🌐 نگاهی به برکناری 3 #وزیر نفت #عربستان
✔️ #تريكي : عبدالله جوان ميخواست #آرامكو را ملي كند اما در سال 1959 نظرش به يكباره تغيير كرد و به جاي ملي كردن، به فكر كنترل #قيمت و توليد نفت افتاد زيرا اهميت آن بسيار بيشتر از ملي كردن بود. با بالا گرفتن اختلافات ميان سعود و فيصل، تريكي طرف سعود را گرفت كه مانند فيصل شيفته غرب نبود. همين براي تريكي كافي بود تا پس از روي كارآمدن فيصل پس از قتل سعود، در سال 1962 از كار بركنار شود. وي در 15 سال بعدي زندگي خود به «بدر» تبعيد شد و با مشاورههاي نفتي به #شركتها و روزنامهنگاري و حضور در بحث و جدلها گذر عمر كرد و از اعراب ميخواست #كنترل نفت خود را در دست گيرند.
✔️ زکی #یمانی: پافشاری او در افزایش #تولید نفت در سال 1986 و سقوط قیمت ها، كاهش #درآمدهاي عربستان را به همراه داشت و خشم پادشاه و شاهزادههاي آل#سعود را برانگيخت و اوايل سال 1987 با شكلي غيرمرسوم از كار بركنار شد و 25 سال حضور متداوم وي با بركناري عجيبي به پايان راه رسيد. #يماني مرد تكنوكرات، غيرشاهزاده و تحصيلكرده غرب بود و راه و رسم شاهزادگان را نميپسنديد؛ وي ورودي دورهاي بود كه ملك سعود به دليل مخالفت ضمني با امريكا به قتل رسيد و فيصل، مرد شيفته كابويها به سلطنت رسيد.
✔️ #النعیمی: او مانند زكي يماني دليل افزايش توليد نفت عربستان را فني ميخواند و عنوان ميكرد به دليل خارج كردن #شيل نفتها از بازار نفت مخالف كاهش و حتي تثبيت توليد است. اين توجيه در شرايطي عنوان ميشد كه مهمترين عامل در دستكاري #قيمتها توسط رياض طي دو سال اخير، فشار به ايران و روسيه بود تا اين كشورها با كاهش درآمدهاي نفتي خود، تضعيف شده و سياستهاي منطقهاي خود را تغيير دهند. قرباني اين سياسيكاري بازهم وزير نفت عربستان شد، مانند زكي يماني؛ آنها كه سعي كردند از نفت به عنوان ابزاري سياسي استفاده كنند اما خود در اين تله گرفتار شدند تا بار ديگر ثابت شود هرگاه عربستان نفت را سياسي كند خودش اولين قرباني است.
متن کامل در لینک زیر:
http://goo.gl/ngcpPj
@asrenaft_com
✔️ #تريكي : عبدالله جوان ميخواست #آرامكو را ملي كند اما در سال 1959 نظرش به يكباره تغيير كرد و به جاي ملي كردن، به فكر كنترل #قيمت و توليد نفت افتاد زيرا اهميت آن بسيار بيشتر از ملي كردن بود. با بالا گرفتن اختلافات ميان سعود و فيصل، تريكي طرف سعود را گرفت كه مانند فيصل شيفته غرب نبود. همين براي تريكي كافي بود تا پس از روي كارآمدن فيصل پس از قتل سعود، در سال 1962 از كار بركنار شود. وي در 15 سال بعدي زندگي خود به «بدر» تبعيد شد و با مشاورههاي نفتي به #شركتها و روزنامهنگاري و حضور در بحث و جدلها گذر عمر كرد و از اعراب ميخواست #كنترل نفت خود را در دست گيرند.
✔️ زکی #یمانی: پافشاری او در افزایش #تولید نفت در سال 1986 و سقوط قیمت ها، كاهش #درآمدهاي عربستان را به همراه داشت و خشم پادشاه و شاهزادههاي آل#سعود را برانگيخت و اوايل سال 1987 با شكلي غيرمرسوم از كار بركنار شد و 25 سال حضور متداوم وي با بركناري عجيبي به پايان راه رسيد. #يماني مرد تكنوكرات، غيرشاهزاده و تحصيلكرده غرب بود و راه و رسم شاهزادگان را نميپسنديد؛ وي ورودي دورهاي بود كه ملك سعود به دليل مخالفت ضمني با امريكا به قتل رسيد و فيصل، مرد شيفته كابويها به سلطنت رسيد.
