ميلاد دخانچی
8.06K subscribers
267 photos
146 videos
41 files
266 links
ميلاد دخانچی:
نویسنده «پسااسلامیسم: بازنگری رابطه مذهب و سیاست در ایران»

📺 کانال یوتیوب:
http://surl.li/nputq
Download Telegram
🔺درباره مصاحبه نادر فتوره چی با #کات:
علیرغم تعلق به هگل، نکته ای که درباره چپ های(عرفی) ایرانی قابل فهم نیست این است که چرا "دیگری" محلی از اعراب در اندیشه آنان ندارد. "دیگری" همواره یا بروژوازی فریبکار است یا عوام فریب خورده، یا مذهب افیونی یا قدرت سراسر شر، یا هنر غیر متعالی یا اپراتوس حیله. آن وقت "من" ام و تنها من ام که چون "دیگری" نیستم، چون به دیگری آغشته نیستم، "مستقل" ام و اصیل. این "من" ام که بر خلاف "دیگری"، بر خلاف "شما" نه تنها فریب نخورده ام، بلکه میتوانم در جایگاه شبان رعیت بیگناه را هدایت بخشم.

🔺نتیجه این که چپ عرفی، در محتوای اندیشه همواره عمیق و رهایی بخش و در فرم سوال برانگیز و پر از خشونت است. فقط کافی است این نوع چپ، به آسمان هم وصل شود و در مستند استیت قرار بگیرد نتیجه میشود آنچه فتوره چی در پی نقد آن است. اری به نظر می‌رسد فتوره چی خود مصداق موضوع نقد خود است.

🔺فتوره چی بر اروپا مداری (یوروسنتریسم) میغرد و بر خواندن همه تکیه می‌کند اما همزمان مارا به چالش دعوت میکند تا غیر آنچه بین مارکس تا لاکان در اروپا رخ داده است کسانی را معرفی کنیم که بهتر جهان ما را فهمیده باشند. برای فتوره چی فقط اروپا هست که میفهمد و ما شرقی ها (ایرانی ها) جنبده هایی هستیم بدون درک، بدون آگاهی، جنبده هایی دائما اغوا شده توسط اربابان قدرت و ثروت.

🔺فتوره چی با تمسخر میگوید ما همه دنبال ارباب جدیدی هستیم، سوال: آیا زیست بدون ارباب ممکن است؟ آیا مصاحبه با آپارات که درآمدش از محل تبلیغات سرمایه داری تامین میشود، مصداق استقلال از این اربابان است؟

🔺فتوره چی مدام به پایگاه فکری خود اشاره میکند ولی از «چپ» شناخته شدن حذر میکند و ترجیح میدهد ناشناخته بماند. ناشناختگی که بیشتر «هم این باشم و هم آن باشم» وضعیت کنونی را تداعی میکند، وضعیتی که در آن پایگاه معرفتی هیچ کس مشخص نیست.

🔺آقای فتوره چی عزیز مسأله ما فریب خوردگان، مجری برنامه ورزشی نیست، اعتراض به حذف یک مجری برنامه ورزشی اعتراض به همان نظمی است که وضعیت کنونی در ساحت های مختلف اقتصادی و فرهنگی سیاسی را رقم زده است. فقر فقر است، رجحان گونه های آن بر دیگری مقطعی است و نه یونیورسال و نه جهانی.

🔺خلاصه اینکه از فتوره چی و فتوره چی ها باید آموخت. آنها به سبب حاشیه نشینی و عزلت انتخابی خود و ترجیح بر مونولوگ گویی به جای دیالوگ گویی، هرچند دچار ایده الیسم اند اما این ایده الیسم مخصوصا در سطح محتوا برای ما آموزنده است. باید فتوره چی ها را خواند و شنید نه برای فرمشان بلکه برای محتوای عمیقشان‌.

