🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
✨✨🎆 مراقبه را بشناسیم 🎆✨✨
💥قسمت دوم:
بنابراین هر تحریکی که به جریان باطنی و انتظامات درست نفسانی ما لطمه وارد کند باید آنرا مغلوبیت و شکست باطنی دانست و نظر بر اینکه این شکست ضمیر و شکست های زیان بخش نفس را قرین اضطراب و ما را از مقصود واقعی و روشنی خاطر و احاطه به امور باز می دارد.
در موقع خود راجع به آن تشریح لازم خواهد شد که مقصود از شکست های باطنی چیست؟ چه موضوع مغلوبیت هائی را شکست باطن می خوانیم و به چه راه جلوگیری کرده نفس را از شر آن مصون داریم.
علاوه بر انواع مخاطرات بزرگی که اقتدارات باطنی و احاطه نفسانی ما را پایمال می کند، تنها اگر ما همین افکار عادی خود را هم بگذاریم نفس ما را مورد هجوم و دستخوش سیل بنیان کن خود قرار دهد و جدا و قویا در مقابل آن سدی ایجاد نمائیم کافی است یک آدم عاقل که خود را بدست خوابی عمیق که در آن هزاران رویای آشفته و پریشان باشد سپرده و از عالمی عظمت و فیوضات نامحدود که در نفس به امانت گذاشته اند و این دنیا مخزن و منبع آن است بی خبر مانده ایم خود را دیده و شناخته ایم نه از این علم زیبا و نازنین لذتی برده ایم؛ بدون مراقبه و اینک آن را با نهایت قدرت، سرعت و بصیرت انجام دهیم قادر به تخلیه نفس نخواهیم بود و هرگز عنان نفس را برای آرام کردن آن در کف نتوانیم گرفت؛ در این صورت البته هر چه را بخواهیم در ضمیر و ذهن خویش متمرکز گردانیم امکان پذیر نمی شود مثل این است که بخواهیم نام خود را بر سطح رودخانه ای مواج و سیار که هر آنی هزاران هزار مرتبه ذرات آن زیر و زبر می گردد بنگاریم یا چهره خود را در آن مشاهده کنیم، ولی چون آن را آرامش بخشیده از ورود افکار گوناگون و هزاران خاطرات بیهوده جلوگیری کردیم؛ البته سیمای خود را ثابت و روشن در آن ملاحظه خواهیم نمود.
برای تصویر و تجسم سیر و سلوک یک نقشه ترسیم می شود که انسان را بواسطه اینکه بالطبع برای فهم امور همیشه به اسباب و عامل مادی تمسک می جویند، می تواند راهنمائی باشد بهر تقدیر لازم است قدری در آن دقت شود و مکرر مورد مطالعه قرار گیرد تا مقصود در خاطر مرتسم شود.
در این نقشه نقطه حرکت را در سلوک ب-ج نهایت و درجه کمال را -ا-ز فرض می نمائیم ما بین این دو خط مسافتی است سالک باید قوس صعودی را طی نماید و در نتیجه تربیت و رام کردن نفس خود به کمال مطلوب خود نائل گردد، سطح افقی که در امداد ج- واقع شده ترقی و نمو روحی سالک را می نماید که ممکن است برای دعا حاصل شود خط قوسی که در ابتداء (ب) و (د) واقع است کنایه از اختیار نفس سالک است که کم کم در قبضه قدرت او باید درآید و هر قدر بر مراتب صعود و رفعت وی افزوده شود پیمودن این قوس صعود برای وی آسان تر و سریعتر گردد تا خود را به موقع که هدف آمال وی در سلوک او است برساند، اینجا مقامی است که عنان نفس را دیگر در قبضه اختیار آورده است؛ خط قوسی معکوسی توجه سالک را به نفس خود و آنچه در او است نشان می دهد، یعنی مشاهده عوالم نفس و جمیع آثار نفس و آنچه را بخاطر سالک می گذرد و به باطن وی خطور می نماید نمودار می سازد.
در این مقام سالک به چشم انقلابات نفس و امواج آن دریای بیکران را مشاهده می نماید و چگونگی آثار و جریان آنرا تشخیص می دهد قطعه ها و وقفه هائی که به علامت چندین (ج) نموده است عبارت از لغزش های توقفاتی است که برای نفس سالک بظهور می رسد در اوایل سلوک چون تازه نفس و حرص و نشاطی در نفس سالک ایجاد می شود از سلوک خویش راضی و شهودی که دست دهد وی را در ترقیات خود امیدوار می دارد ولی چون رفته رفته در مراحل مختلفه سلوک به موانع و اشکالاتی که ملازم با هر سلوک و هم عنان هر سالکی است، مصادف می گردد دچار یأس و توقف می گیرد و اگر این احوال موقعی باشد باز سالک را از پیشرفت سریع و گرمی خود عنان می گیرد باز هم سالک قوی این مواقع را که از نظر معرفت دقایق نفس و وجود لغزش های دائمی که انسان هر آن در معرض آن است بیناتر و به عرفان واقعی مطمئن می دارد تا به مقام کمال خود برسد، باید گفت این همه صلاح راه است و بر قدرت و احاطه سالک افزوده او را به مقامی می رساند که دست افتادگان را نیز بگیرد و چراغ راه هدایت گردد.
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#مراقبه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 مراقبه را بشناسیم 🎆✨✨
💥قسمت دوم:
بنابراین هر تحریکی که به جریان باطنی و انتظامات درست نفسانی ما لطمه وارد کند باید آنرا مغلوبیت و شکست باطنی دانست و نظر بر اینکه این شکست ضمیر و شکست های زیان بخش نفس را قرین اضطراب و ما را از مقصود واقعی و روشنی خاطر و احاطه به امور باز می دارد.
در موقع خود راجع به آن تشریح لازم خواهد شد که مقصود از شکست های باطنی چیست؟ چه موضوع مغلوبیت هائی را شکست باطن می خوانیم و به چه راه جلوگیری کرده نفس را از شر آن مصون داریم.
علاوه بر انواع مخاطرات بزرگی که اقتدارات باطنی و احاطه نفسانی ما را پایمال می کند، تنها اگر ما همین افکار عادی خود را هم بگذاریم نفس ما را مورد هجوم و دستخوش سیل بنیان کن خود قرار دهد و جدا و قویا در مقابل آن سدی ایجاد نمائیم کافی است یک آدم عاقل که خود را بدست خوابی عمیق که در آن هزاران رویای آشفته و پریشان باشد سپرده و از عالمی عظمت و فیوضات نامحدود که در نفس به امانت گذاشته اند و این دنیا مخزن و منبع آن است بی خبر مانده ایم خود را دیده و شناخته ایم نه از این علم زیبا و نازنین لذتی برده ایم؛ بدون مراقبه و اینک آن را با نهایت قدرت، سرعت و بصیرت انجام دهیم قادر به تخلیه نفس نخواهیم بود و هرگز عنان نفس را برای آرام کردن آن در کف نتوانیم گرفت؛ در این صورت البته هر چه را بخواهیم در ضمیر و ذهن خویش متمرکز گردانیم امکان پذیر نمی شود مثل این است که بخواهیم نام خود را بر سطح رودخانه ای مواج و سیار که هر آنی هزاران هزار مرتبه ذرات آن زیر و زبر می گردد بنگاریم یا چهره خود را در آن مشاهده کنیم، ولی چون آن را آرامش بخشیده از ورود افکار گوناگون و هزاران خاطرات بیهوده جلوگیری کردیم؛ البته سیمای خود را ثابت و روشن در آن ملاحظه خواهیم نمود.
برای تصویر و تجسم سیر و سلوک یک نقشه ترسیم می شود که انسان را بواسطه اینکه بالطبع برای فهم امور همیشه به اسباب و عامل مادی تمسک می جویند، می تواند راهنمائی باشد بهر تقدیر لازم است قدری در آن دقت شود و مکرر مورد مطالعه قرار گیرد تا مقصود در خاطر مرتسم شود.
در این نقشه نقطه حرکت را در سلوک ب-ج نهایت و درجه کمال را -ا-ز فرض می نمائیم ما بین این دو خط مسافتی است سالک باید قوس صعودی را طی نماید و در نتیجه تربیت و رام کردن نفس خود به کمال مطلوب خود نائل گردد، سطح افقی که در امداد ج- واقع شده ترقی و نمو روحی سالک را می نماید که ممکن است برای دعا حاصل شود خط قوسی که در ابتداء (ب) و (د) واقع است کنایه از اختیار نفس سالک است که کم کم در قبضه قدرت او باید درآید و هر قدر بر مراتب صعود و رفعت وی افزوده شود پیمودن این قوس صعود برای وی آسان تر و سریعتر گردد تا خود را به موقع که هدف آمال وی در سلوک او است برساند، اینجا مقامی است که عنان نفس را دیگر در قبضه اختیار آورده است؛ خط قوسی معکوسی توجه سالک را به نفس خود و آنچه در او است نشان می دهد، یعنی مشاهده عوالم نفس و جمیع آثار نفس و آنچه را بخاطر سالک می گذرد و به باطن وی خطور می نماید نمودار می سازد.
در این مقام سالک به چشم انقلابات نفس و امواج آن دریای بیکران را مشاهده می نماید و چگونگی آثار و جریان آنرا تشخیص می دهد قطعه ها و وقفه هائی که به علامت چندین (ج) نموده است عبارت از لغزش های توقفاتی است که برای نفس سالک بظهور می رسد در اوایل سلوک چون تازه نفس و حرص و نشاطی در نفس سالک ایجاد می شود از سلوک خویش راضی و شهودی که دست دهد وی را در ترقیات خود امیدوار می دارد ولی چون رفته رفته در مراحل مختلفه سلوک به موانع و اشکالاتی که ملازم با هر سلوک و هم عنان هر سالکی است، مصادف می گردد دچار یأس و توقف می گیرد و اگر این احوال موقعی باشد باز سالک را از پیشرفت سریع و گرمی خود عنان می گیرد باز هم سالک قوی این مواقع را که از نظر معرفت دقایق نفس و وجود لغزش های دائمی که انسان هر آن در معرض آن است بیناتر و به عرفان واقعی مطمئن می دارد تا به مقام کمال خود برسد، باید گفت این همه صلاح راه است و بر قدرت و احاطه سالک افزوده او را به مقامی می رساند که دست افتادگان را نیز بگیرد و چراغ راه هدایت گردد.