✔️ #النعیمی: او مانند زكي يماني دليل افزايش توليد نفت عربستان را فني ميخواند و عنوان ميكرد به دليل خارج كردن #شيل نفتها از بازار نفت مخالف كاهش و حتي تثبيت توليد است. اين توجيه در شرايطي عنوان ميشد كه مهمترين عامل در دستكاري #قيمتها توسط رياض طي دو سال اخير، فشار به ايران و روسيه بود تا اين كشورها با كاهش درآمدهاي نفتي خود، تضعيف شده و سياستهاي منطقهاي خود را تغيير دهند. قرباني اين سياسيكاري بازهم وزير نفت عربستان شد، مانند زكي يماني؛ آنها كه سعي كردند از نفت به عنوان ابزاري سياسي استفاده كنند اما خود در اين تله گرفتار شدند تا بار ديگر ثابت شود هرگاه عربستان نفت را سياسي كند خودش اولين قرباني است.
متن کامل در لینک زیر:
http://goo.gl/ngcpPj
@asrenaft_com
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - النعیمی، قربانی سیاسی کاری
النعيمي مانند زكي يماني دليل افزايش توليد نفت عربستان را فني ميخواند و عنوان ميكرد به دليل خارج كردن شيل نفتها از بازار نفت مخالف كاهش و حتي تثبيت توليد است. اين توجيه در شرايطي عنوان ميشد كه مهمترين عامل در دستكاري قيمتها توسط رياض طي دو سال اخير،…
🌐 بهانه #یارانه
وحید حاجی پور/ #وزير نفت جمهوري اسلامي ايران ميگويد #وزارت نفت پولدار نيست، او درست ميگويد. وضعيت صنعت نفت تعريف چنداني ندارد و همه امور در حاشيه رخنمايي ميكند؛ از موازی کاری در #فروش نفت و #محمولههاي نفتي تا #انتصابات و #پروژههاي بزرگ. او بازهم موضوع يارانهها را پيش كشيده و گفته است هر چه «در ميآيد» به حساب يارانهبگيران واريز ميشود.
هرچند وزير نفت براي توجيه مديريت ناكارآمد وزارت نفت براي بار چندم دست روي ٬يارانهها گذاشته است اما هيچ گاه به پرسشهاي مهمي كه در اين باره وجود دارد پاسخ نداده است؛ پرسشهايي كه بارها مطرح شده است اما شخص وزير نفت و مديران او علاقهاي به پاسخ دادن ندارند و هرچه كه ميشود يارانهها را پيش ميكشد در حالي كه يارانهها هيچ نقشي در وضعيت پروژهها و حال و روز اين ايام نفت ندارد.
زنگنه همواره در توجيه وضعيت فعلي #قيمت فعلي نفت را پيش ميكشد و ميگويد با نفت 30 يا 40 دلاري نميتوان صنعت نفت را اداره كرد.
اظهارات #زنگنه از آن جهت كه سهم درآمدهاي وزارت نفت در حوزه تجارت نفت كاهش يافته تا حدودي درست است چراكه طبق قانون 14.5 درصد از درآمدهاي نفتي سهم اين نهاد و مابقي بايد به خزانه و صندوق توسعه ملي واريز شود اما در بعد ديگر داستان ارتباط دادن كاهش درآمدهاي نفتي به موضوع يارانهها آدرس غلطي است كه وزير نفت علاقه خاصي به زيرنويس كردنش دارد در شرايطي كه موضوع يارانهها هيچ ارتباطي به وضعيت فعلي صنعت نفت ندارد.
