🌐کار و زندگی در نقطه صفر دریایی
مصائب کارکنان سکوهای نفتی را بخوانید
✔️ #حمیدـحاجیپور/ اینجا نفت را در بدترین شرایط آب و هوایی از کف دریا بیرون میکشند و به جزیره #لاوان میفرستند. چند دقیقه توقف در این میدان مشترک میان ایران و امارات یعنی یک اتفاق ناخوشایند.... یزدان پناه پیش از سوار شدن به شوخی میگوید: «بالگردهای «بل» شرکت نفت #فلات_قاره به پیکان تهران «ق» معروف هستند، عمرشان را کردهاند و معلوم نیست چه زمانی بیفتند! ما که پیش از سوار شدن شربت شهادت مینوشیم.»
✔️ برای کسی که نخستین بار پایش را روی سکو میگذارد راه رفتن مشکل است. تنها حفاظی که روی سکوست نردههای زرد رنگی است که چندان مانع افتادن در دریا نمیشود. اگر کسی حواسش نباشد و پایش بلغزد کار تمام است. ماهم با احتیاط کامل قدم بر میداریم تا به واحد مکانیک برسیم.
✔️ مهندس واقف میگوید: «از شما انتظار داریم حرفهای بچهها را مو به مو بنویسید و چیزی که اینجا میبینید بدون هیچ کم و کاستی منتشر کنید. کسی که در تهران یا شهر دیگری کار میکند چیز زیادی از کار و زندگی روی #سکوی نفتی نمیداند، فکر میکنند شرکت نفتیها روی یک سکوی شیک و پیک ایستادهاند و لولهای هم از داخل چاه، نفت را بیرون میکشد، اینها هم پولش را میشمارند. خیلی دوست داریم یکی از همین مسئولان یک روز تابستان بیاید روی سکو و تلاش بچهها را ببیند و وضعیت آب و هوا را از نزدیک لمس کند و ببیند ما با چه زحمتی نفت را از زیر دریا بیرون میکشیم.»
✔️ وقتی تلفن بیگاهی از خانه زده میشود قلبمان به تپش میافتد که نکند خدای ناکرده اتفاق بدی افتاده باشد. کسی مریض یا زبانم لال فوت نشده باشد! هزار تا فکر و خیال در ذهن آدم میچرخد. همین چند سال پیش خواهرم زنگ زد که پدرم سکته مغزی کرده و خودت را سریع برسان تهران. دریا آنقدر مواج بود که چند روز روی سکو ماندم به انتظار اینکه هوا کمی بهتر شود و بالگردی مرا به خشکی برساند. این چیزهایی که گفتم تنها بخشی از مشکلات ماست، آنهایی که نتوانستند تحمل کنند یا استعفا دادند یا اینکه به قسمت دیگری منتقل شدند.
✔️ مهندس محمدرضا ایمانی، رئیس کل تعمیرات خاطرات جالبی از چند دهه پیش سکو دارد: «٢٠-٣٠ سال پیش وضعیت اینطور نبود که تلفن همراه باشد یا توی هر اتاق تلویزیون ١٤ اینچ گذاشته باشند. این مجموعه با همه بزرگیاش یک تلویزیون بیشتر نداشت که برایش یک اتاق مخصوص داشتیم. شبها همه توی این اتاق جمع میشدند که فلان سریال را ببینند.
✔️ چند سالی بیشتر سابقه حضور روی سکو را نداشتم که خانواده برایم آستین بالا زدند. قرار بود یک هفته مانده به مراسم عروسی، مرخصی بگیرم و برگردم شیراز ولی از شانس دریا و آسمان به هم ریخت. هیچ جوره نمیتوانستم برگردم. خانوادهام مدام زنگ میزدند و خودم هم فکر میکردم اگر نرسم چه آبروریزی میشود! به هر حال روز هفتم کمی هوا بهتر شد و بالگرد روی سکو آمد و برگشتم لاوان. پرواز پالایشگاه به شیراز را چند دقیقه برایم نگه داشته بودند و به مسافران هم ماجرا را گفته بودند. وقتی سوار شدم همه به من خیره شده بودند؛ یکی میگفت بیچاره عروس، آن یکی میگفت چه شانس بدی دارد و... در نهایت و در اوج ناامیدی خانواده، ٢ ساعت مانده به مراسم عروسی خودم را رساندم.»
