🌐 چرا روحانی آرای نفت را از آن خود کرد؟
نفت هراسی با #میرکاظمی
✔️ #وحید_حاجیپور/ ....شاید در نگاه نخست اینطور بنظر برسد که اینگونه اقدامات نقش مهمی در انتخاب نفتیها داشت ولی این موضوع در مقابل یک ویژگی منفی ستاد انتخاباتی ابراهیم #رئیسی بسیار ناچیز است؛ همه چیز از 3 ماه پیش آغاز شد٬ جایی که صدای ورود #رئیسی به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شنیده شد و در کنار وی نامهایی نقش بست که برای نفتیها شبیه یک کابوس بزرگ بود. سید مسعود میرکاظمی بر سر زبانها افتاد و اندکی بعد وقتی رئیسی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت این نگرانیها پایگاه رای رئیسی در نفت را تحت الشعاع قرار داد. از «ونی» که رئیسی پیاده شد٬ میرکاظمی هم پایین آمد و در جریان ثبت نام وی، همواره در کنار رئیسی بود.
✔️ اینکه چرا از میرکاظمی در ستاد انتخاباتی رئیسی بهره گرفته شد موضوع عجیبی نیست ولی وزیر اسبق نفت نه وزن سیاسی قابل اتکایی داشته و دارد و نه محبوبی است در نفت و بازرگانی اما به هر حال وی خود را به رئیسی رساند و با همان سرعتی که از ون پیاده شد تا دنباله رو رئیسی باشد٬ به همان سرعت هم سبد رای رئیسی در میان نفتیها را دچار ریزش غیر قابل باوری کرد. این بزرگترین هدیه برای روحانی بود تا خطر ریزش آرای خود در میان بخش بزرگی از بنه کارگری و کارمندی کشور را به لطف یک رقیب غیرمحبوب را به باد بسپارد.
✔️ اگر روحانی توانست رئیسی را در نفت به ضیافت شکست دعوت کند نه به دلیل عملکرد وزارت نفت در طول 4 سال اخیر٬ بلکه به موجب نقش مهم میرکاظمی در ستاد رقیب بود. روزهای تلخ حکمفرمایی میرکاظمی در این صنعت ٬ قلع و قمع مدیران و حضور فلهای مدیران بازرگانی در نفت مجموعه کوچکی از عملکردی است که بدون روتوش هم هراس آور بود٬ نفتیها نمیتوانند فراموش کنند گذشته را که کمیته انتصابات در زمان حضور وی چه بر سر صنعت آورد و چگونه به مثابه اوائل انقلاب٬ با نگاهی صفر و یک بدنه مدیریتی را به خیال خود پاکسازی کرد.
✔️ میرکاظمی شاید برای نفتیها یک چهره غیرقابل تحمل باشد اما برای روحانی و زنگنه یک هدیه نفیس الهی است که خداوند آن را در شرایط سخت به دولت یازدهم هدیه کرد تا بدون کمترین زحمتی٬ پیروز انتخابات در نفت باشند. فقط کافی است میرکاظمی از روند یا فردی حمایت کند تا مشخص شود طیف منتقد #زنگنه چگونه پشت سر وزیر خود متحد میشوند و انتقادهای خود از وزیر فعلی را کنار میگذارند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ldZH06
@asrenaftcom
نفت هراسی با #میرکاظمی
✔️ #وحید_حاجیپور/ ....شاید در نگاه نخست اینطور بنظر برسد که اینگونه اقدامات نقش مهمی در انتخاب نفتیها داشت ولی این موضوع در مقابل یک ویژگی منفی ستاد انتخاباتی ابراهیم #رئیسی بسیار ناچیز است؛ همه چیز از 3 ماه پیش آغاز شد٬ جایی که صدای ورود #رئیسی به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شنیده شد و در کنار وی نامهایی نقش بست که برای نفتیها شبیه یک کابوس بزرگ بود. سید مسعود میرکاظمی بر سر زبانها افتاد و اندکی بعد وقتی رئیسی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت این نگرانیها پایگاه رای رئیسی در نفت را تحت الشعاع قرار داد. از «ونی» که رئیسی پیاده شد٬ میرکاظمی هم پایین آمد و در جریان ثبت نام وی، همواره در کنار رئیسی بود.
✔️ اینکه چرا از میرکاظمی در ستاد انتخاباتی رئیسی بهره گرفته شد موضوع عجیبی نیست ولی وزیر اسبق نفت نه وزن سیاسی قابل اتکایی داشته و دارد و نه محبوبی است در نفت و بازرگانی اما به هر حال وی خود را به رئیسی رساند و با همان سرعتی که از ون پیاده شد تا دنباله رو رئیسی باشد٬ به همان سرعت هم سبد رای رئیسی در میان نفتیها را دچار ریزش غیر قابل باوری کرد. این بزرگترین هدیه برای روحانی بود تا خطر ریزش آرای خود در میان بخش بزرگی از بنه کارگری و کارمندی کشور را به لطف یک رقیب غیرمحبوب را به باد بسپارد.
✔️ اگر روحانی توانست رئیسی را در نفت به ضیافت شکست دعوت کند نه به دلیل عملکرد وزارت نفت در طول 4 سال اخیر٬ بلکه به موجب نقش مهم میرکاظمی در ستاد رقیب بود. روزهای تلخ حکمفرمایی میرکاظمی در این صنعت ٬ قلع و قمع مدیران و حضور فلهای مدیران بازرگانی در نفت مجموعه کوچکی از عملکردی است که بدون روتوش هم هراس آور بود٬ نفتیها نمیتوانند فراموش کنند گذشته را که کمیته انتصابات در زمان حضور وی چه بر سر صنعت آورد و چگونه به مثابه اوائل انقلاب٬ با نگاهی صفر و یک بدنه مدیریتی را به خیال خود پاکسازی کرد.
✔️ میرکاظمی شاید برای نفتیها یک چهره غیرقابل تحمل باشد اما برای روحانی و زنگنه یک هدیه نفیس الهی است که خداوند آن را در شرایط سخت به دولت یازدهم هدیه کرد تا بدون کمترین زحمتی٬ پیروز انتخابات در نفت باشند. فقط کافی است میرکاظمی از روند یا فردی حمایت کند تا مشخص شود طیف منتقد #زنگنه چگونه پشت سر وزیر خود متحد میشوند و انتقادهای خود از وزیر فعلی را کنار میگذارند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ldZH06
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - نفت هراسی با میرکاظمی
نفتیها نمیتوانستند فراموش کنند آنچه را که وی بر سر مناطق نفتخیز آورد و چگونه با مدیران محبوب نفت برخورد کرد؛ روایتهای تکان دهنده از برخوردهای وی در نفت هنوز بر سر زبانهاست و بقدری نفرت آفرین شده است که منتقدان جدی میرکاظمی برای انتقام گیری از وی٬ بطور…
🌐 محسن به هدف خود میرسد؟
قمار دلاویز در نفت
✔️#وحید_حاجیپور/ او بازی را بخوبی درک کرده است؛ میداند برای رسیدن به جایگاهی بالاتر باید «رضایت» و «حمایت» را کسب کند، رضایت وزیر و حمایت بدنه، پس برای برطرف کردن مشکلات کارکنان صنعت نفت وارد گود شد و برای رسیدن به صندلی کریم سلحشور حکم مشاوره وزیر نفت در امور منابع انسانی را دریافت کرد. او آگاه است که بدنه کارکنان صنعت نفت از بی تفاوتی #سلحشور و #وزیر_نفت نسبت به خود گله مندند و در این فضاست که میتواند خود را بر سر زبانها بیاندازد. محسن دلاویز یکی از برادارن معروف دلاویز که با همه هستند، از زمین اصلاحات تا پشت دروازه مشایی و هر یک به سهم خود توانستند قدرت کسب کنند.
✔️ پیوند #تاجگردون – دلاویز برای آنها کارساز نبود چراکه بخشی از این پبوند باید خودش هم وارد گود میشد. دلاویز گرچه ئیر متوجه این مهم و معادلات شد اما کار خود را آغاز و برای ترمیم روابط تیره وزیر نفت با برخی منتقدان میانجی گری کرد و زنگنه را به مراسم ختم ابوی هدایت الله #خادمی برد و وزیر نفت را نیم ساعت در مسجد حضرت ولیعصر نشاند. او در مجلس رفت و آمد داشت و بازی لابی را کلید زده بود. هرجا که رابطهای میان نفت و مجلس وجود داشت «حاضری» میزد و بخشی از وظایف شجاع الدین بازرگانی را بر عهده گرفت، با پشتوانه غلامرضا تاجگردون. زمانی که وزیر نفت بخشی از امور معاونت پارلمانی را به خلیلی – معاون عملیات غیرصنعتی شرکت ملی نفت – واگذار کرد فضا برای بازی بیشتر دلاویز بازتر شد.
✔️ با وجود صدور حکم مدیریت نفت خزر برای دلاویز، اما او همچنان مشاور وزیر نفت باقی ماند و بیشتر وقت و انرژی خود را برای کاری گذاشت که از ابتدا بدنبال آن بود. هرچند دلاویز میگوید برای خدمت به کارکنان صنعت نفت پیگیر مشکلات کارکنان است ولی باور آن کمی سخت است. او از سازمان انرژی اتمی وارد نفت شد و نفت پاسارگاد و صندوقهای بازنشستگی نفت را کنار زده بود تا به معاونت در نفت برسد. او دقیقا زمینی را برای دویدن انتخاب کرده بود که مرحوم کردان نیز پیشتر در آن دویده بود. او میدانست و میداند برای جلب حمایت کارکنان برای خود را در ذهن بدنه تبدیل به یک قهرمان کند به همین دلیل است که تا به امروز دست از تلاش برنداشته است و البته برای تداوم جلب رضایت وزیر، گاه و بیگاه به مصاحبه مینشیند و زنگنه را منجی نفت مینامد و با استفاده از عباراتی خاص، به یگانه مدافع سرسخت زنگنه تبدیل شده است که گاهی اوقات از حالت مدافع خارج میشود!
✔️ #دلاویز درست در نقطه مقابل #مصطفوی و #ختلان است؛ برخلاف آنها با بدنه مدیریت و صنفی نفت رابطه خوبی برقرار کرده است ولو آنکه این قشر وی را قبول نداشته باشند و لبخندهایشان به «محسن» تصنعی و ساختگی باشد. او در عالی ترین جلسات وزارت نفت حضور دارد و بدنبال آنی است که شاید برایش «زود» باشد. دلاویز «صبر» دارد و همین صبر شاید عاقبتش را ختم به خیر کند و شاید هم رفتن زنگنه از وزارت نفت، او را برای همیشه از نفت جدا کند پس بیراه نیست میاندار ماندن #زنگنه در نفت باشد و دست تماشاگران را گرفته و برای عرض اندام آنها را به میانه جشن پیروزی روحانی بکشاند. قمار دو ساله وی برای نشستن بر صندلی معاونت وزیر با رفتن #زنگنه به «باخت» نزدیک میشود اما نباید از دو عامل مهم در پیشرفت احتمالی دلاویز بر حذر بود، قدرت لابی و غلامرضا تاجگردون.
✔️ او جوان است و پر آرزو؛ میخواهد یک شبه راه 20 ساله را سپری کند و بخوبی قواعد را هم میداند. میداند که باید حمایت رسانهای داشته باشد پس از در «رفاقت» با آنها وارد میشود و «پزش» را به وزیر نفت میدهد. او بازی رسانهای را خوب هضم کرده است، تمرینش در تاپیکو بود؛ زمانی که یک سایت صنعتی که «صدای» او بود حملات بیشماری را به شیری مدیرعامل اسبق تاپیکو میکرد و مدیریت پیر این مجموعه را عامل عقب ماندگی مجموعه میدانست.
✔️ دلاویز فرصتها را شکار میکند ولی شاید این مرتبه قافیه را واگذار کند مانند تراژدی حذف نامش از لیست امید برای حضور در انتخابات مجلس. محتمل است او هم در ذهن نفتیها تبدیل به خاطرهای شود که در صورت تکرار پدیدهای از جنس خودش، در بخش خاکستری ذهن نفتیها احیا شود؛ فعلا که همه چیز در گرو ماندن زنگنه در وزارت نفت است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/P4nGKX
@asrenaftcom
قمار دلاویز در نفت
✔️#وحید_حاجیپور/ او بازی را بخوبی درک کرده است؛ میداند برای رسیدن به جایگاهی بالاتر باید «رضایت» و «حمایت» را کسب کند، رضایت وزیر و حمایت بدنه، پس برای برطرف کردن مشکلات کارکنان صنعت نفت وارد گود شد و برای رسیدن به صندلی کریم سلحشور حکم مشاوره وزیر نفت در امور منابع انسانی را دریافت کرد. او آگاه است که بدنه کارکنان صنعت نفت از بی تفاوتی #سلحشور و #وزیر_نفت نسبت به خود گله مندند و در این فضاست که میتواند خود را بر سر زبانها بیاندازد. محسن دلاویز یکی از برادارن معروف دلاویز که با همه هستند، از زمین اصلاحات تا پشت دروازه مشایی و هر یک به سهم خود توانستند قدرت کسب کنند.
✔️ پیوند #تاجگردون – دلاویز برای آنها کارساز نبود چراکه بخشی از این پبوند باید خودش هم وارد گود میشد. دلاویز گرچه ئیر متوجه این مهم و معادلات شد اما کار خود را آغاز و برای ترمیم روابط تیره وزیر نفت با برخی منتقدان میانجی گری کرد و زنگنه را به مراسم ختم ابوی هدایت الله #خادمی برد و وزیر نفت را نیم ساعت در مسجد حضرت ولیعصر نشاند. او در مجلس رفت و آمد داشت و بازی لابی را کلید زده بود. هرجا که رابطهای میان نفت و مجلس وجود داشت «حاضری» میزد و بخشی از وظایف شجاع الدین بازرگانی را بر عهده گرفت، با پشتوانه غلامرضا تاجگردون. زمانی که وزیر نفت بخشی از امور معاونت پارلمانی را به خلیلی – معاون عملیات غیرصنعتی شرکت ملی نفت – واگذار کرد فضا برای بازی بیشتر دلاویز بازتر شد.
✔️ با وجود صدور حکم مدیریت نفت خزر برای دلاویز، اما او همچنان مشاور وزیر نفت باقی ماند و بیشتر وقت و انرژی خود را برای کاری گذاشت که از ابتدا بدنبال آن بود. هرچند دلاویز میگوید برای خدمت به کارکنان صنعت نفت پیگیر مشکلات کارکنان است ولی باور آن کمی سخت است. او از سازمان انرژی اتمی وارد نفت شد و نفت پاسارگاد و صندوقهای بازنشستگی نفت را کنار زده بود تا به معاونت در نفت برسد. او دقیقا زمینی را برای دویدن انتخاب کرده بود که مرحوم کردان نیز پیشتر در آن دویده بود. او میدانست و میداند برای جلب حمایت کارکنان برای خود را در ذهن بدنه تبدیل به یک قهرمان کند به همین دلیل است که تا به امروز دست از تلاش برنداشته است و البته برای تداوم جلب رضایت وزیر، گاه و بیگاه به مصاحبه مینشیند و زنگنه را منجی نفت مینامد و با استفاده از عباراتی خاص، به یگانه مدافع سرسخت زنگنه تبدیل شده است که گاهی اوقات از حالت مدافع خارج میشود!
✔️ #دلاویز درست در نقطه مقابل #مصطفوی و #ختلان است؛ برخلاف آنها با بدنه مدیریت و صنفی نفت رابطه خوبی برقرار کرده است ولو آنکه این قشر وی را قبول نداشته باشند و لبخندهایشان به «محسن» تصنعی و ساختگی باشد. او در عالی ترین جلسات وزارت نفت حضور دارد و بدنبال آنی است که شاید برایش «زود» باشد. دلاویز «صبر» دارد و همین صبر شاید عاقبتش را ختم به خیر کند و شاید هم رفتن زنگنه از وزارت نفت، او را برای همیشه از نفت جدا کند پس بیراه نیست میاندار ماندن #زنگنه در نفت باشد و دست تماشاگران را گرفته و برای عرض اندام آنها را به میانه جشن پیروزی روحانی بکشاند. قمار دو ساله وی برای نشستن بر صندلی معاونت وزیر با رفتن #زنگنه به «باخت» نزدیک میشود اما نباید از دو عامل مهم در پیشرفت احتمالی دلاویز بر حذر بود، قدرت لابی و غلامرضا تاجگردون.
✔️ او جوان است و پر آرزو؛ میخواهد یک شبه راه 20 ساله را سپری کند و بخوبی قواعد را هم میداند. میداند که باید حمایت رسانهای داشته باشد پس از در «رفاقت» با آنها وارد میشود و «پزش» را به وزیر نفت میدهد. او بازی رسانهای را خوب هضم کرده است، تمرینش در تاپیکو بود؛ زمانی که یک سایت صنعتی که «صدای» او بود حملات بیشماری را به شیری مدیرعامل اسبق تاپیکو میکرد و مدیریت پیر این مجموعه را عامل عقب ماندگی مجموعه میدانست.
✔️ دلاویز فرصتها را شکار میکند ولی شاید این مرتبه قافیه را واگذار کند مانند تراژدی حذف نامش از لیست امید برای حضور در انتخابات مجلس. محتمل است او هم در ذهن نفتیها تبدیل به خاطرهای شود که در صورت تکرار پدیدهای از جنس خودش، در بخش خاکستری ذهن نفتیها احیا شود؛ فعلا که همه چیز در گرو ماندن زنگنه در وزارت نفت است.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/P4nGKX
@asrenaftcom
میز نفت
موثق/ زنگنه با اعلام كناره گيري از وزارت نفت در دولت دوازدهم، علي كاردر را به روحاني پيشنهاد كرده است./ از موافقت يا عدم موافقت رئيس جمهور خبري در دست نيست. @asrenaftcom
🌐 چرا #کاردر/ تاکتیک قدیمی #ژنرال در خدمت چه هدفی است؟
✔️ #وحید_حاجیپور/ زنگنه برای نفت کاردر را پیشنهاد داده است ولی او با این پیشنهاد بازی کرده است و میخواهد همان راهی را انتخاب کند که سال 92 از آن عبور کرده بود. کسانی که به روند انتخاب وزیر نفت برای دولت یازدهم آگاه بودند بخوبی میدانند که مسعود سلطان پور، اکبر ترکان و محمد رضا نعمت زاده جزو گزینههای اصلی تیم ارزیابی وزرای پیشنهادی بودند و #زنگنه به هیچ عنوان برای نفت مطرح نبود ولی وقتی هر سه گزینه انصراف خود را برای حضور در نفت اعلام کردند زنگنه پیشنهاد شد که جزئیات روند این پیشنهاد بماند برای بعد.
✔️ زنگنه با یک دست مشغول پس زدن پیشنهاد شد و با دستی دیگر لابیها را در پیش گرفت. او تیرماه 92 فعالیت خود را آغاز کرد و در ابتدا به گفت و گو با ایسنا نشست و بگونهای سخن گفت که گویی میلی برای حضور در نفت ندارد ولی در همان روزها وی بشدت مشغول رایزنی و لابی بود. او به همراه نزدیکان خود به دفاتر کاری افراد پرنفوذ رفت و آمد کرد. از دفتر احمد #توکلی در لواسان گرفته تا محل گذر ایام #سلطان_پور در خیابان حافظ. او و نزدیکانش از سلطان پور کمک خواستند تا مخالفان و منتقدان اساسی او را متقاعد کند که از این گزینه حمایت کنند.
✔️ او میگفت تغییر کرده است و دیگر زنگنه دهه 70 و 80 نیست، آمده است تا دست به دست منتقدان همیشگی خود، نفت را احیا کند و به فکر اقامه نماز قضا نیست! او میگفت تغییر کرده است و دیگر زنگنه دهه 70 و 80 نیست، آمده است تا دست به دست منتقدان همیشگی خود، نفت را احیا کند و به فکر اقامه نماز قضا نیست!
✔️اتاقهای لابی برای وی تشکیل شد و از وزرای سابق گرفته تا بچههای جنوب برای سامان دادن به نفت و کمک به زنگنه دست به دست هم دادند چرا که معادلهشان این نتیجه را میداد که زنگنه تغییر کرده است. به هر مصیبت و با هر آرای شکنندهای که بود زنگنه از فیلتر مجلس عبور کرد ولی قولها فراموش شد. او در محلس مدام میگفت به هتل 5 ستاره نمیرود، در منصب وزارت اشباع شده است و ... تا نشان دهد به «اصرار» آمده است و «افطار» نفت برایش حلاوتی ندارد.
✔️او از سال گذشته در جلسات خصوصی میگفت علاقهای به حضور در کابینه بعد ندارد و قصد دارد برای تدریس به دانشگاه تهران برود ولی باورش برای کسانی که او را میشناختند بسیار سخت بود. زنگنه شیفته وزارت نفت بوده و هست و حتی در سن 65 سالگی نمیخواهد آن را «خاطره» کند پس به خوزستان رفت تا وفاداری خود را به حسن روحانی ثابت کند. چه با غرض و چه بی قصد قراردادهای جدید نفتی هم برای دولت دوازدهم آماده شد تا اینگونه القا شود که اگر زنگنه وزیر نباشد، انعقاد قراردادهای جدید نفتی هم روی «امضا» به خود نمیبیند.
✔️ این همان ابزاری است که در سال 80 بکار برده شد و وزیر نفت با تمسک به آن برای دور دوم دولت اصلاحات به وزارت رسید. حالا که همه شرایط برای حضور او آماده است و از همه مهمتر، بهانه ژنرال برای پاکسازی نفت از مدیران کارآمد به بهانه قبول نداشتن دولت به مذاق بسیاری از طرفداران دولت یازدهم شیرین آمده است، نمیتوان علاقه زنگنه را برای حضور مجدد در نفت کتمان کرد.
ژنرال بخوبی درک کرده است که وقتی خواستگار «نقاش» باشد منتش را زیبا میکشد و با این علم، فردی را پیشنهاد داده است که هیچ کس نمیتواند باورش کند تا دست آخر منت خودش را بکشند. پیشنهاد او به رئیس جمهور برای وزیر نفت آینده چند برداشت مهم دارد:
✔️ اول: او کسی را معرفی کرده است که به هیچ عنوان وزن سیاسی ندارد و چنین پیشنهادی قطعا با مخالفت رو به رو خواهد شد. ضمن آنکه کاردر در پرونده کرسنت یکی از متهمان اصلی است و از این نظر، پیشنهاد وی یک بازی برد – باخت برای او کاردر است.
✔️ دوم: وزیر نفت با این اقدام قصد دارد اینگونه القا کند که علاقهای به وزارت ندارد و اگر هم دوباره انتخاب شود به اجبار پذیرفته است وگرنه ترجیح او حضور در دانشگاه است.
✔️ سوم: آنکه این یک تاکتیک کهنه از سوی زنگنه است که برای نفتیها تجربه دردناکی است و برای خود او دلنشین. منوط کردن هر اقدام مثبت و گام بزرگ با ادامه وزارتش جزئی از این تاکتیک است که زنگنه بارها نشان داده است به خوبی از پسش بر آمده است.
خلاصه آنکه زنگنه بیشتر از هر گزینه دیگری برای حضور در وزارت نفت مشتاق است و دوست دارد در نفت بماند. حالا که مجوز پاکسازی نفت را از بالا گرفته است با پیشنهاد اخیرش و تاکتیک قدیمیاش میتواند اختیارات بیشتری دریافت کند تا تعداد رکعات نمازهای قضای خود را افزایش دهد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/EIeoZ1
@asrenaftcom
✔️ #وحید_حاجیپور/ زنگنه برای نفت کاردر را پیشنهاد داده است ولی او با این پیشنهاد بازی کرده است و میخواهد همان راهی را انتخاب کند که سال 92 از آن عبور کرده بود. کسانی که به روند انتخاب وزیر نفت برای دولت یازدهم آگاه بودند بخوبی میدانند که مسعود سلطان پور، اکبر ترکان و محمد رضا نعمت زاده جزو گزینههای اصلی تیم ارزیابی وزرای پیشنهادی بودند و #زنگنه به هیچ عنوان برای نفت مطرح نبود ولی وقتی هر سه گزینه انصراف خود را برای حضور در نفت اعلام کردند زنگنه پیشنهاد شد که جزئیات روند این پیشنهاد بماند برای بعد.
