دروزی ها، جنگ شریعت و غیر شریعت،جنگ کریدور داوود
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
انسان هزاران سال است اسیر تولیدات فکری مغز چند صدگرمی خودش می باشد. فرقه های مختلف اعتقادی، بازتابی از کارکردهای مغزی است برای توجیه، تفسیر و حتی خلق اندیشه های جدید.
فرقه دروزی ها را می توان در کاتاگوری اعتقادات غیر شریعت تقسیم بندی کرد.
دروزی ها خودشان را از اسماعیلیان باطنی مذهب می دانند که سالها در دوران سلجوقیان و تا دوران مغول با خلافت اسلامی جنگیدند.
دروزی ها گرچه به طریقت اسماعیلی پایبندند ولی خود را مسلمان نمی دانند. در دینشان خدا وجود دارد ولی تناسخ روح هم جایگاه ویژه ای دارد.
اعتقاداتشان التقاطی از ادیان و اعتقادات آسیایی و یونانی با تم عربی است در حالیکه اعتقادات علوی ترکیه و سوریه تم ترکی دارد.
اعتقادات غیر شریعتی مردمان قرون وسطی با خلافت عثمانی ها کاملا نهی شد و به تدریج درگیری هایی بین معتقدین به شریعت و معتقدین به افکار غیر شریعت بوجود آمد.
همزمان، در دوران صفویه نیز صوفیان کنار نهاده شده شریعت تشیع اثنی عشر گفتمان اصلی دینی گردید.
در عثمانی نیز فقه حنفی همین موقعیت را پیدا کرد و دیگر گفتمانها کنار نهاده شد.
در سالیان اخیر دروزی ها در اسرائیل بعنوان شهروند عرب غیرمسلمان وارد نهادهای حکومتی و نظامی شدند در حالیکه در کشورهای اسلامی خصوصا سوریه ، دروزی ها در حاشیه قرار گرفتند.
دروزی های سوریه در بلندی های جولان ساکنند و احتمالا اسرائیل با همراهی دروزی ها آنجا را به تصرف خود درآورده است.
در جنگهای داخلی سوریه، دروزی ها همراه با کردهای ypg در صف متحدین اسرائیل قرار گرفتند و پس از ساقط شدن بشار اسد علوی مذهب و آغاز حکومت اعراب سنی، شریعت خواهان سنی که اعراب بادیه نشین از آنان است، در صف دمشق قرار گرفتند. در این میان دروزی های لبنان به سبب حملات اسرائیل به لبنان در صف اسرائیل قرار نگرفته اند.
ارتباط دروزی ها و کردهای سوریه با اسرائیل و تلاش دروزی ها به گشایش کریدوری برای اتصال دروزی ها به کردهای شمال سوریه و عراق در حقیقت تلاش اسرائیل برای رسیدن به مرزهای ایران و ترکیه می باشد.
نقشه راه این کریدور که کریدور دادوود خوانده می شود در اطاقهای فکر اسرائیل ترسیم و طراحی شده است.
درگیری های چند روز قبل اعراب سنی و اعراب دروزی گرچه ارتباط مستقیم با جنگ سوریه - اسرائیل دارد ولی ریشه آن بیشتر جنگهای مذهبی اعتقادی دوران قرون وسطی می باشد که دولتهای منطقه سعی در بکار گیری آن دارند. در این میان اسرائیل بیش از تمام کشورها در حال بهره برداری از این تشنجات می باشد.
۲۸ تیر ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
انسان هزاران سال است اسیر تولیدات فکری مغز چند صدگرمی خودش می باشد. فرقه های مختلف اعتقادی، بازتابی از کارکردهای مغزی است برای توجیه، تفسیر و حتی خلق اندیشه های جدید.
فرقه دروزی ها را می توان در کاتاگوری اعتقادات غیر شریعت تقسیم بندی کرد.
دروزی ها خودشان را از اسماعیلیان باطنی مذهب می دانند که سالها در دوران سلجوقیان و تا دوران مغول با خلافت اسلامی جنگیدند.
دروزی ها گرچه به طریقت اسماعیلی پایبندند ولی خود را مسلمان نمی دانند. در دینشان خدا وجود دارد ولی تناسخ روح هم جایگاه ویژه ای دارد.
اعتقاداتشان التقاطی از ادیان و اعتقادات آسیایی و یونانی با تم عربی است در حالیکه اعتقادات علوی ترکیه و سوریه تم ترکی دارد.
اعتقادات غیر شریعتی مردمان قرون وسطی با خلافت عثمانی ها کاملا نهی شد و به تدریج درگیری هایی بین معتقدین به شریعت و معتقدین به افکار غیر شریعت بوجود آمد.
همزمان، در دوران صفویه نیز صوفیان کنار نهاده شده شریعت تشیع اثنی عشر گفتمان اصلی دینی گردید.
در عثمانی نیز فقه حنفی همین موقعیت را پیدا کرد و دیگر گفتمانها کنار نهاده شد.
در سالیان اخیر دروزی ها در اسرائیل بعنوان شهروند عرب غیرمسلمان وارد نهادهای حکومتی و نظامی شدند در حالیکه در کشورهای اسلامی خصوصا سوریه ، دروزی ها در حاشیه قرار گرفتند.
دروزی های سوریه در بلندی های جولان ساکنند و احتمالا اسرائیل با همراهی دروزی ها آنجا را به تصرف خود درآورده است.
در جنگهای داخلی سوریه، دروزی ها همراه با کردهای ypg در صف متحدین اسرائیل قرار گرفتند و پس از ساقط شدن بشار اسد علوی مذهب و آغاز حکومت اعراب سنی، شریعت خواهان سنی که اعراب بادیه نشین از آنان است، در صف دمشق قرار گرفتند. در این میان دروزی های لبنان به سبب حملات اسرائیل به لبنان در صف اسرائیل قرار نگرفته اند.
ارتباط دروزی ها و کردهای سوریه با اسرائیل و تلاش دروزی ها به گشایش کریدوری برای اتصال دروزی ها به کردهای شمال سوریه و عراق در حقیقت تلاش اسرائیل برای رسیدن به مرزهای ایران و ترکیه می باشد.
نقشه راه این کریدور که کریدور دادوود خوانده می شود در اطاقهای فکر اسرائیل ترسیم و طراحی شده است.
درگیری های چند روز قبل اعراب سنی و اعراب دروزی گرچه ارتباط مستقیم با جنگ سوریه - اسرائیل دارد ولی ریشه آن بیشتر جنگهای مذهبی اعتقادی دوران قرون وسطی می باشد که دولتهای منطقه سعی در بکار گیری آن دارند. در این میان اسرائیل بیش از تمام کشورها در حال بهره برداری از این تشنجات می باشد.
۲۸ تیر ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
افغانهای دوره صفوی و افغانهای دوره جدید
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
اواخر صفویه و به عبارت بهتر اواخر قرن هفدهم قدرت روسها در حال رشد بود. عثمانی ها هم پس از پیمان قصر شیرین ( زهاب) از شرق فارغ شده و در حال استراحت بودند ولی شرق اراضی صفوی در حال غلیان طوایفی بود که به طور عام افغان نامیده می شدند.
افغانها به صورت عجیبی دور میرویس و سپس پسرش اشرف جمع شدند. میرویس سلسله هوتکی را در قندهار تاسیس کرده و پس از مرگش پسر ۱۸ ساله اش با نام شاه محمود زمام امور را در دست گرفت. افغانها پس از چندین سال مجادله بالاخره از طریق سیستان به کرمان و در نهایت به اصفهان رسیدند.
سلطان آن موقع صفوی، شاه سلطان حسین فردی بود که پدرش شاه سلیمان موقع مرگ گفته بود اگر آرامش می خواهید حسین را انتخاب کنید و اگر توسعه اراضی و مال و منال می خواهید برادرش را انتخاب کنید که در نتیجه حسین به عنوان شاه سلطان حسین به سلطنت انتخاب شد.
وی شدیدا به محمدتقی مجلسی ارادت داشت و براساس رهنمودهای امثالش سیستم بروکراسی-نظامی صفویه مختل شد. بطوریکه پیشروی افغانها که در یک روز و ماه اتفاق نیفتاد بلکه مدتها طول کشید با اینحال سیستم دفاعی نتوانست جلو افغانها را بگیرد. اگر اجداد شاه سلطان حسین، از ترس عثمانی ها پایتخت را از تبریز و قزوین به اصفهان انتقال دادند دشمنی از شرق وجود نداشت که پایتخت را تهدید کند. ولی این بار دولت صفوی از شرق تهدید شد.
در نظامهای قرون وسطایی تصرف پایتخت به معنای فروپاشی دولت بود. مورخین تصرف اصفهان را به تصرف تیسفون، حمله افغانها را به حمله اعراب تشبیه نموده اند.
محمود پس از کشتار شاهزادگان و بقایای بروکراتهای صفوی دیوانه شد و سران افغان وی را خفه کردند.
پس از محمود پسر عمویش اشرف به سلطنت رسید و باقی جریانات از جمله تلاش وی برای تصویب حکومتش توسط روسها و عثمانی ها که از وی اکراه داشتند. پس از شاه سلطان حسین، پسرش طهماسب دوم به قزوین آمد تا از آذربایجان قشونی جمع کند. نادر افشار از طایفه قیرخ/قیرق لی به خدمت طهماسب آمد و طهماسب قولی نامیده شد و باقی جریانات.
بساط حکومت افغانها با برآمدن نادر برچیده شد و در قورولتای مغان براساس سنتهای دیرین ترکان نادر به عنوان شاه افشار به سلطنت انتخاب شد.
با برآمدن نادر گرچه حکومت از دست افغانها گرفته شد ولی سرداران افغان وارد قشون نادر شدند از جمله آزادخان افغان که توانست آذربایجان را تصرف کند.
ماجرای آزادخان افغان و چگونگی حکومتش در آذربایجان بماند برای بعد.
افغانهای معاصر که پس از تصرف آن کشور توسط شوروی به ایران و پاکستان پناهنده شدند اینروزها در حال ترک ایران هستند. از نظر قوانین ایران، افغانها حق سکونت در مناطق آذربایجان را ندارند.
چند سال قبل در بازار مشهد، نوجوان فروشنده ای را غرق در فکر دیدم. با شوخی علت را پرسیدم...گفت ما مهاجریم، نه مدرسه ای داریم، نه امکاناتی و نه حمایتی .آینده ای هم نداریم..می خواهی به فکر فرو نروم ....
۱ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
اواخر صفویه و به عبارت بهتر اواخر قرن هفدهم قدرت روسها در حال رشد بود. عثمانی ها هم پس از پیمان قصر شیرین ( زهاب) از شرق فارغ شده و در حال استراحت بودند ولی شرق اراضی صفوی در حال غلیان طوایفی بود که به طور عام افغان نامیده می شدند.
افغانها به صورت عجیبی دور میرویس و سپس پسرش اشرف جمع شدند. میرویس سلسله هوتکی را در قندهار تاسیس کرده و پس از مرگش پسر ۱۸ ساله اش با نام شاه محمود زمام امور را در دست گرفت. افغانها پس از چندین سال مجادله بالاخره از طریق سیستان به کرمان و در نهایت به اصفهان رسیدند.
سلطان آن موقع صفوی، شاه سلطان حسین فردی بود که پدرش شاه سلیمان موقع مرگ گفته بود اگر آرامش می خواهید حسین را انتخاب کنید و اگر توسعه اراضی و مال و منال می خواهید برادرش را انتخاب کنید که در نتیجه حسین به عنوان شاه سلطان حسین به سلطنت انتخاب شد.
وی شدیدا به محمدتقی مجلسی ارادت داشت و براساس رهنمودهای امثالش سیستم بروکراسی-نظامی صفویه مختل شد. بطوریکه پیشروی افغانها که در یک روز و ماه اتفاق نیفتاد بلکه مدتها طول کشید با اینحال سیستم دفاعی نتوانست جلو افغانها را بگیرد. اگر اجداد شاه سلطان حسین، از ترس عثمانی ها پایتخت را از تبریز و قزوین به اصفهان انتقال دادند دشمنی از شرق وجود نداشت که پایتخت را تهدید کند. ولی این بار دولت صفوی از شرق تهدید شد.
در نظامهای قرون وسطایی تصرف پایتخت به معنای فروپاشی دولت بود. مورخین تصرف اصفهان را به تصرف تیسفون، حمله افغانها را به حمله اعراب تشبیه نموده اند.
محمود پس از کشتار شاهزادگان و بقایای بروکراتهای صفوی دیوانه شد و سران افغان وی را خفه کردند.
پس از محمود پسر عمویش اشرف به سلطنت رسید و باقی جریانات از جمله تلاش وی برای تصویب حکومتش توسط روسها و عثمانی ها که از وی اکراه داشتند. پس از شاه سلطان حسین، پسرش طهماسب دوم به قزوین آمد تا از آذربایجان قشونی جمع کند. نادر افشار از طایفه قیرخ/قیرق لی به خدمت طهماسب آمد و طهماسب قولی نامیده شد و باقی جریانات.
بساط حکومت افغانها با برآمدن نادر برچیده شد و در قورولتای مغان براساس سنتهای دیرین ترکان نادر به عنوان شاه افشار به سلطنت انتخاب شد.
با برآمدن نادر گرچه حکومت از دست افغانها گرفته شد ولی سرداران افغان وارد قشون نادر شدند از جمله آزادخان افغان که توانست آذربایجان را تصرف کند.
ماجرای آزادخان افغان و چگونگی حکومتش در آذربایجان بماند برای بعد.
افغانهای معاصر که پس از تصرف آن کشور توسط شوروی به ایران و پاکستان پناهنده شدند اینروزها در حال ترک ایران هستند. از نظر قوانین ایران، افغانها حق سکونت در مناطق آذربایجان را ندارند.
چند سال قبل در بازار مشهد، نوجوان فروشنده ای را غرق در فکر دیدم. با شوخی علت را پرسیدم...گفت ما مهاجریم، نه مدرسه ای داریم، نه امکاناتی و نه حمایتی .آینده ای هم نداریم..می خواهی به فکر فرو نروم ....
۱ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
تبعات خشکیدن کامل دریاچه اورمیه: تمام ایران خشک خواهد شد
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
از بیست سال پیش که بزرگان علم و عمل آذربایجان هشدار خشکی تدریجی دریاچه اورمیه را می دادند،هیچ کس تصور هم نمی کرد که روزی دریاچه پرآب اورمیه کم آب شده و چه برسد به اینکه خشک شود. شاید امروز هم اکثر مردم عادی آذربایجان تصور نکنند در صورت تداوم خشکیدن دریاچه، کویری نمکین بوجود خواهد آمد که ریزگردهای نمکی تولیدی آن صدها کیلومتر از دریاچه دورتر باعث خشکیدن مزارع و درختان خواهد شد. همانطوریکه ریزگردهای هور العظیم از هزار کیلومتری به آذربایجان می رسد ریزنمکهای دریاچه هم به صدها کیلومتر دورتر خواهد رسید.
موضوع خشکیدن دریاچه اورمیه بسیار جدی است و جدی تر از آن تبعات آن برای آذربایجان..اگر همواره از تمدن چندین هزار ساله در آذربایجان صحبت می شود با مهاجرت مردم، دیگر صحبتی از این تمدن نخواهد شد.
اگر عده ای روان پریش ایرانشهری با خشکاندن دریا با سو مدیریت آبی، منتظر کوچ مردم از آذربایجان هستند تا منطقه تامپون بین آذربایجان و ترکیه ایجاد شود کورخوانده اند چون همه در یک کشتی نشسته ایم که غرق آذربایجان، غرق تمام ساکنین ایران می باشد.
اگر نفوذ معاندین و مخالفین آذربایجان در ادارات سبب شده تا با کشتهای پر آب بر مانند چغندرقند در منطقه، آب زیاد مصرف شود کور خوانده اند.
اما چه باید کرد؟
طبقه ائلیت جامعه و نخبگان آذربایجان باید با مردمشان صحبت کرده تبعات سنگین خشکیدن دریاچه اورمیه را به مردمشان توضیح دهند. توضیح دهند که تنها، نام این دریاچه اورمیه هست و گرنه در کنار این دریاچه دهها شهر و هزاران روستا و آبادی وجود دارد. یعنی تبعات خشکیدن دریاچه شامل فقط شهر اورمیه نیست و اتفاقا مناطق شرقی تر و جنوبی تر دریاچه تا عمق خاک ایران بیشتر و بیشتر آسیب خواهد دید.
نخبگان و ائلیتهای آذربایجان در دیدارهای منظم خود با نمایندگان، مسئولین کشوری و استانی نگرانی شدید خود را به آنها گوشزد کرده و برنامه کار بخواهند. این مطالبات هر روز باید انجام گیرد. حتی لازم است مسولان کم کار و ترک فعل کرده بازخواست شوند. بقول استاندار آذربایجان غربی مسولان یک دهه قبل مربوط دریاچه لازم است اصلا صحبت نکنند و توجیه نکنند.
اخبار دیدارها و مطالبات مردم باید نه تنها در فضای مجازی بلکه بصورت حقیقی در حضور خبرنگاران رسانه ها و خبرگزاران رسمی و نیمه رسمی منطقه ای و کشوری انجام گیرد تا تمام امکانات کشوری برای نجات آذربایجان بسیج شود.
نجات دریاچه اورمیه نه طرح استانی و منطقه ایست و نه کشوری بلکه طرح نجات یک فاجعه بین المللی است.
۳ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
از بیست سال پیش که بزرگان علم و عمل آذربایجان هشدار خشکی تدریجی دریاچه اورمیه را می دادند،هیچ کس تصور هم نمی کرد که روزی دریاچه پرآب اورمیه کم آب شده و چه برسد به اینکه خشک شود. شاید امروز هم اکثر مردم عادی آذربایجان تصور نکنند در صورت تداوم خشکیدن دریاچه، کویری نمکین بوجود خواهد آمد که ریزگردهای نمکی تولیدی آن صدها کیلومتر از دریاچه دورتر باعث خشکیدن مزارع و درختان خواهد شد. همانطوریکه ریزگردهای هور العظیم از هزار کیلومتری به آذربایجان می رسد ریزنمکهای دریاچه هم به صدها کیلومتر دورتر خواهد رسید.
موضوع خشکیدن دریاچه اورمیه بسیار جدی است و جدی تر از آن تبعات آن برای آذربایجان..اگر همواره از تمدن چندین هزار ساله در آذربایجان صحبت می شود با مهاجرت مردم، دیگر صحبتی از این تمدن نخواهد شد.
اگر عده ای روان پریش ایرانشهری با خشکاندن دریا با سو مدیریت آبی، منتظر کوچ مردم از آذربایجان هستند تا منطقه تامپون بین آذربایجان و ترکیه ایجاد شود کورخوانده اند چون همه در یک کشتی نشسته ایم که غرق آذربایجان، غرق تمام ساکنین ایران می باشد.
اگر نفوذ معاندین و مخالفین آذربایجان در ادارات سبب شده تا با کشتهای پر آب بر مانند چغندرقند در منطقه، آب زیاد مصرف شود کور خوانده اند.
اما چه باید کرد؟
طبقه ائلیت جامعه و نخبگان آذربایجان باید با مردمشان صحبت کرده تبعات سنگین خشکیدن دریاچه اورمیه را به مردمشان توضیح دهند. توضیح دهند که تنها، نام این دریاچه اورمیه هست و گرنه در کنار این دریاچه دهها شهر و هزاران روستا و آبادی وجود دارد. یعنی تبعات خشکیدن دریاچه شامل فقط شهر اورمیه نیست و اتفاقا مناطق شرقی تر و جنوبی تر دریاچه تا عمق خاک ایران بیشتر و بیشتر آسیب خواهد دید.
نخبگان و ائلیتهای آذربایجان در دیدارهای منظم خود با نمایندگان، مسئولین کشوری و استانی نگرانی شدید خود را به آنها گوشزد کرده و برنامه کار بخواهند. این مطالبات هر روز باید انجام گیرد. حتی لازم است مسولان کم کار و ترک فعل کرده بازخواست شوند. بقول استاندار آذربایجان غربی مسولان یک دهه قبل مربوط دریاچه لازم است اصلا صحبت نکنند و توجیه نکنند.
اخبار دیدارها و مطالبات مردم باید نه تنها در فضای مجازی بلکه بصورت حقیقی در حضور خبرنگاران رسانه ها و خبرگزاران رسمی و نیمه رسمی منطقه ای و کشوری انجام گیرد تا تمام امکانات کشوری برای نجات آذربایجان بسیج شود.
نجات دریاچه اورمیه نه طرح استانی و منطقه ایست و نه کشوری بلکه طرح نجات یک فاجعه بین المللی است.
۳ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
درختان محوطه لشکر 64 سابق اورمیه در حال خشکیدن است آنها را دریابید
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
پس از کودتای اسفند 1299 و با قدرت گرفتن نظامیان به فرماندهی رضاخان به تدریج تشکیل قشون ملی و به تبع آن احداث سربازخانه ( پادگان) برای استقرار ارتش به شدت احساس شد. اورمیه نیز بعد از پشت سر گذاشتن حوادث ناگوار جیلولوق و کوردلوق می بایستی از نظر نظامی و امنیتی مورد توجه ویژه قرار گیرد بنابراین اولین بنای سربازخانه شهر اورمیه در خارج دروازه های شهر، نزدیک به محله یورتشاه، در باغ مشهور دلگشا ملکی اقبال الدوله در نظر گرفته شد. به نوشته علی دهقان این سربازخانه در زمان فرماندهی عبدالله خان امیر طهماسبی به عنوان فرمانده لشکر آذربایجان و فرمانداری سردار سطوت بهادری و با کلنگ زنی میرزا محمود اصولی از علمای بنام اورمیه و با هزینه و کمکهای اهالی اورمیه تا سال 1304 ساخته شد و به ارتش تحویل و هدیه داده شد. در سالهای بعد از طرف ارتش بناهای متعدد دیگر نیز به سربازخانه اورمیه اضافه گردید و ستاد لشکر از سال 1312 تا 1316 در زمان فرماندهی شاه بختی در میدان ایالت ساخته شد. در جنگ دوم جهانی محوطه لشکر بمباران شد و در ناامنی های ایجاد شده در روسلوق و پس از انقلاب این پادگان از جمله مراکز مهم نظامی و دفعای غرب آذربایجان بود. در زمان فرماندهی سرهنگ درخشانی در سال 1324 با توجه به احساس کمی جا برای سربازها قسمتی از باغ سیاوش نیز به پادگان اضافه شد. از اوایل سالهای 90 طرح انتقال پادگانهای داخل شهر موضوع روز شده در مرداد 1392 خبر انتقال پادگان به خارج از شهر اورمیه رسانه ای شد و یکسال بعد محوطه لشکر به مساحت 70 هکتار در سال 1393 بشماره 31186 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. براساس تفاهمنامهاي که ميان ميراث فرهنگي استان و لشكر 64 اروميه منعقد شد با انتقال پادگان لشكر 64، قرار شد اين ساختمان به موزه جنگ تبديل شود ولی اين اتفاق هنوز رخ نداده است و اين ساختمان تاريخي در مرکز شهر همچنان محل استقرار لشکر 64 اروميه است.
5 آبان 1393 خیابان لشکر بازگشایی شد و طرح نهایی تفکیک اراضی لشکر با رویکرد حفاظت از فضای سبز موجود با درختان کهنسال و حفاظت از بناهای تاریخی دوره پهلوی مجموعه و اعظای حداکثر کاربری های عمومی در مقیاس شهری شامل گردشگری تفریحی( با مساحت تقریبی 2.5 هکتار) ـ باغ موزه ، پارک و صنایع دستی (مساحت تقریبی 9.1 هکتار ) ـ پارک و فضای سبز ( به مساحت تقریبی 11.4 هکتار) ، میراث تاریخی - تجاری ( به مساحت تقریبی 2.9 هکتار ) ـ تجاری خدماتی با حفظ بناهای تاریخی و رعایت ضوابط میراث فرهنگی ( به مساحت تقریبی 8.7 هکتار ) و تجاری خدماتی ( به مساحت تقریبی 4.6 هکتار ) به تصویب مراجع استانی رسیده و نهایتاً شورایعالی شهرسازی و معماری به تصویب رسیدبا اینحال بجز خیابان کشی در اتصال خیابان امام به سربازان گمنام که اخیرا سپهبد سلیمانی نام گرفته ، هیچ پیشرفتی در اوضاع این اراضی دیده نمی شود .با بروز شبهاتی درباره تفکیک غیرقانونی اراضی لشکر و تشکیل کمپینی برای مقابله با تفکیک غیرقانونی اراضی، شهردار وقت اورمیه تاکید کرد: این قول را خدمت دوستان می دهم که سهم شهرداری را برای طراحی بعنوان فضای سبز و یکی از آثار فاخر جهان به مسابقه بگذارم و هرگز اجازه تفکیک را به کسی ندهم. شهرداران بعدی نیز چنین سیگنالهایی دادند.امید است با توجه به تقاضای عموم مردم اورمیه ضمن جلوگیری از خشکیدن درختان این محوطه زیبا، اراضی لشکر 64 به هایدپارکی دیگر تبدیل شود و بر افتخارات تاریخی دارالنشاط اورمیه افزوده شود. گفتنی است : Hyde Park به مساحت 253 هکتار از بزرگترین پارکهای شهر لندن و یکی از پارکهای سلطنتی این شهر است.
۴ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
پس از کودتای اسفند 1299 و با قدرت گرفتن نظامیان به فرماندهی رضاخان به تدریج تشکیل قشون ملی و به تبع آن احداث سربازخانه ( پادگان) برای استقرار ارتش به شدت احساس شد. اورمیه نیز بعد از پشت سر گذاشتن حوادث ناگوار جیلولوق و کوردلوق می بایستی از نظر نظامی و امنیتی مورد توجه ویژه قرار گیرد بنابراین اولین بنای سربازخانه شهر اورمیه در خارج دروازه های شهر، نزدیک به محله یورتشاه، در باغ مشهور دلگشا ملکی اقبال الدوله در نظر گرفته شد. به نوشته علی دهقان این سربازخانه در زمان فرماندهی عبدالله خان امیر طهماسبی به عنوان فرمانده لشکر آذربایجان و فرمانداری سردار سطوت بهادری و با کلنگ زنی میرزا محمود اصولی از علمای بنام اورمیه و با هزینه و کمکهای اهالی اورمیه تا سال 1304 ساخته شد و به ارتش تحویل و هدیه داده شد. در سالهای بعد از طرف ارتش بناهای متعدد دیگر نیز به سربازخانه اورمیه اضافه گردید و ستاد لشکر از سال 1312 تا 1316 در زمان فرماندهی شاه بختی در میدان ایالت ساخته شد. در جنگ دوم جهانی محوطه لشکر بمباران شد و در ناامنی های ایجاد شده در روسلوق و پس از انقلاب این پادگان از جمله مراکز مهم نظامی و دفعای غرب آذربایجان بود. در زمان فرماندهی سرهنگ درخشانی در سال 1324 با توجه به احساس کمی جا برای سربازها قسمتی از باغ سیاوش نیز به پادگان اضافه شد. از اوایل سالهای 90 طرح انتقال پادگانهای داخل شهر موضوع روز شده در مرداد 1392 خبر انتقال پادگان به خارج از شهر اورمیه رسانه ای شد و یکسال بعد محوطه لشکر به مساحت 70 هکتار در سال 1393 بشماره 31186 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. براساس تفاهمنامهاي که ميان ميراث فرهنگي استان و لشكر 64 اروميه منعقد شد با انتقال پادگان لشكر 64، قرار شد اين ساختمان به موزه جنگ تبديل شود ولی اين اتفاق هنوز رخ نداده است و اين ساختمان تاريخي در مرکز شهر همچنان محل استقرار لشکر 64 اروميه است.
5 آبان 1393 خیابان لشکر بازگشایی شد و طرح نهایی تفکیک اراضی لشکر با رویکرد حفاظت از فضای سبز موجود با درختان کهنسال و حفاظت از بناهای تاریخی دوره پهلوی مجموعه و اعظای حداکثر کاربری های عمومی در مقیاس شهری شامل گردشگری تفریحی( با مساحت تقریبی 2.5 هکتار) ـ باغ موزه ، پارک و صنایع دستی (مساحت تقریبی 9.1 هکتار ) ـ پارک و فضای سبز ( به مساحت تقریبی 11.4 هکتار) ، میراث تاریخی - تجاری ( به مساحت تقریبی 2.9 هکتار ) ـ تجاری خدماتی با حفظ بناهای تاریخی و رعایت ضوابط میراث فرهنگی ( به مساحت تقریبی 8.7 هکتار ) و تجاری خدماتی ( به مساحت تقریبی 4.6 هکتار ) به تصویب مراجع استانی رسیده و نهایتاً شورایعالی شهرسازی و معماری به تصویب رسیدبا اینحال بجز خیابان کشی در اتصال خیابان امام به سربازان گمنام که اخیرا سپهبد سلیمانی نام گرفته ، هیچ پیشرفتی در اوضاع این اراضی دیده نمی شود .با بروز شبهاتی درباره تفکیک غیرقانونی اراضی لشکر و تشکیل کمپینی برای مقابله با تفکیک غیرقانونی اراضی، شهردار وقت اورمیه تاکید کرد: این قول را خدمت دوستان می دهم که سهم شهرداری را برای طراحی بعنوان فضای سبز و یکی از آثار فاخر جهان به مسابقه بگذارم و هرگز اجازه تفکیک را به کسی ندهم. شهرداران بعدی نیز چنین سیگنالهایی دادند.امید است با توجه به تقاضای عموم مردم اورمیه ضمن جلوگیری از خشکیدن درختان این محوطه زیبا، اراضی لشکر 64 به هایدپارکی دیگر تبدیل شود و بر افتخارات تاریخی دارالنشاط اورمیه افزوده شود. گفتنی است : Hyde Park به مساحت 253 هکتار از بزرگترین پارکهای شهر لندن و یکی از پارکهای سلطنتی این شهر است.
۴ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
بررسی علل کاهش تعداد رجال سیاسی آذربایجانی در سیاست امروز ایران
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
تمام مورخین دوره های میانی و معاصر تاریخ در جهان به نقش بی بدیل آذربایجان و ترکان آذربایجان در اداره امور دولتها و امپراطوری های مشرق زمین متفق القولند. تاریخ نگاران معاصر ایران نیز گرچه سعی فراوان در سانسور نقش عنصر ترک در تاریخ مشرق زمین خصوصا ایران دارند و با انجام هزاران ترفند و بازی با الفاظ از بکار بردن کلمه ترک بجز اگر به قتل و غارتی منسوب شوند و مفهوم منفی داشته باشند دوری می کنند ولی نمی توانند خواستگاه دولتمداری دولت کنونی ایران که همانا عنصر ترک و سرزمین آذربایجان هست کتمان کنند.
از دوران قرون وسطی خصوصا تشکیل دولت صفوی، آذربایجان هم از نظر وجود بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی و آرامگاه اجداد صفویان و هم از نظر خواستگاه اقتصادی-نظامی سردسته ایالات این دولت معظم بود. عنصر ترک و تاجیک (که در تاریخنگاری ایرانی جدید، ایرانی نامیده می شود) بعنوان دو عنصر موثر سیاسی در کتب معتبر کلاسیک آن دوران موجود می باشد.
ولیعهدنشین شدن تبریز و جمع شدن رجال آذربایجانی( با اکثریت رجال ترکان و معدود رجل کرد) در اطراف ولیعهد، ارتقا این رجال آذربایجانی را در تهران مهیا می کرد. سیر طبیعی انتقال رجال آذربایجانی به دارالخلافه تهران و پخش آنها به عنوان والیان دولت قاجاری، امری بسیار طبیعی محسوب می شد که متاسفانه با بروز حوادث ناگوار مشروطیت و سپس وقوع جنگ جهانی اول، این سیستم به هم خورد و ولیعهدی نبود تا در آذربایجان ولیعهدنشین حکومت کند. تسلط پهلوی و تاسیس ایران نو با ساختاری متمرکز اوضاع را بدتر نمود بطوریکه تا دهه سی تقریبا رجال آذربایجانی اعم از صدراعظم ها، نخست وزیران، وزرا و روستای مجلس و سنای موجود در سیاست کلان ایران به اتمام رسید.با وقوع انقلاب اسلامی و تمایل غالب مردم آذربایجان به مرجعیت فرد دیگری غیر از رهبر انقلاب، حذف رجال آذربایجانی از سیاست انقلاب نیز شروع شد. با این حال در دوران نه چندان دوری هم رئیس جمهور، هم نخست وزیر و هم رئیس دیوان عالی کشور و در نهایت مجلس خبرگان در اختیار ترکان آذربایجانی بود.
با رئیس جمهور شدن افرادی از استانهای یزد، کرمان و سمنان اوضاع به ضرر رجال آذربایجانی بود ولی با رئیس جمهور شدن فردی غیرترک که قبلا فرماندار ماکو و استاندار استان اردبیل شده بود جمعی موسوم به حلقه اورمیه صاحب اختیار ایران شدند.
این روند نیز در ده سال اخیر تضعیف شد و انتظار می رود با کاهش رجال آذربایجانی در سطح ملی( ساکن در تهران) تعداد کمی وزیر و وکیل در هیئت دولت ایران دیده شود مگر اینکه سیستم ولیعهد نشین بودن تبریز قاجاری با طرح قالیباف مبنی بر اعلام تبریز به عنوان پایتخت دوم ایران اجرا گردد.
۵ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
تمام مورخین دوره های میانی و معاصر تاریخ در جهان به نقش بی بدیل آذربایجان و ترکان آذربایجان در اداره امور دولتها و امپراطوری های مشرق زمین متفق القولند. تاریخ نگاران معاصر ایران نیز گرچه سعی فراوان در سانسور نقش عنصر ترک در تاریخ مشرق زمین خصوصا ایران دارند و با انجام هزاران ترفند و بازی با الفاظ از بکار بردن کلمه ترک بجز اگر به قتل و غارتی منسوب شوند و مفهوم منفی داشته باشند دوری می کنند ولی نمی توانند خواستگاه دولتمداری دولت کنونی ایران که همانا عنصر ترک و سرزمین آذربایجان هست کتمان کنند.
از دوران قرون وسطی خصوصا تشکیل دولت صفوی، آذربایجان هم از نظر وجود بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی و آرامگاه اجداد صفویان و هم از نظر خواستگاه اقتصادی-نظامی سردسته ایالات این دولت معظم بود. عنصر ترک و تاجیک (که در تاریخنگاری ایرانی جدید، ایرانی نامیده می شود) بعنوان دو عنصر موثر سیاسی در کتب معتبر کلاسیک آن دوران موجود می باشد.
ولیعهدنشین شدن تبریز و جمع شدن رجال آذربایجانی( با اکثریت رجال ترکان و معدود رجل کرد) در اطراف ولیعهد، ارتقا این رجال آذربایجانی را در تهران مهیا می کرد. سیر طبیعی انتقال رجال آذربایجانی به دارالخلافه تهران و پخش آنها به عنوان والیان دولت قاجاری، امری بسیار طبیعی محسوب می شد که متاسفانه با بروز حوادث ناگوار مشروطیت و سپس وقوع جنگ جهانی اول، این سیستم به هم خورد و ولیعهدی نبود تا در آذربایجان ولیعهدنشین حکومت کند. تسلط پهلوی و تاسیس ایران نو با ساختاری متمرکز اوضاع را بدتر نمود بطوریکه تا دهه سی تقریبا رجال آذربایجانی اعم از صدراعظم ها، نخست وزیران، وزرا و روستای مجلس و سنای موجود در سیاست کلان ایران به اتمام رسید.با وقوع انقلاب اسلامی و تمایل غالب مردم آذربایجان به مرجعیت فرد دیگری غیر از رهبر انقلاب، حذف رجال آذربایجانی از سیاست انقلاب نیز شروع شد. با این حال در دوران نه چندان دوری هم رئیس جمهور، هم نخست وزیر و هم رئیس دیوان عالی کشور و در نهایت مجلس خبرگان در اختیار ترکان آذربایجانی بود.
با رئیس جمهور شدن افرادی از استانهای یزد، کرمان و سمنان اوضاع به ضرر رجال آذربایجانی بود ولی با رئیس جمهور شدن فردی غیرترک که قبلا فرماندار ماکو و استاندار استان اردبیل شده بود جمعی موسوم به حلقه اورمیه صاحب اختیار ایران شدند.
این روند نیز در ده سال اخیر تضعیف شد و انتظار می رود با کاهش رجال آذربایجانی در سطح ملی( ساکن در تهران) تعداد کمی وزیر و وکیل در هیئت دولت ایران دیده شود مگر اینکه سیستم ولیعهد نشین بودن تبریز قاجاری با طرح قالیباف مبنی بر اعلام تبریز به عنوان پایتخت دوم ایران اجرا گردد.
۵ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
هدیه آذربایجان به مشروطیت ممالک محروسه ایران: تاسیس انجمنهای ایالتی ولایتی قدرتمند
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
با اعلان مشروطیت، انجمن آذربایجان به عنوان پارلمان محلی تشکیل و ناظر بر امور ایالتی گردید. با اینحال تغییر نظام اداری ممالک محروسه ایران از شیوه شاهنشاهی مطلق به سیستم سلطنت مشروطه نتوانست به آرامی توسط محمدعلیشاه و درباریان هضم شود بنابراین شروع به اخلال در امور کشورداری پارلمانی کرد. با کاهش اختیارات والی ها و افزایش اختیارات انجمنها، مناطق عشایر نشین آذربایجان در غرب، مرکز و شرق آذربایجان در آشوب فرو رفت و اکراد در غرب آذربایجان و شاهسونها در شرق آذربایجان اوضاع امنیتی ایالت را مختل نمودند.
آن موقع مشروطه خواهان معتقد بودند اين نابسامانيها همه زير سر محمد عليشاه می باشد بنابراین انجمن آذربایجان با یک حرکت انقلابی و بی نظیر، با مخابره تلگراف زير كه از تبريز به عنوان نماينده آذربايجان ارسال گرديد ، مشروعیت محمدعلیشاه در سلطنت را از بین برد:
از تبريز به همه شهرها ، شاه موافق ذكر قسم و حالا نقض عهد . ملت آذربايجان او را بجهت اين خيانت از سلطنت خلع و قناسل و نجف اطلاع ، شما هم او را خلع و سفارت خانه ها را اطلاع دهيد.
انجمن ملي تبريز: ( كسروي – تاريخ مشروطه ايران ص 518)
پس از ارسال اين تلگرافها از تمام انجمنهاي شهرهاي مختلف ، تلگرافات مساعدي كه اكثراً غلوآميز بود ، به تبريز رسيد. مثلاً از شيراز تلگرافي بدين مضمون به تبريزارسال شد :
از شيراز به تبريز ( 22 خرداد )
خدمت اعضاي محترم ايالتي دامت توفيقاتهم. تلگراف مبني بر نقض عهد و خلاف قسم محمدعليميرزا رسيد. خيلي غريب است كه ملت نجيب ايران با اين خلافهاي متواتره و متكاثره كه هرروز ملاحظه مي نمايد باز آن را به سلطنت شناخته بودند… ملت فارس ( منظور ایالت فارس) كه بالغ بر چهار كرور است از اتراك و اعراب و عموم رعايا با ملت آذربايجان هم رأي است و عقيده است. چون اهالي آذربايجان در اينگونه موارد پيشقدم بوده اند و به هر طريقي دستورالعمل بدهند . از جان مال به هيچ وجه مضايقه نداند. ( از دوست يك اشارت از ما بسر دويدن ) ( همان ، ص 601)
با این اقدام اولیه و انقلابی انجمن تبریز، بعدها قوای بختیاری و گیلانی توانستند با فتح تهران روحیه گرفته محمدعلیشاه را رسما از قدرت خلع نمایند. ۷ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
با اعلان مشروطیت، انجمن آذربایجان به عنوان پارلمان محلی تشکیل و ناظر بر امور ایالتی گردید. با اینحال تغییر نظام اداری ممالک محروسه ایران از شیوه شاهنشاهی مطلق به سیستم سلطنت مشروطه نتوانست به آرامی توسط محمدعلیشاه و درباریان هضم شود بنابراین شروع به اخلال در امور کشورداری پارلمانی کرد. با کاهش اختیارات والی ها و افزایش اختیارات انجمنها، مناطق عشایر نشین آذربایجان در غرب، مرکز و شرق آذربایجان در آشوب فرو رفت و اکراد در غرب آذربایجان و شاهسونها در شرق آذربایجان اوضاع امنیتی ایالت را مختل نمودند.
آن موقع مشروطه خواهان معتقد بودند اين نابسامانيها همه زير سر محمد عليشاه می باشد بنابراین انجمن آذربایجان با یک حرکت انقلابی و بی نظیر، با مخابره تلگراف زير كه از تبريز به عنوان نماينده آذربايجان ارسال گرديد ، مشروعیت محمدعلیشاه در سلطنت را از بین برد:
از تبريز به همه شهرها ، شاه موافق ذكر قسم و حالا نقض عهد . ملت آذربايجان او را بجهت اين خيانت از سلطنت خلع و قناسل و نجف اطلاع ، شما هم او را خلع و سفارت خانه ها را اطلاع دهيد.
انجمن ملي تبريز: ( كسروي – تاريخ مشروطه ايران ص 518)
پس از ارسال اين تلگرافها از تمام انجمنهاي شهرهاي مختلف ، تلگرافات مساعدي كه اكثراً غلوآميز بود ، به تبريز رسيد. مثلاً از شيراز تلگرافي بدين مضمون به تبريزارسال شد :
از شيراز به تبريز ( 22 خرداد )
خدمت اعضاي محترم ايالتي دامت توفيقاتهم. تلگراف مبني بر نقض عهد و خلاف قسم محمدعليميرزا رسيد. خيلي غريب است كه ملت نجيب ايران با اين خلافهاي متواتره و متكاثره كه هرروز ملاحظه مي نمايد باز آن را به سلطنت شناخته بودند… ملت فارس ( منظور ایالت فارس) كه بالغ بر چهار كرور است از اتراك و اعراب و عموم رعايا با ملت آذربايجان هم رأي است و عقيده است. چون اهالي آذربايجان در اينگونه موارد پيشقدم بوده اند و به هر طريقي دستورالعمل بدهند . از جان مال به هيچ وجه مضايقه نداند. ( از دوست يك اشارت از ما بسر دويدن ) ( همان ، ص 601)
با این اقدام اولیه و انقلابی انجمن تبریز، بعدها قوای بختیاری و گیلانی توانستند با فتح تهران روحیه گرفته محمدعلیشاه را رسما از قدرت خلع نمایند. ۷ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
آیا انقلاب مشروطیت، حرکتی ضد ترک بود؟
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
چند روز بعد ۱۴ مردادماه ۱۱۹ مین سالگرد امضای فرمان مشروطیت بدست مظفرالدینشاه می باشد. ماده تاریخ این حرکت بزرگ اجتماعی « عدل مظفر» می باشد که نشاندهنده محوریت عدالت در این فرمان می باشد.
اما چند سالیست حرکتی علیه این انقلاب خصوصا سران آن در میان بعضی ترکها براه افتاده که انقلاب مشروطیت، حرکتی ضد ترک بود. ولی آیا چنین بود؟
قبل از بررسی این سوال لازم است مقدمه ای ارائه گردد.
اواخر قرن نوزدهم همراه با گسترش صنایع و علوم در اروپا موجی اجتماعی کشورهای آسیایی را نیز دربرگرفت که در اوایل قرن بیستم باعث تغییر نگرش حکومتداری و در حقیقت پوست اندازی نظامهای کهن و استبدادی شرقی گردید. در ژاپن، روسیه، عثمانی و ایران قاجاری تحرکات اجتماعی که در سایه استبداد شرقی مانند فنر جمع شده بود باعث دگرگونی های نگاه به اجتماع و فرهنگ و حکمرانی شد که مشروطیت نامیده شد.
تا قبل از قبولی مشروطیت توسط پادشاهان، اینان مالک جان و مال کل موجودات داخل ممالک محروسه بودند. با قبولی مشروطیت، اختیارات پادشاه ظل الله با مصوبات مجلس( بخوانید رعایا از دید شاه) محدودتر می شد. حتی بودجه دربار پادشاه بایستی از طرف مجلس تصویب می شد. تصور کنید کارت بانکی شما روزی توسط زیردستان تان ضبط گردد و به شما پول توجیبی داده شود.آن وقت می توانید بهتر حال پادشاهان را درک کرده علت مقاومتشان در مقابل مجلس را بفهمید.
اما درباره جواب سوال:
قاجاریه سلسله ای ترک بودند که عنصر ترک در راس قدرت بود. با اینحال ترکها براساس حکومتداری چندین صد ساله شوونیست نبودند و مملکت را براساس سیستم ایالتی اداره می کردند. بدین خاطر در سکه های زمان قاجار عنوان « ممالک محروسه ایران» حک می شد.
مهمترین، ثروتمندترین و رجال خیزترین ایالت ممالک محروسه، مملکت آذربایجان بود.
پیشروان آذربایجانی مشروطیت با رفت و آمدهایی به اروپا با مبانی و اصول مشروطیت آشنا شدند و خواستار اعمال آن اصلاحات مدرن در قالب قانون اساسی در ممالک محروسه ایران بودند. تشکیل انجمنهای ایالتی - ولایتی مد نظر نخبگان آذربایجانی وارد اصول قانون اساسی شد.
یکی از مهمترین خواسته های آذربایجان تعدیل قدرت شاه در مقابل خرد جمعی( مجلس) بود. با اینحال این خواسته با نفوذ عناصر تندرو سوسیال دموکرات روسیه رادیکالتر شد و ترور محمدعلیشاه و صدراعظم کار را خراب کرد.
حیدرخان عمواوغلی و دوستانش کار وارد کردن سلاح به آذربایجان را برعهده گرفته و بزودی حملات مسلحین مشروطه خواه برای تصاحب شهرهای آذربایجان آغاز شد و نبردهای مشروطه خواهان و قوای دولتی امنیت آذربایجان سرحدی روسیه و عثمانی را به مخاطره افکندند.
آذربایجان زیر آتش ناامنی می سوخت و خصوصا در غرب آذربایجان عشایر کرد از فرصت ضعف دولت استفاده کرده به شهرهای خوی، سلماس، اورمیه می تاختند.
محمدعلیشاه برای اعاده قدرتش از زور استفاده کرده با به توپ بستن مجلس محدود کننده های قدرتش را پراکنده نمود. ولی آذربایجان ول کن ماجرا نبود. هزاران نفر آذربایجانی با بذل جان و مال می خواستند برای کل ممالک محروسه مشروطیت بیاورند. در حالیکه در مناطق مرکزی ایران مردم خونسردانه به زندگی ادامه می دادند.
تلگرامهای این مناطق به تبریز مبنی بر پافشاری و اصرار به مشروطیت خواستن آذربایجان به معنای گذاشتن تمام بار به دوش آذربایجان بود. جنگهای یک تنه یازده ماهه آذربایجان و خصوصا تبریز با قوای دولتی بدون هیچ کمکی از اصفهان و شیراز و مشهد و غیره ادامه داشت بطوریکه مردم تبریز در دوران محاصره با ته کشیدن مواد غذایی به خوردن یونجه متوسل شدند. ولی چه فایده که براساس پیمان تقسیم ایران مابین روسیه و انگلیس در سال ۱۹۰۷، قوای روسی برای تنظیم امور آذربایجان وارد تبریز شدند و قوای مشروطه خواه آذربایجان در به در شدند.
قوای گیلانی و بختیاری هم به تهران-مرکز قدرت- حمله کرده آنجا را به تصرف درآوردند.
در تقسیم قدرت در تهران پایتخت دولت قاجاری، تفکر آذربایجان حضور نداشت و در تشکیل ایران نو آذربایجانیانی حضور داشتند که به همه چیز از جمله حقوق زرتشتی ها و غیره فکر می کردند الا منافع ملی آذربایجان.
تمام این اقدامات موجب سقوط نظام ممالک محروسه شد و چند سال بعد ضد مشروطه ترین سلسله یعنی پهلوی ها به روی کار آمد.
اولین کار رضاخان برچیدن نظام انجمن ایالتی ولایتی یادگار آذربایجانی ها بود و ایران در دوران رضاشاه و محمدرضاشاه دوباره به استبداد قرن نوزدهم برگشت.
۱۰ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
چند روز بعد ۱۴ مردادماه ۱۱۹ مین سالگرد امضای فرمان مشروطیت بدست مظفرالدینشاه می باشد. ماده تاریخ این حرکت بزرگ اجتماعی « عدل مظفر» می باشد که نشاندهنده محوریت عدالت در این فرمان می باشد.
اما چند سالیست حرکتی علیه این انقلاب خصوصا سران آن در میان بعضی ترکها براه افتاده که انقلاب مشروطیت، حرکتی ضد ترک بود. ولی آیا چنین بود؟
قبل از بررسی این سوال لازم است مقدمه ای ارائه گردد.
اواخر قرن نوزدهم همراه با گسترش صنایع و علوم در اروپا موجی اجتماعی کشورهای آسیایی را نیز دربرگرفت که در اوایل قرن بیستم باعث تغییر نگرش حکومتداری و در حقیقت پوست اندازی نظامهای کهن و استبدادی شرقی گردید. در ژاپن، روسیه، عثمانی و ایران قاجاری تحرکات اجتماعی که در سایه استبداد شرقی مانند فنر جمع شده بود باعث دگرگونی های نگاه به اجتماع و فرهنگ و حکمرانی شد که مشروطیت نامیده شد.
تا قبل از قبولی مشروطیت توسط پادشاهان، اینان مالک جان و مال کل موجودات داخل ممالک محروسه بودند. با قبولی مشروطیت، اختیارات پادشاه ظل الله با مصوبات مجلس( بخوانید رعایا از دید شاه) محدودتر می شد. حتی بودجه دربار پادشاه بایستی از طرف مجلس تصویب می شد. تصور کنید کارت بانکی شما روزی توسط زیردستان تان ضبط گردد و به شما پول توجیبی داده شود.آن وقت می توانید بهتر حال پادشاهان را درک کرده علت مقاومتشان در مقابل مجلس را بفهمید.
اما درباره جواب سوال:
قاجاریه سلسله ای ترک بودند که عنصر ترک در راس قدرت بود. با اینحال ترکها براساس حکومتداری چندین صد ساله شوونیست نبودند و مملکت را براساس سیستم ایالتی اداره می کردند. بدین خاطر در سکه های زمان قاجار عنوان « ممالک محروسه ایران» حک می شد.
مهمترین، ثروتمندترین و رجال خیزترین ایالت ممالک محروسه، مملکت آذربایجان بود.
پیشروان آذربایجانی مشروطیت با رفت و آمدهایی به اروپا با مبانی و اصول مشروطیت آشنا شدند و خواستار اعمال آن اصلاحات مدرن در قالب قانون اساسی در ممالک محروسه ایران بودند. تشکیل انجمنهای ایالتی - ولایتی مد نظر نخبگان آذربایجانی وارد اصول قانون اساسی شد.
یکی از مهمترین خواسته های آذربایجان تعدیل قدرت شاه در مقابل خرد جمعی( مجلس) بود. با اینحال این خواسته با نفوذ عناصر تندرو سوسیال دموکرات روسیه رادیکالتر شد و ترور محمدعلیشاه و صدراعظم کار را خراب کرد.
حیدرخان عمواوغلی و دوستانش کار وارد کردن سلاح به آذربایجان را برعهده گرفته و بزودی حملات مسلحین مشروطه خواه برای تصاحب شهرهای آذربایجان آغاز شد و نبردهای مشروطه خواهان و قوای دولتی امنیت آذربایجان سرحدی روسیه و عثمانی را به مخاطره افکندند.
آذربایجان زیر آتش ناامنی می سوخت و خصوصا در غرب آذربایجان عشایر کرد از فرصت ضعف دولت استفاده کرده به شهرهای خوی، سلماس، اورمیه می تاختند.
محمدعلیشاه برای اعاده قدرتش از زور استفاده کرده با به توپ بستن مجلس محدود کننده های قدرتش را پراکنده نمود. ولی آذربایجان ول کن ماجرا نبود. هزاران نفر آذربایجانی با بذل جان و مال می خواستند برای کل ممالک محروسه مشروطیت بیاورند. در حالیکه در مناطق مرکزی ایران مردم خونسردانه به زندگی ادامه می دادند.
تلگرامهای این مناطق به تبریز مبنی بر پافشاری و اصرار به مشروطیت خواستن آذربایجان به معنای گذاشتن تمام بار به دوش آذربایجان بود. جنگهای یک تنه یازده ماهه آذربایجان و خصوصا تبریز با قوای دولتی بدون هیچ کمکی از اصفهان و شیراز و مشهد و غیره ادامه داشت بطوریکه مردم تبریز در دوران محاصره با ته کشیدن مواد غذایی به خوردن یونجه متوسل شدند. ولی چه فایده که براساس پیمان تقسیم ایران مابین روسیه و انگلیس در سال ۱۹۰۷، قوای روسی برای تنظیم امور آذربایجان وارد تبریز شدند و قوای مشروطه خواه آذربایجان در به در شدند.
قوای گیلانی و بختیاری هم به تهران-مرکز قدرت- حمله کرده آنجا را به تصرف درآوردند.
در تقسیم قدرت در تهران پایتخت دولت قاجاری، تفکر آذربایجان حضور نداشت و در تشکیل ایران نو آذربایجانیانی حضور داشتند که به همه چیز از جمله حقوق زرتشتی ها و غیره فکر می کردند الا منافع ملی آذربایجان.
تمام این اقدامات موجب سقوط نظام ممالک محروسه شد و چند سال بعد ضد مشروطه ترین سلسله یعنی پهلوی ها به روی کار آمد.
اولین کار رضاخان برچیدن نظام انجمن ایالتی ولایتی یادگار آذربایجانی ها بود و ایران در دوران رضاشاه و محمدرضاشاه دوباره به استبداد قرن نوزدهم برگشت.
۱۰ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
اصرار به ریال اسپانیایی به خاطر عناد با تومان ترکی
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
امروزه دشمنی به ظاهر ایران دوستان ولی در باطن فرقه ضاله ملی گرایان فارس محور نفوذ کرده در سیستمهای اداری ایران، با ترکان و آذربایجان و حتی رئیس جمهور اظهر من الشمس است و نیازی به هیچ توضیحی نیست.
آخرین شاهکار این فرقه، سوای توهینهای اخیر به رئیس جمهور بخاطر اتخاذ سیاست همگرایی با همسایگان، تصمیم به لغو مصوبه قبلی مجلس در مورد واحد پول ایران می باشد.
همانطور که می دانید چند سال قبل دولت با ارائه لایحه ای ضمن تبدیل واحد پول از ریال اسپانیایی به تومان بومی ایران حذف چهار صفر را هم در پیش گرفت.
با ریاست جمهوری پزشکیان که سیاست مدارای تاریخی ترکان با اقوام ایرانی و بحث اختیارات بیشتر به شهرها و استانها در پیش گرفته شد، اعضای این فرقه با امکانات رانتی که از زمان رضاشاه پهلوی بدست آورده اند تخریب و سنگ اندازی به کارایی عنصر ترک و آذربایجان را شدیدتر کردند.
واقعیت این است که حتی در واویلای جنگ دوازده روزه نیز از عقده گشایی علیه پیروزی آذربایجان در قره باغ
نیز غافل نبوده و به بهانه های مختلف به تخریب می پرداختند.
ولی مساله اینجاست که واحد پول ایران هر چه باشد، تا الی الابد ایرانی ها از واحد تاریخی تومان برای واحد پول استفاده خواهند کرد. منتها دهن کجی تندروان ضد تاریخ و فرهنگ ترکان در ایران تا کی ادامه خواهد داشت تخمین آن چندان سخت نیست....
۱۳ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
امروزه دشمنی به ظاهر ایران دوستان ولی در باطن فرقه ضاله ملی گرایان فارس محور نفوذ کرده در سیستمهای اداری ایران، با ترکان و آذربایجان و حتی رئیس جمهور اظهر من الشمس است و نیازی به هیچ توضیحی نیست.
آخرین شاهکار این فرقه، سوای توهینهای اخیر به رئیس جمهور بخاطر اتخاذ سیاست همگرایی با همسایگان، تصمیم به لغو مصوبه قبلی مجلس در مورد واحد پول ایران می باشد.
همانطور که می دانید چند سال قبل دولت با ارائه لایحه ای ضمن تبدیل واحد پول از ریال اسپانیایی به تومان بومی ایران حذف چهار صفر را هم در پیش گرفت.
با ریاست جمهوری پزشکیان که سیاست مدارای تاریخی ترکان با اقوام ایرانی و بحث اختیارات بیشتر به شهرها و استانها در پیش گرفته شد، اعضای این فرقه با امکانات رانتی که از زمان رضاشاه پهلوی بدست آورده اند تخریب و سنگ اندازی به کارایی عنصر ترک و آذربایجان را شدیدتر کردند.
واقعیت این است که حتی در واویلای جنگ دوازده روزه نیز از عقده گشایی علیه پیروزی آذربایجان در قره باغ
نیز غافل نبوده و به بهانه های مختلف به تخریب می پرداختند.
ولی مساله اینجاست که واحد پول ایران هر چه باشد، تا الی الابد ایرانی ها از واحد تاریخی تومان برای واحد پول استفاده خواهند کرد. منتها دهن کجی تندروان ضد تاریخ و فرهنگ ترکان در ایران تا کی ادامه خواهد داشت تخمین آن چندان سخت نیست....
۱۳ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
قویروق دوغدو:
۱۵ مرداد آذربایجان یا پایان گرمای شدید تابستان
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
نجوم در میان ملل قدیمی از جمله ترکان باستان و حتی قرون وسطی از اهمیت زیادی برخوردار بود که تقویم جلالی ( شمسی) در دوره ملکشاه سلجوقی، رصدخانه مراغه و زیج اولوغ بیگ در سمرقند نمونه هایی اندک از این علاقمندی بود. بنای رصدخانه مراغه در سهشنبه ۴ جمادیالاول ۶۵۷ قمری به سفارش خواجه نصیرالدین طوسی و به فرمان هولاکو پادشاه علم دوست ایلخانی آغاز شد. هولاکو برای نگهداری این سازمان پژوهشی موقوفههای ویژهای در نظر گرفت. کتابخانهای شامل ۴۰۰ هزار جلد کتاب و ابزارهای اخترشناسی، از جمله ذاتالربع دیواری به شعاع ۴۳۰ سانتیمتر، ذاتالحلق، حلقه انقلابی، حلقه اعتدالی و حلقه سموت نیز فراهم شدند. در همینجا بود که زیج ایلخانی بهسال ۶۷۰ هجری (۱۲۷۶ میلادی) فراهم شد.
اولوغ بیگ متولد سلطانیه در زنجان فرزند شاهرخ و نوه تیمور از پادشاهان تیموری بود. او پادشاهی ستارهشناس، ریاضیدان و اهل علم و ادب بود. او در عین اینکه پادشاه بوده، کتابش به نام زیج الغ بیگ از دقیقترین تقویمهای اسلامی است. و همچنین به افتخار او دهانه الغ بیگ در کره ماه در کنار بزرگترین دانشمندان علم نجوم به نام این پادشاه دانشمند ثبت شده است.
۱۵ مرداد براساس تقویم مورد استناد اقوام ترک، ستاره سهیل که دمِ صورت فلکی سفینه می باشد، ظهور می کند و قدما دربارهی آن این اعتقاد را داشتند که ظهور ستاره سهیل نشانهی پایان گرمای شدید تابستان و رسیدن میوهها میباشد. منظور از قویروق، دم صورت فلکی سفینه و یا به عربی ستاره سهیل می باشد و دوغماق در ترکی به معنی تولد می باشد. قویروق دوغدو یعنی دنباله صورت فلکی یا همان ستاره سهیل ظهور کرد. این ظهور ستاره سهیل آنی و بسیار نادر می باشد و کمتر کسی در نیمکره شمالی قادر به رصد آن می باشد الا در افقهای بسیار پایینتر.
در آذربایجان، در ۱۵ مرداد قسمت شمالی این صورت فلکی که منسوب به نیمکره جنوبی است دیده می شود. مردم آذربایجان معتقد بودند که با شروع ۱۵ مرداد هوا به آرامی به سردی می گراید و فصل شنا در دریاچه اورمیه که از اواخر خرداد شروع شده، پس از تقریبا ۵۰ روز در ۱۵ مرداد به پایان می رسد. آن زمان که شنا در دریاچه اورمیه رونق داشت این قانون به جدیت رعایت می شد و کمتر خانواده ای پس از ۱۵ مرداد یا همان قویروق دوغدو برای شنا به دریا می رفت.
گفتنی است ستاره سهیل در دنیای علم نجوم با نام آلفای alpha Carinae هم شناخته میشود و شبیه یک غول سفید بوده و نام آن موسوم به Canopus اقتباسی از اسطورههای یونان باستان است؛ هرچند ستاره سهیل برای یونانیان و رومیان باستان قابل مشاهده نبود، اما برای آذربایجان باستان ، مصریان باستان و مردمان ناواهو، چین و هند و اقوام ترک شناخته شده بود.
بنابراین اصطلاحاتی مانند قویروق دولدو و انتساب آن به گله داری و غیره درست نمی باشد.
۱۴ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
۱۵ مرداد آذربایجان یا پایان گرمای شدید تابستان
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
نجوم در میان ملل قدیمی از جمله ترکان باستان و حتی قرون وسطی از اهمیت زیادی برخوردار بود که تقویم جلالی ( شمسی) در دوره ملکشاه سلجوقی، رصدخانه مراغه و زیج اولوغ بیگ در سمرقند نمونه هایی اندک از این علاقمندی بود. بنای رصدخانه مراغه در سهشنبه ۴ جمادیالاول ۶۵۷ قمری به سفارش خواجه نصیرالدین طوسی و به فرمان هولاکو پادشاه علم دوست ایلخانی آغاز شد. هولاکو برای نگهداری این سازمان پژوهشی موقوفههای ویژهای در نظر گرفت. کتابخانهای شامل ۴۰۰ هزار جلد کتاب و ابزارهای اخترشناسی، از جمله ذاتالربع دیواری به شعاع ۴۳۰ سانتیمتر، ذاتالحلق، حلقه انقلابی، حلقه اعتدالی و حلقه سموت نیز فراهم شدند. در همینجا بود که زیج ایلخانی بهسال ۶۷۰ هجری (۱۲۷۶ میلادی) فراهم شد.
اولوغ بیگ متولد سلطانیه در زنجان فرزند شاهرخ و نوه تیمور از پادشاهان تیموری بود. او پادشاهی ستارهشناس، ریاضیدان و اهل علم و ادب بود. او در عین اینکه پادشاه بوده، کتابش به نام زیج الغ بیگ از دقیقترین تقویمهای اسلامی است. و همچنین به افتخار او دهانه الغ بیگ در کره ماه در کنار بزرگترین دانشمندان علم نجوم به نام این پادشاه دانشمند ثبت شده است.
۱۵ مرداد براساس تقویم مورد استناد اقوام ترک، ستاره سهیل که دمِ صورت فلکی سفینه می باشد، ظهور می کند و قدما دربارهی آن این اعتقاد را داشتند که ظهور ستاره سهیل نشانهی پایان گرمای شدید تابستان و رسیدن میوهها میباشد. منظور از قویروق، دم صورت فلکی سفینه و یا به عربی ستاره سهیل می باشد و دوغماق در ترکی به معنی تولد می باشد. قویروق دوغدو یعنی دنباله صورت فلکی یا همان ستاره سهیل ظهور کرد. این ظهور ستاره سهیل آنی و بسیار نادر می باشد و کمتر کسی در نیمکره شمالی قادر به رصد آن می باشد الا در افقهای بسیار پایینتر.
در آذربایجان، در ۱۵ مرداد قسمت شمالی این صورت فلکی که منسوب به نیمکره جنوبی است دیده می شود. مردم آذربایجان معتقد بودند که با شروع ۱۵ مرداد هوا به آرامی به سردی می گراید و فصل شنا در دریاچه اورمیه که از اواخر خرداد شروع شده، پس از تقریبا ۵۰ روز در ۱۵ مرداد به پایان می رسد. آن زمان که شنا در دریاچه اورمیه رونق داشت این قانون به جدیت رعایت می شد و کمتر خانواده ای پس از ۱۵ مرداد یا همان قویروق دوغدو برای شنا به دریا می رفت.
گفتنی است ستاره سهیل در دنیای علم نجوم با نام آلفای alpha Carinae هم شناخته میشود و شبیه یک غول سفید بوده و نام آن موسوم به Canopus اقتباسی از اسطورههای یونان باستان است؛ هرچند ستاره سهیل برای یونانیان و رومیان باستان قابل مشاهده نبود، اما برای آذربایجان باستان ، مصریان باستان و مردمان ناواهو، چین و هند و اقوام ترک شناخته شده بود.
بنابراین اصطلاحاتی مانند قویروق دولدو و انتساب آن به گله داری و غیره درست نمی باشد.
۱۴ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
نشریه «فریاد» چاپ اورمیه و نقش آن در رواج اصول حکومت مشروطه
(به مناسبت ۱۱۹ مین سالگرد اعلان فرمان مشروطیت در ایران)
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
شهر اورمیه به عنوان دومین شهر بزرگ آذربایجان دوره قاجاریه در پیشرفت مشروطه خواهی نقش به سزایی داشت. با اینحال در این دوران بنا بر عللی قابل بحث روزهای متلاطمی را تجربه کرد و دودستگی های معمولی جای خود را به بحران سیاسی- امنیتی در آن شهر داد. در این میان روزنامه های منتشره در ایالات و ولایات ممالک محروسه در تنویر افکار عمومی نقش فراوانی داشته و در فراهم کردن زمینه های لازم برای شناخت افکار سیاسی نوین و متجددانه و سپس تشکیل احزاب سیاسی نقش کلیدی ایفا می کردند. نشریه فریاد به عنوان اولین نشریه ملی در اورمیه به عنوان یک روزنامه آبرومند ناشر افکار مدرن سیاسی و اجتماعی بود که به همت دو جوان برومند اورموی و سلماسی به نامهای میرزا حبیب الله آقازاده ( 1262 ش اورمیه- 1339 تبریز) و میرزا محمود غنی زاده سلماسی ( فروردین 1261 ش سلماس- 1313 تبریز) به دو زبان ترکی و فارسی در مطبعه آمریکایی ها در اورمیه چاپ می شد. با انتشار این نشریه، اورمیه اولین شهر ممالک محروسه قاجار بود که علیرغم مرکز ایالت نبودن صاحب نشریه می گردید.
اولین شماره این نشریه در 21 محرم 1325/ 14 اسفند 1285 شمسی و بیست و سومین یعنی آخرین شماره آن در 6 ذیقعده 1325/ 25 تیر 1286 چاپ شد. ادامه نیافتن چاپ این نشریه همچون سایر نشریه های ملی دیگر بعلت اختلال در امورات مشروطیت با به توپ بستن مجلس و تعطیلی امورات مشروطه¬خواهی و قدرت یافتن مستبدین دولتی مخالف مشروطه بود.
پرداختن به مشروطیت و بررسی ماهیت آن و خلاصه هر آنچه که خواست مردمان باشد تا مدتهای مدیدی مورد بحث رساله ها، کتب و نشریات مختلف بوده و درک معنای آن، تفسیر و تاویل مشروطه و حتی اصطلاحات حقوقی چون مطالبه حقوق، حفظ حقوق و دهها درخواست دیگر بدون تعریف ماهیت و مکانیزم اجرایی در محافل، نشریه ها و افواه عمومی در هاله¬ای از ابهام قرار داشت.
حتی تفسیر و تاویلهای مختلف در حوزه¬های مختلف مشروطه خواهی مخصوصا آذربایجان ( به مرکزیت تبریز و زیرشاخه¬های رشت، زنجان، اورمیه، اردبیل و قزوین) با حوزه¬های دیگر همچون اصفهان نیز متفاوت بود. چراکه مشروطه خواهی آذربایجان بطور مستقیم تحت تاثیر دو مکتب فکری سوسیال دموکرات باکو و تفلیس و از سوی دیگر اتحاد و ترقی عثمانی بود که از کانال انجمن سعادت انجام می گرفت. سوسیال دموکراتهای آذربایجان نیز از سوسیال دموکراتهای روسیه تغذیه فکری می-کردند.
مطالعه این نشریه نشان می دهد که شیوه مشروطه خواهی آذربایجان تفاوت اساسی با نقاط مختلف ایران داشت و از علتهای اصلی آن همسایگی با دو منبع قدرتمند فکری عثمانی و روسیه را می توان شمرد.
۱۴ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
(به مناسبت ۱۱۹ مین سالگرد اعلان فرمان مشروطیت در ایران)
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
شهر اورمیه به عنوان دومین شهر بزرگ آذربایجان دوره قاجاریه در پیشرفت مشروطه خواهی نقش به سزایی داشت. با اینحال در این دوران بنا بر عللی قابل بحث روزهای متلاطمی را تجربه کرد و دودستگی های معمولی جای خود را به بحران سیاسی- امنیتی در آن شهر داد. در این میان روزنامه های منتشره در ایالات و ولایات ممالک محروسه در تنویر افکار عمومی نقش فراوانی داشته و در فراهم کردن زمینه های لازم برای شناخت افکار سیاسی نوین و متجددانه و سپس تشکیل احزاب سیاسی نقش کلیدی ایفا می کردند. نشریه فریاد به عنوان اولین نشریه ملی در اورمیه به عنوان یک روزنامه آبرومند ناشر افکار مدرن سیاسی و اجتماعی بود که به همت دو جوان برومند اورموی و سلماسی به نامهای میرزا حبیب الله آقازاده ( 1262 ش اورمیه- 1339 تبریز) و میرزا محمود غنی زاده سلماسی ( فروردین 1261 ش سلماس- 1313 تبریز) به دو زبان ترکی و فارسی در مطبعه آمریکایی ها در اورمیه چاپ می شد. با انتشار این نشریه، اورمیه اولین شهر ممالک محروسه قاجار بود که علیرغم مرکز ایالت نبودن صاحب نشریه می گردید.
اولین شماره این نشریه در 21 محرم 1325/ 14 اسفند 1285 شمسی و بیست و سومین یعنی آخرین شماره آن در 6 ذیقعده 1325/ 25 تیر 1286 چاپ شد. ادامه نیافتن چاپ این نشریه همچون سایر نشریه های ملی دیگر بعلت اختلال در امورات مشروطیت با به توپ بستن مجلس و تعطیلی امورات مشروطه¬خواهی و قدرت یافتن مستبدین دولتی مخالف مشروطه بود.
پرداختن به مشروطیت و بررسی ماهیت آن و خلاصه هر آنچه که خواست مردمان باشد تا مدتهای مدیدی مورد بحث رساله ها، کتب و نشریات مختلف بوده و درک معنای آن، تفسیر و تاویل مشروطه و حتی اصطلاحات حقوقی چون مطالبه حقوق، حفظ حقوق و دهها درخواست دیگر بدون تعریف ماهیت و مکانیزم اجرایی در محافل، نشریه ها و افواه عمومی در هاله¬ای از ابهام قرار داشت.
حتی تفسیر و تاویلهای مختلف در حوزه¬های مختلف مشروطه خواهی مخصوصا آذربایجان ( به مرکزیت تبریز و زیرشاخه¬های رشت، زنجان، اورمیه، اردبیل و قزوین) با حوزه¬های دیگر همچون اصفهان نیز متفاوت بود. چراکه مشروطه خواهی آذربایجان بطور مستقیم تحت تاثیر دو مکتب فکری سوسیال دموکرات باکو و تفلیس و از سوی دیگر اتحاد و ترقی عثمانی بود که از کانال انجمن سعادت انجام می گرفت. سوسیال دموکراتهای آذربایجان نیز از سوسیال دموکراتهای روسیه تغذیه فکری می-کردند.
مطالعه این نشریه نشان می دهد که شیوه مشروطه خواهی آذربایجان تفاوت اساسی با نقاط مختلف ایران داشت و از علتهای اصلی آن همسایگی با دو منبع قدرتمند فکری عثمانی و روسیه را می توان شمرد.
۱۴ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
دیروز و امروز محال زنگه زور آذربایجان
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
منطقه وسیع و تاریخی زنگه زور مابین رودخانه ارس و منطقه قره باغ قرار دارد که فعلا قسمت شرقی آن دراختیار آذربایجان و قسمت غربی آن در اختیار ارمنستان می باشد. در آثار جغرافیدانان اسلامی این منطقه همواره جزو سرزمین های آذربایجان بوده و در سالهای قیام بابک علیه استیلای اعراب قلاع منطقه مرکز مدافعان خرمی ها بوده است.
اهمیت این منطقه در منابع دوران حاکمیت ترکان سلجوقی، اتابکان آذربایجان، امپراطوری ایلخانی، دولتهای آق قویونلو، قره قویونلو منعکس شده است. در دوران صفویه و خصوصا در دوران شاه عباس به سبب جنگهای فراوان، اسنادی از کوچ دسته جمعی اهالی ترک منطقه زنگه زور در دست است. منطقه زنگه زور در دوران خانات آذربایجان جزو مناطق قره باغ محسوب می شد و با تسلط روسیه تزاری به آذربایجان آنسوی ارس جزو ایالت گنجه گردید.
در اوایل قرن بیستم براساس آمار روسها 149 روستای زنگه زور مسلمان ترک نشین و تنها 81 روستای آن ارمنی نشین بود که در حملات تروریستی ارامنه داشناق در سالهای 1905-1907 و همچنین 1914-1920 چند صدهزار نفر از اهالی ترک منطقه شهید و یا مجبور به ترک اوطان خود شدند. در سالهای 1920 تعداد روستاهای مسلمان ترک نشین به 115 تنزل کرد. با فروپاشی روسیه در اواخر سال 1917 و تاسیس جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان، منطقه زنگه زور به هیچ وجه در داخل اراضی دولت تازه تاسیس ارمنستان نبود بنابراین آندرانیک اوزانیان همو که در تیر 1297 شمسی برای کمک به جیلوها به خوی حمله نمود ولی با مقاومت جانانه اهالی خوی شکست خورده از طریق جلفا عقب نشست، با عدم الحاق زنگه زور به ارمنستان مخالفت کرده و گروهها و دستجات تروریست ارمنی در زنگه زور تاسیس نمود و به عملیات ایذایی پرداخت. دولت تازه تاسیس آذربایجان برای مقابله با تحرکات این دستجات ارمنی قوای منظم و پارتیزانی به فرماندهی جوادبیگ شیخ لینسکی فرستاد. 20 آوریل 1920/ اردیبهشت 1299 آذربایجان برای خارج کردن قوای مسلحه ارمنی از زنگه زور به دولت ارمنستان اولتیماتوم داد. درگیری های قوای آذربایجان با دستجات پارتیزان ارمنی تا سال 1920 یعنی بلشویکی شدن آذربایجان و ارمنستان ادامه یافت. دولت شوروی منطقه زنگه زور به مساحت 6742 متر مربع را دوقسمت کرده 3637 متری مربع را به ارمنستان داد و تنها 3105 کیلومتر مربع در اختیار دولت آذربایجان ماند.
با آغاز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1988/1367 تمام ترکان مسلمان آذربایجان از زنگه زور و سایر محالات آذربایجان در اختیار دولت سوسیالیستی ارمنستان نظیر گوی چای، دره له یزده و ایروان اخراج شدند و قره باغ نیز به تصرف ارامنه مسلح درآمد. با استقلال آذربایجان بازپس گیری اراضی آذربایجان قره باغ شروع و نهایتا در سال 1400 با آزادی شوشا به اتمام نهایی رسید. با شکست فلاکت بار ارمنستان و قبول تسلیم آن دولت، پیمان صلح بین دو دولت بسته شد. براساس یکی از مفاد این پیمان، آذربایجان متعهد به ایجاد کریدور خان کندی- لاچین و ارمنستان متعهد به تاسیس دالان زنگه زور مابین نخجوان با مام میهن گردید که عدم تمایل ارمنستان برای این بازگشایی کریدور سبب درگیری های خونین اخیر در نواحی مرزی بین دو کشور گردیده است. با گذشت زمان ارمنستان با بازگشایی راههای عبوری از زنگه زور متقاعد شد ولی ایران و روسیه بازگشایی این راهها را خط قرمز خود اعلام کردند.
با مخالفتهای ایران و روسیه با ارتباط گیری زمینی نخجوان و وطن اصلی از طریق زنگه زور، آمریکا از فرصت استفاده کرده و این منطقه را از پاشینیان به مدت ۹۹ سال اجاره نمود تا شرکتهای آمریکایی زیرساخت ارتباط جاده ای، لوله ای و اینترنتی دو بخش را انجام دهند. دیروز این معاهده امضا شد و بدین ترتیب بزودی در مرز نوردوز مقابل پرچم ایران پرچم آمریکا برافراشته خواهد شد تا ایرانشهری های تندرو متوهم با ارائه نظریات توهمی هر چه بیشتر دستگاههای تصمیم گیر را به گمراهی بکشانند.
۱۸ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
منطقه وسیع و تاریخی زنگه زور مابین رودخانه ارس و منطقه قره باغ قرار دارد که فعلا قسمت شرقی آن دراختیار آذربایجان و قسمت غربی آن در اختیار ارمنستان می باشد. در آثار جغرافیدانان اسلامی این منطقه همواره جزو سرزمین های آذربایجان بوده و در سالهای قیام بابک علیه استیلای اعراب قلاع منطقه مرکز مدافعان خرمی ها بوده است.
اهمیت این منطقه در منابع دوران حاکمیت ترکان سلجوقی، اتابکان آذربایجان، امپراطوری ایلخانی، دولتهای آق قویونلو، قره قویونلو منعکس شده است. در دوران صفویه و خصوصا در دوران شاه عباس به سبب جنگهای فراوان، اسنادی از کوچ دسته جمعی اهالی ترک منطقه زنگه زور در دست است. منطقه زنگه زور در دوران خانات آذربایجان جزو مناطق قره باغ محسوب می شد و با تسلط روسیه تزاری به آذربایجان آنسوی ارس جزو ایالت گنجه گردید.
در اوایل قرن بیستم براساس آمار روسها 149 روستای زنگه زور مسلمان ترک نشین و تنها 81 روستای آن ارمنی نشین بود که در حملات تروریستی ارامنه داشناق در سالهای 1905-1907 و همچنین 1914-1920 چند صدهزار نفر از اهالی ترک منطقه شهید و یا مجبور به ترک اوطان خود شدند. در سالهای 1920 تعداد روستاهای مسلمان ترک نشین به 115 تنزل کرد. با فروپاشی روسیه در اواخر سال 1917 و تاسیس جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان، منطقه زنگه زور به هیچ وجه در داخل اراضی دولت تازه تاسیس ارمنستان نبود بنابراین آندرانیک اوزانیان همو که در تیر 1297 شمسی برای کمک به جیلوها به خوی حمله نمود ولی با مقاومت جانانه اهالی خوی شکست خورده از طریق جلفا عقب نشست، با عدم الحاق زنگه زور به ارمنستان مخالفت کرده و گروهها و دستجات تروریست ارمنی در زنگه زور تاسیس نمود و به عملیات ایذایی پرداخت. دولت تازه تاسیس آذربایجان برای مقابله با تحرکات این دستجات ارمنی قوای منظم و پارتیزانی به فرماندهی جوادبیگ شیخ لینسکی فرستاد. 20 آوریل 1920/ اردیبهشت 1299 آذربایجان برای خارج کردن قوای مسلحه ارمنی از زنگه زور به دولت ارمنستان اولتیماتوم داد. درگیری های قوای آذربایجان با دستجات پارتیزان ارمنی تا سال 1920 یعنی بلشویکی شدن آذربایجان و ارمنستان ادامه یافت. دولت شوروی منطقه زنگه زور به مساحت 6742 متر مربع را دوقسمت کرده 3637 متری مربع را به ارمنستان داد و تنها 3105 کیلومتر مربع در اختیار دولت آذربایجان ماند.
با آغاز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1988/1367 تمام ترکان مسلمان آذربایجان از زنگه زور و سایر محالات آذربایجان در اختیار دولت سوسیالیستی ارمنستان نظیر گوی چای، دره له یزده و ایروان اخراج شدند و قره باغ نیز به تصرف ارامنه مسلح درآمد. با استقلال آذربایجان بازپس گیری اراضی آذربایجان قره باغ شروع و نهایتا در سال 1400 با آزادی شوشا به اتمام نهایی رسید. با شکست فلاکت بار ارمنستان و قبول تسلیم آن دولت، پیمان صلح بین دو دولت بسته شد. براساس یکی از مفاد این پیمان، آذربایجان متعهد به ایجاد کریدور خان کندی- لاچین و ارمنستان متعهد به تاسیس دالان زنگه زور مابین نخجوان با مام میهن گردید که عدم تمایل ارمنستان برای این بازگشایی کریدور سبب درگیری های خونین اخیر در نواحی مرزی بین دو کشور گردیده است. با گذشت زمان ارمنستان با بازگشایی راههای عبوری از زنگه زور متقاعد شد ولی ایران و روسیه بازگشایی این راهها را خط قرمز خود اعلام کردند.
با مخالفتهای ایران و روسیه با ارتباط گیری زمینی نخجوان و وطن اصلی از طریق زنگه زور، آمریکا از فرصت استفاده کرده و این منطقه را از پاشینیان به مدت ۹۹ سال اجاره نمود تا شرکتهای آمریکایی زیرساخت ارتباط جاده ای، لوله ای و اینترنتی دو بخش را انجام دهند. دیروز این معاهده امضا شد و بدین ترتیب بزودی در مرز نوردوز مقابل پرچم ایران پرچم آمریکا برافراشته خواهد شد تا ایرانشهری های تندرو متوهم با ارائه نظریات توهمی هر چه بیشتر دستگاههای تصمیم گیر را به گمراهی بکشانند.
۱۸ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
رضاشاه: از سرباز صفری تا ملاک زمین دار
شاهی که طی بیست سال حکومت، ۴۴۰۰۰ قطعه ملک ایرانیان را غصب کرد.
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
یکی از وجوه به عمد مغفول مانده در تاریخ نگاری دوره پهلوی موضوع غارت املاک ایرانیان در طی سلطنت رضاخان بود. رضاخان میرپنج افسر قزاق که طی کودتای سوم اسفند به تهران آورده شد و سردار سپه شد ، نه ملکی داشت و نه کارخانه ای، نه وجه نقدی چشمگیر در خارج و احیانا در خانه اش، ولی روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ که امکان زورگویی و ستمگری برای او باقی نماند و با هدایت محمدعلی فروغی به نفع پسرش مجبور به استعفا شد تا « تاج کیانی در دست نژاد اصیل باشد »، با تملک حاصلخیزترین نقاط کشور در مازندران، گیلان و سایر نقاط کشور، بزرگترین مالک کشور ایران شده و با در دست داشتن ذخایر نقدی در بانکهای انگلستان، آمریکا و آلمان یکی از ثروتمندترین مردان جهان گردیده بود.
تعداد این املاک تا رقم ۴۴۰۰۰ سند هم اعلام شده است. ص: ۱۰۲.
ولی وی این همه ملک را چگونه تصاحب می کرد؟ بسیار راحت. از طریق دولت و وزارت دارایی. بدین صورت که وزارت دارایی به صاحب ملک اخطار قانونی می کرد که مقرر است وی نباید در فلان منطقه ملکی داشته باشد و بایستی املاک خود را به شخص صلاحیتداری که کمیسیون دولتی تعیین می کرد بفروشد والا وزارت دارایی املاک وی را متصرف خواهد بود. بدین ترتیب چون شخص نمی توانست ملک را بفروشد وزارت دارایی املاک را تصرف کرده قباله را به اسم رضا پهلوی ثبت می کردند. نمونه اسناد این نقشه ها در کتاب ذیل موجود است.
رضاخان در شرکت نفت انگلیس و ایران نیز سهامدار بود و سپرده رضاشاه در بانکهای خارج نیز ۳۶۰ میلیون دلار آن زمان بود.ص: ۱۰۴
بااینحال فرزند رضاخان در کتاب ماموریت به وطنم ، رضاخان آزمند را بصورت فرشته ای معصوم بصورت زیر چنین تصور می کند: « پدرم با کمال سرافرازی از تجملات مسرفانه سلاطین قاجار پرهیز می کرد. و در تمام دوره سلطنت خود اغلب لباس ساده نظامی می پوشید. جورابهای او بافت ایران و از نوع متوسط و چکمه هایش کوتاه و کارکرده بود....» ص: ۱۱۰
البته تنها پس از یک روز از خلع رضاشاه از سلطنت، نمایندگان شرافتمند و روزنامه نگاران زبان در کام فرو برده شروع به افشای غارتگری های شاه سابق نمودند. مستندات این غارتها در کتاب زیر موجود است.
کتاب « گذشته چراغ راه آینده است» پژوهش از جامی چاپ دهم ۱۳۹۰ انتشارات ققنوس
۲۱ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
شاهی که طی بیست سال حکومت، ۴۴۰۰۰ قطعه ملک ایرانیان را غصب کرد.
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
یکی از وجوه به عمد مغفول مانده در تاریخ نگاری دوره پهلوی موضوع غارت املاک ایرانیان در طی سلطنت رضاخان بود. رضاخان میرپنج افسر قزاق که طی کودتای سوم اسفند به تهران آورده شد و سردار سپه شد ، نه ملکی داشت و نه کارخانه ای، نه وجه نقدی چشمگیر در خارج و احیانا در خانه اش، ولی روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ که امکان زورگویی و ستمگری برای او باقی نماند و با هدایت محمدعلی فروغی به نفع پسرش مجبور به استعفا شد تا « تاج کیانی در دست نژاد اصیل باشد »، با تملک حاصلخیزترین نقاط کشور در مازندران، گیلان و سایر نقاط کشور، بزرگترین مالک کشور ایران شده و با در دست داشتن ذخایر نقدی در بانکهای انگلستان، آمریکا و آلمان یکی از ثروتمندترین مردان جهان گردیده بود.
تعداد این املاک تا رقم ۴۴۰۰۰ سند هم اعلام شده است. ص: ۱۰۲.
ولی وی این همه ملک را چگونه تصاحب می کرد؟ بسیار راحت. از طریق دولت و وزارت دارایی. بدین صورت که وزارت دارایی به صاحب ملک اخطار قانونی می کرد که مقرر است وی نباید در فلان منطقه ملکی داشته باشد و بایستی املاک خود را به شخص صلاحیتداری که کمیسیون دولتی تعیین می کرد بفروشد والا وزارت دارایی املاک وی را متصرف خواهد بود. بدین ترتیب چون شخص نمی توانست ملک را بفروشد وزارت دارایی املاک را تصرف کرده قباله را به اسم رضا پهلوی ثبت می کردند. نمونه اسناد این نقشه ها در کتاب ذیل موجود است.
رضاخان در شرکت نفت انگلیس و ایران نیز سهامدار بود و سپرده رضاشاه در بانکهای خارج نیز ۳۶۰ میلیون دلار آن زمان بود.ص: ۱۰۴
بااینحال فرزند رضاخان در کتاب ماموریت به وطنم ، رضاخان آزمند را بصورت فرشته ای معصوم بصورت زیر چنین تصور می کند: « پدرم با کمال سرافرازی از تجملات مسرفانه سلاطین قاجار پرهیز می کرد. و در تمام دوره سلطنت خود اغلب لباس ساده نظامی می پوشید. جورابهای او بافت ایران و از نوع متوسط و چکمه هایش کوتاه و کارکرده بود....» ص: ۱۱۰
البته تنها پس از یک روز از خلع رضاشاه از سلطنت، نمایندگان شرافتمند و روزنامه نگاران زبان در کام فرو برده شروع به افشای غارتگری های شاه سابق نمودند. مستندات این غارتها در کتاب زیر موجود است.
کتاب « گذشته چراغ راه آینده است» پژوهش از جامی چاپ دهم ۱۳۹۰ انتشارات ققنوس
۲۱ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
۲۱ مرداد ۱۳۹۳
سالروز وفات دکتر جواد هیئت، پدر تورکولوژی ایران
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
دکتر جواد هیئت از نخبگان تاریخ ساز آذربایجانی، اولین جراح قلب و کلیه در ایران و در عین حال متخصص تاریخ و ادبیات ترکان و موسس مکتب و مجله « وارلیق» در ایران، شخصی است که هنوز کسی نتوانسته جای خالی وی را پر نماید.
عموما تاریخ آذربایجان خصوصا تاریخ معاصر آن مملو از فرزندان ناخلفی است که منافع عمومی مردم آذربایجان با فرهنگ بومی ترکی را در نظر نگرفته و مقهور شعوبیه - ایرانشهری های حاکم بر امور ایران شده اند.
دکتر هیئت علیرغم حضور در طبقه ائلیت جامعه دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی هرگز آلوده زرق و برق تبلیغات آریایی- شعوبی نشد و با جمع دوستانی معدود کولونی تحقیقات درباره تاریخ، فرهنگ و ادبیات ترکان را پایه ریزی نمود.
شاهکارهای وی که عبارتند از
- تورکلرین تاریخ و فرهنگینه بیر باخیش
- آذربایجان ادبیات تاریخی
- آذربایجان فولکلورو
- سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکی
- ادبیات شناسلیق
بعنوان کتب معتبر دانشگاهی قابل ارائه است. به نظرم هر کس قبل از پرداختن به تحقیق درباره تاریخ و فرهنگ آذربایجان لازم است کتب فوق را به دقت مطالعه کند.
مجله تحقیقی وارلیق بعنوان یکی از اولین مجلات ترکی پژوهی بعدها به عنوان مکتب وارلیق صدها محقق و نویسنده ترک را به جهان تقدیم نمود.
بی شک پرداختن به یاد و نام این اسطوره خستگی ناپذیر عرصه ترکی پژوهی که با درآمد مطب خود به این اقدامات دست زد باید مدام باشد و دکتر هیئت بعنوان یکی از الگوهای جوانان نویسنده و محقق آذربایجانی معرفی گردد.
۲۱ مرداد ۱۴۰۴
http://t.me/melikzadeh
سالروز وفات دکتر جواد هیئت، پدر تورکولوژی ایران
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
دکتر جواد هیئت از نخبگان تاریخ ساز آذربایجانی، اولین جراح قلب و کلیه در ایران و در عین حال متخصص تاریخ و ادبیات ترکان و موسس مکتب و مجله « وارلیق» در ایران، شخصی است که هنوز کسی نتوانسته جای خالی وی را پر نماید.
عموما تاریخ آذربایجان خصوصا تاریخ معاصر آن مملو از فرزندان ناخلفی است که منافع عمومی مردم آذربایجان با فرهنگ بومی ترکی را در نظر نگرفته و مقهور شعوبیه - ایرانشهری های حاکم بر امور ایران شده اند.
دکتر هیئت علیرغم حضور در طبقه ائلیت جامعه دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی هرگز آلوده زرق و برق تبلیغات آریایی- شعوبی نشد و با جمع دوستانی معدود کولونی تحقیقات درباره تاریخ، فرهنگ و ادبیات ترکان را پایه ریزی نمود.
شاهکارهای وی که عبارتند از
- تورکلرین تاریخ و فرهنگینه بیر باخیش
- آذربایجان ادبیات تاریخی
- آذربایجان فولکلورو
- سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکی
- ادبیات شناسلیق
بعنوان کتب معتبر دانشگاهی قابل ارائه است. به نظرم هر کس قبل از پرداختن به تحقیق درباره تاریخ و فرهنگ آذربایجان لازم است کتب فوق را به دقت مطالعه کند.
مجله تحقیقی وارلیق بعنوان یکی از اولین مجلات ترکی پژوهی بعدها به عنوان مکتب وارلیق صدها محقق و نویسنده ترک را به جهان تقدیم نمود.
بی شک پرداختن به یاد و نام این اسطوره خستگی ناپذیر عرصه ترکی پژوهی که با درآمد مطب خود به این اقدامات دست زد باید مدام باشد و دکتر هیئت بعنوان یکی از الگوهای جوانان نویسنده و محقق آذربایجانی معرفی گردد.
۲۱ مرداد ۱۴۰۴
http://t.me/melikzadeh
21 Avqust 2014
İran Türkologiyasının atası, Dr. Cavad Heyətin vəfatının il dönümü
Dr. Tohid Məlikzadə
https://t.me/melikzadeh
Dr. Cavad Heyət, Azərbaycanın tarixində iz biraxan nadir ziyalılarından, İranda ilk ürək və böyrək cərrahı, eyni zamanda türklərin tarixi və ədəbiyyatı mütəxəssisi, İranda "Varlıq" məktəbi və jurnalının qurucusu olan şəxsiyyətdir ki, onun boşluğu hələ də doldurulmayıb.
Ümumiyyətlə, Azərbaycan tarixi, xüsusilə müasir dövrü, Azərbaycan xalqının ümumi mənfəətlərini və türk milli mədəniyyətini nəzərə almayan, İranı idarə edən Şüubiyyə-İranşünaslıq qüvvələrinin təsirinə qapılan layiqsiz övladlarla doludur.
Dr. Heyət, 1960-70-ci illərdə cəmiyyətin elitasına daxil olmasına baxmayaraq, heç vaxt Ari-Şüubi təbliğatının cazibəsinə aldanmadı və azsaylı dostları ilə birlikdə türklərin tarixi, mədəniyyəti və ədəbiyyatı araşdırmaları koloniyasının əsasını qoydu.
Onun şah əsərləri:
* Türklərin tarixi və mədəniyyətinə bir baxış
* Azərbaycan ədəbiyyat tarixi
* Azərbaycan folkloru
* Türk dili və ləhcələri tarixində bir gəzinti
* Ədəbiyyatşünaslıq
etibarlı universitet dərslikləri kimi qiymətləndirilə bilər. Məncə, iranda Azərbaycan tarixi və mədəniyyəti haqqında tədqiqata başlamazdan əvvəl hər kəs bu kitabları diqqətlə oxumalıdır.
Tədqiqat jurnalı "Varlıq", türkşünaslıq sahəsində ilk jurnallardan biri kimi, sonralar "Varlıq Məktəbi" adı altında yüzlərlə türk tədqiqatçı və yazıçısını dünyaya qazandırdı.
Şübhəsiz ki, öz həkimlik gəliri ilə bu işlərə başlayan, türkşünaslıq sahəsində yorulmaz bir əfsanə olan bu şəxsin xatirəsinə dair işlər davamlı olmalı və Dr. Heyat gənc Azərbaycan yazıçı və tədqiqatçıları üçün nümunəvi şəxslərdən biri kimi təqdim edilməlidir.
21 Avqust 2025
http://t.me/melikzadeh
İran Türkologiyasının atası, Dr. Cavad Heyətin vəfatının il dönümü
Dr. Tohid Məlikzadə
https://t.me/melikzadeh
Dr. Cavad Heyət, Azərbaycanın tarixində iz biraxan nadir ziyalılarından, İranda ilk ürək və böyrək cərrahı, eyni zamanda türklərin tarixi və ədəbiyyatı mütəxəssisi, İranda "Varlıq" məktəbi və jurnalının qurucusu olan şəxsiyyətdir ki, onun boşluğu hələ də doldurulmayıb.
Ümumiyyətlə, Azərbaycan tarixi, xüsusilə müasir dövrü, Azərbaycan xalqının ümumi mənfəətlərini və türk milli mədəniyyətini nəzərə almayan, İranı idarə edən Şüubiyyə-İranşünaslıq qüvvələrinin təsirinə qapılan layiqsiz övladlarla doludur.
Dr. Heyət, 1960-70-ci illərdə cəmiyyətin elitasına daxil olmasına baxmayaraq, heç vaxt Ari-Şüubi təbliğatının cazibəsinə aldanmadı və azsaylı dostları ilə birlikdə türklərin tarixi, mədəniyyəti və ədəbiyyatı araşdırmaları koloniyasının əsasını qoydu.
Onun şah əsərləri:
* Türklərin tarixi və mədəniyyətinə bir baxış
* Azərbaycan ədəbiyyat tarixi
* Azərbaycan folkloru
* Türk dili və ləhcələri tarixində bir gəzinti
* Ədəbiyyatşünaslıq
etibarlı universitet dərslikləri kimi qiymətləndirilə bilər. Məncə, iranda Azərbaycan tarixi və mədəniyyəti haqqında tədqiqata başlamazdan əvvəl hər kəs bu kitabları diqqətlə oxumalıdır.
Tədqiqat jurnalı "Varlıq", türkşünaslıq sahəsində ilk jurnallardan biri kimi, sonralar "Varlıq Məktəbi" adı altında yüzlərlə türk tədqiqatçı və yazıçısını dünyaya qazandırdı.
Şübhəsiz ki, öz həkimlik gəliri ilə bu işlərə başlayan, türkşünaslıq sahəsində yorulmaz bir əfsanə olan bu şəxsin xatirəsinə dair işlər davamlı olmalı və Dr. Heyat gənc Azərbaycan yazıçı və tədqiqatçıları üçün nümunəvi şəxslərdən biri kimi təqdim edilməlidir.
21 Avqust 2025
http://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
معاوضه اراضی ایران و ترکیه در زمان رضاشاه و آتاتورک
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
با تشکیل سیستم جدید ایران ( کشور متمرکز سیاسی و ...) در دوران پهلوی و جمهوری ترکیه روند رفع اختلافات دو کشور سرعت بیشتری گرفت و با سرکوب سیمیتقو با همکاری ترکیه به اوج خود رسید. پس از این سیگنالهای مثبت از طرفین بود که رضاشاه اولین و آخرین سفر خارجیش را به ترکیه انجام داد و داستان حیرت وی از عملکرد نظام جمهوریت در ترکیه مشهور است.شورش اکراد در آغری داغ نیز مزید برعلت شد چرا که دامنه شرقی این کوه در اختیار ایران بود و شورشیان پس از حمله به مواضع کشوری به طرف دیگر فرار می کردند.
کمیسیون تحدید حدود ایران و ترکیه در سال ۱۳۰۹ش تصمیماتی گرفت که کاملا برد- برد بود. نصب میله های مرزی از شمالی ترین نقطه قلمرو ایران در ماکو به نام بورالان آغاز شد. ناحیه شمالی بورالان ماکو رودخانه ایست به نام قره سو که براساس اسناد کمیسیون حدود، سه چشمه آن مصب رود قره سو می باشد.
قره سو رودی در جنوب رود ارس بوده که منطقه واقع در رود ارس و قره سو، در ترکیه آرالیق نام دارد. منطقه قره سو در ولایت ایغدیر عثمانی قرار داشت که ادامه این منطقه، منطقه نخجوان می باشد.
منطقه ایغدیر و به تبع آن قره سو قبل از جنگ جهانی اول به اشغال روسها درامده بود و پس از جنگ به ترکیه عودت داده شد. در قرارداد ۱۹۲۱ قارص بین ترکیه و شوروی علاوه بر تایید حق حاکمیت ترکیه بر ایغدیر و به تبع آن نوار قره سو، تامین امنیت منطقه نخجوان در مقابل حملات خارج به ترکیه واگذار شد . بدین خاطر بود که در جنگ قره باغ اول، ارامنه علیرغم داشتن دست بالا، به سبب ترس از ترکیه نتوانستند به نخجوان حمله کنند.
در مرزکشی ایران و ترکیه در سال ۱۳۰۹، برای کمک به استقرار امنیت در دو کشور، دو دولت معاوضه قسمتهایی از کشورشان را توافق کردند. در این توافق قسمت شرق آغری داغ کوچک به ترکیه واگذار و در عوض قسمت قره سوی سفلی، مناطق مورد ادعایشان در قوطور خوی، باجیرگه (منطقه سئرو در غرب اورمیه) و منطقه داخل در اراضی اورمیه به نام عمومی دالامپر ( شمدینلی ترکیه) به ایران واگذار گردید..با این عوض کردن اراضی ترکیه توانست شورش اکراد جلالی را به سرعت سرکوب کند و نوری احسان سرکرده شورشیان با جمعی از اکراد به ایران پناهنده شدند.
با امضای این مرز، اختلافات مرزی دو کشور پایان یافت.
۲۴ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
با تشکیل سیستم جدید ایران ( کشور متمرکز سیاسی و ...) در دوران پهلوی و جمهوری ترکیه روند رفع اختلافات دو کشور سرعت بیشتری گرفت و با سرکوب سیمیتقو با همکاری ترکیه به اوج خود رسید. پس از این سیگنالهای مثبت از طرفین بود که رضاشاه اولین و آخرین سفر خارجیش را به ترکیه انجام داد و داستان حیرت وی از عملکرد نظام جمهوریت در ترکیه مشهور است.شورش اکراد در آغری داغ نیز مزید برعلت شد چرا که دامنه شرقی این کوه در اختیار ایران بود و شورشیان پس از حمله به مواضع کشوری به طرف دیگر فرار می کردند.
کمیسیون تحدید حدود ایران و ترکیه در سال ۱۳۰۹ش تصمیماتی گرفت که کاملا برد- برد بود. نصب میله های مرزی از شمالی ترین نقطه قلمرو ایران در ماکو به نام بورالان آغاز شد. ناحیه شمالی بورالان ماکو رودخانه ایست به نام قره سو که براساس اسناد کمیسیون حدود، سه چشمه آن مصب رود قره سو می باشد.
قره سو رودی در جنوب رود ارس بوده که منطقه واقع در رود ارس و قره سو، در ترکیه آرالیق نام دارد. منطقه قره سو در ولایت ایغدیر عثمانی قرار داشت که ادامه این منطقه، منطقه نخجوان می باشد.
منطقه ایغدیر و به تبع آن قره سو قبل از جنگ جهانی اول به اشغال روسها درامده بود و پس از جنگ به ترکیه عودت داده شد. در قرارداد ۱۹۲۱ قارص بین ترکیه و شوروی علاوه بر تایید حق حاکمیت ترکیه بر ایغدیر و به تبع آن نوار قره سو، تامین امنیت منطقه نخجوان در مقابل حملات خارج به ترکیه واگذار شد . بدین خاطر بود که در جنگ قره باغ اول، ارامنه علیرغم داشتن دست بالا، به سبب ترس از ترکیه نتوانستند به نخجوان حمله کنند.
در مرزکشی ایران و ترکیه در سال ۱۳۰۹، برای کمک به استقرار امنیت در دو کشور، دو دولت معاوضه قسمتهایی از کشورشان را توافق کردند. در این توافق قسمت شرق آغری داغ کوچک به ترکیه واگذار و در عوض قسمت قره سوی سفلی، مناطق مورد ادعایشان در قوطور خوی، باجیرگه (منطقه سئرو در غرب اورمیه) و منطقه داخل در اراضی اورمیه به نام عمومی دالامپر ( شمدینلی ترکیه) به ایران واگذار گردید..با این عوض کردن اراضی ترکیه توانست شورش اکراد جلالی را به سرعت سرکوب کند و نوری احسان سرکرده شورشیان با جمعی از اکراد به ایران پناهنده شدند.
با امضای این مرز، اختلافات مرزی دو کشور پایان یافت.
۲۴ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
مبارزه با قرارداد ۱۹۱۹/ ۱۷ مرداد ۱۲۹۸ شمسی ایران و انگلیس از جرقه های شوونیزم در ایران
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
۱۷ مرداد ۱۲۹۸ قرارداد مشهور 1919 بین ایران و انگلیس بسته شده و انگلیس برای جلوگیری از هجوم بلشویکهای تازه به قدرت رسیده در مرزهای شمالی ایران متعهد به حمایت ایران در برابر کمونیسم گردید.
اجازه دهید فضای سیاسی آن زمان را کمی تشریح کنم:
ماجرا از وقوع انقلاب بلشویکی سال 1917 روسیه آغاز شد که تبلیغات روسها سبب شد تا بسیاری از مردمان کشورهای حتی مسلمان متمایل به مرام بلشویکی شوند. در گیلان (تشکیلات میرزا کوچک خان جنگلی) و آذربایجان و خراسان نیز اوضاع به نفع مرام تازه بود که با شعار مخالفت با استعمار انگلیس و روسیه تزاری، حریت و برابری تقریبا یکه تاز عالم سیاست پس از جنگ جهانی اول در منطقه غرب آسیا بودند. این شعارها به قدری جذاب بود که حتی سیمیتقوی یاغی هم خود را بلشویک اعلام کرده بود...
در جمهوری آذربایجان افراد متمایل به چپ، یوسف گمگشته خود را در مرام بلشویکی می جستند و محمدامین رسول زاده و فتحعلی خان خویسکی نخست وزیر جمهوری تازه مستقل در فشار ارتش سرخ.
قیزیل اوردو خود را آماده ورود به آناطولی می کرد و تصرف آذربایجان و گرجستان و ارمنستان تازه تاسیس در اولویت قوای مهاجم چپ ولی ادامه دهنده امپریالیزم روسیه قرار داشت منتها بدون رو کردن موضوع.
در این اوضاع احوال دولت ضعیف ولی واقعگرای ایران برای مسدود کردن پیشروی روسهای بالشویک قرارداد مشهور ۱۹۱۹ را امضا کرد که طی آن در قبال گرفتن دو میلیون لیره استرلینگ، امتیاز نفت ایران به انگلیس داده شد، و انگلیس متعهد به بازسازی راهها و قشون مضمحل ایران گردید. حتی انگلیس برای قبول این قرارداد به تعدادی از رجال سرشناس از جمله وثوق الدوله نخست وزیر برادر قوام رشوه داد.
موافقین این قرارداد رجال حاکم بر ایران آنروزی بودند که از آشفتگیهای داخلی کشور، نارسایی ها و عدم داشتن درآمد برای انجام فعالیتهای عمرانی و تاسیس ارتش مطلع بودند.
مخالفین این قرارداد هم خارجی بودند هم داخلی. خارجی ها رقبای انگلیس یعنی فرانسه و آمریکا و در صدر آنها گروههای چپ و مخالفان داخلی کسانی بودند که با جنجال و هوچیگری در اتوپیای ایران نو و تلاش برای تشکیل مملکت نوین ایران براساس یک ملت، در صف اول قرار داشتند و به اصطلاح وطن پرست نامیده می شدند. آنان به ماهیت ظاهرا استعماری این قرارداد می تاختند و بدون توجه به ظرفیت ایران آنروزی و با تخیلات خودبزرگ بینی این قرارداد را خیانت و ننگین می نامیدند..
با عدم تصویب این قرارداد توسط مجلس گرچه قرارداد صورت قانونی بخود نگرفت و حتی احمدشاه نیز آنرا قبول نکرد، ولی انگلیس ول کن مساله نشد. انگلیس می خواست به هر نحوی با ایجاد دولت یکپارچه در ایران سد راه کمونیسم جهانی به مناطق تحت نفوذ انگلیس در هندوستان و مناطق عرب نشین گردد. برای نیل به این هدف احمدشاه شاه جوان که مخالف این قرارداد بود بایستی با ترفند از سلطنت خلع و مامور حرف گوش کنی برای اجرای نیات انگلیس انتخاب شود. برنامه ریزی این امر حدود بیست ماه به طول انجامید و در اسفند ۱۲۹۹ش با کودتای رضاخان، سیدضیاالدین طباطبایی به نخست وزیری رسید و مقدمات عزل احمدشاه از سلطنت و آغاز سلطنت رضاخان آماده تر شد. یک ماه پس از کودتای موفق انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ ش و روی کار آمدن رضاخان، دولت کودتاگر با موافقت انگلستان، قرارداد ۱۹۱۹ را در سوم فروردین ۱۳۰۰ ش، به طور یک جانبه لغو نمود. در روز هفتم فروردین ۱۳۰۰، اعلامیهای از سوی سیدضیاء پیرامون لغو قرارداد ۱۹۱۹/۱۲۹۸ به ایالات و ولایات کشور مخابره شد. چرا که انگلیس جایگزین قرارداد ۱۹۱۹ را طرح ریزی کرده بود. به تدریج رضاخان به سلطنت نزدیکتر شد و انگلیس نفس راحتی کشید
۲۵ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
۱۷ مرداد ۱۲۹۸ قرارداد مشهور 1919 بین ایران و انگلیس بسته شده و انگلیس برای جلوگیری از هجوم بلشویکهای تازه به قدرت رسیده در مرزهای شمالی ایران متعهد به حمایت ایران در برابر کمونیسم گردید.
اجازه دهید فضای سیاسی آن زمان را کمی تشریح کنم:
ماجرا از وقوع انقلاب بلشویکی سال 1917 روسیه آغاز شد که تبلیغات روسها سبب شد تا بسیاری از مردمان کشورهای حتی مسلمان متمایل به مرام بلشویکی شوند. در گیلان (تشکیلات میرزا کوچک خان جنگلی) و آذربایجان و خراسان نیز اوضاع به نفع مرام تازه بود که با شعار مخالفت با استعمار انگلیس و روسیه تزاری، حریت و برابری تقریبا یکه تاز عالم سیاست پس از جنگ جهانی اول در منطقه غرب آسیا بودند. این شعارها به قدری جذاب بود که حتی سیمیتقوی یاغی هم خود را بلشویک اعلام کرده بود...
در جمهوری آذربایجان افراد متمایل به چپ، یوسف گمگشته خود را در مرام بلشویکی می جستند و محمدامین رسول زاده و فتحعلی خان خویسکی نخست وزیر جمهوری تازه مستقل در فشار ارتش سرخ.
قیزیل اوردو خود را آماده ورود به آناطولی می کرد و تصرف آذربایجان و گرجستان و ارمنستان تازه تاسیس در اولویت قوای مهاجم چپ ولی ادامه دهنده امپریالیزم روسیه قرار داشت منتها بدون رو کردن موضوع.
در این اوضاع احوال دولت ضعیف ولی واقعگرای ایران برای مسدود کردن پیشروی روسهای بالشویک قرارداد مشهور ۱۹۱۹ را امضا کرد که طی آن در قبال گرفتن دو میلیون لیره استرلینگ، امتیاز نفت ایران به انگلیس داده شد، و انگلیس متعهد به بازسازی راهها و قشون مضمحل ایران گردید. حتی انگلیس برای قبول این قرارداد به تعدادی از رجال سرشناس از جمله وثوق الدوله نخست وزیر برادر قوام رشوه داد.
موافقین این قرارداد رجال حاکم بر ایران آنروزی بودند که از آشفتگیهای داخلی کشور، نارسایی ها و عدم داشتن درآمد برای انجام فعالیتهای عمرانی و تاسیس ارتش مطلع بودند.
مخالفین این قرارداد هم خارجی بودند هم داخلی. خارجی ها رقبای انگلیس یعنی فرانسه و آمریکا و در صدر آنها گروههای چپ و مخالفان داخلی کسانی بودند که با جنجال و هوچیگری در اتوپیای ایران نو و تلاش برای تشکیل مملکت نوین ایران براساس یک ملت، در صف اول قرار داشتند و به اصطلاح وطن پرست نامیده می شدند. آنان به ماهیت ظاهرا استعماری این قرارداد می تاختند و بدون توجه به ظرفیت ایران آنروزی و با تخیلات خودبزرگ بینی این قرارداد را خیانت و ننگین می نامیدند..
با عدم تصویب این قرارداد توسط مجلس گرچه قرارداد صورت قانونی بخود نگرفت و حتی احمدشاه نیز آنرا قبول نکرد، ولی انگلیس ول کن مساله نشد. انگلیس می خواست به هر نحوی با ایجاد دولت یکپارچه در ایران سد راه کمونیسم جهانی به مناطق تحت نفوذ انگلیس در هندوستان و مناطق عرب نشین گردد. برای نیل به این هدف احمدشاه شاه جوان که مخالف این قرارداد بود بایستی با ترفند از سلطنت خلع و مامور حرف گوش کنی برای اجرای نیات انگلیس انتخاب شود. برنامه ریزی این امر حدود بیست ماه به طول انجامید و در اسفند ۱۲۹۹ش با کودتای رضاخان، سیدضیاالدین طباطبایی به نخست وزیری رسید و مقدمات عزل احمدشاه از سلطنت و آغاز سلطنت رضاخان آماده تر شد. یک ماه پس از کودتای موفق انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ ش و روی کار آمدن رضاخان، دولت کودتاگر با موافقت انگلستان، قرارداد ۱۹۱۹ را در سوم فروردین ۱۳۰۰ ش، به طور یک جانبه لغو نمود. در روز هفتم فروردین ۱۳۰۰، اعلامیهای از سوی سیدضیاء پیرامون لغو قرارداد ۱۹۱۹/۱۲۹۸ به ایالات و ولایات کشور مخابره شد. چرا که انگلیس جایگزین قرارداد ۱۹۱۹ را طرح ریزی کرده بود. به تدریج رضاخان به سلطنت نزدیکتر شد و انگلیس نفس راحتی کشید
۲۵ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
تطاول ایلات کردستان به گروس از نگاه روزنامه ایران سلطانی دوره مظفرالدین شاه
( چگونگی تغییر بافت جمعیتی بیجار گروس)
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
بیجار گروس که تا سالهای نه چندان دور از محالات آذربایجان غربی بود امروزه از این استان منفک و به استان کردستان ملحق شده است.
« چون سالها است كه اهالي گروس از تطاول عشاير و ايلات كردستان در زحمت هستند. خصوصاً از ايل (مندمي) كه بواسطة قرب جوار در هنگام خرمن حاصلها اقسام صدمه و ضرر وارد مي آورند. و پارة از دهات گروس. بملاحظه اينكه هم خاك با كردستان و همجوار با اين عشاير مي باشند بجهت حفظ خودشان با آنها آميزش و خصوصيت نموده آنها را پناه مي دادند و اين طايفه دهات مزبوره را مأمن خود قرار داده غالباً طرق و شوارع را غيرمنظم و اسباب زحمت عابرين و قوافل را فراهم مي داشتند نواب مستطاب والا شهنشاهزاده معظم سالارالدوله از كردستان خطابي تلگرافي به اميرزادة يمن الدوله حكمران گروس صادر و مقرر فرمودند كه اشرار كردستان بهر اسم و رسم كه در گروس توقف دارند مجازيد كه آنها را مأخود داريد. ديگر اطلاع مجدد هم بموقع ايالت كبري لازم نيست يمن الدوله هم از صاحبان دهات التزام گرفته و غدغن سخت نمودند که بعدها اشرار اکراد را بدهات خود راه و پناه ندهند. و سواره شرف را معین و مامور کردند که پیوسته در گردش بوده هر وقت هر یک از آنها به گروس بیایند دستگیر نمایند.»
( روزنامه ایران سلطانی دوره مظفرالدین شاه، سال پنجاه وهشتم، شماره ۱۲، ۲۴جمادی الاخر ۱۳۲۳ ، ۲۶ اوت ۱۹۰۵، ص: ۳)
۲۸ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
( چگونگی تغییر بافت جمعیتی بیجار گروس)
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
بیجار گروس که تا سالهای نه چندان دور از محالات آذربایجان غربی بود امروزه از این استان منفک و به استان کردستان ملحق شده است.
« چون سالها است كه اهالي گروس از تطاول عشاير و ايلات كردستان در زحمت هستند. خصوصاً از ايل (مندمي) كه بواسطة قرب جوار در هنگام خرمن حاصلها اقسام صدمه و ضرر وارد مي آورند. و پارة از دهات گروس. بملاحظه اينكه هم خاك با كردستان و همجوار با اين عشاير مي باشند بجهت حفظ خودشان با آنها آميزش و خصوصيت نموده آنها را پناه مي دادند و اين طايفه دهات مزبوره را مأمن خود قرار داده غالباً طرق و شوارع را غيرمنظم و اسباب زحمت عابرين و قوافل را فراهم مي داشتند نواب مستطاب والا شهنشاهزاده معظم سالارالدوله از كردستان خطابي تلگرافي به اميرزادة يمن الدوله حكمران گروس صادر و مقرر فرمودند كه اشرار كردستان بهر اسم و رسم كه در گروس توقف دارند مجازيد كه آنها را مأخود داريد. ديگر اطلاع مجدد هم بموقع ايالت كبري لازم نيست يمن الدوله هم از صاحبان دهات التزام گرفته و غدغن سخت نمودند که بعدها اشرار اکراد را بدهات خود راه و پناه ندهند. و سواره شرف را معین و مامور کردند که پیوسته در گردش بوده هر وقت هر یک از آنها به گروس بیایند دستگیر نمایند.»
( روزنامه ایران سلطانی دوره مظفرالدین شاه، سال پنجاه وهشتم، شماره ۱۲، ۲۴جمادی الاخر ۱۳۲۳ ، ۲۶ اوت ۱۹۰۵، ص: ۳)
۲۸ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
« ایروان از مضافات آذربایجان است»
نوشته حاجی زین العابدین شیروانی نویسنده مشهور دوره قاجار
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
آذربایجان در دوره قاجاریه به سبب موقعیت ژئوپولوتیکی و تاریخیش مهمترین بخش کشور بوده و تبریز، ولیعهدنشین دولت قاجاریه بوده است. در تبریز ولیعهدها علیرغم اینکه درباری کوچکتر از دربار تهران داشتند ولی رجال آینده کشور در تبریز پرورش می یافت. با وفات شاه در تهران، شاه جدید با همان اطرافیانش از تبریز رهسپار تهران می شد و زمام کل امور ممالک محروسه ایران را در دست می گرفت. بدین ترتیب جریان طبیعی از حرکت نیروی انسانی ترک آذربایجانی به دارالخلافه طهران همیشه در جریان بود.
در این دوره نویسندگان بسیاری از آذربایجان با خلق آثاری بی نظیر از ترکی و فارسی به بیان اندیشه های خود پرداخته اند که یکی از این اثرها کتاب بستان السیاحه اثر حاجی زین العابدین شیروانی می باشد که در دوران فتحعلیشاه به اتمام رسید. این کتاب مشتمل بر اطلاعات بسیار و متنوع جغرافیایی، تاریخی، آرا و عقاید فرقههای گوناگون مذهبی و نحلههای فکری و برخی مطالب سودمند دیگر از اوایل دوران قاجاریهبود. این کتاب را عمدتاًً مأخذی جغرافیایی و سپس تاریخی بشمار میآورند، اما گوناگونی و تنوع مطالب آن که تقریباً تمام اشتغالات فکری و ادبی دو قرن پیش ایران را در بر میگیرد، به حدی است که اثر را شبیه دایرةالمعارف کرده است؛ گرچه بسیاری از اصول و شیوههای دایرةالمعارف نویسی از قبیل تناسب حجم هر مطلب با اهمیت مدخل آن یا نظم و دسته بندی موضوعی مطالب یا ترتیب دقیق الفبایی در آن رعایت نشده است. نگاهی گذرا به موضوعات کتاب از جمله: بحثی درباره طبیعت انسان، اشاراتی به علم حجر و میزان، کیمیا و تاریخچه آن، اطلاعاتی درباره حروف جُمَل و حساب ابجد، کواکب سبعه نجوم و اصطلاحات آن، خواص حروف، تاریخ طب و تحول روشهای درمان و معرفی خواص داروها، مذاهب و زبانهای متداول در آناطولی که با مشاهدات و برآوردهای آماری نویسنده همراه است، به خوبی این گستردگی و تنوع را نمایان میسازد. به این ترتیب، بستان السیاحة در ترسیم سیمای بخشی از جهان در دو قرن پیش و سیر در آن بسیار سودمند است (برای نمونه: ایروان زمان نویسنده شهری شیعی مذهب با اقلیتی عیسوی است و در کمتر از دو قرن، ایروان کنونی مرکز جمهوری عیسوی نشین ارمنستان است.)
« ایروان دارالملک اران و از مضافات آذربایجان است و چخور سعد نیز او را گویند چه که در شیب و گودی واقع شده و چخور سعد در لغت شیب را گویند. بدان سبب آنجا را چخور سعد نامند. آبش روان و هوایش مختلف بنیان، از اقلیم رابع و و اطرافش واسع ، میوه اش ارزان و حبوبش فراوان و مردمش ترک زبان و شیعی مذهب و قلیلی عیسوی¬اند. قلعه ای محکم دارد.»( بستان السیاحه ص: 154) و در بیان اران می نویسد« اران در لغت ترکی به معنی گرمسیر است و چون آن دیار نسبت به قرب جوار خود گرمسیر است لهذا ترکان آنجا را اران گفته اند...» (بستان السیاحه ص:94).
تغییر جمعیتی، فرهنگی و دینی این شهر ترک زبان شیعه نشین و موطن یکی از قطبهای حوزه های علمیه تشیع: آیات اعظام ایروانی، به شهر صد در صد ارمنی نشین بسیار قابل تامل و عبرت آموز می باشد.
۲۸ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
نوشته حاجی زین العابدین شیروانی نویسنده مشهور دوره قاجار
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
آذربایجان در دوره قاجاریه به سبب موقعیت ژئوپولوتیکی و تاریخیش مهمترین بخش کشور بوده و تبریز، ولیعهدنشین دولت قاجاریه بوده است. در تبریز ولیعهدها علیرغم اینکه درباری کوچکتر از دربار تهران داشتند ولی رجال آینده کشور در تبریز پرورش می یافت. با وفات شاه در تهران، شاه جدید با همان اطرافیانش از تبریز رهسپار تهران می شد و زمام کل امور ممالک محروسه ایران را در دست می گرفت. بدین ترتیب جریان طبیعی از حرکت نیروی انسانی ترک آذربایجانی به دارالخلافه طهران همیشه در جریان بود.
در این دوره نویسندگان بسیاری از آذربایجان با خلق آثاری بی نظیر از ترکی و فارسی به بیان اندیشه های خود پرداخته اند که یکی از این اثرها کتاب بستان السیاحه اثر حاجی زین العابدین شیروانی می باشد که در دوران فتحعلیشاه به اتمام رسید. این کتاب مشتمل بر اطلاعات بسیار و متنوع جغرافیایی، تاریخی، آرا و عقاید فرقههای گوناگون مذهبی و نحلههای فکری و برخی مطالب سودمند دیگر از اوایل دوران قاجاریهبود. این کتاب را عمدتاًً مأخذی جغرافیایی و سپس تاریخی بشمار میآورند، اما گوناگونی و تنوع مطالب آن که تقریباً تمام اشتغالات فکری و ادبی دو قرن پیش ایران را در بر میگیرد، به حدی است که اثر را شبیه دایرةالمعارف کرده است؛ گرچه بسیاری از اصول و شیوههای دایرةالمعارف نویسی از قبیل تناسب حجم هر مطلب با اهمیت مدخل آن یا نظم و دسته بندی موضوعی مطالب یا ترتیب دقیق الفبایی در آن رعایت نشده است. نگاهی گذرا به موضوعات کتاب از جمله: بحثی درباره طبیعت انسان، اشاراتی به علم حجر و میزان، کیمیا و تاریخچه آن، اطلاعاتی درباره حروف جُمَل و حساب ابجد، کواکب سبعه نجوم و اصطلاحات آن، خواص حروف، تاریخ طب و تحول روشهای درمان و معرفی خواص داروها، مذاهب و زبانهای متداول در آناطولی که با مشاهدات و برآوردهای آماری نویسنده همراه است، به خوبی این گستردگی و تنوع را نمایان میسازد. به این ترتیب، بستان السیاحة در ترسیم سیمای بخشی از جهان در دو قرن پیش و سیر در آن بسیار سودمند است (برای نمونه: ایروان زمان نویسنده شهری شیعی مذهب با اقلیتی عیسوی است و در کمتر از دو قرن، ایروان کنونی مرکز جمهوری عیسوی نشین ارمنستان است.)
« ایروان دارالملک اران و از مضافات آذربایجان است و چخور سعد نیز او را گویند چه که در شیب و گودی واقع شده و چخور سعد در لغت شیب را گویند. بدان سبب آنجا را چخور سعد نامند. آبش روان و هوایش مختلف بنیان، از اقلیم رابع و و اطرافش واسع ، میوه اش ارزان و حبوبش فراوان و مردمش ترک زبان و شیعی مذهب و قلیلی عیسوی¬اند. قلعه ای محکم دارد.»( بستان السیاحه ص: 154) و در بیان اران می نویسد« اران در لغت ترکی به معنی گرمسیر است و چون آن دیار نسبت به قرب جوار خود گرمسیر است لهذا ترکان آنجا را اران گفته اند...» (بستان السیاحه ص:94).
تغییر جمعیتی، فرهنگی و دینی این شهر ترک زبان شیعه نشین و موطن یکی از قطبهای حوزه های علمیه تشیع: آیات اعظام ایروانی، به شهر صد در صد ارمنی نشین بسیار قابل تامل و عبرت آموز می باشد.
۲۸ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
دو حمله بزرگ روسها به ایران:
جنگ یکروزه ارتش رضاخانی ، مقاومت دوازده ساله قشون قاجاری
( به مناسبت هشتاد و چهارمین سالگرد اشغال ایران توسط روس و انگلیس در سال ۱۳۲۰ش)
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
یکی از شگردهای تاریخی دستگاههای تبلیغاتی پهلوی ها علیه دولت قاجاریه، تبلیغات شکست فتحعلیشاه و فرزندش عباس میرزا در برابر قشون روس می باشد که البته اصل مطلب درست است ولی علل آن و چگونگی مقاومت اهالی آذربایجان همراه با قشون قاجاریه که عمدتا باز هم ترکان آذربایجان بودند به عمد مغفول مانده است.
واقعیت این است که دولت روسیه برای رسیدن به آبهای گرم به مناطق مابین دریای خزر و دریای سیاه لشکرکشی کرده که متاسفانه ارامنه و گرجی های تبعه دولت قاجاریه با این قوای متجاوز همراهی کرده که منجر به جنگهای گسترده بین ایران دوره قاجاریه و روسیه تزاری گردید. در این جنگها سپاه عباس میرزا در جنگهای اچمیادزین و ایروان پیروز شد ولی متاسفانه در جنگ اصلاندوز شکست خورد. در جنگهای ده ساله ای که بین طرفین رخ داد اگرچه قشون قاجاریه شجاعت بسیاری نشان داد ولی النهایه با عقد پیمان گلستان جنگهای ده ساله طرفین پایان یافت.
