با سلام و عرض ادب خدمت جناب دکتر ایرانی عزیز،
خوشحالم که توفیق خواندن کتاب موجز و شیوای فیض الدموع را خدای بزرگ در دانشگاه لیدن نصیبم ساخت. من از بچگی با کتب مقتل آشنا بودم، زیرا در دبستان به دلیل وضعیت خانوادگی از دیگر کودکان در خواندن و نوشتن جلوتر بودم. کلاس چهارم دبستان بودم و برای پدر بزرگ فاضل و دانشمندم کتابخوانی میکردم. ناسخ التواریخ مجلد مربوط به زندگانی حضرت سید الشهداء را چند بار برای آن مرحوم خواندم و پدربزرگم اغلاط مرا میشمرد و واژههای سخت و اشعار عربی را معنا میکرد. صحنهآفرینیهای مرحوم سپهر، از واقعۀ کربلا، پس از شصت سال هنوز مانند یک فیلم جذاب جلو چشمم هست. باید اقرار کنم در آثار قدماء، اثری در این زمینه، چنین گزیده و همانگونه که شما ذیل عنوان کتاب آوردهاید «فصیح و بلیغ» ندیده بودم. شادروان زینالعابدین رهنما نیز در زندگانی امام حسین ع جزء نویسندگان فصیح و بلیغ یافتمش. من در انجمن قلم، خیابان کنونی کشاورز، نزد ایشان و مرحوم علیاصغر خان حکمت، شاگردی کردهام. خداوند همگی این بزرگان را بیامرزاد. و اما نکتهای را تقدیم میکنم:
این که جنابعالی با مقدمۀ مبسوط خود، از هیچ مطلب حایز اهمیت، و خرد و درشت، کوتاهی نکردهاید و الحق خواننده را اقناع و لبریز از آگاهی نمودهاید. اما شاید بهتر بود در مقدمه، منابع مؤلف فیض الدموع را به کوتاهی بررسی و نقد میفرمودید و ایکاش در مقدمه، منابع را یک به یک به ترازوی نقد سبک و سنگین میکردید. درست است که در صفحۀ ۲۳ از مقدمۀ چاپ دوم، از قول سیفالله نواب، نقل شده است که مؤلف «در فحص و تحقیق اخبار مراقبت نموده است» و باز خود شما در همین صفحه از اعتبار منابع و دقت مکفی مؤلف در نقل صحیح روایات، یاد نمودهاید و بهدرستی اسامی منابع مؤلف را مانند بحار و مناقب و مقاتل اصفهانی و مقتل(الحسین) ابی مخنف بر شمردهاید. لیکن این منابع وزنی همانند و اعتباری همسان ندارند و چون به راستی بحث مستوفایی در باب نثر شیوای کتاب فرمودهاید، بحث عمیقتر از منابع مؤلف هم میتوانست جالب باشد. برای نمونه دربارۀ ابومخنف نظرات مختلفی داریم که قابل بررسی است، هرچند در فیض الدموع ظاهراً هشت روایت بیشتر از او نقل نشده است، ولی عدهای به جاعل بودن و ضعیف بودن او رأی داده و گروهی هم البته او را شیعی و موثق خواندهاند. مثلاً در دایرةالمعارف شیعه از او یاد شده است، اما منابع دیگر از ابو مخنف وصفی دیگر دارند و یکی از ایرادات به طبری در نقل روایات قرن اول هجری، نقل از همین ابومخنف است....
با مهر و احترام
کریم اشراق
دانشگاه لیدن
https://www.instagram.com/p/C9aKB08qvJc/?igsh=bmswcmdmdTlmZWEx
خوشحالم که توفیق خواندن کتاب موجز و شیوای فیض الدموع را خدای بزرگ در دانشگاه لیدن نصیبم ساخت. من از بچگی با کتب مقتل آشنا بودم، زیرا در دبستان به دلیل وضعیت خانوادگی از دیگر کودکان در خواندن و نوشتن جلوتر بودم. کلاس چهارم دبستان بودم و برای پدر بزرگ فاضل و دانشمندم کتابخوانی میکردم. ناسخ التواریخ مجلد مربوط به زندگانی حضرت سید الشهداء را چند بار برای آن مرحوم خواندم و پدربزرگم اغلاط مرا میشمرد و واژههای سخت و اشعار عربی را معنا میکرد. صحنهآفرینیهای مرحوم سپهر، از واقعۀ کربلا، پس از شصت سال هنوز مانند یک فیلم جذاب جلو چشمم هست. باید اقرار کنم در آثار قدماء، اثری در این زمینه، چنین گزیده و همانگونه که شما ذیل عنوان کتاب آوردهاید «فصیح و بلیغ» ندیده بودم. شادروان زینالعابدین رهنما نیز در زندگانی امام حسین ع جزء نویسندگان فصیح و بلیغ یافتمش. من در انجمن قلم، خیابان کنونی کشاورز، نزد ایشان و مرحوم علیاصغر خان حکمت، شاگردی کردهام. خداوند همگی این بزرگان را بیامرزاد. و اما نکتهای را تقدیم میکنم:
این که جنابعالی با مقدمۀ مبسوط خود، از هیچ مطلب حایز اهمیت، و خرد و درشت، کوتاهی نکردهاید و الحق خواننده را اقناع و لبریز از آگاهی نمودهاید. اما شاید بهتر بود در مقدمه، منابع مؤلف فیض الدموع را به کوتاهی بررسی و نقد میفرمودید و ایکاش در مقدمه، منابع را یک به یک به ترازوی نقد سبک و سنگین میکردید. درست است که در صفحۀ ۲۳ از مقدمۀ چاپ دوم، از قول سیفالله نواب، نقل شده است که مؤلف «در فحص و تحقیق اخبار مراقبت نموده است» و باز خود شما در همین صفحه از اعتبار منابع و دقت مکفی مؤلف در نقل صحیح روایات، یاد نمودهاید و بهدرستی اسامی منابع مؤلف را مانند بحار و مناقب و مقاتل اصفهانی و مقتل(الحسین) ابی مخنف بر شمردهاید. لیکن این منابع وزنی همانند و اعتباری همسان ندارند و چون به راستی بحث مستوفایی در باب نثر شیوای کتاب فرمودهاید، بحث عمیقتر از منابع مؤلف هم میتوانست جالب باشد. برای نمونه دربارۀ ابومخنف نظرات مختلفی داریم که قابل بررسی است، هرچند در فیض الدموع ظاهراً هشت روایت بیشتر از او نقل نشده است، ولی عدهای به جاعل بودن و ضعیف بودن او رأی داده و گروهی هم البته او را شیعی و موثق خواندهاند. مثلاً در دایرةالمعارف شیعه از او یاد شده است، اما منابع دیگر از ابو مخنف وصفی دیگر دارند و یکی از ایرادات به طبری در نقل روایات قرن اول هجری، نقل از همین ابومخنف است....