با توجه به ثابت بودن ميزان مصرف انرژي در كشور و محاسبه هزينه آن به ريال، اين نتيجه حاصل ميشود كه #درآمدهاي دولت نه تنها كاهش نداشته است بلكه با توجه به افزايش قيمت حاملهاي انرژي به ويژه بنزين، روند #صعودي داشته و با حذف 2 ميليون نفر نيز همراه بوده است، ضمن آنكه ميزان يارانه پرداختي ثابت بوده و در اين دولت تغييري نكرده است. حال پرسش اينجاست از آنجا كه رقم يارانه پرداختي براي هر ايراني ثابت است تعدادي از يارانهبگيران حذف شدند و دولت با افزايش درآمدهاي حاصل از هدفمندي يارانهها مواجه شده است چه محلي براي مانور دادن در اين باره وجود دارد؟
طبق قانون، درآمد حاصل از افزايش بهاي #حاملهاي انرژي بايد در رديفهايي مصرف شود كه هيچ ارتباطي به بودجه وزارت نفت و شركتهاي تابعه ندارد. با اين وجود وزير نفت با چنگ زدن به ريسماني كه ارتباطي با حوزه كارياش ندارد يارانهها را سرعتگير بزرگي در نفت ميداند.
نگارنده با وزير نفت همنظر است كه ادامه اين روند به صلاح كشور نيست اما بهتر نيست وزير نفت به جاي زير سؤال بردن پرداخت يارانهها و گره زدن نتيجه ناكارآمدي مديريت نفتي، دولت را براي حذف چند ميليون نفر از ليست يارانهبگيران ترغيب كند؟ اگر اعتبارات وزارت نفت صرف واريز يارانهها ميشد حق با وزير نفت بود ولي زنگنه خود به خوبي ميداند بين اين دو موضوع هيچ ارتباطي وجود ندارد. با اين وجود يارانهها لوايي است كه ميتوان به راحتي ضعفها را در درون آن مخفي كرد و هر انتقادي را با آن جواب داد.
وزارت نفت پول ندارد و براي پول درآوردن به دنبال فروش محمولههاي نفتي است. برخلاف گفته دولت مبني بر فروش نفت توسط خود شركت ملي نفت، شاهد آنيم كه واسطهها با اخذ كارمزدهاي جالبي محمولهها را ميگيرند و پولش را با تأخيرهاي فراوان پرداخت ميكنند.
پروژههاي نفتي حالا در خواب بهاري سر ميكنند و تغيير و تحولات در وزارت نفت همه را متوقف كرده است. واردات بنزين همچنان روند خود را ادامه ميدهد و مديريتهاي ناكاربلد همه چيز را به مرز كساد كشاندهاند. كاركنان صنعت نفت ناراضياند و بذر نااميدي در نفت پاشيده شده است اما هيچ يك از اين موارد بسته به يارانهها نيست. مشكل اصلي وزارت نفت بيهدف بودن و جزيرهاي كار كردنش است نه پرداخت يارانهها. سرمنشأ مشكلات آنجايي است كه مديران ناكاربلد، مجموعه و سيستم را به دور باطلي كشاندهاند كه نهايتش به امروز ختم شده است. حتماً و حتماً وزير نفت و برخي مديران نفت با زحمت به صاف كردن دستاندازها مشغولند اما مشكل جاي ديگري است. يارانه را بهانه نكنيم.
@asrenaft_com
وحید حاجی پور/ #وزير نفت جمهوري اسلامي ايران ميگويد #وزارت نفت پولدار نيست، او درست ميگويد. وضعيت صنعت نفت تعريف چنداني ندارد و همه امور در حاشيه رخنمايي ميكند؛ از موازی کاری در #فروش نفت و #محمولههاي نفتي تا #انتصابات و #پروژههاي بزرگ. او بازهم موضوع يارانهها را پيش كشيده و گفته است هر چه «در ميآيد» به حساب يارانهبگيران واريز ميشود.
هرچند وزير نفت براي توجيه مديريت ناكارآمد وزارت نفت براي بار چندم دست روي ٬يارانهها گذاشته است اما هيچ گاه به پرسشهاي مهمي كه در اين باره وجود دارد پاسخ نداده است؛ پرسشهايي كه بارها مطرح شده است اما شخص وزير نفت و مديران او علاقهاي به پاسخ دادن ندارند و هرچه كه ميشود يارانهها را پيش ميكشد در حالي كه يارانهها هيچ نقشي در وضعيت پروژهها و حال و روز اين ايام نفت ندارد.