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#مراقبه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
✨✨🎆 مراقبه را بشناسیم 🎆✨✨
💥قسمت سوم :
حال می خواهیم وارد عالمی شویم که آن را مراقبه و در خود فرو رفتن گویند؛ به روشی که از پیش گذشت، برای اینکه ما بتوانیم امواج متلاطم دریای بیکران نفس را مقدمتاً از پیشگاه نظر گذرانید و بخوبی به تماشای زیر و زبر شدن این امواج و هم به مشاهده چگونگی نفس امواج و اعمال نفس موفق شویم، اولاً باید هیچگونه مداخله در واردات خاطر و هیجان های ضمیر خود ننموده و هیچ چیز آن را خوب یا بد نافع یا مضرر یا قبول ننمائیم یعنی نفس و تمام قبض و بسط و هر فعل و انفعالی که در آن واقع می گردد، بخود نفس و مقتضیات آن واگذاریم و در این حال ناظر و تماشاچی و بعبارت آخری جاسوسی بیش نباشیم؛ کارشکنی مانع فراش امر و نهی چه مثبت و چه منفی ما را شناختن احوال و آشفتگی های نفس باز می دارد نمی دانیم چه امری را رد یا قبول نفض یا ابرام کنیم و بالاخره با وجود جهل به احوال مختلف نفس کاری از ما پیش نمی رود مگر اینکه به نفس خود بصیر و به اعمال و احوال گوناگون آن آشنا شویم؛ سپس در مقام نفس و ابراز بعضی دون بعضی برائیم تا نفس ما رفته رفته آرام گیرد و تحت فرمان و اراده در آید، مخصوصاً برای مردمانی که به نفس خویش تسلطی ندارند و عنان آن را در قبضه قدرت نیاورده اند، مداخله دور از بصیرت و اقتدار موجب تجری نفس شده و بالعکس هر چه را بخواهی از خود دور نمائی با دشت تمام برقرار ماند یا به سرعت برق به نفس بازگشت کند و تکرار یابد؛ پس از آنکه ما اولاً نفس را بحال خود واگذاشتیم و دوم با دقت و نظری نفس شناخت و به نظاره دقیق نفس و اعمال و مقتضیات و آشفتگی ها و اضطرابات آن مشغول شدیم و سوم امراض آن را یکایک تشخیص دادیم.
چهارم راه علاج و اصلاح مقاصد و انقلابات آن را خواه آن نواقص مستقل و زائیده خود نفس باشد یا بر آن طاری گشته و از خارج مانند عادات مضره و غیر آن بدست آوردیم و در بینائی خویش نیز مطمئن شدیم آن وقت است که می توانیم به رفع هر یک از علل منظوره و آرامش نفس اقدام نمائیم.
اولین قدمی که برای این منظور بر می داریم این است که از تجری نفس بکاهیم و آن را مضطرب تر نخواهیم؛ یعنی با نفس نباید در آویخت و به هر اندازه ممکن است در آرامش و استراحت آن سعی نمود مثلاً اگر نفس بطرف یکی از امیال و شهوات و عادات خود میل نمود اول آن را باید راه داد مکرر در مکرر و پی در پی در اوضاع و احوال و مقتضیات آن فکر کرد و تمام اصول و فروغ و متعلقات آن را مورد تأمل و قضاوت قرار داد تا اینکه از اضطراب عدم بر آوردن حاجت خود فارغ شود و آرام گیرد پس در تقلیل آن باید کوشش نمود تا بجائی برسد که یکباره بنیان آن را بر کنید و شالوده کهنه وی را از بنیاد بر اندازید؛ متدرجاً دریچه های نفس را که عبارت از حواس ظاهری یعنی دیدنی، شنیدنی، بوئیدنی و لازمه باشد باید بست تا بکلی راه خارج را مسدود نموده و نفس را از ارتباط با عوالم بیرونی باز داشت آن وقت در آن سکونت گرفت.
چون در نفس قرار گرفتی آن وقت می توانی به تخلیه آن پردازی و چون تخلیه حاصل شد بالطبیعه تمرکز قوا حاصل می گردد؛ آن را در اصطلاح یوگا دهارانا نامیده اند یعنی این بود مقصد پرانی آهارایا مراقبه که در نتیجه نفس را تخلیه کرده و قابل رسم نقش تازه نموده و گرنه هزار سال هم اگر در این عالم زندگی کنیم برای ما مقدور نمی شود که نام خود را بر سطح رودی جاری وسایل نقش سازیم و در حالیکه در هزاران هزار افکار موهوم و تقالید و تعصبات باطله و عادات مضر و آلوده و آکنده شده است طرحی جدید افکنده و نقش تازه ای بنگاریم با این همه انسان بهتر آنست خود را بر دانا و بینا که این راه را طی کرده اند و افتخار هدایت یافته اند بسپاریم و به مقام معنی تسلیم آنان گردید.
