Forwarded from روزشمار ادبی
فراخوان مسابقهی معرفی کتاب «لاکپشت پرنده»
ویژهی کودکان و نوجوانان
لطفاً بچهها را برای شرکت در این مسابقه تشویق کنید و با انتشار این پیام دوستان بیشتری را باخبر کنید. برای ارسال فیلم فقط یک هفته فرصت مانده.
برای شرکت در مسابقه
کافی است از فرزندتان بخواهید کتاب محبوبش را از فهرست کتابهای برگزیدهی لاکپشت پرنده انتخاب و برای بچههای ایرانی معرفی کند و شما از او فیلم بگیرید.
۱. شرکت در این مسابقه برای همهی دو تا هجده سالهها آزاد است.
۲. کودک و یا نوجوان شرکتکننده ابتدای فیلم حتماً خودش (نام و نامخانوادگی، سن و شهر محل سکونت) را معرفی کند. اگر فرزند شما داور جایزهی ادبی گوزن زرد است، در معرفی خودش به این مورد اشاره کند.
۳. پدرها و مادرها میتوانند از فرزندشان سؤال کنند و او جواب بدهد، ولی در فیلم نباشند.
۴. پدرها و مادرها در تصمیم و اجرای فرزندشان دخالت نکنند و اشتباههای احتمالی را تصحیح نکرده و اجرای سلیقهی خودشان را از کودک نخواهند. افزودن نمک و طنز و خلاقیتهای جالب باعث افزایش امتیاز شرکتکننده میشود.
۵. فقط معرفی کتابهایی که به فهرستهای لاکپشت پرنده راه یافته، در مسابقه شرکت داده میشود. برای اطلاع از نام این کتابها به وبلاگ لاکپشت پرنده، لینکهای زیر،
http://lakposhtparandeh.blog.ir/post/23
http://lakposhtparandeh.blog.ir/post/24
مراجعه کنید. به شرکتکنندههایی که کتاب نویسندههای ایرانی را انتخاب و معرفی میکنند، امتیاز ویژه تعلق میگیرد.
۶. پدرها و مادرهای علاقهمند فیلم تهیه شده را از طریق نرم افزار تلگرام به شمارهی ۰۹۳۹۳۰۲۱۸۰۶ ارسال کنند. توجه کنید که این شماره با شناسهی @gavaznezard فقط برای ارسال فیلم است و نه تماس تلفنی.
۷. مهلت ارسال فیلمها حداکثر تا پانزدهم بهمن ۹۴ است.
۸. فیلمهای برتر به انتخاب تحریریهی ماهنامهی لاکپشت پرنده در قالب لوح فشرده ضمیمهی شمارهی سوم ماهنامهی لاکپشت پرنده (ویژهی نوروز ۹۵) منتشر میشود و سپس، رأی مردمی نفرات برگزیده را مشخص خواهد کرد. به ده نفر اول هدیهای به رسم یادبود و از نفر برگزیده تقدیر خواهد شد.
انتشار این فراخوان آزاد است و خوشحال میشویم اگر دوستانتان را به شرکت در این مسابقه دعوت کنید.
@lakposhtparandeh
#لاکپشت_پرنده
#معرفی_کتاب
#ترویج_کتابخوانی
#گوزن_زرد
#کودکان
#نوجوانان
#مسابقه
#فراخوان
🐢
ویژهی کودکان و نوجوانان
لطفاً بچهها را برای شرکت در این مسابقه تشویق کنید و با انتشار این پیام دوستان بیشتری را باخبر کنید. برای ارسال فیلم فقط یک هفته فرصت مانده.
برای شرکت در مسابقه
کافی است از فرزندتان بخواهید کتاب محبوبش را از فهرست کتابهای برگزیدهی لاکپشت پرنده انتخاب و برای بچههای ایرانی معرفی کند و شما از او فیلم بگیرید.
۱. شرکت در این مسابقه برای همهی دو تا هجده سالهها آزاد است.
۲. کودک و یا نوجوان شرکتکننده ابتدای فیلم حتماً خودش (نام و نامخانوادگی، سن و شهر محل سکونت) را معرفی کند. اگر فرزند شما داور جایزهی ادبی گوزن زرد است، در معرفی خودش به این مورد اشاره کند.
۳. پدرها و مادرها میتوانند از فرزندشان سؤال کنند و او جواب بدهد، ولی در فیلم نباشند.
۴. پدرها و مادرها در تصمیم و اجرای فرزندشان دخالت نکنند و اشتباههای احتمالی را تصحیح نکرده و اجرای سلیقهی خودشان را از کودک نخواهند. افزودن نمک و طنز و خلاقیتهای جالب باعث افزایش امتیاز شرکتکننده میشود.
۵. فقط معرفی کتابهایی که به فهرستهای لاکپشت پرنده راه یافته، در مسابقه شرکت داده میشود. برای اطلاع از نام این کتابها به وبلاگ لاکپشت پرنده، لینکهای زیر،
http://lakposhtparandeh.blog.ir/post/23
http://lakposhtparandeh.blog.ir/post/24
مراجعه کنید. به شرکتکنندههایی که کتاب نویسندههای ایرانی را انتخاب و معرفی میکنند، امتیاز ویژه تعلق میگیرد.
