شین
2.48K subscribers
908 photos
128 videos
25 files
1.31K links
محمد معینی
https://t.me/mmoeeni12
Download Telegram
🌸 انسان معنوی کیست؟

https://goo.gl/bEhD0L
مصطفی ملکیان می‌گوید وقتی حرف از #دین می‌زنید، مشخص کنید، کدام دین؟ او معتقد است ما دین را به سه معنا به کار می‌بریم؛ مثلا در مورد اسلام، از لفظ اسلام 1، اسلام 2 و اسلام 3 استفاده می‌کند؛
🔹 دین 1: مفاد متون مقدس هر دین است
🔹 دین 2: تفاسیر، برداشت‌ها و استنباط‌های علما و پیروان ادیان از دین 1
🔹 دین 3: تحقق خارجی دین و افعال متدینان و پیروان آن دین.
.
او معتقد است: «#معنویت، لبّ و گوهر دین است» و البته معنویت را همان دین، نمی‌داند؛ می‌گوید: «به معنایی دین مزاحم معنویت است و این وقتی است که از ما خواسته شود دین نهادینه‌ی تاریخی را با تمام آن چه که به آن آغشته شده است، بپذیریم.»
ملکیان می‌گوید: اگر مراد از دین، دین 2 و 3 باشد، به اعتقاد من، در آینده از بین خواهد رفت. بارها گفته‌ام در آینده؛ معنویت رشد خواهد کرد و افق آن بسیار روشن است. اگر بخواهیم به بشر خدمت کنیم، فقط یک پروژه را باید دنبال کنیم و آن پروژه این است که نه معنویت را فدای عقلانیت کنیم و نه عقلانیت را فدای معنویت.
او در توصیف انسان معنوی، می‌گوید که انسان معنوی کسی است که چهار چیز را بخواهد؛ خود را بشناسد (آنچه "من" بودن من به آن است، تفاوت‌هایی است که با شما دارم نه تشابهاتی که با شما دارم)، خودش باشد (بود و نمود منطبق باشند)، خودش را باشد (تمام توجهم معطوف به این باشد که در چه کار و چه حالتی هستم و در چه وضعی به سر می‌برم، در حال مسابقه با خود باشم نه دیگران) و خودش را بهتر کند (انسان معنوی سعی می‌کند در هر آنی از آنات خود، نسبت به آنِ قبلش، علم هر چه بیشتر، نیت هر چه پاکتر و عمل هر چه بهتر داشته باشد).
مصطفی ملکیان در تعریف #عقلانیت نیز گفته است: عقلانیت متناسب ساختن میزان دلبستگی و پایبندی به یک عقیده، با شواهدی است که آن عقیده را تایید می‌کنند. هر چه میزان دلبستگی و پایبندی شما به یک عقیده، تناسب مستقیمی با شواهدی داشته باشد که آن عقیده را تایید می‌کنند، عقلانی‌تر هستید ... باید به هر عقیده‌ای، به همان میزان دلبستگی و پایبندی داشت که شواهد آن را تایید و تقویت می‌کنند.
.
.
منبع: در رهگذار باد و نگهبان لاله / صص 60، 61، 206 تا 212، 216 و 217

کانال شین 👈 @mmoeeni1
📌 این یادداشت - به قلم محمدرضا پویافر - خیلی خوب است؛ زاویه دید خیلی خوبی دارد و از فدا کردن #معنویت پای فرم‌های دین (اینجا: مناسک شب‌های قدر) می‌گوید.


🔵 ساخت‌یافتگی شب قدر


اینکه مسلمانان شب‌های قدر را حداقل تا ساعت‌هایی از آن بیدار بمانند و به قرآن و دعا و نیایش بگذرانند یک مجموعه عبادی مستحبی است. این آیین عبادت و نیایش شب‌های قدر مثل معتکف شدن مؤمن در مسجد و نماز مستحبی ماهیتاً به جماعت نیست اما در برخی موارد، برای تأثیر بیشتر دعا و نیایش به صورت جمعی برگزار می‌شود.