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#مراقبه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 مراقبه را بشناسیم 🎆✨✨
💥قسمت سوم :
حال می خواهیم وارد عالمی شویم که آن را مراقبه و در خود فرو رفتن گویند؛ به روشی که از پیش گذشت، برای اینکه ما بتوانیم امواج متلاطم دریای بیکران نفس را مقدمتاً از پیشگاه نظر گذرانید و بخوبی به تماشای زیر و زبر شدن این امواج و هم به مشاهده چگونگی نفس امواج و اعمال نفس موفق شویم، اولاً باید هیچگونه مداخله در واردات خاطر و هیجان های ضمیر خود ننموده و هیچ چیز آن را خوب یا بد نافع یا مضرر یا قبول ننمائیم یعنی نفس و تمام قبض و بسط و هر فعل و انفعالی که در آن واقع می گردد، بخود نفس و مقتضیات آن واگذاریم و در این حال ناظر و تماشاچی و بعبارت آخری جاسوسی بیش نباشیم؛ کارشکنی مانع فراش امر و نهی چه مثبت و چه منفی ما را شناختن احوال و آشفتگی های نفس باز می دارد نمی دانیم چه امری را رد یا قبول نفض یا ابرام کنیم و بالاخره با وجود جهل به احوال مختلف نفس کاری از ما پیش نمی رود مگر اینکه به نفس خود بصیر و به اعمال و احوال گوناگون آن آشنا شویم؛ سپس در مقام نفس و ابراز بعضی دون بعضی برائیم تا نفس ما رفته رفته آرام گیرد و تحت فرمان و اراده در آید، مخصوصاً برای مردمانی که به نفس خویش تسلطی ندارند و عنان آن را در قبضه قدرت نیاورده اند، مداخله دور از بصیرت و اقتدار موجب تجری نفس شده و بالعکس هر چه را بخواهی از خود دور نمائی با دشت تمام برقرار ماند یا به سرعت برق به نفس بازگشت کند و تکرار یابد؛ پس از آنکه ما اولاً نفس را بحال خود واگذاشتیم و دوم با دقت و نظری نفس شناخت و به نظاره دقیق نفس و اعمال و مقتضیات و آشفتگی ها و اضطرابات آن مشغول شدیم و سوم امراض آن را یکایک تشخیص دادیم.
چهارم راه علاج و اصلاح مقاصد و انقلابات آن را خواه آن نواقص مستقل و زائیده خود نفس باشد یا بر آن طاری گشته و از خارج مانند عادات مضره و غیر آن بدست آوردیم و در بینائی خویش نیز مطمئن شدیم آن وقت است که می توانیم به رفع هر یک از علل منظوره و آرامش نفس اقدام نمائیم.
اولین قدمی که برای این منظور بر می داریم این است که از تجری نفس بکاهیم و آن را مضطرب تر نخواهیم؛ یعنی با نفس نباید در آویخت و به هر اندازه ممکن است در آرامش و استراحت آن سعی نمود مثلاً اگر نفس بطرف یکی از امیال و شهوات و عادات خود میل نمود اول آن را باید راه داد مکرر در مکرر و پی در پی در اوضاع و احوال و مقتضیات آن فکر کرد و تمام اصول و فروغ و متعلقات آن را مورد تأمل و قضاوت قرار داد تا اینکه از اضطراب عدم بر آوردن حاجت خود فارغ شود و آرام گیرد پس در تقلیل آن باید کوشش نمود تا بجائی برسد که یکباره بنیان آن را بر کنید و شالوده کهنه وی را از بنیاد بر اندازید؛ متدرجاً دریچه های نفس را که عبارت از حواس ظاهری یعنی دیدنی، شنیدنی، بوئیدنی و لازمه باشد باید بست تا بکلی راه خارج را مسدود نموده و نفس را از ارتباط با عوالم بیرونی باز داشت آن وقت در آن سکونت گرفت.
چون در نفس قرار گرفتی آن وقت می توانی به تخلیه آن پردازی و چون تخلیه حاصل شد بالطبیعه تمرکز قوا حاصل می گردد؛ آن را در اصطلاح یوگا دهارانا نامیده اند یعنی این بود مقصد پرانی آهارایا مراقبه که در نتیجه نفس را تخلیه کرده و قابل رسم نقش تازه نموده و گرنه هزار سال هم اگر در این عالم زندگی کنیم برای ما مقدور نمی شود که نام خود را بر سطح رودی جاری وسایل نقش سازیم و در حالیکه در هزاران هزار افکار موهوم و تقالید و تعصبات باطله و عادات مضر و آلوده و آکنده شده است طرحی جدید افکنده و نقش تازه ای بنگاریم با این همه انسان بهتر آنست خود را بر دانا و بینا که این راه را طی کرده اند و افتخار هدایت یافته اند بسپاریم و به مقام معنی تسلیم آنان گردید.
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#مراقبه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
🎆 زندگي يك سفر است؛
به زيارت رفتن است؛
زندگي ايستا نيست، پوياست؛
پيوسته در حال حركت به سوي ناشناخته است؛
اما ما به دليل ترسمان به شناخته و آشنا
مي چسبيم و زندگي را از حركت باز مي داريم؛
آزادش نمي گذاريم تا شتابان به سوي ناشناخته روان شود و رقص كنان به سوي دريا برود؛
زندگي چون يك رودخانه است؛
اما ما آنرا به مرداب تبديل مي كنيم؛
و مرداب شدن، عين مرگ است؛
رودخانه ماندن، زنده ماندن است؛
مرداب هيچگاه به جايي نمي رسد؛
فقط خشك مي شود؛
گل آلودتر، كثيف تر و متعفن تر مي شود، زيرا راكد است؛
نمي تواند تازه بماند، نمي تواند زلال بماند؛
رودخانه است كه زلال، تازه و روان مي ماند؛
زندگي لذت آفرين است، زيرا هميشه چيزي شگفت آور در انتظار توست؛
بعد چه اتفاقي خواهد افتاد؟
هر لحظه زندگي شگفت آور است؛
زندگي يك شگفتي و يك معماي بي پايان است؛
رازي است كه هيچ آغاز و پاياني ندارد؛
اما تو بايد رودخانه باقي بماني؛
بايد بدون هيچ ترسي، بدون واماندن در جايي همچنان حركت به سوي دريا را ادامه دهي؛
هميشه جاري بمان! هرگز مگذار راكد شوي؛
پويا بمان، جوان بمان؛
جسم تو ناگزير روزي پير مي شود اما روح تو ناگزير از پير شدن نيست؛
روح فقط زماني پير مي شود كه ما بگذاريم پير شود؛
مرگ پايان نيست، آغاز است...
