میز نفت
32K subscribers
7.46K photos
737 videos
39 files
3.37K links
عصرنفت را در «میز نفت» بخوانید

رسانه تخصصی نفت

اخبار #نفت، #گاز ، #پتروشیمی، #پالایش و‌ #انرژی را اینجا بخوانید

ارتباط با ادمين:
@vahid_hajipour


🔺احراز هویت کانال در سامانه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
http://t.me/itdmcbot?start=mizenaft
Download Telegram
🌐 رابطه #یورو و مشکلات انتقال پول در پسابرجام

✔️ #وحید_حاجی‌پور / قفل بانکی را باید یکی از چالش های مهم در بازسازی #صادرات نفت ایران بر شمرد. ایالات متحده آمریکا مخالفت خود را برای دسترسی ایران به معاملات دلاری اعلام کرده است که این موضوع همچنان مشکل نقد کردن پول نفت را زنده نگه داشته است. برای بررسی این موضوع از شیوه مرسوم در معاملات نفت خام آغاز می کنیم. تا پیش از سال 2008 روند عملیات فروش #محموله ها و دریافت بهای آن به این شکل بوده است که شرکت ملی نفت٬ محموله های خود را به مشتری خود فروخته و به وی اعلام می کرد پول محموله را به ارز #دلار یا یورو به شماره حسابی اعلامی واریز کند. شرکت خریدار محموله٬ شماره حساب مورد اشاره را در اختیار #بانک عامل خود قرار می دهد و این بانک از طریق شبکه #سوئیفت٬ مبلغ مورد نظر را به حساب معرفی شده واریز می کند.
تا اینجا مشخص شد چهار نهاد درگیر انتقال پول هستند. فروشنده و بانکش و خریدار و بانک عاملش.

✔️ حال به سوئیفت می پردازیم؛ شبکه سوئفیت یک شبکه دو بخشی است که بخش یورویی آن در اروپا بوده و بخش دلاری آن در آمریکا و زیر نظر دقیق این کشور است. به طور کلی هر جابجایی توسط هر بانکی دارای یک کد خاص است که تا مرحله واریز با آن ردگیری می شود. به عنوان مثال اگر هالک بانک بخواهد پول نفت را به حساب ایران در یکی از بانک های چین به یورو واریز کند به محض آغاز کار انتقال پول، کدی را دریافت کرده و تا لحظه واریز پول در بانک مورد نظر و بعد از آن، به نام این جابجایی و منشا آن ثبت می شود. یعنی به نام ایران.

✔️ در این حالت مشخص است که هالک بانک برای جابجایی پول نفت ایران از سوئیفت استفاده کرده و آن کد متعلق به فعالیت های ایران است. در چنین شرایطی اگر ایران از مشتری خود بخواهد پول محموله را یورو بپردازد آن وقت است که بانک عامل مشتری پس از انتقال یورو باید به بخش دلاری این شبکه مراجعه کرده و یوروی خود را به دلار تبدیل کند.

✔️ ممکن است این سوال پیش بیاید که دلیل تبدیل یورو به دلار چیست که در پاسخ باید گفت با توجه به اهمیت دلار در اقتصاد جهانی و ترجیح بانک های بزرگ و معتبر برای استفاده از این ارز، در بیشتر اوقات از دلار استفاده می شود. تا سال 2008 ممنوعیت جدی برای استفاده از دلار در معاملاتي كه ايران در آن ذي نفع بود وجود نداشت و بانك هاي خارجي با استفاده از چرخه دلار اين توانايي را داشتند كه مبالغ حاصله از معاملات ايران كه به ساير ارزها بود را به دلار تبديل كنند تا آن كه در سال 2008 آمریکا اجازه دسترسی ثانوي بانك هاي طرف معامله با ايران را به معاملات دلاری را لغو کرد. تا سال 2008 بانک های خارجي طرف معامله با ايران مي توانستند یورو یا هر ارز دیگری که مربوط به ایران است را در اتاق پایاپای تبادلات دلار در نيويورك به دلار تبدیل کند که سال 2008 این امکان هم برداشته شد.

✔️ در این شرایط با توجه به ممنوعیت انتقال دلار به حساب های مربوط به ایران و فعالیت های مربوط به کشورمان٬ هیچ بانکی حاضر به جابجایی پول برای ایران نشد لذا بهره گیری از بازارهای منطقه ای در هنگ کنگ٬ ماکائو و ... در دستور کار قرار گرفت. در این بازارها ارزها با کارمزدی مشخص٬ تبدیل به دلار شده و به حساب ها واریز می شد تا آنکه با ورود آمریکا به این حوزه و جریمه های سنگین عاملان، این بازارها ایران را حذف کرده و از واهمه جریمه های سنگین و عدم دسترسی به معاملات دلار٬ ایران را رها کردند.

✔️ با قطع کامل سوئیفت و عدم دسترسی ایران حتی به معاملات یورویی٬ صرافی های وارد گود شده و ارزها را تبدیل و جابجا کردند که ریسک بزرگی بود. حالا که برجام تصویب شده است و سوئیفت باز است مشکل قدیمی همچنان برقرار است و امکان دسترسی به معاملات دلاری نیست. به بیان ساده تر نه تنها نمی توان یورو را به دلار تبدیل کرد بلکه امکان جریمه های سنگین نیز وجود دارد.

✔️ حال این پرسش ایجاد می شود که با اجرایی شدن برجام این مشکل برطرف شده است یا نه. در پاسخ باید گفت با اجرايي شدن برجام، هم فروشنده محموله٬ هم بانکش و البته خریدار محموله به اهداف خود می رسند و مشکل اصلی برای بانک طرف خریدار محموله است که باید اعتبار یورویی خود را در شبکه سوئیفت آمریکایی به دلار تبدیل کند. در واقع در 4 طرف یک معامله نفتی – بانکی فقط بانک عامل خریدار محموله دچار مشکل می شود.