سیزده سال بعد با تصرف سرزمینهای دیگری از آذربایجان بدست روسها، با برپایی قورولتای عظیم سلطانیه که مجمع مشورتی برای جنگ با روسها بود، دومین جنگ بزرگ مابین قشون قاجاریه و روسها برای بازپس گیری اراضی اشغالی توسط روسها ، شروع شد که این دوره از جنگها دو سال طول کشید. در این جنگها متاسفانه بنا به علل مختلفی ، روسها با تصرف تبریز، اردبیل، مرند، اورمیه، خوی، سلماس تا اطراف میانه رسیدند و شاه و اهالی آذربایجان با پرداخت هزاران کرور جریمه با انعقاد معاهده تورکمنچای توانستند روسها را به شمال رود ارس برگردانند. از آن زمان مرز بین دو دولت، رود ارس منظور شد. نتیجه جنگهای بین دولت مدرن روسیه با دارا بودن قوای منظم و پیشرفته با دولت سنتی و بدون قشون منظم قاجاریه در دستگاههای تبلیغاتی پهلوی بی عرضه گی قاجاریه و زن بارگی فتحلیشاه تلقی گردید گو اینکه در آن زمان دنیای مشرق زمین از نظر سازو برگ نظامی در وضعیت خوبی بود و فقط قاجارها مخالف پیشرفت بودند.
در سوم شهریور 1320 دولت شوروی از دو محور جلفا و آستارا به طرف آذربایجان سرازیر شدند. قبل از همه امرای ارتش به تهران فرار کردند.بجز مقاومت تا سرحد شهادت تعداد شمار مرزبان، ارتش رضاخانی که به اصطلاح بانی ایران مدرن و ارتشی مدرن تلقی می شود نتوانست حتی یک هفته در مقابل ارتش روس مقاومت کند و شالوده ارتش ایران در عرض چند روز اولیه کاملا نابود شد. علیرغم این شکست، هیچ شخص حقیقی و حقوقی در ایران این قضایا را شکست نمی داند و هیچ کتاب تاریخ معاصر ایران به علل این شکستها در دوره رضاخانی نپرداخته است. و حتی همچون جنگ چالدران کسی مراسمی، یادبودی برای این شکست و شهدای آن برپا ننموده است.
حال بایستی پرسید مقاومت 12 ساله دوره قاجاریه در برابر روسها شرافتمندانه بود یا شکست یکروزه ارتش رضاخانی در برابر روسها!!!
۳۰ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
جنگ یکروزه ارتش رضاخانی ، مقاومت دوازده ساله قشون قاجاری
( به مناسبت هشتاد و چهارمین سالگرد اشغال ایران توسط روس و انگلیس در سال ۱۳۲۰ش)
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
یکی از شگردهای تاریخی دستگاههای تبلیغاتی پهلوی ها علیه دولت قاجاریه، تبلیغات شکست فتحعلیشاه و فرزندش عباس میرزا در برابر قشون روس می باشد که البته اصل مطلب درست است ولی علل آن و چگونگی مقاومت اهالی آذربایجان همراه با قشون قاجاریه که عمدتا باز هم ترکان آذربایجان بودند به عمد مغفول مانده است.
واقعیت این است که دولت روسیه برای رسیدن به آبهای گرم به مناطق مابین دریای خزر و دریای سیاه لشکرکشی کرده که متاسفانه ارامنه و گرجی های تبعه دولت قاجاریه با این قوای متجاوز همراهی کرده که منجر به جنگهای گسترده بین ایران دوره قاجاریه و روسیه تزاری گردید. در این جنگها سپاه عباس میرزا در جنگهای اچمیادزین و ایروان پیروز شد ولی متاسفانه در جنگ اصلاندوز شکست خورد. در جنگهای ده ساله ای که بین طرفین رخ داد اگرچه قشون قاجاریه شجاعت بسیاری نشان داد ولی النهایه با عقد پیمان گلستان جنگهای ده ساله طرفین پایان یافت.
سیزده سال بعد با تصرف سرزمینهای دیگری از آذربایجان بدست روسها، با برپایی قورولتای عظیم سلطانیه که مجمع مشورتی برای جنگ با روسها بود، دومین جنگ بزرگ مابین قشون قاجاریه و روسها برای بازپس گیری اراضی اشغالی توسط روسها ، شروع شد که این دوره از جنگها دو سال طول کشید. در این جنگها متاسفانه بنا به علل مختلفی ، روسها با تصرف تبریز، اردبیل، مرند، اورمیه، خوی، سلماس تا اطراف میانه رسیدند و شاه و اهالی آذربایجان با پرداخت هزاران کرور جریمه با انعقاد معاهده تورکمنچای توانستند روسها را به شمال رود ارس برگردانند. از آن زمان مرز بین دو دولت، رود ارس منظور شد. نتیجه جنگهای بین دولت مدرن روسیه با دارا بودن قوای منظم و پیشرفته با دولت سنتی و بدون قشون منظم قاجاریه در دستگاههای تبلیغاتی پهلوی بی عرضه گی قاجاریه و زن بارگی فتحلیشاه تلقی گردید گو اینکه در آن زمان دنیای مشرق زمین از نظر سازو برگ نظامی در وضعیت خوبی بود و فقط قاجارها مخالف پیشرفت بودند.
در سوم شهریور 1320 دولت شوروی از دو محور جلفا و آستارا به طرف آذربایجان سرازیر شدند. قبل از همه امرای ارتش به تهران فرار کردند.بجز مقاومت تا سرحد شهادت تعداد شمار مرزبان، ارتش رضاخانی که به اصطلاح بانی ایران مدرن و ارتشی مدرن تلقی می شود نتوانست حتی یک هفته در مقابل ارتش روس مقاومت کند و شالوده ارتش ایران در عرض چند روز اولیه کاملا نابود شد. علیرغم این شکست، هیچ شخص حقیقی و حقوقی در ایران این قضایا را شکست نمی داند و هیچ کتاب تاریخ معاصر ایران به علل این شکستها در دوره رضاخانی نپرداخته است. و حتی همچون جنگ چالدران کسی مراسمی، یادبودی برای این شکست و شهدای آن برپا ننموده است.
حال بایستی پرسید مقاومت 12 ساله دوره قاجاریه در برابر روسها شرافتمندانه بود یا شکست یکروزه ارتش رضاخانی در برابر روسها!!!
۳۰ مرداد ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
واقعیتهای جنگ چالدران
بین صفویان و عثمانی
دکتر توحید ملکزاده
https://t.me/melikzadeh
۲۳ آگوست اول شهریور را سالروز جنگ بزرگ چالدران قید کرده اند. قبل از پرداختن به این موضوع لازم است نکاتی درباره دو دولت صفوی و عثمانی نکاتی گفته شود. حتما مطلعید که در قرون وسطی کشوری وجود نداشت بلکه سرزمینی وجود داشت که در راسش سلطان و یا شاهی بود که بیشتر، منافع اقتصادی و زور بازو سبب می شد که این سرزمین بزرگ و کوچک بشود.اطاعت رعایا از سلطان و شاه واجب بود و اگر شخصی، دسته ای از اطاعت سلطان و عقاید و مذهب و دینشان سرباز می زد با سختترین وجهی سرکوب می شد. در سرزمین عثمانی گروهی از مردمانی زندگی می کردند که اعتقادات خاص مذهبی داشتند که از سنت شریعت اسلام رایج در دنیای اسلام متفاوت بود.رگه هایی از تشیع امروزین، دینهای قدیم، اعتقادات باطنی، حروفی، صوفی گری و غیره در عقیده وجود داشت که متشرعین سنی آن را بدعت می دانستند.اما اینان خودشان را علوی میدانستند که بزرگانشان را دده می گفتند. در میانشان احکام دینی را نه ملاها و نه مفتیان انتقال می دادند بلکه دده ها این وظیفه را برعهده داشتند. دده ها در دنیای ترک نقش برجسته ای داشتند. یکی از مشهورترین دده های دنیای ترک، دده قورقود بود. به هر حال علویان قلمرو عثمانی از قوانین موضوعه اسلام سنی تبعیت نمی کرده و خلاف آن رفتار می کردند حتی مالیات، هدیه و هر چه که دستشان می آمد به اردبیل می فرستادند که شیخ صفی الدین اردبیلی در آنجا خانقاهی داشت همچون درگاه مولانا در قونیه.تمام شاهان و سلاطین از امیرتیمور گرفته تا اوزون حسن و سلاطین عثمانی ارادت فراوانی به وی داشتند و کار درگاه شیخ صفی هر روز گسترده تر می شد.فرزندان وی نیز جانشینان وی شده و به تدریج با افزایش ثروتشان به فکر حکمرانی هم افتادند.شیخ جنید پدربزرگ شاه اسماعیل اولین خاندان صفوی بود که به جنگ علیه شاهان همجوارش از جمله شیروانشاهیان پرداخت. وی در این جنگ که به زعمش غزا بود شکست خورد و کشته شد.پسرش شیخ حیدر با تاسی از پدرش دستجات جنگجو را متشکلتر و منظمتر کرد و همچون پدر به غزا پرداخت و بدست شیروانشاهیان و آق قویونلوها کشته شد. سلطان یعقوب در تبریز زن و سه پسرش از جمله اسماعیل میرزا را تبعید کرد.دستجات قیزیلباش به دور وی جمع شده و وی را به اردبیل آوردند.همزمان به مریدان ترک وی در آنادولو نیز اطلاعرسانی کردند و هفت هزار ترک علوی به قشون وی پیوست. در سال ۹۰۳/۱۵۰۱ اسماعیل میرزای ۱۴ ساله با غلبه بر الوندمیرزای آق قویونلو با قیزیلباشها وارد تبریز پایتخت آذربایجان شد و مذهب تشیع را مذهب رسمی حکومتش اعلان کرد.با قدرت گرفتن علویان و صوفیان در آذربایجان، مریدان این طرز اعتقاد دسته به دسته آنادولو و سرزمینهای عثمانی را ترک کرده، به آذربایجان آمدند.از دست دادن این حجم از نیروی انسانی برای سلطان عثمانی بسیار گران بود. بنابراین سلطان سلیم به سخت گیری های قبلیش افزود و به قلع و قمع علویان سرزمینش پرداخت. وی آنها را ستون پنجم شاه اسماعیل می دانست.مخالفت شاه اسماعیل با مذهب تسنن، لعن خلفای سه گانه، اذان گفتن برخلاف اعتقاد اهل تسنن و دهها عمل سبب شد تا فتوای شیخ الاسلام و مفتیان عثمانی علیه «اردبیل اوغلو اسماعیل» صادر شود و سلطان سلیم را وادار به اجرای آن نمود. نامه نگاریهای دو سلطان ترک جالب بود.جواب نامه ترکی شاه اسماعیل را سلطان سلیم به فارسی جواب می داد و به نامه های فارسیش به ترکی. لباس زنانه را شاه اسماعیل به سلطان سلیم می فرستاد و لباس درویش و کشکول را سلطان سلیم به شاه اسماعیل. در چنین روزی در سال ۹۲۰ قمری قوای دو سرکرده ترک در دشت چالدیران در شمال خوی به هم رسیدند.محل دقیق این جنگ تثبیت نشده است.نتایج این جنگ برای شاه اسماعیل بسیار سخت بود:قلمرو خود در شرق آناطولی به مرکزیت دیاربکر(پایتخت اوزون حسن) را دائما و آذربایجان تا پایتختش تبریز موقتا از دست داد. چندین هزار نفر از مریدانش کشته شدند و افسردگی شدیدی وی را گرفت و نقل است تا پایان عمر نخندید. نام پسرش را هم القاص گذاشت تا از عثمانیان قصاص بگیرد.شاه اسماعیل در ۳۷ سالگی وفات نمود و در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی دفن شد.اما سلطان سلیم علاوه بر آذربایجان و آناطولی، شامات، مصر و حجاز را هم ضمیمه خاک خود کرد و به مقام خلافت دنیای اسلام رسید.
۱ شهریور ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
بین صفویان و عثمانی
دکتر توحید ملکزاده
https://t.me/melikzadeh
۲۳ آگوست اول شهریور را سالروز جنگ بزرگ چالدران قید کرده اند. قبل از پرداختن به این موضوع لازم است نکاتی درباره دو دولت صفوی و عثمانی نکاتی گفته شود. حتما مطلعید که در قرون وسطی کشوری وجود نداشت بلکه سرزمینی وجود داشت که در راسش سلطان و یا شاهی بود که بیشتر، منافع اقتصادی و زور بازو سبب می شد که این سرزمین بزرگ و کوچک بشود.اطاعت رعایا از سلطان و شاه واجب بود و اگر شخصی، دسته ای از اطاعت سلطان و عقاید و مذهب و دینشان سرباز می زد با سختترین وجهی سرکوب می شد. در سرزمین عثمانی گروهی از مردمانی زندگی می کردند که اعتقادات خاص مذهبی داشتند که از سنت شریعت اسلام رایج در دنیای اسلام متفاوت بود.رگه هایی از تشیع امروزین، دینهای قدیم، اعتقادات باطنی، حروفی، صوفی گری و غیره در عقیده وجود داشت که متشرعین سنی آن را بدعت می دانستند.اما اینان خودشان را علوی میدانستند که بزرگانشان را دده می گفتند. در میانشان احکام دینی را نه ملاها و نه مفتیان انتقال می دادند بلکه دده ها این وظیفه را برعهده داشتند. دده ها در دنیای ترک نقش برجسته ای داشتند. یکی از مشهورترین دده های دنیای ترک، دده قورقود بود. به هر حال علویان قلمرو عثمانی از قوانین موضوعه اسلام سنی تبعیت نمی کرده و خلاف آن رفتار می کردند حتی مالیات، هدیه و هر چه که دستشان می آمد به اردبیل می فرستادند که شیخ صفی الدین اردبیلی در آنجا خانقاهی داشت همچون درگاه مولانا در قونیه.تمام شاهان و سلاطین از امیرتیمور گرفته تا اوزون حسن و سلاطین عثمانی ارادت فراوانی به وی داشتند و کار درگاه شیخ صفی هر روز گسترده تر می شد.فرزندان وی نیز جانشینان وی شده و به تدریج با افزایش ثروتشان به فکر حکمرانی هم افتادند.شیخ جنید پدربزرگ شاه اسماعیل اولین خاندان صفوی بود که به جنگ علیه شاهان همجوارش از جمله شیروانشاهیان پرداخت. وی در این جنگ که به زعمش غزا بود شکست خورد و کشته شد.پسرش شیخ حیدر با تاسی از پدرش دستجات جنگجو را متشکلتر و منظمتر کرد و همچون پدر به غزا پرداخت و بدست شیروانشاهیان و آق قویونلوها کشته شد. سلطان یعقوب در تبریز زن و سه پسرش از جمله اسماعیل میرزا را تبعید کرد.دستجات قیزیلباش به دور وی جمع شده و وی را به اردبیل آوردند.همزمان به مریدان ترک وی در آنادولو نیز اطلاعرسانی کردند و هفت هزار ترک علوی به قشون وی پیوست. در سال ۹۰۳/۱۵۰۱ اسماعیل میرزای ۱۴ ساله با غلبه بر الوندمیرزای آق قویونلو با قیزیلباشها وارد تبریز پایتخت آذربایجان شد و مذهب تشیع را مذهب رسمی حکومتش اعلان کرد.با قدرت گرفتن علویان و صوفیان در آذربایجان، مریدان این طرز اعتقاد دسته به دسته آنادولو و سرزمینهای عثمانی را ترک کرده، به آذربایجان آمدند.از دست دادن این حجم از نیروی انسانی برای سلطان عثمانی بسیار گران بود. بنابراین سلطان سلیم به سخت گیری های قبلیش افزود و به قلع و قمع علویان سرزمینش پرداخت. وی آنها را ستون پنجم شاه اسماعیل می دانست.مخالفت شاه اسماعیل با مذهب تسنن، لعن خلفای سه گانه، اذان گفتن برخلاف اعتقاد اهل تسنن و دهها عمل سبب شد تا فتوای شیخ الاسلام و مفتیان عثمانی علیه «اردبیل اوغلو اسماعیل» صادر شود و سلطان سلیم را وادار به اجرای آن نمود. نامه نگاریهای دو سلطان ترک جالب بود.جواب نامه ترکی شاه اسماعیل را سلطان سلیم به فارسی جواب می داد و به نامه های فارسیش به ترکی. لباس زنانه را شاه اسماعیل به سلطان سلیم می فرستاد و لباس درویش و کشکول را سلطان سلیم به شاه اسماعیل. در چنین روزی در سال ۹۲۰ قمری قوای دو سرکرده ترک در دشت چالدیران در شمال خوی به هم رسیدند.محل دقیق این جنگ تثبیت نشده است.نتایج این جنگ برای شاه اسماعیل بسیار سخت بود:قلمرو خود در شرق آناطولی به مرکزیت دیاربکر(پایتخت اوزون حسن) را دائما و آذربایجان تا پایتختش تبریز موقتا از دست داد. چندین هزار نفر از مریدانش کشته شدند و افسردگی شدیدی وی را گرفت و نقل است تا پایان عمر نخندید. نام پسرش را هم القاص گذاشت تا از عثمانیان قصاص بگیرد.شاه اسماعیل در ۳۷ سالگی وفات نمود و در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی دفن شد.اما سلطان سلیم علاوه بر آذربایجان و آناطولی، شامات، مصر و حجاز را هم ضمیمه خاک خود کرد و به مقام خلافت دنیای اسلام رسید.
۱ شهریور ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
Telegram
دکتر توحید ملک زاده Dr.tohid melikzade
Azərbaycan tarixinə görə yazılarım
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
لینک مجله بین المللی و تخصصی " مطالعات
تاریخ آذربایجان "
www.azerturkhistory.ir
@tohidmelikzade ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com