دروازه جديدي است كه به روي تو گشوده مي شود...
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#زندگی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 زندگي يك سفر است؛
به زيارت رفتن است؛
زندگي ايستا نيست، پوياست؛
پيوسته در حال حركت به سوي ناشناخته است؛
اما ما به دليل ترسمان به شناخته و آشنا
مي چسبيم و زندگي را از حركت باز مي داريم؛
آزادش نمي گذاريم تا شتابان به سوي ناشناخته روان شود و رقص كنان به سوي دريا برود؛
زندگي چون يك رودخانه است؛
اما ما آنرا به مرداب تبديل مي كنيم؛
و مرداب شدن، عين مرگ است؛
رودخانه ماندن، زنده ماندن است؛
مرداب هيچگاه به جايي نمي رسد؛
فقط خشك مي شود؛
گل آلودتر، كثيف تر و متعفن تر مي شود، زيرا راكد است؛
نمي تواند تازه بماند، نمي تواند زلال بماند؛
رودخانه است كه زلال، تازه و روان مي ماند؛
زندگي لذت آفرين است، زيرا هميشه چيزي شگفت آور در انتظار توست؛
بعد چه اتفاقي خواهد افتاد؟
هر لحظه زندگي شگفت آور است؛
زندگي يك شگفتي و يك معماي بي پايان است؛
رازي است كه هيچ آغاز و پاياني ندارد؛
اما تو بايد رودخانه باقي بماني؛
بايد بدون هيچ ترسي، بدون واماندن در جايي همچنان حركت به سوي دريا را ادامه دهي؛
هميشه جاري بمان! هرگز مگذار راكد شوي؛
پويا بمان، جوان بمان؛
جسم تو ناگزير روزي پير مي شود اما روح تو ناگزير از پير شدن نيست؛
روح فقط زماني پير مي شود كه ما بگذاريم پير شود؛
مرگ پايان نيست، آغاز است...
دروازه جديدي است كه به روي تو گشوده مي شود...
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#زندگی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
🎆 خودت را برای امروز آماده کن؛ خورشید در منزلت را میکوبد؛ از خواب بیدار شو؛ دیگر سرت را زیر لحاف نکن.
بسترت هرقدر هم که گرم و راحت باشد و هرقدر که ذهنت بگوید «یه کمی دیگر، فقط یه کمی دیگر» هرگز به پایان نخواهد رسید؛ ذهن آن را پی در پی به تعویق خواهد انداخت.
ذهن از تو می خواهد در خواب بمانی، زیرا تنها زمانی که تو خواب باشی او میتواند عرض اندام کند؛
وقتی بیدار شدی، ذهنت ناپدید میشود؛ درست همانگونه که به هنگام بیداری، رویاها ناپدید میشوند؛
پس بیدار شو! بیداری را به تأخیر میانداز...!
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#بیداری #خورشید #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 خودت را برای امروز آماده کن؛ خورشید در منزلت را میکوبد؛ از خواب بیدار شو؛ دیگر سرت را زیر لحاف نکن.
بسترت هرقدر هم که گرم و راحت باشد و هرقدر که ذهنت بگوید «یه کمی دیگر، فقط یه کمی دیگر» هرگز به پایان نخواهد رسید؛ ذهن آن را پی در پی به تعویق خواهد انداخت.
ذهن از تو می خواهد در خواب بمانی، زیرا تنها زمانی که تو خواب باشی او میتواند عرض اندام کند؛
وقتی بیدار شدی، ذهنت ناپدید میشود؛ درست همانگونه که به هنگام بیداری، رویاها ناپدید میشوند؛
پس بیدار شو! بیداری را به تأخیر میانداز...!
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#بیداری #خورشید #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
🎆 The mansion of human life rests on the four pillars of truth, righteousness, love and peace. The safety and security of life depend on these four values. Since ancient times, the culture of Bharat has been able to sustain itself as it is built on the bedrock of these values. Our ancestors led their lives strictly adhering to these eternal values. Bereft of these values, the mansion of life will collapse in a moment. Humanity continues to exist till this day only due to the fact that these four human values are practised at least to a certain extent. Today, the country is facing hardship as people have no regard for truth and are indulging in falsehood in their thoughts, words and deeds!!!
🎆 عمارت زندگي انسان بر چهار ستون حقيقت، نيكوكاري، عشق و آرامش استوار است؛ امنيت و ايمني زندگي بستگي به اين چهار ارزش دارد؛ از زمان هاي قديم، فرهنگ بارات توانسته ثابت و پايدار باقي بماند، همانا آن بر پايه اين چهار ارزش ساخته شده است؛ نياكان ما زندگي هاي خود را موكدا موافق با اين چهار ارزش جاودان هدايت كرده اند؛ با از دست دادن اين چهار ارزش، عمارت زندگي در يك لحظه فرو خواهد ريخت؛ بشريت تا اين زمان ادامه داشته، تنها به اين خاطر كه اين چهار ارزش انساني حتي الامكان وجود خود را در زندگي او حفظ كرده اند؛ امروزه، كشور با مشكل مواجه شده، چون مردم ديگر هيچ بهايي به حقيقت نمي دهند و در افكار و گفتار و كردارشان دروغ و كذب به نهايت غايت نفوذ كرده است...!!!
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#حقیقت #نیکوکاری #عشق #آرامش #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 The mansion of human life rests on the four pillars of truth, righteousness, love and peace. The safety and security of life depend on these four values. Since ancient times, the culture of Bharat has been able to sustain itself as it is built on the bedrock of these values. Our ancestors led their lives strictly adhering to these eternal values. Bereft of these values, the mansion of life will collapse in a moment. Humanity continues to exist till this day only due to the fact that these four human values are practised at least to a certain extent. Today, the country is facing hardship as people have no regard for truth and are indulging in falsehood in their thoughts, words and deeds!!!
🎆 عمارت زندگي انسان بر چهار ستون حقيقت، نيكوكاري، عشق و آرامش استوار است؛ امنيت و ايمني زندگي بستگي به اين چهار ارزش دارد؛ از زمان هاي قديم، فرهنگ بارات توانسته ثابت و پايدار باقي بماند، همانا آن بر پايه اين چهار ارزش ساخته شده است؛ نياكان ما زندگي هاي خود را موكدا موافق با اين چهار ارزش جاودان هدايت كرده اند؛ با از دست دادن اين چهار ارزش، عمارت زندگي در يك لحظه فرو خواهد ريخت؛ بشريت تا اين زمان ادامه داشته، تنها به اين خاطر كه اين چهار ارزش انساني حتي الامكان وجود خود را در زندگي او حفظ كرده اند؛ امروزه، كشور با مشكل مواجه شده، چون مردم ديگر هيچ بهايي به حقيقت نمي دهند و در افكار و گفتار و كردارشان دروغ و كذب به نهايت غايت نفوذ كرده است...!!!
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#حقیقت #نیکوکاری #عشق #آرامش #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
🔮 الهی
تصمیمم را گرفته ام
و عزمم را جزم کرده ام
الهی
تو را قصد کرده ام
الهی
در تو قصد کرده ام
الهی
راهم را انتخاب کرده ام
سرورم
راهِ تو را انتخاب کرده ام
الهی
نزدیکی و مصاحبت با تو را برگزیده ام
خدای من
مگر تو راهِ نزدیکی به خود را در دعا قرار نداده ای
مگر تو وعدۀ اجابت نفرموده ای
من نیز همه را رها می کنم
من نیز، ای خدای من، همه چیز و همه کس را فراموش می کنم
و تو را به یاد می آورم
من نیز همۀ خواسته ها و آرزوهایم را در تو قرار می دهم
و باطنِ دعا را از تو طلب می کنم
الهی جز خودت نمی خواهم
مگر تو جز نوری؟
مگر تو جز رحمت و برکتی؟
مگر تو جز خوشی و آرامشی؟
من هم فقط خودت را طلب می کنم
الهی
دعایِ من تویی
ظاهر و باطنِ دعایِ من نیز تویی
مگر امکان دارد، خدایا، تو با من باشی و من ناخوش باشم؟
الهی
جز تو از که بخواهم که مِنّت نگذارد؟
الهی
الهی تو با من باش
همین مرا کفایت می کند
الهی
من که جز تو ثروت و دارایی دیگری ندارم
خدای من
تکیه گاه و پناه من جز تو نیست
الهی
پس تو را می خوانم
در روز و شب، و در گرفتاری و خوشحالی تو را ندا می کنم
ای تنها امید من
در اول و آخر
الهی
جز تو مرا معبودی نیست
جز تو مرا پناهی نیست خدایا
الهی
همۀ زندگی ام تویی، دریابم
الهی
اذنِ دعایم دِه که غیر از خواست و ارادۀ تو نمی خواهم
🙏💜"آمین یا رب العالمین"💜🙏
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#نیایش #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🔮 الهی
تصمیمم را گرفته ام
و عزمم را جزم کرده ام
الهی
تو را قصد کرده ام
الهی
در تو قصد کرده ام
الهی
راهم را انتخاب کرده ام
سرورم
راهِ تو را انتخاب کرده ام
الهی
نزدیکی و مصاحبت با تو را برگزیده ام
خدای من
مگر تو راهِ نزدیکی به خود را در دعا قرار نداده ای
مگر تو وعدۀ اجابت نفرموده ای
من نیز همه را رها می کنم
من نیز، ای خدای من، همه چیز و همه کس را فراموش می کنم
و تو را به یاد می آورم
من نیز همۀ خواسته ها و آرزوهایم را در تو قرار می دهم
و باطنِ دعا را از تو طلب می کنم
الهی جز خودت نمی خواهم
مگر تو جز نوری؟
مگر تو جز رحمت و برکتی؟
مگر تو جز خوشی و آرامشی؟
من هم فقط خودت را طلب می کنم
الهی
دعایِ من تویی
ظاهر و باطنِ دعایِ من نیز تویی
مگر امکان دارد، خدایا، تو با من باشی و من ناخوش باشم؟
الهی
جز تو از که بخواهم که مِنّت نگذارد؟
الهی
الهی تو با من باش
همین مرا کفایت می کند
الهی
من که جز تو ثروت و دارایی دیگری ندارم
خدای من
تکیه گاه و پناه من جز تو نیست
الهی
پس تو را می خوانم
در روز و شب، و در گرفتاری و خوشحالی تو را ندا می کنم
ای تنها امید من
در اول و آخر
الهی
جز تو مرا معبودی نیست
جز تو مرا پناهی نیست خدایا
الهی
همۀ زندگی ام تویی، دریابم
الهی
اذنِ دعایم دِه که غیر از خواست و ارادۀ تو نمی خواهم
🙏💜"آمین یا رب العالمین"💜🙏
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#نیایش #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
💖 این دو موجود بظاهر حیوان را خوب بنگرید که با بوسه چگونه محبت خود را به یکدیگر ابراز میکنند و بر خلاف طبیعتشان از یکدیگر نمیهراسند!!!
اما متاسفانه ما انسانهای اشرف مخلوقات با اینهمه ادعا .......... ؟!!!!
🙏"خواهش می کنم کمی تامل کنید عزیزان "
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#محبت_حیوانات #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
💖 این دو موجود بظاهر حیوان را خوب بنگرید که با بوسه چگونه محبت خود را به یکدیگر ابراز میکنند و بر خلاف طبیعتشان از یکدیگر نمیهراسند!!!
اما متاسفانه ما انسانهای اشرف مخلوقات با اینهمه ادعا .......... ؟!!!!
🙏"خواهش می کنم کمی تامل کنید عزیزان "
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#محبت_حیوانات #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
✨✨🎆 دوباره باز خواهم گشت 🎆✨✨
نمی دانم چه هنگام ، از کدامین راه
ولی یکبار دیگر ، باز خواهم گشت
و چشمان تو را ، با نور خواهم شست
و از عرش خداوندی ، شما را هدیه های تازه خواهم داد
به دستان برادر ، دست خواهم داد
به زلف کودکان ، گیلاس خواهم زد
نوازش های مادر را ، دوباره زنده خواهم کرد
زن همسایه را ، نور و هوا و آفتابی تازه خواهم داد
به ننوی یتیمان ، من تکان از عرش خواهم داد
به لب های فرو بسته ، امید خنده خواهم داد
به دیوار حریم عشق ، یکبار دگر ، من تکیه خواهم زد
به گندم ، من حدیث نو شکفتن ، یاد خواهم داد
به شمع روشن محفل ، رموز همنشینی با پر پروانه را ، من یاد خواهم داد
گل نرگس به دشت مهربانی ، هدیه خواهم برد
کمرهای خمیده از شقاوت ، راست خواهم کرد
برای فهم زیبایی ، دوباره واژه خواهم ساخت
دوباره مزه لبخند را ، من بر لبان خشک خواهم راند
نگاه مهربانانه ، امید گرمی خانه
رسوم عشق ورزی را ، دوباره زنده خواهم کرد
برای قفل لب هاتان ، برای فتح دل هاتان ، کلید تازه خواهم داد
برای سر نهادن ، تا سحر بگریستن ، آنک هزاران شانه خواهم داد
ز رخسار پدر ، من شرمساری را
ز چشم مادران ، من اشک و زاری را
تباهی را ، تباهی را ، تباهی را ، دوایی تازه خواهم داد
برادر با برادر ، صلح خواهم داد
به خواهر ، مهربانی ، یاد خواهم داد
به مردم بانگ خواهم زد:
هلا ای عاشقان خسته نومید ، به پیش آرید دفترهای مشق زندگانی را
که من سر مشق های تازه خواهم داد
برای صبح فردا ، مشقتان این است
هزاران بار بنویسید ، آزادی ، محبت ، عشق
و یکصد بار بنویسید ، انسان بنده حق است
و بنویسید ، رنگ آسمان آبی است
سیاهی ها ز دفترهای قلب خویش برگیرید
کنون با خط خوش ، زیبا
در اوراق سفید قلبتان این جمله را صد باره بنویسید
خدا نور است ، زیبایی است
خدا آزادگی را دوست می دارد
و می خواهد که بند هر اسارت را
ز فکر و روح و دست و پای ، برگیرید
و مشق عشق ، خواهم داد
و آغوش محبت ، باز خواهم کرد
و مادر را دوباره از سرای سالمندان ، من به سوی خانه خواهم برد
و پیران را دوباره ، گوهر هر خانه خواهم کرد
پدرها را ، نوازش های کودک ، یاد خواهم داد
به دست کودکان ، نان و پنیر و عشق ، خواهم داد
دوباره با سعادت بندگی کردن
خدایی زندگی کردن
سروشی تازه خواهم داد
به نام عشق و زیبایی ، دوباره خطبه خواهم خواند
و عزت را ، دوباره زنده خواهم کرد
به انسان یاد خواهم داد
بهایش را ، قرار با خدایش را
به باران بارش رحمت
به دریا زایش گوهر
به تن ها ، شوق آزادی
به اندیشه ، رهایی
یاد خواهم داد
به باغ خشک و بی حاصل
هزاران بوته ی بابونه خواهم داد
به نجوای شبانگاهان ، دو صد لبیک
به باغ زرد پاییزی ، قبای سبز
به رود ساکت و خاموش ، خروش تازه خواهم داد
و هر چه رسم بد عهدی
ز پهنای زمین برچیده خواهم کرد
نمی گویم چه هنگام ، از کدامین راه
لیکن باز خواهم گشت
به ابر آسمان ، باران
به باران ، شوق باریدن
به بارش ، شوق رویاندن
به رویش ، باور گندم
به گندم ، حسرت سفره
به سفره ، شرم نان آور
به نان آور ، طلوع صبح صادق را
خدا را ، یاد خواهم داد
به حکام زمان عشق به مردم را
به مردم باور خود را
به عالم شمع دینداری
به دینداران ، سلوک عشق ورزی ، یاد خواهم داد
برای هفت سین عیدتان ، آری
سحرگاهان ، سروش سبز سیمای سعادت ساز ساقی ، هدیه خواهم کرد
به محنت پیشه گان ، امید
به پر بشکستگان ، پرواز
به ره گم کردگان ، مشعل
به حق گم کردگان ، میزان
به تنها ماندگان ، یاران
به غرقه گشته گان ، یزدان
به یلدا روزگاران ، من بهاران
هدیه خواهم داد
نمی دانم کدامین روز آدینه
ولی با تو صبور منتظر ، آهسته می گویم
سرای عشق را یکبار دیگر ، آب و جارو کن
منم "مهدی"
دوباره باز خواهم گشت ...