۶. پدرها و مادرهای علاقهمند فیلم تهیه شده را از طریق نرم افزار تلگرام به شمارهی ۰۹۳۹۳۰۲۱۸۰۶ ارسال کنند. توجه کنید که این شماره با شناسهی @gavaznezard فقط برای ارسال فیلم است و نه تماس تلفنی.
۷. مهلت ارسال فیلمها حداکثر تا پانزدهم بهمن ۹۴ است.
۸. فیلمهای برتر به انتخاب تحریریهی ماهنامهی لاکپشت پرنده در قالب لوح فشرده ضمیمهی شمارهی سوم ماهنامهی لاکپشت پرنده (ویژهی نوروز ۹۵) منتشر میشود و سپس، رأی مردمی نفرات برگزیده را مشخص خواهد کرد. به ده نفر اول هدیهای به رسم یادبود و از نفر برگزیده تقدیر خواهد شد.
انتشار این فراخوان آزاد است و خوشحال میشویم اگر دوستانتان را به شرکت در این مسابقه دعوت کنید.
@lakposhtparandeh
#لاکپشت_پرنده
#معرفی_کتاب
#ترویج_کتابخوانی
#گوزن_زرد
#کودکان
#نوجوانان
#مسابقه
#فراخوان
🐢
lakposhtparandeh.blog.ir
فهرست لاکپشت پرنده (کتابهای راه یافته به فهرست اول تا چهاردهم) | بخش اول
1. اختراع هوگو کابره/ نویسنده: برایان سلزنیک/ ترجمهٔ رضی هیرمندی/ ناشر: افق
هولناک اما گیرا
معرفی کتاب: بردگان سیاه(مندینگو)
کایل آنستوت
محمد قاضی
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
درباره ستم سفیدپوستان و بهره کشی از سیاهان کتابهای داستانی گوناگونی نوشته شده که چند نمونه ی پارسی شده اش در کشور ما شهرت بیشتری دارد؛ کلبه عمو توم از هریت بیچراستو، محبوب(دلبند) از تونی موریسون، بردگان سیاه(مندینگو) از کایل آنستوت و ...
https://telegram.me/matikandastan
اما این مورد آخر، شاید شیرین ترینِ این رمانها باشد؛ اثرِ حدودن 650 صفحه ای آنستوت که گیرایی ماجراها و موضوع متفاوت و البته ترجمه شیوای مرحوم محمد قاضی از آن رمانی خواندنی ساخته و پرداخته است.
در بردگان سیاه مسئله نامهربانی و ضرب و شتم سیاهان در ایالتهای جنوبی آمریکا نیست؛ اتفاقن اربابها مهربان اند! جنایت واقعی در اینجا این است که آنها برای نسل کشی از بردگان نیرومند و تندرست و خوش هیکل خود آنها را به جفتگیری با هم وا می دارند ولو نر و ماده پدر و دختر یا پسر و مادر یا برادر و خواهر باشند و حتا خود اربابان کنیزکان خوش بر و روی خود را آبستن می کنند و فرزندان دورگه شان را همراه دیگر غلامان می فروشند...
https://telegram.me/matikandastan
این کتاب خواندنی احیانن چند دهه ای است که بازچاپ نشده اما هنوز می توانید آن را در کتابفروشیهای دست دوم فروش پیدا کنید.
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
معرفی کتاب: بردگان سیاه(مندینگو)
کایل آنستوت
محمد قاضی
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
درباره ستم سفیدپوستان و بهره کشی از سیاهان کتابهای داستانی گوناگونی نوشته شده که چند نمونه ی پارسی شده اش در کشور ما شهرت بیشتری دارد؛ کلبه عمو توم از هریت بیچراستو، محبوب(دلبند) از تونی موریسون، بردگان سیاه(مندینگو) از کایل آنستوت و ...
https://telegram.me/matikandastan
اما این مورد آخر، شاید شیرین ترینِ این رمانها باشد؛ اثرِ حدودن 650 صفحه ای آنستوت که گیرایی ماجراها و موضوع متفاوت و البته ترجمه شیوای مرحوم محمد قاضی از آن رمانی خواندنی ساخته و پرداخته است.
در بردگان سیاه مسئله نامهربانی و ضرب و شتم سیاهان در ایالتهای جنوبی آمریکا نیست؛ اتفاقن اربابها مهربان اند! جنایت واقعی در اینجا این است که آنها برای نسل کشی از بردگان نیرومند و تندرست و خوش هیکل خود آنها را به جفتگیری با هم وا می دارند ولو نر و ماده پدر و دختر یا پسر و مادر یا برادر و خواهر باشند و حتا خود اربابان کنیزکان خوش بر و روی خود را آبستن می کنند و فرزندان دورگه شان را همراه دیگر غلامان می فروشند...
https://telegram.me/matikandastan
این کتاب خواندنی احیانن چند دهه ای است که بازچاپ نشده اما هنوز می توانید آن را در کتابفروشیهای دست دوم فروش پیدا کنید.
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
ماتیکانداستان
اندر حکایت ملاهادی سبزواری و عکّاس ناصرالدین شاه! آورده اند که ناصرالدین شاه در سفر به خراسان، بر سر راه مشهد، در سبزوار اتراق کرد و در این شهر به دیدن بزرگترین فیلسوف سده ی ۱۹ ایران، حاج ملاهادی سبزواری رفت و با او به گفت و گو نشست. در پایان نیز از حکیم…
پویان پروین: سلام و درود، داشتم مطالب انجمن ماتیکان را مرور میکردم، به این متن ضعیف و پرمغالطه برخوردم. خواستم بگذارم و بگذرم، دیدم نمیشه...! از اینکه اصل این داستان مشهور، واقعا رخ داده یا نه و سند موثقش کجاست، بگذریم. اگر این اتفاق افتاده و با همین کیفیتی هم که اینجا نقل شده، افتاده، پاسخش همان است که دکتر سروش در کتاب قبض و بسط تئوریک شریعت، ضمن نقل این ماجرا گفته که خیلی حرفها صحیح است اما در تشخیص مصداق، خطا رخ میدهد. حاجی سبزواری، قاعده درست و منطقی را اشاره کرده، اما ماجرای عکس، مصداق آن قانون فلسفی نیست. محال بودن انتقال اعراض، مربوط به مشاء و قانونی منسوخ نیست، هنوز هم قانونی محکم است. عرض تعریفش این است؛ چیزی که به خودی خود امکان تحقق ندارد و پیوسته موضوعی میخواهد تا محقق باشد که آن موضوع، همان جوهر است. مسئله این است که عکس گرفتن، مصداق انتقال عرض نیست.
از فردی با هوش سبزواری هم بعید است که متوجه این نکته نشود و مثل آدمی کندذهن سر مصداقی که اطلاعی از آن ندارد اینهمه سفت و سخت بایستد و بگوید نمیشود که نمیشود. حالا کاری نداریم
اما اینکه اواخر نوشته، آمده عقبماندگی تکنولوژیک ما را گردن فلسفه و عرفان انداخته، بسیار جای تعجب و افسوس است! اولا عقبماندگی تکنولوژیک ما عامل یا عواملش چیزهای بسیاری است که جای ذکرش اینجا نیست اما اگر فلسفه و عرفان هم آن وسط باشد، سهمش به ده درصد هم نمیرسد. ثانیا جهان بهغایت تکنولوژیک دنیای معاصر و بعد از انقلاب صنعتی که متافیزیک و فلسفه و عرفان را به انزوا برد و توجهی به آن نکرد، با چه انحطاطهایی روبهرو شد و شده؟ الیناسیون و ازخودبیگانگی یا درد بیخویشتنی سرسامآور این جهان که همان تکنولوژی پیشرفته هم راهی به درمانش ندارد، خیلی بهتر از دنیای فلسفه و عرفان شرقی و اشراقی است؟!
گویا عادت کردهایم که همچنان در فضای دو قطبی یا شرقی یا غربی فکر کنیم، یا به نفع شرق دیروزی، در دهان غرب امروزی بزنیم یا از سر ارادت به غرب امروزی، شرق دیروزی را لگدمال کنیم... نظم و نظام فکری حاکم بر جهان، دیگر خیلی غربی و شرقی نیست، خیلی هم دوگانه فیزیک و متافیزیک مثل سال های ابتدایی رنسانس و انقلاب صنعتی تا حالا، جدی و پررنگ نیست... همین نوشته خودش رنگ و بوی یک دنیا تصلب دارد
در دنیایی که یک نقطه میتواند عیب را غیب کند، من و تو چه کارها میتوانیم بکنیم...؟!
از فردی با هوش سبزواری هم بعید است که متوجه این نکته نشود و مثل آدمی کندذهن سر مصداقی که اطلاعی از آن ندارد اینهمه سفت و سخت بایستد و بگوید نمیشود که نمیشود. حالا کاری نداریم
اما اینکه اواخر نوشته، آمده عقبماندگی تکنولوژیک ما را گردن فلسفه و عرفان انداخته، بسیار جای تعجب و افسوس است! اولا عقبماندگی تکنولوژیک ما عامل یا عواملش چیزهای بسیاری است که جای ذکرش اینجا نیست اما اگر فلسفه و عرفان هم آن وسط باشد، سهمش به ده درصد هم نمیرسد. ثانیا جهان بهغایت تکنولوژیک دنیای معاصر و بعد از انقلاب صنعتی که متافیزیک و فلسفه و عرفان را به انزوا برد و توجهی به آن نکرد، با چه انحطاطهایی روبهرو شد و شده؟ الیناسیون و ازخودبیگانگی یا درد بیخویشتنی سرسامآور این جهان که همان تکنولوژی پیشرفته هم راهی به درمانش ندارد، خیلی بهتر از دنیای فلسفه و عرفان شرقی و اشراقی است؟!
گویا عادت کردهایم که همچنان در فضای دو قطبی یا شرقی یا غربی فکر کنیم، یا به نفع شرق دیروزی، در دهان غرب امروزی بزنیم یا از سر ارادت به غرب امروزی، شرق دیروزی را لگدمال کنیم... نظم و نظام فکری حاکم بر جهان، دیگر خیلی غربی و شرقی نیست، خیلی هم دوگانه فیزیک و متافیزیک مثل سال های ابتدایی رنسانس و انقلاب صنعتی تا حالا، جدی و پررنگ نیست... همین نوشته خودش رنگ و بوی یک دنیا تصلب دارد
در دنیایی که یک نقطه میتواند عیب را غیب کند، من و تو چه کارها میتوانیم بکنیم...؟!
