفت. سپس به ایتالیا رفت و طرح خود را به استپان فیات رییس کارخانه فیات ارائه کرد و فیات طرح اورا به مبلغ ۳۰۰۰ لیره از وی خرید و نخستین بار کمربند ایمنی اتومبیل بر روی خودروی فیات نصب شد. طرحی که بعدها در تمام کارخانه های اتومبیل سازی جهان مورد استفاده قرار گرفت و الزامی شد و جان میلیونها نفر را نجات داد.
اسکندریان از طرح خود تنها ۳۰۰۰ لیر
به دست آورد و تمام آنرا صرف مخارج تحقیق برای نوعی لاستیک خاص جهت اتومبیل کرد. اینگونه بود که لاستیک تیوبلس اولیه زاده شد و در ابتدا هیچ سرمایه گذاری حاضر به اجرای طرح او نبود. ماکسیم فورد رییس کارخانه فورد طرح وی را احمقانه و موجب آتش گرفتن خودرو نامید. اسکندریان سرخورده و تهی دست به رومانی و مجددا به ایران بازگشت. محمود خیامی رییس کارخانه هیلمن_ پیکان، طرح تیوبلس وی را پسندید و با کمک یک شرکت فرانسوی چند نمونه لاستیک تیوبلس تولید کرد.
قرارداد اسکندریان و خیامی مشروط به بازدهی طرح بود و چون نمونه اولیه لاستیک تیوبلس خوب از آب در نیامد طرح شکست خورد و خیامی از اسکندریان شکایت کرد و ۳ ماه به جرم کلاهبرداری راهی زندان شد. پس از آزادی زندان راهی فرانسه و از آنجا سوئد شد و طرح خودرا به مبلغ ۷۰۰ کرون به میرچا وولوو رییس کارخانه ولوو فروخت. ولوو طرح را مناسب یافت و برروی تمام اتومبیلهای شرکت خود استفاده کرد و در سال اول ۶۴۰۰۰۰ کرون سود خالص به دست آورد و از آن پس لاستیک تیوبلس اتومبیل در سراسر اروپا برروی خودروهای معتبر استفاده شد.
در دفتر مرکزی ولوو واقع در استکهلم تنها عکس موجود از غلامرضا اسکندریان نابغه جوان و گمنام ایرانی بر روی دیوار در کنار میرچا ولوو نصب شده است. غلامرضا اسکندریان عاشق اتوموبیل بود و بیش از ۳۵ اختراع مختلف برای اتوموبیل انجام داد درحالیکه در تمام عمرش هرگز نتوانست خودرو خریداری کند.
. او به ایران بازگشت و در فقر و گمنامی به استخدام اداره دارایی خرم آباد درآمد و سرانجام در ٢٦ تيرسال ۱۳۶۱ در راه خرم آباد به پلدختر در تنگ ملاوی با تصادف خودروی حامل او و وهمراهانش با درخت جان خود را از دست داد و در خرم آباد و در دامنه کوه هشتاد پهلو، بالای خیابان جلال ال احمد به خاک سپرده شد. علت مرگ وی در روزنامه اطلاعات سه شنبه پنجم فروردین ۱۳۶۱نبستن کمربند ایمنی اعلام شد. با این تیتر: #غلامرضا_اسکندریان نابغه ایرانی ومخترع #کمربند_ایمنی در تصادف اتومبیل کشته شد.
تنها فرزند او آریا اسکندریان هم اکنون رییس بخش خاورمیانه کمپانی فیات در ایتالیاست.
یادش گرامی
#اجتماعی #خودرو #خلاقیت
#اخبار_معلم 👇🏻🍃
💠 @moalempress1
شصت سال پیش غلامرضا اسکندریان جوانی از اهالی اندیمشک کمربندی برای اتومبیل اختراع کرد و آنرا به رییس وقت کارخانه ایران ناسیونال ارائه داد. طرح او مورد قبول قرار نگرفت. اسکندریان به دنبال تحصیل در رشته الکترونیک راهی رومانی شد و نخستین مهندس مکانیک و الکترونیک ایران لقب گرفت. سپس به ایتالیا رفت و طرح خود را به استپان فیات رییس کارخانه فیات ارائه کرد و فیات طرح اورا به مبلغ ۳۰۰۰ لیره از وی خرید و نخستین بار کمربند ایمنی اتومبیل بر روی خودروی فیات نصب شد. طرحی که بعدها در تمام کارخانه های اتومبیل سازی جهان مورد استفاده قرار گرفت و الزامی شد و جان میلیونها نفر را نجات داد.