✔️ زنگنه با یک دست مشغول پس زدن پیشنهاد شد و با دستی دیگر لابیها را در پیش گرفت. او تیرماه 92 فعالیت خود را آغاز کرد و در ابتدا به گفت و گو با ایسنا نشست و بگونهای سخن گفت که گویی میلی برای حضور در نفت ندارد ولی در همان روزها وی بشدت مشغول رایزنی و لابی بود. او به همراه نزدیکان خود به دفاتر کاری افراد پرنفوذ رفت و آمد کرد. از دفتر احمد #توکلی در لواسان گرفته تا محل گذر ایام #سلطان_پور در خیابان حافظ. او و نزدیکانش از سلطان پور کمک خواستند تا مخالفان و منتقدان اساسی او را متقاعد کند که از این گزینه حمایت کنند.
✔️ او میگفت تغییر کرده است و دیگر زنگنه دهه 70 و 80 نیست، آمده است تا دست به دست منتقدان همیشگی خود، نفت را احیا کند و به فکر اقامه نماز قضا نیست! او میگفت تغییر کرده است و دیگر زنگنه دهه 70 و 80 نیست، آمده است تا دست به دست منتقدان همیشگی خود، نفت را احیا کند و به فکر اقامه نماز قضا نیست!
✔️اتاقهای لابی برای وی تشکیل شد و از وزرای سابق گرفته تا بچههای جنوب برای سامان دادن به نفت و کمک به زنگنه دست به دست هم دادند چرا که معادلهشان این نتیجه را میداد که زنگنه تغییر کرده است. به هر مصیبت و با هر آرای شکنندهای که بود زنگنه از فیلتر مجلس عبور کرد ولی قولها فراموش شد. او در محلس مدام میگفت به هتل 5 ستاره نمیرود، در منصب وزارت اشباع شده است و ... تا نشان دهد به «اصرار» آمده است و «افطار» نفت برایش حلاوتی ندارد.
✔️او از سال گذشته در جلسات خصوصی میگفت علاقهای به حضور در کابینه بعد ندارد و قصد دارد برای تدریس به دانشگاه تهران برود ولی باورش برای کسانی که او را میشناختند بسیار سخت بود. زنگنه شیفته وزارت نفت بوده و هست و حتی در سن 65 سالگی نمیخواهد آن را «خاطره» کند پس به خوزستان رفت تا وفاداری خود را به حسن روحانی ثابت کند. چه با غرض و چه بی قصد قراردادهای جدید نفتی هم برای دولت دوازدهم آماده شد تا اینگونه القا شود که اگر زنگنه وزیر نباشد، انعقاد قراردادهای جدید نفتی هم روی «امضا» به خود نمیبیند.
✔️ این همان ابزاری است که در سال 80 بکار برده شد و وزیر نفت با تمسک به آن برای دور دوم دولت اصلاحات به وزارت رسید. حالا که همه شرایط برای حضور او آماده است و از همه مهمتر، بهانه ژنرال برای پاکسازی نفت از مدیران کارآمد به بهانه قبول نداشتن دولت به مذاق بسیاری از طرفداران دولت یازدهم شیرین آمده است، نمیتوان علاقه زنگنه را برای حضور مجدد در نفت کتمان کرد.
ژنرال بخوبی درک کرده است که وقتی خواستگار «نقاش» باشد منتش را زیبا میکشد و با این علم، فردی را پیشنهاد داده است که هیچ کس نمیتواند باورش کند تا دست آخر منت خودش را بکشند. پیشنهاد او به رئیس جمهور برای وزیر نفت آینده چند برداشت مهم دارد:
✔️ اول: او کسی را معرفی کرده است که به هیچ عنوان وزن سیاسی ندارد و چنین پیشنهادی قطعا با مخالفت رو به رو خواهد شد. ضمن آنکه کاردر در پرونده کرسنت یکی از متهمان اصلی است و از این نظر، پیشنهاد وی یک بازی برد – باخت برای او کاردر است.
✔️ دوم: وزیر نفت با این اقدام قصد دارد اینگونه القا کند که علاقهای به وزارت ندارد و اگر هم دوباره انتخاب شود به اجبار پذیرفته است وگرنه ترجیح او حضور در دانشگاه است.
✔️ سوم: آنکه این یک تاکتیک کهنه از سوی زنگنه است که برای نفتیها تجربه دردناکی است و برای خود او دلنشین. منوط کردن هر اقدام مثبت و گام بزرگ با ادامه وزارتش جزئی از این تاکتیک است که زنگنه بارها نشان داده است به خوبی از پسش بر آمده است.
خلاصه آنکه زنگنه بیشتر از هر گزینه دیگری برای حضور در وزارت نفت مشتاق است و دوست دارد در نفت بماند. حالا که مجوز پاکسازی نفت را از بالا گرفته است با پیشنهاد اخیرش و تاکتیک قدیمیاش میتواند اختیارات بیشتری دریافت کند تا تعداد رکعات نمازهای قضای خود را افزایش دهد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/EIeoZ1
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - تاکتیک قدیمی ژنرال در خدمت چه هدفی است؟
وحید حاجیپور / وزیر نفت میماند یا میرود؟ پرسشی حیاتی برای بدنه نفت که عدهای ...
🌐 ابطال مجدد تئوری پیروی سیاست از انرژی
درس #امارات و #مصر به مدافعان #کرسنت
✔️ #وحید_حاجیپور/ ... برخی کارشناسان بر این باورند که با استفاده از ابزار #انرژی میتوان روی معادلات منطقهای تاثیرگذار بود بطوری که با وابسته کردن کشورهای همسایه به گاز ایران، تصمیمات منطقهای آنان را به چالش کشید و این وابستگی در نهایت منجر به حضور این کشورها در بازی سیاسی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران شود. از آن سو، کارشناسانی که به مسائل ژئوپلتیک اشراف بیشتری دارند با رد این استدلال، معتقدند اتمسفر سیاستهای کشورهای همسایه متاثر از قدرت سیاسی است تا قدرت انرژی و وابستگی به نفت و گاز کشورهای دیگر.
✔️ در ابتدا به امارات اشاره خواهیم کرد؛ آتش این کشور در قبال #قطر بسیار تندتر از عربستان بود و با حرارتی تیزتز، قطر را به حمایت از تروریسم متهم کرد و حتی بنادر خود را به روی کشتیهای قطر بست که عمدتا برای سوخت گیری به سواحل این کشور مراجعه میکردند. امارات به شکل خاصی به گاز قطر وابسته است، بنا بر اطلاعات موجود این شیخ نشین روزانه یک میلیارد و 800 میلیون فوت مکعب گاز قطر را از طریق خط لوله دلفین از دوحه دریافت می کند و قراردادهای هم برای خرید الانجی از این کشوردر دست اجرا دارد. وابستگی امارات به گاز قطر شاید در نگاه کارشناسان ایرانی که معقتدند اقتصاد بر سیاست ارجحیت دارد عاملی بود برای همراهی امارات با سیاستهای قطر اما همانطور که اشاره شد، امارات بدون توجه به این مهم، سیاستی را در پیش گرفت که جای تامل فراوان و بازنگری در کهنه دیدگاه وزارت نفت دارد. این در شرایطی است که ابوظبی درصدد توسعه خط لوله دلفین بوده تا ظرفیت واردات گازاز قطر را 30 درصد افزایش دهد.
✔️ در واقع اگر میتوان با وابسته کردن کشورهای منطقه به گاز یک کشور، چرا قطر موفق به انجام این مهم نشد و امارات تصمیم به قطع روابط دیپلماتیک خود با قطر گرفت درحالی که در نگاه نخست، چنین اقدامی بر خلاف مصالح امارات متحد عربی است و جایگزین دیگری برای گاز قطر برای امارات وجود ندارد. جالب است که هر دو طرف در خصوص ادامه روند تجارت گاز گفتهاند که این اقدام امارات تاثیری بر این روند نخواهد گذاشت و دوحه مانند گذشته به صادرات گاز مشغول خواهد بود. وزیر امور خارجه امارات هفته پیش رسما اعلام کرد که نباید این دو مقوله را به هم ارتباط داد. این یعنی گاز در دیدگاه هیچ یک از کشورها رویکرد سیاسی و ابزاری ندارد.
✔️ مصر هم در سال 2016 بیش از 60 درصد از ال ان جی مورد نیاز خود را از قطر دریافت کرده است ولی در تنش اخیر، همراه عربستان شده است و انرژی را از سیاستهای خود تفریق کرده است. اینکه دو کشور بزرگ عربی با وجود وابستگی به گاز قطر تصمیم به قطع روابط خود با این کشور میگیرند نشاندهنده خام بودن استدلال گروهی است که سیاست را دنباله رو اقتصاد و انرژی میدانند.
✔️ بدون تردید اختلاف قطر با کشورهای عربی بسیار کمتر از تنشهای ایران با این کشورهاست ولی شاهد آنیم که مصر و امارات با وجود وابستگی به گاز قطر، دوحه را طرد کردند و حتی شایعات مربوط به امکان قطع گاز از سوی قطر هم نتوانسته است آنها را به بازنگری در موضع خود رهنمون کند آن هم با گازی که ادعا میشود ارزان است. همانطور که پیشتر ادعای مدافعان IPC درباره نقش این قراردادها در خریدن حمایت سیاسی کشورهای قدرتمند باطل شد و ماجرای روسیه نشان داد که این نوع تفکر خام اندیشی است، مورد اخیر روی داده در خاورمیانه، درستی این تئوری را تقویت کرد که وقتی بحث قدرتها در منطقه در میان باشد، انرژی به کنار میرود ولو آنکه برای اجرای قراردادی به نام کرسنت، چنین توجیهاتی تراشیده شود.
✔️ در پایان البته باید تاکید داشت که برقراری روابط اقتصادی نقش مهمی در تحکیم روابط سیاسی دارد اما آنکه نوع روابط سیاسی میان دو کشور چگونه باشد از اهمیت بیشتری برخوردار است. به عنوان نمونه صادرات گاز ایران به عراق با صادرات گاز به امارات دارای تفاوتهای بنیادینی است که در یک مورد میتواند به تنومند تر شدن رابطه سیاسی بیانجامد و در موردی دیگر، موجب احیای روابط سیاسی شود. از سوی دیگر در یک قرارداد، همه چیز اقتصادی است و در صورت پایبند نبودن کشورها به مفاد قرارداد، مباحث حقوقی تعیین کننده است ولی در خصوص امتیازات سیاسی، هیچگونه مفادی ولو سطحی در قرارداد وجود ندارد لذا نمیتوان با اتکا به یک قرارداد اقتصادی، امتیاز سیاسی دریافت کرد. همانطور که هم قطر و هم امارات روی این موضوع اتفاق نظر دارند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/kpjERZ
@asrenaftcom
درس #امارات و #مصر به مدافعان #کرسنت
✔️ #وحید_حاجیپور/ ... برخی کارشناسان بر این باورند که با استفاده از ابزار #انرژی میتوان روی معادلات منطقهای تاثیرگذار بود بطوری که با وابسته کردن کشورهای همسایه به گاز ایران، تصمیمات منطقهای آنان را به چالش کشید و این وابستگی در نهایت منجر به حضور این کشورها در بازی سیاسی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران شود. از آن سو، کارشناسانی که به مسائل ژئوپلتیک اشراف بیشتری دارند با رد این استدلال، معتقدند اتمسفر سیاستهای کشورهای همسایه متاثر از قدرت سیاسی است تا قدرت انرژی و وابستگی به نفت و گاز کشورهای دیگر.
✔️ در ابتدا به امارات اشاره خواهیم کرد؛ آتش این کشور در قبال #قطر بسیار تندتر از عربستان بود و با حرارتی تیزتز، قطر را به حمایت از تروریسم متهم کرد و حتی بنادر خود را به روی کشتیهای قطر بست که عمدتا برای سوخت گیری به سواحل این کشور مراجعه میکردند. امارات به شکل خاصی به گاز قطر وابسته است، بنا بر اطلاعات موجود این شیخ نشین روزانه یک میلیارد و 800 میلیون فوت مکعب گاز قطر را از طریق خط لوله دلفین از دوحه دریافت می کند و قراردادهای هم برای خرید الانجی از این کشوردر دست اجرا دارد. وابستگی امارات به گاز قطر شاید در نگاه کارشناسان ایرانی که معقتدند اقتصاد بر سیاست ارجحیت دارد عاملی بود برای همراهی امارات با سیاستهای قطر اما همانطور که اشاره شد، امارات بدون توجه به این مهم، سیاستی را در پیش گرفت که جای تامل فراوان و بازنگری در کهنه دیدگاه وزارت نفت دارد. این در شرایطی است که ابوظبی درصدد توسعه خط لوله دلفین بوده تا ظرفیت واردات گازاز قطر را 30 درصد افزایش دهد.
✔️ در واقع اگر میتوان با وابسته کردن کشورهای منطقه به گاز یک کشور، چرا قطر موفق به انجام این مهم نشد و امارات تصمیم به قطع روابط دیپلماتیک خود با قطر گرفت درحالی که در نگاه نخست، چنین اقدامی بر خلاف مصالح امارات متحد عربی است و جایگزین دیگری برای گاز قطر برای امارات وجود ندارد. جالب است که هر دو طرف در خصوص ادامه روند تجارت گاز گفتهاند که این اقدام امارات تاثیری بر این روند نخواهد گذاشت و دوحه مانند گذشته به صادرات گاز مشغول خواهد بود. وزیر امور خارجه امارات هفته پیش رسما اعلام کرد که نباید این دو مقوله را به هم ارتباط داد. این یعنی گاز در دیدگاه هیچ یک از کشورها رویکرد سیاسی و ابزاری ندارد.
✔️ مصر هم در سال 2016 بیش از 60 درصد از ال ان جی مورد نیاز خود را از قطر دریافت کرده است ولی در تنش اخیر، همراه عربستان شده است و انرژی را از سیاستهای خود تفریق کرده است. اینکه دو کشور بزرگ عربی با وجود وابستگی به گاز قطر تصمیم به قطع روابط خود با این کشور میگیرند نشاندهنده خام بودن استدلال گروهی است که سیاست را دنباله رو اقتصاد و انرژی میدانند.
✔️ بدون تردید اختلاف قطر با کشورهای عربی بسیار کمتر از تنشهای ایران با این کشورهاست ولی شاهد آنیم که مصر و امارات با وجود وابستگی به گاز قطر، دوحه را طرد کردند و حتی شایعات مربوط به امکان قطع گاز از سوی قطر هم نتوانسته است آنها را به بازنگری در موضع خود رهنمون کند آن هم با گازی که ادعا میشود ارزان است. همانطور که پیشتر ادعای مدافعان IPC درباره نقش این قراردادها در خریدن حمایت سیاسی کشورهای قدرتمند باطل شد و ماجرای روسیه نشان داد که این نوع تفکر خام اندیشی است، مورد اخیر روی داده در خاورمیانه، درستی این تئوری را تقویت کرد که وقتی بحث قدرتها در منطقه در میان باشد، انرژی به کنار میرود ولو آنکه برای اجرای قراردادی به نام کرسنت، چنین توجیهاتی تراشیده شود.
✔️ در پایان البته باید تاکید داشت که برقراری روابط اقتصادی نقش مهمی در تحکیم روابط سیاسی دارد اما آنکه نوع روابط سیاسی میان دو کشور چگونه باشد از اهمیت بیشتری برخوردار است. به عنوان نمونه صادرات گاز ایران به عراق با صادرات گاز به امارات دارای تفاوتهای بنیادینی است که در یک مورد میتواند به تنومند تر شدن رابطه سیاسی بیانجامد و در موردی دیگر، موجب احیای روابط سیاسی شود. از سوی دیگر در یک قرارداد، همه چیز اقتصادی است و در صورت پایبند نبودن کشورها به مفاد قرارداد، مباحث حقوقی تعیین کننده است ولی در خصوص امتیازات سیاسی، هیچگونه مفادی ولو سطحی در قرارداد وجود ندارد لذا نمیتوان با اتکا به یک قرارداد اقتصادی، امتیاز سیاسی دریافت کرد. همانطور که هم قطر و هم امارات روی این موضوع اتفاق نظر دارند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/kpjERZ
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - درس امارات و مصر به مدافعان کرسنت
وحید حاجیپور/ هفته گذشته بود که 4 کشور عربی با ایجاد محدودیت در روابط سیاسی خود با قطر، جنجال ...
🌐 تاملی بر یک شانتاژ رسانهای
احتمال تکرار رسوایی «ویرایش شانزدهم»
✔️ #وحید_حاجیپور/ رسانههای همسو با وزارت نفت روز گذشته تیتر زدند که روند داوری و قرارداد گازی ایران و #ترکیه از سوی وزیر نفت به مقام معظم رهبری در قالب نامه نگاری، گزارش شده است و دفتر #رهبری در جریان حکم داوری هستند. هرچند که این گفته به نقل از رئیس کمیسیون انرژی نقل شده است ولی فریدون #حسنوند در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت اینگونه گفته است: «وزارت نفت در این پرونده مکاتباتی با مقام معظم رهبری و سران قوا از سنوات گذشته تا به امروز داشته و مقرر شده کمیته ای متشکل از کمیته حقوقی و قراردادها و کمیته نفت و گاز کمیسیون تشکیل شود و از مسئولان وزارت نفت و شرکت ملی گاز و نظرات دستگاه های نظارتی همانند دیوان محاسبات و سازمان بازرسی و همچنین نظرات کارشناسی مرکز پژوهش های مجلس اخذ شده و از منظر حقوقی، مالی و کارشناسی قرارداد مورد بررسی قرار گیرد.»
✔️ تلاش میشود برای سرپوش گذاشتن بر نقاط ضعف از رهبری خرج شود مانند همان اتفاقی که بر سر قراردادهای جدید نفتی رخ داد و وزارت نفت در یک اقدام بی نظیر و شگفت زده٬ پیش نویس قراردادی را به دفتر رهبری ارسال کرد که با واکنش مقام معظم رهبری مواجه شد. ماه مبارک رمضان سال گذشته بود که دانشجویان میهمان ضیافت افطار مقام معظم رهبری بودند. در این جلسه یکی از دانشجویان به انتقاد از قراردادهای جدید نفتی پرداخت و خواستار ورود رهبری به اصلاحات ضروروی شد. این در حالی بود که نسخهای از قراردادهای جدید نفتی به دفتر رهبری ارسال شده بود ولی آنی نبود که مدنظر وزارت نفت بود٬ به بیان ساده تر پیش نویسی در اختیار دفتر ایشان قرار گرفته بود که بسیار خام و ابتدایی بود.
✔️ با این وجود٬ رهبر انقلاب در واکنش به گفتههای این دانشجو٬ دست وزارت نفت را رو کردند و گفتند با «تحقیقات» صورت گرفته مشخص شد این ویرایش٬ ویرایش شانزدهم است.
✔️حال تصور کنید اگر هوشیاری رهبری و دفتر ایشان نبود چه بهره برداری سیاسی از این موضوع میشد و وزیر نفت و سایر مسئولان مدام میگفتند IPC مورد تایید مقام معظم رهبری است و همه چیز به اطلاع ایشان رسیده است. وزیر نفت هم برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی هم تاکید میکرد تا زمانی که دغدغههای رهبری برطرف نشود هیچ قراردادی منعقد نمیشود!
✔️ حالا که ماجرای ترکیه حساسیت زا شده است و 52 نماینده مجلس خواستار شفاف سازی آن شدهاند٬ روی این دروغ مانور داده میشود که وزارت نفت با رهبری هماهنگ و ایشان در جریان هستند. این فضاسازی هم شبیه همان روزهایی است که گفته میشد IPC به دفتر رهبری ارسال شده است و جای نگرانی نیست. اتفاقا وقتی چنین رویکردی از سوی وزارت نفت عنوان میشود باید واهمه داشت زیرا ماجرای قراردادهای نفتی ثابت کرد که چنین اقداماتی بیشتر نگران کننده است و ممکن است با ارسال اطلاعات اشتباه٬ ناقص و هدفدار٬ چیزی به دفتر رهبری منتقل شود که از پایه با واقعیت فاصله دارد.
✔️ امید است وزارت نفت برای پاسخ به انتقادات به عملکرد خود از دفتر رهبری هزینه نکرده و وزیر نفت هم یکبار برای همیشه شفاف سازی کند که دلیل ارسال #ویرایش_شانزدهم به دفتر رهبری چه بود؟ همچنین دلیل فشار برای استعفای منصور #معظمی معاون وی در امور برنامه ریزی چه بود؟ چرا وی مجبور استعفا شد؟
✔️ رهبری جایگاه مشخصی دارد و اگر قرار است گزارش عملکردی به ایشان و دفترشان ارائه شود باید شفاف٬ صحیح و بی غرض باشد که اگر اینگونه نباشد٬ نشان دادهایم که برخلاف ادعای پایبندی به ولایت فقیه٬ لطف سال 92 را به بدترین شکل جبران کردهایم!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/37q5j6
@asrenaftcom
احتمال تکرار رسوایی «ویرایش شانزدهم»
✔️ #وحید_حاجیپور/ رسانههای همسو با وزارت نفت روز گذشته تیتر زدند که روند داوری و قرارداد گازی ایران و #ترکیه از سوی وزیر نفت به مقام معظم رهبری در قالب نامه نگاری، گزارش شده است و دفتر #رهبری در جریان حکم داوری هستند. هرچند که این گفته به نقل از رئیس کمیسیون انرژی نقل شده است ولی فریدون #حسنوند در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت اینگونه گفته است: «وزارت نفت در این پرونده مکاتباتی با مقام معظم رهبری و سران قوا از سنوات گذشته تا به امروز داشته و مقرر شده کمیته ای متشکل از کمیته حقوقی و قراردادها و کمیته نفت و گاز کمیسیون تشکیل شود و از مسئولان وزارت نفت و شرکت ملی گاز و نظرات دستگاه های نظارتی همانند دیوان محاسبات و سازمان بازرسی و همچنین نظرات کارشناسی مرکز پژوهش های مجلس اخذ شده و از منظر حقوقی، مالی و کارشناسی قرارداد مورد بررسی قرار گیرد.»
✔️ تلاش میشود برای سرپوش گذاشتن بر نقاط ضعف از رهبری خرج شود مانند همان اتفاقی که بر سر قراردادهای جدید نفتی رخ داد و وزارت نفت در یک اقدام بی نظیر و شگفت زده٬ پیش نویس قراردادی را به دفتر رهبری ارسال کرد که با واکنش مقام معظم رهبری مواجه شد. ماه مبارک رمضان سال گذشته بود که دانشجویان میهمان ضیافت افطار مقام معظم رهبری بودند. در این جلسه یکی از دانشجویان به انتقاد از قراردادهای جدید نفتی پرداخت و خواستار ورود رهبری به اصلاحات ضروروی شد. این در حالی بود که نسخهای از قراردادهای جدید نفتی به دفتر رهبری ارسال شده بود ولی آنی نبود که مدنظر وزارت نفت بود٬ به بیان ساده تر پیش نویسی در اختیار دفتر ایشان قرار گرفته بود که بسیار خام و ابتدایی بود.
✔️ با این وجود٬ رهبر انقلاب در واکنش به گفتههای این دانشجو٬ دست وزارت نفت را رو کردند و گفتند با «تحقیقات» صورت گرفته مشخص شد این ویرایش٬ ویرایش شانزدهم است.
✔️حال تصور کنید اگر هوشیاری رهبری و دفتر ایشان نبود چه بهره برداری سیاسی از این موضوع میشد و وزیر نفت و سایر مسئولان مدام میگفتند IPC مورد تایید مقام معظم رهبری است و همه چیز به اطلاع ایشان رسیده است. وزیر نفت هم برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی هم تاکید میکرد تا زمانی که دغدغههای رهبری برطرف نشود هیچ قراردادی منعقد نمیشود!
✔️ حالا که ماجرای ترکیه حساسیت زا شده است و 52 نماینده مجلس خواستار شفاف سازی آن شدهاند٬ روی این دروغ مانور داده میشود که وزارت نفت با رهبری هماهنگ و ایشان در جریان هستند. این فضاسازی هم شبیه همان روزهایی است که گفته میشد IPC به دفتر رهبری ارسال شده است و جای نگرانی نیست. اتفاقا وقتی چنین رویکردی از سوی وزارت نفت عنوان میشود باید واهمه داشت زیرا ماجرای قراردادهای نفتی ثابت کرد که چنین اقداماتی بیشتر نگران کننده است و ممکن است با ارسال اطلاعات اشتباه٬ ناقص و هدفدار٬ چیزی به دفتر رهبری منتقل شود که از پایه با واقعیت فاصله دارد.
✔️ امید است وزارت نفت برای پاسخ به انتقادات به عملکرد خود از دفتر رهبری هزینه نکرده و وزیر نفت هم یکبار برای همیشه شفاف سازی کند که دلیل ارسال #ویرایش_شانزدهم به دفتر رهبری چه بود؟ همچنین دلیل فشار برای استعفای منصور #معظمی معاون وی در امور برنامه ریزی چه بود؟ چرا وی مجبور استعفا شد؟
✔️ رهبری جایگاه مشخصی دارد و اگر قرار است گزارش عملکردی به ایشان و دفترشان ارائه شود باید شفاف٬ صحیح و بی غرض باشد که اگر اینگونه نباشد٬ نشان دادهایم که برخلاف ادعای پایبندی به ولایت فقیه٬ لطف سال 92 را به بدترین شکل جبران کردهایم!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/37q5j6
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - احتمال تکرار رسوایی «ویرایش شانزدهم»
وحید حاجیپور/ رسانههای همسو با وزارت نفت روز گذشته تیتر زدند که روند داوری و قرارداد گازی ...
🌐 شکست وزارت نفت در 4 میلیونی شدن
درجای 4 ساله
✔️ #وحید_حاجیپور/ بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود، میزان تولید نفت ایران هم اکنون تنها 60 هزار بشکه با رقم 4 میلیون بشکه فاصله دارد که با توجه به افت تولید در چند #مخزن مهم و عدم تزریق بودجه شرکتهای تولیدی، انتظار میرود این روند به سمت کاهشی حرکت کند همانطور که این روند آغاز شده است. تقریبا همه ظرفیتهای بالقوه وبالفعل تولید نفت به کار گرفته شده است و دیگر ظرفیت مازادی وجود ندارد. حتی پروژهای در دست اجرایی هم به آن شکل وجود ندارد که بتوان به آن دلخوش کرد و این به معنای فریز تولید نفت ایران به میزان فعلی و حتی کمتر از آن است.
✔️ مجموع تولید غرب کارون امسال حدود 250 هزار بشکه در روز خواهد بود که سر جمع آنها با تولید سایر شرکتها در خوش بینانه ترین حالت در حوالی تولید فعلی کشور باقی خواهد ماند. این در حالی است که وزیر نفت در تاریخ 18 خرداد 93 در صحن علنی مجلس شورای اسلامی گفت: حتی در شرایط تحریم تا پایان سال 96 به تولید 5.7 میلیون بشکه نفت و میعانات گازی میرسیم.
✔️ تولید نفت ایران با وضعیت کنونی و همه ظرفیتهای خود به سختی میتواند به 4 میلیون بشکه در روز برسد در حالی که این رقم پیش از تحریمها حدود 4.2 میلیون بشکه بود و وزیر نفت قول داده بود میزان تولید را به تولید پیش از تحریم ها برساند اما نشد. به هر شکل ظرفیت زیر 4 میلیون بشکه بیانگر یک واقعیت تلخ است و آن اینکه طی 4 سال گذشته نه تنها تولیدی به میزان تولید کشور افزوده نشد، بلکه از حجم آن هم کاسته شد و همین مسیر موجب کاهش بیشتر تولید خواهد شد.
✔️ با وجود به مدار آمدن میادین آزادگان شمالی و جنوبی، #یادآوران، #یاران، #آذر و #لایه_نفتی که مجموع تولید آن بیشتر از 300 هزار بشکه در روز است ولی میزان تولید نفت ایران همچنان کمتر از 4 میلیون بشکه در روز است. با این وجود سوال اینجاست که وقتی برای کمتر از 100 هزار بشکه اما و اگرهای بسیاری وجود دارد، هیئت مدیره شرکت ملی نفت با چه پشتوانه کارشناسی مصوبه ای را ابلاغ کرده است که بر اساس آن، بیش از 300 هزار بشکه باید به ظرفیت تولید نفت در سال 96 اضافه شود؟ رساندن تولید نفت به 4 میلیون بشکه در روز به حدی سخت است که وزیر نفت آن را به یک سال دیگر موکول کرده است ولی هیئت مدیره شرکت ملی نفت که گویی ذهنیتی درباره تولید نفت و توسعه ندارد به یکباره افزایش 320 هزار بشکهای را در یک سال مصوب میکند.
✔️ وزارت نفت و در راس آن وزیر نفت در ماههای ابتدایی حضور خود در نفت چند برنامه را مطرح کرد. یک آنکه پس از برجام میزان تولید نفت را به پیش از تحریمها باز میگرداند، دوم آنکه میتواند در شرایط تحریم هم میزان تولید نفت را تا پایان سال 96 به 4.7 میلیون بشکه در روز -برساند . هیئت مدیره شرکت ملی نفت هم برنامه کرده است که میزان تولید نفت را تا پایان سال 96 به 4.3 میلیون بشکه در روز برساند.
✔️ حالا سال 96 مانده است و چند برنامه تولیدی با اهداف متفاوت. شاید با چنین برنامه ریزیهایی است که صنعت نفت کشور در وضعیت فعلی بسر میبرد و بدون تردید تا 4 سال آینده نیز تغییر آنچنانی در میزان تولید نفت کشور بوجود نخواهد آمد. وزیر نفت باید به این سوال پاسخ دهد که دلیل توقف میزان تولید نفت کشور و حتی کاهش آن با وجود ورود میدانهای تازه نفس چیست؟ بر چه اساس و چشم اندازی اعداد مختلفی برای تولید نفت مطرح میشود و از همه مهمتر آنکه پشتوانه فنی مصوبه هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران چیست؟ یا این مصوبه بر اساس رویاها به تایید اعضا رسیده است و یا مسائل فنی را نادیده گرفته است. اینجاست که میتوان به اهمیت انتصابات پی برد...!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/xHKpeX
@asrenaftcom
درجای 4 ساله
✔️ #وحید_حاجیپور/ بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود، میزان تولید نفت ایران هم اکنون تنها 60 هزار بشکه با رقم 4 میلیون بشکه فاصله دارد که با توجه به افت تولید در چند #مخزن مهم و عدم تزریق بودجه شرکتهای تولیدی، انتظار میرود این روند به سمت کاهشی حرکت کند همانطور که این روند آغاز شده است. تقریبا همه ظرفیتهای بالقوه وبالفعل تولید نفت به کار گرفته شده است و دیگر ظرفیت مازادی وجود ندارد. حتی پروژهای در دست اجرایی هم به آن شکل وجود ندارد که بتوان به آن دلخوش کرد و این به معنای فریز تولید نفت ایران به میزان فعلی و حتی کمتر از آن است.
✔️ مجموع تولید غرب کارون امسال حدود 250 هزار بشکه در روز خواهد بود که سر جمع آنها با تولید سایر شرکتها در خوش بینانه ترین حالت در حوالی تولید فعلی کشور باقی خواهد ماند. این در حالی است که وزیر نفت در تاریخ 18 خرداد 93 در صحن علنی مجلس شورای اسلامی گفت: حتی در شرایط تحریم تا پایان سال 96 به تولید 5.7 میلیون بشکه نفت و میعانات گازی میرسیم.
✔️ تولید نفت ایران با وضعیت کنونی و همه ظرفیتهای خود به سختی میتواند به 4 میلیون بشکه در روز برسد در حالی که این رقم پیش از تحریمها حدود 4.2 میلیون بشکه بود و وزیر نفت قول داده بود میزان تولید را به تولید پیش از تحریم ها برساند اما نشد. به هر شکل ظرفیت زیر 4 میلیون بشکه بیانگر یک واقعیت تلخ است و آن اینکه طی 4 سال گذشته نه تنها تولیدی به میزان تولید کشور افزوده نشد، بلکه از حجم آن هم کاسته شد و همین مسیر موجب کاهش بیشتر تولید خواهد شد.
✔️ با وجود به مدار آمدن میادین آزادگان شمالی و جنوبی، #یادآوران، #یاران، #آذر و #لایه_نفتی که مجموع تولید آن بیشتر از 300 هزار بشکه در روز است ولی میزان تولید نفت ایران همچنان کمتر از 4 میلیون بشکه در روز است. با این وجود سوال اینجاست که وقتی برای کمتر از 100 هزار بشکه اما و اگرهای بسیاری وجود دارد، هیئت مدیره شرکت ملی نفت با چه پشتوانه کارشناسی مصوبه ای را ابلاغ کرده است که بر اساس آن، بیش از 300 هزار بشکه باید به ظرفیت تولید نفت در سال 96 اضافه شود؟ رساندن تولید نفت به 4 میلیون بشکه در روز به حدی سخت است که وزیر نفت آن را به یک سال دیگر موکول کرده است ولی هیئت مدیره شرکت ملی نفت که گویی ذهنیتی درباره تولید نفت و توسعه ندارد به یکباره افزایش 320 هزار بشکهای را در یک سال مصوب میکند.
✔️ وزارت نفت و در راس آن وزیر نفت در ماههای ابتدایی حضور خود در نفت چند برنامه را مطرح کرد. یک آنکه پس از برجام میزان تولید نفت را به پیش از تحریمها باز میگرداند، دوم آنکه میتواند در شرایط تحریم هم میزان تولید نفت را تا پایان سال 96 به 4.7 میلیون بشکه در روز -برساند . هیئت مدیره شرکت ملی نفت هم برنامه کرده است که میزان تولید نفت را تا پایان سال 96 به 4.3 میلیون بشکه در روز برساند.
✔️ حالا سال 96 مانده است و چند برنامه تولیدی با اهداف متفاوت. شاید با چنین برنامه ریزیهایی است که صنعت نفت کشور در وضعیت فعلی بسر میبرد و بدون تردید تا 4 سال آینده نیز تغییر آنچنانی در میزان تولید نفت کشور بوجود نخواهد آمد. وزیر نفت باید به این سوال پاسخ دهد که دلیل توقف میزان تولید نفت کشور و حتی کاهش آن با وجود ورود میدانهای تازه نفس چیست؟ بر چه اساس و چشم اندازی اعداد مختلفی برای تولید نفت مطرح میشود و از همه مهمتر آنکه پشتوانه فنی مصوبه هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران چیست؟ یا این مصوبه بر اساس رویاها به تایید اعضا رسیده است و یا مسائل فنی را نادیده گرفته است. اینجاست که میتوان به اهمیت انتصابات پی برد...!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/xHKpeX
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - درجای 4 ساله
وزارت نفت و در راس آن وزیر نفت در ماههای ابتدایی حضور خود در نفت چند برنامه را مطرح کرد. یک آنکه پس از برجام میزان تولید نفت را به پیش از تحریمها باز میگرداند، دوم آنکه میتواند در شرایط تحریم هم میزان تولید نفت را تا پایان سال 96 به 4 میلیون بشکه در روز…
🌐 وزیر نفت به چه چیزی افتخار میکند؟
زنگ مبصران
✅ #وحید_حاجیپور/....وزیر نفت در جشن امضای قرارداد با توتال از این جوانان تشکر کرد و گفت با اعتماد به آنها، قرارداد با توتال به نتیجه رسید. نکته مهم سخنان وزیر نفت، مدیرعامل شرکت ملی نفت و معاون توسعه شرکت ملی نفت تاکید روی سن مدیران جوان بود که یا زیر 30 سال بودند و یا کمی بالای 30 سال. همه به این موضوع افتخار کردند و سعی کردند از نخ نامرئی آن، برای رویه حاکم بر نفت، پوششی بزرگ و رنگین ببافند که توانسته کاری بزرگ و نشدنی را به فرجام برساند و به پشتوانه آن، قله منافع ملی را فتح کنند ولی آیا چنین تصوری صحیح است؟ شاید در نکاه نخست اعتماد به جوانان لازمه توسعه و شتاب دهی به نفت باشد اما تلخ ترین بخش ماجرا آنجاست که مشکل موجود در صنعت نفت، توجه به جوانان نیست بلکه ریشه دواندن تفکری است که مدیرانی «بله قربان گو» را میطلبد و با افکاری «پیر» در صدد پیشبرد اهدافی است که تیغی دو لبه است.
✅ ژنرال معتقد است جوانانش کاری کردند کارستان؛ حماسهای رقم زدند که باید در وصفش غزلها سرود و با «دیوانی» پرشور از ملی گرایی، آن را به عرض رئیس جمهور و رسانهها رساند که الحق و الانصاف، موفق نیز بود هرچند برای کسانی که نمیدانند در نفت چه خبر است. آنهایی که میدانند چه اتفاقات و رایزنیهایی در این قرارداد رخ داده است، با یک لبخند از کنار چنین پدیدهای عبور میکنند ولو آنکه شاهد بزرگ نماییها باشند که ممکن است به ضرر کشور تمام شود.
✅ شاید فقط در ایران شاهد چنین رخدادی باشیم که تعدادی از دانشجویان یک وزیر، بدون سابقه روشن و مشخصی در صنعت نفت مقابل کارشناسان شرکتی مینشینند که یکی از زبده ترین تیمهای حقوقی و قراردادی جهان نفت را در اختیار دارد. در مقابل توتال چه کسانی قرار گرفتهاند؟ مدیر حقوقی شرکت ملی نفت یعنی پورکبیریان سابقه کاری 8 ساله دارد آن هم در شرکت نیکو که هیچ سنخیتی با جایگاه خود ندارد.
✅ جوانانی که وزیر نفت از آنها قهرمان ساخته است، نه مدیران باتجربه بلکه افرادی هستند که مذاکرات را در راستای هدف غایی راس سازمان خود به پیش بردند؛ البته چاره دیگری نیز وجود نداشت زیرا احاطهای به کار خود نداشته و ندارند و اگر هم بر خلاف نظر شیخ خود، ابراز نظر میکردند جایگاهی را از دست میدادند که باید برای به دست آوردنش دو دههای را کارمند میماندند.
✅ ماجرای جوانان و نمایش تاثیرگذاری که برای رئیس جمهور تدارک دیده شد، فرصتی بی نظیر برای وزیر نفت بود تا هم روحانی را با جوان گرایی «مصلحتی» در نفت آشنا سازد و هم با مانور روی مقولهای که در ظاهر جذاب و در باطن خطرناک است، برنامه خود را تکمیل سازد. جوان گرایی در نفت هیچگاه با بی ضابطه عمل کردن مصادف نبوده و اگر بوده، در اکثر اوقات به شکست انجامیده است ولی مشکل آنجاست که «رابطه» ها بر «ضابطه» ها ارجحیت دارند بویژه آنکه اگر دانشجویان و مبصران کلاسهای درسی، در چشم بزرگان به بزرگی دیده شوند!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/bKtBrL
@asrenaftcom
زنگ مبصران
✅ #وحید_حاجیپور/....وزیر نفت در جشن امضای قرارداد با توتال از این جوانان تشکر کرد و گفت با اعتماد به آنها، قرارداد با توتال به نتیجه رسید. نکته مهم سخنان وزیر نفت، مدیرعامل شرکت ملی نفت و معاون توسعه شرکت ملی نفت تاکید روی سن مدیران جوان بود که یا زیر 30 سال بودند و یا کمی بالای 30 سال. همه به این موضوع افتخار کردند و سعی کردند از نخ نامرئی آن، برای رویه حاکم بر نفت، پوششی بزرگ و رنگین ببافند که توانسته کاری بزرگ و نشدنی را به فرجام برساند و به پشتوانه آن، قله منافع ملی را فتح کنند ولی آیا چنین تصوری صحیح است؟ شاید در نکاه نخست اعتماد به جوانان لازمه توسعه و شتاب دهی به نفت باشد اما تلخ ترین بخش ماجرا آنجاست که مشکل موجود در صنعت نفت، توجه به جوانان نیست بلکه ریشه دواندن تفکری است که مدیرانی «بله قربان گو» را میطلبد و با افکاری «پیر» در صدد پیشبرد اهدافی است که تیغی دو لبه است.
✅ ژنرال معتقد است جوانانش کاری کردند کارستان؛ حماسهای رقم زدند که باید در وصفش غزلها سرود و با «دیوانی» پرشور از ملی گرایی، آن را به عرض رئیس جمهور و رسانهها رساند که الحق و الانصاف، موفق نیز بود هرچند برای کسانی که نمیدانند در نفت چه خبر است. آنهایی که میدانند چه اتفاقات و رایزنیهایی در این قرارداد رخ داده است، با یک لبخند از کنار چنین پدیدهای عبور میکنند ولو آنکه شاهد بزرگ نماییها باشند که ممکن است به ضرر کشور تمام شود.
✅ شاید فقط در ایران شاهد چنین رخدادی باشیم که تعدادی از دانشجویان یک وزیر، بدون سابقه روشن و مشخصی در صنعت نفت مقابل کارشناسان شرکتی مینشینند که یکی از زبده ترین تیمهای حقوقی و قراردادی جهان نفت را در اختیار دارد. در مقابل توتال چه کسانی قرار گرفتهاند؟ مدیر حقوقی شرکت ملی نفت یعنی پورکبیریان سابقه کاری 8 ساله دارد آن هم در شرکت نیکو که هیچ سنخیتی با جایگاه خود ندارد.
✅ جوانانی که وزیر نفت از آنها قهرمان ساخته است، نه مدیران باتجربه بلکه افرادی هستند که مذاکرات را در راستای هدف غایی راس سازمان خود به پیش بردند؛ البته چاره دیگری نیز وجود نداشت زیرا احاطهای به کار خود نداشته و ندارند و اگر هم بر خلاف نظر شیخ خود، ابراز نظر میکردند جایگاهی را از دست میدادند که باید برای به دست آوردنش دو دههای را کارمند میماندند.
✅ ماجرای جوانان و نمایش تاثیرگذاری که برای رئیس جمهور تدارک دیده شد، فرصتی بی نظیر برای وزیر نفت بود تا هم روحانی را با جوان گرایی «مصلحتی» در نفت آشنا سازد و هم با مانور روی مقولهای که در ظاهر جذاب و در باطن خطرناک است، برنامه خود را تکمیل سازد. جوان گرایی در نفت هیچگاه با بی ضابطه عمل کردن مصادف نبوده و اگر بوده، در اکثر اوقات به شکست انجامیده است ولی مشکل آنجاست که «رابطه» ها بر «ضابطه» ها ارجحیت دارند بویژه آنکه اگر دانشجویان و مبصران کلاسهای درسی، در چشم بزرگان به بزرگی دیده شوند!
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/bKtBrL
@asrenaftcom
🌐 چرا مدافعان توتال سیاسی کاری میکنند؟
سانسور نیمی از واقعیت ایرانیها و #توتال
☑️ #وحید_حاجیپور/ فضای احساسی و هیجانی پیرامون قرارداد فاز 11 پارس جنوبی همچنان به قوت خود باقی است. عدهای این قرارداد را خیانت مینامند و گروهی دیگر آن را مقدس میشمارند. هر دو گروه نیز استدلال خاص خود را دارند که اغلب از دایره انصاف خارج است. جنگ استدلالها ادامه دارد و برای اثبات حقانیت، روی مواردی دست گذاشته میشود که یا نشانی است از عدم اطلاع دقیق و یا گزینشی عمل کردن در بیان واقعیتها.
☑️به عنوان نمونه موافقان قرارداد فاز 11 برای به اوج رساندن توتال پای چهرههای سیاسی را میان میکشند و این چهرهها بدون احاطه به موضوعات تخصصی و فنی در این حوزه، سخنانی را بر زبان جاری میسازند که آدمی متحیر میماند هرچند که این اظهارات«خطی» است که از وزارت نفت دریافت میکنند. از عبدالله رمضان زاده و عباس عبدی گرفته تا صادق زیباکلام و مصطفی تاجزاده که پای ثابت گعدههای جریان رسانهای – اجارهای هستند، همگی بسرعت وارد گود شده و سخنانی را تکرار میکنند که نه سنخیتی با سابقه آنها دارد و نه درکی درست از آن دارند.
☑️ در عملیات رسانهای که قرارداد با توتال را دستاوردی «غیرقابل قیمت گذاری» میداند، «هبوط» شده است شرکتهای ایرانی پروژههای پارس جنوبی را دو برابر زمان و هزینه اجرا میکنند و با ورود شرکتهای خارجی به صنعت نفت ایران، مصائب عظیم اینچنینی بار سفر خواهند بست؛ و یا میگویند توتال فاز 2 و 3 را با یک میلیارد دلار به پایان رساند و شرکتهای ایرانی پروژههای پارس جنوبی را با 3 میلیارد دلار.
☑️ مصاحبه اخیر مشکین فام به خوبی نشان میدهد که افزایش قیمت پروژه – حداقل دو برابر- در سالهای میانی دهه 80 کاملا طبیعی بوده و اینطور نیست که قیمت پروژه ثابت باشد اما شیفتگان قرارداد توتال دوست ندارند این موضوع را قبول کنند و با سیاسی کاری هدفی را دنبال میکنند که طریقش هر چیزی میتواند باشد جز نگاه کارشناسی. نمیخواهند بگویند هزینه پروژه با اجاره 180 هزار دلاری دکل حفاری با اجاره روزانه دکل به قیمت 40 هزار دلار تفاوت دارد؛ نمیخواهند به این موضوع اشاره کنند که طی یک دهه مذکور قیمت جهانی فولاد 4 برابر شده است و افزایش قیمت پروژه به معنای بی کفایتی شرکتهای ایرانی نیست.
☑️ به هر صورت، اگر دو برابر شدن زمان و هزینه اجرای پروژه برای این چهرهها اهمیت دارد آیا میتوانند درباره فاز دوم دارخوین و عملکرد شرکت #انی نیز فضای رسانهای را گوهر باران کنند؟ بدون تردید در گعدههایشان به این موضوع اشاره نشده است ولی برای تنویر افکار آنها و البته مخاطبان باید گفت که این پروژه توسط شرکت ایتالیایی انی اجرا شد ولی بجای 5 سال زمان قید شده در قرارداد، 10 سال به طول انجامید و بیش از 1.2 میلیارد دلارهزینه تراشید در حالی که سقف قرارداد آن کمتر از 600 میلیون دلار بود و چند سالی است که ادعای یک میلیارد دلاری خود را مطرح میکنند. یعنی 2.2 میلیارد دلار برای یک پروژه 600 میلیون دلاری!
☑️ اگر تاخیرها و چند برابر شدن قیمت پروژهها مخصوص ایرانیهاست و شرکتهای خارجی از آن مبرا هستند بهتر است کمی درباره میدان کاشاگان قزاقستان نیز تحقیق کرده و ببیند که شرکتهای بزرگ نفتی جهان – توتال، شل، سی انپی سی، اگزون موبیل، کونوکو فیلیپس و ....- چگونه میتوانند بهره برداری از یک پروژه را 13 سال به تاخیر بیاندازند.
☑️ حضور شرکتهای خارجی در صنعت نفت ایران اقدام مثبت و ارزشمندی است ولی ذوب در شرکتهای خارجی و تسلیم بی چون و چرا شدن در برابر آنها، یحتمل هدف غایی را فدای چیزی خواهد کرد که بسیاری باید برای آن حساب پس دهند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/rArRJB
@asrenaftcom
سانسور نیمی از واقعیت ایرانیها و #توتال
☑️ #وحید_حاجیپور/ فضای احساسی و هیجانی پیرامون قرارداد فاز 11 پارس جنوبی همچنان به قوت خود باقی است. عدهای این قرارداد را خیانت مینامند و گروهی دیگر آن را مقدس میشمارند. هر دو گروه نیز استدلال خاص خود را دارند که اغلب از دایره انصاف خارج است. جنگ استدلالها ادامه دارد و برای اثبات حقانیت، روی مواردی دست گذاشته میشود که یا نشانی است از عدم اطلاع دقیق و یا گزینشی عمل کردن در بیان واقعیتها.
☑️به عنوان نمونه موافقان قرارداد فاز 11 برای به اوج رساندن توتال پای چهرههای سیاسی را میان میکشند و این چهرهها بدون احاطه به موضوعات تخصصی و فنی در این حوزه، سخنانی را بر زبان جاری میسازند که آدمی متحیر میماند هرچند که این اظهارات«خطی» است که از وزارت نفت دریافت میکنند. از عبدالله رمضان زاده و عباس عبدی گرفته تا صادق زیباکلام و مصطفی تاجزاده که پای ثابت گعدههای جریان رسانهای – اجارهای هستند، همگی بسرعت وارد گود شده و سخنانی را تکرار میکنند که نه سنخیتی با سابقه آنها دارد و نه درکی درست از آن دارند.
☑️ در عملیات رسانهای که قرارداد با توتال را دستاوردی «غیرقابل قیمت گذاری» میداند، «هبوط» شده است شرکتهای ایرانی پروژههای پارس جنوبی را دو برابر زمان و هزینه اجرا میکنند و با ورود شرکتهای خارجی به صنعت نفت ایران، مصائب عظیم اینچنینی بار سفر خواهند بست؛ و یا میگویند توتال فاز 2 و 3 را با یک میلیارد دلار به پایان رساند و شرکتهای ایرانی پروژههای پارس جنوبی را با 3 میلیارد دلار.
☑️ مصاحبه اخیر مشکین فام به خوبی نشان میدهد که افزایش قیمت پروژه – حداقل دو برابر- در سالهای میانی دهه 80 کاملا طبیعی بوده و اینطور نیست که قیمت پروژه ثابت باشد اما شیفتگان قرارداد توتال دوست ندارند این موضوع را قبول کنند و با سیاسی کاری هدفی را دنبال میکنند که طریقش هر چیزی میتواند باشد جز نگاه کارشناسی. نمیخواهند بگویند هزینه پروژه با اجاره 180 هزار دلاری دکل حفاری با اجاره روزانه دکل به قیمت 40 هزار دلار تفاوت دارد؛ نمیخواهند به این موضوع اشاره کنند که طی یک دهه مذکور قیمت جهانی فولاد 4 برابر شده است و افزایش قیمت پروژه به معنای بی کفایتی شرکتهای ایرانی نیست.
☑️ به هر صورت، اگر دو برابر شدن زمان و هزینه اجرای پروژه برای این چهرهها اهمیت دارد آیا میتوانند درباره فاز دوم دارخوین و عملکرد شرکت #انی نیز فضای رسانهای را گوهر باران کنند؟ بدون تردید در گعدههایشان به این موضوع اشاره نشده است ولی برای تنویر افکار آنها و البته مخاطبان باید گفت که این پروژه توسط شرکت ایتالیایی انی اجرا شد ولی بجای 5 سال زمان قید شده در قرارداد، 10 سال به طول انجامید و بیش از 1.2 میلیارد دلارهزینه تراشید در حالی که سقف قرارداد آن کمتر از 600 میلیون دلار بود و چند سالی است که ادعای یک میلیارد دلاری خود را مطرح میکنند. یعنی 2.2 میلیارد دلار برای یک پروژه 600 میلیون دلاری!
☑️ اگر تاخیرها و چند برابر شدن قیمت پروژهها مخصوص ایرانیهاست و شرکتهای خارجی از آن مبرا هستند بهتر است کمی درباره میدان کاشاگان قزاقستان نیز تحقیق کرده و ببیند که شرکتهای بزرگ نفتی جهان – توتال، شل، سی انپی سی، اگزون موبیل، کونوکو فیلیپس و ....- چگونه میتوانند بهره برداری از یک پروژه را 13 سال به تاخیر بیاندازند.
☑️ حضور شرکتهای خارجی در صنعت نفت ایران اقدام مثبت و ارزشمندی است ولی ذوب در شرکتهای خارجی و تسلیم بی چون و چرا شدن در برابر آنها، یحتمل هدف غایی را فدای چیزی خواهد کرد که بسیاری باید برای آن حساب پس دهند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/rArRJB
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی ميز نفت
ميز نفت - سانسور نیمی از واقعیت ایرانیها و توتال
وحید حاجیپور/ فضای احساسی و هیجانی پیرامون قرارداد فاز 11 پارس جنوبی همچنان به قوت خود باقی است....
🌐 دوگانگی رفتاری درباره شرکتهای ایرانی
تحقیر ایرانیها پیش روی یک منیت
☑️ #وحید_حاجیپور/ ... بیژن نامدار #زنگنه طی 4 سال گذشته یا با شدت به شرکتهای ایرانی انتقاد وارد و یا آنها را مدح کرده است که هر یک از این دو رویکرد٬ در شرایط خاص و موقعیت پیش آمده به ظهور رسیده است. مثلا وقتی #پروژههای پارس جنوبی به افتتاح میرسند طوماری از تعریف و تمجید از شرکت های ایرانی به راه میافتد و زمانی که جذب سرمایه گذاری خارجی و امضای قراردادها اولویت نخست قرار میگیرد آمارهایی رو میشوند که میخواهد عقب ماندگی شرکتهای ایرانی را به رخ بکشاند.
☑️ بزرگترین سیاسی کاری در چنین مقایسهای آنجا جالب میشود که جریان رسانهای وابسته به وزارت نفت که شبکههای مجازی بیگانه را هم پشتیبان خود میبیند٬ اجرای یک پروژه در شرایط «سفید» و نفت 20 دلاری را با اجرای یک پروژه در روزهای سخت تحریم و نفت 120 دلاری مقایسه میکنند اما به هر حال وقتی قرار است با هر ابزاری توان داخل برای هموار کردن راه برای شرکتهای خارجی ذبح شود٬ باید شاهد موارد بیشتری از این مقایسههای غلط بود.
☑️ وزیرنفت هفته گذشته وقتی به مجلس رفت تا درباره قرارداد توتال با نمایندگان صحبت کند به عملکرد ایرانیها در پارس جنوبی پرداخت و با اعداد و ارقامی که بیان کرد نتیجه گرفت شرکتهای ایرانی ضعیف هستند و باید از ظرفیت شرکتهای خارجی استفاده کرد. او روی فاز 12 دست گذاشت و اعلام کرد که این پروژه 12 میلیارد دلار تمام شده و 4 سال تاخیر در بهره برداری داشته است.
☑️ فاز 12 توسط شرکت #پتروپارس اجرا شده است که مدیرعاملش در بخشی از اجرای این پروژه غلامرضا #منوچهری بوده است٬ مجری آن در این شرکت حمید #اکبری و سرپرست این پروژه در شرکت کارفرما رسول #فلاح_نژاد بوده است. این فاز یکی از پرحاشیهترین پروژههای تاریخ نفت کشور است که از قضا منوچهری با ترفیع جایگاه٬ تمامی امور توسعه و قراردادی شرکت ملی نفت را با نظر وزیر نفت بر عهده گرفته است. همچنین اکبری مجری پروژه فاز 12 هم ارتقا یافت و به مدیرعاملی شرکت پتروپارس منصوب شد و فلاح نژاد هم بسرعت به مقامهای بالاتر رسید و همزمان مسئولیت فاز 11 پارس جنوبی نیز به آن واگذار شد.
☑️ این بدان معناست تمام افرادی که باید درباره افزایش دو برابری زمان و هزینه فاز 12 پارس جنوبی پاسخگو باشند با نگاه ویژه وزیر نفت نه تنها بازخواست نشدند بلکه ارتقا نیز یافتند تا مشخص نشود اگر وزیر نفت به اتفاقات فاز12 انتقاد دارد چرا چهرههای اصلی و مقصر در این پروژه را به سمتهای بزرگتر و حساس تر ارتقا داده است؟ شاید اینجا یکی از همان نقاطی است که میشود به دوگانگی رفتاری در برخورد با مسائل پی برد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/D1gRxd
@asrenaftcom
تحقیر ایرانیها پیش روی یک منیت
☑️ #وحید_حاجیپور/ ... بیژن نامدار #زنگنه طی 4 سال گذشته یا با شدت به شرکتهای ایرانی انتقاد وارد و یا آنها را مدح کرده است که هر یک از این دو رویکرد٬ در شرایط خاص و موقعیت پیش آمده به ظهور رسیده است. مثلا وقتی #پروژههای پارس جنوبی به افتتاح میرسند طوماری از تعریف و تمجید از شرکت های ایرانی به راه میافتد و زمانی که جذب سرمایه گذاری خارجی و امضای قراردادها اولویت نخست قرار میگیرد آمارهایی رو میشوند که میخواهد عقب ماندگی شرکتهای ایرانی را به رخ بکشاند.
☑️ بزرگترین سیاسی کاری در چنین مقایسهای آنجا جالب میشود که جریان رسانهای وابسته به وزارت نفت که شبکههای مجازی بیگانه را هم پشتیبان خود میبیند٬ اجرای یک پروژه در شرایط «سفید» و نفت 20 دلاری را با اجرای یک پروژه در روزهای سخت تحریم و نفت 120 دلاری مقایسه میکنند اما به هر حال وقتی قرار است با هر ابزاری توان داخل برای هموار کردن راه برای شرکتهای خارجی ذبح شود٬ باید شاهد موارد بیشتری از این مقایسههای غلط بود.
☑️ وزیرنفت هفته گذشته وقتی به مجلس رفت تا درباره قرارداد توتال با نمایندگان صحبت کند به عملکرد ایرانیها در پارس جنوبی پرداخت و با اعداد و ارقامی که بیان کرد نتیجه گرفت شرکتهای ایرانی ضعیف هستند و باید از ظرفیت شرکتهای خارجی استفاده کرد. او روی فاز 12 دست گذاشت و اعلام کرد که این پروژه 12 میلیارد دلار تمام شده و 4 سال تاخیر در بهره برداری داشته است.
☑️ فاز 12 توسط شرکت #پتروپارس اجرا شده است که مدیرعاملش در بخشی از اجرای این پروژه غلامرضا #منوچهری بوده است٬ مجری آن در این شرکت حمید #اکبری و سرپرست این پروژه در شرکت کارفرما رسول #فلاح_نژاد بوده است. این فاز یکی از پرحاشیهترین پروژههای تاریخ نفت کشور است که از قضا منوچهری با ترفیع جایگاه٬ تمامی امور توسعه و قراردادی شرکت ملی نفت را با نظر وزیر نفت بر عهده گرفته است. همچنین اکبری مجری پروژه فاز 12 هم ارتقا یافت و به مدیرعاملی شرکت پتروپارس منصوب شد و فلاح نژاد هم بسرعت به مقامهای بالاتر رسید و همزمان مسئولیت فاز 11 پارس جنوبی نیز به آن واگذار شد.
☑️ این بدان معناست تمام افرادی که باید درباره افزایش دو برابری زمان و هزینه فاز 12 پارس جنوبی پاسخگو باشند با نگاه ویژه وزیر نفت نه تنها بازخواست نشدند بلکه ارتقا نیز یافتند تا مشخص نشود اگر وزیر نفت به اتفاقات فاز12 انتقاد دارد چرا چهرههای اصلی و مقصر در این پروژه را به سمتهای بزرگتر و حساس تر ارتقا داده است؟ شاید اینجا یکی از همان نقاطی است که میشود به دوگانگی رفتاری در برخورد با مسائل پی برد.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/D1gRxd
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی ميز نفت
ميز نفت - تحقیر ایرانیها پیش روی یک منیت
تمام افرادی که باید در باره افزایش دو برابری زمان و هزینه فاز 12 پارس جنوبی پاسخگو باشند با نگاه ویژه وزیر نفت نه تنها بازخواست نشدند بلکه ارتقا نیز یافتند تا مشخص نشود وزیر نفت اگر به اتفاقات فاز12 انتقاد دارد چرا چهرههای اصلی و مقصر در این پروژه را به…
میز نفت
وزیر نفت، هفته گذشته: شرکتهای ایرانی پروژهها را با دو برابر هزینه و زمان انجام میدهند!/ چرا وزیر نفت در بهارستان دلیل دو برابر شدن زمان و هزینه را سانسور کرد؟/ نظر متفاوت وزير را در سال ٩٤ بخوانيد.
🌐 محاسباتی با تکیه بر گفته های وزیر نفت/ فاز 11، دو برابر گران تر از محاسبات
☑️ #وحید_حاجیپور/ با پیش فرضهای مهندسی و گفتههای اخیر وزیر نفت آغاز میکنیم. مهندس #زنگنه در سال 94 و در آئین بهره برداری از فازهای 15 و 16 پارس جنوبی گفته بود که با برجام و فضای غیرتحریمی پروژههای پارس جنوبی را با نیمی از #هزینههای زمان #تحریم اجرا میکند. این بدان معناست که فاز 6 میلیارد دلاری با بخشهای حفاری٬ جکت و سکو٬ خط لوله و پالایشگاه باید 3 میلیارد دلار هزینه در بر داشته باشد.
☑️ وزیر نفت اما در مجلس هم گفت هزینه #حفاری هر حلقه چاه در دوران تحریم که توسط شرکتهای ایرانی انجام شده٬ 40 میلیون دلار بوده است. با این مقدمه و با توجه به اعداد و ارقام به متن ماجرا میپردازیم:
☑️ فاز 11 پارس جنوبی فاقد #پالایشگاه است یعنی بیش از نیمی از هزینه یک فاز استاندارد را پرداخت نمیکند؛ مقرر شده است گاز تولیدی از چاههای این فاز به ظرفیت خالی پالایشگاههای سایر فازها منتقل شود. کسر پالایشگاه از فاز 11 به معنای کسر 3 میلیارد دلار از حجم پروژه است. این پروژه تنها بخش فراساحل دارد که شامل دو فاز است. فاز نخست شامل ساخت جکت و سکو٬ احداث خط لوله و حفاری است که برای آن حداقل 2.4 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است که با توجه به باز بودن سقف هزینه سرمایه گذاری یا CAPEX٬ ممکن است افزایش یابد.
☑️ قرار است برای این فاز 30 حلقه چاه حفاری شود که با توجه به گفتههای وزیر نفت مبنی بر نصف شدن هزینههای توسعه٬ برای هر چاه باید 20 میلیون دلار در نظر گرفته میشد. یعنی حفاری چاههای پیش بینی شده در این فاز 600 میلیون دلار هزینه خواهد شد. ساخت هر سکو و جکت برای تولید یک میلیارد فوت مکعب در زمان تحریم هم بطور میانگین 300 میلیون دلار هزینه بردار بود که با توجه به گفته وزیر نفت برای کاهش 50 درصدی قیمتها در پسابرجام، ساخت هر جکت و سکو 150 میلیون دلار اعتبار نیاز دارد. پس با 600 میلیون دلار هزینه برای حفاری و 300 میلیون دلار هزینه برای ساخت دو جکت و دو سکو٬ تا این مرحله 900 میلیون دلار ارزش قرارداد است.
☑️ و اما خط لوله؛ بر اساس بررسی چند فاز پارس جنوبی، هزینه احداث هر کیلومتر خط لوله 2 میلیون دلار بود که اگر قرار بود در دوران تحریم 252 کیلومتر خط لوله احداث شود، 504 میلیون دلار اعتبار نیاز بود که با توجه به نصف شدن قیمتها در پسابرجام، هزینه احداث 252 کیلومتر خط لوله در فاز 11 باید 250 میلیون دلار باشد اما در اسلاید وزیر نفت برای احداث آن 740 میلیون دلار در نظر گرفته شده است!
☑️ تاکید میشود بر اساس گفتههای وزیر نفت برای کاهش 50 درصدی هزینههای اجرای پروژه، هزینه فاز 11 نباید بیشتر از 1.2 میلیارد دلار باشد ولی فاز نخست این پروژه در دوران نفت 50 دلاری و قیمتهای پایین عوامل موثر مانند حفاری، همسان قیمتهای فازهای ایرانی در زمان تحریم و نفت سه رقمی است.
☑️ اما نکته بعد٬ وزارت نفت و خط فکری متعلق به این نهاد بارها گفتهاند که #توتال هر فاز پارس جنوبی را با قیمت 2 میلیارد دلار انجام داده است شرکتهای ایرانی با 3 برابر هزینه به پایان رساندند. سوالی که اینجا ایجاد میشود آن است که چطور شرکت توتال در عصرنفت 20 دلاری٬ با 2 میلیارد دلار بخش خشکی و دریای فاز 2 و 3 را به پایان رساند ولی تنها برای بخش دریایی و فراساحل فاز 11 پارس جنوبی٬ 2.4 میلیارد دلار قرارداد منعقد کرده است؟ اگر قرار بود پالایشگاه به فاز نخست اضافه شود٬ آیا قیمت توتال در عصرنفت 50 دلاری٬ بیش از دو برابر قیمت خود در 20 سال پیش نبود؟! اگر اینطور است پس دلیل هجمههای پرشمار به شرکتهای ایرانی برای میزان قیمت پروژه در روزهای نفت 120 دلاری چیست؟
☑️ با توجه به تاکید وزیر نفت بر تکیه به آمار و ارقام و ذهن مهندسی٬ آیا میتوان نتیجه گرفت که توتال گرانتر از سخنان وزیر نفت در سال 94 این پروژه را از آن خود کرده است. اعداد و ارقام به خودی خود بیانگر همه مسائل هستند ولی ابهامات همچنان باقی هستند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hyxbq4
@asrenaftcom
☑️ #وحید_حاجیپور/ با پیش فرضهای مهندسی و گفتههای اخیر وزیر نفت آغاز میکنیم. مهندس #زنگنه در سال 94 و در آئین بهره برداری از فازهای 15 و 16 پارس جنوبی گفته بود که با برجام و فضای غیرتحریمی پروژههای پارس جنوبی را با نیمی از #هزینههای زمان #تحریم اجرا میکند. این بدان معناست که فاز 6 میلیارد دلاری با بخشهای حفاری٬ جکت و سکو٬ خط لوله و پالایشگاه باید 3 میلیارد دلار هزینه در بر داشته باشد.
☑️ وزیر نفت اما در مجلس هم گفت هزینه #حفاری هر حلقه چاه در دوران تحریم که توسط شرکتهای ایرانی انجام شده٬ 40 میلیون دلار بوده است. با این مقدمه و با توجه به اعداد و ارقام به متن ماجرا میپردازیم:
☑️ فاز 11 پارس جنوبی فاقد #پالایشگاه است یعنی بیش از نیمی از هزینه یک فاز استاندارد را پرداخت نمیکند؛ مقرر شده است گاز تولیدی از چاههای این فاز به ظرفیت خالی پالایشگاههای سایر فازها منتقل شود. کسر پالایشگاه از فاز 11 به معنای کسر 3 میلیارد دلار از حجم پروژه است. این پروژه تنها بخش فراساحل دارد که شامل دو فاز است. فاز نخست شامل ساخت جکت و سکو٬ احداث خط لوله و حفاری است که برای آن حداقل 2.4 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است که با توجه به باز بودن سقف هزینه سرمایه گذاری یا CAPEX٬ ممکن است افزایش یابد.
☑️ قرار است برای این فاز 30 حلقه چاه حفاری شود که با توجه به گفتههای وزیر نفت مبنی بر نصف شدن هزینههای توسعه٬ برای هر چاه باید 20 میلیون دلار در نظر گرفته میشد. یعنی حفاری چاههای پیش بینی شده در این فاز 600 میلیون دلار هزینه خواهد شد. ساخت هر سکو و جکت برای تولید یک میلیارد فوت مکعب در زمان تحریم هم بطور میانگین 300 میلیون دلار هزینه بردار بود که با توجه به گفته وزیر نفت برای کاهش 50 درصدی قیمتها در پسابرجام، ساخت هر جکت و سکو 150 میلیون دلار اعتبار نیاز دارد. پس با 600 میلیون دلار هزینه برای حفاری و 300 میلیون دلار هزینه برای ساخت دو جکت و دو سکو٬ تا این مرحله 900 میلیون دلار ارزش قرارداد است.
☑️ و اما خط لوله؛ بر اساس بررسی چند فاز پارس جنوبی، هزینه احداث هر کیلومتر خط لوله 2 میلیون دلار بود که اگر قرار بود در دوران تحریم 252 کیلومتر خط لوله احداث شود، 504 میلیون دلار اعتبار نیاز بود که با توجه به نصف شدن قیمتها در پسابرجام، هزینه احداث 252 کیلومتر خط لوله در فاز 11 باید 250 میلیون دلار باشد اما در اسلاید وزیر نفت برای احداث آن 740 میلیون دلار در نظر گرفته شده است!
☑️ تاکید میشود بر اساس گفتههای وزیر نفت برای کاهش 50 درصدی هزینههای اجرای پروژه، هزینه فاز 11 نباید بیشتر از 1.2 میلیارد دلار باشد ولی فاز نخست این پروژه در دوران نفت 50 دلاری و قیمتهای پایین عوامل موثر مانند حفاری، همسان قیمتهای فازهای ایرانی در زمان تحریم و نفت سه رقمی است.
☑️ اما نکته بعد٬ وزارت نفت و خط فکری متعلق به این نهاد بارها گفتهاند که #توتال هر فاز پارس جنوبی را با قیمت 2 میلیارد دلار انجام داده است شرکتهای ایرانی با 3 برابر هزینه به پایان رساندند. سوالی که اینجا ایجاد میشود آن است که چطور شرکت توتال در عصرنفت 20 دلاری٬ با 2 میلیارد دلار بخش خشکی و دریای فاز 2 و 3 را به پایان رساند ولی تنها برای بخش دریایی و فراساحل فاز 11 پارس جنوبی٬ 2.4 میلیارد دلار قرارداد منعقد کرده است؟ اگر قرار بود پالایشگاه به فاز نخست اضافه شود٬ آیا قیمت توتال در عصرنفت 50 دلاری٬ بیش از دو برابر قیمت خود در 20 سال پیش نبود؟! اگر اینطور است پس دلیل هجمههای پرشمار به شرکتهای ایرانی برای میزان قیمت پروژه در روزهای نفت 120 دلاری چیست؟
☑️ با توجه به تاکید وزیر نفت بر تکیه به آمار و ارقام و ذهن مهندسی٬ آیا میتوان نتیجه گرفت که توتال گرانتر از سخنان وزیر نفت در سال 94 این پروژه را از آن خود کرده است. اعداد و ارقام به خودی خود بیانگر همه مسائل هستند ولی ابهامات همچنان باقی هستند.
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/hyxbq4
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - فاز 11، دو برابر گران تر از محاسبات
وحید حاجیپور/ با پیش فرضهای مهندسی و گفتههای اخیر وزیر نفت آغاز می...