با تلگرام * دوم
54 subscribers
2.18K photos
1.66K videos
50 files
1.83K links
بندگان مرا بشارت بهشت ده! (۱۷) همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند؛ سوره زمر
.
midinternet.com
.
@khosrobaigy
Download Telegram
مبادا آنچه به گوشهایت می رسد برایت بهترین چیز به نظر برسد
سخنی که چیزی متفاوت با آن می گوید را هم بشنو!

پست مرتبط:
https://t.me/midinternet/4009

📅 #پنج‌شنبه #روز۱۸ #فروردین #سال۱۴۰۱
حکایت اخراج مورچه
ا🐜🐜🐜🐜🐜🐜
این داستان فوق‌العاده جالب است

🐜 مورچه کوچکی بود که هر روز صبح زود سرکار حاضر می شد و بلافاصله کار خود را شروع می کرد.
مورچه خیلی کار می کرد و تولید زیادی داشت و از کارش راضی بود.

سلطان جنگل (شیر) از فعالیت مورچه که بدون رئیس کار می کرد، متعجب بود.

شیر فکر می کرد اگر مورچه می تواند بدون نظارت این همه تولید داشته باشد، به طور مسلم اگر رئیسی داشته باشد، تولید بیشتری خواهد داشت.

بنابراین شیر یک سوسک را که تجربه ریاست داشت و به نوشتن گزارشات خوب مشهور بود، به عنوان رئیس مورچه استخدام کرد.

سوسک در اولین اقدام خود برای کنترل مورچه ساعت ورود و خروج نصب کرد.

سوسک همچنین به همکاری نیاز داشت که گزارشات او را بنویسد و تایپ کند... ... سوسک بدین منظور و همچنین برای بایگانی و پاسخگویی به تلفن ها یک عنکبوت استخدام کرد.

شیر از گزارش های سوسک راضی بود و از او خواست که از نمودار برای تجزیه و تحلیل نرخ و روند رشد تولیدی که توسط مورچه صورت می گیرد، استفاده کند. تا شیر بتواند این نمودار ها را در گزارش به مجمع مدیران جنگل به کار برد.

سوسک برای انجام امور یک کامپیوتر و پرینتر لیزری خریداری کرد... ... سوسک برای اداره واحد تکنولوژی اطلاعات یک زنبور نیز استخدام کرد.

مورچه که زمانی بسیار فعال بود و در محیط کارش احساس آرامش می کرد، کاغذ بازی های اداری و جلسات متعددی که وقت او را می گرفت دوست نداشت.

شیر به این نتیجه رسید که فردی را به عنوان مدیر داخلی واحدی که مورچه در آن کار می کرد، بکار گمارد.

این پست به ملخ داده شد.

اولین کار ملخ خریداری یک فرش و صندلی برای کارش بود.

ملخ همچنین به کامپیوتر و کارمند نیاز داشت که آنها را از اداره قبلی خودش آورد تا به او در تهیه و کنترل بودجه و بهینه سازی برنامه ها کمک کند...

محیطی که مورچه در آن کار می کرد، حال به مکانی فاقد شور و نشاط تبدیل شده بود. دیگر هیچ کس نمی خندید و همه غمگین و نگران بودند.

با مطالعه گزارش های رسیده شیر متوجه شد که تولیدات مورچه کمتر از قبل شده است.

بنابراین شیر یک جغد با پرستیژ را به عنوان مشاور عالی استخدام کرد و به او ماموریت داد تا امور را بررسی کرده، مشکلات را مشخص و راه حل ارائه نماید. جغد سه ماه وقت صرف کرد و گزارشی در چند جلد تهیه نمود و در آخر نتیجه گرفت که مشکلات پیش آمده ناشی از وجود تعداد زیاد کارمند است.
و باید تعدیل نیرو صورت گیرد.
و بنابر این ،
شیر دستور داد که مورچه را اخراج نمایند
زیرا
مورچه دیگر انگیزه ای برای کار نداشت.
و
این
هست
حکایت
سیستمهای
اداری ما..

📅 #چهارشنبه #روز۱۸ #خرداد #سال۱۴۰۱
اینو یه جایی ذخیره کنید و هر چند روز یکبار بخونید،،،،

تئوریِ سوسک

این داستان منسوب به ساندار پیچای است.
ساندار پیچای یک مهندس و مدیر اجرایی هندی تبار در حوزه فناوری اطلاعات است که آگوست ۲۰۱۵ به عنوان مدیر عامل اجرایی شرکت گوگل انتخاب شد.
این داستان را ساندار در سخنرانی خود در گوگل بیان کرده است....

"تئوری سوسک در توسعه شخصی"


در رستورانی، یک "سوسک"
ناگهان از جایی پر میزند و بر روی
یک خانم می نشیند.
آن خانم از روی ترس شروع به فریاد میکند.
وحشت زده بلند میشود و سعی ‌میکند
با پریدن و تکان دادن دست هایش،
"سوسک" را از خود دور کند.
واکنش او مُسری بوده و افراد دیگری هم
که سر همان میز بودند وحشت زده میشوند.
بالاخره آن خانم موفق می شود، سوسک را از خود دور کند.
"سوسک" پر میزند و روی خانم دیگری
نزدیکی او می نشیند.
این بار نوبت او و افراد نزدیکش میشود
که همان حرکت ها را تکرار کنند !
"پیشخدمت" به سمت آنها می‌دود تا
کمک کند.
در اثر واکنش های خانم دوم، این بار
"سوسک" پر میزند و روی"پیشخدمت"
می نشیند.
پیشخدمت محکم می ایستد و به
رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه
میکند.
در زمانی مطمئن
"سوسک"
را با انگشتانش میگیرد و به خارج
رستوران پرت میکند ...

در حالی‌که قهوه‌ام را مزه مزه
میکردم، شاهد این جریانات بودم و
ذهنم درگیر این موضوع شد.
آیا "سوسک" باعث این رفتارِ
"هیستریک" شده بود؟
اگر اینطور بود، چرا "پیشخدمت" دچار
این رفتار نشد؟
چرا او تقریباً به شکل ایده آلی این
مسئله را حل کرد، بدون اینکه آشفتگی
ایجاد کند؟
این "سوسک" نبود که باعث این
ناآرامی و ناراحتی خانم ها شده بود،
بلکه عدم توانایی افراد در برخورد
با "سوسک" موجب ناراحتیشان
شده بود.
من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من میشود،
بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که من را ناراحت میکند.

این ترافیک بزرگراه نیست که من
را ناراحت میکند، این ناتوانی من دربرخورد با این پدیده ‌است که موجب ناراحتیم میشود.

من فهمیدم در زندگی نباید " واکنش" نشان داد،
بلکه باید "پاسخ" داد !

آن خانم‌ها
به اتفاق رخ داده * "واکنش"
نشان دادند،

در حالیکه
"پیشخدمت"،
"پاسخ" داد.

”واکنش" ها همیشه غریزی هستند
در حالی‌که "پاسخ" ها همراه با تفکرند!

«این مفهوم مهمی در فهم زندگیست،...»

آدمی که خوشحال است، به این خاطر نیست که همه چیز در زندگیش درست است؛

او به این خاطر خوشحال است که:
“دیدگاهش” و پاسخش
نسبت به مسائل
درست است....!!
شاد و پر انرژی باشید
🌹🌹🌹🌹

📅 #شنبه #روز۱۸ #تیر #سال۱۴۰۱
با تلگرام * دوم
در اغلب مجالس عزاداری یزد: نه کسی پیراهنش رو در می‌آورد و نه کسی قمه می‌زند، مداحان این‌قدر ادب دارند که نام امام رو با ریتم دوپس‌دوپس نخوانند، محتوای خیلی از نوحه‌ها مفاهیمی نظیر آزادگی و ظلم‌ستیزی است💚 📅 #شنبه #روز۱۵ #مرداد #سال۱۴۰۱
درخواست رفتن یکی از بهترین نیروهای زیرمجموعه ام
مرا یاد این نوحه انداخت 🔽

اینجا نه وفایی؛ نه موج صدایی
ای چوب خدا کی میرسی؟
این خانه بر آب است
این چشمه سراب است
طوفان بلا کی میرسی؟
صاحبان سیم و زر از حال مردم بی خبر
می سراید مرغ حق زودا که برگردد ورق
شاید آید روزی که غریبانه
نوری تابد بر ظلمت این خانه
آه از قوم مسلمان بر نی آیه قرآن می خواند
وای از جهل جماعت این خون تا به قیامت می ماند
آتش پنهان جانها گر دم طوفان بگیرد
ریشه ی ظالم بسوزد دامن سلطان بگیرد
آه ما طوفان شود
تیغ ما بران شود
چگونه گویم که در گلویم بغض باران هاست
کجا پناهی؟ خدا گواهی چشم ما دریاست
یا رب یا رب یا رب یا رب سقای ما کی می آید؟
گلها عطشان دلها گریان سقای ما کی می آید؟
شاید خبر آمد
شادی ز در آمد
با خون شهیدان
بازی به سر آمد
یا رب آن روز؛ کی می آید؟
گلبانگ آزادی بر نیزه گل دادی
در چشمت کی آید جز زیبایی؛ جز زیبایی
صدای تو جهان بگیرد
صدای عاشقان نمیرد
خدا کند به نام خونت
گلوله جای گل نگیرد
صدای مظلوم اگر نباشیم در رگ فریاد
چرا به زخمت نمک بپاشیم ؟
آه از این بیداد

📅 #چهارشنبه #روز۱۸ #آبان #سال۱۴۰۱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محتوای سخن ایشان قابل انتقاد است
ولی قابل تامل هم هست

التماس تفکر

فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه

معتقدم که دین و اعتقادات
فراتر از مرزهای جغرافیایی و ملیتهاست
به عبارتی عامل پیوندهای فرامرزی بین انسانهاست
اما با ملیت و تاریخ ملی مردم کشورها منافات ندارد و مخالف نیست

📅 #جمعه #روز۱۸ #فروردین #سال۱۴۰۲