✔️ با توجه به بی اعتبار شدن بانک های ایرانی و «سیاه خواندن» آن از سوی بانک های خارجی امکان همکاری جدی میان آنها نیز وجود ندارد. حالا می توان فهمید که دلیل استفاده ایران از یورو به جای دلار در قراردادهای فروش نفت و میعانات گازی به دلیل محدودیت بوده است نه اراده کشور برای حذف دلار!
goo.gl/lJwT43
@asrenaftcom
🌐 دلیل واکنش سریع #بازار به تحولات نفتی چیست؟

✔️ #وحید_حاجی‌پور / گرچه میزان #عرضه و #تقاضا رکن اصلی تعیین#قیمت_نفت است اما همین بهای نفت٬ تابعی است از انتظار قیمت آینده. مثلا فرض کنید اعلام می شود تولید نفت نیجریه از ماه آینده 500 هزار بشکه کاهش می یابد. همین خبر کافی است تا تحلیلگران روی یک ماه آینده حساب باز کنند و متفق القول و بصورت منطقی به این نقطه دست یابند که با توجه به کاهش عرضه٬ قیمت ها افزایش می یابد. با وجود اینکه وضعیت عرضه و تقاضای نفت امروز تا یک ماه دیگر هیچ تغییری نداشته است ولی شاهد آنیم به دلیل کاهش تولید نیجریه در ماه آینده٬ «قیمت های فعلی» افزایش می یابد.

✔️ پس تا اینجا متوجه شدیم که قیمت فعلی نفت هم تابعی است از اتفاقات آینده؛ با این مقدمه براحتی می توان متوجه شد که اگر خبری مهم منتشر شود در چند ثانیه٬ بازار را متاثر می سازد. اما چه اتفاقی رخ می دهد که بازار اینچنین واکنش نشان می دهد. برای پاسخ به این پرسش هم باید به #قراردادهای آتی پرداخت و دانست که این قرارداها ذاتا چه هستند و چه تاثیری بر قیمت نفت دارند.

✔️ تصور عمومی بر این است که چند بازار معامله نفت وجود دارد که به آن بازار نفت گفته می شود ولی بازار نفت محل تلاقی بازارهای مختلفی مانند بازار مالی و میادله ارز٬ بازار محصولات پتروشیمی٬ بازار فرآورده های نفتی و ... است؛ بیشتر #معامله های نفت خام میان کشورها صورت می گیرد و جایی در این بازارها ندارند؛ مثلا شرکت ملی نفت ایران بخش اعظمی از قراردادهای فروش نفت خود را با شرکت #اسار هندوستان به طور بلند مدت منعقد کرده است و با توجه به قیمت مشخص شده، نفت خود را به فروش می رساند.

✔️ بخش اعظمی از فروش نفت از این طریق انجام می شود و بخشی دیگر در #بورس های نفتی. بورس های نفتی اغلب محل قراردادهای آتی هستند. روند قیمت گذاری نفت تا سال 1988 بصورت توافقی و مذاکره ای بود که از سال 1988 بورس بین المللی نفت لندن برای قیمت گذاری نفت برنت راه اندازی شد. این مهم ترین تحول در قیمت گذاری بود که شیوه های قدیمی را به تاریخ پیوند زد. این بورس ادامه دهنده بورس شیکاگو – تاسیس درسال 1865- و بازار پولی بین المللی – تاسیس در سال 1972- بود.

✔️ در این بازار٬ #فروشندگان نفت با خریداران قرارداد امضا کرده و از خریدار تعهد می گیرند محموله ای را با کیفیت و کمیت مشخص و البته قیمت ثابت دریافت کنند؛ به اینگونه قراردادها قراردادهای آتی می گویند که شکل تکامل یافته قرارداد سلف است. دارنده قرارداد آتی متعهد است که نفت را در تاریخ مشخص خرید و فروش بکند و پس از پایان معامله از بازار خارج شود؛ مثلا ایران تصمیم می گیرد محموله 50 هزار بشکه ای را برای یکسال دیگر به #خریدار تحویل دهد لذا قرارداد آتی را منعقد می کند که شرکت X متعهد است در سر رسید قرارداد٬ محموله را تحویل گرفته و پول آنرا به حساب معرفی شده واریز کند.

✔️ اصولا این قراردادها در دستان گروهی از افرادی است که در بورس نفت فعالیت می کنند؛ آنها با خرید و فروش قراردادها٬ سعی در کسب سود دارند. سفته بازان و آربیتراژگران دو گروه عمده در این بازار هستند که به سرعت به اخبار و اطلاعات جهان نفت واکنش نشان می دهند و با ایجاد «تعهد خریدی» یا «تعهد فروشی» به کسب سود می پردازند. به بیان ساده تر وقتی آنها خبری را مبنی بر کاهش عرضه نفت در ماه آینده می شنوند بلافاصله در موضع خریدار قراردادهای آتی قرار می گیرند و به دنبال خرید این قراردادها هستند زیرا می دانند با کاهش عرضه٬ بهای بشکه های سیاه افزایش می یابد.

✔️ افزایش تقاضای این دو گروه برای خرید قراردادهای آتی در یک مکانیزم طبیعی موجب افزایش قیمت نفت در همان لحظه می شود. خرید و فروش قراردادها در چند ثانیه انجام می شود و بسرعت به قیمت ها خط می دهند. نقش سفته بازاران و آربیتراژگون ها نقش اصلی را در تعیین قیمت دارند و اگر دیدید پس از اظهارات یک مقام نفتی جهان٬ انتشار گزارش اقتصادی یک نهاد معتبر٬ رکود یا رونق یکی از اقتصادهای مهم دنیا و .... قیمت نفت افزایش یا کاهش یافت به دلیل فعالیت های این دو گروه است.

✔️ به همین دلیل است که رسانه ها نقش مهمی در این باره ایفا می کنند و می توانند با خط دهی به تحلیل ها٬ میلیاردها دلار از سرمایه این گروه ها و نهادها را جابجا کنند. رسانه هایی مانند بلومبرگ٬ وال استریت ژورنال٬ رویترز و ...

goo.gl/lYSOLC
@asrenaftcom
🌐سراب انسجام در وزارت نفت
#قراردادهایی که فقط قربانی می‌گیرند

✔️ #وحید_حاجی‌پور/ یکی از دلایل تاخیر در امضای قراردادهای نفتی ملقب به IPC سنگ اندازی منتقدان ذکر می‌شود. بگذریم از اصلاحات فراوانی که روی مدل جدید قراردادهای نفتی به این واسطه اعمال شد اما نکته‌ای که توجه چندانی به آن نمی‌شود اختلاف نظرهای جدی در بدنه تصمیم ساز #وزارت نفت است که در نهایت به حذف چهره‌های اصلی در طراحی IPC انجامیده است. چه سید مهدی #حسینی رئیس کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی و چه نصرالله ابراهیمی که این روزها به تدریس در دوره‌های آموزشی خود مشغول است.

✔️ در این اختلافات، حسینی اولین قربانی بود تا در یک معادله سه وجهی، منوچهری و کاردر در کنار یکدیگر قرار بگیرند و حسینی در آن سوی میز، تنها بماند و در نهایت کنار گذاشته شود. هرچند خود او معتقد است که ماموریتش به اتمام رسیده است ولی کیست که نداند او برای تکرار روزهای #بیع_متقابل، برنامه‌ها در سر داشت. منتقدان او دیگر جنوبی‌ها نبودند و اینک منوچهری و کاردر او را به کنار زدند. حسینی از IPC تفریق شد و حالا توپ منوچهری و کاردر مانده بودند و زنگنه. روتوش شده‌اش اما منوچهری و زنگنه.

✔️ کاردر چندان قدرت مانور نداشته و ندارد ولی سمتش، مدیرعاملی شرکت ملی نفت ایران است و لذا با منوچهری هم دچار یه اصطکاک جدی می‌شود. مهمترین ریشه این اختلاف، تصمیم گیری درباره مناقصه یا ترک مناقصه بود که منوچهری برای ترک مناقصه اصرار داشت و کاردر به فکر #مناقصه بود. وزیر نفت اما نظرش به کاردر نزدیک‌تر بود زیرا می‌دانست با ترک تشریفات مناقصه، حواشی بیشتری حول وزارت نفت خواهد چرخید.

✔️ از همین نقطه است که #منوچهری دامنه اختلافات را بیشتر می‌کند و حتی وزیر نفت هم با او وارد فضای چالشی می‌شود. #کاردر برای زدودن فضایی که او را «ماشین امضا» کرده است، سعی دارد خود را بازیگردان معرفی کند که البته فقط «سطح» است و در «عمق»، وضعیت چیز دیگری است.

✔️ همه امور به منوچهری واگذار شده است و همین موضوع، کاردر را آزاز می‌دهد لذا بی جهت نیست که در چند مورد خاص به مخالفت با منوچهری پرداخته و وزیر هم نمی‌داند باید چه کند. حتی یک قرارداد هم امضا نشده است با وجود آنکه اطلاعات میادین نفتی و گازی چند ماه پیش از به حصول رسیدن برجام، در اختیار شرکت‌های نفتی قرار گرفته بود. به جز آنکه این شرکت‌ها به دنبال روشن شدن وضعیت پارامترهای اثرگذاری مانند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران بودند، اما عدم انسجام در بدنه وزارت نفت بیشتر از هز موضوع دیگری دردسر ساز شده است.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/uAFM8k
@asrenaftcom
🌐 تاملی بر نامه اخیر #وزیر_نفت به رهبر انقلاب
از بازی IPC تا تشکر از #رهبری!

✔️ #وحید_حاجی پور/ وزیرنفت از مقام معظم رهبری تشکر کرده است؛ به عقیده بیژن نامدار زنگنه مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی خود از عملکرد وزارت نفت در سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل ابراز رضایت کرده‌اند. دست مایه چنین برداشتی هم به چند واژه از سخنرانی ایشان مربوط می‌شود که وزیر نفت با توسل به آن، پس از حدود دو هفته به یکباره در قالب یک نامه از رهبر انقلاب تشکر می کند!

✔️ فارغ از آنکه رابطه مقام معظم رهبری با وزیر نفت چگونه است باید به این مهم اذعان کرد که اگر واقعا رضایت رهبر انقلاب برای زنگنه از اهمیت بسزایی برخوردار است چرا برخلاف رهنمودهای ایشان حرکت شده و حتی در یک اقدام غیرقابل باور، درفت ابتدایی قراردادهای نوین نفتی به دفتر ایشان ارسال می‌شود؟

✔️ بدون گمان نه وزارت نفت و نه شخص وزیر نفت نمی‌تواند این اقدام خود را توجیه کند زیرا مقام معظم رهبری شخصا در یکی از دیدارهای خودشان در ماه مبارک رمضان سال گذشته به این موضوع اشاره کردند. مقام معظم رهبری در این دیدار فرمودند با «تحقیقات» صورت گرفته مشخص شد این ویرایش٬ ویرایش شانزدهم است که همین موضوع بیانگر نکات فراوانی است. اگر وزیر نفت به ولایت مقام معظم رهبری اعتقاد جدی دارد چرا با وجود نسخه‌های دقیقتر، ویرایش شانزدهم را در اختیار دفتر رهبری قرار داده است؟ آیا با لحاظ کردن این خطای بزرگ، می‌توان با یک نامه ساده بر همه چیز سرپوش گذاشت؟

✔️ از سوی دیگر، وزارت نفت دقیقا نقطه مقابل فرمایشات چند ماه پیش رهبری عمل کرده است آنجا که ایشان نادیده گرفتن توان داخل از سوی دولتمردان را تقبیح کردند و فرمودند که سرمایه گذاری خارجی خوب است اما نه به قیمت معطل گذاشتن کشور. این بخش از سخنان ایشان دقیقا به وضعیت موجود وزارت نفت مربوط است که طی 4 سال گذشته همه چیز را معطل سرمایه گذاری خارجی کرده است و حتی یک قرارداد ساده نیز به امضا نبرده است.

✔️ وزیر نفت در بخشی از نامه خود به مقام معظم رهبری نوشته است میادین مشترک با نیروهای تازه نفس و جوان در حوزه مدیریتی توسعه خواهند یافت اما سوال اصلی اینجاست منظور #زنگنه از این نیروها چه کسانی هستند؟ اگر غرض وی افرادی هستند که با کمترین سابقه کاری – و نه تجریه نفتی – به سمت‌های کلیدی این وزارتخانه رسیده‌اند خب باید در این مهم تردید کرد که عقلای نفت بهتر از هر فرد دیگری می‌دانند که با چنین مدیرانی، کشورهای همسایه به سرعت برداشت خود خواهند افزود و ما ....!

✔️ نکته جالب در این نامه نادیده گرفتن #کارکنان صنعت نفت در موفقیت‌های بدست آمده و برنامه ریزی‌های صورت گرفته برای امور است که بطور ظریفی، سعی شده است رویکرد این وزارتخانه در بکارگیری افراد غیرمتخصص و بسیار جوان، توجیه شود. وزیر نفت یکبار در شبکه خبر اذعان کرد که برای کارکنان صنعت نفت نتوانسته کاری انجام بدهد و با این اعتراف، باز هم سخنی از کارکنان نیاورده است در حالی که تاکید مقام معظم رهبری در خصوص نیروی انسانی بارها از سوی ایشان مطرح شده است. این مهم از آن جهت قابل اهمیت است کارکنان صنعت نفت دچار نارضایتی شدید شده و از وضعیت بوجود آمده برای آن‌ها و همچنین بی توجهی وزارت نفت به تعهدات خود، سرخورده شده‌اند ولی زنگنه باز هم بدون توجه به اهمیت این شاخص مهم، در نامه اخیر خود روی تجهیزات و البته مدیران جوان خود تاکید دارد.

✔️ وزیر نفت از رهبری تشکر کرده است اما بابت چیزی تشکر کرده است که مدیون کارکنان بی ادعای صنعت نفت است و البته مهندس زنگنه مانند همیشه علاقه‌ای به نام بردن از کارکنان ندارد و سعی دارد مدیران جوان و دانشجوی خود را در نامه اخیرشان جای دهد. حتی در روزهای انتخابات هم کارکنان صنعت نفت فراموش می شوند.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/eS4DiJ
@asrenaftcom
🌐 تاملی بر اظهارات دیروز آقای وزیر
برداشت معکوس #ژنرال از منافع ملی

✔️ #وحید_حاجی‌پور/ «دو سال بدترین توهین ها را شنیدم ولی به خاطر منافع ملی تحمل کردم!»؛ این بخشی از اظهارات وزیرنفت در جلسه علنی روز گذشته مجلس شورای اسلامی بود. با نزدیک شدن به روزهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری٬ مقام عالی وزارت به مظلوم نمایی و البته اظهاراتی مشغول است که قصد القای این مهم را دارد که وی تابع سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری است در حالی که اظهارات وی در خصوص ولایت پذیر بودنش و منافع ملی رابطه خاصی با وقایع ندارد.

✔️ وزیر نفت گفته است توهین‌ها را به دلیل منافع ملی تحمل کرده است و سکوت کرده است. از سوی دیگر هم با تشکر از مقام معظم #رهبری، اصلاحات ایشان در باره قراردادهای جدید نفتی را نوعی حمایت ایشان از برنامه وزارت نفت دانسته و به صراحت می‌گوید بدون برطرف کردن کوچکترین دغدعه رهبری قراردادهای نفتی را امضا نمی‌کند. در واقع با این اظهارات خود قصد دارد فضای موجود بین روابط خود و رهبری را طوری ترسیم کند که گویی این وزارتخانه در جهت تحقق سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی ایران و دغدغه‌های رهبری گام بر می‌دارد و با نزدیک شدن به انتخابات این فضا در شرف تقویت شدن است در حالی که ماجرا چیز دیگری است.

از این موضوع عبور می‌کنیم؛ وزیر نفت معتقد است به دلیل منافع ملی توهین‌ها را تحمل کرده است ولی نمی‌گوید منظور وی از منافع ملی چیست. برای آنکه بدانیم منافع ملی چیست باید به چند مورد اشاره داشت:

✔️ بی توجهی به تولید از دریا؛ یکی از انتقادات اصلی به وزارت نفت در دوره فعلی بی توجهی مطلق به میزان تولید شرکت نفت فلات قاره است که 200 هزار از تولید خود را از دست داده است. یعنی سالانه 4 میلیارد دلار را فراموش کرده است و به تازگی برنامه‌ای را برای جبران این ضرر بزرگ به تصویب رسانده است. انفعال 4 ساله به وضعیت شرکت نفت فلات قاره و از بین رفتن میلیاردها دلار از منابع ملی به دلیل بی تفاوتی مطلق به تولید از دریا همان منافع ملی است که وزیر نفت به آن چنگ می‌زند؟ آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟

✔️ اجتهادهای شخصی؛ رابطه منافع ملی با تصمیمات شخصی رابطه پنبه و آتش است و نتیجه چنین ارتباطی از کفر ابلیس هم مشهور تر است. نمی‌توان فرض کرد که تنها وزیر نفت است که می‌داند منافع ملی چیست و کسی دیگر نمی‌داند. او تصمیم گرفت از یک پروژه شکست خورده حمایت کند آن هم با پوشش منافع ملی و از طرفی دیکر خط بطلان روی پروژه‌هایی بکشد که از منطق مورد نیاز در اجرا برخوردار بود. #زنگنه پروژه پالایشگاه‌های #سیراف را مقدس شمرد و با بهره گیری از اختیارات خود به آن مجوز خوراک داد و از سوی دیگر شبانه تصمیم می‌گیرد که رای به جابجایی پالایشگاه هرمز داده و میلیاردها تومان از منابع ملی را بر باد دهد. یا در #کرسنت بر اساس یک اجتهاد شخصی مصوبه شورای اقتصاد را به دور ریخت و بر اساس آنچه که منافع ملی‌اش می‌خواند کرسنت را آفرید. آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟

✔️ عدم انعقاد یک قرارداد؛ در دوره فعلی حتی یک قرارداد نیز به امضا نرسیده است و وزارت نفت بدون توجه به اهمیت سرمایه گذاری در این حوزه٬ منتظر ورود شرکت‌های خارجی است که در نوع خود بی نظیر است. در هیچ دوره‌ای از صنعت نفت شاهد چنین اتفاقی نبودیم ولی در این دوره حتی یک قرارداد هم امضا نشد. در بالادست وضعیت غم انگیز تر از آنی است که می‌توان تصورش را کرد ومهندس زنگنه بدون توجه به چنین خروجی٬ معتقد است برای منافع ملی سکوت کرده است. آیا انفعال کامل در توسعه صنعت نفت مستحق انتقاد نیست؟ آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟

✔️ ایجاد دلسردی در میان کارکنان؛ بزرگترین سرمایه صنعت نفت ایران کارکنان آن هستند ولی وزیر نفت بارها آن‌ها را زائد خوانده و اضافی دانسته است. دلسردی در میان کارکنان به اوج خود رسیده است و شرایط سختی را بر صنعت نفت مستولی کرده است. اظهارات وزیر نفت درباره کارکنان و منابع انسانی بدون تردید هیچ رابطه‌ای با منافع ملی ندارد و نارضایتی‌ها به اوج خود رسیده است. آیا کاستن از اعتبار نظام نزد کارکنان صنعت نفت با عدم وفای به عهدها همان منافع ملی است که وزیر نفت به خاطر آن سکوت کرده است؟ آیا چنین عملکردی حافظ منافع ملی است؟


متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/Fzfgh9
@asrenaftcom
🌐 #وزیر_نفت ناچار به پذیرفتن توان داخلی ها شد؟
تورنسل #پارس_جنوبی

✔️ #وحید_حاجی‌پور/ ... اما به هر حال میزان تولید این دو کشور از پارس جنوبی به برابری نزدیک شده است که بی شک یک افتخار است. البته دولت یازدهم در برخورد با این موضوع در دوگانگی بزرگی فرو رفته است ولی ترجیح داده است در ایام انتخابات به دفاع از سرمایه گذاری در پارس جنوبی و اقدامات انجام شده طی یک دهه اخیر پرداخته و در نهایت همه موفقیت‌ها را به نام خود تمام کند.

✔️ تمامی این پروژه‌‌ها توسط شرکت‌های ایرانی به ثمر نشسته است که وزیر نفت اعتقاد چندانی به آن‌ها ندارد و رسما اعلام می‌کند شرکت‌های ایرانی در حوزه پارس جنوبی عملکرد ضعیفی را از خود به جای گذاشته‌اند. تاکید او بر روی دو پارامتر زمان و #هزینه‌ اجرا طی 4 سال گذشته به این معنا برداشت شده است که ایرانی‌ها ناتوان هستند و تا زمانی که شرکت‌های خارجی به ایران نیایند٬ این گونه کار کردن نتیجه‌ای جز اتلاف منابع ندارد.

✔️ #زنگنه بارها و در موقعیت‌های مختلف طی این چند سال برای فرار از پاسخگویی به مقایسه بخشی و ابتدایی میان قیمت اجرای فارهای پارس جنوبی در دور نخست وزارت خود و دولت گذشته پرداخته و با عددسازی‌های فوق العاده و شگفت انگیز اینگونه القا کرده است که در اواخر دهه 70 شمسی هر پروژه را با 2 میلیارد دلار به پایان رسانده ولی در دولت گذشته این رقم سه برابر شده است بدون آنکه بخواهد اشاره‌ای به افزایش قیمت نفت٬ فولاد٬ اجاره دکل‌های حفاری٬ مهندسی٬ طراحی٬ دستمزد و .... داشته باشد.

✔️ گرجه طی چند سال گذشته انتقادهایی بابت سوء مدیریت‌ها در این شرکت‌ها وارد است ولی به هر حال در گذشته تصمیم گرفته شد که توسعه میدان گازی پارس جنوبی و برداشت حداکثری از این میدان٬ به شرکت‌های ایرانی واگذار شود تا وزیر نفت چاره‌ای جز افتخار به این افتتاح‌ها نداشته باشد.

✔️ نکته ظریف در این باره٬ تاکید وزیر نفت مبنی بر گران تمام شدن این پروژه‌هاست که البته محلی از یک بحث فنی ندارد ولی اگر این پروژه‌ها گران تمام شده است چرا ریاست محترم جمهوری در سفر اخیر خود به مازندران٬ با افتخار هر چه تمام به 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شده در پارس جنوبی اشاره کرده و معتقد است برای نخستین بار همزمان از میوه این سرمایه گذاری رونمایی خواهد شد؟

✔️ اینکه وزیرنفت با توجیهات پی در پی سعی در زیر سوال بردن دستاوردهای شرکت‌های ایرانی را دارد دلیل افتخار رئیس جمهور به آن چیست؟! کمی صادق ترباشیم باید پذیرفت وزیر نفت چاره‌ای جز پذیرفتن مقطعی شرکت‌های ایرانی در پارس جنوبی ندارد که اگر چنین باوری در طول 4 سال اخیر واقعی بود٬ پول پیمانکاران پرداخت می‌شد. شاید گفته شود پولی برای پرداخت نبود که در پاسخ باید گفت بیش از 14 میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای پارس جنوبی در نظر گرفته شده بود و هیچ مشکل مالی وجود نداشت.

✔️ البته توجه به این نکته ضروری است که شرکت‌های داخلی با کیفیت‌های روز جهانی نتوانستند #پروژه را به پیش ببرند ولی از سوی دیگر نباید از خاطر برد که این توسعه٬ زیر شدیدترین تحریم‌های اقتصادی جهان انجام شد که دستاورد بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران است. حالا که وقت افتخار به این دستاورد است و منتقدان و دشمنان شرکت‌های ایرانی هم به آن افتخار می‌کنند ولی فراموش نکنیم این فخر فروشی‌ها و تکیه بر توان داخل توسط افرادی مصادره می‌شود که اعتقاد قلبی‌شان٬ بی کفایتی شرکت‌های ایرانی است.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/1j4cGg
@asrenaftcom
🌐 درس #تیلرسون به یک استدلال عجیب
نقش قراردادهای نفتی در جلوگیری از تحریم‌های جدید؛ «هیچ»

✔️ #وحید_حاجی‌پور/ مدافعان سرسخت نسل جدید #قراردادهای نفتی می‌گویند IPC دارای ویژگی‌هایی است که هر یک از این ویژگی‌ها می‌تواند منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را تضمین کند. یکی از این موارد نقش IPC در جلوگیری از تحریم‌های مجدد نفتی از طریق پیوند زدن منافع شرکت‌های بزرگ نفتی به منافع کشور است.

✔️ بر اساس توضیحاتی که بارها از سوی مدافعان IPC شنیده شده است، شرکت‌های نفتی دارای قدرت سیاسی مطلوبی هستند که در صورت امضای قراردادهای نفتی با شرکت ملی نفت، در برابر تحریم‌های غرب ایستادگی کرده و مانع وضع تحریم‌های جدید شوند. بر این اساس سال‌های حضور شرکت نفتی خارجی در صنعت نفت ایران 25 ساله خواهد بود و با توجه به بلند مدت بودن منافع و همچنین پاداش در نظر گرفته شده برای حضور در زمان بهره برداری، لابی شرکت‌های نفتی به کمک ایران خواهد آمد.

✔️ این استدلال بدنبال آن است که نفت و قراردادهای نفتی را یکی از پارامترهای اثرگذار در اتخاذ سیاست‌های بین المللی معرفی کند که شاید در نگاه نخست درست باشد ولی تجارب متفاوتی در این باره وجود دارد که هر یک از این مصادیق، به کشور تحریم شده و نقش آن در بازی ابرقدرت‌های جهان بستگی دارد. بهتر است نگاهی به روسیه داشته باشیم، کشوری که در دو قطبی غرب و شرق، نماینده شرق است و از قدرت بسیار یدر معادلات جهانی برخوردار است.

✔️ این کشور به دلیل مواضع خود در شبه جزیره کریمه با تحریم‌های جدی اتحادیه اروپا و آمریکا مواجه شد ولی شرکت‌های نفتی حاضر در این کشور مانند اگزون موبیل اعتراض خود را به این مصوبه اعلام کردند. رکس تیلرسون مدیر سابق این شرکت که تا سال گذشته مدیریت اگزون موبیل را بر عهده داشت یکی از منتقدان اصلی تحریم‌ها بود و برای دور زدن تحریم‌ها روابط پشت پرده‌ای را با ولادیمیر #پوتین رئیس جمهور روسیه بر قرار کرد. در آمریکا او را حافظ منافع روسیه در این کشور نامیدند و مورد انتقادهای بسیاری قرار گرفت ولی وی می‌گفت موضوع نفت از سیاست جداست و منافع اگزون موبیل نباید به دلیل نزاع‌های سیاسی به خطر بیفتد.

✔️ اما #تیلرسون پس از آنکه به وزارت امور خارجه آمریکا رسید رویکرد خود را بطور کامل تغییر داد و به جمع افرادی پیوست که از تشدید #تحریم‌ها علیه روسیه حمایت کرد آن هم با وجود روابط گرمی که با پوتین دارد. اشاره به این موضوع ضروری است که در جلسات تایید صلاحیت تیلرسون، یکی از موضوعات جنجالی و مورد سوال سناتورهای آمریکایی، روابط نزدیک او با روسیه و شخص ولادیمیر پوتین بود.

✔️ موضع وزارت امور خارجه و خزانه داری بخوبی نشان می‌دهد که برخلاف آنچه که در داخل به عنوان جذابیت‌های اقتصادی برای واکسینه کردن کشور از تحریم‌ها مطرح می‌‌شود با تغییر رویکرد تیلرسون یک ادعای بسیار بزرگ است که با توجه به اوضاع منطقه و افزایش قدرت ایران در این حوزه، این سیاست است که اقتصاد و جذابیت‌های نفتی را به این و آن سو می‌برد و نه بالعکس.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/nIFHDx
@asrenaftcom
🌐 نتیجه نزدیکی #عربستان به #روسیه
روسیه٬ فرشته نجات نفت ایران؟

✔️ #وحید حاجی‌پور/ سعودی‌ها بیشتر از هر زمان دیگری به روس‌ها نزدیک شدند؛ چرخش اصلی آن‌‌ها از زمانی آغاز شد که بحث فریز نفتی بسرعت مطرح شد و بر خلاف #علی_النعیمی وزیر نفت عربستان که روحیات رادیکال ضد روسی داشت، مقامات ارشد حکومت ریاض ترجیح دادند علی النعیمی را برکنار کرده و سیاست‌های خود را با مسکو بیشتر هماهنگ کنند.

✔️ سیاست‌های منطه‌ای عربستان پاشنه آشیل بزرگی برای آل سعود است. آن‌ها در مقابل قدرت «موزائیکی» ایران در منطقه شکست را نپذیرفتند و سعی کردند با نزدیک شدن به روسیه، این پیام را به #مسکو مخابره کنند که می‌توانند جایگزین خوبی برای ایران باشند. آن‌ها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از ترامپ هم حمایت کردند اما نه به اندازه هیلاری کلینتون. ترامپ هم گاه و بیگاه حملات تندی به سعودی‌ها انجام داد و واهمه از به ریاست جمهوری رسیدن ترامپ تبدیل به کابوس بزرگی برای آن‌ها شد. ترامپ هم گفته است عربستان باید هزینه حمایت #آمریکا از این کشور را پرداخت کند که یک حمله سنگین به ریاض بود.

✔️ این برخورد برای عربستان قابل پیش بینی بود چرا که پیش از به روی کار آمدن ترامپ٬ بن سلمان به مسکو رفت و قراردادهای خرید تسلیحاتی و هسته‌ای را با این کشور امضا کرد ولی روس‌ها آن‌ها را امیدوار نکردند که شاید متحدشان شوند. عربستان متحد نیم قرنی آمریکا در خاورمیانه است و حتی قول ریاض به روسیه برای صدور مجوز ایجاد پایگاه نظانی روسیه در بحرین هم از سوی #پوتین مهم جلوه داده نشد تا فقط عربستان تلاش کند.

✔️ ریاض از واشنگتن دل خوشی نداشت چرا که اوباما به آن‌ها اجازه نداد وارد فاز نظامی در تحولات سوریه و عراق شوند تا عربستان با غروری جریحه دار در یمن سرگرم باشند. یمن برای عربستان تبدیل به باتلاقی بزرگ شد که موجب شد مرز درگیری به داخل مرزهای خود کشیده شود و هزینه‌ای سرسام آور این جنگ هیچ خروجی برای ریاض نداشته باشد. پیروزی در یمن هم نمی‌توانست طبقه وهابیون ضد شیعی را خشنود کند زیرا آن‌ها به تقابل با حکومت شیعه ایران می‌اندیشند و از حاکمان خود طلب چیزی را می‌کردند که نه آمریکا از آن حمایت می‌کرد و نه روسیه اجازه‌اش را صادر می‌کرد.

✔️ عربستان دو سال پیش سعی کرد بجای تقابل با حکومت مرکزی عراق خود را به این کشور نزدیک کند و کسنولگری‌اش را راه انداخت اما به سرعت هر چه تمام مداخلات خسته کننده عربستان در عراق که به حیاط خلوت ایران شهره است، موجب تعطیلی این مرکز شد و تدبیر عربستان به تحقیر ختم شد.

✔️ آن‌ها مصر را هم در دست داشتند و با اعطای امتیازات گوناگون به این کشور سعی کردند قاهره را برای حمله نظامی به سوریه و همراه شدنشان با مواضع خود متفقاعد کنند ولی نظامیان حاکم در این کشور خود را کنار کشیدند نت ریاض از قطع کمک‌های مالی خود به مصر و صادرات نفت بگویند. همزمان با این فعل و انفعالات، مصر بیش از هر زمان دیگری به روسیه نزدیک شد و توافقنامه‌های استراتژیکی را امضا کرد که خشم آمریکا را هم بر انگیخت.

✔️ سیاست‌های روسیه به سود بازیگردانی ایران در منطقه بود؛ ساده تر آنکه عربستان شکست در برنامه‌های خود را پیروزی ایران قلمداد می‌کرد و برای همین موضوع تصمیم گرفت برای پایان دادن به استراتژی اشتباه خود، به برقراری روابط راهبردی با مسکو متمایل شد که نخستین خروجی آن، فریز نفتی بود و در مراحل بعد خرید تجهیزات نظامی. این یک امتیاز آشکار از سوی عربستان به روسیه بود که نتوانست مواضع مسکو در خاورمیانه را تغییر دهد اما ریاض همچنان امیدوار است بطوری که چندی پیش محمد بن سلمان رسما اعلام کرد عربستان سیاست خود را در حوزه نفت با روسیه هماهنگ می‌کند و امیدوار است روسیه متوجه این موضوع باشد و همه کارت‌هایش را برای ایران خرج نکند. عادل الجبیر هم هفته گذشته اعلام کرد مواضع عربستان دردمشق با روسیه هماهنگ خواهد بود.

✔️ به عبارت ساده تر، عربستان قصد دارد با بازی امتیازهایی که به راه انداخته است نقش ایران را در تحولات منظقه کاهش داده و روسیه را به سمت خود بکشاند. در واقع برنامه جدید عربستان برای جبران شکست‌‌های خود در منطقه، این کشور را به روسیه نزدیک کرده است و در این میان، ایران در حوزه نفت یکی از برندگان این معامله شد که توانست میزان تولید خود را افزایش دهد آن هم با عبور طبقه حاکم ریاض از علی النعیمی. ماجرا عمیق تر از آنی است که سعی در انعکاسش خودنمایی می‌کند. الغرض آنکه موافقت عربستان با مستنثنی شدن ایران از فریز نفتی بخشی از امتیازاتی است که ریاض به مسکو پیشکش کرده است؛ امتیازی که در ایران مصادره و محصول یک دیپلماسی نفتی بکر عنوان می‌شود در حالی که معادلات ژئوپلتیک منطقه و اقتدار کشور در خاورمیانه٬ عربستان را محکوم به عقب نشینی کرد.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/NXuipR
@asrenaftcom
🌐 شکست در بهره برداری انتخاباتی #ستاره_خلیج_فارس

✔️ #وحید_حاجی‌پور/دولت یازدهم برای افتتاح کامل فاز اول این پالایشگاه 4 سال زمان داشت ولی در طول این 4 سال موفق به انجام این مهم نشد با وجود اینکه بیش از یک میلیارد یورو – به گفته وزیر نفت – به این #پروژه تزریق شد و برجام توانست تجهیزات خریداری شده را آزاد کند ولی به هر حال فاز نخست به بهره برداری نرسید. پول که بود، آیا «تدبیر» نبود؟ آیا وزارت نفت در نظارت بر این پروژه ضعف داشت؟ آیا دلالان بنزین بیشتر مانع تراشی می‌کردند و یا همسایگان؟!

✔️ دولت حساب ویژه‌ای روی این پروژه باز کرده بود و به حدی روی افتتاح آن حساس بود که یکبار معاون اول را برای افتتاح واحد #تقطیر به بندرعباس دعوت کرد و یکبار دیگر که قرار بود فاز نخست افتتاح شود، از رئیس جمهور خواست تا آن را افتتاح کند ولی با عنوان آغاز تولید مستمر بنزین. اینکار شبیه آن است که وزیر نفت از رئیس جمهور دعوت کند تا در مراسم راه اندازی ابتدایی پالایشگاه‌های فاز 17 و 18 به عسلویه سفر کند تا پس از 6 ماه بصورت رسمی از آن بهره برداری شود.

✔️ اما در مورد خود بنزین هم، نفتا پس از شیرین سازی به نفتای سبک، متوسط و سنگین تقسیم می‌شود. نفتای متوسط به واحد CCR می‌رود تا مورد اصلاح کاتالیستی قرار گیرد و به ریفرمیت بنزین تبدیل شود. نفتای سبک هم به واحد ایزومریزاسیون می‌رود تا با تبدیل شدن مولکول ها از حالت زنجیری به حالت حلقوی به حد مطلوبی در عدد اکتان برسد. اما واحد ایزومریزاسیون فاز اول این پالایشگاه هنوز آماده بهره برداری نیست و نفتای سبک به همان صورت با بنزین مخلوط می‌شود که موجب می‌شود کیفیت بنزینی که هم اکنون در حال خارج شدن از پالایشگاه ستاره خلیج فارس است یورو 2 باشد. طی چند ماه آینده با تکمیل شدن واحد ایزومریزاسیون، کیفیت بنزین تولیدی به یورو 4 می‌رسد اما شاید از آنجا که معلوم نبود چند ماه دیگر شخصی که این واحد را افتتاح می کند عبارت «علی برکت الله» را خواهد گفت یا نه، مسئولان وزارت نفت ترجیح دادند این واحد فعلا بصورت زودهنگام راه اندازی شود.

✔️ پس تا اینجا تنها «قسمتی از واحد بنزین سازی یکی از فازهای سه گانه پالایشگاه ستاره خلیج فارس» به نام واحد CCR به بهره برداری رسیده است. اما در مورد واحد CCR نیز اخباری که از این پالایشگاه به عصرنفت رسیده است حاکی از آن است که #کاتالیست های واحد CCR پس از مدتی احتیاج به احیاء دارند. در فرآیند احیاء کک‌های نشسته بر روی کاتالیست می‌سوزند و از روی آن زدوده می‌شوند تا کاتالیست مجددا به راکتور واکنش بازگردد. این کار بصورت مداوم انجام می‌شود اما از آنجا که واحد احیاء کاتالیست هم هنوز آماده بهره برداری نیست، این واحد فقط حدود 6 الی 7 روز توانایی کار کردن و تولید بنزین را خواهد داشت! زیرا طی 6 روز کاتالیست ها به شدت کثیف خواهند شد و کارایی خود را از دست خواهند داد. با این توضیح مشخص می‌شود که حتی تولید مستمر بنزین در فاز نخست پالایشگاه نیز هنوز اتفاق نیفتاده است و عملا همه چیز در همان موعد از پیش تعیین شده یعنی حوالی مرداد ماه امکان پذیر بود اما علی برکت الله!

✔️ ازاین جهت بود که وزیر نفت رسما اعلام کرد فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس تا پایان سال به بهره برداری می‌رسد تا در این پروژه، تدبیر خاصی صورت نپذیرفته باشد و مجموع 4 سال عملکرد در این پروژه، به افتتاح حتی یک فاز هم منجر نشود. وزارت نفت مدعی است پارس جنوبی با مدیریت منطقی به سرانجام رسید ولی آیا در ستاره خلیج فارس کمچه تدبیر به ته دیگ خورده است؟

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/aZXxjC
@asrenaftcom
🌐 وعده بزرگ زنگنه شدنی است؟
ابهام 80 میلیارد دلاری

✔️#وحید_حاجی‌پور/.... دولت یازدهم اعتقاد دارد ورود سرمایه گذاری خارجی به ایران، منوط به انتخاب مجدد حسن روحانی است که با قبول این پیش فرض به سراغ عملی شدن سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری طی دو سال می‌رویم. بر اساس آمار موجود، طی 4 سال اخیر هیچ قراردادی امضا نشده است که دو سال آن مربوط به دوران پس از تحریم است. منظور از انعقاد قرارداد تنها قراردادهای جدید یا IPC نیست بلکه نوع دیگری از قراردادهای رایج است که با توجه به وضعیت مالی شرکت‌های نفتی از جذابیت‌های لازم برخوردار است.

✔️ در اینکه شرکت ملی نفت توانایی مدیریت 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری را دارد یا خیر به کنار، ورود این حجم از سرمایه گذاری خارجی تنها در صنعت نفت بسیار غیر محتمل به نظر می‌رسد. نکته مهم تر آنکه قرار نیست این 80 میلیارد دلار به صورت آنی به نفت ورود کند بکه بصورت قطره چکانی و مرحله‌ای وارد می‌شود ولی به شکلی مطرح می‌شود که گویا قرار است این رقم به یکباره به نفت تزریق شود.

✔️مجموع سرمایه گذاری های بالادست و پایین دست در قالب برنامه ششم 201 میلیارد دلار است که در مجموع سهم سرمایه گذاری مشارکتی کمتراز 40 درصد است با این وجود بگونه ای روی ارقام مانور داده می شود که گویا 200 میلیارد دلار باید از طریق منابع و شرکت های خارجی تامین شود.

✔️حال باید در نظر گرفت که سهم سرمایه گذاری خارجی از 80 میلیارد دلار سرمایه در نظر گرفته شده چه میزان است. بنا به گفته وزیر نفت صندوق توسعه ملی و بازار سرمایه برای جذب سرمایه داخل از کشور در نظر گرفته شده است ولی با توجه به تاکید زنگنه مبنی بر نبود پول در داخل، همه امیدها به سرمایه گذاری خارجی بسته شده ولی آیا می‌توان امیدوار بود که 80 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی طی دو سال صورت پذیرد؟

✔️ بدون تردید این رقم در دسترس نیست زیرا اقتصاد ایران و شرایط سرمایه گذاری توانایی جذب این مقدار سرمایه گذاری به صورت حتی پلکانی را نیز ندارد و از طرفی شرکت‌های اروپایی با لحاظ کردن برخی موارد الزامی، نسبت به سرمایه گذاری در ایران اقدام می‌کنند هرچند که این الزامات قابل توجیه و دور زدن هستند.

✔️ برای تحقق سرمایه گذاری 80 میلیارد دلاری راه بسیار سختی در پیش رو است که البته امید است این میزان اگر طی 2 سال هم محقق نشد، طی 4 سال در پیش رو به واقعیت بپیوندد.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hiLQIL
@asrenaftcom