اما آنچه طی چند دهه اخیر، به خصوص سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران رشد کرده، ساخت یافتگی این مراسم به صورت برنامه‌های جمعی بزرگ و کوچک در مساجد، حسینیه‌ها، هیئت‌های مذهبی و مانند آن است. این ساخت‌یافتگی از یک طرف آرام آرام موجب تحمیل یک شکل ثابت از برگزاری مراسم به صورت کمابیش مشابه شده است و از طرف دیگر، به کمک رسانه بی‌رقیب صدا و سیما داخلی در ابعاد وسیع دوباره بازتولید و تکثیر می‌شود.

این که در مراسم شب قدر دعای جوشن کبیر امرِ واجبِ تلقی شود، نتیجه همین فرایند تکثیر و مشابه‌سازی تدریجی در طول تاریخ است، در حالی است که مهم، دعای مؤمن است و نیایش او با هر دعایی که مناسبِ حال او آن شب باشد و امروز در نتیجه جمعی سازی و مشابه سازی مراسم شب‌های قدر در جای جای کشور، این انتظار به صورت متقابل به وجود آمده که خودِ مراسم، سخنران، مداح، کیفیت‌ سوز و گداز و روضه‌خوانی در مراسم را لازمه‌ی کسب فیض از شب قدر بدانند.

در نتیجه برای منِ نوعی مراسم شب‌قدر این طور تجربه می‌شود:

می‌آیم در مسجد می‌نشینم - حالا کمی زودتر یا دیرتر، از حدود 10 شب تا 12 شب، هر وقت حال داشتم - تا دیگران مرا به آن حال روحی و آمادگی کسب فیض برسانند.
بعد از هر بخش از صد بخش جوشن کبیر که رسیده باشم، می‌نشینم و با جمع همراه می‌شوم. اگر حال داشتم همراه با جمع می‌خوانم. اگر نه، روی متن دعا خط نگه می‌دارم. هر وقتی هم می‌روم در حیاط مسجد دوری می‌زنم، با دوست یا کناردستی‌ام حرفی می‌زنم و خستگی در می‌کنم. در این فاصله، دیگران به جای من دعا را خوانده‌اند و مراسم هم کمی به جلو رفته است.
بعد هم منتظر می‌مانم تا مداح و روضه‌خوان و سخنران با سوز و گداز و صدای خوبش اشک من را در بیاورد. حالا دیگر وقت آن است که «قرآن به سر» را اجرا کنند. نام 14 معصوم و قبل از همه «الله» را هرکدام 10 بار با مداح یا روضه‌خوان تکرار می‌کنم و خواسته‌هایم را از خدا طلب می‌کنم. و آن وقت دیگر مطمئن می‌شوم که گناهان یک سال من پاک شده، احتمالاً تقدیر مرا امام زمان نوشته و من می‌توانم بروم دور خیز کنم برای زندگیِ معمولیِ یک سال بعد.

آنچه نظام دینیِ ما به صورت ساخت یافته، به کمک ابزارهای رسانه‌ای وسیعی که در داخل کشور در اختیار دارد، به صورت مداوم در حال تکرار و تکثیر آن است، کلیشه‌بندی ذهن‌های مؤمن در مراسم شب‌های قدر است:

مقدمه (دعای مجیر، یا زیارت عاشورا یا فقط قرائت چند آیه قرآن به وسیله قاری)، دعای جوشن کبیر، سخنرانی، قرآن به سر و کمی نوحه و روضه و سینه‌زنی آخر مراسم.

هرچند بعضی از بخشهای این مراسم به سلیقه مجریان مراسم ممکن است با هم جابجا شوند اما ساختار کلی همان است. در نتیجه، ذهن‌های مؤمن خود به خود امکان خواندن دعاهای دیگر، یا حتی نیایش‌های شخصیِ عاطفیِ به زبان خودمانی با خدا، یا هر برنامه منعطف دیگری را کمتر و کمتر دارند.

🔹 عوارض این ساخت‌بندی آیین‌های دینی، آرام آرام تمامی انعطاف و ابتکار عملِ یک مؤمن برای آنکه «به دلخواه خود با خدای خود روبرو شود، با او خلوت کند و آن‌طور که خودش دوست دارد و خودش می‌فهمد، با خدایش گفتگو کند» را کمتر و کمتر می‌کند.

🔴 @mr_pouyafar

🔶 @mmoeeni1