🌐 دکتر حامد #قدوسی تشریح کرد/ 1
نقد کتاب #اقتصاد #سیاسی #مناقشه اتمی ایران
✔️ به نظرم این روایت و گزارههای محوری بر پایه یک شناخت درست و دقیق و مبتنی بر شواهد از پویاییهای #صنعت #انرژی در دنیا و نیز شواهد دقیق تجربی ساخته نشده است. هر سه گزاره قبلی گرچه ممکن است در سطح کیفی و شهودی و به قول معروف در حد دستتکاندادن (Hand-Waving) به ظاهر معتبر باشند ولی باید دید «اندازه» اهمیت آنها از کل پویاییهای صنعت جهانی انرژی چیست. مساله «اندازه» و «درجه اهمیت» اینجا کلیدی است.
✔️ هر متغیر اقتصادی منطقا با دهها عامل ارتباط دارد ولی پژوهش تجربی دقیق باید میزان اهمیت آن را معلوم کند. در این رابطه بخش مهمی از نتیجهگیریهای کتاب بر اساس مشاهدات آماری است که در آن جای همبستگی با علیت خلط شده است. مثلا در فصل نهم رشد #سرمایهگذاری در #انرژیهای نو به #افزایش #قیمت نفت ربط داده شده است٬ در حالیکه هر دو عامل میتواند به خاطر رشد اقتصادی پیش از بحران ۲۰۰۸ باشد که هم فشار تقاضا روی نفت را ایجاد کرد و هم رونقی در سرمایهگذاری انرژی نو.
✔️ یک نقد شکلیتر هم در مورد خود کتاب است. کتاب در ظاهر ۶۵۰ صفحه است و روی این ۶۵۰ صفحه بودن مانور داده میشود - تا اهمیت کار نویسنده برجسته شود - ولی بخش بزرگی از این ۶۵۰ شبیه به کپی/پست مرور ادبیات پایاننامههای دانشجویی است. اصل داستان #کتاب را شاید میشد در حدود صد صفحه خلاصه کرد که هم بهتر درک شود و هم بهتر نقد شود. من تعبیر ماهی لیز را در مورد نقدپذیری کتابهایی از این جنس به کار میبرم. کتاب پر است از مطالب پایهای و درست (مثلا در مورد گرمایش زمین) که تولید نویسنده نیست. ولی مدعای اصلی کتاب در بین این مباحث ویکیپدیایی پوشانده شده و به این طریق به نوعی در مقابل نقد محافظت میشود. خواننده جدی باید نزدیک ۴۰۰ صفحه مطالب کلی و گاه بدیهی و قدیمیشده را بخواند تا بلاخره به حرف اصلی نویسنده در مورد سیاستهای غرب برای امنیت انرژی برسد که صرفا چند ده صفحه به آن اختصاص پیدا کرده است. من اگر جای نویسنده بودم فصل نهم را به ابتدای کتاب منتقل میکردم تا خواننده مستقیما بتواند در جریان مدعای اصلی قرار گرفته و ذهنش را آماده نقد کند.
✔️ سوالی که نویسنده به عنوان یک اقتصاددان باید پاسخ دهد این است که هزینه افزایش قیمت نفت برای اقتصادهای توسعهیافته چه قدر بوده و آیا این هزینه کمتر از منافع ناشی از شتاب در انرژی نو بوده است؟ اگر هدف رشد انرژی نو بوده نمیشده با تزریق چند ده میلیارد دلار بودجه شتاب ویژهای به این فناوریها داد و این همه راه دور و ریسکی نرفت؟
منبع: ماهنامه برای فردا
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JDzLBi
@asrenaftcom
نقد کتاب #اقتصاد #سیاسی #مناقشه اتمی ایران
✔️ به نظرم این روایت و گزارههای محوری بر پایه یک شناخت درست و دقیق و مبتنی بر شواهد از پویاییهای #صنعت #انرژی در دنیا و نیز شواهد دقیق تجربی ساخته نشده است. هر سه گزاره قبلی گرچه ممکن است در سطح کیفی و شهودی و به قول معروف در حد دستتکاندادن (Hand-Waving) به ظاهر معتبر باشند ولی باید دید «اندازه» اهمیت آنها از کل پویاییهای صنعت جهانی انرژی چیست. مساله «اندازه» و «درجه اهمیت» اینجا کلیدی است.
✔️ هر متغیر اقتصادی منطقا با دهها عامل ارتباط دارد ولی پژوهش تجربی دقیق باید میزان اهمیت آن را معلوم کند. در این رابطه بخش مهمی از نتیجهگیریهای کتاب بر اساس مشاهدات آماری است که در آن جای همبستگی با علیت خلط شده است. مثلا در فصل نهم رشد #سرمایهگذاری در #انرژیهای نو به #افزایش #قیمت نفت ربط داده شده است٬ در حالیکه هر دو عامل میتواند به خاطر رشد اقتصادی پیش از بحران ۲۰۰۸ باشد که هم فشار تقاضا روی نفت را ایجاد کرد و هم رونقی در سرمایهگذاری انرژی نو.
✔️ یک نقد شکلیتر هم در مورد خود کتاب است. کتاب در ظاهر ۶۵۰ صفحه است و روی این ۶۵۰ صفحه بودن مانور داده میشود - تا اهمیت کار نویسنده برجسته شود - ولی بخش بزرگی از این ۶۵۰ شبیه به کپی/پست مرور ادبیات پایاننامههای دانشجویی است. اصل داستان #کتاب را شاید میشد در حدود صد صفحه خلاصه کرد که هم بهتر درک شود و هم بهتر نقد شود. من تعبیر ماهی لیز را در مورد نقدپذیری کتابهایی از این جنس به کار میبرم. کتاب پر است از مطالب پایهای و درست (مثلا در مورد گرمایش زمین) که تولید نویسنده نیست. ولی مدعای اصلی کتاب در بین این مباحث ویکیپدیایی پوشانده شده و به این طریق به نوعی در مقابل نقد محافظت میشود. خواننده جدی باید نزدیک ۴۰۰ صفحه مطالب کلی و گاه بدیهی و قدیمیشده را بخواند تا بلاخره به حرف اصلی نویسنده در مورد سیاستهای غرب برای امنیت انرژی برسد که صرفا چند ده صفحه به آن اختصاص پیدا کرده است. من اگر جای نویسنده بودم فصل نهم را به ابتدای کتاب منتقل میکردم تا خواننده مستقیما بتواند در جریان مدعای اصلی قرار گرفته و ذهنش را آماده نقد کند.
✔️ سوالی که نویسنده به عنوان یک اقتصاددان باید پاسخ دهد این است که هزینه افزایش قیمت نفت برای اقتصادهای توسعهیافته چه قدر بوده و آیا این هزینه کمتر از منافع ناشی از شتاب در انرژی نو بوده است؟ اگر هدف رشد انرژی نو بوده نمیشده با تزریق چند ده میلیارد دلار بودجه شتاب ویژهای به این فناوریها داد و این همه راه دور و ریسکی نرفت؟
منبع: ماهنامه برای فردا
متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JDzLBi
@asrenaftcom
پایگاه خبری - تحلیلی عصر نفت
عصر نفت - نقد کتاب اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران
سوالی که نویسنده به عنوان یک اقتصاددان باید پاسخ دهد این است که هزینه افزایش قیمت نفت برای اقتصادهای توسعهیافته چه قدر بوده و آیا این هزینه کمتر از منافع ناشی از شتاب در انرژی نو بوده است؟ اگر هدف رشد انرژی نو بوده نمیشده با تزریق چند ده میلیارد دلار بودجه…