حسن معین - خودشناسی
582 subscribers
4.69K photos
3.25K videos
887 files
7.8K links
تماس: t.me/mohaqeqmoein
غزلسرا:t.me/ghazalsarayemoein
درباره‌ی نویسنده‌ی کانال:t.me/MHMohaqeqMoein/3023

📝 مقالات:
در آکادمیا independent.academia.edu/Moein
در آرشیو جهانی
web.archive.org/web/20181129140342/http://www.moein.net:80

b2n.ir/arzeshyaby
🌹
Download Telegram
رکوردشکنی پزشکیان در تقرب به روسیه پوتینی

علی افشاری

🟢 پزشکیان و کارگزارانش، اعم از عراقچی و همتی در اتکا به شرق و تملق به روسیه پوتینی رکورد شکستند! تغافل و‌ تجاهل این جماعت در حدی وخیم است که نمی‌بینند، ده درصد توافقات و تفاهمات با چین و روسیه در دهه گذشته هم محقق نشده است.

🟢 دولت پزشکیان به تمام معنا دولت فریب و دروغ است. در انتخابات وعده تنش‌زدایی با غرب می‌دادند اما وقتی بر کرسی ریاست پوشالی نشستند سر به آستان روسیه و‌ چین سائیده و تمنای محال غلبه شرق را دارند.

🟢 این نگاه ضد ملی که غرب‌ستیزی را با شرق‌شیفتگی ذلیلانه ترکیب کرده، مانع اصلی سیاست خارجی عزتمند و مفید به حال میهن و ملت است!
@Aliafshari52
Forwarded from ملی مذهبی
جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی: محرومیت نرگس محمدی از درمان زمینه‌ساز «مرگ خاموش» اوست

بیش از ۷۰ نفر از فعالان سیاسی و اجتماعی، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت سلامت نرگس محمدی و عدم اعزام او به بیمارستان، اعلام کردند که محرومیت نرگس محمدی از درمان، زمینه‌ساز «مرگ خاموش» اوست و وضعیت نرگس، نمایانگر بحرانی گسترده‌تر است که ده‌ها زندانی سیاسی و مدنی دیگر با آن مواجه‌اند

📌متن نامه و اسامی امضاکنندگان نامه به شرح زیر است:

ما، جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی، نگرانی عمیق خود را نسبت به وضعیت سلامتی نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی و برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳ ابراز می‌داریم. وی مدت‌هاست در شرایط جسمی بسیار خطرناکی قرار گرفته است و نیاز فوری به مراقبت‌های پزشکی دارد. علی‌رغم توصیه‌های مکرر پزشکان، مسئولین زندان از اعزام او به بیمارستان خودداری و ادعا می‌کنند تصمیم‌گیری درباره‌ی وضعیت او از اختیار آنها خارج است.
نرگس محمدی، از مشکلات قلبی جدی رنج می‌برد و نیاز به آنژیوگرافی و استنت‌گذاری مجدد دارد.

افزون بر آن پزشک‌ها در سینه‌ی او ،توده‌ای مشکوک تشخیص داده‌اند که باید فوراً بررسی شود. در چنین شرایط اضطراری، اعزام او به بیمارستان از شهریورماه تاکنون سه بار به تأخیر افتاده و روند درمان با موانع امنیتی و قضایی مختل شده است.

این عدم رسیدگی‌ و تاخیرها، با توجه به پیامدهای آن، می‌تواند به سیاستِ تحمیل «مرگ خاموش» بر نرگس محمدی  تعبیر شود. وضعیت این فعال بین‌المللی حقوق بشر، نمایانگر بحرانی گسترده‌تر است که ده‌ها زندانی سیاسی و مدنی دیگر در ایران با آن مواجه‌ هستند و این برخوردهای فاجعه‌ساز حاکی از در معرض خطر بیشتر بودنِ زندانیان کمتر شناخته‌شده است.

ما امضاکنندگان این متن، اعلام می‌داریم که مقام‌های جمهوری اسلامی باید فوراً اقدامات لازم برای اعزام نرگس محمدی به بیمارستان را انجام و دسترسی او به مراقبت‌های پزشکی را تضمین کنند. از جامعه بین‌الملل و فعالان و نهادهای حقوق بشری داخل و خارج نیز می‌خواهیم ضمنِ توجه ویژه به این مهم، پیگیری‌های لازم را در اسرع وقت انجام دهند. جان نرگس محمدی نباید قربانی سیاست‌های سرکوبگرانه شود.

📌اسامی امضاکنندگان به ترتیب حروف الفبا:

پروانه آل بویه، فعال صلح
محمد ابراهیم‌زاده، فرهنگی بازنشسته
منصوره اتفاق، فعال اجتماعی
شاپور احسانی‌راد، هضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران
مژگان احمدیه، فعال حوزه کودک و طبیعت و صلح
پروین اسفندیاری، فعال صنفی معلمان
کمال اطهاری، پژوهشگر توسعه
سیدهاشم آقاجری، استاد دانشگاه تربیت مدرس
شقایق اکبری، فعال دانشجویی
هستی امیری، فعال دانشجویی
مژگان اینانلو، مستندساز
ابوالفضل بازرگان، عضو نهضت آزادی ایران
محمد حسین بنی اسدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران
ژیلا بنی‌یقوب، روزنامه‌نگار
محمد توسلی، عضو نهضت آزادی ایران 
کمال جعفری یزدی، فعال سیاسی از امضاکنندگان بیانیه 14 امضا 
آتفه چهارمحالیان، فعال حقوق بشر
محترم حبیبی، فعال صلح
محمد حبیبی، فعال صنفی معلمان
رویا حشمتی، شهروند سیاسی
امیر خرّم، فعال سیاسی
منصوره خسروشاهی، فرهنگی بازنشسته
هاشم خواستار، زندانی سیاسی و از امضاکنندگان بیانیه 14 امضا  
ناصر دانشفر، رزمنده جنگ
درخشنده تیموریان، خانه‌دار 
معصومه دهقان، فعال فرهنگی
زهرا رحیمی، همسر زندانی سیاسی 
حسین رزاق، فعال سیاسی 
سپیده رشنو، فعال اجتماعی 
آمنه رضایی، فعال اجتماعی
حسین رفیعی، فعال سیاسی
پروانه سلحشوری، فعال سیاسی-اجتماعی
عبدالفتاح سلطانی، وکیل حقوق بشری 
پروین سلیمی، فعال صنفی معلمان
سیدمحمد سیف‌زاده، وکیل حقوق بشری 
احسان شریعتی، پژوهشگر
فیروزه صابر، فعال مدنی
آرش صادقی، فعال حقوق بشری
کیوان صمیمی، روزنامه‌نگار 
عباس صادقی، خانواده دادخواه
منظر ضرابی، خانواده دادخواه
طاهره طالقانی، فعال سیاسی
عالیه مطلب‎زاده، فعال زنان
اسماعیل عبدی، فعال صنفی معلمان
حجت عسگری، فعال مدنی 
جعفر عظیم‌زاده، عضو هیئت مدیره آزاد کارگران
محمود عمرانی، فعال مدنی 
لیدا فاضلی، فعال صلح
اسدالله فخیمی، فعال حقوق بشر
پروین فهیمی، فعال مدنی و حوزه‌ی صلح 
آزاده فرقانی، فعال اجتماعی
رحیم قمیشی، فعال اجتماعی
رحمان کارگشا، فعال سیاسی
حسین کروبی، فعال سیاسی
محمد کریم‌بیگی، پدر دادخواه 
مریم کریم‌بیگی، دادخواه
بهمن لایقی، فعال مدنی 
فخرالسادات محتشمی‌پور، فعال سیاسی
رویا محمدی، خانواده زندانی سیاسی
پروین محمدی، عضو هیئت مدیره آزاد کارگران  
مهدی محمودیان، فعال سیاسی
ژینا مدرس‌گرجی، فعال حقوق زنان
احمد معصومی، فعال سیاسی
ژیلا مکوندی، فعال مدنی
عبدالله مومنی، فعال سیاسی
فرهاد میثمی، فعال مدنی
فرزانه ناظرانپور، فعال صنفی معلمان
پوران ناظمی، فعال حقوق بشر
کامبیز نوروززاده، فعال حقوق بشر
محمد نوری‌زاد، فعال سیاسی و حقوق بشر
صدیقه وسمقی، اسلام‌پژوه 
ثریا یوسفی، فعال اجتماعی

melimazhabi.com
@mellimazzhabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 علی افشاری، عضو همبستگی جمهوری خواهان ایران در مصاحبه با تلویزیون صدای آمریکا

توضیح نقش شخصی خامنه‌ای در برخورد با محصورین به خصوص میرحسین موسوی، تبیین ایستادگی موسوی بر تعهد به مردم به عنوان وجه تمایز وی با کروبی

بیش از پنج هزار روز از حصر خانگی رهبران نمادین جنبش سبز می‌گذرد.

@IranianRepublic
سلام، ساعت دونیم بیدار شدم. متوجه شدم که اسرائیل به چند نقطه از تهران حمله هوائی کرده. هواپیماها از چه کشورهایی عبور کردند. معلوم نیست. جیم الف اول باید به این پرسش جواب بده. حالا لازم نیست اعلام کنه که خسارات وارده چی بوده. ی مقدار لباس چرک داشتیم انداختم ماشین لباسشویی داره میشوره. برق و آب‌ و گاز برقراره. چایی دم کردم. بعیده خوابم ببره. زهره خواهرم خودش را زده به خواب رو تختش. صبحانه بخورم مشغول مطالعه بشم. خوابم گرفت می‌خوابم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اینجا کسی است پنهان...

می‌دانی که چیزی در درونت ساکن است، حقیقی است، واقعیت دارد، در جنبش و خروش است، حضورش حرارت مطبوعی دارد، در تو می‌وزد و پرده‌های دلت را این‌سو و آن‌سو می‌بَرد، مثل شکوفه‌‌ای نودمیده لبخند می‌گشاید و روشنی می‌بخشد. با این حال، پنهان است. پنهان است از چشم‌های تو و چشم‌های دیگران. در تو مأوی گرفته، مثل جان، بلکه خوش‌تر از جان. در تو خانه کرده و چشمانت را به باغ تازگی‌ها می‌گشاید. به خیال می‌مانَد، همان‌قدر نازک و نادیدنی، اما آنچه در تو افروخته واقعی است، واقعیتی که نمی‌توانی انکار کنی.

مولانا خدا را چنین تجربه می‌کرد. حضوری نیرومند و پنهان در هستی خودش. همچنان که حقیقت هستی و وجود خودش را نیز پنهان و رازناک تجربه می‌کرد: «ای هستِ تو پنهان شده در هستیِ پنهان من».

می‌گفت مانند گل‌شکر که معجونی است از گل سرخ و شِکر، من و او در هم سرشته‌ایم. در این معجون، گل سرخ خوی‌ شکر را می‌گیرد و شکر خوی گل سرخ را.

مولانا اذعان داشت که محبوبش پنهان و از دیده‌ها نهان است، اما با تمام وجود دست‌های نامرئی‌‌اش را احساس می‌کرد که دامان او را گرفته، پیشانی او را گرفته، به تصاحبش درآورده.

پنهان است، اما اینجاست، در خروش و غوغای دل او، در طلب و تقاضای جان او. چگونه به وجود او اعتراف می‌کرد؟ از رهگذر عطشی که در دل خود می‌یافت و صفا و فروغی که به یُمنِ آن طلب مقدس در روح او می‌دوید:

ز تو است این تقاضا، به درون بی‌قراران
و اگر نه تیره‌گِل را به صفا چه آشنایی؟
(کلیات شمس، غزل ۲۷۶۵)

چگونه چیزی‌ را که پنهان است تجربه می‌کرد؟ وقتی خود را به او می‌سپرد و وامی‌نهاد. وقتی به جای تقلای شناخت و تصاحب او، اجازه می‌داد تا شکار شود و به تصاحب او درآید. وقتی تسلیم می‌شد و می‌گذاشت تا سرزمین قلبش را فتح کند:

اینجا کسی‌ست پنهان، دامانِ من گرفته
خود را سپس کشیده، پیشانِ من گرفته

اینجا کسی‌ست پنهان، چون جان و خوش‌تر از جان
باغی به من نموده، ایوان من گرفته

اینجا کسی‌ست پنهان، همچون خیال در دل
اما فروغِ رویش ارکان من گرفته

اینجا کسی‌ست پنهان، مانند قند در نِی
شیرین‌شکرفروشی دُکّان من گرفته

جادو و چشم‌بندی، چشم کسش نبیند
سوداگری‌ست موزون، میزان من گرفته

چون گلشکر من و او در همدگر سرشته
من خوی‌ او گرفته، او آنِ من گرفته

من جُسته گِردِ عالم، درمان ز کس ندیدم
تا درد عشق دیدم درمان من گرفته

بشکن طلسم صورت، بگشای چشم سیرت
تا شرق و غرب بینی سلطان من گرفته

من دامنش کشیده: «کای نوح روح‌دیده
از گریه عالمی بین طوفان من گرفته
تو تاج ما و آنگه سرهای ما شکسته
تو یار غار و آنگاه یاران من گرفته»

گوید: «ز گریه بگذر، زان‌سوی گریه بنگر
عشّاق روح گشته، ریحان من گرفته
یاران دل‌شکسته، بر صدر دل نشسته
مستان و می‌پرستان میدان من گرفته»
(کلیات شمس، غزل ۱۹۹۶)

#صدیق_قطبی

@sedigh_63

خوانش غزل بالا با صدای عبدالکریم سروش:
https://t.me/aghleabi/200
و با آواز رامش:
https://t.me/naghme_tasnif/908

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from حافظه تاریخی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علی خامنه‌ای:
۱ فروردین ۱۳۹۲: اگر غلطی از اسرائیل سر بزند جمهوری اسلامی تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد
۶ آبان ۱۴۰۳: خب، اسرائیل یک غلطی کرد. بزرگنمایی می‌کنند. بزرگنمایی اون‌ها غلطه
@hafezeye_tarikhi
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from جامعه‌شناسانِ ایرانی (حسن معین)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مثل درخت و باران
صدیق قطبی
🎼 مثل درخت و باران

صدا: هوش مصنوعی
شعر: صدیق قطبی

گفت و شنودهامان مثل درخت و باران از بوسه بارور بود
مثل تپیدن موج در شطّ خلوت شب، از خوابِ عشق، تَر بود

در لحن و لهجه‌ٔ دوست، باران صدای دیگر، هنگامه‌ای دگر داشت
از لطف چشم‌هایش انگار مرغ‌ شب‌خوان از صبح باخبر بود

وقتی سکوت کردیم، باران چه نرم‌ بارید در کوچه‌های پاییز
وقتی که لب گشودیم، کیفیت من و تو، از ماه بیشتر بود

من در پی چراغی، در دشت‌های فردا، آسیمه می‌دویدم
اما در آن حوالی، چشمان آشنایت، همسایهٔ سحر بود

آن قطره‌ای که لغزید، بر شرم گونه‌هایت، شکل کبوتری داشت
شکل کبوتری که از مرزهای خورشید پیوسته در گذر بود

ابهام روشن مِه، بر دست و پای هر گُل، پیچیده بود، اما
نجوای دلکش باغ، شفاف‌تر ز باران، از رود زنده‌تر بود

آری من و تو روزی، هم‌آشیانِ تنها در دست باد بودیم
بین من و تو رازی، گرم از تن پرنده، در فکر یک سفر بود


@sedigh_63


@Naghme_Tasnif
Forwarded from جامعه‌شناسانِ ایرانی (حسن معین)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
وسعتِ_معنای_انتظار،_نادر_ابراهیمی،_۱۳۵۵.pdf
1.8 MB
📚 وسعتِ معنای انتظار، نادر ابراهیمی، ۱۳۵۵

سه قصه نمایشی «این سوی پرچین، آن‌سوی پرچین»، «نفس انتظار» و «انتظار کور»، تقریبا حول محور انتظار فرزند است اما این انتظار دستمایه پردازشِ خلاقانه‌ای است. «وسعتِ معنای انتظار» گفتگوهای آدم‌های منتظر است، منتظر حرکت، منتظرِ دگرگونی. آدم‌هایی که انتظار به زندگی‌شان مفهوم داده و بدون آن انگار بی‌هویت و بی‌هدفند. نمایش انتهایی کتاب به نام «انتظار کور» بیشتر از همه دست نادر را رو می‌کند،‌که برای چه انتظاری نوشته و کدام معنای وسیع را می‌جسته. کتاب برای نخستین بار در سال ۱۳۵۵ چاپ شده است. آن سال‌ها البته مفهوم انتظار به مرحله جدیدی قدم گذاشته بوده است.
مطلع کتاب: «هنوز روی تخته سیاه بزرگ کلاسِ ما مسئله‌های زیادی حل نشده باقی مانده است. من این همه خطوط درهم و برهم، دایره‌ها، مثلث‌ها و مربع‌ها را می‌بینم و چیزی نمی‌فهمم. و تعجب آور این‌که هم‌کلاسی‌های من هم اغلب مثل من هستند- گرچه خیلی از آن‌ها پنهان می‌کنند... و باز هم تعجب‌آور این‌که آقا معلم را می‌بینم که ایستاده است رو به تخته، با یک تکه گچ، و معطل مانده است... - ما قبل از هر چیز باید مسئله‌هامان را حل کنیم، شکی نیست!»