Forwarded from ART CHANNEL
عالىترین نشان فرهنگى فرانسه به یک زن ایرانى اهدا میشود
دولت فرانسه عالیترین نشان فرهنگى خود را به دکتر "درایه درخشش" استاد زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه هاوارد و استاد میهمان در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن اهدا میکند.
در نامه اى که به امضاى وزیر فرهنگ فرانسه رسیده، نوشته شده است که دولت فرانسه درایه درخشش را به خاطر موفقیتهاى قابل تقدیر و خدمات فرهنگى چشمگیر وى در ترویج زبان، فرهنگ و ادبیات در سراسر جهان شایسته دریافت این نشان دانسته است.
نشان شوالیه هنر و ادب ماه آینده طى مراسمى در سفارت فرانسه در واشنگتن به دکتر درخشش اهدا خواهد شد.
درایه درخشش از پنج سالگی در مدرسه فرانسوی تهران به آموختن زبان فرانسه پرداخت و از همان کودکى با ذوق و اشتیاقى که به تدریس آن زبان از خود نشان میداد، روشن بود که در آینده این حرفه را دنبال خواهد کرد.
دکتر درخشش از دانشگاه سوربون پاریس دانشنامه فوق لیسانس و دکترى خودرا دریافت کرد. تحقیق و پژوهش وى خاصه در باره ادبیات فرانسه در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. او همچنین نخستین مترجم اشعار فروغ فرخزاد به زبان فرانسه است.
درایه درخشش علاوه بر نوشتن چندین کتاب به زبان فرانسه از جمله "و زولا زن را آفرید" ، "امابوارى اسرارآمیز"، "شباهت هاى نوشته هاى صادق هدایت با آثار چندنویسنده فرانسه" ، مؤلف دهها مقاله و نقد کتاب نیز مى باشد.
او درحال حاضر سرگرم نوشتن کتاب جدیدى است با عنوان "سکوتى که مى شکند". این کتاب بررسى و نگرشى فمینیستى به آثار سه تن از نویسندگان فرانسه زبان است.
درایه درخشش دختر محمد درخشش وزیر فرهنگ در دوران پیش از انقلاب است.
دولت فرانسه نشان شوالیه هنر و ادب را در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی با هدف تقدیر از کسانی که در ارتقاء فرهنگ و هنر و ادبیات در سراسر جهان نقش داشتهاند، تاسیس کرد.
@artchanel
دولت فرانسه عالیترین نشان فرهنگى خود را به دکتر "درایه درخشش" استاد زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه هاوارد و استاد میهمان در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن اهدا میکند.
در نامه اى که به امضاى وزیر فرهنگ فرانسه رسیده، نوشته شده است که دولت فرانسه درایه درخشش را به خاطر موفقیتهاى قابل تقدیر و خدمات فرهنگى چشمگیر وى در ترویج زبان، فرهنگ و ادبیات در سراسر جهان شایسته دریافت این نشان دانسته است.
نشان شوالیه هنر و ادب ماه آینده طى مراسمى در سفارت فرانسه در واشنگتن به دکتر درخشش اهدا خواهد شد.
درایه درخشش از پنج سالگی در مدرسه فرانسوی تهران به آموختن زبان فرانسه پرداخت و از همان کودکى با ذوق و اشتیاقى که به تدریس آن زبان از خود نشان میداد، روشن بود که در آینده این حرفه را دنبال خواهد کرد.
دکتر درخشش از دانشگاه سوربون پاریس دانشنامه فوق لیسانس و دکترى خودرا دریافت کرد. تحقیق و پژوهش وى خاصه در باره ادبیات فرانسه در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. او همچنین نخستین مترجم اشعار فروغ فرخزاد به زبان فرانسه است.
درایه درخشش علاوه بر نوشتن چندین کتاب به زبان فرانسه از جمله "و زولا زن را آفرید" ، "امابوارى اسرارآمیز"، "شباهت هاى نوشته هاى صادق هدایت با آثار چندنویسنده فرانسه" ، مؤلف دهها مقاله و نقد کتاب نیز مى باشد.
او درحال حاضر سرگرم نوشتن کتاب جدیدى است با عنوان "سکوتى که مى شکند". این کتاب بررسى و نگرشى فمینیستى به آثار سه تن از نویسندگان فرانسه زبان است.
درایه درخشش دختر محمد درخشش وزیر فرهنگ در دوران پیش از انقلاب است.
دولت فرانسه نشان شوالیه هنر و ادب را در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی با هدف تقدیر از کسانی که در ارتقاء فرهنگ و هنر و ادبیات در سراسر جهان نقش داشتهاند، تاسیس کرد.
@artchanel
Forwarded from Khabgard | خوابگرد
✅ چرا «محمد رسولالله» مجیدی شکست خورد؟
فیلم «محمد رسولالله» پس از تبلیغات بیمانند شهری و تلویزیونی و برخورداری از ۱۵۰ سالن نمایش (نیمی از همهی سالنهای نمایش فیلم در کشور) و طولانیترین مدت اکران یک فیلم در ایران و همکاری بیدریغ نهادهای دولتی و خصوصی برای کشاندن مردم به سالنها، در طی ۲۰ هفته، ۱۵ میلیارد تومان فروش کرده و فقط حدود یک میلیون و ۸۷۵ هزار بیننده داشته است.