با مهر و احترام
کریم اشراق
دانشگاه لیدن
https://www.instagram.com/p/C9aKB08qvJc/?igsh=bmswcmdmdTlmZWEx
دکتر اکبر ایرانی و کاری سترگ در مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب
تأسیس مراکزی که به کار تصحیح و انتشار کتب و متون کهن اختصاص داشته و دارند به دههای قبل و حتی سالهای پیش از انقلاب برمیگردد که از شاخصترین این مراکز میتوان به بنیاد فرهنگ ایران که حدود ۱۵ سال و به کوشش مرحوم ناتل خانلری اداره میشد و یا بنیاد ترجمه و نشر کتاب که با مدیریت مرحوم دکتر احسان یارشاطر به فعالیت میپرداخت و مرکز نشر دانشگاهی که بمدیریت نصرالله پورجوادی فعالیت داشت را میتوان نام برد و اشاره کرد. ولی طی سی سال گذشته مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب (تأسیس ۱۳۷۲) که بهمت دکتر اکبر ایرانی قمی، نویسنده، محقق، پژوهشگر، کتابشناس و ایرانشناس نامی کشورمان افتتاح و راهاندازی گردیده است نقشی مهم و تأثیرگذاری در این شاخه از علوم انسانی ایفا نموده است. او بقصد حمایت از محققان، مصححان، ایرانشناسان، و احیا و انتشار آثار و متون کهن و فرهنگ و تمدن کهن اسلامی ایرانی، دفتر نشر و مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب را با دریافت مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری افتتاح و تأسیس نمود. مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب فعالیتهای انتشاراتی خود را در حوزهٔ متون کهن، به موضوعاتی چون زبان و ادبیات فارسی، علوم و معارف اسلامی، علوم و فنون، تاریخ و جغرافیا، متن شناسی، فهرست نسخههای خطی، نسخهبرگردان، رسائل، ارجنامهها، همایشها و نکوداشتها اختصاص و دنبال میکند، که تاکنون صدها جلد کتب کهن ایرانی، اسلامی را چاپ و انتشار داده است.
دکتر اکبر ایرانی بعنوان مدیرعامل مؤسسه و رئیس هیات مدیره، ضمن همکاری با دفتر سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی یونسکو و همچنین طی نشستهای ماهانه با نامآوران، نسخهشناسان و ایرانشاسان برجستهای چون، مهدی محقق، نوشآفرین انصای (کتابشناس و همسر دکتر محقق) دکتر محمد جعفر یاحقی، دکتر علیاشرف صادقی، سید علی موسوی گرمارودی، ژاله آموزگار، دکتر جلال سخنور و... تلاش نموده تا با همفکری و هماندیشی نخبگان وطنی و غیروطنی گامی نو و موًثر در راه پیشبرد و انتشار آثار و متون کهن این شاخه از علوم انسانی بردارد.
#جمال_مدیر_شانه_چی
#دکتر_اکبر_ایرانی
#اکبر_ایرانی
#دکتر_یاحقی
#دکتر_محمد_جعفر_یاحقی
#موسسه_میراث_مکتوب
#مدیر_شانه_چی
#مرکز_نشر_میراث_مکتوب
#موسسه_علمی_پژوهشی_میراث_مکتوب
#دکتر_مهدی_محقق
#دکتر_احسان_یار_شاطر
#دکتر_نوش_افرین_انصاری
#میراث_مکتوب
#مفاخر_ایران
https://www.instagram.com/p/C9e-W0NoAKK/?igsh=MTZtazhndW54cWNtOA==
تأسیس مراکزی که به کار تصحیح و انتشار کتب و متون کهن اختصاص داشته و دارند به دههای قبل و حتی سالهای پیش از انقلاب برمیگردد که از شاخصترین این مراکز میتوان به بنیاد فرهنگ ایران که حدود ۱۵ سال و به کوشش مرحوم ناتل خانلری اداره میشد و یا بنیاد ترجمه و نشر کتاب که با مدیریت مرحوم دکتر احسان یارشاطر به فعالیت میپرداخت و مرکز نشر دانشگاهی که بمدیریت نصرالله پورجوادی فعالیت داشت را میتوان نام برد و اشاره کرد. ولی طی سی سال گذشته مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب (تأسیس ۱۳۷۲) که بهمت دکتر اکبر ایرانی قمی، نویسنده، محقق، پژوهشگر، کتابشناس و ایرانشناس نامی کشورمان افتتاح و راهاندازی گردیده است نقشی مهم و تأثیرگذاری در این شاخه از علوم انسانی ایفا نموده است. او بقصد حمایت از محققان، مصححان، ایرانشناسان، و احیا و انتشار آثار و متون کهن و فرهنگ و تمدن کهن اسلامی ایرانی، دفتر نشر و مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب را با دریافت مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری افتتاح و تأسیس نمود. مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب فعالیتهای انتشاراتی خود را در حوزهٔ متون کهن، به موضوعاتی چون زبان و ادبیات فارسی، علوم و معارف اسلامی، علوم و فنون، تاریخ و جغرافیا، متن شناسی، فهرست نسخههای خطی، نسخهبرگردان، رسائل، ارجنامهها، همایشها و نکوداشتها اختصاص و دنبال میکند، که تاکنون صدها جلد کتب کهن ایرانی، اسلامی را چاپ و انتشار داده است.
دکتر اکبر ایرانی بعنوان مدیرعامل مؤسسه و رئیس هیات مدیره، ضمن همکاری با دفتر سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی یونسکو و همچنین طی نشستهای ماهانه با نامآوران، نسخهشناسان و ایرانشاسان برجستهای چون، مهدی محقق، نوشآفرین انصای (کتابشناس و همسر دکتر محقق) دکتر محمد جعفر یاحقی، دکتر علیاشرف صادقی، سید علی موسوی گرمارودی، ژاله آموزگار، دکتر جلال سخنور و... تلاش نموده تا با همفکری و هماندیشی نخبگان وطنی و غیروطنی گامی نو و موًثر در راه پیشبرد و انتشار آثار و متون کهن این شاخه از علوم انسانی بردارد.
#جمال_مدیر_شانه_چی
#دکتر_اکبر_ایرانی
#اکبر_ایرانی
#دکتر_یاحقی
#دکتر_محمد_جعفر_یاحقی
#موسسه_میراث_مکتوب
#مدیر_شانه_چی
#مرکز_نشر_میراث_مکتوب
#موسسه_علمی_پژوهشی_میراث_مکتوب
#دکتر_مهدی_محقق
#دکتر_احسان_یار_شاطر
#دکتر_نوش_افرین_انصاری
#میراث_مکتوب
#مفاخر_ایران
https://www.instagram.com/p/C9e-W0NoAKK/?igsh=MTZtazhndW54cWNtOA==
انا لله و انا الیه راجعون
مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب با نهایت تأثر و تأسف درگذشت دکتر محسن ذاکری پژوهشگر فلسفه و حکمت را تسلیت عرض میکند و از خداوند متعال برای آن مرحوم علوّ درجات و رحمت واسعه، و برای بازماندگان و دوستان ایشان صبر و بردباری مسئلت مینماید.
کتاب "حکمت ایرانی در هیئت عربی؛ پژوهشی بر کتاب جواهرالکلام و فرائدالحکم" از ایشان در بخش مطالعات ایرانی (فلسفه و حکمت) پانزدهمین دورهٔ جایزهٔ جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران جزو برگزیدگان بوده است.
