ॐ مزه ملکوت ॐ
736 subscribers
8.15K photos
148 videos
12 files
98 links
"روانشناسی، فراروانشناسی، یوگا، مراقبه، مدیتیشن، انرژی مثبت، موفقیت، مباحث علمی، فلسفی و عرفانی ... "

ॐ Pathways to God ॐ
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎆 اينم زنگ تفريح امروز :

متاسفانه توى حيوان ها هم حسادت و بد ذاتى وجود داره!!!!

#کليپ_بد_ذاتى_طوطى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🍥 اصل همزمانی( synchronizing) 🍥

اصل همزمانی به رویدادهایی اشاره می‌كند كه بدون هیچ گونه رابطه علت و معلولی، در یك زمان اتفاق می‌افتد؛ می‌توان گفت «همزمانی» عبارت است از «تطابق معنادار» و غیر علت و معلولی دو رخداد در درون و بیرون ما.

یونگ در اواخر زندگی خود یعنی در سال 1955 با ابداع واژه «همزمانی» درصدد برآمد پدیده‌هایی مانند تله‌پاتی یا خواندن افكار دیگران را كه نمی‌توانست بر اساس نظریه‌های موجود یا فقط بر اساس عامل تصادف توجیه كند، مورد بررسی قرار دهد و ارتباطی معنادار بین رخدادهای بیرونی و درونی برقرار سازد؛ در این مقاله این موضوع بررسی شده و ارتباط آن با مدیریت و خلاقیت تشریح می شود.

مقدمه كارل گوستاو یونگ (1875– 1961) روانشناس مشهور سوییسی، با بیماری سر و كار داشت كه كاملاً منطق‌گرا بود؛ روزی نزد یونگ آمده بود و ماجرای سوسك طلایی را كه در خواب دیده بود تعریف ‌كرد، در همین حال توجه یونگ به حشره‌ای جلب شد كه پشت پنجره در حال پرواز بود؛ یونگ پنجره را باز كرد و سوسك طلایی را گرفت و به آن بیمار نشان داد؛ روزی دیگر یونگ با یكی از بیمارانش در جنگل قدم می‌زد و بیمار، خواب خود را برای او تعریف می‌كرد؛ او می‌گفت روباهی را در خواب دیده بود كه از پله‌های خانه‌اش پایین می‌آمد، در این لحظه، روباهی ظاهر شد و چند دقیقه آرام با آنها مسیر را طی كرد، گویی او شریك این موقعیت است؛ یونگ برای توجیه و تبیین این پدیده‌ها و پدیده‌های مشابه آن به یك منطق غیر علت و معلولی متوسل شد و چنین حالتی را «همزمانی» (synchronicity) نام نهاد؛ اصل همزمانی به رویدادهایی اشاره می‌كند كه بدون هیچ گونه رابطه علت و معلولی، در یك زمان اتفاق می‌افتد؛ البته بسیاری از مردم از پدیده همزمانی با عناوینی همچون شانس، اتفاق، تصادف، تفال، طالع‌بینی، غیب‌گویی، حادثه و نظایر آن یاد می‌كنند؛ در حالی كه ما دایماً درگیر مساله همزمانی هستیم: به كسی فكر می‌كنیم و او به ما تلفن می‌كند؛ وضع مالی خوبی نداریم، اما پول از منابع مختلف و گاه غیر منتظره می‌رسد! بیمار صعب‌العلاجی است كه هیچ پزشكی قادر به معالجه او نیست، ناگهان كسی را می‌بیند و پزشكی را به او معرفی می‌كند كه بیماری‌اش را درمان می‌كند؛ بیكار هستید یا ناراحت از كار و در حال استعفا، ناگهان شخصی را می‌بینید كه كار مناسبی را به شما پیشنهاد می‌كند؛ جای پارك در خیابانی شلوغ وجود ندارد، اما ناگهان خودرویی نزدیك شما بیرون می‌آید و شما می‌توانید پارك كنید.