🔺و اما برای فرم: باید دقیقا عکس همان کاری کرد که فتوره چی ها میکنند: باید دیگری ها را برسمیت شناخت، باید در عین صلابت، تواضع هم داشت، نه تواضع کلامی بلکه در عمق به اینکه دیگری نیز بهره ای از حقیقت برده است ایمان داشت، باید به مردم توهین نکرد، باید پایگاه معرفتی خود را مشخص کرد، باید از مفهوم ارتجاعی به اسم "مستقل" بودن اعراض کرد، باید در متن بود و در عین یادگیری از تجربه ژرف اروپا، اروپا محور نبود. باید دیگری را جدی گرفت. دیگری فریب خورده محبت میخواهد نه تحقیر.
@MiladDokhanchi
مباحثه میلاد دخانچی و استاد اسدپور درباره اشکالات خوانش دخانچی از…
میلاد دخانچی
تاملاتی درباره تاثیرات فرهنگی/سیاسی اندیشه صدرایی در ایران در مباحثه با استاد حوزه جناب آقای اسدپور

خلاصه مواضع دخانچی:

🔺در اتحاد دو‌ امر‌ متضاد و مکمل (باینری اپوزیشن) همیشه یکی اصیل و دیگری اعتباری است.

🔺یکی از سد های عدم امتداد فلسفه اسلامی به واقعیت اجتماعی فقدان رابطه دیالکتیک (و یا دو طرفه) بین دو امر اصیل و اعتباری در دستگاه صدرایی است.

🔺این درک از رابطه یک سویه بین امر اصیل و اعتباری پیامد های سیاسی و اجتماعی داشته است.‌

🔺 به عنوان مثال اگر «من» اصیلم و «دیگری» اعتباری، «من» هیچ وقت خود را در نسبت با دیگری برسمیت نمی‌شناسم. فقط «من» م که اصیلم!
این «من» می‌تواند استیت باشد، جامعه باشد، مرد باشد، با حجاب باشد بی حجاب باشد، طبقه سرمایه دار باشد و غیره.

🔺 ایجاد امکان اجتماعی برای فلسفه اسلامی جز با ارایه خوانش دیالکتیک از دو امر اصیل و اعتباری در فلسفه صدرایی و یا عبور از آن ممکن به نظر نمی آید.

🔺بدون چنین تحولی در نظام فلسفی معاصر نمی توان به اصلاح ایران امیدوار بود.

@MiladDokhanchi
Forwarded from عقل سرخ | مهدي محمدي (مهدي محمدي)
ميلاد دخانچی
Photo
خیلی هم خوب. با این اوصاف اگر ظرف و ساختار و میل به سوژگی را از تمدن یونان(بخوانید غرب) بدون هیچ دخل و تصرفی اخذ کنیم و فقط آدم های خودمان را در آن جایگذاری کنیم میتوانیم به مدل انقلابی خودمان برسیم!! بسیار خوب. همین رویکرد را در مورد استیت اتخاذ کنید. استیت مدرن را با همه لوازمش، دقت کنید همه آن، نظیر دموکراسی، بازار آزاد (واقعی) و...اتخاذ کنید و همه مزاحمت های ایدولوژیک را حذف کنید و آن وقت آدمهای خودتان را در آن قرار دهید. ادمهایی که البته باید به قواعد ساز و کار یونانی پایبند باشند. این کار را بکنید. فقط بدانید چیزی از جمهوری اسلامی باقی نخواهند ماند و امثال شما تحلیل گر مسائل امنیت آن نخواهید بود. عصر جدید واقعا شروع یک عصر تازه است. عصر جدید خودکشی نظام و همه ارزشهایش با دست خودش است. این گام دوم نیست. این پایان یک گام است.
🔸سرافراز «روایت یک استعفا» را منتشر کرد

🔹رییس پیشین سازمان صداوسیما اقدام به انتشار یک کتاب با عنوان «روایت یک استعفا» کرده که به موضوع مدیریتش در رسانه ملی از آغاز تا پایان می‌پردازد و در بخشی از آن ماجراهای مصاحبه پخش نشده عادل فردوسی‌پور و محمدجواد ظریف را توضیح می‌دهد.

🔹وی که در دوره مدیریتش به هیچ مصاحبه رسانه‌ای و به‌ویژه نشست خبری تن نداد این‌بار در مقابل میلاد دخانچی نشسته و با صراحتی خاص به فعالیت‌هایش در سازمان صداوسیما و استعفایش از ریاست این سازمان در قالب یک گفتگوی تفصیلی پاسخ داده است. این مصاحبه طولانی به شکل یک کتاب ۲۷۲ صفحه‌ای صفحه‌بندی شده است.

@khabargozarisaba
👆در روزهای آینده درباره مصاحبه چند جلسه ام با محمد سرافراز نکاتی را درج خواهم کرد. از فرایند، ملاحظات و سختی های این گفتگو "سخت" خواهم نوشت.
چرا_عصر_جدید_تنها_یک_برنامه_تلویزیونی.pdf
360 KB
در این یادداشت میلاد دخانچی به تبارشناسی عصرجدید حیات اصولگرایان میپردازد و استدلال میکند که برنامه "عصر جدید" را باید قسمتی از دکترین جریان نواصولگرایی قلمداد کرد.
⭕️از زمانی که نکاتی انتقادی درباره تأثیر مخرب خوانش مسلط از ملاصدرا بر فرهنگ عمومی و سیاسی طرح کرده‌ام روزی چند پیام با ادبیات تند دریافت می‌کنم که مگر من چقدر این فلسفه را می‌شناسم؟ پاسخ اینکه بر فرض که من خوب اسفار نخوانده‌ام، مگر نه این است که مسأله اصلی فلسفه اسلامی حل مجادله کثرت و وحدت بوده است؟ مگر نه این است که منطقی سازی کثرت در وحدت پروژه اصلی فیلسوفان مسلمان بوده است؟ اگر آری، چرا ما هنوز در پرداخت به مسأله تکثر مشکل داریم؟ چرا اصلا صحبت از تکثر حمل بر پلورالیسم لیبرال می‌شود و تمام! پس چرا شما صدراییان از همه بیشتر با تکثر جنگیده‌اید؟ لذا کجا صدرائیان کنونی توانسته‌اند درباره ترسیم سیاست‌گذاری اجتماعی و سیاسی با الهام از فلسفه صدرایی دست به نوآوری بزنند؟ کجا صدرائیان توانستند از تشکیک وجود و حرکت اشتدادی، تنوع فرهنگی و سیاسی استنتاج کنند و به اتکای آن پویایی اجتماعی با اتکا بر حرکت تئوریزه کنند؟ نگویید امکانات نداشته‌ایم که داشته‌اید. یا ذهن شما بسته است یا از کوزه فیلسوف شما چیزی تراوش نمی‌کند! به نظرم اولی است.
🔺موضوع: ناپدیدی عضو خبرگان

🔹سلام محسن جان

🔹یکی از بچه‌های شما پیام داد و از من خواست در این باره اعلام موضع کنم. من هم گفتم باشد ولی ترجیح دادم اول برای تو بنویسم. گویا قصه از این قرار بود که یک نماینده مجلس خبرگان به اتفاق همراهانش ناپدید شده بود و در خواست شده بود که به این موضوع رسیدگی شود. چهار احتمال وجود داشت: ۱) بچه‌های شما به ایشان سر زده بودند. ۲) ایشان از کشور متواری شده بودند. ۳) ایشان دچار سانحه شده بودند و ۴) یا از ترس به گوشه‌ای در کشور گریخته بودند.
در ابتدا قرار بود پس از اطمینان از حذف حالت اول، جامعه نسبت به این موضوع اقناع شود و استیت به عنوان نیروی قاهر(قدرت سخت) و منجی(قدرت نرم) ظاهر شود و خود را حامی منافع نمایندگان مردم و در جستجوی ناپدید شدگان معرفی کند. گام‌های اول برداشته شد اما معلوم نشد که چرا شما در میانه راه این فرآیند را متوقف کردید. شواهد نشان می‌دهد که شما بعد از اطمینان نسبت به حذف دو حالت اول و پیدا کردن سرنخ‌هایی درباره حالت چهارم و (در واقع حذف سه حالت اول) به این جمع‌بندی رسیدید که این اتفاق پتانسیل‌های دیگری دارد. تحلیل شما این بود که این موقعیت فرصتی است تا با عوض کردن صورت مسأله و تمرکز بر یکی از همراهان نماینده، از این اتفاق بهره‌برداری نمادین کنید و وارد جنگ نمادین با جریان "غیر" خود شوید. البته خودت بهتر می‌دانی که این جریان "غیر" در واقع رقیب شما نیستند ولی هر چه هستند "شما" نیستند و این "شما" نبودن "آنها"، "شما" را نگران می‌کند. البته نگرانی شما را می‌فهمم چون آنها اسم مشخصی ندارند (البته خودشان برای خودشان اسامی دارند) ولی در حال رویش‌اند. آنها در دانشگاه‌ها حضور فعال دارند، در حوزه‌های مختلف اجتماعی تولید گفتمان می‌کنند، نظریه‌پردازی می‌کنند، کنشگری و مستندسازی می‌کنند و البته در فضای مجازی و فضاهای اصطلاحا "زرد" هم حضور دارند. شما به این جمع‌بندی رسیدید که با تعریف محل نزاع در سطحی‌ترین لایه این جریان یعنی فضای مجازی و زرد، این جریان را خلع سلاح نمادین کنید. در واقع شما مسأله پیدا کردن نماینده مردم را به پروژه خلع سلاح نمادین یکی از جریان‌های مردمی تغییر دادید. اینجا بود که ظاهرا بچه‌های زرد خودتان را جمع کردید و اقدام به رگبار کردید.

حالا باید دید در دراز‌مدت چقدر موفق بوده‌اید. اما اینجا چند نکته وجود دارد که خواهش می‌کنم به آنها توجه کنی.

🔹 اول) تو سطحی‌ترین و زردترین لایه آنها را وارد نزاع کردی. این یعنی تو در واقع داری از سطح آنها کم می‌کنی و به عمق آنها اضافه میکنی. حذف لایه‌های رویی فقط آنها را منظم‌تر و عمیق‌تر می‌کند. دوم) نقطه ضعف شما نظری است پس به فکر چاره برای این مشکل باشید. با منبرهای میثاق و عصر جدید نمی‌توان کار عمیق کرد. سوم) آنها منتقد شیوه اداره شمایند و جامعه هم شما را مسئول می‌بیند، پس تو باید جامعه را نه نسبت به بدی آنها بلکه نسبت به خوبی خودت قانع کنی. با خبر خوب هم کار راه نمی‌افتد. چهارم) دقت کردی که یک پروژه ملی که در خدمت امنیت کشور بود را به یک نزاع زرد در فضای مجازی تقلیل دادی؟ مگر مسئولیت تو امنیت ملی نیست؟ پس چه داری می‌کنی با امنیت استیت؟ تو که خودت با اساتید فرهنگ و ارتباطات آشنایی داشتی. تو چرا؟ تو باید خود را منجی نماینده مردم نشان می‌دادی نه رقیب جریان‌های زرد فضای مجازی و دزدگیری‌های اخیر پنجم) شواهد حاکی است که این آخری‌ها لایه زرد آنها دزدگیر شما بود، شما در واقع دست به سوزاندن جعبه ابزار خودتان زدید و نطفه رحم اجاره خودتان کشتید‌ ششم) تو باید با این "غیر" خود هر چه زودتر کنار بیایی. تو باید بفهمی که تو نمی‌توانی "همه" باشی، تو همیشه "غیر" خواهی داشت تو همیشه یک "دیگری" خواهی داشت، دیگری که تو نیست.

خلاصه اینکه هر جور نگاه می‌کنم می‌بینم که در زمین امنیت ملی بازی نکردی که هیچ، فقط در زمین آنها بازی کردی و اینقدر درگیر پیروزی در پیکار زرد شدی که از جنگ اصلی غافل شدی. فراموش نکن که وظیفه تو امنیت استیت است نه راه‌اندازی شاخ‌بازی‌های اینستاگرامی. صمیمانه هم پیشنهاد می‌کنم مدتی مرخصی بگیری و برگردی دانشگاه. البته هر از چند گاهی هم از پل مدیریت تا چهارراه مسجد، یا همان چهارراه رویال، قدم بزن. ببین فاصله پل مدیریت با شاپینگ مال رویال که هر دو را خودت ساختی چقدر است. ببخشید پر حرفی کردم، می‌دانی که باهات صادقم. مخلصم

م.د

🔹پیوست: راستی خودت می‌دانی که بابت این مشورت‌های مجانی چیزی نصیب ما نمی‌شود که هیچ بچه‌های شما با فحش‌های تکفیری سروقت ما هم می‌آیند. پیشنهاد می‌کنم عجالتا حداقل مشاورهای مجانی‌ات را حذف نکنی.
برای خواندن چند نکته عجیب درباره صدا و سیما به آخرین پست این کانال سر بزنید 👇
@parvizamini_ir
Forwarded from صبح نو
📸 تصاویر اختصاصی صبح نو از ساختمانهای متعلق به سفارت ایران در کانادا که مورد مصادره قرار گرفته

🆔 @sobhe_no
👆هیچ وقت این شکلی احساس تحقیر نکرده بودم که جلوی چشم هام سرمایه ملی ما به مصادره دربیاد و دریغ از یک "آه" که از جایی بلند شود. لعنت به این نظم کلنیال و ما که هنوز تو تاریخ "ابژه" ایم. لعنت. و لعنت بر آنهایی که به اسم انقلابی گری ما را بیشتر در تاریخ ابژه کرده اند. پس کو آرمان انقلاب؟ کجاست سودای سوژه شدن ما در تاریخ؟
انقلاب من کو؟؟
Forwarded from سهام نیوز
🔴 انتقاد تند تاجیک از سران اصلاحات

🔻جریان اصلاحات را کوتوله‌ها قبضه كردند

🔹محمدرضا تاجیک، تحلیلگر اصلاح طلب، درباره ضرورت نوسازی جریان اصلاحات گفت: گفتمانی که نتواند خودش را بازتولید و بازترمیم کند، به‌طور فزاینده‌ای مومیایی می‌شود و به درد موزه‌های تاریخی می‌خورد.

🔹هرم اندیشگی اصلاح‌طلبی را برخی به ظاهر اصلاح‌طلبان سر و ته کردند، روی نوک سیاسی نشاندند و آن را تبدیلش کردند به یک گفتمان در قدرت با مناسبات قدرت.

🔹درون یک مجموعه به نام جریان اصلاحات، ۷۲ ملت وجود دارد.

🔹جریان اصلاح‌طلبی توسط شبه اصلاح‌طلبانی قبضه شد که اصلاح‌طلبی را یک برج بابل برای صعود به عرش قدرت می‌دیدند.

🔹کوتوله‌هایی آمدند و اصلاح‌طلبی را برای مقاصد خوشان قبضه کردند. باید جریان اصلاح‌طلبی را از چنبره افراد کوته‌فکر برهانیم

@Sahamnewsorg
👆در متن بالا به جای کلمات "اصلاحات" و "اصلاح طلبی"‌واژه های "انقلاب"و "انقلابیگری"و"اسلامگرایان" را جایگزین کنید. جملات همچنان پرمعنی است.
#مخزن_خالیست
Audio
در این لایو اینستاگرمی #میلاد_دخانچی به موضوع مصدر مسأله یا همان گوهر درون می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه #استیت و #سرمایه_داری تنها نوعی از بروز استعداد‌ها را رقم می‌زنند. شنیدن این صوت به علاقه‌مندان کشف استعداد توصیه می‌شود.
@miladdokhanchi