مرحوم محسن ذاکری، در تاریخ 23 بهمن 1387 در مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب حضور داشته و یادداشتی را به یادگار گذاشته است:
«در یک فرصت طلایی که به مفهوم واقعی (!) پیش آمده بود و برای مدت کوتاهی در تهران بودم توانستم با دوستان و استادان بزرگواری دیدار کنم که اوج آن دیدارها در کنار آقایان ایرج افشار، اکبر ایرانی و دیگران در سازمان میراث دست داد و باعث افتخار فراوان گردید. آرزوی موفقیت بیش از حد تمام همکاران مرکز را خواهانم.
محسن ذاکری
[۱۳]۸۷/۱۱/۲۳
@mirasmaktoob
.
مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب با نهایت تأثر و تأسف درگذشت دکتر محسن ذاکری پژوهشگر فلسفه و حکمت را تسلیت عرض میکند و از خداوند متعال برای آن مرحوم علوّ درجات و رحمت واسعه، و برای بازماندگان و دوستان ایشان صبر و بردباری مسئلت مینماید.
کتاب "حکمت ایرانی در هیئت عربی؛ پژوهشی بر کتاب جواهرالکلام و فرائدالحکم" از ایشان در بخش مطالعات ایرانی (فلسفه و حکمت) پانزدهمین دورهٔ جایزهٔ جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران جزو برگزیدگان بوده است.
مرحوم محسن ذاکری، در تاریخ 23 بهمن 1387 در مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب حضور داشته و یادداشتی را به یادگار گذاشته است:
«در یک فرصت طلایی که به مفهوم واقعی (!) پیش آمده بود و برای مدت کوتاهی در تهران بودم توانستم با دوستان و استادان بزرگواری دیدار کنم که اوج آن دیدارها در کنار آقایان ایرج افشار، اکبر ایرانی و دیگران در سازمان میراث دست داد و باعث افتخار فراوان گردید. آرزوی موفقیت بیش از حد تمام همکاران مرکز را خواهانم.
محسن ذاکری
[۱۳]۸۷/۱۱/۲۳
@mirasmaktoob
.
Forwarded from آواز سرخ | سلمان ساکت
گروه زبان و ادبیات فارسی خانهٔ اندیشمندان علوم انسانی با همکاری مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب، انجمن ادبی سرو سایهفکن و جامعهٔ سبزواریهای مقیم تهران برگزار میکند:
میراث علمی ابوالحسن بیهقی
با سخنرانی:
🔶استاد دکتر محمّدعلی مهدوی راد
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
🔶️دکتر علی بهرامیان
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی
🔶️دکتر سلمان ساکت
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
🔶️دکتر بهرام پروین گنابادی
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد تهران شمال)
🔷مکان:
تهران، خیابان استاد نجات الهی(ویلا)، نبش خیابان ورشو، خانهٔ اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی
🔷زمان:
چهارشنبه، ۱۷ مردادماه ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
#اطلاع_رسانی
@avaze_sorkh
http://Instagram.com/salmansaket.official
میراث علمی ابوالحسن بیهقی
با سخنرانی:
🔶استاد دکتر محمّدعلی مهدوی راد
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
🔶️دکتر علی بهرامیان
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی
🔶️دکتر سلمان ساکت
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
🔶️دکتر بهرام پروین گنابادی
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد تهران شمال)
🔷مکان:
تهران، خیابان استاد نجات الهی(ویلا)، نبش خیابان ورشو، خانهٔ اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی
🔷زمان:
چهارشنبه، ۱۷ مردادماه ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
#اطلاع_رسانی
@avaze_sorkh
http://Instagram.com/salmansaket.official
«دو رساله در عروض فارسی از قرن ششم هجری» منتشر شد
این کتاب شامل تحلیل و بررسی و تصحیح انتقادی دو رساله در عروض فارسی از قرن ششم هجری است: «رساله در عروض» تأليف مسعود بن احمد سیفی نیشابوری و «منهاج العروض» تألیف انوری ابیوردی.
این رسالهها کهنترین رسائل مستقل در فن عروض فارسی هستند که میشناسیم. هر دو رساله بر اساس شیوه یوسف عروضی ـ بنیانگذار عروض فارسی ـ نوشته شدهاند.
چون این شیوه عروضنویسی به مرور منسوخ شد، گزارش این رسالهها از نظر تاریخ عروض فارسی بسیار اهمیت دارد. همچنین این رسالهها کمک شایانی به روشن شدن سیر انتقال و تأثیرگذاری شیوه یوسف عروضی تا نیمه قرن هشتم هجری میکند.
با انتشار منهاج العروض متن یک رساله منثور از یک شاعر بلندآوازه فارسی از قرن ششم هجری یعنی انوری که پیشتر هیچ یک از آثار منثور او به دست نیامده بود، نیز در دسترس قرار میگیرد.
مصحح در مقدمهای ۶۰ صفحهای به معرفی این دو رساله پرداخته و ضمن گزارشی از متن و نسخ آنها، تشابه در ساختار، تشابه در الفاظ و عبارات و تشابه در اشعار را شاهد وامگیری و تأثیرپذیری نگارندۀ منهاج العروض از رسالۀ سیفی نیشابوری دانسته است. در ادامه نیز متن مصحح دو رساله به چاپ رسیده و تصاویر و نمایۀ عام و کتابنامه نیز پایان بخش کتاب است.
در ابتدای مقدمه این کتاب میخوانیم:
«اطلاعات برجای مانده از شیوه عروضنویسی فارسی پیش از حمله مغول محدود است. اگرچه این حمله خانومانسوز به نابودی بسیاری از کتابها و نوشتههای دانشمندان ایرانی انجامید، اما از بین رفتن قسمت عمدۀ کتابهای عروض آن دوره بیشتر به علت منسوخ شدن شیوۀ عروضنویسی آن دوران بوده است. تأثیر دو كتاب «المعجم في معايير اشعار العجم» و «معيار الاشعار» سبب شد که رسالههای نوشته شده به آن سبک به دست فراموشی سپرده شوند. این تأثیر قاطع هم به خاطر جامعیت این دو اثر بود و هم حاصل نحوۀ طرح مباحث عروضی در آنها. به همین علت است که از کتابهای عروضیان متقدّم فارسی، مانند کتاب عروض يوسف عروضی (قرن ۴)، کتاب عروض ابوالعلاء شوشتری (قرن ۴)، خجستهنامه و غاية العروضيين ابوالحسن على بهرامی سرخسی (قرن ۵)، (صدیقی، ۱۳۴۵: ۱۲۳-۱۲۵)، کتاب عروض بزرجمهر قسیمی قائنی (رازی، بیتا: ۱۸۱)، کنز البلاغة در عروض فخری گرگانی (قرن ۵)، سرایندۀ مثنوی ویس و رامین (ابنمعین ابرقوهی، فردوس التواریخ، روسیه: گ۵۳۷پ؛ فخری اصفهانی، ۱۳۸۹: ۱۴۷)؛ رسالۀ عروض حسن بن على قطّان مروزی (۴۶۵-۵۴۸) (رازی، بیتا ۱۱۵)، رسالۀ عروض رشیدی سمرقندی (قرن ۶ـ۵) (عوفی، ۱۹۰۳: ۲/۱۷۶؛ نوقارزی، مختصری در علم عروض، سپهسالار: ۷۲،۸۴) و رسالۀ عروض رشیدالدین وطواط (۴۸۱-۵۷۳ ق) (الهي هروى، الرسالة الوافية، مرعشی: گ۲۵پ-۲۶ر) اثری باقی نمانده است.
با این تفاصیل، رسالههای باقی مانده از دورۀ پیش از مغول از لحاظ بررسی تاریخ عروض فارسی بسیار اهمیت دارند و کشف هر یک از آنها باعث روشنتر شدن مسیر تکامل این علم میشود. دو نمونۀ مهم و تازهیاب از شیوۀ عروضنویسی فارسی در آن زمان رساله در عروض تألیف سیفی نیشابوری و منهاج العروض تألیف انوری ابیوردی است.
رساله در عروض تألیف مسعود بن احمد سیفی نیشابوری (قرن ۶) بر اساس کتاب عروض یوسف عروضی (قرن ۴) برای آموزش مبتدیان نوشته شده است. دوایر و بحور و تقسیمبندی کتاب متعلق به یوسف عروضی است، اما دستکم شماری از شواهد شعری را خود سیفی به رساله افزوده است. او همچنین شجرۀ اخرب و اخرم ساختۀ قطّان مروزی را در پایان رساله خود نقل کرده است.
منهاج العروض تأليف انوری، شاعر معروف سده ششم هجری است. اساس این کتاب بر رسالۀ پیش گفته نهاده شده و این شباهت نه تنها در ساختار بلکه در عبارات و شواهد کاملاً مشخص است. از سوی دیگر منهاج العروض به نوبۀ خود پایۀ چند کتاب عروضی دیگر مانند «الكافية» نجاتی نیشابوری و رسالهای در عروض و بلاغت از مؤلفی ناشناخته از پایان سده هفتم هجری است.
پیش از این المعجم في معايير اشعار العجم تأليف شمس قیس رازی در حدود ۶۳۰ق در شیراز و معيار الاشعار خواجه نصیرالدین طوسی تألیف ۶۴۹ق کهنترین کتابهای نوشته شده در عروض فارسی به شمار میرفتند اما با توجه به تألیف دو رساله حاضر در سده ششم، اکنون این رسالهها کهنترین رسائل مستقل در فن عروض فارسی هستند که میشناسیم».
«دو رساله در عروض فارسی از قرن ششم هجری» مشتمل بر «رساله در عروض» تأليف مسعود بن احمد سیفی نیشابوری و «منهاج العروض» تألیف انوری ابیوردی با تصحیح سید محمدحسین حکیم، از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب در ۱۶۴ صفحه و با قیمت ۱۹۰ هزار تومان چاپ و منتشر شده است.
علاقهمندان برای کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ این کتاب و دریافت آن میتوانند با شماره تلفن ۰۲۱۶۶۴۹۰۶۱۲ داخلی ۱۰۵ تماس حاصل کنند.
@mirasmaktoob
.
این کتاب شامل تحلیل و بررسی و تصحیح انتقادی دو رساله در عروض فارسی از قرن ششم هجری است: «رساله در عروض» تأليف مسعود بن احمد سیفی نیشابوری و «منهاج العروض» تألیف انوری ابیوردی.
این رسالهها کهنترین رسائل مستقل در فن عروض فارسی هستند که میشناسیم. هر دو رساله بر اساس شیوه یوسف عروضی ـ بنیانگذار عروض فارسی ـ نوشته شدهاند.
چون این شیوه عروضنویسی به مرور منسوخ شد، گزارش این رسالهها از نظر تاریخ عروض فارسی بسیار اهمیت دارد. همچنین این رسالهها کمک شایانی به روشن شدن سیر انتقال و تأثیرگذاری شیوه یوسف عروضی تا نیمه قرن هشتم هجری میکند.
با انتشار منهاج العروض متن یک رساله منثور از یک شاعر بلندآوازه فارسی از قرن ششم هجری یعنی انوری که پیشتر هیچ یک از آثار منثور او به دست نیامده بود، نیز در دسترس قرار میگیرد.
مصحح در مقدمهای ۶۰ صفحهای به معرفی این دو رساله پرداخته و ضمن گزارشی از متن و نسخ آنها، تشابه در ساختار، تشابه در الفاظ و عبارات و تشابه در اشعار را شاهد وامگیری و تأثیرپذیری نگارندۀ منهاج العروض از رسالۀ سیفی نیشابوری دانسته است. در ادامه نیز متن مصحح دو رساله به چاپ رسیده و تصاویر و نمایۀ عام و کتابنامه نیز پایان بخش کتاب است.
در ابتدای مقدمه این کتاب میخوانیم:
«اطلاعات برجای مانده از شیوه عروضنویسی فارسی پیش از حمله مغول محدود است. اگرچه این حمله خانومانسوز به نابودی بسیاری از کتابها و نوشتههای دانشمندان ایرانی انجامید، اما از بین رفتن قسمت عمدۀ کتابهای عروض آن دوره بیشتر به علت منسوخ شدن شیوۀ عروضنویسی آن دوران بوده است. تأثیر دو كتاب «المعجم في معايير اشعار العجم» و «معيار الاشعار» سبب شد که رسالههای نوشته شده به آن سبک به دست فراموشی سپرده شوند. این تأثیر قاطع هم به خاطر جامعیت این دو اثر بود و هم حاصل نحوۀ طرح مباحث عروضی در آنها. به همین علت است که از کتابهای عروضیان متقدّم فارسی، مانند کتاب عروض يوسف عروضی (قرن ۴)، کتاب عروض ابوالعلاء شوشتری (قرن ۴)، خجستهنامه و غاية العروضيين ابوالحسن على بهرامی سرخسی (قرن ۵)، (صدیقی، ۱۳۴۵: ۱۲۳-۱۲۵)، کتاب عروض بزرجمهر قسیمی قائنی (رازی، بیتا: ۱۸۱)، کنز البلاغة در عروض فخری گرگانی (قرن ۵)، سرایندۀ مثنوی ویس و رامین (ابنمعین ابرقوهی، فردوس التواریخ، روسیه: گ۵۳۷پ؛ فخری اصفهانی، ۱۳۸۹: ۱۴۷)؛ رسالۀ عروض حسن بن على قطّان مروزی (۴۶۵-۵۴۸) (رازی، بیتا ۱۱۵)، رسالۀ عروض رشیدی سمرقندی (قرن ۶ـ۵) (عوفی، ۱۹۰۳: ۲/۱۷۶؛ نوقارزی، مختصری در علم عروض، سپهسالار: ۷۲،۸۴) و رسالۀ عروض رشیدالدین وطواط (۴۸۱-۵۷۳ ق) (الهي هروى، الرسالة الوافية، مرعشی: گ۲۵پ-۲۶ر) اثری باقی نمانده است.
با این تفاصیل، رسالههای باقی مانده از دورۀ پیش از مغول از لحاظ بررسی تاریخ عروض فارسی بسیار اهمیت دارند و کشف هر یک از آنها باعث روشنتر شدن مسیر تکامل این علم میشود. دو نمونۀ مهم و تازهیاب از شیوۀ عروضنویسی فارسی در آن زمان رساله در عروض تألیف سیفی نیشابوری و منهاج العروض تألیف انوری ابیوردی است.
رساله در عروض تألیف مسعود بن احمد سیفی نیشابوری (قرن ۶) بر اساس کتاب عروض یوسف عروضی (قرن ۴) برای آموزش مبتدیان نوشته شده است. دوایر و بحور و تقسیمبندی کتاب متعلق به یوسف عروضی است، اما دستکم شماری از شواهد شعری را خود سیفی به رساله افزوده است. او همچنین شجرۀ اخرب و اخرم ساختۀ قطّان مروزی را در پایان رساله خود نقل کرده است.
منهاج العروض تأليف انوری، شاعر معروف سده ششم هجری است. اساس این کتاب بر رسالۀ پیش گفته نهاده شده و این شباهت نه تنها در ساختار بلکه در عبارات و شواهد کاملاً مشخص است. از سوی دیگر منهاج العروض به نوبۀ خود پایۀ چند کتاب عروضی دیگر مانند «الكافية» نجاتی نیشابوری و رسالهای در عروض و بلاغت از مؤلفی ناشناخته از پایان سده هفتم هجری است.
پیش از این المعجم في معايير اشعار العجم تأليف شمس قیس رازی در حدود ۶۳۰ق در شیراز و معيار الاشعار خواجه نصیرالدین طوسی تألیف ۶۴۹ق کهنترین کتابهای نوشته شده در عروض فارسی به شمار میرفتند اما با توجه به تألیف دو رساله حاضر در سده ششم، اکنون این رسالهها کهنترین رسائل مستقل در فن عروض فارسی هستند که میشناسیم».
«دو رساله در عروض فارسی از قرن ششم هجری» مشتمل بر «رساله در عروض» تأليف مسعود بن احمد سیفی نیشابوری و «منهاج العروض» تألیف انوری ابیوردی با تصحیح سید محمدحسین حکیم، از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب در ۱۶۴ صفحه و با قیمت ۱۹۰ هزار تومان چاپ و منتشر شده است.
علاقهمندان برای کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ این کتاب و دریافت آن میتوانند با شماره تلفن ۰۲۱۶۶۴۹۰۶۱۲ داخلی ۱۰۵ تماس حاصل کنند.
@mirasmaktoob
.
دکتر محمدمحمدی ملایری از استادان بنام دانشکدۀ الهیات بود. خدمات او به زبان فارسی و عربی، هویت ملی ایرانی و فرهنگ اسلامی برکسی پوشیده نیست. او عمده پژوهشهای ایرانشناسی خود را در لبنان انجام داد و نقش ایرانیان را در توسعه علوم با استناد به منابع کهن در قالب کتابها و نشریاتی چون الدراساتالادبیه در بیروت منشر کرد.
به گفتۀ زندهیاد آذرتاش آذرنوش مؤلف کتاب "راههای نفوذ فارسی در عربی" دکتر محمدی ملایری عربیشناسی ایراندوست بود که تمام عمر خود را وقف این موضوع کلی کرد و آن "بازیابی فرهنگ و تمدن ایرانِ ساسانی در آثار و متون عربی سدههای نخست".
دکتر آذرنوش میافزاید: "بدون تردید این حق تردیدناپذیر ما ایرانیان است که در پی بازیابی هویت ملی و اسلامی خود برآییم و آن قرنها سکوت را به سخن در آوریم..."
به مناسبت سالگرد این رادمرد فرهنگ ایران، دو تن از استادان برجسته دکتر فتحالله مجتبایی و دکتر حسن انوری دربارۀ این شخصیت تأثیرگذار سخنرانی خواهند کرد.
به دلیل محدودیت مکان فقط از برخی اساتید برای حضور در نشست، دعوت به عمل آمده و علاقهمندان و فرهنگدوستان، میتوانند از طریق سکوی گوگلمیت مندرج در پوستر نشست از سخنرانی اساتید گرامی بهرهمند شوند.
اکبر ایرانی
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
https://meet.google.com/jsw-mbuk-zbt
به گفتۀ زندهیاد آذرتاش آذرنوش مؤلف کتاب "راههای نفوذ فارسی در عربی" دکتر محمدی ملایری عربیشناسی ایراندوست بود که تمام عمر خود را وقف این موضوع کلی کرد و آن "بازیابی فرهنگ و تمدن ایرانِ ساسانی در آثار و متون عربی سدههای نخست".
دکتر آذرنوش میافزاید: "بدون تردید این حق تردیدناپذیر ما ایرانیان است که در پی بازیابی هویت ملی و اسلامی خود برآییم و آن قرنها سکوت را به سخن در آوریم..."
به مناسبت سالگرد این رادمرد فرهنگ ایران، دو تن از استادان برجسته دکتر فتحالله مجتبایی و دکتر حسن انوری دربارۀ این شخصیت تأثیرگذار سخنرانی خواهند کرد.
به دلیل محدودیت مکان فقط از برخی اساتید برای حضور در نشست، دعوت به عمل آمده و علاقهمندان و فرهنگدوستان، میتوانند از طریق سکوی گوگلمیت مندرج در پوستر نشست از سخنرانی اساتید گرامی بهرهمند شوند.
اکبر ایرانی
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
https://meet.google.com/jsw-mbuk-zbt
Google
Real-time meetings by Google. Using your browser, share your video, desktop, and presentations with teammates and customers.
به مناسبت یکصدمین نشست دورهمی چهارشنبههای میراث مکتوب
چرا محفل انس چهارشنبههای آخرماه؟
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی بجان آمد خدا را همدمی
تحولات و فراز و نشیبها و حوادث تلخ اجتماعی گاه چنان تأثیرات سوئی بر روح و روان اهل فرهنگ و هنر میگذارد که درمان و جبران آنها بهآسانی مقدور نیست. بسیاری از این حوادث منجر به افسردگی، انزواطلبی و خلوتگزینی این جمع آسیبپذیر جامعه میشود. یکی از راههای جلوگیری از این آسیبهای آفتزا، تشکیل نشستها و دورهمیهای دوستانه با حضور اهل شعر و موسیقی برای ایجاد خوشایندی، آرامش، تمدد اعصاب و رفع دلمردگی و پریشانحالی جمعی است که پا به سن گذاشته و اغلب دور از فرزندان به تنهایی بسر میبرند. کسانی که عمر با برکت خود را به تدریس و تألیف و تصحیح و ترجمه گذرانده و توان چندانی برای ادامۀ کارهای علمی ندارند و به نوازش روح نیازمندند و اینکه کسی جویای احوالشان شود و یادی از آنها کند.
حدود دوازده سال پیش استاد مهدی محقق که خدایش به سلامت داراد، از سنتی دیرین در گردهمایی اصحاب چهارشنبه در مدرسۀ سپهسالار سخن گفت که دانشمندانی چون محیط طباطبایی، مرتضی مطهری، عبدالله نورانی، احمد آرام، حبیب یغمایی، احمد مهدوی دامغانی، سید جعفر شهیدی، مجتبی مینوی، موسوی بهبهانی و دیگران در این دورهمی دوستانه و عالمانه شرکت میجستند و دربارۀ مباحث علمی و ادبی و دینی بحث میکردند. همین گفته، مرا واداشت تا آن سنت نیکو را تکرار کنم و محفل دیدار با یاران یکدل و همراه را برگزار نمایم.
در طول این سیسال خدمت در مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، همواره وظیفۀ حرفهای، اخلاقی و انسانی خود میدانستم که هر از گاهی تلفنی یا حضوری، احوالپرس استادان و پیشکسوتان فضیلت و دانایی باشم. گاه عزیزی سراغ استادی را میگرفت و معلوم میشد مشتاق دیدار اوست. چنانکه گفته شد احساس تنهایی و گاه افسردگی و پریشانحالی از نابسامانیهای زمانه موجب آزار برخی بزرگان شده است. از این بیت شعر سعدی مدد گرفتم که خوش گفت: «یارا بهشت صحبت یاران همدم است» و سخن حافظ هم تأکیدی بود بر این خواسته که «اوقات خوش آن بود که با دوست بسر رفت»، عزم خود جزم کردم تا محفل انس دیدار ماهانه با اهل فرهنگ و دانش را پیگیرم.
نخستین جلسه دیدار روز 28 اردیبهشت سال 90 با حدود ده نفر از جمله مرحوم دکتر غلامرضا جمشیدنژاد اول و مرحوم دکتر محسن جعفری مذهب و استادانی چون دکتر مهدی محقق، سیدعلی موسوی گرمارودی به صرف آبگوشت در دفتر بنده برپا شد. دومین جلسه با چند ماه فاصله در سال 91 با حضور20 نفر از جمله زندهیادان مصطفی ذاکری، غلامرضا جمشیدنژاد اول، محسن جعفری مذهب و عزیزانی چون حسین معصومی همدانی، توفیق هاشمپور سبحانی، علی رواقی، سیدعلی آل داود، قاسم صافی، محمدحسین ساکت، محمود جعفری دهقی و... برگزار شد.
بجز دوسال ایام شیوع بیماری مسری کوید 19 که همه بالاجبار محبوس در خانهها بودیم و دورکاری رونق گرفته بود و از سوی دیگر افسردهحالی و غم عزلت مزید بر بیماری کرونا شده بود، ضرورت استمرار این نشستهای دورهمی دوستانه با اهل فضل و دانایی دوچندان احساس میشد. بحمدالله از آن پس هرماه بیوقفه در گرما و سرما مفتخر به زیارت اهل علم و فرهنگ و هنر بودهایم. البته یکبار هم به پیشنهاد دوستان در گرمای مردادماه آبدوغخیار با نان خشکی که از شهر سرخه بانی آن مجلس تدارک دیده بود، از حضار پذیرایی شد که دیگر دوام نیافت. اما لیست بلند و بالای مدعوین و میهمانانی که تاکنون در این نشستها شرکت جستهاند، فزون از 600 نفر شده است. مدعوین جلسات دو گروه هستند استادان پیشکسوت که در قید حیاتند و توان راه رفتن دارند و بعضاً بالغ بر 80 و 90 سال سن دارند، هرماه دعوت میشوند و برخی هرماه تشریف میآورند و بعضی دیگر به اقتضای حال و مجال وقت قدم بر چشم ما مینهند. بسی موجب افتخار است که استادانی چون دکتر مهدی محقق و بانوی فرهیختهشان دکتر نوشآفرین انصاری، دکتر فتحالله مجتبایی، دکتر حسن انوری، دکتر علیاشرف صادقی، دکتر یوسف ثبوتی، استاد محمد روشن، دکتر ژاله آموزگار، دکتر علی بلوکباشی، دکتر علیاشرف مجتهد شبستری و ... بر میراث مکتوب منت نهاده و زهی سعادت که به قول حافظ «خاک روب درِ میخانه کنم مژگان را» پذیرای قدومشان هستیم. برخی دوستان مانند دکتر بهرام گرامی و محمد توکلی صابری و ... که امریکا زندگی میکنند، هربار به گفته خودشان، زمان رفت و برگشت خود را طوری تنظیم میکنند که یک یا دو جلسه در محفل انس میراث مکتوب به قول خانم دکتر نوشآفرین انصاری «آبگوشتپارتی» محضر استادان بنام را درک کنند. برخی این نشست را «زیارتکدۀ اهل دل» و دوستان دیگر هم چیزهایی مشابه گفتهاند.
چرا محفل انس چهارشنبههای آخرماه؟
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی بجان آمد خدا را همدمی
تحولات و فراز و نشیبها و حوادث تلخ اجتماعی گاه چنان تأثیرات سوئی بر روح و روان اهل فرهنگ و هنر میگذارد که درمان و جبران آنها بهآسانی مقدور نیست. بسیاری از این حوادث منجر به افسردگی، انزواطلبی و خلوتگزینی این جمع آسیبپذیر جامعه میشود. یکی از راههای جلوگیری از این آسیبهای آفتزا، تشکیل نشستها و دورهمیهای دوستانه با حضور اهل شعر و موسیقی برای ایجاد خوشایندی، آرامش، تمدد اعصاب و رفع دلمردگی و پریشانحالی جمعی است که پا به سن گذاشته و اغلب دور از فرزندان به تنهایی بسر میبرند. کسانی که عمر با برکت خود را به تدریس و تألیف و تصحیح و ترجمه گذرانده و توان چندانی برای ادامۀ کارهای علمی ندارند و به نوازش روح نیازمندند و اینکه کسی جویای احوالشان شود و یادی از آنها کند.
حدود دوازده سال پیش استاد مهدی محقق که خدایش به سلامت داراد، از سنتی دیرین در گردهمایی اصحاب چهارشنبه در مدرسۀ سپهسالار سخن گفت که دانشمندانی چون محیط طباطبایی، مرتضی مطهری، عبدالله نورانی، احمد آرام، حبیب یغمایی، احمد مهدوی دامغانی، سید جعفر شهیدی، مجتبی مینوی، موسوی بهبهانی و دیگران در این دورهمی دوستانه و عالمانه شرکت میجستند و دربارۀ مباحث علمی و ادبی و دینی بحث میکردند. همین گفته، مرا واداشت تا آن سنت نیکو را تکرار کنم و محفل دیدار با یاران یکدل و همراه را برگزار نمایم.
در طول این سیسال خدمت در مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، همواره وظیفۀ حرفهای، اخلاقی و انسانی خود میدانستم که هر از گاهی تلفنی یا حضوری، احوالپرس استادان و پیشکسوتان فضیلت و دانایی باشم. گاه عزیزی سراغ استادی را میگرفت و معلوم میشد مشتاق دیدار اوست. چنانکه گفته شد احساس تنهایی و گاه افسردگی و پریشانحالی از نابسامانیهای زمانه موجب آزار برخی بزرگان شده است. از این بیت شعر سعدی مدد گرفتم که خوش گفت: «یارا بهشت صحبت یاران همدم است» و سخن حافظ هم تأکیدی بود بر این خواسته که «اوقات خوش آن بود که با دوست بسر رفت»، عزم خود جزم کردم تا محفل انس دیدار ماهانه با اهل فرهنگ و دانش را پیگیرم.