زنگنه همواره در توجيه وضعيت فعلي #قيمت فعلي نفت را پيش ميكشد و ميگويد با نفت 30 يا 40 دلاري نميتوان صنعت نفت را اداره كرد.
اظهارات #زنگنه از آن جهت كه سهم درآمدهاي وزارت نفت در حوزه تجارت نفت كاهش يافته تا حدودي درست است چراكه طبق قانون 14.5 درصد از درآمدهاي نفتي سهم اين نهاد و مابقي بايد به خزانه و صندوق توسعه ملي واريز شود اما در بعد ديگر داستان ارتباط دادن كاهش درآمدهاي نفتي به موضوع يارانهها آدرس غلطي است كه وزير نفت علاقه خاصي به زيرنويس كردنش دارد در شرايطي كه موضوع يارانهها هيچ ارتباطي به وضعيت فعلي صنعت نفت ندارد.
با توجه به ثابت بودن ميزان مصرف انرژي در كشور و محاسبه هزينه آن به ريال، اين نتيجه حاصل ميشود كه #درآمدهاي دولت نه تنها كاهش نداشته است بلكه با توجه به افزايش قيمت حاملهاي انرژي به ويژه بنزين، روند #صعودي داشته و با حذف 2 ميليون نفر نيز همراه بوده است، ضمن آنكه ميزان يارانه پرداختي ثابت بوده و در اين دولت تغييري نكرده است. حال پرسش اينجاست از آنجا كه رقم يارانه پرداختي براي هر ايراني ثابت است تعدادي از يارانهبگيران حذف شدند و دولت با افزايش درآمدهاي حاصل از هدفمندي يارانهها مواجه شده است چه محلي براي مانور دادن در اين باره وجود دارد؟
طبق قانون، درآمد حاصل از افزايش بهاي #حاملهاي انرژي بايد در رديفهايي مصرف شود كه هيچ ارتباطي به بودجه وزارت نفت و شركتهاي تابعه ندارد. با اين وجود وزير نفت با چنگ زدن به ريسماني كه ارتباطي با حوزه كارياش ندارد يارانهها را سرعتگير بزرگي در نفت ميداند.
نگارنده با وزير نفت همنظر است كه ادامه اين روند به صلاح كشور نيست اما بهتر نيست وزير نفت به جاي زير سؤال بردن پرداخت يارانهها و گره زدن نتيجه ناكارآمدي مديريت نفتي، دولت را براي حذف چند ميليون نفر از ليست يارانهبگيران ترغيب كند؟ اگر اعتبارات وزارت نفت صرف واريز يارانهها ميشد حق با وزير نفت بود ولي زنگنه خود به خوبي ميداند بين اين دو موضوع هيچ ارتباطي وجود ندارد. با اين وجود يارانهها لوايي است كه ميتوان به راحتي ضعفها را در درون آن مخفي كرد و هر انتقادي را با آن جواب داد.
وزارت نفت پول ندارد و براي پول درآوردن به دنبال فروش محمولههاي نفتي است. برخلاف گفته دولت مبني بر فروش نفت توسط خود شركت ملي نفت، شاهد آنيم كه واسطهها با اخذ كارمزدهاي جالبي محمولهها را ميگيرند و پولش را با تأخيرهاي فراوان پرداخت ميكنند.
پروژههاي نفتي حالا در خواب بهاري سر ميكنند و تغيير و تحولات در وزارت نفت همه را متوقف كرده است. واردات بنزين همچنان روند خود را ادامه ميدهد و مديريتهاي ناكاربلد همه چيز را به مرز كساد كشاندهاند. كاركنان صنعت نفت ناراضياند و بذر نااميدي در نفت پاشيده شده است اما هيچ يك از اين موارد بسته به يارانهها نيست. مشكل اصلي وزارت نفت بيهدف بودن و جزيرهاي كار كردنش است نه پرداخت يارانهها. سرمنشأ مشكلات آنجايي است كه مديران ناكاربلد، مجموعه و سيستم را به دور باطلي كشاندهاند كه نهايتش به امروز ختم شده است. حتماً و حتماً وزير نفت و برخي مديران نفت با زحمت به صاف كردن دستاندازها مشغولند اما مشكل جاي ديگري است. يارانه را بهانه نكنيم.
@asrenaft_com