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/W6iet7
@asrenaftcom
#saveOilModatMovaghat
مصائب کارکنان سکوهای نفتی را بخوانید
✔️ #حمیدـحاجیپور/ اینجا نفت را در بدترین شرایط آب و هوایی از کف دریا بیرون میکشند و به جزیره #لاوان میفرستند. چند دقیقه توقف در این میدان مشترک میان ایران و امارات یعنی یک اتفاق ناخوشایند.... یزدان پناه پیش از سوار شدن به شوخی میگوید: «بالگردهای «بل» شرکت نفت #فلات_قاره به پیکان تهران «ق» معروف هستند، عمرشان را کردهاند و معلوم نیست چه زمانی بیفتند! ما که پیش از سوار شدن شربت شهادت مینوشیم.»
✔️ برای کسی که نخستین بار پایش را روی سکو میگذارد راه رفتن مشکل است. تنها حفاظی که روی سکوست نردههای زرد رنگی است که چندان مانع افتادن در دریا نمیشود. اگر کسی حواسش نباشد و پایش بلغزد کار تمام است. ماهم با احتیاط کامل قدم بر میداریم تا به واحد مکانیک برسیم.
✔️ مهندس واقف میگوید: «از شما انتظار داریم حرفهای بچهها را مو به مو بنویسید و چیزی که اینجا میبینید بدون هیچ کم و کاستی منتشر کنید. کسی که در تهران یا شهر دیگری کار میکند چیز زیادی از کار و زندگی روی #سکوی نفتی نمیداند، فکر میکنند شرکت نفتیها روی یک سکوی شیک و پیک ایستادهاند و لولهای هم از داخل چاه، نفت را بیرون میکشد، اینها هم پولش را میشمارند. خیلی دوست داریم یکی از همین مسئولان یک روز تابستان بیاید روی سکو و تلاش بچهها را ببیند و وضعیت آب و هوا را از نزدیک لمس کند و ببیند ما با چه زحمتی نفت را از زیر دریا بیرون میکشیم.»
✔️ وقتی تلفن بیگاهی از خانه زده میشود قلبمان به تپش میافتد که نکند خدای ناکرده اتفاق بدی افتاده باشد. کسی مریض یا زبانم لال فوت نشده باشد! هزار تا فکر و خیال در ذهن آدم میچرخد. همین چند سال پیش خواهرم زنگ زد که پدرم سکته مغزی کرده و خودت را سریع برسان تهران. دریا آنقدر مواج بود که چند روز روی سکو ماندم به انتظار اینکه هوا کمی بهتر شود و بالگردی مرا به خشکی برساند. این چیزهایی که گفتم تنها بخشی از مشکلات ماست، آنهایی که نتوانستند تحمل کنند یا استعفا دادند یا اینکه به قسمت دیگری منتقل شدند.
✔️ مهندس محمدرضا ایمانی، رئیس کل تعمیرات خاطرات جالبی از چند دهه پیش سکو دارد: «٢٠-٣٠ سال پیش وضعیت اینطور نبود که تلفن همراه باشد یا توی هر اتاق تلویزیون ١٤ اینچ گذاشته باشند. این مجموعه با همه بزرگیاش یک تلویزیون بیشتر نداشت که برایش یک اتاق مخصوص داشتیم. شبها همه توی این اتاق جمع میشدند که فلان سریال را ببینند.