نخستین جلسه دیدار روز 28 اردیبهشت سال 90 با حدود ده نفر از جمله مرحوم دکتر غلامرضا جمشیدنژاد اول و مرحوم دکتر محسن جعفری مذهب و استادانی چون دکتر مهدی محقق، سیدعلی موسوی گرمارودی به صرف آبگوشت در دفتر بنده برپا شد. دومین جلسه با چند ماه فاصله در سال 91 با حضور20 نفر از جمله زندهیادان مصطفی ذاکری، غلامرضا جمشیدنژاد اول، محسن جعفری مذهب و عزیزانی چون حسین معصومی همدانی، توفیق هاشمپور سبحانی، علی رواقی، سیدعلی آل داود، قاسم صافی، محمدحسین ساکت، محمود جعفری دهقی و... برگزار شد.
بجز دوسال ایام شیوع بیماری مسری کوید 19 که همه بالاجبار محبوس در خانهها بودیم و دورکاری رونق گرفته بود و از سوی دیگر افسردهحالی و غم عزلت مزید بر بیماری کرونا شده بود، ضرورت استمرار این نشستهای دورهمی دوستانه با اهل فضل و دانایی دوچندان احساس میشد. بحمدالله از آن پس هرماه بیوقفه در گرما و سرما مفتخر به زیارت اهل علم و فرهنگ و هنر بودهایم. البته یکبار هم به پیشنهاد دوستان در گرمای مردادماه آبدوغخیار با نان خشکی که از شهر سرخه بانی آن مجلس تدارک دیده بود، از حضار پذیرایی شد که دیگر دوام نیافت. اما لیست بلند و بالای مدعوین و میهمانانی که تاکنون در این نشستها شرکت جستهاند، فزون از 600 نفر شده است. مدعوین جلسات دو گروه هستند استادان پیشکسوت که در قید حیاتند و توان راه رفتن دارند و بعضاً بالغ بر 80 و 90 سال سن دارند، هرماه دعوت میشوند و برخی هرماه تشریف میآورند و بعضی دیگر به اقتضای حال و مجال وقت قدم بر چشم ما مینهند. بسی موجب افتخار است که استادانی چون دکتر مهدی محقق و بانوی فرهیختهشان دکتر نوشآفرین انصاری، دکتر فتحالله مجتبایی، دکتر حسن انوری، دکتر علیاشرف صادقی، دکتر یوسف ثبوتی، استاد محمد روشن، دکتر ژاله آموزگار، دکتر علی بلوکباشی، دکتر علیاشرف مجتهد شبستری و ... بر میراث مکتوب منت نهاده و زهی سعادت که به قول حافظ «خاک روب درِ میخانه کنم مژگان را» پذیرای قدومشان هستیم. برخی دوستان مانند دکتر بهرام گرامی و محمد توکلی صابری و ... که امریکا زندگی میکنند، هربار به گفته خودشان، زمان رفت و برگشت خود را طوری تنظیم میکنند که یک یا دو جلسه در محفل انس میراث مکتوب به قول خانم دکتر نوشآفرین انصاری «آبگوشتپارتی» محضر استادان بنام را درک کنند. برخی این نشست را «زیارتکدۀ اهل دل» و دوستان دیگر هم چیزهایی مشابه گفتهاند.
اغلب هزینۀ ضیافت ماهانه اعم از گوشت و نخود و نان و سبزی و دوغ و ... را خود شرکتکنندگان تأمین میکنند. خوشبختانه چون این نشستهای پیاپی باعث معرفی بهتر میراث مکتوب شده، برخی از سر لطف بخشی از هزینههای تولید کتاب اعم از کاغذ و چاپ و ... را هم تقبل میکنند و طبعاً نامشان در صفحات آغازین کتاب مزین میشود. لازم به ذکر است که میراث مکتوب مؤسسهای کمکبگیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، اما این کمکها «کفاف کی دهد این بادهها به مستی ما»، و ما همواره برای ترویج فرهنگ وقف و حمایت از مؤسسات فرهنگی، دادِ سخن داده و نمونههای موفق در ترویج کار فرهنگی مانند موقوفات دکتر محمود افشار یزدی را مثال زدهایم، باشد که روزی موقوفهای هم به داد میراث مکتوب برسد تا دهها کار ناتمام و طرحهای ابتر و آرزوهای بلندش به سامان برسد.
از همان آغاز شروع این جلسات، به جز یک مورد که این بنده به رغم میلم کرونا گرفتم و عاجز از حضور شدم، تاکنون مدیریت تمام جلسات را برعهده داشتهام. در هر جلسه نخست گزارشی از عملکرد مؤسسه مربوط به همان ماه را ارائه نموده و گاه استادی یا مصححِ کتابی دربارۀ کتاب خود سخنی کوتاه میگفته است. گاه همان روز برخی از شرکتکنندگان که کتاب تازهنشرشدۀ خود را به مؤسسه هدیه میکنند، اگر مجال دست دهد، چند دقیقهای هم دربارۀ آن اثر سخن میگویند. اگر عزیزی در آن ماه سر بر تیرۀ تراب نهاده و عمرش سپری شده باشد، یکی دو نفر دربارۀ اوصاف نیک و خدمات علمیاش سخنی میگویند. در نماهنگی که اخیراً از حضور درگذشتگانی که در جلسات ماهانه شرکت کرده بودند، تهیه و پخش کردیم، حدود 20 نفر از بزرگان اهل فرهنگ و دانش از جمله حجة الاسلام سیدمحمود دعایی، احمد احمدی، عباس ماهیار، غلامرضا جمشیدنژاد اول، محسن جعفری مذهب، حسن انوشه، احمد سمیعی، محسنی کاشانی، ابوالفضل خطیبی و... از فیض حضورشان محروم گشتیم و گاه به مناسبت یادی از آنها میکنیم و برایشان طلب مغفرت.
درضمن هرماه به مناسبت زادروز یکی از استادان و فرهیختگانی که توفیق زیارتشان را مییابیم، شاخه گلی تقدیم میکنیم یا لوح سپاس و تقدیری تقدیم مینماییم و خدماتشان را ارج مینهیم. در پایان هر نشست از شاعران و هنرمندان درخواست میکنیم، هنرشان خِتام مِسک جلسۀ انس ماهانه باشد. تاکنون شاعرانی چون سیدعلی موسوی گرمارودی، سهیل محمودی و... و طنزپردازانی چون رضا رفیع و سعید بیابانکی و هنرمندان چون علی جهاندار، حسامالدین سراج، صِدّیق تعریف، علیرضا نوربخش، هاشم احمدوند، مجتبی عسگری، غلامرضا رضایی، علیاصغر شاهزیدی، بهنام وادنی و... فضای عطرآگین این نشستها را معطر و فضای معنوی آن را فرحبخش ساختهاند.
بسیاری از شاعران خوشذوق دربارۀ فضیلت این جلسه و نخودآب بودن آبگوشت، داد سخن داده و بنده در ردّ این اتهامات یک دوبیتی گفته و به شایعات پاسخ درخور دادهام:
به نام خداوند جان آفرین
خداوند خورشید و ماه و زمین
که پیش از تبارَک به خلق بشر
به آبــــــگوشت میراث گفت آفرین
حال پس از سیسال خدمت فرهنگی، گاه در برخی محافل فرهنگی و ادبی، ذکری از اینکه این مؤسسه حدود 480 جلد(390 عنوان) منتشر و سه نشریۀ تخصصی معتبر به جامعه عرضه نموده، نمیشود، به طنز بجایش بحث آبگوشت میراث مکتوب نُقل مجالس شده، به طوری که اخیراً در یک همایشی در تالار وحدت، مجری جلسه که بنده را درمیان حاضران دید، برای همراهی در اهدا لوح به برندگان دعوت کرد تا روی صحنه یا سن بروم و از آبگوشت میراث مکتوب بسیار تعریف کرد بدون اینکه درست بنده را معرفی و به سی سال کار و کوشش فرهنگیام اشاره کند، این شد که بعد از همان جلسه یکی دو نفر آمدند و نشانی رستوران و دیزیسرای ما را گرفتند!