اسکندریان از طرح خود تنها ۳۰۰۰ لیر
به دست آورد و تمام آنرا صرف مخارج تحقیق برای نوعی لاستیک خاص جهت اتومبیل کرد. اینگونه بود که لاستیک تیوبلس اولیه زاده شد و در ابتدا هیچ سرمایه گذاری حاضر به اجرای طرح او نبود. ماکسیم فورد رییس کارخانه فورد طرح وی را احمقانه و موجب آتش گرفتن خودرو نامید. اسکندریان سرخورده و تهی دست به رومانی و مجددا به ایران بازگشت. محمود خیامی رییس کارخانه هیلمن_ پیکان، طرح تیوبلس وی را پسندید و با کمک یک شرکت فرانسوی چند نمونه لاستیک تیوبلس تولید کرد.
قرارداد اسکندریان و خیامی مشروط به بازدهی طرح بود و چون نمونه اولیه لاستیک تیوبلس خوب از آب در نیامد طرح شکست خورد و خیامی از اسکندریان شکایت کرد و ۳ ماه به جرم کلاهبرداری راهی زندان شد. پس از آزادی زندان راهی فرانسه و از آنجا سوئد شد و طرح خودرا به مبلغ ۷۰۰ کرون به میرچا وولوو رییس کارخانه ولوو فروخت. ولوو طرح را مناسب یافت و برروی تمام اتومبیلهای شرکت خود استفاده کرد و در سال اول ۶۴۰۰۰۰ کرون سود خالص به دست آورد و از آن پس لاستیک تیوبلس اتومبیل در سراسر اروپا برروی خودروهای معتبر استفاده شد.
در دفتر مرکزی ولوو واقع در استکهلم تنها عکس موجود از غلامرضا اسکندریان نابغه جوان و گمنام ایرانی بر روی دیوار در کنار میرچا ولوو نصب شده است. غلامرضا اسکندریان عاشق اتوموبیل بود و بیش از ۳۵ اختراع مختلف برای اتوموبیل انجام داد درحالیکه در تمام عمرش هرگز نتوانست خودرو خریداری کند.
. او به ایران بازگشت و در فقر و گمنامی به استخدام اداره دارایی خرم آباد درآمد و سرانجام در ٢٦ تيرسال ۱۳۶۱ در راه خرم آباد به پلدختر در تنگ ملاوی با تصادف خودروی حامل او و وهمراهانش با درخت جان خود را از دست داد و در خرم آباد و در دامنه کوه هشتاد پهلو، بالای خیابان جلال ال احمد به خاک سپرده شد. علت مرگ وی در روزنامه اطلاعات سه شنبه پنجم فروردین ۱۳۶۱نبستن کمربند ایمنی اعلام شد. با این تیتر: #غلامرضا_اسکندریان نابغه ایرانی ومخترع #کمربند_ایمنی در تصادف اتومبیل کشته شد.
تنها فرزند او آریا اسکندریان هم اکنون رییس بخش خاورمیانه کمپانی فیات در ایتالیاست.
یادش گرامی
#اجتماعی #خودرو #خلاقیت
#اخبار_معلم 👇🏻🍃
💠 @moalempress1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با درود و مهر
مسئولین محترم وزارت آموزش،و پرورش،....
چرا با گذشت حدود یک سال از بازنشستگی،همکاران فرهنگی در مهر ۱۴۰۲ هنوز،۱ ریال از پاداش پایان خدمت شان را ( که پول خودشان در طول ۳۰ سال کار طاقت فرسای آموزشی بوده )پرداخت نمی کنید ؟
چرا خودتان را به خواب زدید؟
کجاست آن کرامتی که جناب وزیر از،آن دم می زد؟؟؟؟؟
کو آن سیره ای که تبلیغش را می کنید ؟
لذا ما جمع کثیری از فرهنگیان بازنشسته از،شما علی،الخصوص شخص آقای وزیر که با قولهای،پر طمطراق از کمیسیون آموزش،مجلس رای اعتماد گرفت ....تقاضا داریم پاداش،پایان خدمت ما را پرداخت نموده تا بر زخم های،زندگی خودمان بزنیم...
با سپاس.جمع کثیری از فرهنگیان بازنشسته
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی #معلمان
مسئولین محترم وزارت آموزش،و پرورش،....
چرا با گذشت حدود یک سال از بازنشستگی،همکاران فرهنگی در مهر ۱۴۰۲ هنوز،۱ ریال از پاداش پایان خدمت شان را ( که پول خودشان در طول ۳۰ سال کار طاقت فرسای آموزشی بوده )پرداخت نمی کنید ؟
چرا خودتان را به خواب زدید؟
کجاست آن کرامتی که جناب وزیر از،آن دم می زد؟؟؟؟؟
کو آن سیره ای که تبلیغش را می کنید ؟
لذا ما جمع کثیری از فرهنگیان بازنشسته از،شما علی،الخصوص شخص آقای وزیر که با قولهای،پر طمطراق از کمیسیون آموزش،مجلس رای اعتماد گرفت ....تقاضا داریم پاداش،پایان خدمت ما را پرداخت نموده تا بر زخم های،زندگی خودمان بزنیم...
با سپاس.جمع کثیری از فرهنگیان بازنشسته
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی #معلمان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM