💔 یک فریم از تنهایی؛ یک دل‌شکسته از هزاران

☘️ #مشایی در آینه‌ی کدر عالم سیاست، فرع فرع فرع مشایی هم نبود. او در نگاه من کالبد تناسخ و وازایش کهن‌نوشته‌های عرفانی و اساطیری بود؛ عرفان مردم‌گرا!
بندبند کلماتش را با اشتیاق می‌خواندم و حلاوت حکمتش را می‌چشیدم. حتی ناوک نگاهش آموزنده بود.
خدا لعنت کند آن را که او را از ما گرفت.
احساس خلأ عظیمی می‌کنم.
☘️ #مشایی معنای جهان بی‌معنای من و طراوتی پاشیده بر بوم سیاه زندگی بود.
مگر انسان چقدر زنده است که این سال‌ها به چشمش نیاید؟ چهار سال در بی‌خبری گذشت؛ حواسمان هست؟! پناه بر خدا و شرم بر من اگر به نبودنش عادت کنم که عادت از شیطان است؛ «فإن الشیطان خبیث معتاد لما ع‍ُوِّد.»
خدا لعنت کند آن را که او را از ما گرفت.
☘️ #مشایی راکب بُراق عصر (ماشین زمان) بود؛ گاه تو را مسحور آینده می‌کرد و آفاق پیش روی بشر و گاه محسور گذشته و قله‌های نادیده‌‌ی معرفت و تو در میان قبض و بسط این سحر و حسر به رقص درمی‌آمدی. زمین را در نگاهت مبدل به غیر الارض کرده و قیامتی در بینشت برپا می‌کرد.
والعصر که او الای لفی خسر بود.
خدا لعنت کند آن را که او را از ما گرفت...

#اسفندیار_جان
#صفر_عاشقی

یا لیتنی کنت معکم...

‏کامیون‌داران، مرز کانادا و آمریکا را بسته‌اند.

پلیس شرکتهای یدک‌کش را برای بردن کامیونها احضار کرد اما یدک‌کش‌ها وقتی آمدند به کاروان پیوستند.

کشاورزان هم با تراکتور برای کاروان مواد غذایی آورده و سدهای ایجاد شده توسط پلیس را شکستند.
https://t.me/TruckersForFreedomGlobal

https://t.me/TruckersForFreedom

https://t.me/Convoy2022PhotosAndVideo

#واکسن_آزمایشی

🔴 این آیه‌ی قرآن‌ باتوجه به این‌که معتقدم به معنای بسیاری از آیات، علاوه‌بر ملاحظه‌ی شأن نزول و قرائن حالیه و مقالیه‌ی کلام، می‌توان رهیافتی مستقل و مجرد از همه‌ی این‌ها نیز داشت، برای بنده خیلی دردناک است.

🔹واقعیتی را با اشارتی لطیف و بدون تصریح به آن گوشزد می‌کند؛ شاید چون نیازی به تصریح ندارد و انسان ملال آن را در نهادش درک می‌کند.

🔸ابتدا می‌فرماید سوگند به آسمان دارای خلقت معتدل و متین (ذات الحبک) و بلافاصله می‌گوید شما در گفتارهای گوناگون و منافی و مخالف هم هستید.
گویا متانت افلاک را به رخ ولوله‌ی ساکنان خاک می‌کشاند.

🔹فکر نمی‌کنم در نشئه‌ی دنیا گریزی از این ملال باشد؛ اما دست‌کم می‌توان سکوت (شاید یگانه راه گریز از خلاف) را اصل حاکمی قرار داد که باعث شود انسان نود درصد از آن‌چه را می‌خواهد بگوید، نگوید!

◀ شاید اگر در گفتن‌ها به حد ضرورت اکتفا می‌کردیم، دنیا زیباتر می‌شد.

#ملال_جدال

♦لینک‌های مرتبط:
https://t.me/mersaad_files/501
https://t.me/mersaad_files/515


@mersaad_files

https://t.me/mersaad_files/731
👆👆👆

♦پ.ن: مسیر و‌ راه نیز یک معنای حَبیکة است که جمع آن حُبُک است؛ اما معنای اصلی و مشهور ریشه‌ی «حبک» در معاجم معتبر لغت عرب، شدت، اتقان و احکام است (لسان العرب، القاموس المحیط، معجم اللغة العربیة المعاصرة، المعجم الوسیط، المعجم الرائد).

حَبَک الشیء: شدَّه و أحکَمَه (آن را محکم و استوار کرد).
حَبیکَة: تکوین سَویّ و خَلق جَیِّد (ساخت معتدل و آفرینش نیکو و متقن).


@mersaad_files

🔴 آیا پلیس واقعا اختیار استفاده از تجهیزاتش را ندارد؟! فریب نخوریم...

➖ صحبت‌های محمدعلی دُرریز، وکیل پایه یک دادگستری

@Alidorriz
@YAMAHDIAJA

⁉️ جنایت اهواز، فرهنگ عشیره‌ای یا فقه و حقوق ولایی؟

🔹اگرچه به‌معنای دقیق کلمه در عصر کنونی، مفهوم ثابت و مورد اتفاقی به نام اسلام نداریم، مانند هر دین دیگری، امری به نام قرائت غالب و مشهور از اسلام داریم که با آن معامله‌ی خود اسلام می‌شود؛ به‌ویژه وقتی این تغلیب قرائت پشتوانه‌ی حکومتی داشته‌باشد.

🔸تحلیل فاجعه‌ی غمبار رخ‌داده در #اهواز و بریدن سر #مونا_حیدری توسط شوهر و پسرعمویش، از منظر فرهنگ بومی، نگاهی تقلیل‌گرایانه است؛ چه این‌که این جنایات تنها در مناطقی با سبک زندگی عشیره‌ای رخ نداده‌است و در سایر نقاط کشور نیز شاهد جنایات مشابه بوده‌ایم.
فرهنگ با مناسبات آن تعریف می‌شود که از مهمترین و مؤثرترین آن‌ها دین و مذهب مصطلح است (که در این یادداشت، مراد همان قرائت دینی و مذهبی غالب است).
مذهب به‌ویژه زمانی که بعد شریعت آن (فقه) دخالت گسترده در امور جامعه داشته‌باشد، همچون قوانین حقوقی حتی می‌تواند با اهرم‌های سلبی و ایجابی خود، فرهنگ یک منطقه را به مرور زمان تغییر دهد؛ لذا در کشوری که حقوقش نیز ریشه در احکام مشهور فقه شیعه و اسلام دارد، تحلیل این جنایات بدون ریشه‌یابی آن در قرائت دینی حاکم (دست‌کم به‌عنوان یکی از عوامل مهم)، حق‌پوشانه و در خوش‌بینانه‌ترین حالت، عافیت‌طلبانه است.

◀️ بنده معتقدم یکی از مهمترین ریشه‌های جنایات و قتل‌های ناموسی در کشور ما، مسئله‌ی #ولایت است که جلوه‌ای پررنگ در فقه اسلام، به‌ویژه امامیه دارد.
ولایتی که برای پدر بر فرزند (به‌ویژه دختر) و زوج بر زوجه تعریف شده‌است، امکان تداوم نگاه سلطه‌جویانه‌ی مرد بر زن را در سنت‌های مختلف، فراهم کرده‌است. در ادامه در هر مورد به گوشه‌ای از شواهد فقهی و حقوقی که بعضاً یا موجِّه قتل است یا انگیزه‌ی آن را ایجاد می‌کند، اشاره می‌کنم.

🔷ولایت شوهر بر زن

1️⃣ ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی می‌گوید:
«در روابط زوجین، ریاست خانواده از خصائص شوهر است.» این ریاست ریشه در وجوب دو عنوان فقهی تمکین عام (تجنب عما ینفر عنه الزوج؛ پرهیز از آن‌چه که مورد کراهت شوهر است) و تمکین خاص (تأمین نیاز جنسی مرد در هر زمان و مکان، مگر به عذر موجه) دارد.

2️⃣ همچنین با وجود آن‌که از آیه‌ی «الرجال قوامون علی النساء...» (نساء، ۳۴) تفسیرهای مختلف و متفاوتی از قیمومیت مرد بر زن ارائه‌ شده‌است، برداشت‌ غالب آن، معنای ولایت و سلطه‌ی تام مرد بر زن است، یا در اعم از خانواده و جامعه [1] یا دست‌کم در خانواده [2].
و گرچه تفسیر دیگری از این آیه با معنای کارپردازی و تأمین معاش زن، به‌خصوص در میان فقهای متأخر ارائه شده‌است، متن قانون مدنی گویای تأثیرپذیری‌اش از تفسیر اول (ولایت و سلطه) است.

3️⃣ حکم فقهی شایان توجه دیگر قتل در فراش است که به قانون مجازات اسلامی نیز راه یافته‌است.
ماده‌ی ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی مقرر می‌دارد: «هر گاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، می‌تواند در همان حال آنان را به قتل‌ برساند و در صورتی که زن مکره باشد، فقط مرد را می‌تواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح در این مورد نیز مانند قتل است.»
⚠️ نکته‌ی مهم این‌که برخی حقوق‌دانان معتقدند ادبیات این قانون از مبانی فقهی آن نیز فراتر رفته‌است و جنبه‌ی تشویقی آن نسبت‌به قتل، غالب است بر لزوم ارائه‌ی بینه در فقه! [3] این حکم فقهی ناظر به سنت‌های مناطق صدور آن در قرن‌های گذشته بوده و به نظر می‌رسد شارع با شروطی همچون لزوم اقامه‌ی بینه سعی در محدود کردن این سنت داشته‌است.
اما ماده‌ی قانونی مذکور نه‌تنها از این رویه پیروی نکرده‌است؛ بل‌که به‌نوعی بقای این سنت را تسهیل کرده‌است.


🔶ولایت پدر بر فرزند

1️⃣ نکاح صغار (ازدواج کودکان)
در قانون حمایت از خانواده سال ۱۳۵۳ ازدواج دختران پیش از سن ۱۸ سال و پسران پیش از ۲۰ سال ممنوع شده‌بود؛ ولی پس از انقلاب اسلامی این قانون با احکام فقهی، مغایر تشخیص داده و اصلاح شد و در سال‌های بعد تغییراتی یافت. به موجب ماده‌ی ۱۰۴۱ قانون مدنی، «عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولیّ، به شرط رعایت مصلحت و با تشخیص دادگاه صالح». این قانون عملاً کودک‌همسری را به‌کمک مفهوم فقهی #ولایت تجویز می‌کند.
طرفه این‌که برخی فقها همچون شیخ طوسی تزویج دختر نابالغ به دیوانه، جذامی و برده توسط پدر را نیز صحیح می‌داند! [4]


ادامه در پست دوم:
👇👇👇


@mersaad_files

👆👆👆
ادامه از پست اول:

2️⃣ قتل فرزند
مطابق قول مشهور در فقه امامیه پدر و مطابق فقه اهل سنت پدر و مادر در صورت قتل عمدی فرزند، قصاص نمی‌شوند. [5]
اگرچه استثناپذیر شدن امر قصاص از جهتی حرکتی اصلاحی و در جهت کاهش مجازات‌های سالب حیات تلقی می‌شود، از طرف دیگر با توجه به این‌که در قانون مجازات اسلامی مجازات بازدارنده‌ی جایگزین قصاص پدر وجود ندارد، باعث دامن زدن به این جنایت شده‌است. [6]

3️⃣ ولایت در اموال
در این مورد نیز اگرچه برخی محققان از آیات و روایات استنباط کرده‌اند که حتی نابالغ می‌تواند به سن رشد برسد و اختیار اموال خود را داشته‌باشد و مادر هم می‌تواند ولایت بر اموال فرزند صغیر داشته باشد (چنان‌که در قانون مدنی بعضی کشورها مانند فرانسه پدر و مادر حق مشترک در اداره‌ی اموال فرزند دارند) [۷]، قانون مدنی ایران از قول مشهور فقه امامیه پیروی کرده‌است.
طبق قانون مدنی ایران، پدر و جد پدری بر اموال صغیر ولایت قهری دارند (ماده ۱۱۸۰ ق.م) و صغیر از تصرف در اموال خود منع می‌شود (حجر) تا وقتی که علاوه بر بلوغ (کبیر شدن)، رشد او نیز اثبات شود. (ماده ۱۲۱۰ ق.م، تبصره ۲)
⚠️ بنابر این حتی در تصرفات مالی فرزند بالغ نیز اصل بر عدم رشد او بوده و رشدش باید اثبات شود!
همچنین ولی برخلاف قیم، پس از کبر و رشد فرزند، موظف به ارائه‌ی حساب اموال نیست. درواقع اصل بر این است که هر اقدام ولی به ملاحظه‌ی غبطه (رعایت مصلحت) مولی‌علیه است؛ مگر آن‌که خلافش ثابت شود!


◀️ شواهد فقهی و حقوقی ذکرشده نشان می‌دهد تئوری #ولایت تا چه اندازه در قوانین موضوعه‌ی کشور نفوذ دارد و از طرفی اراده‌ی زن و فرزند را در امور مدنی، حسبی و مالی خود محدود کرده و از طرف دیگر با محدود کردن مسئولیت کیفری و مدنی ولی، مجال اعمال سلطه و حتی جنایت را برای مرد ولیَ فراهم می‌سازد.
بنابراین بدون بازنگری در مفهوم ولایت و مشروعیت و مقبولیت آن در جامعه‌ی امروزی، امکان بازدارندگی قوانین کشور از سنت‌های غلط و فرهنگ‌های واپس‌گرا، حتی با اصلاح‌های متعدد، بسیار بعید به نظر می‌رسد.
این بازنگری فقهی، البته مستلزم بازنگری‌ کلامی در مفهوم ولایت نیز می‌باشد که پرداختن به آن مجالی دیگر می‌طلبد.

➖➖➖➖➖➖
♦️پی‌نوشت:
[1]. امین الدین ابوعلی فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن (ترجمه)، ج۵، چ۱، تهران: فراهانی، ۱۳۶۰ش، ص۱۳۵ به بعد؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج۴، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ص۵۴۳.
[2]. احمد‌بن‌محمد مقدس اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، ج۱، چ۱، تهران: المکتبة المرتضویة الاحیاء الآثار الجعفریة، بی‌تا، ص۵۳۶ به بعد.
[3]. سیدحسین هاشمی، «قتل در فراش»، فصلنامه‌ی مطالعات راهبردی زنان، ش۲۷، ۱۳۸۴.
[4]. شیخ محمدحسن نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۲۹، چ۲، تهران: دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۶ش، ص۲۸۴و۲۸۵.
[5]. علی آقاداوری، «قصاص نفس»، پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد، دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران، بی‌تا.
[6]. بر اساس ماده ۲۲۰ ق.م.ا پدر مکلف به پرداخت دیه به وراث فرزند می شود و علاوه‌بر آن، طبق ماده ۶۱۲ ق.م.ا چنان‌چه عمل قتل فرزند موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گرددU محکوم به سه تا ده سال حبس می شود.
[7]. فاطمه علائی رحمانی، «میزان گستره‌ی ولایت پدر از نگاه دین»، فصل‌نامه‌ی علمی-پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا (س)، س۱۰، ش۲۲، بهار۱۳۷۹، ص۷۰تا۷۳.


@mersaad_files

✅ چکیده‌ی از یادداشت «جنایت اهواز، فرهنگ عشیره‌ای یا فقه و حقوق ولایی؟»

1️⃣ تأثیر سلبی و ایجابی انکارناپذیر دین، مذهب و شریعت بر سنت‌ها و فرهنگ‌ها
2️⃣ نقش مفهوم #ولایت در فقه اسلام، به‌ویژه فقه امامیه، در تداوم قتل‌ها و جنایات ناموسی
3️⃣ شواهدی از ولایت شوهر بر زن و پدر بر فرزند در متون فقهی و راهیابی آن به قانون مجازات اسلامی و قانون مدنی ایران
4️⃣ ولایت شوهر بر زن: ریاست خانواده، قیمومیت مرد بر زن، قتل در فراش
5️⃣ ولایت پدر بر فرزند: نکاح صغار، عدم بازدارندگی مجازات قتل فرزند، ولایت در اموال
6️⃣ محدودیت مسئولیت مدنی و کیفری ولی و نقش آن در بسط سلطه‌ی مرد بر زن و فرزندان
7️⃣ لزوم بازنگری در مفهوم فقهی ولایت و تأمل در ارتباط آن با نگرش‌های کلامی، به‌جای اصلاح قوانین بر این مبنا


@mersaad_files

Empyrium - The Three Flames Sapphire

🖤 سوگواره‌ای برای شهید مظلوم #مونا_حیدری

از نگاه من یک فاحشه هم اگر به ناحق کشته شود، #شهید است! چه رسد به زن فراری از ظلم و خشونت خانگی.
آری، اصلاً به یاد شهیدان #شهر_نو، ساکنان محله‌‌ی غم سوگواری می‌کنم که به‌ دست حاملان نفرت و مورثان نکبت کابوس ۵۷، زنده‌زنده سوزانده شدند.

سوگواری به هیچ کار هم که نیاید، تکلیف من را با خودم در این جهان کثیف روشن می‌کند و همین مرا از رنج زندگی بس...

به‌راستی در جغرافیایی که جنایتکارترین سرکوب‌گران، عنوان شهید را یدک می‌کشند، استعمال آن برای قتیلان مظلوم، تطهیر این واژه است.

آنان‌که در نگاهشان وجه گناه او و آن‌ها را بر قتل مظلومانه‌شان تغلیب می‌دهند، جداً فکری به حال #جانی_درون خود کنند.

#لعنت_به_این_زندگی
#سوگواران


@mersaad_files

🔴 خدایا به احمق‌ها بفهمان ندانسته نه تهمت بزنند، نه اظهار فضولات کنند!

🔹ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی:
«هرگاه مردی همسر خود را در حال #زنا با مرد اجنبی #مشاهده کند و علم به #تمکین [مقابل اکراه] زن داشته باشد، می‌تواند در همان حال، آنان را به قتل‌ برساند و در صورتی که زن مکره باشد، فقط مرد را می‌تواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح در این مورد نیز مانند قتل است.»

🔸این ماده‌ی قانونی که پس از انقلاب حذف شده‌بود و از سال ۱۳۷۵ احیاء شد، ریشه در نظر مشهور فقه شیعه با عنوان «#قتل_در_فراش» دارد و البته پیش از آن نیز در سنت‌های کهن مسبوق به سابقه بوده‌است.

🔹قتل در فراش با همین شروط و قیدهای کنونی، هم در میان برخی فقها و هم بسیاری از حقوق‌دانان منتقدان جدی دارد؛ بعد وحوشی این‌چنین به دنبال تسری آن به سایر خیانت‌ها (اگر فرار زن تحت اکراه و آزار را بتوان خیانت دانست) هستند.

#مونا_حیدری

#هاتف_خالدی
#لجنزار_مکتوبات


@mersaad_files

⁉ پس متقابلاً این ش‍ِبه‌ انسان پست‌فطرت حق می‌دهد مردم ایران که مورد ظلم بی‌شمار آخوندک‌هایی چون او قرار گرفته‌اند، در اعتراضات از شرایط عادی خارج شده و نفرت ورزیده و البته «احتمالاً» در روش به کارگیری این نفرت «خطا» کرده و #آخوندکشی کنند؟

⚠ والله همین نگاه، مشوّق انقلابیون ۵۷ به آتش زدن #سینما_رکس آبادان و #شهر_نو تهران بود؛ نگاهی که نهایت ملاحظه‌اش در جامعه‌ی امروزی و افکار عمومی رشدیافته می‌رسد به تعابیر لطیف: «ممکن است» و «خطا».

من البته عاجزانه از خدا می‌خواهم شاهد چنین خشونت اجتماعی و تکرار توحش وحوش اسلام‌گرا از سوی مقابل نباشیم؛ ولی امثال این آخوند نمی‌فهمند که با نگاه فقهی خشن خود دارند چرخه‌ی خشونت را تکمیل و راه کشتار خودشان در آینده را هموار می‌کنند!

#مونا_حیدری
#فقه_شیعه


@mersaad_files

🔴 درباره‌ی فاجعه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان

به گفته #حسين_تکبعلی‌زاده (متهم ردیف‌اول آتش‌سوزی که در سال ۱۳۵۹ اعدام شد)، داستان از اين قرار بوده که عده‌ای از جوان‌های آبادان در منزلی جمع می‌شدند و شخصی به نام آقای کياوش که دبير دبيرستان‌های آبادان بود، به آن‌ها درس می‌داد و برايشان #تبليغ می‌کرد.
کياوش به آن‌ها گفته بود؛ جوانان بوشهر تعدادی روسری و کرست فرستاده‌اند و گفته‌اند جوانان آبادان مرد نيستند و هيچ اقدامی نمی‌کنند. به جوان‌های آبادان برمی‌خورد و تصميم می‌گيرند کاری بکنند.

🔹#علیرضا_نوری‌زاده به نقل از وزیر اطلاعات، #شریف_امامی اضافه کرد: «در مجموع، اطلاعاتی که از طريق سازمان اطلاعات کشور (ساواک) و شهربانی به آقای نخست‌وزير رسيده، حاکی از اين است که دستورالعمل آتش زدن سينما رکس از #نجف آمده‌است.»

🔸#داريوش_همايون، وزير اطلاعات در دولت جمشيد آموزگار، به راديو فردا گفت: «حکومت ايران در دوره‌ی شريف امامی تمام کوشش خود را در جهت مسکوت ماندن موضوع کرد تا حقايق به اطلاع مردم نرسد.»

به گفته‌ی آقای همایون، «استدلال اين بود که ما با آيات عظام در حال مذاکره هستيم و انتشار اين خبرها موجب رنجش آن‌ها خواهدشد. اين مسئله را وزير اطلاعات و جهانگردی کابينه‌ی شريف امامی می‌گفت که پرونده دست او بود و کاملاً معلوم بود عاملان حادثه چه کسانی بودند. رئیس ساواک هم استدلال می‌کرد که هرچه ما بگوييم، فايده ندارد و مردم باور نمی‌کنند و می‌گويند کار ساواک است.»

◀ حسين تکبعلی‌زاده را همراه چند تن از کارکنان شهربانی و ساواک محکوم به اعدام کردند.
اما در ميان محکومان و حتی متهمان، هرگز نامی از کسانی که تکبعلی زاده مدعی بود با آنان در ارتباط بوده‌است، ديده نشد.

#سینما_رکس
#آبادان
#انقلاب_۵۷

♦منبع:
https://www.radiofarda.com/a/f6_Iran_Abadan_Rex_Cinema/461554.html


@mersaad_files

🔵 دکتر احمدی‌نژاد: شاه به وزرا می‌گفت مسئولیتی ندارد، اما در تمام امور دخالت می‌کرد

♦️ شاه در دوره‌ای با تذکر اصل قانون اساسی مشروطه که شاه را مُبرا از مسئولیت می‌دانست، به وزرا می‌گفت که مسئولیتی ندارد. در همان حال در تمام امور دخالت می‌کرد و دستور اجرا می‌داد و نهادهای حاکمیت کلاً به دنبال اجرای منویات و دستورات او، مسئولیت‌ها و ماموریت‌های قانونی خود را به کنار نهاده بودند.

➖ ۲۱ بهمن ۱۴۰۰

📌 مهر فردا/ مرجع رسمی اطلاع‌رسانی دکتر احمدی‌نژاد
🆔 @MehreFarda

بی دینان دیندار

"مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ" (سوره آل عمران / آیه ۶۷)

"فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ" (سوره روم / آیه ۳۰)

در حالیکه آخرین پیامبر اولوالعزم الهی قبل از حضرت محمد(ص)، حضرت عیسی(ع) بوده است، قرآن کریم، ضمن تکریم فوق العاده عیسی (ع) و موسی (ع)، مسیحیت (و یهودیت) را در برابر مفهومی به نام "حنفیت" قرار می دهد. به عبارت دیگر، عیسی و موسی و دیگر پیامبران، حنیف بوده اند، نه نصرانی و یهودی.
تدبری در آیاتی از قرآن همچون دو آیه فوق الذکر نشان می دهد، حنفیت آن نوع از دینداری است که از اصول (توحید و عدل) تهی نشده باشد. در آن فروع، واقعا فرع هستند و اصول، اصل. فروع بر اصول غلبه نکرده اند و سنگین و حجیم نشده اند. دینی که در آن محوریت با فطرت انسانی و تعقل است، توحید گراست و با همه مظاهر شرک از جمله خاخام پرستی و کشیش پرستی بیگانه است.
حنفیت در برابر آن نوع دینداری است که در زمان نزول قرآن، مصادیق بارز و رایج و نه مصادیق انحصاری آن، مسیحیت و یهودیت مرسوم بوده اند و طبعا امروز، نوع خاصی از اسلام را نیز می توان مصداق آن دانست. اسلامی که در زمان نزول قرآن هنوز بروز نکرده بود. اسلامی که در کلام امیرالمومنین(ع) به پوستینی که وارونه پوشیده خواهد شد تشبیه شده است.
طبیعی است که مسیحیان غیرحنیف، یهودیان غیرحنیف و مسلمانان غیر حنیف، حنفاء را بی دین بدانند و بر اساس آیه ۳۰ سوره روم نیز بیشتر مردم، دین را به معنای دینهای رایج و مرسوم غیرحنفی بدانند و معنای دیگری برای دین قائل نباشند.
جالب اینجا است که در زبان عبری که از خانواده زبان عربی است، ریشه "حنف" و مشتقات آن به معنی بی دینی و انحراف و بی دین و منحرف هستند. (رجوع کنید به فرهنگ عبری به فارسی حییم، چاپ 1360، صفحه 158)

@besharatha

🔗 لینک مرتبط:
https://t.me/mersaad_files/750

❇️ از بابارکن‌الدین تا باباحیدر

🔹مسعودبن‌عبدالله بیضاوی شیرازی مشهور به بابارکن‌الدین شیرازی عارف بزرگ ایرانی در قرن ۷ و ۸ هجری قمری است. او در شهر بیضاء (نزدیک شیراز) متولد شد، به شوق دیدار و شاگردی عبدالرزاق کاشانی به اصفهان مهاجرت کرد و در قبرستان لسان‌الارض یا تخت فولاد اصفهان (مدفن انبیا، عرفا و حکمایی چون یوشع نبی، بابارکن‌الدین و میرفندرسکی) در زاویه‌ی عبادتش (معروف به تکیه بابا رکن‌الدین) به خاک سپرده ‌شد.

🔸 #بابا اصطلاح عرفانی با خاستگاه همدان در قرن ۵ هجری قمری است که به مرور در برخی بلاد دیگر ایران مانند فارس، اصفهان و خراسان رایج شد و از قرن ۷ تا ۱۲ تطورات بسیاری داشته و طی این مدت بر عارفان بزرگ و پیران طریقت، زهاد با مرتبه‌ای میان عباد و عرفا، ارباب فتوتِ صاحب مسند، رؤسای جوانمردان و بزرگان تکایا و قلندرخانه‌ها اطلاق می‌شده‌است.

درباره‌ی بابارکن‌الدین نظربه شرح احوال او، مراد، جامع «پیر و شیخ طریقت« و «اهل فتوت» بوده‌است که به هدایت باطنی و دستگیری از ضعفا، توأمان می‌پرداخته‌است؛ عارفی مردم‌گرا!

🔹راجع‌به تصرفات ملکوتی بابارکن‌الدین، حکایات بسیار و‌ متواتری از زمان شیخ بهایی تا زمان عارفان متأخر حلقه‌ی نجف نقل شده‌است؛ تا جایی که آقای کشمیری، یکی از عرفای نجف که ناگهان مجذوب جذبه‌ی او می‌شود، در مکاشفه‌ای ایشان را مظهر اسم «لا اله الا الله» می‌یابد (سیدعلی‌اکبر صداقت، آفتاب خوبان، ص۹۰).
همچنین به نقل از چندین منبع، معروف است شیخ بهایی که در تکیه بابارکن‌الدین در تخت فولاد به چله‌نشینی می‌پرداخته، شش ماه پیش از فوتش، بابارکن‌الدین بر او ظاهر و از نزدیکی مرگش آگاهش می‌سازد و به او می‌گوید: «شیخنا، به فکر خود باش!»
پس از آن شیخ بهایی بسیار می‌گرید، به خانه می‌رود و تا لحظه‌ی مرگ، عزلت می‌گزیند (روضة المتقین، ج۱۴، ص۴۳۱و۴۳۵؛ خاتمه مستدرک الوسائل، ج۲، ص۲۲۷؛ ناگفته‌های عارفان، ج۳، ص۱۶۷و۱۶۸؛ سیدعلی تهرانی، مرد توحید، ص۲۰).

◀️ در مذهب این عارف بزرگ اختلاف است که اهل تسنن بوده یا تشیع؛ اما در مسلکش تردیدی نیست که سالک طریقت سهروردیه (نظربه استاد اصلی‌ طریقتش، عبدالرزاق) و واله ولایت علویه بوده‌است.
چنان‌که در اثر عرفانی مهم و مفصل خود به نام «نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص» که افندی از علمای بزرگ عصر صفوی، مطالب آن را غریب و حیرت‌زا می‌خواند، می‌فرماید:
➖«مرتضی -کرم الله وجهه- ما را از آن راه چنین آگاه کرده‌اند.» (ص۴۶)؛
➖ و در جایی علی را سید العرفا می‌خواند (ص۱۰۸۷)؛
➖و در جای دیگر، سرور عرفا و یَعسوب اولیا، علی مرتضی علیه‌السلام (ص۱۷۵۸).
➖همچنین در شرح احوال برخی عرفا آمده‌است که روحشان در کنار مقبره بابارکن‌الدین به نجف سیر داده شد (مرتضی نوذریان، مردان خدا، ص۲۳و۲۴).
✅ آری، #باباحیدر و #نجف، مقصود و مقصد عارفان بزرگی همچون بابا رکنا بوده و هستند.


◀️ برای من علی از این طریق معرفت، قابل اعتناتر است تا طرق تاریخی که مبتلا به معارضاتی شدید است و گاه خشن‌ترین و‌ خون‌ریزترین شخصیت‌ها نیز می‌توانند خود را به علی مستند کنند و مثلاً به استناد روایتی سست از جهت سند و تحلیل محتوا (نظربه قرائن خارجی و گزارش‌های مخالف) معتقد باشد علی در یک روز ۷۰۰ تن را گردن زد، پس ما هم می‌زنیم!

اسلام شهودی شرافت دارد بر اسلام تاریخی که مضطرب است و مبهم. اسلام عرفانی (و نه عرفان اسلامی) می‌تواند مصحح و مکمل اسلام تاریخی باشد؛ چنان‌که برخی نواندیشان دینی نیز به آن معتقدند. به همین نسبت، عرفای اسلام اشرف‌اند از متکلمان و فقهای آن!

باری، در راه معرفت شخصیت‌های دینی بزرگ تاریخ، خود طریق، موضوعیت دارد؛ یعنی بسیار مهم است که از چه طریقی به معرفت آن‌ها دست می‌یابیم.

#امام_علی
#عرفان
#پدر #بابا


@mersaad_files

☘ ستایش خدایی را که ما را از دست‌آویزندگان به #دوستی علی قرار داد.

ای که گفتی فَمَن یَمُت یَرَنی
جان فدای کلام دلجویت

کاش هر روز مُردمی صد بار
تا مگر سیر دیدمی، رویت

#باباحیدر_مدد

یکی از رویاهای جالبی که شاید حدود ۲۰ سال پیش دیدم این بود که با یکی از دوستان صمیمی‌ام که اصفهانی است به مراسمی در تخت فولاد اصفهان رفته‌‌ایم.
قبل از آن رویا در بیداری، به تخت فولاد نرفته بودم، فقط می‌دانستم نام قبرستانی قدیمی و مشهور در اصفهان است.
حالا چه مراسمی بود؟ مراسم جشن تولد حضرت مریم. مراسم در کنار یک بقعه برگزار می‌شد. بعدها که در بیداری به تخت فولاد رفتم، در آنجا متوجه بقعه‌ای شدم که کپی بقعه رویا بود؛ بقعه بابا رکن الدین.

https://t.me/mersaad_files/750

پی‌نوشت: در آن دوره یک حزب‌اللهی واقعا هر هفته نماز جمعه برو بودم.