♡🪴♡

صدای تو مرا دوباره برد
به کوچه های تنگ پابرهنگی
به عصمت گناه کودکانگی
به عطر خیس کاهگل
به پشت بام‌های صبح زود
در هوای بی‌قراریِ بهار...


#قیصر_امین_پور

@minoo_panahpour📝

♡🪴♡

به جز پناه دو دست تو،
سایبانی نیست ...


#قیصر_امین_پور

‌♡🪴♡

در
میانِ
این
همه
اگر،
تو
چقدر
بایدی .

#قیصر_ امین‌پور

♡🪴♡

صبح..

اما
براى من تو آن هميشه اى.

#قیصر_ امین پور

♡🪴♡

من جز برای تو نمی‌خواهم خودم را
ای از همه من های من بهتر،  منِ تو!

 #قیصر_امین_پور

♡🪴♡

ای برتر از خیالِ محالی که داشتم!
بالاتر از توهمِ بالی که داشتم!

طوفان رسید و برگ و بَرَم را به باد داد
پیش از رسیدنِ دلِ کالی که داشتم

این کوره رود های گِل‌آلود از کجاست؟
کو چشمه‌ی عمیق و زلالی که داشتم؟

حالِ غزال بود و مجالِ غزل مرا
آن حال کو؟ کجاست مجالی که داشتم؟

کِی می‌شود به روی تو روشن چراغِ چشم؟
روشن نشد جوابِ سوالی که داشتم

باری مگر ز شوقِ نگاهِ تو بردَمَد
آن آفتابِ رو به زوالی که داشتم!


#قیصر_امین‌پور


@minoo_panahpour📝

♡🪴♡

    ای تو به من از خودِ من خویش‌تر

‌‌‎‌
 
#قیصر_امین_پور

♡🪴♡

صبح..


صبح، از نامِ تو دم زد که دمید

#قیصر_امین_پور

♡🪴♡

صبح....


چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم‌ نم
تو را دوست دارم



#قیصر _امین پور

♡🪴♡
تویی بهانۀ آن ابرها که می‌گریند

بیا که صاف شود این هوای بارانی

#قیصر_امین‌پور

♡🪴♡

با ما
بدون فاصله صحبت کن
ای آنکه ارتفاع تو دور از ماست  ...

#قیصر_ امین پور

♡🪴♡

خسته‌ام از این کویر، این کویر کور و پیر
این هبوط بی‌دلیل، این سقوط ناگزیر

آسمان بی‌هدف، بادهای بی‌طرف
ابرهای سر به راه، بیدهای سر به زیر

ای نظارهٔ شگفت، ای نگاه ناگهان!
ای هماره در نظر، ای هنوز بی‌نظیر!

آیه آیه‌ات صریح، سوره سوره‌ات فصیح!
مثل خطی از هبوط، مثل سطری از کویر

مثل شعر ناگهان، مثل گریه بی‌امان
مثل لحظه‌های وحی، اجتناب ناپذیر

ای مسافر غریب، در دیار خویشتن
با تو آشنا شدم، با تو در همین مسیر!

از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور، دیدمت ولی چه دیر!

این تویی در آن طرف، پشت میله‌ها رها
این منم در این طرف، پشت میله‌ها اسیر

دست خستهٔ مرا، مثل کودکی بگیر
با خودت مرا ببر، خسته‌ام از این کویر!

#قیصر_امین‌پور

♡🪴♡

مرهم نهاد نام توبر زخمِ کاری ام...

#قیصر_امین_پور

♡🪴♡

هرروز بی‌تو روز مباداست...

#قیصر_امین‌_پور

♡🪴♡

تویی
که در سفر عشق
خط پایانی...

#قیصر_امین‌پور

‌

♡🪴♡

 و قاف
حرف آخر عشق است
آن‌جا که نام کوچک من
آغاز می‌شود!

 ‌
#قیصر_ امین پور

.

.

رنج اگر هست
نه از جاده
ڪه در ماندن هاست...

#قیصر_امین_پور

ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو

#قیصر_امین_پور

♡🪴♡
قطار می رود
تو می روی
تمام ایستگاه می رود
و من چقدر ساده ام
که سالهای سال
در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان
به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام



استاد#قیصر_امین پور

♡

♡🪴♡

دیشب دوباره
گویا خودم را خواب دیدم :
در آسمان پر می‌کشیدم
و لا به لای ابرها پرواز میکردم...

و صبح چون از جا پریدم
در رختخوابم
یک مشت پر دیدم
یک مشت پر ، گرم و پراکنده
پایین بالش
در رختخواب من نفس می زد...

آنگاه با خمیازه ای ناباورانه
بر شانه های خسته ام دستی کشیدم
بر شانه هایم
انگار جای خالی چیزی...
چیزی شبیه بال
احساس می کردم... !

#قیصر_امین‌_پور

♡