✔️ چند سالی بیشتر سابقه حضور روی سکو را نداشتم که خانواده برایم آستین بالا زدند. قرار بود یک هفته مانده به مراسم عروسی، مرخصی بگیرم و برگردم شیراز ولی از شانس دریا و آسمان به هم ریخت. هیچ جوره نمیتوانستم برگردم. خانوادهام مدام زنگ میزدند و خودم هم فکر میکردم اگر نرسم چه آبروریزی میشود! به هر حال روز هفتم کمی هوا بهتر شد و بالگرد روی سکو آمد و برگشتم لاوان. پرواز پالایشگاه به شیراز را چند دقیقه برایم نگه داشته بودند و به مسافران هم ماجرا را گفته بودند. وقتی سوار شدم همه به من خیره شده بودند؛ یکی میگفت بیچاره عروس، آن یکی میگفت چه شانس بدی دارد و... در نهایت و در اوج ناامیدی خانواده، ٢ ساعت مانده به مراسم عروسی خودم را رساندم.»
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/W6iet7
@asrenaftcom
#saveOilModatMovaghat
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - مصائب کارکنان سکوهای نفتی را بخوانید
حمید حاجیپور/ موجهای سهمگین با تمام قدرت، خود را به پایههای سکو میکوبند. سازه ...
میز نفت
🌐کار و زندگی در نقطه صفر دریایی مصائب کارکنان سکوهای نفتی را بخوانید ✔️ #حمیدـحاجیپور/ اینجا نفت را در بدترین شرایط آب و هوایی از کف دریا بیرون میکشند و به جزیره #لاوان میفرستند. چند دقیقه توقف در این میدان مشترک میان ایران و امارات یعنی یک اتفاق ناخوشایند....…
🌐 نگاهی متفاوت به زندگی کارکنان سکو
حقوق 2 میلیونی با 10 سال سابقه کار!
✔️ #حمیدـحاجیپور/ .... اتاقی که بیشتر از ٦ متر مساحت ندارد و دو سوم آن را تخت و کمدها گرفتهاند؛ ٤ تخت و ٤ کمد. جا برای دراز کردن پا هم نیست. کسی که میخواهد تلویزیون ببیند یا باید روی تختاش دراز بکشد یا اینکه پاهایش را جمع کند و پایین بنشیند. همه اتاقها همین شکلی هستند و درست با همین عرض و طول. فرقی هم نمیکند مهندس باشی یا اپراتور یا کارگر خدماتی؛ امکانات برای همه یکی است. اتاقی که ما آمدهایم فعلاً یکی از ساکنانش حضور دارد، فرجالله اردشیری لردجانی که ١٠ سال است روی چاههای نفتی کار میکند. ٥٠ ساله است و ٥ سر عائله دارد.
✔️ لردگانی است و برای بازگشت به خانهاش راهی طولانی طی میکند. وقتی که وارد اتاقش شدیم در حال تماشای تلویزیون بود. میگوید تنها تفریحش تماشای تلویزیون است. بر خلاف اینکه تصور میکردم به خاطر شرایط آب و هوا و دوری از خانواده و حساس بودن شغل، حقوق خوبی میگیرند، متوجه میشوم که اصلاً اینطور نیست. حقوق اردشیری با اضافه کاری و چیزهای دیگر حدود ٢ میلیون و خردهای میشود. اگر فیش حقوقیاش را نمیدیدم باورم نمیشد. وقتی از او میپرسم که چرا اینقدر کم؟ میگوید: «حقوقم راضیکننده نیست ولی خدا را شکر میکنم که میتوانم نان حلالی برای خانوادهام ببرم. آنها هم امیدشان بعد از خدا به من است.»
✔️ اما گلایه دیگری هم دارم که دغدغه همه کسانی است که اینجا کار میکنند. خیلیها تصور میکنند ما در شرکت نفت حقوقهای نجومی میگیریم ولی اصلاً اینطور نیست. تفاوت حقوق ما نسبت به کسانی که روی خشکی یا شهرهای بزرگ کار میکنند در بدی آب و هوا و شرایط سخت کاری است. اگر بشود دوری از خانواده و استرسی را که بچهها تحمل میکنند هم محاسبه کرد، میشود گفت ارزشی ندارد. هنوز پس از چندین سال وامی که به ما میدهند همان ١٥ میلیون است. این درحالی است که همه رتبههای ما در شرکتهای دیگر داخلی و خارجی، خیلی بیشتر از ما حقوق میگیرند.»
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/dA1lSB
@asrenaftcom
#saveOilModatMovaghat
حقوق 2 میلیونی با 10 سال سابقه کار!
✔️ #حمیدـحاجیپور/ .... اتاقی که بیشتر از ٦ متر مساحت ندارد و دو سوم آن را تخت و کمدها گرفتهاند؛ ٤ تخت و ٤ کمد. جا برای دراز کردن پا هم نیست. کسی که میخواهد تلویزیون ببیند یا باید روی تختاش دراز بکشد یا اینکه پاهایش را جمع کند و پایین بنشیند. همه اتاقها همین شکلی هستند و درست با همین عرض و طول. فرقی هم نمیکند مهندس باشی یا اپراتور یا کارگر خدماتی؛ امکانات برای همه یکی است. اتاقی که ما آمدهایم فعلاً یکی از ساکنانش حضور دارد، فرجالله اردشیری لردجانی که ١٠ سال است روی چاههای نفتی کار میکند. ٥٠ ساله است و ٥ سر عائله دارد.
✔️ لردگانی است و برای بازگشت به خانهاش راهی طولانی طی میکند. وقتی که وارد اتاقش شدیم در حال تماشای تلویزیون بود. میگوید تنها تفریحش تماشای تلویزیون است. بر خلاف اینکه تصور میکردم به خاطر شرایط آب و هوا و دوری از خانواده و حساس بودن شغل، حقوق خوبی میگیرند، متوجه میشوم که اصلاً اینطور نیست. حقوق اردشیری با اضافه کاری و چیزهای دیگر حدود ٢ میلیون و خردهای میشود. اگر فیش حقوقیاش را نمیدیدم باورم نمیشد. وقتی از او میپرسم که چرا اینقدر کم؟ میگوید: «حقوقم راضیکننده نیست ولی خدا را شکر میکنم که میتوانم نان حلالی برای خانوادهام ببرم. آنها هم امیدشان بعد از خدا به من است.»
✔️ اما گلایه دیگری هم دارم که دغدغه همه کسانی است که اینجا کار میکنند. خیلیها تصور میکنند ما در شرکت نفت حقوقهای نجومی میگیریم ولی اصلاً اینطور نیست. تفاوت حقوق ما نسبت به کسانی که روی خشکی یا شهرهای بزرگ کار میکنند در بدی آب و هوا و شرایط سخت کاری است. اگر بشود دوری از خانواده و استرسی را که بچهها تحمل میکنند هم محاسبه کرد، میشود گفت ارزشی ندارد. هنوز پس از چندین سال وامی که به ما میدهند همان ١٥ میلیون است. این درحالی است که همه رتبههای ما در شرکتهای دیگر داخلی و خارجی، خیلی بیشتر از ما حقوق میگیرند.»
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/dA1lSB
@asrenaftcom
#saveOilModatMovaghat
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - حقوق 2 میلیونی با 10 سال سابقه کار!
حمید حاجیپور/ در بخش نخست این گزارش که روز گذشته منتشر شد، ماجرای سفر به سکوی نفتی سلمان در میانه ...
🌐 مسجد سلیمان 108 سال پس از نفت
شهری برای کوچیدن
✔️ #حمیدـحاجیپور/ ... درباره #مسجد_سلیمان شنیده بودم که شهر نخستینهاست. نخستین بیمارستان، نخستین کارخانه گوگردسازی در ایران و خاورمیانه، نخستین تصفیه خانه آب کشور، نخستین کارخانه تولید برق در ایران و #خاورمیانه، نخستین فرودگاه در ایران، نخستین و بلندترین پل فلزی ایران و خاورمیانه، نخستین واحد نوشابه سازی، نخستین و مجهزترین آزمایشگاه طبی و... ولی حالا از آن همه جز شهری یکسره حاشیه، چیزی نمانده است. خانههایی که هیچ شباهتی به خانه شهری ندارند و مردمانی که از دور پیداست که شاد نیستند و بیکاری و نبود امکانات زندگی، آنها را به فکر کوچ انداخته. آمارها میگوید جمعیت این شهر روی برگردانده از توسعه، در سال 1375، بیش از 222 هزار نفر بوده و در سال 85 به 171 هزار و در سال 91 به 113 هزار نفر رسیده است!