🌿🌸🔮🌸🌿

#اصل_همزمانى #روانشناسى_يونگ #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🍥 اصل همزمانى 🍥
⚜️قسمت دوم:

این نوع مسایل آن قدر در زندگی روزمره ما به وقوع می‌پیوندد كه به آن عادت كرده‌ایم و آنها را شانس یا تصادف می‌نامیم، در حالی كه همه این رخدادها طبق یك «الگو» به وقوع می‌پیوندد كه روان خود ما خالق آن الگوها است؛ همزمانی یك اصل ارتباطی است بین درون و روان ما و یك رخداد بیرونی، كه در آن احساس می‌كنیم چیزی در درون ما با واقعیت بیرونی به هم گره می‌خورد؛ اصل علیت هیچ گونه توضیح عقلانی برای این حالت ندارد؛ وقتی تجربه یك «رخداد همزمان» را از سر می‌گذرانیم، به جای این كه خود را ماهیت و هویتی مجزا و جدا افتاده در یك جهان بی‌انتها ببینیم، احساس می‌كنیم در سطحی عمیق و معنادار با دیگران و با جهان مرتبط هستیم؛ می‌توان گفت «همزمانی» عبارت است از «تطابق معنادار» و غیر علت و معلولی دو رخداد در درون و بیرون ما؛ بین جهان عینی و روح انسانی تقارن زمانی وجود دارد بدین معنا كه هر یك در لحظات شور و هیجان ویژه، دیگری را تایید می‌كند؛ به هنگام حالات روانی خاص مانند عشق، نفرت، همت، تمركز و آفرینندگی، روح می‌تواند بر واقعیت بیرونی تاثیر گذارد و آن را تغییر دهد؛ به محض ایجاد خواست شدید درونی برای دیدن یا وقوع یك پدیده یا رخداد، نمود بیرونی آن پدیده یا رخداد لباس ظهور به تن می‌كند؛ یونگ همزمانی پدیده‌ها را هشدار ناخودآگاه جمعی ما می‌دانست.

«ناخودآگاه جمعی» چیزی است كه در سیر تكامل بشر، در روان او عناصری از ابتدای خلقت و زندگی جمعی نگاه داشته و ذخیره شده است؛ ناخودآگاه انسان، واقعه عینی را با وضعیت روان خود مربوط می‌سازد به طوری كه رویدادی كه تصادفی به نظر می‌رسد در حقیقت حادثه‌ای معنادار است؛ این همان تاثیر متقابل فكر و عمل یا ذهنیت و عینیت است؛ همزمانی به رخدادهایی اطلاق می شود كه ناخودآگاه انسان آنها را جذب می‌كند تا سطح خودآگاهی را بالاتر ببرد و چیزی بیاموزد، یا این كه روی مساله یا مشكل روانی تاكید كرده و آن را به سطح خودآگاهی برساند؛ با این تفسیر، هیچ رخدادی اساساً تصادفی و بی‌معنا نیست اما معنی آن، گاه مستقیم و آشكار است و گاه رمزی و نمادین و نیازمند تفسیر و تعمق؛ یونگ ارتباط بین دو واقعیت، یعنی روان آدمی و جهان خارجی و تاثیر آنها بر یكدیگر را برآمده از «الگوهای كهن» (archetypes) می‌دانست كه به عنوان قالب ها و نمادها و الگوهایی در ناخودآگاه جمعی بشر وجود دارد؛ این ناخودآگاه، بین همه انسانها مشترك است و همه تجربیات و برخوردهای بشر را در طول تاریخ در بردارد.

🌿🌸🔮🌸🌿

#اصل_همزمانى #روانشناسى_يونگ #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 اصل همزمانى 🎆
⚜️قسمت سوم:

وقتی انسان در وضعیت روانی ملتهبی قرار می‌گیرد «ذهن» الگوی ناخودآگاه مربوط به آن مشكل را فعال می‌كند و آن را به فرد نشان می‌دهد، این موضوع غالباً در خواب اتفاق می‌افتد؛ ناخودآگاه، الگویی را برای همزمانی ترسیم می‌كند كه اكثراً آن را به صورت یك تصویر ذهنی (مثلاً در قالب رویایی در خواب) می‌بینیم كه بعدها در دنیای واقعی آن را تجربه می‌كنیم؛ البته خود یونگ به دشوار بودن موضوع همزمانی و تبیین آن اذعان داشت؛ او پس از سال ها تحقیق در این زمینه، در اواخر زندگی خود یعنی در سال 1955 با ابداع واژه «همزمانی» درصدد برآمد پدیده‌هایی مانند تله‌پاتی یا خواندن افكار دیگران را كه نمی‌توانست بر اساس نظریه‌های موجود یا فقط بر اساس عامل تصادف توجیه كند، مورد بررسی قرار دهد و ارتباطی معنادار بین رخدادهای بیرونی و درونی برقرار سازد؛ از دیدگاه او، همزمانی اصل ارتباط غیر علت و معلولی است؛ او همزمانی را «تطابق معنادار» دو یا چند واقعه تعریف می‌كند كه در آن، چیزی غیر از احتمال یا شانس دخالت دارد؛ همزمانی، از منظر فردی، می‌تواند نوعی احساس امید و شایستگی به خاطر بودن در «مكان و زمان مناسب» یا «همبستگی با یك كلیت بزرگتر» را ایجاد كند، این احساس انسان را در جهت درك این پدیده بر می‌انگیزاند؛ اصولاً تفسیر و تعبیر اصل همزمانی، دارای دو كیفیت یا جهت است: نگاه بیرونی، نگاه درونی.

نگاه بیرونی به پدیده همزمانی تحت عنوان «خوشبختی» یا به تعبیر بهتر «تحصیل نعمت غیر مترقبه» یا «بروز حوادث شعف‌انگیز» شناخته می‌شود؛ همین حوادث منجر به اكتشافاتی مانند پنی‌ سیلین، نیروی الكترومغناطیس و داروهای درمان‌بخش دیابت شده است؛ حوادث شعف‌انگیز و وقایع خوشایند، از طریق ذكاوت و هوشمندی، به ذهن یا آمادگی ذهنی بر می‌گردد؛ یك «ذهن آماده» در برابر محیط و ایده‌های پیرامون خود نوعی فراخی دارد كه به راحتی آنها را جذب می‌كند و مایل است آنها را در معرض داوری دیگران قرار دهد؛ وجه دیگر همزمانی، علاوه بر حوادث خوشایند بیرونی، وجه نمادین است كه به «معنای» رخداد توجه دارد؛ نمادها بین درون و بیرون پل می‌زنند و آتش خلاقیت را شعله‌ور نگه می‌دارند؛ نگاه درونی به همزمانی بر معناداری رخدادهای همزمان تاكید دارد؛ چیزی كه در ذهن كسی است، به رخدادی بیرونی مرتبط است، اگرچه علت آن رخداد نباشد؛ رخدادهای همزمان، در ظرف زمان به وقوع می‌پیوندند و نسبت به وقایع «معمولی»، یك جایگاه متفاوت «هدایتی» دارند.

همان گونه كه اصل علیت به محدوده زمانی «گذشته تا حال» اشاره دارد، به نظر می‌رسد همزمانی به محدوده زمانی «حال تا آینده» می‌پردازد؛ تجزیه همزمانی، البته اسرارآمیز است؛ گویی «اشارتی است از خداوند» كه به ما بگوید در مسیر درست قرار داریم؛ این خیلی امیدواركننده و البته كاملاً شخصی است؛ در چنین موقعیت هایی شما احساس می‌كنید، در حالتی قرار گرفته‌اید كه تقریباً بدون «كوششی»، «كششی» شما را به مسیری می‌برد و دست پنهانی به شما كمك می‌كند و به جایی می‌روید كه باید بروید.

🌿🌸🔮🌸🌿

#اصل_همزمانى #روانشناسى_يونگ #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🍥 منيت 🍥

می توان منیت را به هفت لایه تقسیم کرد؛ هر سالک قبل از رسیدن به نجات گویی هفت بار به زمین می خورد و دوباره بر می خیزد؛ لایه هارا با هم مرور می کنیم:

📍اولین لایه گذشته ها است؛ منیت یک خاطره است از گذشته ها است که اولین قدم برای نجات از منیت است و نفس آنچنان پیچیده است که از آن به راحتی نمی توان خلاصی پیدا کرد؛ از خاطره خلاص شدن یعنی در خاطره زندگی نکردن.

بهترین راه این است که هرگاه در گذشته ها یا خاطره های گذشته سیر می کنی سریعا آگاه شوی و خود را نجات دهی؛ گذشته به عنوان یک رویاست که انسان را در چرخه سامسارا نگه می دارد و با آن نجنگ.

دوم خشم باعث شکست تو خواهد شد، جنگ باعث شکست خواهد شد؛ نه نسبت به آن خشونت داشته باش نه بحنگ.

چگونه ما پوست خود را می اندازیم؟
انسان سالک به همان شکل لباس خود را از تن می کند؛ انسان در ذهن در گذشته است؛ ذهن یا گذشته است یا آینده و قلب مشغول زمان حال است؛ سالک زمان حال را ارجع بر هر دو زمان گذشته و آینده می داند.

📍دومین لایه: از منیت ناهوشیاری است؛ اکثریت انسان ها در حالت مستی زندگی می کنند یا حداقل هوشیاری در اعمال ما دیده می شود؛ همه کارها را انجام می دهیم، ولی از انجام آن ها آگاه نیستیم؛ بایستی زمان حال را پیدا کنیم، هوشیاری ما به زمان حال وصل است؛ زندگی آنقدر کسل کننده و یکنواخت شده که هیچ اتفاق منتظره ای برای انسان نمی افتد، همه چیز عادی است؛ می توان به راحتی باور داشت که هیچ چیز تازه ای برای ما اتفاق نمی افتد، امروز ما دقیقا مثل دیروز ما و حال که می توانیم هر روز راپیش بینی کنیم؛ انسان ها شبیه یک رابط زندگی می کنند، بدون آگاهی از نتیجه آن چه که اتفاق می افتد؛ زمانی که هوشیار شوید بسیار اتفاق ها خواهد افتاد، با دیدن درک می کنی و با هوشیار بودن روشن تر می بینی؛ مثال: در خیابان زمانی که حرکت می کنی شاید پنج درصد از آنچه را که وجود دارد را می بینی، از نود و پنج درصد غافلی؛ به همین جهت آگاهی ما همیشه نسبت به وقایعی که اتفاق می افتد در حداقل است؛ دوستی را که قبلا با او آشنا بوده ایم، وقتی ناگهان با او بر خورد می کنیم هوشیاریمان بیشتر خواهد شد هر چه که مارا هوشیار تر می کند بوی خدا می دهد، بهتر است که روی آن بیشتر حساب کنیم و بیشتر به درون آن فرو رویم.

📍سومین لایه منیت ،مقایسه ی خود با دیگران و جاه طلبی است؛ من کجا هستم، بالاتر یا پایین تر از دیگری، قوی ترم یا زیر دست؛ هیچ وقت خودمان را با دیگری مقایسه نکنیم…

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#هفت_لایه_منيت #سلوک #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🍥 منيت 🍥
⚜️ قسمت دوم:

هر کس موفقیت خود را دارد و منحصر به فرد است و هیچ کس شبیه دیگری نیست؛ وقتی به هیچ وجه دو نفر کاملا نمی توانند شبیه هم باشند ایم نیز آگاهی خود را دارد، هرگاه چیزی از درون به تو می گوید که خودت را با دیگری مقایسه کن و برای خودت تفاوت قائل شو، بدان که نفس گریبان تو را گرفته و از او آزاد شو؛ اگر غیر از این باشد آثار باقی می ماند مثل نقشی که بر سنگ نقش می بندد و بر ذهن تو نیز این مقایسه گری حک می شود؛ دیگری شاید زیباتر باشد، دیگری شاید مرفه تر باشد؛ هرکسی هر آنچه دارد برای خودش است؛ خدا و هستی خواسته که این چنین باشی؛ خود را ملامت نکن راضی باش و مهم ترین اصل را در خودت به یاد بسپار یعنی خود را بپذیر.

📍چهارمین لایه، لایه آینده است : فردا چه کار کنم، چه اتفاقی می افتد؟ آیا در زندگی بعدی در بهشتم یا جهنم؟ این تا به آخر ادامه پیدا می کند؛ اضطراب همیشگی در مورد آینده، هیچکدام حقیقی نیست؛ انسانیت بسیار سخت است و هوشیاری بزرگی را می طلبد؛ آنچه که در احوالات روزمره ما می گذرد؛ اکثریت فکر گذشته و فکر آینده، لحظه حال را به خاطر آن دو از کف می دهیم؛ آیا تو فردا عاشق می شوی؟ عشق در لحظه اتفاق می افتد؛ آیا تو فردا با خدا ملاقات می کنی؟ ملاقات همیشه در حال است؛ آینده روان شناختی را دور بی اندازیم؛ آینده معمول ایرادی ندارد (فردایی که به طبیعت و کائنات وصل است معمول است)؛ اما فردایی که دائما دغدغه داریم و مرتبا به آن فکر می کنیم ایراد دارد، آینده ای که در ذهن باشد ایراد دارد.

📍پنجمين لايه : همه ما از آگاهی خالصی شکل گرفته ایم و همانگونه خواهیم مرد، بدون هیچ برچسبی به دنیا آمده ایم ولی با هزاران برچسب از دنیا می رویم؛ همین بر چسب ها مارا شرطی کرده؛ شرطی شدگی یعنی تا چیزی نباشد کار ما پیش نخواهد رفت (منظور تمام شرطی شدگی هایی است که ذهنی است). شرطی شدگی همان تفکیک است؛ تفکیک حقایق، تقسیم آنچه که در یگانگی به سر می برد؛ همه ی این شرطی شدگی ها به دنیا ی شکل و آواژه ها ترقی می کند؛ همه ما زندانی آن ها شده ایم؛ حقیقت انسان ورای این تعلقات است؛ این ها همه تشریفات است، پوشش های غیر واقعی است؛ قبل از این که ما هر ملیتی داشته باشیم، یک انسان هستیم؛ این به ما کمک می کند نجات پیدا کنیم؛ همه حجاب ها روزی بایستی کنده شود و همه بدون حجاب در محضر خدا حضور پیدا کنیم.

📍لایه ششم: کبر و عدم تواضع و فروتنی: هر انسان باید تواضع را یاد بگیرد؛ همه به یکدیگر بستگی دارند.

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#هفت_لايه_منيت #سلوک #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 منيت 🎆
⚜️قسمت سوم:

چگونه غرور و تکبر داشته باشیم در صورتی که همه به هم احتیاج داریم؛ تو بدون هوا زنده نمی مانی، بدون نور بدون آتش، بدون زن، بدون مرد، بدون دوست، قادر به ادامه زندگی نخواهی بود؛ هیچ انسانی به تنهایی در استقلال کامل نمی تواند زندگی کند؛ پس چرا تکبر وجود دارد؟ تکبر عین جهالت است؛ همه به هم وابسته و همبسته هستیم؛ باید بدانیم وجود همه چیز الزامی است؛ اگر خورشید طلوع نکند، فردای آن روز همه چیز نابود خواهد شد؛ اگر درخت ها نباشند دنیا نابود خواهد شد؛ به هر آنچه در اطراف ماست روزی احتیاج پیدا خواهیم کرد؛ بهتر است که تواضع و فروتنی را یاد بگیریم؛ تواضع یک ادراک معنوی است.

📍لایه هفتم: آخرین لایه تقلید است؛ همه ما اهل تقلیدیم؛ یکی کاری می کند و ما به آن کار روی می آوریم؛ تقلید برای بچه ها شاید خوب باشد؛ اما برای بزرگ تر ها خیر؛ انسانی که به بلوغ می رسد با تقلید خداحافظی می کند، بایستی با خودمان صادق باشیم؛ هر لحظه شرایط خاصی وجود دارد که بایستی بر مبنای همان شرایط یا بر مبنای ادراک درونی کار هایمان را پیش ببریم؛ اگر هفت لایه به آسانی فرو بریزد چهره واقعی خود را می بینیم؛ به واسطه ی همین هفت لایه ما از واقعیت خود غافلیم؛ این هفت لایه ى حجاب اگر کنده شود؛ تو بخداى درون خود دست پيدا خواهى کرد، همان خدایی که در عمق وجود تو ریشه دارد.

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#هفت_لايه_منيت #سلوک_عرفانى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆ﺧﯿﺮ ﺩﺭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ؛

ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺑﻮﺩ...

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺣﺎﺩﺛﻪﺍﯼ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻏﺼﻪﺩﺍﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ؛

ﺍﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮﯾﺪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ،

ﺑﺮﮐﺎﺗﯽ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﺴﺘﻪﺑﻨﺪﯼ ﺗﻠﺦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯽﺩﻫﺪ!

ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ:

«ﺳﺎﻗﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺭﯾﺰﺩ ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﺍﻭﺳﺖ...»

ﺧﺪﺍﯾﺎ؛

ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻨﺪﻩﺍﺕ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ...

ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﺸﺎﻧﺪﯼ...

🌿🌸🔮🌸🌿

#تسليم #خير #برکات_پنهان_در_بحران #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 کوآن غاز و بطرى 🎆

یکی از کوآن های معروف کوآن غاز و بطری است که در فرهنگ شرق یا ذن بسیار معروف است؛

"کوآن به معمایی گفته میشود که جواب ندارد که آن را مرشد به مرید می دهد که درباره اش فکر کند در این فکر حالتی مراقبه گونه برایش اتفاق می افتد، پس از این حالت مراقبه گونه یک حقیقتی ورای کوآن اتفاق خواهد افتاد ؛"

کوآن غازو بطری این چنین است؛ اگر فردی یک بچه غاز را درون بطری قرار دهد و هر روز به آن غذا دهد و هر روز بزرگ شود چگونه می تواند غاز را بدون شکستن بطری نجات دهد این کوآن غیر ممکن است یا باید بطری شکسته شود یا بايد غاز کشته شود آیا می توان جواب آن را پیدا کرد؟

گاهی مکتبی می گوید که بطری را بشکنی تا غاز بیرون ییاید؛ اگر بطری شکسته شود آسیب پذیر خواهی شد (بطری یعنی نفس) یا همان هفت لایه که گفته شد؛ یکی می گوید بشکنی و تو آسیب پذیر می شوی، احساس تو به هم می ریزد و احساس می کنی که پوسته ی تو کنده شده، دیوانه می شوی و احتمال به لرزه افتادنت زیاد می شود؛ امکان دیوانه شدن بسیار زیاد خواهد بود؛ شیوه هایی در حکایت های مختلف وجود دارد که بطری یا نفس را می شکند و غاز بیرون می آید ولی غاز دیگر منزلی ندارد که زندگی کند سر پناهی برای او نیست و احتمال جنون برای این حالت زیاد است، غاز یعنی روح و واقعیت که برای آن سر پناهی وجود ندارد و همان طور که گفته شد امکان جنون در این حالت بسیار زیاد است.

«متاسفانه همیشه بسیاری از سالکان و جویندگان که در حال رفتن به سمت ناشناخته ها هستند به جنون و دیوانگی می رسند؛ اگر ناشناخته ای به سویشان می آید دیگر محافظی ندارند تو برای مقابله و رو درو شدن با حقایق احتیاج به محافظ و پوسته داری».

عرفان می گوید که بطری را نباید شکست چه بسا شرها که در آخر خیر ها وجود دارد؛ هرگاه که احساس می کنی به محافظت نیاز داری دوباره غاز به درون بطری بر می گردد؛ انسان گاهی به استراحت نیاز دارد؛ وجود یک مأمن مفید است، اگر بدانی که تو همان نفس نیستی، درک بسیار بزرگی برتو اتفاق می افتد؛ این لحظه ی موعودی است که می توانی از نفس خود استفاده کنی؛ یعنی سوار بر نفس هستی و‌ آگاهی کامل داری؛ اینجا خیلی مهم است که نفس دیگر از تو استفاده نمی کند؛ بلکه تو از آن استفاده میکنی.

شیوه های دیگری نیز هست که بطری را سالم نگه می دارد و غاز را می کشد که به شیوه های خود تخریبی می گویند؛ با این روش ها هوشیاری ها آرام آرام از دست می رود و ناهوشیار تر می شویم؛ مثال مواد مخدر در همین رابطه است.

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#کوآن_غاز_و_بطرى #هفت_لايه_منيت #سلوک #ذن #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆کوآن غاز و بطرى 🎆
⚜️قسمت دوم:

این مواد غاز را می کشد ولی بطری را سالم نگه می دارد؛ اگر مواد شیمیایی به درون خودت بفرستی آرام آرام غاز کشته خواهد شد و رفته رفته آگاهی کمرنگ تر می شود وهمه چیز در حالت اغماء قرار می گیرد؛ آنقدر ناهوشیار می شوید که همه عمر در خماری و ناهوشیاری می باشید؛ راه سومی نیز وجود دارد، آنچه که عرفان می گوید این است که از هر دو راه که ذکر شد پرهیز شود؛ غاز بیرون است می توان بدون نابود کردن طبیعت انسانی خود خداگونه بود و بدون نابود کردن زندگی خود، به خود بیایی و حقيقت و اولوهيت درونى را پيدا کرد؛ می توان در جسم فیزیکی حضور داشت، ولی آگاهی الهى در انسان زنده باشد.

این یک کلمه واقعى نیست که هر کس به خدا رسیده است بایستی یک انسان فیزیکی مرده باشد؛ نمی توان زندگی را نابود کرد؛ چون خود این زندگی اولیه پله های اول تا نیمی از پلکانی است که به خدا می رسد.

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#کوآن_غاز_و_بطرى #هفت_لایه_منيت #ذن #تعاليم_معنوى #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 مهم نیست،

چقدر شب تاریک است...

خورشید دوباره طلوع خواهد کرد.

مهم نیست،

چقدر اندوهت عمیق است...

دلت به نور خدا روشن باشد،

قلبت دوباره لبخند خواهدزد!!!!

#شب_تاريک #طلوع_خورشيد #نور_خدا #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 گاهی خدا...

با دست تو...

دست دیگر بندگانش را می گیرد...!

با زبان تو،

گره کار بنده ای را باز می کند...!

با انفاق تو،

گرسنه ای را سیر و عریانی را می پوشاند...!

با قدم تو،

مشکلی را حل می کند...!

وقتی دستی را به یاری می گیری،

بدان که در آن زمان دست دیگر تو،

در دست خداست ...

🌿🌸🔮🌸🌿

#دست_خدا_شو #کمک_به_همنوع #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot