ॐ مزه ملکوت ॐ
736 subscribers
8.15K photos
148 videos
12 files
98 links
"روانشناسی، فراروانشناسی، یوگا، مراقبه، مدیتیشن، انرژی مثبت، موفقیت، مباحث علمی، فلسفی و عرفانی ... "

ॐ Pathways to God ॐ
Download Telegram
در طی این فرایند ها ، دمای کنونی جهان به K 735/2 رسیده است که از امواج زمینه ی کیهانی که در تمام جهان منتشر شده اند و تنها بازمانده های انفجار بزرگ می باشند، بدست آمده است. وقتی که دمای جهان سیصد هزارسال بعد از big bang به مرز رسید، الکترونها با قرار گرفتن در گرداگرد هسته‌های تشکیل شده از پروتونها و نوترونها، اولین اتم های هیدروژن و هلیوم را خلق کردند. در نخستین لحظات تولد هستی تابش (نور ) راه خود را از ماده جدا کرد و اکنون بعد از 13،7 میلیارد سال که از عمر عالم در حال انبساط و سرد شدن می‌گذرد تابش اولیه از دمائی معادل برخوردار شده است (دمایی نزدیک به صفر مطلق یعنی در حدود 271 درجه سانتی‌گراد زیر صفر).
تابش زمینه‌ای کیهانی که در حقیقت پژواکی از یک رویداد کهن می‌باشد، به طور کاملاً یک دست و یکنواختی در تمام جهان عالم پخش شده است؛ ماهواره COBE که با حساسیت یک در صد هزار یافته‌های خود را به زمین مخابره می‌نمود، دمای این تابش کیهانی را محاسبه کرد (به انطباق عجیب این عددباعدد پیش بینی شده توسط دانشمندان توجه نمایید).
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
#بیگ بنگ #آفرینش #آغاز
@mazeye_malakoot
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
🎇مرحله ی دهم : از هم اکنون تا ..... 🎇
با توجه به مطالبی که در بالا گفته شد، می توان اینگونه استنتاج کرد که جهان از همان big bang در حال گسترش بوده است اما همه می دانیم که جاذبه سرعت این انبساط را کند می کند. هر چه مقدار ماده بیشتر باشد مسلما ً جاذبه ی بیشتری برای کم کردن سرعت انبساط جهان موجود است. اما آیا جاذبه ی کافی برای متوقف کردن انبساط جهان و احیانا ً رمبیدن مجدد آن در خود وجود دارد یا نه ؟
برای پی بردن به این مطلب نیاز به داشتن مقدار ماده ی موجود در جهان داریم و همان طور که می دانیم این یعنی جرم حجمی جهان که آن را با Ω نشان می دهند .
اگر مقدار کافی از ماده (جاذبه ) برای رمبش مجدد جهان موجود باشد جهان را بسته (close) می نامیم که در این صورت 1 Ω < خواهد بود .
اگر مقدار ماده ی کافی موجود نباشد ، جهان تا ابد به انبساط خود ادامه خواهد داد . چنین جهانی را جهان باز (open ) می نامیم که در آن 1 Ω >است .
اما اگر مقدار ماده ی جهان نه به اندازه ای زیاد باشد که باعث رمبش مجدد جهان شود و نه به اندازه ای کم باشد که جهان تا ابد به انبساط خود ادامه دهد، جهانی مسطح (flat ) خواهیم داشت. چگالی جهان را در این حالت "چگالی بحرانی" critical density نامیده می شود. مقدار تقریبی بدست آمده برابر با 6 اتم هیدروژن در هر متر مکعب می باشد اما به راستی جهان ما پیرو کدامیک از این سه حالت است ؟
دانشمندان با مشاهداتی که بر روی تابش زمینه کیهانی انجام داده اند و نیز با توجه به نظریه ی جهان تورمی، به این نتیجه رسیده اند که جهان حالت سوم یعنی مسطح بودن را که در آن 1 Ω =است انتخاب کرده است و دلیل این مدعا این است که هم اکنون جهان با تقریب خوبی در یک حالت توازن قرار دارد . در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد صافی شگفت‌آور دنیا 1 Ω = و تعادل باور نکردنی کیهان بین انبساط لجام گسیخته‌ وجاذبه قوی خرد کننده به اثبات رسید .
اما نظریه ی جهان تورمی که در بالا به آن اشاره شد، به این صورت است که (گوث Guth) راه حلی را پیشنهاد کرد که به این صورت بود که جهان در بدو خلقت می‌توانست وارد یک حالت ناپایدار شود. فیزیکدانان به این حالت ناپایدار « خلأ کاذب » ( false vacuum ) می‌گویند این حالت گذار و آنی می‌توانست موجبات تغییر سریع در عالم را فراهم آورده باشد این مرحله از عمر هستی را « فاز گذار» می‌گویند بعد از آن است که جهان به سمت سرد شدن سریع پیش می‌رود. گوث پیشنهاد کرد که جهان بوسیله انبساط رونده و فراگیر جهان به زیر دمای انجماد خود رسید و در یک لحظه خلاء کاذب بوجود آمد و جهان بسوی سرد شدن روز افزون پیش رفت دنیا این مسیر را به خودی خود طی کرد. براساس محاسبات گوث می‌بایست تورم جهان دقیقا در 10-35 ثانیه بعد از big bang شروع شده باشد. وقتی که چگالی فوق العاده بر جهان حاکم بود می‌بایست که در آن شرایط یک خلا کاذبی بوجود آمده باشد . مطابق معادلات میدان نسبت عام یک نوع نیروی ضد گرانش برماده وارد شده و موجب خرد شدن آن به اجزای کوچکتری شد و به آن طرح و شکل دیگری بخشید.
در محدوده زمانی بی نهایت کوچک 10-32 ثانیه نیروی ضد گرانش موجب شد تا جهان تا 10 به توان 50 برابر حجیم شود؛ دنیای قبل از تورم را یک دانه ى ماسه در نظر بگیرید و دنیای متورم شده تا ده به توان پنجاه برابر را دنیای کنونی خودمان که قطری حدود سی میلیارد سال نوری دارد تصور کنید و بعد از این انبساط بسیار سریع جهان، سرعت انبساط به مدل کیهان شناختی big bang استاندارد برگشت. سناریو تورم می‌تواند معمای صاف بودن جهان را بوسیله استفاده از مفاهیم علم هندسه بصورت جالبی حل کند. شما جهان را قبل از تورم مانند سطح یک بادکنک در نظر بگیرید که در این صورت از انحنای زیادی برخوردار است حال اگر بادکنک را تا میزان زیادی باد کنیم رفته رفته انحنای اولیه بادکنک ناپدید شده و سطح بادکنک مسطح به نظر خواهد آمد جهان نیز بعد از انبساط سریع که 10به توان 50 برابر حجم تر شده است نیز دیگر جهانی منحنی به نظر نخواهد آمد، بلکه جهان به یک جهان تخت و صاف مبدل خواهد شد.
اما با این محاسبات به این نتیجه می رسیم که در نهایت مقدار Ω از لحاظ عددی بیشتر از 0.1 نخواهد شد، حال آنکه همان طور که گفتیم این مقدار با توجه به مسطح بودن جهان می باید چیزی در حدود 1 باشد و این یعنی اینکه آنچه که ما از جهان می بینیم تنها 10 % از کل جهان را شامل می شود !
حال چگونه می توان این تفاوت فاحش را توجیه کرد ؟
دانشمندان کلید حل این مشکل را ماده ی تاریک (dark matter) و انرژی تاریک (dark energy) می دانند .
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
#بیگ بنگ #جهان #آفرینش #آغاز
@mazeye_malakoot
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
🍥اسطوره یا داستان آفرینش🍥
روایتی نمادین در یک فرهنگ و درمیان مردم است که درباره آغاز جهان و چگونگی پیدایش مردم سخن می‌گوید. این اسطوره‌ها بیشتر به صورت دهان به دهان نقل می‌گردند و شایعترین شکل اسطوره در میان فرهنگ‌های مختلف بشری هستند. با وجود نبود پشتوانه تاریخی، چنین اسطوره‌هایی در میان اعضای یک جامعه به عنوان حقایقی والا در نظر گرفته می‌شوند. این اسطوره‌ها تقریبا در تمامی مذاهب به چشم می‌خورند. برخی ویژگی‌ها در میان اسطوره‌های آفرینش مشترکند. درهمگی این داستان‌ها یک طرح کلی و شخصیت‌های تاثیر گذار (خدا گونه، انسانی، و یا جانورانی که در بیشتر موارد توان سخن گفتن و یا تغییر شکل سریع را دارند) وجود دارند و همگی در گذشته‌ای نامشخص و مبهم رخ داده‌اند . در تمامی این داستان‌ها سعی برآن است تا به پرسش‌های عمیقی که آن جامعه با آن‌ها دست به گریبان است پاسخ داده شود. اسطوره‌های آفرینش دیدگاه و نگرش افراد آن جامعه را نسبت به جهان نشان می‌دهند و چهار چوب هویت فرهنگی اعضای جامعه را معین می‌کنند.

✳️آفریقا
🔵باکوبا
در باور باکوبا زمین در ابتدا چیزی جز تاریکی و آب نبوده‌است . فرمانروای این زمین غولی بنام مبومبو بوده‌است. روزی او در معده اش احساس دردی شدید می‌کند و پس از آن خورشید، ستارگان و ماه را استفراغ می‌کند. گرما و نور خورشید آب‌های پوشاننده زمین را تبخیر می‌کند و ابرها پدیدار می‌گردند. حاصل تبخیر آب‌ها پیدایش خشکی بوده‌است. مبومبو یک بار دیگر استفراغ می‌کند و این بار چیزهای بسیاری از جمله مردم (نخستین زن و مرد) حیوانات (پلنگ، عقاب، میمون فومو) درختان، شهاب سنگ‌ها، سندان؛ تیغ، دارو و رعد و برق را بالا می‌آورد. زن آب‌ها نچینگ، در شرق زندگی می‌کرده‌است و پسر او وتو نخستین پادشاه باکوبا گردید.
🔵ماسائی
ماسائی‌های کنیا بوجود آمدن انسان را نتیجه کار انکای آفریدگار می‌دانند. او یک درخت را به سه بخش تقسیم کرد. به نخستین پدر ماسائی یک چوبدستی داد. به نخستین پدر کیکویا یک کج بیل داد . به نخستین پدر کامبا یک تیر و کمان داد. همگی آن‌ها توانستند در جهان وحش زنده بمانند. پدر ماسائی‌ها از چوبدستش برای گله داری، پدر کیکویاها از بیلش برای کشاورزی و پدر کامباها از تیرو کمانش برای شکار استفاده کرد.
🔵زولو ( قبيله كردوا موتوا)
نام آفریننده زولو اونکولونکولوست. او خود از نی پدیدارگشت و مردم و دام را بوجود آورد. او همه چیز را از زمین و آب‌ها گرفته تا حیوانات را آفرید. او نخستین انسان و پدر تمامی مردم شناخته شد. اوهمان کسی است که به زولوها آموخت که چگونه شکار کنند و چگونه آتش بیافروزند و غذای خود را آماده کنند.
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
#استوره #داستان #آفرینش #انسان
@mazeye_malakoot
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
🍥داستان آفرینش در اقوام و ملل مختلف🍥
💥قسمت دوم
✳️اروپا
🔵یونانی
هزیود در تئوگونیا (نسب نامه خدایان یا خدای نامه) ذکر می‌کند که در ابتدا خائوس وجود داشته‌است که خود گایا (زمین) ، تارتاروس (جهان زیرین)، اروس (شهوت)، نوکس ( تاریکی شب) و اربوس ( تاریکی جهان زیرین) را پدید آورد. گایا از دل خود اورانوس و پونتوس را بوجود آورد. سپس گایا با اورانوس نزدیکی کرده و بسیاری از خدایان یونان باستان از جملهاوکئانوس، رئا، فی بی و تیتان‌ها را زائید. کرونوس که یکی از فرزندان آن دو و یکی از تیتان‌ها بود، با کمک گایا اورانوس را اخته کرد. سپس کرونوس با رئا ازدواج کرد. از فرزندان آن دو می‌توان هرا، پوزئیدون، هادس و زئوس را نام برد. زئوس و برادرانش کرونوس و سایر تیتان‌ها را برکنار کردند و برای روشن شدن محدوده فرمانروایی خود قرعه کشی کردند. نتیجه بدین قرار بود که زئوس فرمان روای آسمان‌ها گشت، دریاها از آن پوزئیدون گردید و جهان زیرین نیز نصیب هادس شد.
✳️آسیا
🔵مغولی
مغول‌ها اسطوره آفرینش واحدی ندارند. از میان باورهای متعدد آن‌ها یکی داستان آفرینش توسط یک لاما (کاهن اعظم) است. در آغاز تنها آب وجود داشت و لاما با چوبدست آهنینی در دست از آسمان پایین آمد و با همان چوبدست خود مشغول همزدن آب گردید. این همزدن سبب ایجاد باد و آتش گردید و افزایش غلظت مرکز جایی که لاما به هم می‌زد خشکی را ایجاد کرد. باور دیگری آفرینش را مربوط به لامایی بنام اودان ذکر می‌کند. اودان آسمان و زمین را از هم جدا کرد و آسمان و زمین را به نه طبقه تقسیم کرد. او همچنین نه رودخانه بوجود آورد. پس از آفرینش زمین او نخستین زن و مرد را از گل آفرید. این زن و مرد خود والدین تمامی انسان‌ها شدند.
🔵چینی
اسطوره‌های آفرینشی چینی‌ها گستره‌ای از فلسفه تا فرهنگ عامه را شامل می‌شود. در فلسفه چینی، می‌توان برخی از نخستین داستان‌های آفرینش را در تائو ته جینگ (حوالی قرن چهارم پیش از میلاد) یافت. « پیش از پیدایش آسمان و زمین چیزی بی شکل ولی کامل پدید آمد. آن چیز بی شکل، در سکوت و تنهایی، بدون تغییر وجود داشت. از آن رو که نامش را نمی‌دانیم، من او را «وی» خطاب می‌کنم. «وی» یگانگی را بوجود آورد. یگانگی دوگانگی را زائید. دوگانگی سه گانگی را پدید آورد و سه گانگی آفریده‌های بیشماری را ایجاد کرد. آفریده‌های بیشمار «یین» را بر پشت و «یانگ» را در آغوش خود گرفتند. آنها خنثی گر تضاد این دو و در نتیجه پدید آورندگان توازن و هارمونی هستند.»
✳️خاورمیانه
🔵سومری
قدیمی ترین اسطوره آفرینش سومریان به حدود ۱۸ قرن پیش از میلاد باز می‌گردد. این اسطوره بروی بخشی از لوحی گلی نگاشته شده‌است. لوح از این جا آغاز می‌شود که خدایانآنو، انلیل، ائا و نینهورساگ دست به آفرینش سومریان و حیوانات می‌زنند. سپس پادشاهان از آسمان پایین می‌آیند و نخستین شهرها از جمله اریدو، لارسا و شوروپاک بنا نهاده می‌شوند. بخش بعدی لوح از میان رفته‌است ولی پس از آن لوح نشان می‌دهد که خدایان تصمیم به فرستادن طوفانی برای نابودی بشریت می‌گیرند. زیودسورا از این مسئله با خبر می‌شود و یک کشتی می‌سازد. کشتی هفت شبانه روز اسیر طوفان می‌گردد تا این که خدای خورشید بر زیودسورا نمایان می‌گردد. زیودسورا کشتی را می‌گشاید و در مقابل خدای خورشید (اوتو) به خاک می‌افتد و برایش گاو و گوسفند قربانی می‌کند. بخش بعدی داستان نیز بدلیل شکستن لوح ازبین رفته‌است و در قسمت پایانی خدایان به زیودسورا عمر جاودان می‌بخشند.
🔵بابلی
انوما الیش اسطوره آفرینش بابل است و در آن مردوک برای حفظ سایر خدایان در مقابل حمله طراحی شده تیامات بوجود می‌آید. مردوک پیشنهاد محافظت از خدایان را در صورتی که آنها او را پیشوای خود قرار دهند مطرح می‌کند. خدایان دیگر می‌پذیرند. مردوک تیامات را شکست می‌دهد و بدن او را دو پاره کرده از یک پاره آسمان را و از دیگری زمین را می‌سازد. او سپس تقویم را می‌سازد و خورشید و ماه و ستارگان را نظم می‌دهد. با اظهار وفاداری خدایان به مردوک او دست به ساخت بابل به عنوان معادل زمینی سرزمین خدایان می‌زند. مردوک پس از آن همسر تیامات را نابود می‌کند و از خونش برای ساخت انسان استفاده می‌کند. او این کار را از این جهت انجام می‌دهد که انسان‌ها نیز توان انجام کارهای خدایان را داشته باشند.
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
#استوره #داستان #آفرینش #انسان #اقوام
@mazeye_malakoot
باورهای ایرانیان باستان:
نخست هیچ نبود. تنها زمان بیکرانه بود. زمان یا زروان که درنگ خدای نیز نامیده می¬شد، بی¬کران و جاودانی بود. به نوشته¬ی دهخدا: در زمان هخامنشیان ، عقاید مختلفی در باب ماهیت این پروردگار وجود داشته است . بعضی او را با مکان و برخی دیگر با زمان یکی می دانستند عقیده اخیر فایق آمد. در آیین مهرپرستی ، عقیده مربوط به زروان را پذیرفتند. مانی با اقتباس افکار زرتشتی عصر خود، نام زروان را به خدای بزرگ اطلاق کرده است . برخی از محققان مذهب معمول مزدیسنی عهد ساسانی را همان زروانیت دانسته اند. بسیاری از نویسندگان و مورخان قرنهای پنجم – هشتم میلادی این استوره را راجع به آفرینش از عقاید ایرانیان عهد ساسانی نقل کرده اند و آن متعلق به آیین زروانی است : زروان خدای نخستین در مدت هزار سال قربانیها کرد تا پسری بیابد و نام او را هرمز نهد، اما عاقبت وی درباره تاثیر قربانی های خود به شک افتاد پس دو پسر در بطن او پدید آمد: یکی اهرمزد چون وی قربانی کرده بود و دیگری اهریمن ، زیرا که وی شک کرده بود. زروان وعده داد که پادشاهی جهان رابه یکی از آن دو که زود به حضور او آید عطا کند. پس اهریمن سینه پدر بشکافت و خود را بدو نمود. زروان پرسید: کیستی ! پاسخ داد پسر توام . زروان گفت : پسرم دارای بوی خوش و نورانی است و تو ظلمانی و بدبویی ! دراین هنگام اهورمزد با پیکری نورانی و معطر خویشتن بدو نمود زروان او را به فرزندی شناخت . اهرمن وعده پدر را بخاطر آورد. زروان پاسخ داد که سلطنت جهان را مدت نه هزار سال به اهریمن خواهد داد، اما پس از سرآمدن مدت مزبور اهرمزد تنها سلطان جهان خواهد بود… باید دانست که بعدها زروان را با زردشت و هر دو را باابراهیم خلیل در هم آمیختند…
هرمزد و اهریمن، هردو از زمان زاده شدند.
هرمزد سرور نیكی و روشنایی در قلمرو آسمان سكنا داشت . اهریمن عنصر شر و زشتی در زیر زمین ساكن بود . اهورا مزدا یا هرمزد، پس از انجام آفرینش مقرر كرده تا مردمان به مدت سه هزار سال دركالبد مینوی خود زندگی كنند . در چنین هنگامی دیو زشتی و بدی سر از زیر زمین بیرون كرد و برآن شد تا جهان نور را آلوده كند اما چون خود را در برابر نور و نیكی ناتوان یافت به جایگاه تاریك و زیر زمین بازگشت.
پس از آن سه هزار سال دیگر جهان به شکل مادی درآمد. در سه هزار سال سوم نبرد بین اهریمنیان و اهوراییان است. در آخرین سه هزار سال نجات بخش ها می آیند و جهان پایان می¬گیرد. اما آفرینش بدینگونه است:
🔵آفرینش آسمان:
در آفرینش آسمان، اهورا نخست گوی آسمان و ستارگان را آفرید .
در چنین هنگامی اهریمن در مغاك خود به خوابی گران فرو رفته بود كه جهی، دخترش او را بیدار كرد و راه را به وی آموخت . پس گروه دیوان به قلمرو آسمان تاختند و جهان روشنایی را تیره گون ساختند. پس اهریمن سیارات را آفرید و نه شبانه روز جنگی سخت در گرفت و سر انجام دیوان شكست یافتند و روشنایی دوباره جایگزین شد.
🔵آفرینش آبها :
در این هنگام از چشمه ای به نام آردویسور آناهیتا آبهایی فراوان از یك هزار جوی گذشت و به دریای فراخكرت كه یك سوم زمین را اشغال كرده بود فرو ریخت.
آفرینش خشكی ها و زمین:
باران زیادی بارید و همه جانوران زیانكار از بین رفتند و چون آب فرو رفت، خشکی¬های سی و سه گانه پدید آمد و اهریمن خشمگین شد و از خشم لرزید و كوهها از زمین روییدند. بزرگترین كوها البرز كوه بود.
🔵آفرینش گیاهان:
پس از آفرینش زمین امرتات، با همكاری تشتر ستاره ای كه باران ریز بود، زمین را از گیاهان فراوان پوشاند. امرداد ده هزار گیاه شفا بخش و اهریمن ده هزار گیاه بیماری زا بوجود آورد. پس از آن گیاه درخت همه تخم در میان دریای فراخكرت رویید تا نیرو دهنده همه ی گیاهان باشد. اهریمن برای نابودی درخت همه تخم سوسماری و اهورا مزدا برای نجات درخت ده ماهی بزرگ آفرید.
آفرینش آتش:
در اساتیر ایرانی آتش تخم و بذر بسیاری از آفریده¬هاست.
🔵آفرینش جانوران:
در ابتدا تنها آفریده گاوی نر بود و تخم همه جانوران وگیاهان را با خود داشت اما اهریمن گاو را بیمار كرد و گاو نخستین مرد و از پیکرش گیاهان و جانوران پدید آمدند
🔵آفرینش بشر:
در آغاز روان كیومرث یا گیامرت یا گلمرد چونان گیاهی از زمین رویید كه جنبه مینویی داشت آنگاه اهورا اور ا به صورت جوان پانزده ساله ای كالبد بخشید و در پی تلاش¬های اهریمن كیومرث ازمیان رفت.
پس از چهل سال جفت بشر یعنی مشیه و مشیانه به صورت دو ساقه ریواس به هم پیوسته و همبال و همبالا که دست بر شانه ی یکدیگر داشتند، از خاك روییدند.
🍃🍂🌿🌸🌿🍂🍃
#آفرینش #داستان #انسان #اقوام #ادیان
@mazeye_malakoot