✔️ نفت در برخی از محلههای مسجد سلیمان از زمین میجوشد و چشمهای عجیب و سیاهرنگ میسازد. چشمههایی که حتی از کف برخی خانهها نیز بیرون میزنند. اما از نفت که بگذریم، بوی گاز هم کم دردسر درست نکرده؛ بیماری ریوی و تنفسی و حتی مرگ. چاهها و چشمههای نفتی وسط شهرند و به همین دلیل خطر آتشسوزی و انفجار هم بسیاری از خانهها را تهدید میکند. وقتی توی شهر راه میروید بویی تند شبیه به فلفل آدم را به سرفه میاندازد؛ این، همان بوی #گازی است که از چاههای نفت بیرون میآید و همه جای شهر با ماست. ساکنان این شهر قدیمی میگویند به این بو عادت کردهاند.
✔️ حالا از شهر نخستینها فقط بناهایی به جا مانده که زمانی نخستین باشگاه سوارکاری و نخستین باشگاه گلف زنان و نخستین تله کابین کشور و نخستین شهر صنعتی و... بودند. بناهایی که اگر از بین بروند، تاریخ این شهر هم برای همیشه از حافظه ما پاک خواهد شد.
ادامه در لینک زیر:
goo.gl/Yr5iYn
@asrenaftcom
شهری برای کوچیدن
✔️ #حمیدـحاجیپور/ ... درباره #مسجد_سلیمان شنیده بودم که شهر نخستینهاست. نخستین بیمارستان، نخستین کارخانه گوگردسازی در ایران و خاورمیانه، نخستین تصفیه خانه آب کشور، نخستین کارخانه تولید برق در ایران و #خاورمیانه، نخستین فرودگاه در ایران، نخستین و بلندترین پل فلزی ایران و خاورمیانه، نخستین واحد نوشابه سازی، نخستین و مجهزترین آزمایشگاه طبی و... ولی حالا از آن همه جز شهری یکسره حاشیه، چیزی نمانده است. خانههایی که هیچ شباهتی به خانه شهری ندارند و مردمانی که از دور پیداست که شاد نیستند و بیکاری و نبود امکانات زندگی، آنها را به فکر کوچ انداخته. آمارها میگوید جمعیت این شهر روی برگردانده از توسعه، در سال 1375، بیش از 222 هزار نفر بوده و در سال 85 به 171 هزار و در سال 91 به 113 هزار نفر رسیده است!
✔️ نفت در برخی از محلههای مسجد سلیمان از زمین میجوشد و چشمهای عجیب و سیاهرنگ میسازد. چشمههایی که حتی از کف برخی خانهها نیز بیرون میزنند. اما از نفت که بگذریم، بوی گاز هم کم دردسر درست نکرده؛ بیماری ریوی و تنفسی و حتی مرگ. چاهها و چشمههای نفتی وسط شهرند و به همین دلیل خطر آتشسوزی و انفجار هم بسیاری از خانهها را تهدید میکند. وقتی توی شهر راه میروید بویی تند شبیه به فلفل آدم را به سرفه میاندازد؛ این، همان بوی #گازی است که از چاههای نفت بیرون میآید و همه جای شهر با ماست. ساکنان این شهر قدیمی میگویند به این بو عادت کردهاند.
✔️ حالا از شهر نخستینها فقط بناهایی به جا مانده که زمانی نخستین باشگاه سوارکاری و نخستین باشگاه گلف زنان و نخستین تله کابین کشور و نخستین شهر صنعتی و... بودند. بناهایی که اگر از بین بروند، تاریخ این شهر هم برای همیشه از حافظه ما پاک خواهد شد.
ادامه در لینک زیر:
goo.gl/Yr5iYn
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - شهری برای کوچیدن
حمید حاجیپور/ ساعت 4 صبح پنجم خرداد ماه 1287شمسی، نفت از عمق 360 متری دل زمین فوران کرد. ویلسون ...