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#حضرت_مهدی_عج #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 دوباره باز خواهم گشت 🎆✨✨
نمی دانم چه هنگام ، از کدامین راه
ولی یکبار دیگر ، باز خواهم گشت
و چشمان تو را ، با نور خواهم شست
و از عرش خداوندی ، شما را هدیه های تازه خواهم داد
به دستان برادر ، دست خواهم داد
به زلف کودکان ، گیلاس خواهم زد
نوازش های مادر را ، دوباره زنده خواهم کرد
زن همسایه را ، نور و هوا و آفتابی تازه خواهم داد
به ننوی یتیمان ، من تکان از عرش خواهم داد
به لب های فرو بسته ، امید خنده خواهم داد
به دیوار حریم عشق ، یکبار دگر ، من تکیه خواهم زد
به گندم ، من حدیث نو شکفتن ، یاد خواهم داد
به شمع روشن محفل ، رموز همنشینی با پر پروانه را ، من یاد خواهم داد
گل نرگس به دشت مهربانی ، هدیه خواهم برد
کمرهای خمیده از شقاوت ، راست خواهم کرد
برای فهم زیبایی ، دوباره واژه خواهم ساخت
دوباره مزه لبخند را ، من بر لبان خشک خواهم راند
نگاه مهربانانه ، امید گرمی خانه
رسوم عشق ورزی را ، دوباره زنده خواهم کرد
برای قفل لب هاتان ، برای فتح دل هاتان ، کلید تازه خواهم داد
برای سر نهادن ، تا سحر بگریستن ، آنک هزاران شانه خواهم داد
ز رخسار پدر ، من شرمساری را
ز چشم مادران ، من اشک و زاری را
تباهی را ، تباهی را ، تباهی را ، دوایی تازه خواهم داد
برادر با برادر ، صلح خواهم داد
به خواهر ، مهربانی ، یاد خواهم داد
به مردم بانگ خواهم زد:
هلا ای عاشقان خسته نومید ، به پیش آرید دفترهای مشق زندگانی را
که من سر مشق های تازه خواهم داد
برای صبح فردا ، مشقتان این است
هزاران بار بنویسید ، آزادی ، محبت ، عشق
و یکصد بار بنویسید ، انسان بنده حق است
و بنویسید ، رنگ آسمان آبی است
سیاهی ها ز دفترهای قلب خویش برگیرید
کنون با خط خوش ، زیبا
در اوراق سفید قلبتان این جمله را صد باره بنویسید
خدا نور است ، زیبایی است
خدا آزادگی را دوست می دارد
و می خواهد که بند هر اسارت را
ز فکر و روح و دست و پای ، برگیرید
و مشق عشق ، خواهم داد
و آغوش محبت ، باز خواهم کرد
و مادر را دوباره از سرای سالمندان ، من به سوی خانه خواهم برد
و پیران را دوباره ، گوهر هر خانه خواهم کرد
پدرها را ، نوازش های کودک ، یاد خواهم داد
به دست کودکان ، نان و پنیر و عشق ، خواهم داد
دوباره با سعادت بندگی کردن
خدایی زندگی کردن
سروشی تازه خواهم داد
به نام عشق و زیبایی ، دوباره خطبه خواهم خواند
و عزت را ، دوباره زنده خواهم کرد
به انسان یاد خواهم داد
بهایش را ، قرار با خدایش را
به باران بارش رحمت
به دریا زایش گوهر
به تن ها ، شوق آزادی
به اندیشه ، رهایی
یاد خواهم داد
به باغ خشک و بی حاصل
هزاران بوته ی بابونه خواهم داد
به نجوای شبانگاهان ، دو صد لبیک
به باغ زرد پاییزی ، قبای سبز
به رود ساکت و خاموش ، خروش تازه خواهم داد
و هر چه رسم بد عهدی
ز پهنای زمین برچیده خواهم کرد
نمی گویم چه هنگام ، از کدامین راه
لیکن باز خواهم گشت
به ابر آسمان ، باران
به باران ، شوق باریدن
به بارش ، شوق رویاندن
به رویش ، باور گندم
به گندم ، حسرت سفره
به سفره ، شرم نان آور
به نان آور ، طلوع صبح صادق را
خدا را ، یاد خواهم داد
به حکام زمان عشق به مردم را
به مردم باور خود را
به عالم شمع دینداری
به دینداران ، سلوک عشق ورزی ، یاد خواهم داد
برای هفت سین عیدتان ، آری
سحرگاهان ، سروش سبز سیمای سعادت ساز ساقی ، هدیه خواهم کرد
به محنت پیشه گان ، امید
به پر بشکستگان ، پرواز
به ره گم کردگان ، مشعل
به حق گم کردگان ، میزان
به تنها ماندگان ، یاران
به غرقه گشته گان ، یزدان
به یلدا روزگاران ، من بهاران
هدیه خواهم داد
نمی دانم کدامین روز آدینه
ولی با تو صبور منتظر ، آهسته می گویم
سرای عشق را یکبار دیگر ، آب و جارو کن
منم "مهدی"
دوباره باز خواهم گشت ...
🍁🍃✨🔮✨🍃🍁
#حضرت_مهدی_عج #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot