میز نفت
🌐 مناطق نفتخیز جنوب و وزرای نفت/3 «جنوبی زدایی» مسعود! ✔️ #وحید_حاجیپور / چند ماه پیش از برگزاری انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، غلامحسین #نوذری در صف حذف شده ها از دولت قرار گرفت. جشن ساز به عنوان گزینه نخست #وزارت در دولت مطرح شد و تقریبا همه…
🌐 ناطق نفتخیز جنوب و وزرای نفت/4
مرداد پشیمانی!
✔️ #وحید_حاجیپور / شرایط سختی پیش روی #زنگنه بود؛ او درگیر پرونده ها و عملکردی بود که از خود به جا گذاشته بود. می دانست در مجلس روز سختی در پیش دارد، نفتی ها به هیچ عنوان راضی به برگشت او به نفت نیستند و مجلس اصولگرا حتما، کرسنت و استات اویل را روی میز تشریح قرار می دهد. زخم کاری که به #جنوب وارد کرده بود تازگی خود را داشت. او باید سراغ واسطه می رفت، واسطه ای که باید ریش سفیدی می کرد و قول ها و تعهدات وی را به نیات جدیدش در نفت «پانچ» می کرد. پیش از معرفی به مجلس با اعوان و انصار به دفتر مسعود #سلطان_پور گسیل شد تا او را برای میانجی گری سراغ مخالفان و منتقدان بفرستد. مرد تند اخلاق نفت به خوبی می دانست سلطان پور نزد نیروهای حزب الهی نفت از حرمت ویژه ای برخوردار است و ارتباطات سیاسی اش می تواند او را از جهنم بهارستان نجات دهد.
✔️ آن ها به یاد سال 1376 با «حَکَم» کلنجار رفتند؛ دوره نخست حضور زنگنه در نفت هم روایتی شبیه 1392 دارد؛ زنگنه در آن سال ها پایه جلسات کارشناسی با جنوب بود و می گفت یار وزیر در این وزاتخانه شما هستید، می گفت من در مباحث فنی وارد نمی شوم و کارشناسان در نفت تصمیم ساز خواهند بود. جنوب هم پذیرفت و دست همکاری داد اما به دو سال هم نکشید که همه چیز فراموش شد؛ جنوب تجزیه شد و تنش ها بالا گرفت، قراردادهای بیع متقابل حاشیه ساز شد، کار به انحلال شرکت ملی #حفاری کشید و مشکلات امنیتی ترمز زنگنه را کشید.
✔️ زنگنه با همه اخلاق های منحصر به فردش آیا پذیرفته که اشتباه کرده است؟ گروهی از جنوبی ها گفتند باید از تجربه سال 76 درس گرفت و عده ای نیز بر طبل حمایت از زنگنه کوبیدند. همین اختلاف نظر، موجب شکاف بیشتر و دودستگی در جنوب شد اما زور بیشتر برای همراهان زنگنه بود.
✔️ اطرافیان وزیر نفت از چهره های شاخص جنوب می خواستند مصاحبه کنند و به مجلس بروند اما آن ها زیر بار نمی رفتند. همین هم عالی بود، برای زنگنه عدم مخالفت جنوب با وزارت وی هم یک موهبت بزرگ بود. در چنین وضعیتی که هنوز تصمیم نهایی توسط جنوبی ها اعلام نشده بود، سید مسعود #میرکاظمی ورود کرد و تخریب چهره های نفتی و البته زنگنه را آغاز کرد. «اسید پاشی» به نفت را خوش به جنوب نیامد و همین برای زنگنه کافی بود تا جنوبی ها تنها و تنها به دلیل «مخافلت با جریان میرکاظمی» از زنگنه حمایت کنند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/VJDN6v
@asrenaftcom
مرداد پشیمانی!
✔️ #وحید_حاجیپور / شرایط سختی پیش روی #زنگنه بود؛ او درگیر پرونده ها و عملکردی بود که از خود به جا گذاشته بود. می دانست در مجلس روز سختی در پیش دارد، نفتی ها به هیچ عنوان راضی به برگشت او به نفت نیستند و مجلس اصولگرا حتما، کرسنت و استات اویل را روی میز تشریح قرار می دهد. زخم کاری که به #جنوب وارد کرده بود تازگی خود را داشت. او باید سراغ واسطه می رفت، واسطه ای که باید ریش سفیدی می کرد و قول ها و تعهدات وی را به نیات جدیدش در نفت «پانچ» می کرد. پیش از معرفی به مجلس با اعوان و انصار به دفتر مسعود #سلطان_پور گسیل شد تا او را برای میانجی گری سراغ مخالفان و منتقدان بفرستد. مرد تند اخلاق نفت به خوبی می دانست سلطان پور نزد نیروهای حزب الهی نفت از حرمت ویژه ای برخوردار است و ارتباطات سیاسی اش می تواند او را از جهنم بهارستان نجات دهد.
✔️ آن ها به یاد سال 1376 با «حَکَم» کلنجار رفتند؛ دوره نخست حضور زنگنه در نفت هم روایتی شبیه 1392 دارد؛ زنگنه در آن سال ها پایه جلسات کارشناسی با جنوب بود و می گفت یار وزیر در این وزاتخانه شما هستید، می گفت من در مباحث فنی وارد نمی شوم و کارشناسان در نفت تصمیم ساز خواهند بود. جنوب هم پذیرفت و دست همکاری داد اما به دو سال هم نکشید که همه چیز فراموش شد؛ جنوب تجزیه شد و تنش ها بالا گرفت، قراردادهای بیع متقابل حاشیه ساز شد، کار به انحلال شرکت ملی #حفاری کشید و مشکلات امنیتی ترمز زنگنه را کشید.
✔️ زنگنه با همه اخلاق های منحصر به فردش آیا پذیرفته که اشتباه کرده است؟ گروهی از جنوبی ها گفتند باید از تجربه سال 76 درس گرفت و عده ای نیز بر طبل حمایت از زنگنه کوبیدند. همین اختلاف نظر، موجب شکاف بیشتر و دودستگی در جنوب شد اما زور بیشتر برای همراهان زنگنه بود.
✔️ اطرافیان وزیر نفت از چهره های شاخص جنوب می خواستند مصاحبه کنند و به مجلس بروند اما آن ها زیر بار نمی رفتند. همین هم عالی بود، برای زنگنه عدم مخالفت جنوب با وزارت وی هم یک موهبت بزرگ بود. در چنین وضعیتی که هنوز تصمیم نهایی توسط جنوبی ها اعلام نشده بود، سید مسعود #میرکاظمی ورود کرد و تخریب چهره های نفتی و البته زنگنه را آغاز کرد. «اسید پاشی» به نفت را خوش به جنوب نیامد و همین برای زنگنه کافی بود تا جنوبی ها تنها و تنها به دلیل «مخافلت با جریان میرکاظمی» از زنگنه حمایت کنند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/VJDN6v
@asrenaftcom
🌐 رابطه #یورو و مشکلات انتقال پول در پسابرجام
✔️ #وحید_حاجیپور / قفل بانکی را باید یکی از چالش های مهم در بازسازی #صادرات نفت ایران بر شمرد. ایالات متحده آمریکا مخالفت خود را برای دسترسی ایران به معاملات دلاری اعلام کرده است که این موضوع همچنان مشکل نقد کردن پول نفت را زنده نگه داشته است. برای بررسی این موضوع از شیوه مرسوم در معاملات نفت خام آغاز می کنیم. تا پیش از سال 2008 روند عملیات فروش #محموله ها و دریافت بهای آن به این شکل بوده است که شرکت ملی نفت٬ محموله های خود را به مشتری خود فروخته و به وی اعلام می کرد پول محموله را به ارز #دلار یا یورو به شماره حسابی اعلامی واریز کند. شرکت خریدار محموله٬ شماره حساب مورد اشاره را در اختیار #بانک عامل خود قرار می دهد و این بانک از طریق شبکه #سوئیفت٬ مبلغ مورد نظر را به حساب معرفی شده واریز می کند.
تا اینجا مشخص شد چهار نهاد درگیر انتقال پول هستند. فروشنده و بانکش و خریدار و بانک عاملش.
✔️ حال به سوئیفت می پردازیم؛ شبکه سوئفیت یک شبکه دو بخشی است که بخش یورویی آن در اروپا بوده و بخش دلاری آن در آمریکا و زیر نظر دقیق این کشور است. به طور کلی هر جابجایی توسط هر بانکی دارای یک کد خاص است که تا مرحله واریز با آن ردگیری می شود. به عنوان مثال اگر هالک بانک بخواهد پول نفت را به حساب ایران در یکی از بانک های چین به یورو واریز کند به محض آغاز کار انتقال پول، کدی را دریافت کرده و تا لحظه واریز پول در بانک مورد نظر و بعد از آن، به نام این جابجایی و منشا آن ثبت می شود. یعنی به نام ایران.
✔️ در این حالت مشخص است که هالک بانک برای جابجایی پول نفت ایران از سوئیفت استفاده کرده و آن کد متعلق به فعالیت های ایران است. در چنین شرایطی اگر ایران از مشتری خود بخواهد پول محموله را یورو بپردازد آن وقت است که بانک عامل مشتری پس از انتقال یورو باید به بخش دلاری این شبکه مراجعه کرده و یوروی خود را به دلار تبدیل کند.
✔️ ممکن است این سوال پیش بیاید که دلیل تبدیل یورو به دلار چیست که در پاسخ باید گفت با توجه به اهمیت دلار در اقتصاد جهانی و ترجیح بانک های بزرگ و معتبر برای استفاده از این ارز، در بیشتر اوقات از دلار استفاده می شود. تا سال 2008 ممنوعیت جدی برای استفاده از دلار در معاملاتي كه ايران در آن ذي نفع بود وجود نداشت و بانك هاي خارجي با استفاده از چرخه دلار اين توانايي را داشتند كه مبالغ حاصله از معاملات ايران كه به ساير ارزها بود را به دلار تبديل كنند تا آن كه در سال 2008 آمریکا اجازه دسترسی ثانوي بانك هاي طرف معامله با ايران را به معاملات دلاری را لغو کرد. تا سال 2008 بانک های خارجي طرف معامله با ايران مي توانستند یورو یا هر ارز دیگری که مربوط به ایران است را در اتاق پایاپای تبادلات دلار در نيويورك به دلار تبدیل کند که سال 2008 این امکان هم برداشته شد.
✔️ در این شرایط با توجه به ممنوعیت انتقال دلار به حساب های مربوط به ایران و فعالیت های مربوط به کشورمان٬ هیچ بانکی حاضر به جابجایی پول برای ایران نشد لذا بهره گیری از بازارهای منطقه ای در هنگ کنگ٬ ماکائو و ... در دستور کار قرار گرفت. در این بازارها ارزها با کارمزدی مشخص٬ تبدیل به دلار شده و به حساب ها واریز می شد تا آنکه با ورود آمریکا به این حوزه و جریمه های سنگین عاملان، این بازارها ایران را حذف کرده و از واهمه جریمه های سنگین و عدم دسترسی به معاملات دلار٬ ایران را رها کردند.
✔️ با قطع کامل سوئیفت و عدم دسترسی ایران حتی به معاملات یورویی٬ صرافی های وارد گود شده و ارزها را تبدیل و جابجا کردند که ریسک بزرگی بود. حالا که برجام تصویب شده است و سوئیفت باز است مشکل قدیمی همچنان برقرار است و امکان دسترسی به معاملات دلاری نیست. به بیان ساده تر نه تنها نمی توان یورو را به دلار تبدیل کرد بلکه امکان جریمه های سنگین نیز وجود دارد.
✔️ حال این پرسش ایجاد می شود که با اجرایی شدن برجام این مشکل برطرف شده است یا نه. در پاسخ باید گفت با اجرايي شدن برجام، هم فروشنده محموله٬ هم بانکش و البته خریدار محموله به اهداف خود می رسند و مشکل اصلی برای بانک طرف خریدار محموله است که باید اعتبار یورویی خود را در شبکه سوئیفت آمریکایی به دلار تبدیل کند. در واقع در 4 طرف یک معامله نفتی – بانکی فقط بانک عامل خریدار محموله دچار مشکل می شود.
✔️ با توجه به بی اعتبار شدن بانک های ایرانی و «سیاه خواندن» آن از سوی بانک های خارجی امکان همکاری جدی میان آنها نیز وجود ندارد. حالا می توان فهمید که دلیل استفاده ایران از یورو به جای دلار در قراردادهای فروش نفت و میعانات گازی به دلیل محدودیت بوده است نه اراده کشور برای حذف دلار!
goo.gl/lJwT43
@asrenaftcom
✔️ #وحید_حاجیپور / قفل بانکی را باید یکی از چالش های مهم در بازسازی #صادرات نفت ایران بر شمرد. ایالات متحده آمریکا مخالفت خود را برای دسترسی ایران به معاملات دلاری اعلام کرده است که این موضوع همچنان مشکل نقد کردن پول نفت را زنده نگه داشته است. برای بررسی این موضوع از شیوه مرسوم در معاملات نفت خام آغاز می کنیم. تا پیش از سال 2008 روند عملیات فروش #محموله ها و دریافت بهای آن به این شکل بوده است که شرکت ملی نفت٬ محموله های خود را به مشتری خود فروخته و به وی اعلام می کرد پول محموله را به ارز #دلار یا یورو به شماره حسابی اعلامی واریز کند. شرکت خریدار محموله٬ شماره حساب مورد اشاره را در اختیار #بانک عامل خود قرار می دهد و این بانک از طریق شبکه #سوئیفت٬ مبلغ مورد نظر را به حساب معرفی شده واریز می کند.
تا اینجا مشخص شد چهار نهاد درگیر انتقال پول هستند. فروشنده و بانکش و خریدار و بانک عاملش.
✔️ حال به سوئیفت می پردازیم؛ شبکه سوئفیت یک شبکه دو بخشی است که بخش یورویی آن در اروپا بوده و بخش دلاری آن در آمریکا و زیر نظر دقیق این کشور است. به طور کلی هر جابجایی توسط هر بانکی دارای یک کد خاص است که تا مرحله واریز با آن ردگیری می شود. به عنوان مثال اگر هالک بانک بخواهد پول نفت را به حساب ایران در یکی از بانک های چین به یورو واریز کند به محض آغاز کار انتقال پول، کدی را دریافت کرده و تا لحظه واریز پول در بانک مورد نظر و بعد از آن، به نام این جابجایی و منشا آن ثبت می شود. یعنی به نام ایران.
✔️ در این حالت مشخص است که هالک بانک برای جابجایی پول نفت ایران از سوئیفت استفاده کرده و آن کد متعلق به فعالیت های ایران است. در چنین شرایطی اگر ایران از مشتری خود بخواهد پول محموله را یورو بپردازد آن وقت است که بانک عامل مشتری پس از انتقال یورو باید به بخش دلاری این شبکه مراجعه کرده و یوروی خود را به دلار تبدیل کند.
✔️ ممکن است این سوال پیش بیاید که دلیل تبدیل یورو به دلار چیست که در پاسخ باید گفت با توجه به اهمیت دلار در اقتصاد جهانی و ترجیح بانک های بزرگ و معتبر برای استفاده از این ارز، در بیشتر اوقات از دلار استفاده می شود. تا سال 2008 ممنوعیت جدی برای استفاده از دلار در معاملاتي كه ايران در آن ذي نفع بود وجود نداشت و بانك هاي خارجي با استفاده از چرخه دلار اين توانايي را داشتند كه مبالغ حاصله از معاملات ايران كه به ساير ارزها بود را به دلار تبديل كنند تا آن كه در سال 2008 آمریکا اجازه دسترسی ثانوي بانك هاي طرف معامله با ايران را به معاملات دلاری را لغو کرد. تا سال 2008 بانک های خارجي طرف معامله با ايران مي توانستند یورو یا هر ارز دیگری که مربوط به ایران است را در اتاق پایاپای تبادلات دلار در نيويورك به دلار تبدیل کند که سال 2008 این امکان هم برداشته شد.
✔️ در این شرایط با توجه به ممنوعیت انتقال دلار به حساب های مربوط به ایران و فعالیت های مربوط به کشورمان٬ هیچ بانکی حاضر به جابجایی پول برای ایران نشد لذا بهره گیری از بازارهای منطقه ای در هنگ کنگ٬ ماکائو و ... در دستور کار قرار گرفت. در این بازارها ارزها با کارمزدی مشخص٬ تبدیل به دلار شده و به حساب ها واریز می شد تا آنکه با ورود آمریکا به این حوزه و جریمه های سنگین عاملان، این بازارها ایران را حذف کرده و از واهمه جریمه های سنگین و عدم دسترسی به معاملات دلار٬ ایران را رها کردند.
✔️ با قطع کامل سوئیفت و عدم دسترسی ایران حتی به معاملات یورویی٬ صرافی های وارد گود شده و ارزها را تبدیل و جابجا کردند که ریسک بزرگی بود. حالا که برجام تصویب شده است و سوئیفت باز است مشکل قدیمی همچنان برقرار است و امکان دسترسی به معاملات دلاری نیست. به بیان ساده تر نه تنها نمی توان یورو را به دلار تبدیل کرد بلکه امکان جریمه های سنگین نیز وجود دارد.
✔️ حال این پرسش ایجاد می شود که با اجرایی شدن برجام این مشکل برطرف شده است یا نه. در پاسخ باید گفت با اجرايي شدن برجام، هم فروشنده محموله٬ هم بانکش و البته خریدار محموله به اهداف خود می رسند و مشکل اصلی برای بانک طرف خریدار محموله است که باید اعتبار یورویی خود را در شبکه سوئیفت آمریکایی به دلار تبدیل کند. در واقع در 4 طرف یک معامله نفتی – بانکی فقط بانک عامل خریدار محموله دچار مشکل می شود.
✔️ با توجه به بی اعتبار شدن بانک های ایرانی و «سیاه خواندن» آن از سوی بانک های خارجی امکان همکاری جدی میان آنها نیز وجود ندارد. حالا می توان فهمید که دلیل استفاده ایران از یورو به جای دلار در قراردادهای فروش نفت و میعانات گازی به دلیل محدودیت بوده است نه اراده کشور برای حذف دلار!
goo.gl/lJwT43
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - پشت پرده بخشنامه یورویی وزارت نفت
با قطع کامل سوئیفت و عدم دسترسی ایران حتی به معاملات یورویی٬ صرافی های وارد گود شده و ارزها را تبدیل و جابجا کردند که ریسک بزرگی بود. حالا که برجام تصویب شده است و سوئیفت باز است مشکل قدیمی همچنان برقرار است و امکان دسترسی به معاملات دلاری نیست. به بیان ساده…
🌐 دلیل واکنش سریع #بازار به تحولات نفتی چیست؟
✔️ #وحید_حاجیپور / گرچه میزان #عرضه و #تقاضا رکن اصلی تعیین#قیمت_نفت است اما همین بهای نفت٬ تابعی است از انتظار قیمت آینده. مثلا فرض کنید اعلام می شود تولید نفت نیجریه از ماه آینده 500 هزار بشکه کاهش می یابد. همین خبر کافی است تا تحلیلگران روی یک ماه آینده حساب باز کنند و متفق القول و بصورت منطقی به این نقطه دست یابند که با توجه به کاهش عرضه٬ قیمت ها افزایش می یابد. با وجود اینکه وضعیت عرضه و تقاضای نفت امروز تا یک ماه دیگر هیچ تغییری نداشته است ولی شاهد آنیم به دلیل کاهش تولید نیجریه در ماه آینده٬ «قیمت های فعلی» افزایش می یابد.
✔️ پس تا اینجا متوجه شدیم که قیمت فعلی نفت هم تابعی است از اتفاقات آینده؛ با این مقدمه براحتی می توان متوجه شد که اگر خبری مهم منتشر شود در چند ثانیه٬ بازار را متاثر می سازد. اما چه اتفاقی رخ می دهد که بازار اینچنین واکنش نشان می دهد. برای پاسخ به این پرسش هم باید به #قراردادهای آتی پرداخت و دانست که این قرارداها ذاتا چه هستند و چه تاثیری بر قیمت نفت دارند.
✔️ تصور عمومی بر این است که چند بازار معامله نفت وجود دارد که به آن بازار نفت گفته می شود ولی بازار نفت محل تلاقی بازارهای مختلفی مانند بازار مالی و میادله ارز٬ بازار محصولات پتروشیمی٬ بازار فرآورده های نفتی و ... است؛ بیشتر #معامله های نفت خام میان کشورها صورت می گیرد و جایی در این بازارها ندارند؛ مثلا شرکت ملی نفت ایران بخش اعظمی از قراردادهای فروش نفت خود را با شرکت #اسار هندوستان به طور بلند مدت منعقد کرده است و با توجه به قیمت مشخص شده، نفت خود را به فروش می رساند.
✔️ بخش اعظمی از فروش نفت از این طریق انجام می شود و بخشی دیگر در #بورس های نفتی. بورس های نفتی اغلب محل قراردادهای آتی هستند. روند قیمت گذاری نفت تا سال 1988 بصورت توافقی و مذاکره ای بود که از سال 1988 بورس بین المللی نفت لندن برای قیمت گذاری نفت برنت راه اندازی شد. این مهم ترین تحول در قیمت گذاری بود که شیوه های قدیمی را به تاریخ پیوند زد. این بورس ادامه دهنده بورس شیکاگو – تاسیس درسال 1865- و بازار پولی بین المللی – تاسیس در سال 1972- بود.
✔️ در این بازار٬ #فروشندگان نفت با خریداران قرارداد امضا کرده و از خریدار تعهد می گیرند محموله ای را با کیفیت و کمیت مشخص و البته قیمت ثابت دریافت کنند؛ به اینگونه قراردادها قراردادهای آتی می گویند که شکل تکامل یافته قرارداد سلف است. دارنده قرارداد آتی متعهد است که نفت را در تاریخ مشخص خرید و فروش بکند و پس از پایان معامله از بازار خارج شود؛ مثلا ایران تصمیم می گیرد محموله 50 هزار بشکه ای را برای یکسال دیگر به #خریدار تحویل دهد لذا قرارداد آتی را منعقد می کند که شرکت X متعهد است در سر رسید قرارداد٬ محموله را تحویل گرفته و پول آنرا به حساب معرفی شده واریز کند.
✔️ اصولا این قراردادها در دستان گروهی از افرادی است که در بورس نفت فعالیت می کنند؛ آنها با خرید و فروش قراردادها٬ سعی در کسب سود دارند. سفته بازان و آربیتراژگران دو گروه عمده در این بازار هستند که به سرعت به اخبار و اطلاعات جهان نفت واکنش نشان می دهند و با ایجاد «تعهد خریدی» یا «تعهد فروشی» به کسب سود می پردازند. به بیان ساده تر وقتی آنها خبری را مبنی بر کاهش عرضه نفت در ماه آینده می شنوند بلافاصله در موضع خریدار قراردادهای آتی قرار می گیرند و به دنبال خرید این قراردادها هستند زیرا می دانند با کاهش عرضه٬ بهای بشکه های سیاه افزایش می یابد.
✔️ افزایش تقاضای این دو گروه برای خرید قراردادهای آتی در یک مکانیزم طبیعی موجب افزایش قیمت نفت در همان لحظه می شود. خرید و فروش قراردادها در چند ثانیه انجام می شود و بسرعت به قیمت ها خط می دهند. نقش سفته بازاران و آربیتراژگون ها نقش اصلی را در تعیین قیمت دارند و اگر دیدید پس از اظهارات یک مقام نفتی جهان٬ انتشار گزارش اقتصادی یک نهاد معتبر٬ رکود یا رونق یکی از اقتصادهای مهم دنیا و .... قیمت نفت افزایش یا کاهش یافت به دلیل فعالیت های این دو گروه است.
✔️ به همین دلیل است که رسانه ها نقش مهمی در این باره ایفا می کنند و می توانند با خط دهی به تحلیل ها٬ میلیاردها دلار از سرمایه این گروه ها و نهادها را جابجا کنند. رسانه هایی مانند بلومبرگ٬ وال استریت ژورنال٬ رویترز و ...
goo.gl/lYSOLC
@asrenaftcom
✔️ #وحید_حاجیپور / گرچه میزان #عرضه و #تقاضا رکن اصلی تعیین#قیمت_نفت است اما همین بهای نفت٬ تابعی است از انتظار قیمت آینده. مثلا فرض کنید اعلام می شود تولید نفت نیجریه از ماه آینده 500 هزار بشکه کاهش می یابد. همین خبر کافی است تا تحلیلگران روی یک ماه آینده حساب باز کنند و متفق القول و بصورت منطقی به این نقطه دست یابند که با توجه به کاهش عرضه٬ قیمت ها افزایش می یابد. با وجود اینکه وضعیت عرضه و تقاضای نفت امروز تا یک ماه دیگر هیچ تغییری نداشته است ولی شاهد آنیم به دلیل کاهش تولید نیجریه در ماه آینده٬ «قیمت های فعلی» افزایش می یابد.
✔️ پس تا اینجا متوجه شدیم که قیمت فعلی نفت هم تابعی است از اتفاقات آینده؛ با این مقدمه براحتی می توان متوجه شد که اگر خبری مهم منتشر شود در چند ثانیه٬ بازار را متاثر می سازد. اما چه اتفاقی رخ می دهد که بازار اینچنین واکنش نشان می دهد. برای پاسخ به این پرسش هم باید به #قراردادهای آتی پرداخت و دانست که این قرارداها ذاتا چه هستند و چه تاثیری بر قیمت نفت دارند.
✔️ تصور عمومی بر این است که چند بازار معامله نفت وجود دارد که به آن بازار نفت گفته می شود ولی بازار نفت محل تلاقی بازارهای مختلفی مانند بازار مالی و میادله ارز٬ بازار محصولات پتروشیمی٬ بازار فرآورده های نفتی و ... است؛ بیشتر #معامله های نفت خام میان کشورها صورت می گیرد و جایی در این بازارها ندارند؛ مثلا شرکت ملی نفت ایران بخش اعظمی از قراردادهای فروش نفت خود را با شرکت #اسار هندوستان به طور بلند مدت منعقد کرده است و با توجه به قیمت مشخص شده، نفت خود را به فروش می رساند.
✔️ بخش اعظمی از فروش نفت از این طریق انجام می شود و بخشی دیگر در #بورس های نفتی. بورس های نفتی اغلب محل قراردادهای آتی هستند. روند قیمت گذاری نفت تا سال 1988 بصورت توافقی و مذاکره ای بود که از سال 1988 بورس بین المللی نفت لندن برای قیمت گذاری نفت برنت راه اندازی شد. این مهم ترین تحول در قیمت گذاری بود که شیوه های قدیمی را به تاریخ پیوند زد. این بورس ادامه دهنده بورس شیکاگو – تاسیس درسال 1865- و بازار پولی بین المللی – تاسیس در سال 1972- بود.
✔️ در این بازار٬ #فروشندگان نفت با خریداران قرارداد امضا کرده و از خریدار تعهد می گیرند محموله ای را با کیفیت و کمیت مشخص و البته قیمت ثابت دریافت کنند؛ به اینگونه قراردادها قراردادهای آتی می گویند که شکل تکامل یافته قرارداد سلف است. دارنده قرارداد آتی متعهد است که نفت را در تاریخ مشخص خرید و فروش بکند و پس از پایان معامله از بازار خارج شود؛ مثلا ایران تصمیم می گیرد محموله 50 هزار بشکه ای را برای یکسال دیگر به #خریدار تحویل دهد لذا قرارداد آتی را منعقد می کند که شرکت X متعهد است در سر رسید قرارداد٬ محموله را تحویل گرفته و پول آنرا به حساب معرفی شده واریز کند.
✔️ اصولا این قراردادها در دستان گروهی از افرادی است که در بورس نفت فعالیت می کنند؛ آنها با خرید و فروش قراردادها٬ سعی در کسب سود دارند. سفته بازان و آربیتراژگران دو گروه عمده در این بازار هستند که به سرعت به اخبار و اطلاعات جهان نفت واکنش نشان می دهند و با ایجاد «تعهد خریدی» یا «تعهد فروشی» به کسب سود می پردازند. به بیان ساده تر وقتی آنها خبری را مبنی بر کاهش عرضه نفت در ماه آینده می شنوند بلافاصله در موضع خریدار قراردادهای آتی قرار می گیرند و به دنبال خرید این قراردادها هستند زیرا می دانند با کاهش عرضه٬ بهای بشکه های سیاه افزایش می یابد.
✔️ افزایش تقاضای این دو گروه برای خرید قراردادهای آتی در یک مکانیزم طبیعی موجب افزایش قیمت نفت در همان لحظه می شود. خرید و فروش قراردادها در چند ثانیه انجام می شود و بسرعت به قیمت ها خط می دهند. نقش سفته بازاران و آربیتراژگون ها نقش اصلی را در تعیین قیمت دارند و اگر دیدید پس از اظهارات یک مقام نفتی جهان٬ انتشار گزارش اقتصادی یک نهاد معتبر٬ رکود یا رونق یکی از اقتصادهای مهم دنیا و .... قیمت نفت افزایش یا کاهش یافت به دلیل فعالیت های این دو گروه است.
✔️ به همین دلیل است که رسانه ها نقش مهمی در این باره ایفا می کنند و می توانند با خط دهی به تحلیل ها٬ میلیاردها دلار از سرمایه این گروه ها و نهادها را جابجا کنند. رسانه هایی مانند بلومبرگ٬ وال استریت ژورنال٬ رویترز و ...
goo.gl/lYSOLC
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - دلیل واکنش سریع بازار به تحولات نفتی چیست؟
اصولا این قراردادها در دستان گروهی از افرادی است که در بورس نفت فعالیت می کنند؛ آنها با خرید و فروش قراردادها٬ سعی در کسب سود دارند. سفته بازان و آربیتراژگران دو گروه عمده در این بازار هستند که به سرعت به اخبار و اطلاعات جهان نفت واکنش نشان می دهند و با ایجاد…
🌐سراب انسجام در وزارت نفت
#قراردادهایی که فقط قربانی میگیرند
✔️ #وحید_حاجیپور/ یکی از دلایل تاخیر در امضای قراردادهای نفتی ملقب به IPC سنگ اندازی منتقدان ذکر میشود. بگذریم از اصلاحات فراوانی که روی مدل جدید قراردادهای نفتی به این واسطه اعمال شد اما نکتهای که توجه چندانی به آن نمیشود اختلاف نظرهای جدی در بدنه تصمیم ساز #وزارت نفت است که در نهایت به حذف چهرههای اصلی در طراحی IPC انجامیده است. چه سید مهدی #حسینی رئیس کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی و چه نصرالله ابراهیمی که این روزها به تدریس در دورههای آموزشی خود مشغول است.
✔️ در این اختلافات، حسینی اولین قربانی بود تا در یک معادله سه وجهی، منوچهری و کاردر در کنار یکدیگر قرار بگیرند و حسینی در آن سوی میز، تنها بماند و در نهایت کنار گذاشته شود. هرچند خود او معتقد است که ماموریتش به اتمام رسیده است ولی کیست که نداند او برای تکرار روزهای #بیع_متقابل، برنامهها در سر داشت. منتقدان او دیگر جنوبیها نبودند و اینک منوچهری و کاردر او را به کنار زدند. حسینی از IPC تفریق شد و حالا توپ منوچهری و کاردر مانده بودند و زنگنه. روتوش شدهاش اما منوچهری و زنگنه.
✔️ کاردر چندان قدرت مانور نداشته و ندارد ولی سمتش، مدیرعاملی شرکت ملی نفت ایران است و لذا با منوچهری هم دچار یه اصطکاک جدی میشود. مهمترین ریشه این اختلاف، تصمیم گیری درباره مناقصه یا ترک مناقصه بود که منوچهری برای ترک مناقصه اصرار داشت و کاردر به فکر #مناقصه بود. وزیر نفت اما نظرش به کاردر نزدیکتر بود زیرا میدانست با ترک تشریفات مناقصه، حواشی بیشتری حول وزارت نفت خواهد چرخید.
✔️ از همین نقطه است که #منوچهری دامنه اختلافات را بیشتر میکند و حتی وزیر نفت هم با او وارد فضای چالشی میشود. #کاردر برای زدودن فضایی که او را «ماشین امضا» کرده است، سعی دارد خود را بازیگردان معرفی کند که البته فقط «سطح» است و در «عمق»، وضعیت چیز دیگری است.
✔️ همه امور به منوچهری واگذار شده است و همین موضوع، کاردر را آزاز میدهد لذا بی جهت نیست که در چند مورد خاص به مخالفت با منوچهری پرداخته و وزیر هم نمیداند باید چه کند. حتی یک قرارداد هم امضا نشده است با وجود آنکه اطلاعات میادین نفتی و گازی چند ماه پیش از به حصول رسیدن برجام، در اختیار شرکتهای نفتی قرار گرفته بود. به جز آنکه این شرکتها به دنبال روشن شدن وضعیت پارامترهای اثرگذاری مانند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران بودند، اما عدم انسجام در بدنه وزارت نفت بیشتر از هز موضوع دیگری دردسر ساز شده است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/uAFM8k
@asrenaftcom
#قراردادهایی که فقط قربانی میگیرند
✔️ #وحید_حاجیپور/ یکی از دلایل تاخیر در امضای قراردادهای نفتی ملقب به IPC سنگ اندازی منتقدان ذکر میشود. بگذریم از اصلاحات فراوانی که روی مدل جدید قراردادهای نفتی به این واسطه اعمال شد اما نکتهای که توجه چندانی به آن نمیشود اختلاف نظرهای جدی در بدنه تصمیم ساز #وزارت نفت است که در نهایت به حذف چهرههای اصلی در طراحی IPC انجامیده است. چه سید مهدی #حسینی رئیس کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی و چه نصرالله ابراهیمی که این روزها به تدریس در دورههای آموزشی خود مشغول است.
✔️ در این اختلافات، حسینی اولین قربانی بود تا در یک معادله سه وجهی، منوچهری و کاردر در کنار یکدیگر قرار بگیرند و حسینی در آن سوی میز، تنها بماند و در نهایت کنار گذاشته شود. هرچند خود او معتقد است که ماموریتش به اتمام رسیده است ولی کیست که نداند او برای تکرار روزهای #بیع_متقابل، برنامهها در سر داشت. منتقدان او دیگر جنوبیها نبودند و اینک منوچهری و کاردر او را به کنار زدند. حسینی از IPC تفریق شد و حالا توپ منوچهری و کاردر مانده بودند و زنگنه. روتوش شدهاش اما منوچهری و زنگنه.
✔️ کاردر چندان قدرت مانور نداشته و ندارد ولی سمتش، مدیرعاملی شرکت ملی نفت ایران است و لذا با منوچهری هم دچار یه اصطکاک جدی میشود. مهمترین ریشه این اختلاف، تصمیم گیری درباره مناقصه یا ترک مناقصه بود که منوچهری برای ترک مناقصه اصرار داشت و کاردر به فکر #مناقصه بود. وزیر نفت اما نظرش به کاردر نزدیکتر بود زیرا میدانست با ترک تشریفات مناقصه، حواشی بیشتری حول وزارت نفت خواهد چرخید.
✔️ از همین نقطه است که #منوچهری دامنه اختلافات را بیشتر میکند و حتی وزیر نفت هم با او وارد فضای چالشی میشود. #کاردر برای زدودن فضایی که او را «ماشین امضا» کرده است، سعی دارد خود را بازیگردان معرفی کند که البته فقط «سطح» است و در «عمق»، وضعیت چیز دیگری است.
✔️ همه امور به منوچهری واگذار شده است و همین موضوع، کاردر را آزاز میدهد لذا بی جهت نیست که در چند مورد خاص به مخالفت با منوچهری پرداخته و وزیر هم نمیداند باید چه کند. حتی یک قرارداد هم امضا نشده است با وجود آنکه اطلاعات میادین نفتی و گازی چند ماه پیش از به حصول رسیدن برجام، در اختیار شرکتهای نفتی قرار گرفته بود. به جز آنکه این شرکتها به دنبال روشن شدن وضعیت پارامترهای اثرگذاری مانند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران بودند، اما عدم انسجام در بدنه وزارت نفت بیشتر از هز موضوع دیگری دردسر ساز شده است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/uAFM8k
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی ميز نفت
ميز نفت - قراردادهایی که فقط قربانی میگیرند
از همین نقطه است که منوچهری دامنه اختلافات را بیشتر میکند و حتی وزیر نفت هم با او وارد فضای چالشی میشود. کاردر برای زدودن فضایی که او را «ماشین امضا» کرده است، سعی دارد خود را بازیگردان معرفی کند که البته فقط «سطح» است و در «عمق»، وضعیت چیز دیگری است.
🌐 تاملی بر اظهارات دیروز آقای وزیر
برداشت معکوس #ژنرال از منافع ملی
✔️ #وحید_حاجیپور/ «دو سال بدترین توهین ها را شنیدم ولی به خاطر منافع ملی تحمل کردم!»؛ این بخشی از اظهارات وزیرنفت در جلسه علنی روز گذشته مجلس شورای اسلامی بود. با نزدیک شدن به روزهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری٬ مقام عالی وزارت به مظلوم نمایی و البته اظهاراتی مشغول است که قصد القای این مهم را دارد که وی تابع سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری است در حالی که اظهارات وی در خصوص ولایت پذیر بودنش و منافع ملی رابطه خاصی با وقایع ندارد.
✔️ وزیر نفت گفته است توهینها را به دلیل منافع ملی تحمل کرده است و سکوت کرده است. از سوی دیگر هم با تشکر از مقام معظم #رهبری، اصلاحات ایشان در باره قراردادهای جدید نفتی را نوعی حمایت ایشان از برنامه وزارت نفت دانسته و به صراحت میگوید بدون برطرف کردن کوچکترین دغدعه رهبری قراردادهای نفتی را امضا نمیکند. در واقع با این اظهارات خود قصد دارد فضای موجود بین روابط خود و رهبری را طوری ترسیم کند که گویی این وزارتخانه در جهت تحقق سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ایران و دغدغههای رهبری گام بر میدارد و با نزدیک شدن به انتخابات این فضا در شرف تقویت شدن است در حالی که ماجرا چیز دیگری است.
از این موضوع عبور میکنیم؛ وزیر نفت معتقد است به دلیل منافع ملی توهینها را تحمل کرده است ولی نمیگوید منظور وی از منافع ملی چیست. برای آنکه بدانیم منافع ملی چیست باید به چند مورد اشاره داشت:
✔️ بی توجهی به تولید از دریا؛ یکی از انتقادات اصلی به وزارت نفت در دوره فعلی بی توجهی مطلق به میزان تولید شرکت نفت فلات قاره است که 200 هزار از تولید خود را از دست داده است. یعنی سالانه 4 میلیارد دلار را فراموش کرده است و به تازگی برنامهای را برای جبران این ضرر بزرگ به تصویب رسانده است. انفعال 4 ساله به وضعیت شرکت نفت فلات قاره و از بین رفتن میلیاردها دلار از منابع ملی به دلیل بی تفاوتی مطلق به تولید از دریا همان منافع ملی است که وزیر نفت به آن چنگ میزند؟ آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟
✔️ اجتهادهای شخصی؛ رابطه منافع ملی با تصمیمات شخصی رابطه پنبه و آتش است و نتیجه چنین ارتباطی از کفر ابلیس هم مشهور تر است. نمیتوان فرض کرد که تنها وزیر نفت است که میداند منافع ملی چیست و کسی دیگر نمیداند. او تصمیم گرفت از یک پروژه شکست خورده حمایت کند آن هم با پوشش منافع ملی و از طرفی دیکر خط بطلان روی پروژههایی بکشد که از منطق مورد نیاز در اجرا برخوردار بود. #زنگنه پروژه پالایشگاههای #سیراف را مقدس شمرد و با بهره گیری از اختیارات خود به آن مجوز خوراک داد و از سوی دیگر شبانه تصمیم میگیرد که رای به جابجایی پالایشگاه هرمز داده و میلیاردها تومان از منابع ملی را بر باد دهد. یا در #کرسنت بر اساس یک اجتهاد شخصی مصوبه شورای اقتصاد را به دور ریخت و بر اساس آنچه که منافع ملیاش میخواند کرسنت را آفرید. آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟
✔️ عدم انعقاد یک قرارداد؛ در دوره فعلی حتی یک قرارداد نیز به امضا نرسیده است و وزارت نفت بدون توجه به اهمیت سرمایه گذاری در این حوزه٬ منتظر ورود شرکتهای خارجی است که در نوع خود بی نظیر است. در هیچ دورهای از صنعت نفت شاهد چنین اتفاقی نبودیم ولی در این دوره حتی یک قرارداد هم امضا نشد. در بالادست وضعیت غم انگیز تر از آنی است که میتوان تصورش را کرد ومهندس زنگنه بدون توجه به چنین خروجی٬ معتقد است برای منافع ملی سکوت کرده است. آیا انفعال کامل در توسعه صنعت نفت مستحق انتقاد نیست؟ آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟
✔️ ایجاد دلسردی در میان کارکنان؛ بزرگترین سرمایه صنعت نفت ایران کارکنان آن هستند ولی وزیر نفت بارها آنها را زائد خوانده و اضافی دانسته است. دلسردی در میان کارکنان به اوج خود رسیده است و شرایط سختی را بر صنعت نفت مستولی کرده است. اظهارات وزیر نفت درباره کارکنان و منابع انسانی بدون تردید هیچ رابطهای با منافع ملی ندارد و نارضایتیها به اوج خود رسیده است. آیا کاستن از اعتبار نظام نزد کارکنان صنعت نفت با عدم وفای به عهدها همان منافع ملی است که وزیر نفت به خاطر آن سکوت کرده است؟ آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/Fzfgh9
@asrenaftcom
برداشت معکوس #ژنرال از منافع ملی
✔️ #وحید_حاجیپور/ «دو سال بدترین توهین ها را شنیدم ولی به خاطر منافع ملی تحمل کردم!»؛ این بخشی از اظهارات وزیرنفت در جلسه علنی روز گذشته مجلس شورای اسلامی بود. با نزدیک شدن به روزهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری٬ مقام عالی وزارت به مظلوم نمایی و البته اظهاراتی مشغول است که قصد القای این مهم را دارد که وی تابع سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری است در حالی که اظهارات وی در خصوص ولایت پذیر بودنش و منافع ملی رابطه خاصی با وقایع ندارد.
✔️ وزیر نفت گفته است توهینها را به دلیل منافع ملی تحمل کرده است و سکوت کرده است. از سوی دیگر هم با تشکر از مقام معظم #رهبری، اصلاحات ایشان در باره قراردادهای جدید نفتی را نوعی حمایت ایشان از برنامه وزارت نفت دانسته و به صراحت میگوید بدون برطرف کردن کوچکترین دغدعه رهبری قراردادهای نفتی را امضا نمیکند. در واقع با این اظهارات خود قصد دارد فضای موجود بین روابط خود و رهبری را طوری ترسیم کند که گویی این وزارتخانه در جهت تحقق سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ایران و دغدغههای رهبری گام بر میدارد و با نزدیک شدن به انتخابات این فضا در شرف تقویت شدن است در حالی که ماجرا چیز دیگری است.
از این موضوع عبور میکنیم؛ وزیر نفت معتقد است به دلیل منافع ملی توهینها را تحمل کرده است ولی نمیگوید منظور وی از منافع ملی چیست. برای آنکه بدانیم منافع ملی چیست باید به چند مورد اشاره داشت:
✔️ بی توجهی به تولید از دریا؛ یکی از انتقادات اصلی به وزارت نفت در دوره فعلی بی توجهی مطلق به میزان تولید شرکت نفت فلات قاره است که 200 هزار از تولید خود را از دست داده است. یعنی سالانه 4 میلیارد دلار را فراموش کرده است و به تازگی برنامهای را برای جبران این ضرر بزرگ به تصویب رسانده است. انفعال 4 ساله به وضعیت شرکت نفت فلات قاره و از بین رفتن میلیاردها دلار از منابع ملی به دلیل بی تفاوتی مطلق به تولید از دریا همان منافع ملی است که وزیر نفت به آن چنگ میزند؟ آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟
✔️ اجتهادهای شخصی؛ رابطه منافع ملی با تصمیمات شخصی رابطه پنبه و آتش است و نتیجه چنین ارتباطی از کفر ابلیس هم مشهور تر است. نمیتوان فرض کرد که تنها وزیر نفت است که میداند منافع ملی چیست و کسی دیگر نمیداند. او تصمیم گرفت از یک پروژه شکست خورده حمایت کند آن هم با پوشش منافع ملی و از طرفی دیکر خط بطلان روی پروژههایی بکشد که از منطق مورد نیاز در اجرا برخوردار بود. #زنگنه پروژه پالایشگاههای #سیراف را مقدس شمرد و با بهره گیری از اختیارات خود به آن مجوز خوراک داد و از سوی دیگر شبانه تصمیم میگیرد که رای به جابجایی پالایشگاه هرمز داده و میلیاردها تومان از منابع ملی را بر باد دهد. یا در #کرسنت بر اساس یک اجتهاد شخصی مصوبه شورای اقتصاد را به دور ریخت و بر اساس آنچه که منافع ملیاش میخواند کرسنت را آفرید. آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟
✔️ عدم انعقاد یک قرارداد؛ در دوره فعلی حتی یک قرارداد نیز به امضا نرسیده است و وزارت نفت بدون توجه به اهمیت سرمایه گذاری در این حوزه٬ منتظر ورود شرکتهای خارجی است که در نوع خود بی نظیر است. در هیچ دورهای از صنعت نفت شاهد چنین اتفاقی نبودیم ولی در این دوره حتی یک قرارداد هم امضا نشد. در بالادست وضعیت غم انگیز تر از آنی است که میتوان تصورش را کرد ومهندس زنگنه بدون توجه به چنین خروجی٬ معتقد است برای منافع ملی سکوت کرده است. آیا انفعال کامل در توسعه صنعت نفت مستحق انتقاد نیست؟ آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟
✔️ ایجاد دلسردی در میان کارکنان؛ بزرگترین سرمایه صنعت نفت ایران کارکنان آن هستند ولی وزیر نفت بارها آنها را زائد خوانده و اضافی دانسته است. دلسردی در میان کارکنان به اوج خود رسیده است و شرایط سختی را بر صنعت نفت مستولی کرده است. اظهارات وزیر نفت درباره کارکنان و منابع انسانی بدون تردید هیچ رابطهای با منافع ملی ندارد و نارضایتیها به اوج خود رسیده است. آیا کاستن از اعتبار نظام نزد کارکنان صنعت نفت با عدم وفای به عهدها همان منافع ملی است که وزیر نفت به خاطر آن سکوت کرده است؟ آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/Fzfgh9
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - برداشت معکوس ژنرال از منافع ملی
کارنامه عملکردی وزارت نفت مملو است از شکستهایی که رابطه مستقیمی با منافع ملی ندارد و بر عکس٬ بر خلاف منافع ملی است. به همین دلیل است که بیشتر کارشناسان ارشد حوزه نفت و انرژی به جرگه منتقدان وزیر نفت پیوستهاند و حتی معاونان وی نیز حاضر به کار با او نشدند…
🌐 #وزیر_نفت ناچار به پذیرفتن توان داخلی ها شد؟
تورنسل #پارس_جنوبی
✔️ #وحید_حاجیپور/ ... اما به هر حال میزان تولید این دو کشور از پارس جنوبی به برابری نزدیک شده است که بی شک یک افتخار است. البته دولت یازدهم در برخورد با این موضوع در دوگانگی بزرگی فرو رفته است ولی ترجیح داده است در ایام انتخابات به دفاع از سرمایه گذاری در پارس جنوبی و اقدامات انجام شده طی یک دهه اخیر پرداخته و در نهایت همه موفقیتها را به نام خود تمام کند.
✔️ تمامی این پروژهها توسط شرکتهای ایرانی به ثمر نشسته است که وزیر نفت اعتقاد چندانی به آنها ندارد و رسما اعلام میکند شرکتهای ایرانی در حوزه پارس جنوبی عملکرد ضعیفی را از خود به جای گذاشتهاند. تاکید او بر روی دو پارامتر زمان و #هزینه اجرا طی 4 سال گذشته به این معنا برداشت شده است که ایرانیها ناتوان هستند و تا زمانی که شرکتهای خارجی به ایران نیایند٬ این گونه کار کردن نتیجهای جز اتلاف منابع ندارد.
✔️ #زنگنه بارها و در موقعیتهای مختلف طی این چند سال برای فرار از پاسخگویی به مقایسه بخشی و ابتدایی میان قیمت اجرای فارهای پارس جنوبی در دور نخست وزارت خود و دولت گذشته پرداخته و با عددسازیهای فوق العاده و شگفت انگیز اینگونه القا کرده است که در اواخر دهه 70 شمسی هر پروژه را با 2 میلیارد دلار به پایان رسانده ولی در دولت گذشته این رقم سه برابر شده است بدون آنکه بخواهد اشارهای به افزایش قیمت نفت٬ فولاد٬ اجاره دکلهای حفاری٬ مهندسی٬ طراحی٬ دستمزد و .... داشته باشد.
✔️ گرجه طی چند سال گذشته انتقادهایی بابت سوء مدیریتها در این شرکتها وارد است ولی به هر حال در گذشته تصمیم گرفته شد که توسعه میدان گازی پارس جنوبی و برداشت حداکثری از این میدان٬ به شرکتهای ایرانی واگذار شود تا وزیر نفت چارهای جز افتخار به این افتتاحها نداشته باشد.
✔️ نکته ظریف در این باره٬ تاکید وزیر نفت مبنی بر گران تمام شدن این پروژههاست که البته محلی از یک بحث فنی ندارد ولی اگر این پروژهها گران تمام شده است چرا ریاست محترم جمهوری در سفر اخیر خود به مازندران٬ با افتخار هر چه تمام به 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شده در پارس جنوبی اشاره کرده و معتقد است برای نخستین بار همزمان از میوه این سرمایه گذاری رونمایی خواهد شد؟
✔️ اینکه وزیرنفت با توجیهات پی در پی سعی در زیر سوال بردن دستاوردهای شرکتهای ایرانی را دارد دلیل افتخار رئیس جمهور به آن چیست؟! کمی صادق ترباشیم باید پذیرفت وزیر نفت چارهای جز پذیرفتن مقطعی شرکتهای ایرانی در پارس جنوبی ندارد که اگر چنین باوری در طول 4 سال اخیر واقعی بود٬ پول پیمانکاران پرداخت میشد. شاید گفته شود پولی برای پرداخت نبود که در پاسخ باید گفت بیش از 14 میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای پارس جنوبی در نظر گرفته شده بود و هیچ مشکل مالی وجود نداشت.
✔️ البته توجه به این نکته ضروری است که شرکتهای داخلی با کیفیتهای روز جهانی نتوانستند #پروژه را به پیش ببرند ولی از سوی دیگر نباید از خاطر برد که این توسعه٬ زیر شدیدترین تحریمهای اقتصادی جهان انجام شد که دستاورد بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران است. حالا که وقت افتخار به این دستاورد است و منتقدان و دشمنان شرکتهای ایرانی هم به آن افتخار میکنند ولی فراموش نکنیم این فخر فروشیها و تکیه بر توان داخل توسط افرادی مصادره میشود که اعتقاد قلبیشان٬ بی کفایتی شرکتهای ایرانی است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/1j4cGg
@asrenaftcom
تورنسل #پارس_جنوبی
✔️ #وحید_حاجیپور/ ... اما به هر حال میزان تولید این دو کشور از پارس جنوبی به برابری نزدیک شده است که بی شک یک افتخار است. البته دولت یازدهم در برخورد با این موضوع در دوگانگی بزرگی فرو رفته است ولی ترجیح داده است در ایام انتخابات به دفاع از سرمایه گذاری در پارس جنوبی و اقدامات انجام شده طی یک دهه اخیر پرداخته و در نهایت همه موفقیتها را به نام خود تمام کند.
✔️ تمامی این پروژهها توسط شرکتهای ایرانی به ثمر نشسته است که وزیر نفت اعتقاد چندانی به آنها ندارد و رسما اعلام میکند شرکتهای ایرانی در حوزه پارس جنوبی عملکرد ضعیفی را از خود به جای گذاشتهاند. تاکید او بر روی دو پارامتر زمان و #هزینه اجرا طی 4 سال گذشته به این معنا برداشت شده است که ایرانیها ناتوان هستند و تا زمانی که شرکتهای خارجی به ایران نیایند٬ این گونه کار کردن نتیجهای جز اتلاف منابع ندارد.
✔️ #زنگنه بارها و در موقعیتهای مختلف طی این چند سال برای فرار از پاسخگویی به مقایسه بخشی و ابتدایی میان قیمت اجرای فارهای پارس جنوبی در دور نخست وزارت خود و دولت گذشته پرداخته و با عددسازیهای فوق العاده و شگفت انگیز اینگونه القا کرده است که در اواخر دهه 70 شمسی هر پروژه را با 2 میلیارد دلار به پایان رسانده ولی در دولت گذشته این رقم سه برابر شده است بدون آنکه بخواهد اشارهای به افزایش قیمت نفت٬ فولاد٬ اجاره دکلهای حفاری٬ مهندسی٬ طراحی٬ دستمزد و .... داشته باشد.
✔️ گرجه طی چند سال گذشته انتقادهایی بابت سوء مدیریتها در این شرکتها وارد است ولی به هر حال در گذشته تصمیم گرفته شد که توسعه میدان گازی پارس جنوبی و برداشت حداکثری از این میدان٬ به شرکتهای ایرانی واگذار شود تا وزیر نفت چارهای جز افتخار به این افتتاحها نداشته باشد.
✔️ نکته ظریف در این باره٬ تاکید وزیر نفت مبنی بر گران تمام شدن این پروژههاست که البته محلی از یک بحث فنی ندارد ولی اگر این پروژهها گران تمام شده است چرا ریاست محترم جمهوری در سفر اخیر خود به مازندران٬ با افتخار هر چه تمام به 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شده در پارس جنوبی اشاره کرده و معتقد است برای نخستین بار همزمان از میوه این سرمایه گذاری رونمایی خواهد شد؟
✔️ اینکه وزیرنفت با توجیهات پی در پی سعی در زیر سوال بردن دستاوردهای شرکتهای ایرانی را دارد دلیل افتخار رئیس جمهور به آن چیست؟! کمی صادق ترباشیم باید پذیرفت وزیر نفت چارهای جز پذیرفتن مقطعی شرکتهای ایرانی در پارس جنوبی ندارد که اگر چنین باوری در طول 4 سال اخیر واقعی بود٬ پول پیمانکاران پرداخت میشد. شاید گفته شود پولی برای پرداخت نبود که در پاسخ باید گفت بیش از 14 میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای پارس جنوبی در نظر گرفته شده بود و هیچ مشکل مالی وجود نداشت.
✔️ البته توجه به این نکته ضروری است که شرکتهای داخلی با کیفیتهای روز جهانی نتوانستند #پروژه را به پیش ببرند ولی از سوی دیگر نباید از خاطر برد که این توسعه٬ زیر شدیدترین تحریمهای اقتصادی جهان انجام شد که دستاورد بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران است. حالا که وقت افتخار به این دستاورد است و منتقدان و دشمنان شرکتهای ایرانی هم به آن افتخار میکنند ولی فراموش نکنیم این فخر فروشیها و تکیه بر توان داخل توسط افرادی مصادره میشود که اعتقاد قلبیشان٬ بی کفایتی شرکتهای ایرانی است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/1j4cGg
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - تورنسل پارس جنوبی
نکته ظریف در این باره٬ تاکید وزیر نفت مبنی بر گران تمام شدن این پروژههاست که البته محلی از یک بحث فنی ندارد ولی اگر این پروژهها گران تمام شده است چرا ریاست محترم جمهوری در سفر اخیر خود به مازندران٬ با افتخار هر چه تمام به 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام…
🌐 درس #تیلرسون به یک استدلال عجیب
نقش قراردادهای نفتی در جلوگیری از تحریمهای جدید؛ «هیچ»
✔️ #وحید_حاجیپور/ مدافعان سرسخت نسل جدید #قراردادهای نفتی میگویند IPC دارای ویژگیهایی است که هر یک از این ویژگیها میتواند منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را تضمین کند. یکی از این موارد نقش IPC در جلوگیری از تحریمهای مجدد نفتی از طریق پیوند زدن منافع شرکتهای بزرگ نفتی به منافع کشور است.
✔️ بر اساس توضیحاتی که بارها از سوی مدافعان IPC شنیده شده است، شرکتهای نفتی دارای قدرت سیاسی مطلوبی هستند که در صورت امضای قراردادهای نفتی با شرکت ملی نفت، در برابر تحریمهای غرب ایستادگی کرده و مانع وضع تحریمهای جدید شوند. بر این اساس سالهای حضور شرکت نفتی خارجی در صنعت نفت ایران 25 ساله خواهد بود و با توجه به بلند مدت بودن منافع و همچنین پاداش در نظر گرفته شده برای حضور در زمان بهره برداری، لابی شرکتهای نفتی به کمک ایران خواهد آمد.
✔️ این استدلال بدنبال آن است که نفت و قراردادهای نفتی را یکی از پارامترهای اثرگذار در اتخاذ سیاستهای بین المللی معرفی کند که شاید در نگاه نخست درست باشد ولی تجارب متفاوتی در این باره وجود دارد که هر یک از این مصادیق، به کشور تحریم شده و نقش آن در بازی ابرقدرتهای جهان بستگی دارد. بهتر است نگاهی به روسیه داشته باشیم، کشوری که در دو قطبی غرب و شرق، نماینده شرق است و از قدرت بسیار یدر معادلات جهانی برخوردار است.
✔️ این کشور به دلیل مواضع خود در شبه جزیره کریمه با تحریمهای جدی اتحادیه اروپا و آمریکا مواجه شد ولی شرکتهای نفتی حاضر در این کشور مانند اگزون موبیل اعتراض خود را به این مصوبه اعلام کردند. رکس تیلرسون مدیر سابق این شرکت که تا سال گذشته مدیریت اگزون موبیل را بر عهده داشت یکی از منتقدان اصلی تحریمها بود و برای دور زدن تحریمها روابط پشت پردهای را با ولادیمیر #پوتین رئیس جمهور روسیه بر قرار کرد. در آمریکا او را حافظ منافع روسیه در این کشور نامیدند و مورد انتقادهای بسیاری قرار گرفت ولی وی میگفت موضوع نفت از سیاست جداست و منافع اگزون موبیل نباید به دلیل نزاعهای سیاسی به خطر بیفتد.
✔️ اما #تیلرسون پس از آنکه به وزارت امور خارجه آمریکا رسید رویکرد خود را بطور کامل تغییر داد و به جمع افرادی پیوست که از تشدید #تحریمها علیه روسیه حمایت کرد آن هم با وجود روابط گرمی که با پوتین دارد. اشاره به این موضوع ضروری است که در جلسات تایید صلاحیت تیلرسون، یکی از موضوعات جنجالی و مورد سوال سناتورهای آمریکایی، روابط نزدیک او با روسیه و شخص ولادیمیر پوتین بود.
✔️ موضع وزارت امور خارجه و خزانه داری بخوبی نشان میدهد که برخلاف آنچه که در داخل به عنوان جذابیتهای اقتصادی برای واکسینه کردن کشور از تحریمها مطرح میشود با تغییر رویکرد تیلرسون یک ادعای بسیار بزرگ است که با توجه به اوضاع منطقه و افزایش قدرت ایران در این حوزه، این سیاست است که اقتصاد و جذابیتهای نفتی را به این و آن سو میبرد و نه بالعکس.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/nIFHDx
@asrenaftcom
نقش قراردادهای نفتی در جلوگیری از تحریمهای جدید؛ «هیچ»
✔️ #وحید_حاجیپور/ مدافعان سرسخت نسل جدید #قراردادهای نفتی میگویند IPC دارای ویژگیهایی است که هر یک از این ویژگیها میتواند منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را تضمین کند. یکی از این موارد نقش IPC در جلوگیری از تحریمهای مجدد نفتی از طریق پیوند زدن منافع شرکتهای بزرگ نفتی به منافع کشور است.
✔️ بر اساس توضیحاتی که بارها از سوی مدافعان IPC شنیده شده است، شرکتهای نفتی دارای قدرت سیاسی مطلوبی هستند که در صورت امضای قراردادهای نفتی با شرکت ملی نفت، در برابر تحریمهای غرب ایستادگی کرده و مانع وضع تحریمهای جدید شوند. بر این اساس سالهای حضور شرکت نفتی خارجی در صنعت نفت ایران 25 ساله خواهد بود و با توجه به بلند مدت بودن منافع و همچنین پاداش در نظر گرفته شده برای حضور در زمان بهره برداری، لابی شرکتهای نفتی به کمک ایران خواهد آمد.
✔️ این استدلال بدنبال آن است که نفت و قراردادهای نفتی را یکی از پارامترهای اثرگذار در اتخاذ سیاستهای بین المللی معرفی کند که شاید در نگاه نخست درست باشد ولی تجارب متفاوتی در این باره وجود دارد که هر یک از این مصادیق، به کشور تحریم شده و نقش آن در بازی ابرقدرتهای جهان بستگی دارد. بهتر است نگاهی به روسیه داشته باشیم، کشوری که در دو قطبی غرب و شرق، نماینده شرق است و از قدرت بسیار یدر معادلات جهانی برخوردار است.
✔️ این کشور به دلیل مواضع خود در شبه جزیره کریمه با تحریمهای جدی اتحادیه اروپا و آمریکا مواجه شد ولی شرکتهای نفتی حاضر در این کشور مانند اگزون موبیل اعتراض خود را به این مصوبه اعلام کردند. رکس تیلرسون مدیر سابق این شرکت که تا سال گذشته مدیریت اگزون موبیل را بر عهده داشت یکی از منتقدان اصلی تحریمها بود و برای دور زدن تحریمها روابط پشت پردهای را با ولادیمیر #پوتین رئیس جمهور روسیه بر قرار کرد. در آمریکا او را حافظ منافع روسیه در این کشور نامیدند و مورد انتقادهای بسیاری قرار گرفت ولی وی میگفت موضوع نفت از سیاست جداست و منافع اگزون موبیل نباید به دلیل نزاعهای سیاسی به خطر بیفتد.
✔️ اما #تیلرسون پس از آنکه به وزارت امور خارجه آمریکا رسید رویکرد خود را بطور کامل تغییر داد و به جمع افرادی پیوست که از تشدید #تحریمها علیه روسیه حمایت کرد آن هم با وجود روابط گرمی که با پوتین دارد. اشاره به این موضوع ضروری است که در جلسات تایید صلاحیت تیلرسون، یکی از موضوعات جنجالی و مورد سوال سناتورهای آمریکایی، روابط نزدیک او با روسیه و شخص ولادیمیر پوتین بود.
✔️ موضع وزارت امور خارجه و خزانه داری بخوبی نشان میدهد که برخلاف آنچه که در داخل به عنوان جذابیتهای اقتصادی برای واکسینه کردن کشور از تحریمها مطرح میشود با تغییر رویکرد تیلرسون یک ادعای بسیار بزرگ است که با توجه به اوضاع منطقه و افزایش قدرت ایران در این حوزه، این سیاست است که اقتصاد و جذابیتهای نفتی را به این و آن سو میبرد و نه بالعکس.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/nIFHDx
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - نقش قراردادهای نفتی در جلوگیری از تحریمهای جدید؛ «هیچ»
تیلرسون پس از آنکه به وزارت امور خارجه آمریکا رسید رویکرد خود را بطور کامل تغییر داد و به جمع افرادی پیوست که از تشدید تحریمها علیه روسیه حمایت کرد آن هم با وجود روابط گرمی که با پوتین دارد.
🌐 نتیجه نزدیکی #عربستان به #روسیه
روسیه٬ فرشته نجات نفت ایران؟
✔️ #وحید حاجیپور/ سعودیها بیشتر از هر زمان دیگری به روسها نزدیک شدند؛ چرخش اصلی آنها از زمانی آغاز شد که بحث فریز نفتی بسرعت مطرح شد و بر خلاف #علی_النعیمی وزیر نفت عربستان که روحیات رادیکال ضد روسی داشت، مقامات ارشد حکومت ریاض ترجیح دادند علی النعیمی را برکنار کرده و سیاستهای خود را با مسکو بیشتر هماهنگ کنند.
✔️ سیاستهای منطهای عربستان پاشنه آشیل بزرگی برای آل سعود است. آنها در مقابل قدرت «موزائیکی» ایران در منطقه شکست را نپذیرفتند و سعی کردند با نزدیک شدن به روسیه، این پیام را به #مسکو مخابره کنند که میتوانند جایگزین خوبی برای ایران باشند. آنها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از ترامپ هم حمایت کردند اما نه به اندازه هیلاری کلینتون. ترامپ هم گاه و بیگاه حملات تندی به سعودیها انجام داد و واهمه از به ریاست جمهوری رسیدن ترامپ تبدیل به کابوس بزرگی برای آنها شد. ترامپ هم گفته است عربستان باید هزینه حمایت #آمریکا از این کشور را پرداخت کند که یک حمله سنگین به ریاض بود.
✔️ این برخورد برای عربستان قابل پیش بینی بود چرا که پیش از به روی کار آمدن ترامپ٬ بن سلمان به مسکو رفت و قراردادهای خرید تسلیحاتی و هستهای را با این کشور امضا کرد ولی روسها آنها را امیدوار نکردند که شاید متحدشان شوند. عربستان متحد نیم قرنی آمریکا در خاورمیانه است و حتی قول ریاض به روسیه برای صدور مجوز ایجاد پایگاه نظانی روسیه در بحرین هم از سوی #پوتین مهم جلوه داده نشد تا فقط عربستان تلاش کند.
✔️ ریاض از واشنگتن دل خوشی نداشت چرا که اوباما به آنها اجازه نداد وارد فاز نظامی در تحولات سوریه و عراق شوند تا عربستان با غروری جریحه دار در یمن سرگرم باشند. یمن برای عربستان تبدیل به باتلاقی بزرگ شد که موجب شد مرز درگیری به داخل مرزهای خود کشیده شود و هزینهای سرسام آور این جنگ هیچ خروجی برای ریاض نداشته باشد. پیروزی در یمن هم نمیتوانست طبقه وهابیون ضد شیعی را خشنود کند زیرا آنها به تقابل با حکومت شیعه ایران میاندیشند و از حاکمان خود طلب چیزی را میکردند که نه آمریکا از آن حمایت میکرد و نه روسیه اجازهاش را صادر میکرد.
✔️ عربستان دو سال پیش سعی کرد بجای تقابل با حکومت مرکزی عراق خود را به این کشور نزدیک کند و کسنولگریاش را راه انداخت اما به سرعت هر چه تمام مداخلات خسته کننده عربستان در عراق که به حیاط خلوت ایران شهره است، موجب تعطیلی این مرکز شد و تدبیر عربستان به تحقیر ختم شد.
✔️ آنها مصر را هم در دست داشتند و با اعطای امتیازات گوناگون به این کشور سعی کردند قاهره را برای حمله نظامی به سوریه و همراه شدنشان با مواضع خود متفقاعد کنند ولی نظامیان حاکم در این کشور خود را کنار کشیدند نت ریاض از قطع کمکهای مالی خود به مصر و صادرات نفت بگویند. همزمان با این فعل و انفعالات، مصر بیش از هر زمان دیگری به روسیه نزدیک شد و توافقنامههای استراتژیکی را امضا کرد که خشم آمریکا را هم بر انگیخت.
✔️ سیاستهای روسیه به سود بازیگردانی ایران در منطقه بود؛ ساده تر آنکه عربستان شکست در برنامههای خود را پیروزی ایران قلمداد میکرد و برای همین موضوع تصمیم گرفت برای پایان دادن به استراتژی اشتباه خود، به برقراری روابط راهبردی با مسکو متمایل شد که نخستین خروجی آن، فریز نفتی بود و در مراحل بعد خرید تجهیزات نظامی. این یک امتیاز آشکار از سوی عربستان به روسیه بود که نتوانست مواضع مسکو در خاورمیانه را تغییر دهد اما ریاض همچنان امیدوار است بطوری که چندی پیش محمد بن سلمان رسما اعلام کرد عربستان سیاست خود را در حوزه نفت با روسیه هماهنگ میکند و امیدوار است روسیه متوجه این موضوع باشد و همه کارتهایش را برای ایران خرج نکند. عادل الجبیر هم هفته گذشته اعلام کرد مواضع عربستان دردمشق با روسیه هماهنگ خواهد بود.
✔️ به عبارت ساده تر، عربستان قصد دارد با بازی امتیازهایی که به راه انداخته است نقش ایران را در تحولات منظقه کاهش داده و روسیه را به سمت خود بکشاند. در واقع برنامه جدید عربستان برای جبران شکستهای خود در منطقه، این کشور را به روسیه نزدیک کرده است و در این میان، ایران در حوزه نفت یکی از برندگان این معامله شد که توانست میزان تولید خود را افزایش دهد آن هم با عبور طبقه حاکم ریاض از علی النعیمی. ماجرا عمیق تر از آنی است که سعی در انعکاسش خودنمایی میکند. الغرض آنکه موافقت عربستان با مستنثنی شدن ایران از فریز نفتی بخشی از امتیازاتی است که ریاض به مسکو پیشکش کرده است؛ امتیازی که در ایران مصادره و محصول یک دیپلماسی نفتی بکر عنوان میشود در حالی که معادلات ژئوپلتیک منطقه و اقتدار کشور در خاورمیانه٬ عربستان را محکوم به عقب نشینی کرد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/NXuipR
@asrenaftcom
روسیه٬ فرشته نجات نفت ایران؟
✔️ #وحید حاجیپور/ سعودیها بیشتر از هر زمان دیگری به روسها نزدیک شدند؛ چرخش اصلی آنها از زمانی آغاز شد که بحث فریز نفتی بسرعت مطرح شد و بر خلاف #علی_النعیمی وزیر نفت عربستان که روحیات رادیکال ضد روسی داشت، مقامات ارشد حکومت ریاض ترجیح دادند علی النعیمی را برکنار کرده و سیاستهای خود را با مسکو بیشتر هماهنگ کنند.
✔️ سیاستهای منطهای عربستان پاشنه آشیل بزرگی برای آل سعود است. آنها در مقابل قدرت «موزائیکی» ایران در منطقه شکست را نپذیرفتند و سعی کردند با نزدیک شدن به روسیه، این پیام را به #مسکو مخابره کنند که میتوانند جایگزین خوبی برای ایران باشند. آنها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از ترامپ هم حمایت کردند اما نه به اندازه هیلاری کلینتون. ترامپ هم گاه و بیگاه حملات تندی به سعودیها انجام داد و واهمه از به ریاست جمهوری رسیدن ترامپ تبدیل به کابوس بزرگی برای آنها شد. ترامپ هم گفته است عربستان باید هزینه حمایت #آمریکا از این کشور را پرداخت کند که یک حمله سنگین به ریاض بود.
✔️ این برخورد برای عربستان قابل پیش بینی بود چرا که پیش از به روی کار آمدن ترامپ٬ بن سلمان به مسکو رفت و قراردادهای خرید تسلیحاتی و هستهای را با این کشور امضا کرد ولی روسها آنها را امیدوار نکردند که شاید متحدشان شوند. عربستان متحد نیم قرنی آمریکا در خاورمیانه است و حتی قول ریاض به روسیه برای صدور مجوز ایجاد پایگاه نظانی روسیه در بحرین هم از سوی #پوتین مهم جلوه داده نشد تا فقط عربستان تلاش کند.
✔️ ریاض از واشنگتن دل خوشی نداشت چرا که اوباما به آنها اجازه نداد وارد فاز نظامی در تحولات سوریه و عراق شوند تا عربستان با غروری جریحه دار در یمن سرگرم باشند. یمن برای عربستان تبدیل به باتلاقی بزرگ شد که موجب شد مرز درگیری به داخل مرزهای خود کشیده شود و هزینهای سرسام آور این جنگ هیچ خروجی برای ریاض نداشته باشد. پیروزی در یمن هم نمیتوانست طبقه وهابیون ضد شیعی را خشنود کند زیرا آنها به تقابل با حکومت شیعه ایران میاندیشند و از حاکمان خود طلب چیزی را میکردند که نه آمریکا از آن حمایت میکرد و نه روسیه اجازهاش را صادر میکرد.
✔️ عربستان دو سال پیش سعی کرد بجای تقابل با حکومت مرکزی عراق خود را به این کشور نزدیک کند و کسنولگریاش را راه انداخت اما به سرعت هر چه تمام مداخلات خسته کننده عربستان در عراق که به حیاط خلوت ایران شهره است، موجب تعطیلی این مرکز شد و تدبیر عربستان به تحقیر ختم شد.
✔️ آنها مصر را هم در دست داشتند و با اعطای امتیازات گوناگون به این کشور سعی کردند قاهره را برای حمله نظامی به سوریه و همراه شدنشان با مواضع خود متفقاعد کنند ولی نظامیان حاکم در این کشور خود را کنار کشیدند نت ریاض از قطع کمکهای مالی خود به مصر و صادرات نفت بگویند. همزمان با این فعل و انفعالات، مصر بیش از هر زمان دیگری به روسیه نزدیک شد و توافقنامههای استراتژیکی را امضا کرد که خشم آمریکا را هم بر انگیخت.
✔️ سیاستهای روسیه به سود بازیگردانی ایران در منطقه بود؛ ساده تر آنکه عربستان شکست در برنامههای خود را پیروزی ایران قلمداد میکرد و برای همین موضوع تصمیم گرفت برای پایان دادن به استراتژی اشتباه خود، به برقراری روابط راهبردی با مسکو متمایل شد که نخستین خروجی آن، فریز نفتی بود و در مراحل بعد خرید تجهیزات نظامی. این یک امتیاز آشکار از سوی عربستان به روسیه بود که نتوانست مواضع مسکو در خاورمیانه را تغییر دهد اما ریاض همچنان امیدوار است بطوری که چندی پیش محمد بن سلمان رسما اعلام کرد عربستان سیاست خود را در حوزه نفت با روسیه هماهنگ میکند و امیدوار است روسیه متوجه این موضوع باشد و همه کارتهایش را برای ایران خرج نکند. عادل الجبیر هم هفته گذشته اعلام کرد مواضع عربستان دردمشق با روسیه هماهنگ خواهد بود.
✔️ به عبارت ساده تر، عربستان قصد دارد با بازی امتیازهایی که به راه انداخته است نقش ایران را در تحولات منظقه کاهش داده و روسیه را به سمت خود بکشاند. در واقع برنامه جدید عربستان برای جبران شکستهای خود در منطقه، این کشور را به روسیه نزدیک کرده است و در این میان، ایران در حوزه نفت یکی از برندگان این معامله شد که توانست میزان تولید خود را افزایش دهد آن هم با عبور طبقه حاکم ریاض از علی النعیمی. ماجرا عمیق تر از آنی است که سعی در انعکاسش خودنمایی میکند. الغرض آنکه موافقت عربستان با مستنثنی شدن ایران از فریز نفتی بخشی از امتیازاتی است که ریاض به مسکو پیشکش کرده است؛ امتیازی که در ایران مصادره و محصول یک دیپلماسی نفتی بکر عنوان میشود در حالی که معادلات ژئوپلتیک منطقه و اقتدار کشور در خاورمیانه٬ عربستان را محکوم به عقب نشینی کرد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/NXuipR
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - روسیه٬ فرشته نجات نفت ایران؟
سیاستهای منطهای عربستان پاشنه آشیل بزرگی برای آل سعود است. آنها در مقابل قدرت «موزائیکی» ایران در منطقه شکست را نپذیرفتند و سعی کردند با نزدیک شدن به روسیه، این پیام را به مسکو مخابره کنند که میتوانند جایگزین خوبی برای ایران باشند.
🌐 شکست در بهره برداری انتخاباتی #ستاره_خلیج_فارس
✔️ #وحید_حاجیپور/دولت یازدهم برای افتتاح کامل فاز اول این پالایشگاه 4 سال زمان داشت ولی در طول این 4 سال موفق به انجام این مهم نشد با وجود اینکه بیش از یک میلیارد یورو – به گفته وزیر نفت – به این #پروژه تزریق شد و برجام توانست تجهیزات خریداری شده را آزاد کند ولی به هر حال فاز نخست به بهره برداری نرسید. پول که بود، آیا «تدبیر» نبود؟ آیا وزارت نفت در نظارت بر این پروژه ضعف داشت؟ آیا دلالان بنزین بیشتر مانع تراشی میکردند و یا همسایگان؟!
✔️ دولت حساب ویژهای روی این پروژه باز کرده بود و به حدی روی افتتاح آن حساس بود که یکبار معاون اول را برای افتتاح واحد #تقطیر به بندرعباس دعوت کرد و یکبار دیگر که قرار بود فاز نخست افتتاح شود، از رئیس جمهور خواست تا آن را افتتاح کند ولی با عنوان آغاز تولید مستمر بنزین. اینکار شبیه آن است که وزیر نفت از رئیس جمهور دعوت کند تا در مراسم راه اندازی ابتدایی پالایشگاههای فاز 17 و 18 به عسلویه سفر کند تا پس از 6 ماه بصورت رسمی از آن بهره برداری شود.
✔️ اما در مورد خود بنزین هم، نفتا پس از شیرین سازی به نفتای سبک، متوسط و سنگین تقسیم میشود. نفتای متوسط به واحد CCR میرود تا مورد اصلاح کاتالیستی قرار گیرد و به ریفرمیت بنزین تبدیل شود. نفتای سبک هم به واحد ایزومریزاسیون میرود تا با تبدیل شدن مولکول ها از حالت زنجیری به حالت حلقوی به حد مطلوبی در عدد اکتان برسد. اما واحد ایزومریزاسیون فاز اول این پالایشگاه هنوز آماده بهره برداری نیست و نفتای سبک به همان صورت با بنزین مخلوط میشود که موجب میشود کیفیت بنزینی که هم اکنون در حال خارج شدن از پالایشگاه ستاره خلیج فارس است یورو 2 باشد. طی چند ماه آینده با تکمیل شدن واحد ایزومریزاسیون، کیفیت بنزین تولیدی به یورو 4 میرسد اما شاید از آنجا که معلوم نبود چند ماه دیگر شخصی که این واحد را افتتاح می کند عبارت «علی برکت الله» را خواهد گفت یا نه، مسئولان وزارت نفت ترجیح دادند این واحد فعلا بصورت زودهنگام راه اندازی شود.
✔️ پس تا اینجا تنها «قسمتی از واحد بنزین سازی یکی از فازهای سه گانه پالایشگاه ستاره خلیج فارس» به نام واحد CCR به بهره برداری رسیده است. اما در مورد واحد CCR نیز اخباری که از این پالایشگاه به عصرنفت رسیده است حاکی از آن است که #کاتالیست های واحد CCR پس از مدتی احتیاج به احیاء دارند. در فرآیند احیاء ککهای نشسته بر روی کاتالیست میسوزند و از روی آن زدوده میشوند تا کاتالیست مجددا به راکتور واکنش بازگردد. این کار بصورت مداوم انجام میشود اما از آنجا که واحد احیاء کاتالیست هم هنوز آماده بهره برداری نیست، این واحد فقط حدود 6 الی 7 روز توانایی کار کردن و تولید بنزین را خواهد داشت! زیرا طی 6 روز کاتالیست ها به شدت کثیف خواهند شد و کارایی خود را از دست خواهند داد. با این توضیح مشخص میشود که حتی تولید مستمر بنزین در فاز نخست پالایشگاه نیز هنوز اتفاق نیفتاده است و عملا همه چیز در همان موعد از پیش تعیین شده یعنی حوالی مرداد ماه امکان پذیر بود اما علی برکت الله!
✔️ ازاین جهت بود که وزیر نفت رسما اعلام کرد فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس تا پایان سال به بهره برداری میرسد تا در این پروژه، تدبیر خاصی صورت نپذیرفته باشد و مجموع 4 سال عملکرد در این پروژه، به افتتاح حتی یک فاز هم منجر نشود. وزارت نفت مدعی است پارس جنوبی با مدیریت منطقی به سرانجام رسید ولی آیا در ستاره خلیج فارس کمچه تدبیر به ته دیگ خورده است؟
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/aZXxjC
@asrenaftcom
✔️ #وحید_حاجیپور/دولت یازدهم برای افتتاح کامل فاز اول این پالایشگاه 4 سال زمان داشت ولی در طول این 4 سال موفق به انجام این مهم نشد با وجود اینکه بیش از یک میلیارد یورو – به گفته وزیر نفت – به این #پروژه تزریق شد و برجام توانست تجهیزات خریداری شده را آزاد کند ولی به هر حال فاز نخست به بهره برداری نرسید. پول که بود، آیا «تدبیر» نبود؟ آیا وزارت نفت در نظارت بر این پروژه ضعف داشت؟ آیا دلالان بنزین بیشتر مانع تراشی میکردند و یا همسایگان؟!
✔️ دولت حساب ویژهای روی این پروژه باز کرده بود و به حدی روی افتتاح آن حساس بود که یکبار معاون اول را برای افتتاح واحد #تقطیر به بندرعباس دعوت کرد و یکبار دیگر که قرار بود فاز نخست افتتاح شود، از رئیس جمهور خواست تا آن را افتتاح کند ولی با عنوان آغاز تولید مستمر بنزین. اینکار شبیه آن است که وزیر نفت از رئیس جمهور دعوت کند تا در مراسم راه اندازی ابتدایی پالایشگاههای فاز 17 و 18 به عسلویه سفر کند تا پس از 6 ماه بصورت رسمی از آن بهره برداری شود.
✔️ اما در مورد خود بنزین هم، نفتا پس از شیرین سازی به نفتای سبک، متوسط و سنگین تقسیم میشود. نفتای متوسط به واحد CCR میرود تا مورد اصلاح کاتالیستی قرار گیرد و به ریفرمیت بنزین تبدیل شود. نفتای سبک هم به واحد ایزومریزاسیون میرود تا با تبدیل شدن مولکول ها از حالت زنجیری به حالت حلقوی به حد مطلوبی در عدد اکتان برسد. اما واحد ایزومریزاسیون فاز اول این پالایشگاه هنوز آماده بهره برداری نیست و نفتای سبک به همان صورت با بنزین مخلوط میشود که موجب میشود کیفیت بنزینی که هم اکنون در حال خارج شدن از پالایشگاه ستاره خلیج فارس است یورو 2 باشد. طی چند ماه آینده با تکمیل شدن واحد ایزومریزاسیون، کیفیت بنزین تولیدی به یورو 4 میرسد اما شاید از آنجا که معلوم نبود چند ماه دیگر شخصی که این واحد را افتتاح می کند عبارت «علی برکت الله» را خواهد گفت یا نه، مسئولان وزارت نفت ترجیح دادند این واحد فعلا بصورت زودهنگام راه اندازی شود.
✔️ پس تا اینجا تنها «قسمتی از واحد بنزین سازی یکی از فازهای سه گانه پالایشگاه ستاره خلیج فارس» به نام واحد CCR به بهره برداری رسیده است. اما در مورد واحد CCR نیز اخباری که از این پالایشگاه به عصرنفت رسیده است حاکی از آن است که #کاتالیست های واحد CCR پس از مدتی احتیاج به احیاء دارند. در فرآیند احیاء ککهای نشسته بر روی کاتالیست میسوزند و از روی آن زدوده میشوند تا کاتالیست مجددا به راکتور واکنش بازگردد. این کار بصورت مداوم انجام میشود اما از آنجا که واحد احیاء کاتالیست هم هنوز آماده بهره برداری نیست، این واحد فقط حدود 6 الی 7 روز توانایی کار کردن و تولید بنزین را خواهد داشت! زیرا طی 6 روز کاتالیست ها به شدت کثیف خواهند شد و کارایی خود را از دست خواهند داد. با این توضیح مشخص میشود که حتی تولید مستمر بنزین در فاز نخست پالایشگاه نیز هنوز اتفاق نیفتاده است و عملا همه چیز در همان موعد از پیش تعیین شده یعنی حوالی مرداد ماه امکان پذیر بود اما علی برکت الله!
✔️ ازاین جهت بود که وزیر نفت رسما اعلام کرد فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس تا پایان سال به بهره برداری میرسد تا در این پروژه، تدبیر خاصی صورت نپذیرفته باشد و مجموع 4 سال عملکرد در این پروژه، به افتتاح حتی یک فاز هم منجر نشود. وزارت نفت مدعی است پارس جنوبی با مدیریت منطقی به سرانجام رسید ولی آیا در ستاره خلیج فارس کمچه تدبیر به ته دیگ خورده است؟
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/aZXxjC
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - شکست در بهره برداری انتخاباتی ستاره خلیج فارس
در فرآیند احیاء ککهای نشسته بر روی کاتالیست میسوزند و از روی آن زدوده میشوند تا کاتالیست مجددا به راکتور واکنش بازگردد. این کار بصورت مداوم انجام میشود اما از آنجا که واحد احیاء کاتالیست هم هنوز آماده بهره برداری نیست، این واحد فقط حدود 6 الی 7 روز توانایی…
🌐 وعده بزرگ زنگنه شدنی است؟
ابهام 80 میلیارد دلاری
✔️#وحید_حاجیپور/.... دولت یازدهم اعتقاد دارد ورود سرمایه گذاری خارجی به ایران، منوط به انتخاب مجدد حسن روحانی است که با قبول این پیش فرض به سراغ عملی شدن سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری طی دو سال میرویم. بر اساس آمار موجود، طی 4 سال اخیر هیچ قراردادی امضا نشده است که دو سال آن مربوط به دوران پس از تحریم است. منظور از انعقاد قرارداد تنها قراردادهای جدید یا IPC نیست بلکه نوع دیگری از قراردادهای رایج است که با توجه به وضعیت مالی شرکتهای نفتی از جذابیتهای لازم برخوردار است.
✔️ در اینکه شرکت ملی نفت توانایی مدیریت 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری را دارد یا خیر به کنار، ورود این حجم از سرمایه گذاری خارجی تنها در صنعت نفت بسیار غیر محتمل به نظر میرسد. نکته مهم تر آنکه قرار نیست این 80 میلیارد دلار به صورت آنی به نفت ورود کند بکه بصورت قطره چکانی و مرحلهای وارد میشود ولی به شکلی مطرح میشود که گویا قرار است این رقم به یکباره به نفت تزریق شود.
✔️مجموع سرمایه گذاری های بالادست و پایین دست در قالب برنامه ششم 201 میلیارد دلار است که در مجموع سهم سرمایه گذاری مشارکتی کمتراز 40 درصد است با این وجود بگونه ای روی ارقام مانور داده می شود که گویا 200 میلیارد دلار باید از طریق منابع و شرکت های خارجی تامین شود.
✔️حال باید در نظر گرفت که سهم سرمایه گذاری خارجی از 80 میلیارد دلار سرمایه در نظر گرفته شده چه میزان است. بنا به گفته وزیر نفت صندوق توسعه ملی و بازار سرمایه برای جذب سرمایه داخل از کشور در نظر گرفته شده است ولی با توجه به تاکید زنگنه مبنی بر نبود پول در داخل، همه امیدها به سرمایه گذاری خارجی بسته شده ولی آیا میتوان امیدوار بود که 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی طی دو سال صورت پذیرد؟
✔️ بدون تردید این رقم در دسترس نیست زیرا اقتصاد ایران و شرایط سرمایه گذاری توانایی جذب این مقدار سرمایه گذاری به صورت حتی پلکانی را نیز ندارد و از طرفی شرکتهای اروپایی با لحاظ کردن برخی موارد الزامی، نسبت به سرمایه گذاری در ایران اقدام میکنند هرچند که این الزامات قابل توجیه و دور زدن هستند.
✔️ برای تحقق سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری راه بسیار سختی در پیش رو است که البته امید است این میزان اگر طی 2 سال هم محقق نشد، طی 4 سال در پیش رو به واقعیت بپیوندد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hiLQIL
@asrenaftcom
ابهام 80 میلیارد دلاری
✔️#وحید_حاجیپور/.... دولت یازدهم اعتقاد دارد ورود سرمایه گذاری خارجی به ایران، منوط به انتخاب مجدد حسن روحانی است که با قبول این پیش فرض به سراغ عملی شدن سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری طی دو سال میرویم. بر اساس آمار موجود، طی 4 سال اخیر هیچ قراردادی امضا نشده است که دو سال آن مربوط به دوران پس از تحریم است. منظور از انعقاد قرارداد تنها قراردادهای جدید یا IPC نیست بلکه نوع دیگری از قراردادهای رایج است که با توجه به وضعیت مالی شرکتهای نفتی از جذابیتهای لازم برخوردار است.
✔️ در اینکه شرکت ملی نفت توانایی مدیریت 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری را دارد یا خیر به کنار، ورود این حجم از سرمایه گذاری خارجی تنها در صنعت نفت بسیار غیر محتمل به نظر میرسد. نکته مهم تر آنکه قرار نیست این 80 میلیارد دلار به صورت آنی به نفت ورود کند بکه بصورت قطره چکانی و مرحلهای وارد میشود ولی به شکلی مطرح میشود که گویا قرار است این رقم به یکباره به نفت تزریق شود.
✔️مجموع سرمایه گذاری های بالادست و پایین دست در قالب برنامه ششم 201 میلیارد دلار است که در مجموع سهم سرمایه گذاری مشارکتی کمتراز 40 درصد است با این وجود بگونه ای روی ارقام مانور داده می شود که گویا 200 میلیارد دلار باید از طریق منابع و شرکت های خارجی تامین شود.
✔️حال باید در نظر گرفت که سهم سرمایه گذاری خارجی از 80 میلیارد دلار سرمایه در نظر گرفته شده چه میزان است. بنا به گفته وزیر نفت صندوق توسعه ملی و بازار سرمایه برای جذب سرمایه داخل از کشور در نظر گرفته شده است ولی با توجه به تاکید زنگنه مبنی بر نبود پول در داخل، همه امیدها به سرمایه گذاری خارجی بسته شده ولی آیا میتوان امیدوار بود که 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی طی دو سال صورت پذیرد؟
✔️ بدون تردید این رقم در دسترس نیست زیرا اقتصاد ایران و شرایط سرمایه گذاری توانایی جذب این مقدار سرمایه گذاری به صورت حتی پلکانی را نیز ندارد و از طرفی شرکتهای اروپایی با لحاظ کردن برخی موارد الزامی، نسبت به سرمایه گذاری در ایران اقدام میکنند هرچند که این الزامات قابل توجیه و دور زدن هستند.
✔️ برای تحقق سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری راه بسیار سختی در پیش رو است که البته امید است این میزان اگر طی 2 سال هم محقق نشد، طی 4 سال در پیش رو به واقعیت بپیوندد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hiLQIL
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - ابهام 80 میلیارد دلاری
بدون تردید این رقم در دسترس نیست زیرا اقتصاد ایران توانایی جذب این مقدار سرمایه گذاری به صورت حتی پلکانی را نیز ندارد و از طرفی شرکتهای اروپایی با لحاظ کردن برخی موارد الزامی، نسبت به سرمایه گذاری در ایران اقدام میکنند هرچند که این الزامات قابل توجیه و…
🌐 آدرس غلط مدافعان فساد و رشوه
دروغی بزرگ برای تطهیر #کرسنت
✔️#وحید_حاجیپور/ مصوبه شورای اقتصاد در دولت اصلاحات، وزارت نفت را مکلف کرده بود تا با توسعه میدان گازی سلمان، گاز این میدان را برای مصرف داخل به عسلویه برساند تا از عسلویه به خط لوله سراسری تزریق شود. همزمان با این مصوبه، صورت جلسه هفدهم کمیسیون معاملات ویژه قراردادهای بیع متقابل به امضای آقایان علی #کاردر، سید مهدی حسینی، سید مهدی ممیرمعزی، ابوالقاسم حسنی و مصطفی زین الدین میرسد که بر اساس آن، کار توسعه میدان گازی سلمان به شرکت تاسیسات دریایی ایران واگذار و مصوبه نهایی در اسفند 78 توسط هیئت مدیره شرکت ملی نفت ابلاغ میشود.
✔️چند هفته پس از این مصوبه اما به دلیل اختلاف بیژن نامدار #زنگنه و #مهدی_هاشمی، رئیس وقت هیئت مدیره شرکت تاسیسات دریایی، این شرکت از پروژه خلع ید شده و پترو ایران صاحب آن میشود تا این شرکت کار توسعه را آغاز کند. شرکتی که سال 78 تاسیس شده بود و به یکباره 4 پروژه فروزان، لایه نفتی، اسفندیار و دست آخر #سلمان را به عهده گرفته بود.
✔️این پروژه در سال 79 استارت خورد و در سال 84 با پیشرفت 50 درصد به دولت نهم رسید. این در حالی است که قرارداد توسعه سلمان 50 ماهه بود ولی وزارت نفت در آن سال ها نتوانست آنرا سر وقت کامل کند. این به آن معناست که امکان تزریق گاز به خط لوله سراسری و فروش گاز به کرسنت وجود نداشت و دولت نهم با ادامه کار توسعه این میدان در سال 88 سلمان را در رقم 98 درصد به شرکت نفت فلات قاره بصورت ناقص تحویل داد. یعنی از سال 79 تا 88 هیچ گازی روی فلرها نمیسوخت.
✔️با تحویل گرفتن میدان سلمان از سوی شرکت نفت فلات قاره، این شرکت بهره برداری به صورت آزمایشی آغاز میکند اما متوجه میشود خط لوله سلمان به سیری از 70 نقطه سوراخ است و امکان برداشت گاز با این خط لوله وجود ندارد. در هیئت مدیره شرکت ملی نفت مصوب میشود 170 میلیون یورو در اختیار فلات قاره قرار بگیرد تا این پروژه را به اتمام برساند که از این مبلغ، 70 میلیون یورو برای تعمیر این خط لوله در نظر گرفته میشود.
✔️با تعمیر این خط لوله تیم بازرسی فنی اعلام میکند که ظرفیت این خط لوله بین 200 تا 250 میلیون فوت مکعب است و نمیتوان روزانه 540 میلیون فوت مکعب از آن منتقل شود لذا این شرکت از شرکت ملی نفت درخواست میکند تا موافقت خود را برای ساخت یک خط لوله دیگر اعلام کند که در سال 95 با این درخواست موافقت میشود.
✔️کار تولید از سلمان تقریبا تا سال 95 متوقف بود تا اینکه از سال گذشته روزانه 200 میلیون فوت مکعب گاز سلمان به سیری منتقل شد و تا اسفند ماه ادامه داشت ولی به دلیل برخی مشکلات فرآیندی از اسفند سال گذشته تا دو هفته پیش که این مشکل برطرف شده است، به دلیل عدم آمادگی شرکت ملی گاز برای دریافت گاز سلمان، عملیات تولید از میدان و انتقال گاز آن متوقف شده است.
✔️هم اکنون چاههای این میدان بسته است تا به محض آمادگی شرکت ملی گاز کار تولید آغاز شود و بر همین اساس نمیتوان بر سوزاندن گاز سلمان در مشعلها مهر تایید زد. رسانههای همسو با دولت برای فرار از واقعیت سعی در القای این «دروغ» دارند که گاز سلمان طی سال های اخیر فلر میشود در حالی که چیزی که فلر میشود بخش کوچکی گازی است که برای فرآوری نفت در میدان نفتی سلمان استفاده میشود و پس از افزایش تولید نفت در این میدان روی فلر میسوزد و اساسا ارتباطی با موضوع مورد ادعای رسانههای دولتی ندارد.
✔️نکته بعد اینجاست که اگر مدعیان امروزی کرسنت و سلمان، از این نا بسامانی انتقاد میکنند بهتر است به این پرسش پاسخ دهند علت واگذاری توسعه یک میدان مشترک به شرکت یک شبه پتروایران چه بود؟ با توجه به اینکه در سال 79 مشکلی برای واگذاری توسعه این میدان به شرکتهای خارجی وجود نداشت چرا از یک شرکت بی تجربه برای توسعه استفاده شد تا یک پروژه 50 ماهه را با دو برابر زمان به پایان برساند؟
✔️سوال اساسی این است که چرا و بر چه اساسی در ابتدا شرکت تاسیسات دریایی برای توسعه سلمان در سال 78 انتخاب شد و در سال 79 به پترو ایران واگذار شد و پس از آن رئیس هیئت مدیره شرکت تاسیسات دریایی به شرکت بهینه سازی مصرف سوخت رفت؟
✔️وزیر فعلی نفت که در آن روزها هم وزیر نفت بود بر اساس چه استدلالی با چنین موضوعاتی کنار آمد و پروژه را در نیمه راه به دولت بعد تحویل داد در حالی که باید تا سال 84 آن را به بهره برداری میرساند. چه نظارتی روی کار توسعه سلمان وجود داشت تا چاهها دچار تعمیرات اساسی نشوند. قطعا آقای زنگنه میدانند چاههای میدان گازی سلمان با چه کیفیتی در زمان وزارتشان حفاری شده است لذا به این دو پرسش باید پاسخ داده شود که دلیل انتخاب پتروایران به عنوان توسعه دهنده این میدان چه بوده و در مرحله بعد چرا نظارت دقیقی روی آن صورت نپذیرفته است.
goo.gl/DcM47o
@asrenaftcom
دروغی بزرگ برای تطهیر #کرسنت
✔️#وحید_حاجیپور/ مصوبه شورای اقتصاد در دولت اصلاحات، وزارت نفت را مکلف کرده بود تا با توسعه میدان گازی سلمان، گاز این میدان را برای مصرف داخل به عسلویه برساند تا از عسلویه به خط لوله سراسری تزریق شود. همزمان با این مصوبه، صورت جلسه هفدهم کمیسیون معاملات ویژه قراردادهای بیع متقابل به امضای آقایان علی #کاردر، سید مهدی حسینی، سید مهدی ممیرمعزی، ابوالقاسم حسنی و مصطفی زین الدین میرسد که بر اساس آن، کار توسعه میدان گازی سلمان به شرکت تاسیسات دریایی ایران واگذار و مصوبه نهایی در اسفند 78 توسط هیئت مدیره شرکت ملی نفت ابلاغ میشود.
✔️چند هفته پس از این مصوبه اما به دلیل اختلاف بیژن نامدار #زنگنه و #مهدی_هاشمی، رئیس وقت هیئت مدیره شرکت تاسیسات دریایی، این شرکت از پروژه خلع ید شده و پترو ایران صاحب آن میشود تا این شرکت کار توسعه را آغاز کند. شرکتی که سال 78 تاسیس شده بود و به یکباره 4 پروژه فروزان، لایه نفتی، اسفندیار و دست آخر #سلمان را به عهده گرفته بود.
✔️این پروژه در سال 79 استارت خورد و در سال 84 با پیشرفت 50 درصد به دولت نهم رسید. این در حالی است که قرارداد توسعه سلمان 50 ماهه بود ولی وزارت نفت در آن سال ها نتوانست آنرا سر وقت کامل کند. این به آن معناست که امکان تزریق گاز به خط لوله سراسری و فروش گاز به کرسنت وجود نداشت و دولت نهم با ادامه کار توسعه این میدان در سال 88 سلمان را در رقم 98 درصد به شرکت نفت فلات قاره بصورت ناقص تحویل داد. یعنی از سال 79 تا 88 هیچ گازی روی فلرها نمیسوخت.
✔️با تحویل گرفتن میدان سلمان از سوی شرکت نفت فلات قاره، این شرکت بهره برداری به صورت آزمایشی آغاز میکند اما متوجه میشود خط لوله سلمان به سیری از 70 نقطه سوراخ است و امکان برداشت گاز با این خط لوله وجود ندارد. در هیئت مدیره شرکت ملی نفت مصوب میشود 170 میلیون یورو در اختیار فلات قاره قرار بگیرد تا این پروژه را به اتمام برساند که از این مبلغ، 70 میلیون یورو برای تعمیر این خط لوله در نظر گرفته میشود.
✔️با تعمیر این خط لوله تیم بازرسی فنی اعلام میکند که ظرفیت این خط لوله بین 200 تا 250 میلیون فوت مکعب است و نمیتوان روزانه 540 میلیون فوت مکعب از آن منتقل شود لذا این شرکت از شرکت ملی نفت درخواست میکند تا موافقت خود را برای ساخت یک خط لوله دیگر اعلام کند که در سال 95 با این درخواست موافقت میشود.
✔️کار تولید از سلمان تقریبا تا سال 95 متوقف بود تا اینکه از سال گذشته روزانه 200 میلیون فوت مکعب گاز سلمان به سیری منتقل شد و تا اسفند ماه ادامه داشت ولی به دلیل برخی مشکلات فرآیندی از اسفند سال گذشته تا دو هفته پیش که این مشکل برطرف شده است، به دلیل عدم آمادگی شرکت ملی گاز برای دریافت گاز سلمان، عملیات تولید از میدان و انتقال گاز آن متوقف شده است.
✔️هم اکنون چاههای این میدان بسته است تا به محض آمادگی شرکت ملی گاز کار تولید آغاز شود و بر همین اساس نمیتوان بر سوزاندن گاز سلمان در مشعلها مهر تایید زد. رسانههای همسو با دولت برای فرار از واقعیت سعی در القای این «دروغ» دارند که گاز سلمان طی سال های اخیر فلر میشود در حالی که چیزی که فلر میشود بخش کوچکی گازی است که برای فرآوری نفت در میدان نفتی سلمان استفاده میشود و پس از افزایش تولید نفت در این میدان روی فلر میسوزد و اساسا ارتباطی با موضوع مورد ادعای رسانههای دولتی ندارد.
✔️نکته بعد اینجاست که اگر مدعیان امروزی کرسنت و سلمان، از این نا بسامانی انتقاد میکنند بهتر است به این پرسش پاسخ دهند علت واگذاری توسعه یک میدان مشترک به شرکت یک شبه پتروایران چه بود؟ با توجه به اینکه در سال 79 مشکلی برای واگذاری توسعه این میدان به شرکتهای خارجی وجود نداشت چرا از یک شرکت بی تجربه برای توسعه استفاده شد تا یک پروژه 50 ماهه را با دو برابر زمان به پایان برساند؟
✔️سوال اساسی این است که چرا و بر چه اساسی در ابتدا شرکت تاسیسات دریایی برای توسعه سلمان در سال 78 انتخاب شد و در سال 79 به پترو ایران واگذار شد و پس از آن رئیس هیئت مدیره شرکت تاسیسات دریایی به شرکت بهینه سازی مصرف سوخت رفت؟
✔️وزیر فعلی نفت که در آن روزها هم وزیر نفت بود بر اساس چه استدلالی با چنین موضوعاتی کنار آمد و پروژه را در نیمه راه به دولت بعد تحویل داد در حالی که باید تا سال 84 آن را به بهره برداری میرساند. چه نظارتی روی کار توسعه سلمان وجود داشت تا چاهها دچار تعمیرات اساسی نشوند. قطعا آقای زنگنه میدانند چاههای میدان گازی سلمان با چه کیفیتی در زمان وزارتشان حفاری شده است لذا به این دو پرسش باید پاسخ داده شود که دلیل انتخاب پتروایران به عنوان توسعه دهنده این میدان چه بوده و در مرحله بعد چرا نظارت دقیقی روی آن صورت نپذیرفته است.
goo.gl/DcM47o
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - دروغی بزرگ برای تطهیر کرسنت
سوال اساسی این است که چرا و بر چه اساسی در ابتدا شرکت تاسیسات دریایی برای توسعه سلمان در سال 78 انتخاب شد و در سال 79 به پترو ایران واگذار شد و پس از آن رئیس هیئت مدیره شرکت تاسیسات دریایی به شرکت بهینه سازی مصرف سوخت رفت؟
🌐بهترین #وزیر_نفت ایران کیست؟
✔️#وحید_حاجیپور/ کدام وزیر نفت بهتر است؟ هامانه، نوذری، میرکاظمی، قاسمی و یا زنگنه؛ این مهمترین پرسشی است که نفتیها از یکدیگر میپرسند و هر یک با توجه به شاخصها و معیازهای ذهنی خود وزرای نفت طی چند سال اخیر را یا به اوج برده و یا آن را ضعیف ترین وزیر نفت در طول حیات جمهوری اسلامی میدانند.
✔️بیشتر مقایسههایی که میان عملکرد وزرای نفت طی 20 سال اخیر صورت میگیرد چند حلقه مفقوده دارند که کمتر به آن پرداخته میشود. بی تردید قضاوت درباره اینکه چه وزیری بهترین وزیر نفت کشور بوده است نیازمند اطلاعات دقیق از عملکرد هریک از آنهاست که اغلب مخاطبان با مدنظر قراردادن یک یا چند مورد، گزینه خود را انتخاب میکنند در حالی که برای در مقایسهها، عوامل مهمی مدنظر قرار نمیگیرد که در ادامه سعی میشود برخی از این شاخصهای مهم را مدنظر قرار داد.
1️⃣ مدت وزارت: قطعا مقایسه وزیری با دو سال سابقه کار با وزیری که 12 سال سابقه وزارت دارد نمیتواند چندان منطقی باشد. شاید گفته شود حضور دو ساله برخی از وزرا و خرابکاری آنها نشان دهنده نوع مدیریتشان باشد که در این صورت باید عنوان داشت این مدل قضاوت، مبتنی بر یک احتمال است هرچند که ممکن است به حقیقت نزدیک باشد اما قطعا مدت وزارت نقش تعیین کنندهای دارد.
2️⃣ نوع ارتباط با رئیس جمهور و وسعت اختیارات: فعالیت دولتهای نهم و دهم بخوبی از اهمیت این شاخص پرده برداشت که رابطه صمیمانه در بستری پر از اعتماد تا چه اندازه میتواند در روند کاری یک وزیر تاثیر گذار باشد. در دولتی که رئیس آن، روی تغییر مدیرکلهای زیر مجموعه وزارت نفت هم تصمیم گیری میکند با رئیس جمهوری که با اعتماد کامل به وزیر خود، اختیارات وسیعی را به او میدهد روند کار بسیار متفاوت است. شاید بخاطر داشته باشید در دولت گذشته برای تغییرات جزئی در صنعت نفت هم از دفتر رئیس جمهور وقت تصمیم گیری میشد و وزرای نفت تقریبا در انتخاب معاونین خود نقش چندانی نداشتند. این در حالی است که در دولت اصلاحات اختیارات بسیاری به وزیر نفت داده شد و جز موارد جزئی رئیس جمهور در کار نفت دخالت نکرد که این مدل «باز» هم چندان منتج به تامین منافع کشور نیست.
3️⃣ شرایط بین المللی و #تحریم: در محیطی که فضای بین المللی با کشور باشد یا علیه ایران، کار کردن هم میتواند ساده باشد و یا سخت و غیر ممکن. زمانی که همه چیز در ثبات باشد شرکتهای خارجی همکاریهای خود را با ایران آغاز کرده و ادامه میدهند ولی وقتی شرایط بین المللی علیه ایران باشد، هیچ #وزیری نمیتواند به مانند شرایط سفید برنامههای خود را پیاده کند. به عنوان مثال عملکرد وزیری که 8 سال بدون سد تحریم، به توسعه صنعت نفت میپردازد عملکردی بسیار متفاوت تر از وزیری دارد که در شرایط تحریم و در 2 سال باید نفت را هدایت کرده و حتی با فروش نفت خود مشکل اساسی دارد. تصمیم گیری در شرایط دوم بسیار سخت تر و دارای ریسک بیشتری است که به هیچ عنوان قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.
4️⃣ شرایط سیاسی کشور: وزارت نفت به دلیل جایگاه بی بدیل خود در اقتصاد ایران، همواره در تیررس چالشهای بزرگی در فضای سیاسی کشور بوده است و گروهها و شحصیتهای سیاسی با حساسیت تحولات آن را پی گیری میکنند. از این منظر هرگاه وزیری که توانسته باشد با ارکان نظام و دو قوه دیگر ارتباط مثبت تری داشته باشد در پیاده سازی امور خود موفق تر بوده است. اینکه شرایط سیاسی درگیر بلوشوی غیرقابل تحملی باشد همچون مانعی است که دونده را از نفس میاندازد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/LkQyis
@asrenaftcom
✔️#وحید_حاجیپور/ کدام وزیر نفت بهتر است؟ هامانه، نوذری، میرکاظمی، قاسمی و یا زنگنه؛ این مهمترین پرسشی است که نفتیها از یکدیگر میپرسند و هر یک با توجه به شاخصها و معیازهای ذهنی خود وزرای نفت طی چند سال اخیر را یا به اوج برده و یا آن را ضعیف ترین وزیر نفت در طول حیات جمهوری اسلامی میدانند.
✔️بیشتر مقایسههایی که میان عملکرد وزرای نفت طی 20 سال اخیر صورت میگیرد چند حلقه مفقوده دارند که کمتر به آن پرداخته میشود. بی تردید قضاوت درباره اینکه چه وزیری بهترین وزیر نفت کشور بوده است نیازمند اطلاعات دقیق از عملکرد هریک از آنهاست که اغلب مخاطبان با مدنظر قراردادن یک یا چند مورد، گزینه خود را انتخاب میکنند در حالی که برای در مقایسهها، عوامل مهمی مدنظر قرار نمیگیرد که در ادامه سعی میشود برخی از این شاخصهای مهم را مدنظر قرار داد.
1️⃣ مدت وزارت: قطعا مقایسه وزیری با دو سال سابقه کار با وزیری که 12 سال سابقه وزارت دارد نمیتواند چندان منطقی باشد. شاید گفته شود حضور دو ساله برخی از وزرا و خرابکاری آنها نشان دهنده نوع مدیریتشان باشد که در این صورت باید عنوان داشت این مدل قضاوت، مبتنی بر یک احتمال است هرچند که ممکن است به حقیقت نزدیک باشد اما قطعا مدت وزارت نقش تعیین کنندهای دارد.
2️⃣ نوع ارتباط با رئیس جمهور و وسعت اختیارات: فعالیت دولتهای نهم و دهم بخوبی از اهمیت این شاخص پرده برداشت که رابطه صمیمانه در بستری پر از اعتماد تا چه اندازه میتواند در روند کاری یک وزیر تاثیر گذار باشد. در دولتی که رئیس آن، روی تغییر مدیرکلهای زیر مجموعه وزارت نفت هم تصمیم گیری میکند با رئیس جمهوری که با اعتماد کامل به وزیر خود، اختیارات وسیعی را به او میدهد روند کار بسیار متفاوت است. شاید بخاطر داشته باشید در دولت گذشته برای تغییرات جزئی در صنعت نفت هم از دفتر رئیس جمهور وقت تصمیم گیری میشد و وزرای نفت تقریبا در انتخاب معاونین خود نقش چندانی نداشتند. این در حالی است که در دولت اصلاحات اختیارات بسیاری به وزیر نفت داده شد و جز موارد جزئی رئیس جمهور در کار نفت دخالت نکرد که این مدل «باز» هم چندان منتج به تامین منافع کشور نیست.
3️⃣ شرایط بین المللی و #تحریم: در محیطی که فضای بین المللی با کشور باشد یا علیه ایران، کار کردن هم میتواند ساده باشد و یا سخت و غیر ممکن. زمانی که همه چیز در ثبات باشد شرکتهای خارجی همکاریهای خود را با ایران آغاز کرده و ادامه میدهند ولی وقتی شرایط بین المللی علیه ایران باشد، هیچ #وزیری نمیتواند به مانند شرایط سفید برنامههای خود را پیاده کند. به عنوان مثال عملکرد وزیری که 8 سال بدون سد تحریم، به توسعه صنعت نفت میپردازد عملکردی بسیار متفاوت تر از وزیری دارد که در شرایط تحریم و در 2 سال باید نفت را هدایت کرده و حتی با فروش نفت خود مشکل اساسی دارد. تصمیم گیری در شرایط دوم بسیار سخت تر و دارای ریسک بیشتری است که به هیچ عنوان قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.
4️⃣ شرایط سیاسی کشور: وزارت نفت به دلیل جایگاه بی بدیل خود در اقتصاد ایران، همواره در تیررس چالشهای بزرگی در فضای سیاسی کشور بوده است و گروهها و شحصیتهای سیاسی با حساسیت تحولات آن را پی گیری میکنند. از این منظر هرگاه وزیری که توانسته باشد با ارکان نظام و دو قوه دیگر ارتباط مثبت تری داشته باشد در پیاده سازی امور خود موفق تر بوده است. اینکه شرایط سیاسی درگیر بلوشوی غیرقابل تحملی باشد همچون مانعی است که دونده را از نفس میاندازد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/LkQyis
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - بهترین وزیر نفت ایران کیست؟
اصول مقایسهها درباره اینکه چه شخصی بهترین وزیر نفت ایران بوده است باید عوامل مختلفی را مدنظر قرار دهد. خاطرات از وزیر 12 ساله با وزیر 2 ساله بی شک متفاوت است و چه بسا اگر چنین فرصتی با اختیارات وسیع و در شرایط عادی به وزیر دیگری تعلق میگرفت شاید خروجی فعالیتهایش…
🌐 همه موانع برداشته شدند
فصل عمل به وعده 80 میلیارد دلاری
✔️ #وحید_حاجیپور/ با برداشته شدن از آخرین مانع در جذب #سرمایه گذاری خارجی٬ فضای صنعت نفت منتظر ورود شرکتهای خارجی به کشور است. #وزیر_نفت میگوید طی دو سال ابتدایی فعالیت دولت دوازدهم 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری جذب خواهد شد که در صورت تحقق٬ عدد بزرگ و جذابی است. گفته شد جذب این مهم منوط به پیروزی حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است و حالا که این موضوع به یک واقعه عینی تبدیل شده است٬ «دستاندازی» برای جذب سرمایه گذاری در هیچ یک از روشهای مرسوم قراردادی وجود ندارد. در این میان 4 مانه بزرگ برداشته شد که در ادامه به آن اشاره میشود:
1️⃣ #قراردادها
سال 92؛ پس از تغییر دولت و تیم مدیریتی وزارت نفت٬ قراردادهای نفتی روی میز اصلاح قرار گرفت و با نزدیک کردن آن به قراردادهای مشارکت در تولید٬ مدل جدیدی از قراردادهای خدمات را نهایی کرد. این مدل پس از دو سال کار و تمرکز نهایی شد و در مهر ماه 94 نهایی شد ولی بدلیل وارد شدن انتقادهایی به آن دوباره مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با نامه 15 بندی مقام معظم رهبری همراه شد و 150 مورد آن اصلاح شد.
در نهایت این مدل در شهریور 95 از تمامی فیلترها عبور کرد و آماده اجرا شد؛ از مرداد 92 تا شهریور 95 بیش از 3 سال زمان برای مدل جدید قراردادی ایران صرف شد که سهم وزارت نفت نفت 2 سال و سهم منتقدان 11 ماه بود. از شهریور سال گذشته تا امروز هم بیش 8 ماه میگذرد و دیگر اثری از منتقدان نیست؛ جاده برای امضای قراردادهای جدید نفتی صاف شده است بویژه قرارداد فاز 11 با شرکت توتال فرانسه و مناقصه میدان نفتی آزادگان اما در هر دو مورد نگرانیهای طرف مقابل از موانع بعدی باعث تاخیرات فراوان شد.
2️⃣ #تحریم
تحریمها اصلی ترین چالش در جذب سرمایه گذاری بود؛ دولت یازدهم همه توان خود را برای برطرف کردن تحریمها به کار گرفت و در نهایت در آذز 94 به تصویب رسید. این چالش را باید «مادر مشکلات» دانست که با برطرف شدن آن بندهای بسته شده دور کشور باز شد و از نظر قانونی مشکلی برای سرمایه گذاران وجود نداشت تا با قراردادهای جدید به ایران بیایند. تحریمها تقریبا امید به سرمایه گذاری خارجی را به صفر رسانده بود که انتظار میرفت با برجام این مشکل بسرعت برطرف شود ولی مانع سوم همه چیز را به صبر کشاند.
3️⃣ #ترامپ
با وجود تصویب #برجام و پایبندی امضاکنندگان آن به این سند بین المللی٬ اما آمریکا در اجرای برخی بندهای آن بصورت زیرکانه کارشکنی کرد؛ این کارشکنی با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تردید شرکتهای خارجی را مضاعف کرد. با ورود جدی دونالد ترامپ به عرصه انتخاباتی و نظرات رادیکال وی در قبال #ایران و برجام فضا بطور غیرقابل باوری سیاه شد و نگرانیها درباره اینکه آیا ترامپ برجام را پاره خواهد کرد یا خیر همه چیز را تحت الشعاع قرار داد.
دو ماه پس از نهایی شدن IPC یعنی آبان ماه 95 ٬ ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز و رئیس جمهور این کشور شد. پیروزی ترامپ را ترجمه کردند به شکست برجام و مواضع وی در قبال ایران بطوری واهمه آفرین شد که مدیرعامل #توتال رسما اعلام کرد این شرکت از قوانین آمریکا تبعیت میکند و با وجود اعتراض ایران حتی حاضر به انتشار بیانیه مشترک با ایران برای بر طرف کردن این اختلافات نشد. ترامپ در طول چند ماه اخیر تعلیق بخشی از تحریمهای ایران را امضا کرد و به این بدان معناست که وی به برجام پایبند است تا سرمایه گذاران نفس راحتی بکشند. این مانع در مقیاس برجام هم برداشته شد ولی مانع بعدی هم باید برداشته میشد.
4️⃣#روحانی
فاصله اندک انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران٬ موجب شد تا شرکتهای خارجی برای اطمینان از شرایط سرمایه گذاری در ایران٬ منتظر انتخاب مجدد حسن روحانی باشند. فاصله 6 ماهه میان این دو انتخابات٬ عقل را محکوم به صدور رای «صبر» کرد لذا همه شرکتهای نفتی منتظر ماندند تا تکلیف رئیس جمهور ایران هم مشخص شود ولی همزمان «زنبیل» را در صف نگه داشتند تا از قافله عقب نمانند. با فضای بوجود امده در انتخابات ایران و دوقطبی خاصی که سرمایه گذار را نگران کرده بود٬ تنها راه حضور در ایران پیروزی روحانی شناخته شد که روحانی نیز توانست پیروز میدان باشد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JXWlnQ
@asrenaftcom
فصل عمل به وعده 80 میلیارد دلاری
✔️ #وحید_حاجیپور/ با برداشته شدن از آخرین مانع در جذب #سرمایه گذاری خارجی٬ فضای صنعت نفت منتظر ورود شرکتهای خارجی به کشور است. #وزیر_نفت میگوید طی دو سال ابتدایی فعالیت دولت دوازدهم 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری جذب خواهد شد که در صورت تحقق٬ عدد بزرگ و جذابی است. گفته شد جذب این مهم منوط به پیروزی حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است و حالا که این موضوع به یک واقعه عینی تبدیل شده است٬ «دستاندازی» برای جذب سرمایه گذاری در هیچ یک از روشهای مرسوم قراردادی وجود ندارد. در این میان 4 مانه بزرگ برداشته شد که در ادامه به آن اشاره میشود:
1️⃣ #قراردادها
سال 92؛ پس از تغییر دولت و تیم مدیریتی وزارت نفت٬ قراردادهای نفتی روی میز اصلاح قرار گرفت و با نزدیک کردن آن به قراردادهای مشارکت در تولید٬ مدل جدیدی از قراردادهای خدمات را نهایی کرد. این مدل پس از دو سال کار و تمرکز نهایی شد و در مهر ماه 94 نهایی شد ولی بدلیل وارد شدن انتقادهایی به آن دوباره مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با نامه 15 بندی مقام معظم رهبری همراه شد و 150 مورد آن اصلاح شد.
در نهایت این مدل در شهریور 95 از تمامی فیلترها عبور کرد و آماده اجرا شد؛ از مرداد 92 تا شهریور 95 بیش از 3 سال زمان برای مدل جدید قراردادی ایران صرف شد که سهم وزارت نفت نفت 2 سال و سهم منتقدان 11 ماه بود. از شهریور سال گذشته تا امروز هم بیش 8 ماه میگذرد و دیگر اثری از منتقدان نیست؛ جاده برای امضای قراردادهای جدید نفتی صاف شده است بویژه قرارداد فاز 11 با شرکت توتال فرانسه و مناقصه میدان نفتی آزادگان اما در هر دو مورد نگرانیهای طرف مقابل از موانع بعدی باعث تاخیرات فراوان شد.
2️⃣ #تحریم
تحریمها اصلی ترین چالش در جذب سرمایه گذاری بود؛ دولت یازدهم همه توان خود را برای برطرف کردن تحریمها به کار گرفت و در نهایت در آذز 94 به تصویب رسید. این چالش را باید «مادر مشکلات» دانست که با برطرف شدن آن بندهای بسته شده دور کشور باز شد و از نظر قانونی مشکلی برای سرمایه گذاران وجود نداشت تا با قراردادهای جدید به ایران بیایند. تحریمها تقریبا امید به سرمایه گذاری خارجی را به صفر رسانده بود که انتظار میرفت با برجام این مشکل بسرعت برطرف شود ولی مانع سوم همه چیز را به صبر کشاند.
3️⃣ #ترامپ
با وجود تصویب #برجام و پایبندی امضاکنندگان آن به این سند بین المللی٬ اما آمریکا در اجرای برخی بندهای آن بصورت زیرکانه کارشکنی کرد؛ این کارشکنی با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تردید شرکتهای خارجی را مضاعف کرد. با ورود جدی دونالد ترامپ به عرصه انتخاباتی و نظرات رادیکال وی در قبال #ایران و برجام فضا بطور غیرقابل باوری سیاه شد و نگرانیها درباره اینکه آیا ترامپ برجام را پاره خواهد کرد یا خیر همه چیز را تحت الشعاع قرار داد.
دو ماه پس از نهایی شدن IPC یعنی آبان ماه 95 ٬ ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز و رئیس جمهور این کشور شد. پیروزی ترامپ را ترجمه کردند به شکست برجام و مواضع وی در قبال ایران بطوری واهمه آفرین شد که مدیرعامل #توتال رسما اعلام کرد این شرکت از قوانین آمریکا تبعیت میکند و با وجود اعتراض ایران حتی حاضر به انتشار بیانیه مشترک با ایران برای بر طرف کردن این اختلافات نشد. ترامپ در طول چند ماه اخیر تعلیق بخشی از تحریمهای ایران را امضا کرد و به این بدان معناست که وی به برجام پایبند است تا سرمایه گذاران نفس راحتی بکشند. این مانع در مقیاس برجام هم برداشته شد ولی مانع بعدی هم باید برداشته میشد.
4️⃣#روحانی
فاصله اندک انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران٬ موجب شد تا شرکتهای خارجی برای اطمینان از شرایط سرمایه گذاری در ایران٬ منتظر انتخاب مجدد حسن روحانی باشند. فاصله 6 ماهه میان این دو انتخابات٬ عقل را محکوم به صدور رای «صبر» کرد لذا همه شرکتهای نفتی منتظر ماندند تا تکلیف رئیس جمهور ایران هم مشخص شود ولی همزمان «زنبیل» را در صف نگه داشتند تا از قافله عقب نمانند. با فضای بوجود امده در انتخابات ایران و دوقطبی خاصی که سرمایه گذار را نگران کرده بود٬ تنها راه حضور در ایران پیروزی روحانی شناخته شد که روحانی نیز توانست پیروز میدان باشد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JXWlnQ
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - فصل عمل به وعده 80 میلیارد دلاری
حالا که 4 مانع اصلی برداشته شده است و صنعت نفت خود را برای جشن امضاها آماده میکند بی انصافی محض است که با طرح مسائل حاشیهای و بدور از واقعیات ملموس٬ قصد القای این توهم را دارند که انتقادات داخلی نقش پر رنگ تری بر موانع یاد شده و ضعف در مدیریت وزارت نفت…
🌐 چرا روحانی آرای نفت را از آن خود کرد؟
نفت هراسی با #میرکاظمی
✔️ #وحید_حاجیپور/ ....شاید در نگاه نخست اینطور بنظر برسد که اینگونه اقدامات نقش مهمی در انتخاب نفتیها داشت ولی این موضوع در مقابل یک ویژگی منفی ستاد انتخاباتی ابراهیم #رئیسی بسیار ناچیز است؛ همه چیز از 3 ماه پیش آغاز شد٬ جایی که صدای ورود #رئیسی به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شنیده شد و در کنار وی نامهایی نقش بست که برای نفتیها شبیه یک کابوس بزرگ بود. سید مسعود میرکاظمی بر سر زبانها افتاد و اندکی بعد وقتی رئیسی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت این نگرانیها پایگاه رای رئیسی در نفت را تحت الشعاع قرار داد. از «ونی» که رئیسی پیاده شد٬ میرکاظمی هم پایین آمد و در جریان ثبت نام وی، همواره در کنار رئیسی بود.
✔️ اینکه چرا از میرکاظمی در ستاد انتخاباتی رئیسی بهره گرفته شد موضوع عجیبی نیست ولی وزیر اسبق نفت نه وزن سیاسی قابل اتکایی داشته و دارد و نه محبوبی است در نفت و بازرگانی اما به هر حال وی خود را به رئیسی رساند و با همان سرعتی که از ون پیاده شد تا دنباله رو رئیسی باشد٬ به همان سرعت هم سبد رای رئیسی در میان نفتیها را دچار ریزش غیر قابل باوری کرد. این بزرگترین هدیه برای روحانی بود تا خطر ریزش آرای خود در میان بخش بزرگی از بنه کارگری و کارمندی کشور را به لطف یک رقیب غیرمحبوب را به باد بسپارد.
✔️ اگر روحانی توانست رئیسی را در نفت به ضیافت شکست دعوت کند نه به دلیل عملکرد وزارت نفت در طول 4 سال اخیر٬ بلکه به موجب نقش مهم میرکاظمی در ستاد رقیب بود. روزهای تلخ حکمفرمایی میرکاظمی در این صنعت ٬ قلع و قمع مدیران و حضور فلهای مدیران بازرگانی در نفت مجموعه کوچکی از عملکردی است که بدون روتوش هم هراس آور بود٬ نفتیها نمیتوانند فراموش کنند گذشته را که کمیته انتصابات در زمان حضور وی چه بر سر صنعت آورد و چگونه به مثابه اوائل انقلاب٬ با نگاهی صفر و یک بدنه مدیریتی را به خیال خود پاکسازی کرد.
✔️ میرکاظمی شاید برای نفتیها یک چهره غیرقابل تحمل باشد اما برای روحانی و زنگنه یک هدیه نفیس الهی است که خداوند آن را در شرایط سخت به دولت یازدهم هدیه کرد تا بدون کمترین زحمتی٬ پیروز انتخابات در نفت باشند. فقط کافی است میرکاظمی از روند یا فردی حمایت کند تا مشخص شود طیف منتقد #زنگنه چگونه پشت سر وزیر خود متحد میشوند و انتقادهای خود از وزیر فعلی را کنار میگذارند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ldZH06
@asrenaftcom
نفت هراسی با #میرکاظمی
✔️ #وحید_حاجیپور/ ....شاید در نگاه نخست اینطور بنظر برسد که اینگونه اقدامات نقش مهمی در انتخاب نفتیها داشت ولی این موضوع در مقابل یک ویژگی منفی ستاد انتخاباتی ابراهیم #رئیسی بسیار ناچیز است؛ همه چیز از 3 ماه پیش آغاز شد٬ جایی که صدای ورود #رئیسی به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شنیده شد و در کنار وی نامهایی نقش بست که برای نفتیها شبیه یک کابوس بزرگ بود. سید مسعود میرکاظمی بر سر زبانها افتاد و اندکی بعد وقتی رئیسی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت این نگرانیها پایگاه رای رئیسی در نفت را تحت الشعاع قرار داد. از «ونی» که رئیسی پیاده شد٬ میرکاظمی هم پایین آمد و در جریان ثبت نام وی، همواره در کنار رئیسی بود.
✔️ اینکه چرا از میرکاظمی در ستاد انتخاباتی رئیسی بهره گرفته شد موضوع عجیبی نیست ولی وزیر اسبق نفت نه وزن سیاسی قابل اتکایی داشته و دارد و نه محبوبی است در نفت و بازرگانی اما به هر حال وی خود را به رئیسی رساند و با همان سرعتی که از ون پیاده شد تا دنباله رو رئیسی باشد٬ به همان سرعت هم سبد رای رئیسی در میان نفتیها را دچار ریزش غیر قابل باوری کرد. این بزرگترین هدیه برای روحانی بود تا خطر ریزش آرای خود در میان بخش بزرگی از بنه کارگری و کارمندی کشور را به لطف یک رقیب غیرمحبوب را به باد بسپارد.
✔️ اگر روحانی توانست رئیسی را در نفت به ضیافت شکست دعوت کند نه به دلیل عملکرد وزارت نفت در طول 4 سال اخیر٬ بلکه به موجب نقش مهم میرکاظمی در ستاد رقیب بود. روزهای تلخ حکمفرمایی میرکاظمی در این صنعت ٬ قلع و قمع مدیران و حضور فلهای مدیران بازرگانی در نفت مجموعه کوچکی از عملکردی است که بدون روتوش هم هراس آور بود٬ نفتیها نمیتوانند فراموش کنند گذشته را که کمیته انتصابات در زمان حضور وی چه بر سر صنعت آورد و چگونه به مثابه اوائل انقلاب٬ با نگاهی صفر و یک بدنه مدیریتی را به خیال خود پاکسازی کرد.
✔️ میرکاظمی شاید برای نفتیها یک چهره غیرقابل تحمل باشد اما برای روحانی و زنگنه یک هدیه نفیس الهی است که خداوند آن را در شرایط سخت به دولت یازدهم هدیه کرد تا بدون کمترین زحمتی٬ پیروز انتخابات در نفت باشند. فقط کافی است میرکاظمی از روند یا فردی حمایت کند تا مشخص شود طیف منتقد #زنگنه چگونه پشت سر وزیر خود متحد میشوند و انتقادهای خود از وزیر فعلی را کنار میگذارند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ldZH06
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - نفت هراسی با میرکاظمی
نفتیها نمیتوانستند فراموش کنند آنچه را که وی بر سر مناطق نفتخیز آورد و چگونه با مدیران محبوب نفت برخورد کرد؛ روایتهای تکان دهنده از برخوردهای وی در نفت هنوز بر سر زبانهاست و بقدری نفرت آفرین شده است که منتقدان جدی میرکاظمی برای انتقام گیری از وی٬ بطور…
🌐 محسن به هدف خود میرسد؟
قمار دلاویز در نفت
✔️#وحید_حاجیپور/ او بازی را بخوبی درک کرده است؛ میداند برای رسیدن به جایگاهی بالاتر باید «رضایت» و «حمایت» را کسب کند، رضایت وزیر و حمایت بدنه، پس برای برطرف کردن مشکلات کارکنان صنعت نفت وارد گود شد و برای رسیدن به صندلی کریم سلحشور حکم مشاوره وزیر نفت در امور منابع انسانی را دریافت کرد. او آگاه است که بدنه کارکنان صنعت نفت از بی تفاوتی #سلحشور و #وزیر_نفت نسبت به خود گله مندند و در این فضاست که میتواند خود را بر سر زبانها بیاندازد. محسن دلاویز یکی از برادارن معروف دلاویز که با همه هستند، از زمین اصلاحات تا پشت دروازه مشایی و هر یک به سهم خود توانستند قدرت کسب کنند.
✔️ پیوند #تاجگردون – دلاویز برای آنها کارساز نبود چراکه بخشی از این پبوند باید خودش هم وارد گود میشد. دلاویز گرچه ئیر متوجه این مهم و معادلات شد اما کار خود را آغاز و برای ترمیم روابط تیره وزیر نفت با برخی منتقدان میانجی گری کرد و زنگنه را به مراسم ختم ابوی هدایت الله #خادمی برد و وزیر نفت را نیم ساعت در مسجد حضرت ولیعصر نشاند. او در مجلس رفت و آمد داشت و بازی لابی را کلید زده بود. هرجا که رابطهای میان نفت و مجلس وجود داشت «حاضری» میزد و بخشی از وظایف شجاع الدین بازرگانی را بر عهده گرفت، با پشتوانه غلامرضا تاجگردون. زمانی که وزیر نفت بخشی از امور معاونت پارلمانی را به خلیلی – معاون عملیات غیرصنعتی شرکت ملی نفت – واگذار کرد فضا برای بازی بیشتر دلاویز بازتر شد.
✔️ با وجود صدور حکم مدیریت نفت خزر برای دلاویز، اما او همچنان مشاور وزیر نفت باقی ماند و بیشتر وقت و انرژی خود را برای کاری گذاشت که از ابتدا بدنبال آن بود. هرچند دلاویز میگوید برای خدمت به کارکنان صنعت نفت پیگیر مشکلات کارکنان است ولی باور آن کمی سخت است. او از سازمان انرژی اتمی وارد نفت شد و نفت پاسارگاد و صندوقهای بازنشستگی نفت را کنار زده بود تا به معاونت در نفت برسد. او دقیقا زمینی را برای دویدن انتخاب کرده بود که مرحوم کردان نیز پیشتر در آن دویده بود. او میدانست و میداند برای جلب حمایت کارکنان برای خود را در ذهن بدنه تبدیل به یک قهرمان کند به همین دلیل است که تا به امروز دست از تلاش برنداشته است و البته برای تداوم جلب رضایت وزیر، گاه و بیگاه به مصاحبه مینشیند و زنگنه را منجی نفت مینامد و با استفاده از عباراتی خاص، به یگانه مدافع سرسخت زنگنه تبدیل شده است که گاهی اوقات از حالت مدافع خارج میشود!
✔️ #دلاویز درست در نقطه مقابل #مصطفوی و #ختلان است؛ برخلاف آنها با بدنه مدیریت و صنفی نفت رابطه خوبی برقرار کرده است ولو آنکه این قشر وی را قبول نداشته باشند و لبخندهایشان به «محسن» تصنعی و ساختگی باشد. او در عالی ترین جلسات وزارت نفت حضور دارد و بدنبال آنی است که شاید برایش «زود» باشد. دلاویز «صبر» دارد و همین صبر شاید عاقبتش را ختم به خیر کند و شاید هم رفتن زنگنه از وزارت نفت، او را برای همیشه از نفت جدا کند پس بیراه نیست میاندار ماندن #زنگنه در نفت باشد و دست تماشاگران را گرفته و برای عرض اندام آنها را به میانه جشن پیروزی روحانی بکشاند. قمار دو ساله وی برای نشستن بر صندلی معاونت وزیر با رفتن #زنگنه به «باخت» نزدیک میشود اما نباید از دو عامل مهم در پیشرفت احتمالی دلاویز بر حذر بود، قدرت لابی و غلامرضا تاجگردون.
✔️ او جوان است و پر آرزو؛ میخواهد یک شبه راه 20 ساله را سپری کند و بخوبی قواعد را هم میداند. میداند که باید حمایت رسانهای داشته باشد پس از در «رفاقت» با آنها وارد میشود و «پزش» را به وزیر نفت میدهد. او بازی رسانهای را خوب هضم کرده است، تمرینش در تاپیکو بود؛ زمانی که یک سایت صنعتی که «صدای» او بود حملات بیشماری را به شیری مدیرعامل اسبق تاپیکو میکرد و مدیریت پیر این مجموعه را عامل عقب ماندگی مجموعه میدانست.
✔️ دلاویز فرصتها را شکار میکند ولی شاید این مرتبه قافیه را واگذار کند مانند تراژدی حذف نامش از لیست امید برای حضور در انتخابات مجلس. محتمل است او هم در ذهن نفتیها تبدیل به خاطرهای شود که در صورت تکرار پدیدهای از جنس خودش، در بخش خاکستری ذهن نفتیها احیا شود؛ فعلا که همه چیز در گرو ماندن زنگنه در وزارت نفت است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/P4nGKX
@asrenaftcom
قمار دلاویز در نفت
✔️#وحید_حاجیپور/ او بازی را بخوبی درک کرده است؛ میداند برای رسیدن به جایگاهی بالاتر باید «رضایت» و «حمایت» را کسب کند، رضایت وزیر و حمایت بدنه، پس برای برطرف کردن مشکلات کارکنان صنعت نفت وارد گود شد و برای رسیدن به صندلی کریم سلحشور حکم مشاوره وزیر نفت در امور منابع انسانی را دریافت کرد. او آگاه است که بدنه کارکنان صنعت نفت از بی تفاوتی #سلحشور و #وزیر_نفت نسبت به خود گله مندند و در این فضاست که میتواند خود را بر سر زبانها بیاندازد. محسن دلاویز یکی از برادارن معروف دلاویز که با همه هستند، از زمین اصلاحات تا پشت دروازه مشایی و هر یک به سهم خود توانستند قدرت کسب کنند.
✔️ پیوند #تاجگردون – دلاویز برای آنها کارساز نبود چراکه بخشی از این پبوند باید خودش هم وارد گود میشد. دلاویز گرچه ئیر متوجه این مهم و معادلات شد اما کار خود را آغاز و برای ترمیم روابط تیره وزیر نفت با برخی منتقدان میانجی گری کرد و زنگنه را به مراسم ختم ابوی هدایت الله #خادمی برد و وزیر نفت را نیم ساعت در مسجد حضرت ولیعصر نشاند. او در مجلس رفت و آمد داشت و بازی لابی را کلید زده بود. هرجا که رابطهای میان نفت و مجلس وجود داشت «حاضری» میزد و بخشی از وظایف شجاع الدین بازرگانی را بر عهده گرفت، با پشتوانه غلامرضا تاجگردون. زمانی که وزیر نفت بخشی از امور معاونت پارلمانی را به خلیلی – معاون عملیات غیرصنعتی شرکت ملی نفت – واگذار کرد فضا برای بازی بیشتر دلاویز بازتر شد.
✔️ با وجود صدور حکم مدیریت نفت خزر برای دلاویز، اما او همچنان مشاور وزیر نفت باقی ماند و بیشتر وقت و انرژی خود را برای کاری گذاشت که از ابتدا بدنبال آن بود. هرچند دلاویز میگوید برای خدمت به کارکنان صنعت نفت پیگیر مشکلات کارکنان است ولی باور آن کمی سخت است. او از سازمان انرژی اتمی وارد نفت شد و نفت پاسارگاد و صندوقهای بازنشستگی نفت را کنار زده بود تا به معاونت در نفت برسد. او دقیقا زمینی را برای دویدن انتخاب کرده بود که مرحوم کردان نیز پیشتر در آن دویده بود. او میدانست و میداند برای جلب حمایت کارکنان برای خود را در ذهن بدنه تبدیل به یک قهرمان کند به همین دلیل است که تا به امروز دست از تلاش برنداشته است و البته برای تداوم جلب رضایت وزیر، گاه و بیگاه به مصاحبه مینشیند و زنگنه را منجی نفت مینامد و با استفاده از عباراتی خاص، به یگانه مدافع سرسخت زنگنه تبدیل شده است که گاهی اوقات از حالت مدافع خارج میشود!
✔️ #دلاویز درست در نقطه مقابل #مصطفوی و #ختلان است؛ برخلاف آنها با بدنه مدیریت و صنفی نفت رابطه خوبی برقرار کرده است ولو آنکه این قشر وی را قبول نداشته باشند و لبخندهایشان به «محسن» تصنعی و ساختگی باشد. او در عالی ترین جلسات وزارت نفت حضور دارد و بدنبال آنی است که شاید برایش «زود» باشد. دلاویز «صبر» دارد و همین صبر شاید عاقبتش را ختم به خیر کند و شاید هم رفتن زنگنه از وزارت نفت، او را برای همیشه از نفت جدا کند پس بیراه نیست میاندار ماندن #زنگنه در نفت باشد و دست تماشاگران را گرفته و برای عرض اندام آنها را به میانه جشن پیروزی روحانی بکشاند. قمار دو ساله وی برای نشستن بر صندلی معاونت وزیر با رفتن #زنگنه به «باخت» نزدیک میشود اما نباید از دو عامل مهم در پیشرفت احتمالی دلاویز بر حذر بود، قدرت لابی و غلامرضا تاجگردون.
✔️ او جوان است و پر آرزو؛ میخواهد یک شبه راه 20 ساله را سپری کند و بخوبی قواعد را هم میداند. میداند که باید حمایت رسانهای داشته باشد پس از در «رفاقت» با آنها وارد میشود و «پزش» را به وزیر نفت میدهد. او بازی رسانهای را خوب هضم کرده است، تمرینش در تاپیکو بود؛ زمانی که یک سایت صنعتی که «صدای» او بود حملات بیشماری را به شیری مدیرعامل اسبق تاپیکو میکرد و مدیریت پیر این مجموعه را عامل عقب ماندگی مجموعه میدانست.
✔️ دلاویز فرصتها را شکار میکند ولی شاید این مرتبه قافیه را واگذار کند مانند تراژدی حذف نامش از لیست امید برای حضور در انتخابات مجلس. محتمل است او هم در ذهن نفتیها تبدیل به خاطرهای شود که در صورت تکرار پدیدهای از جنس خودش، در بخش خاکستری ذهن نفتیها احیا شود؛ فعلا که همه چیز در گرو ماندن زنگنه در وزارت نفت است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/P4nGKX
@asrenaftcom