بحمدالله و المنّه مردادماه 1403 یکصدمین نشست ماهانه را جشن خواهیم گرفت، برنامهای که قریب 12 سال از برپایی نشستهای دوستانه با اهل فرهنگ میگذرد و اشتیاق بسیاری برای شرکت در جلسات بحدی است که قادر به اجابت خواستههای آنان نیستیم. محل کتابخانۀ مؤسسه که حدود 60 صندلی در آن جای میگیرد، مکانی کوچک است و حتی گاه حدود 20 نفر هم در اتاقهای دیگر مشغول تریت آبگوشت و میل فرمودن میشوند.
به هر روی از بخش طنز ماجرا که بگذریم، هدف میراث مکتوب از برپایی این نشستها محقق شده، زیرا این مجالس صمیمی، اکنون محلی شدهاست برای تجدید دیدار با یاران قدیم و یافتن دوستانی جدید. غالباً حاضران با رویی خوش و حالی شاداب و روانی تندرست از این جلسات راهی منزل میشوند و دعاگوی مخلص هستند. با این بیت حافظ شیراز دامن سخن را فرا میچینم:
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و اِن یَکاد بخوانید و در فراز کنید
@mirasmaktoob
.
از همان آغاز شروع این جلسات، به جز یک مورد که این بنده به رغم میلم کرونا گرفتم و عاجز از حضور شدم، تاکنون مدیریت تمام جلسات را برعهده داشتهام. در هر جلسه نخست گزارشی از عملکرد مؤسسه مربوط به همان ماه را ارائه نموده و گاه استادی یا مصححِ کتابی دربارۀ کتاب خود سخنی کوتاه میگفته است. گاه همان روز برخی از شرکتکنندگان که کتاب تازهنشرشدۀ خود را به مؤسسه هدیه میکنند، اگر مجال دست دهد، چند دقیقهای هم دربارۀ آن اثر سخن میگویند. اگر عزیزی در آن ماه سر بر تیرۀ تراب نهاده و عمرش سپری شده باشد، یکی دو نفر دربارۀ اوصاف نیک و خدمات علمیاش سخنی میگویند. در نماهنگی که اخیراً از حضور درگذشتگانی که در جلسات ماهانه شرکت کرده بودند، تهیه و پخش کردیم، حدود 20 نفر از بزرگان اهل فرهنگ و دانش از جمله حجة الاسلام سیدمحمود دعایی، احمد احمدی، عباس ماهیار، غلامرضا جمشیدنژاد اول، محسن جعفری مذهب، حسن انوشه، احمد سمیعی، محسنی کاشانی، ابوالفضل خطیبی و... از فیض حضورشان محروم گشتیم و گاه به مناسبت یادی از آنها میکنیم و برایشان طلب مغفرت.
درضمن هرماه به مناسبت زادروز یکی از استادان و فرهیختگانی که توفیق زیارتشان را مییابیم، شاخه گلی تقدیم میکنیم یا لوح سپاس و تقدیری تقدیم مینماییم و خدماتشان را ارج مینهیم. در پایان هر نشست از شاعران و هنرمندان درخواست میکنیم، هنرشان خِتام مِسک جلسۀ انس ماهانه باشد. تاکنون شاعرانی چون سیدعلی موسوی گرمارودی، سهیل محمودی و... و طنزپردازانی چون رضا رفیع و سعید بیابانکی و هنرمندان چون علی جهاندار، حسامالدین سراج، صِدّیق تعریف، علیرضا نوربخش، هاشم احمدوند، مجتبی عسگری، غلامرضا رضایی، علیاصغر شاهزیدی، بهنام وادنی و... فضای عطرآگین این نشستها را معطر و فضای معنوی آن را فرحبخش ساختهاند.
بسیاری از شاعران خوشذوق دربارۀ فضیلت این جلسه و نخودآب بودن آبگوشت، داد سخن داده و بنده در ردّ این اتهامات یک دوبیتی گفته و به شایعات پاسخ درخور دادهام:
به نام خداوند جان آفرین
خداوند خورشید و ماه و زمین
که پیش از تبارَک به خلق بشر
به آبــــــگوشت میراث گفت آفرین
حال پس از سیسال خدمت فرهنگی، گاه در برخی محافل فرهنگی و ادبی، ذکری از اینکه این مؤسسه حدود 480 جلد(390 عنوان) منتشر و سه نشریۀ تخصصی معتبر به جامعه عرضه نموده، نمیشود، به طنز بجایش بحث آبگوشت میراث مکتوب نُقل مجالس شده، به طوری که اخیراً در یک همایشی در تالار وحدت، مجری جلسه که بنده را درمیان حاضران دید، برای همراهی در اهدا لوح به برندگان دعوت کرد تا روی صحنه یا سن بروم و از آبگوشت میراث مکتوب بسیار تعریف کرد بدون اینکه درست بنده را معرفی و به سی سال کار و کوشش فرهنگیام اشاره کند، این شد که بعد از همان جلسه یکی دو نفر آمدند و نشانی رستوران و دیزیسرای ما را گرفتند!
بحمدالله و المنّه مردادماه 1403 یکصدمین نشست ماهانه را جشن خواهیم گرفت، برنامهای که قریب 12 سال از برپایی نشستهای دوستانه با اهل فرهنگ میگذرد و اشتیاق بسیاری برای شرکت در جلسات بحدی است که قادر به اجابت خواستههای آنان نیستیم. محل کتابخانۀ مؤسسه که حدود 60 صندلی در آن جای میگیرد، مکانی کوچک است و حتی گاه حدود 20 نفر هم در اتاقهای دیگر مشغول تریت آبگوشت و میل فرمودن میشوند.
به هر روی از بخش طنز ماجرا که بگذریم، هدف میراث مکتوب از برپایی این نشستها محقق شده، زیرا این مجالس صمیمی، اکنون محلی شدهاست برای تجدید دیدار با یاران قدیم و یافتن دوستانی جدید. غالباً حاضران با رویی خوش و حالی شاداب و روانی تندرست از این جلسات راهی منزل میشوند و دعاگوی مخلص هستند. با این بیت حافظ شیراز دامن سخن را فرا میچینم:
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و اِن یَکاد بخوانید و در فراز کنید
@mirasmaktoob
.
به یاد محمّد محمّدی ملایری
ادیب، تاریخنگار، استاد دانشگاه
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب – چهارشنبه 31 مرداد 1403
@mirasmaktoob
.
ادیب، تاریخنگار، استاد دانشگاه
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب – چهارشنبه 31 مرداد 1403
@mirasmaktoob
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند کوتاه دربارهٔ محمّد محمّدی ملایری
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب – چهارشنبه 31 مرداد 1403
@mirasmaktoob
.
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب – چهارشنبه 31 مرداد 1403
@mirasmaktoob
.