یعنی گرانترین فیلم تاریخ سینمای ایران، در فهرست فیلمهای پربینندهی سینمای پس از انقلاب قرار نگرفت:
عقابها: 9.761.119
کانیمانگا 7.337.199
کلاه قرمزی: 6.126.202
افعی: 5.620.920
اخراجیهای دو: 5.394.214
کلاه قرمزی دو: 2.850.000
شهر موشها: 2.500.000
به عبارت دیگر، فروش فیلم آقای مجیدی هیچ تناسبی با هزینههای ساخت آن ندارد. پس از ۵ ماه اکران بیوقفه، ۱۵ میلیارد فروش؛ یعنی کمی بیشتر از یکدهم هزینهی ساخت آن.
این آمار رسمی، برای کسانی که سینما را میشناسند، شگفتآور نیست؛ چون این فیلم، بیش از این قادر به جذب مخاطب نبود. به احتمال نزدیک به یقین، در بیرون از ایران هم با استقبالی سرد مواجه خواهد شد؛ زیرا فیلم آقای مجیدی، چهار ویژگی دارد که هیچیک از آنها برای ببیندهی خارجی، بکر یا جذاب نیست...
@khabgard
متن کامل یادداشت:
http://rezababaei.blogfa.com/post-647.aspx
فیلم «محمد رسولالله» پس از تبلیغات بیمانند شهری و تلویزیونی و برخورداری از ۱۵۰ سالن نمایش (نیمی از همهی سالنهای نمایش فیلم در کشور) و طولانیترین مدت اکران یک فیلم در ایران و همکاری بیدریغ نهادهای دولتی و خصوصی برای کشاندن مردم به سالنها، در طی ۲۰ هفته، ۱۵ میلیارد تومان فروش کرده و فقط حدود یک میلیون و ۸۷۵ هزار بیننده داشته است.
یعنی گرانترین فیلم تاریخ سینمای ایران، در فهرست فیلمهای پربینندهی سینمای پس از انقلاب قرار نگرفت:
عقابها: 9.761.119
کانیمانگا 7.337.199
کلاه قرمزی: 6.126.202
افعی: 5.620.920
اخراجیهای دو: 5.394.214
کلاه قرمزی دو: 2.850.000
شهر موشها: 2.500.000
به عبارت دیگر، فروش فیلم آقای مجیدی هیچ تناسبی با هزینههای ساخت آن ندارد. پس از ۵ ماه اکران بیوقفه، ۱۵ میلیارد فروش؛ یعنی کمی بیشتر از یکدهم هزینهی ساخت آن.
این آمار رسمی، برای کسانی که سینما را میشناسند، شگفتآور نیست؛ چون این فیلم، بیش از این قادر به جذب مخاطب نبود. به احتمال نزدیک به یقین، در بیرون از ایران هم با استقبالی سرد مواجه خواهد شد؛ زیرا فیلم آقای مجیدی، چهار ویژگی دارد که هیچیک از آنها برای ببیندهی خارجی، بکر یا جذاب نیست...
@khabgard
متن کامل یادداشت:
http://rezababaei.blogfa.com/post-647.aspx
Blogfa
چرا از فیلم مجیدی استقبال نشد؟
چرا از فیلم مجیدی استقبال نشد؟ - يادداشتهای رضا بابایی
ماتیکانداستان
پویان پروین: سلام و درود، داشتم مطالب انجمن ماتیکان را مرور میکردم، به این متن ضعیف و پرمغالطه برخوردم. خواستم بگذارم و بگذرم، دیدم نمیشه...! از اینکه اصل این داستان مشهور، واقعا رخ داده یا نه و سند موثقش کجاست، بگذریم. اگر این اتفاق افتاده و با همین کیفیتی…
ایرج فاضل بخششی
سلام
اشکال کانال ها در تلگرام این نیست که اگر نویسنده خودش را معرفی نکند نمی توان فهمید متن از کجا آمده است بنابراین من هم نمی دانم که اصالت متن چگونه است.
مورد دوم اینکه برداشت من از متن مانند شما نیست بلکه عدم توجه به سیر تکامل و تردید است بدون تردید ناصرالدین شاه و همراهانش دانش عکس برداری را درست توضیح ندادند و ملا هادی هم با توجه به فلسفه پایه ای افلاطونی در تعریف سایه و صاحب سایه بیشتر نگران فلسفه وجودی خدا بوده تا هنر عکاسی.
مورد سوم :این دیدار و گفتگو ( اگر رخ داده باشد و داستان نباشد) می خواهد بگوید حتی ممکن است بزرگان نیز در صورتیکه از یک زاویه دیگری به موردی نگاه کنند و یا چیزی را ندادند و با پافشاری بدون پژوهش کنند اشتباه می کنند این اصل شامل همه انسان ها است
مورد چلارم :فلسفه هم در طول تاریخ تغییر کرده است دیگر در دنیای امردز به زن براساس فلسفه افلاطون و به معلولین براساس فلسفه اسپارت ها نگاه نمی کند
خداانگاری بزرگترین مشکل ایرانی ها است چرا نباید ملا هادی اشتباه کند و از زاویه دیگری به یک مسئله نگاه کند در این مورد ویژه که صورت مسیله هم اشتباه تعریف شده بشو.
روی دیگر داستان هم این است اگر در قرن بیست ویکم هنوز بخواهیم با نگاه ملا هادی به فلسفه نگاه کنیم بنظر من کلاه مان پس معرکه است نگاه به جهان امروز با دید دورن پیش بدون تردید اشتباه است ملا هادی فلسفه ای دارد که بخشی از آن را می توان استفاده کرد و بخشی دیگر باید بازنگری شود و بخشی باید به فراموشی سپرده شود مشابه تمام فلسفه های که در چهار هزار سال گذشته شکل گرفته اند و از میان رفته اند و هر کدام در بازه زمانی خود در پیشرفت انسان ها و انسانیت بازیگر ارزشمند بوده اند
سلام
اشکال کانال ها در تلگرام این نیست که اگر نویسنده خودش را معرفی نکند نمی توان فهمید متن از کجا آمده است بنابراین من هم نمی دانم که اصالت متن چگونه است.
مورد دوم اینکه برداشت من از متن مانند شما نیست بلکه عدم توجه به سیر تکامل و تردید است بدون تردید ناصرالدین شاه و همراهانش دانش عکس برداری را درست توضیح ندادند و ملا هادی هم با توجه به فلسفه پایه ای افلاطونی در تعریف سایه و صاحب سایه بیشتر نگران فلسفه وجودی خدا بوده تا هنر عکاسی.
مورد سوم :این دیدار و گفتگو ( اگر رخ داده باشد و داستان نباشد) می خواهد بگوید حتی ممکن است بزرگان نیز در صورتیکه از یک زاویه دیگری به موردی نگاه کنند و یا چیزی را ندادند و با پافشاری بدون پژوهش کنند اشتباه می کنند این اصل شامل همه انسان ها است
مورد چلارم :فلسفه هم در طول تاریخ تغییر کرده است دیگر در دنیای امردز به زن براساس فلسفه افلاطون و به معلولین براساس فلسفه اسپارت ها نگاه نمی کند
خداانگاری بزرگترین مشکل ایرانی ها است چرا نباید ملا هادی اشتباه کند و از زاویه دیگری به یک مسئله نگاه کند در این مورد ویژه که صورت مسیله هم اشتباه تعریف شده بشو.
روی دیگر داستان هم این است اگر در قرن بیست ویکم هنوز بخواهیم با نگاه ملا هادی به فلسفه نگاه کنیم بنظر من کلاه مان پس معرکه است نگاه به جهان امروز با دید دورن پیش بدون تردید اشتباه است ملا هادی فلسفه ای دارد که بخشی از آن را می توان استفاده کرد و بخشی دیگر باید بازنگری شود و بخشی باید به فراموشی سپرده شود مشابه تمام فلسفه های که در چهار هزار سال گذشته شکل گرفته اند و از میان رفته اند و هر کدام در بازه زمانی خود در پیشرفت انسان ها و انسانیت بازیگر ارزشمند بوده اند
دستم خورد و بخشی از متن بدون ویراستاری فرستاده شد
فقط یک جمله را بازنویسی می کنم
نگاه به جهان امروز با دید فلسفه دوران گذشته بدون تردید اشتباه است
فقط یک جمله را بازنویسی می کنم
نگاه به جهان امروز با دید فلسفه دوران گذشته بدون تردید اشتباه است
Forwarded from کتاب دانشور
عاشق مترسک
ماجرای دختری ساده و روستایی با مترسکی است که تغییر ماهیت می دهد.
روزی دختر به میعادگاهش می رود ... اما گویا اتفاق عجیب رخ داده است,چرا که مترسک نفس می کشد و کیسه های خاک اره جای خود را به گوشت و پوست واقعی داده اند …!از این لحظه دیگر ,,اگنس,, وارد سرزمین پریان می شود و حوادثی و هیجان رخ می دهد.
ماجرای دختری ساده و روستایی با مترسکی است که تغییر ماهیت می دهد.
روزی دختر به میعادگاهش می رود ... اما گویا اتفاق عجیب رخ داده است,چرا که مترسک نفس می کشد و کیسه های خاک اره جای خود را به گوشت و پوست واقعی داده اند …!از این لحظه دیگر ,,اگنس,, وارد سرزمین پریان می شود و حوادثی و هیجان رخ می دهد.
Forwarded from روزشمار ادبی
مجموعه «بنگاه کارآگاهی لاسه و مایا» رونمایی می شود
مجموعه سه جلدی «بنگاه کارآگاهی لاسه و مایا» روز چهارشنبه ۷ بهمن در شهر کتاب مرکزی رونمایی میشود.
به گزارش روابط عمومی شهر کتاب مرکزی، مراسم رونمایی از مجموعه سه جلدی «بنگاه کارآگاهی لاسه و مایا» که به تازگی توسط نشر پریان منتشر شده، روز چهارشنبه ۷ بهمن در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برگزار می شود.
اين مجموعه را مارتين ويدمارك، نویسنده سوئدی نوشته و ترجمه اش توسط نامار ناصرقصری انجام شده است. داستانهای این مجموعه درباره دو کودک با نامهای لاسه و مایاست که در یک شهر کوچک زندگی میکنند. این دو به دلیل علاقهای که به مسائل مرموز و مشکوک دارند، یک آژانس یا بنگاه کارآگاهی دو نفره را تاسیس کرده و به این ترتیب به پلیس شهرشان کمک میکنند.
قرار است در برنامه رونمایی از این مجموعه، دو نوجوان، براي معرفی اين مجموعه به مخاطبان، بخشهايی از اين كتاب را به شكل نمايش كوتاهی اجرا كنند.
پيتر تيلر سفير سوئد در ايران، علی اكبر زينالعابدين و فرزاد فربد مدیر نشر پریان ميهمانان اين برنامه هستند.
این مراسم روز چهارشنبه ۷ بهمن از ساعت ۱۸ در شهر کتاب مرکزی واقع در خیابان دکتر شریعتی، بالاتر از تقاطع مطهری، نبش کوچه کلاته برگزار می شود. @rozshomar
مجموعه سه جلدی «بنگاه کارآگاهی لاسه و مایا» روز چهارشنبه ۷ بهمن در شهر کتاب مرکزی رونمایی میشود.
به گزارش روابط عمومی شهر کتاب مرکزی، مراسم رونمایی از مجموعه سه جلدی «بنگاه کارآگاهی لاسه و مایا» که به تازگی توسط نشر پریان منتشر شده، روز چهارشنبه ۷ بهمن در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برگزار می شود.
اين مجموعه را مارتين ويدمارك، نویسنده سوئدی نوشته و ترجمه اش توسط نامار ناصرقصری انجام شده است. داستانهای این مجموعه درباره دو کودک با نامهای لاسه و مایاست که در یک شهر کوچک زندگی میکنند. این دو به دلیل علاقهای که به مسائل مرموز و مشکوک دارند، یک آژانس یا بنگاه کارآگاهی دو نفره را تاسیس کرده و به این ترتیب به پلیس شهرشان کمک میکنند.
قرار است در برنامه رونمایی از این مجموعه، دو نوجوان، براي معرفی اين مجموعه به مخاطبان، بخشهايی از اين كتاب را به شكل نمايش كوتاهی اجرا كنند.
پيتر تيلر سفير سوئد در ايران، علی اكبر زينالعابدين و فرزاد فربد مدیر نشر پریان ميهمانان اين برنامه هستند.
این مراسم روز چهارشنبه ۷ بهمن از ساعت ۱۸ در شهر کتاب مرکزی واقع در خیابان دکتر شریعتی، بالاتر از تقاطع مطهری، نبش کوچه کلاته برگزار می شود. @rozshomar
Forwarded from 1
https://telegram.me/angomanedastan
بامداد 22 دسامبر 1849 فیودور داستایوفسکی بیست و هشت ساله را با زندانیان دیگر به میدان پادگان سیمونوفسکی در سن پترزبورگ بردند. در برف، صفی از سربازان ، تفنگ به دست، رو به سه تیرک چوبی خاکستری نزدیک به دیوار ایستاده بودند . خرابکارها را به خط کردند ویک به یک نامشان را خواندند .و پس از آن عبارت " اعدام با جوخه ی آتش " را. آنها اولین بار بود حکمشان را می شنیدند که مثل پتکی بر سرشان فرود می آمد .زندانیان را مجبور کردند روی برف زانو بزنند و کشیش دعای پیش از مرگ را بالای سرشان خواند چرا که سزای گناه مرگ است. سال ها بعد داستایوفسکی واکنش هایش را در هنگام اجرای حکم، به زبان سوم شخص شرح داد " نه خیلی دورتر کلیسایی بود که سقف زراندودش در آفتاب . او به خاطر آورد که با تمام احساس به آن سقف و ساطع شدن شعاع های آفتاب از آن خیره شده بود . نمیتوانست چشم از آن پرتوهای نور بردارد چنین به نظرش میرسید که آنها بخشی از طبیعت جدید او هستند و احساس می کرد که ظرف سه دقیقه به طریقی با آنها یکی خواهد شد .
سه زندانی اول را جلو بردند و کت بسته با طناب به تیرک های چوبی بستند و کیسه های کتانی بر سرشان کشیدند . داستایوفسکی یکی از سه زندانی بعدی بود . افسری فرمان داد و سربازان تفنگ ها را بالا آوردند .
صدای سم اسب آمد .سوار کار و اسب با سر و صدای زیاد کنار افسر ایستادند وسوار کار پاکت مهر وموم شده ای را به دست او داد . افسر مهر و موم را باز کرد و پیغام را خواند " به لطف بی پایان اعلیحضرت تزار نیکلای اول..." حکم اعدام تخفیف یافته بود داستایوفسکی بعدها نوشت : نمیتوانم هیچ روز شادی را به شادی آن روز به خاطر بیاورم . اوخوش شانس بود یکی از همقطارانش در اثر این تجربه ی دشوار کارش به دیوانگی کشید- تجربه ای که فقط سیاه بازی بود و خود تزار آن را ترتیب داده بود ، تا درسی باشد برای داستایوفسکی و همقطارانش که هرگز فراموششان نشود.داستایوفسکی یقینا هرگز این تجربه را فراموش نکرد بعدها نوشت " آیا میدانی حکم اعدام یعنی چه؟ تا کسی به مرگ چشم ندوخته باشد نمیتواند آنرا درک کند "
کسی که چنین تجربه ای را از سر گذرانده باشد دیگر نمیتواند چیزی را سر سری بگیرد . این مطمئنا در مورد داستایوفسکی صادق بود ، هم در زندگی هم در کارش .
آشنایی با داستایوفسکی پل استراترن برگردان سید رضا نوحی
بامداد 22 دسامبر 1849 فیودور داستایوفسکی بیست و هشت ساله را با زندانیان دیگر به میدان پادگان سیمونوفسکی در سن پترزبورگ بردند. در برف، صفی از سربازان ، تفنگ به دست، رو به سه تیرک چوبی خاکستری نزدیک به دیوار ایستاده بودند . خرابکارها را به خط کردند ویک به یک نامشان را خواندند .و پس از آن عبارت " اعدام با جوخه ی آتش " را. آنها اولین بار بود حکمشان را می شنیدند که مثل پتکی بر سرشان فرود می آمد .زندانیان را مجبور کردند روی برف زانو بزنند و کشیش دعای پیش از مرگ را بالای سرشان خواند چرا که سزای گناه مرگ است. سال ها بعد داستایوفسکی واکنش هایش را در هنگام اجرای حکم، به زبان سوم شخص شرح داد " نه خیلی دورتر کلیسایی بود که سقف زراندودش در آفتاب . او به خاطر آورد که با تمام احساس به آن سقف و ساطع شدن شعاع های آفتاب از آن خیره شده بود . نمیتوانست چشم از آن پرتوهای نور بردارد چنین به نظرش میرسید که آنها بخشی از طبیعت جدید او هستند و احساس می کرد که ظرف سه دقیقه به طریقی با آنها یکی خواهد شد .
سه زندانی اول را جلو بردند و کت بسته با طناب به تیرک های چوبی بستند و کیسه های کتانی بر سرشان کشیدند . داستایوفسکی یکی از سه زندانی بعدی بود . افسری فرمان داد و سربازان تفنگ ها را بالا آوردند .
صدای سم اسب آمد .سوار کار و اسب با سر و صدای زیاد کنار افسر ایستادند وسوار کار پاکت مهر وموم شده ای را به دست او داد . افسر مهر و موم را باز کرد و پیغام را خواند " به لطف بی پایان اعلیحضرت تزار نیکلای اول..." حکم اعدام تخفیف یافته بود داستایوفسکی بعدها نوشت : نمیتوانم هیچ روز شادی را به شادی آن روز به خاطر بیاورم . اوخوش شانس بود یکی از همقطارانش در اثر این تجربه ی دشوار کارش به دیوانگی کشید- تجربه ای که فقط سیاه بازی بود و خود تزار آن را ترتیب داده بود ، تا درسی باشد برای داستایوفسکی و همقطارانش که هرگز فراموششان نشود.داستایوفسکی یقینا هرگز این تجربه را فراموش نکرد بعدها نوشت " آیا میدانی حکم اعدام یعنی چه؟ تا کسی به مرگ چشم ندوخته باشد نمیتواند آنرا درک کند "
کسی که چنین تجربه ای را از سر گذرانده باشد دیگر نمیتواند چیزی را سر سری بگیرد . این مطمئنا در مورد داستایوفسکی صادق بود ، هم در زندگی هم در کارش .
آشنایی با داستایوفسکی پل استراترن برگردان سید رضا نوحی
Forwarded from کتابخانه جامع انجمن ادبی و هنری "ردپا"
#کتاب_PDF 📚📚📚
👇👇👇👇👇👇👇
#آخرین_وسوسه_مسیح
#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
توضیحات : 📒📒📒
این کتاب دارای دیدگاهی «انسانی» و «زمینی شده» به شخصیت عیسی است که پس از انتشار کتاب به شدت مورد اعتراض دستگاه کلیسا و همچنین مسیحیان قرار گرفت. دیدگاه زمینی کازانتزاکیس به مسیح به گونهای است که برای وی احتمال فریب خوردن از شیطان و اسیر وسوسههای نفسانی شدن را قائل شده بود. این دیدگاه به فردی که تمامی مسیحیان وی را «خدایی که جسم پوشید» میدانند به شدت کفرآمیز تلقی شد. صالح حسینی این کتاب را به فارسی برگرداند و انتشارات نیلوفر برای اولین بار آن را در سال ۱۳۶۰ منتشر کرد. مارتین اسکورسیسی در ۱۹۸۸ فیلمی با همین عنوان از روی کتاب ساخت. در این فیلم ویلم دافو، در نقش عیسی نقش آفرینی میکند.
@radeketab
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👇👇👇👇👇👇👇
#آخرین_وسوسه_مسیح
#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
توضیحات : 📒📒📒
این کتاب دارای دیدگاهی «انسانی» و «زمینی شده» به شخصیت عیسی است که پس از انتشار کتاب به شدت مورد اعتراض دستگاه کلیسا و همچنین مسیحیان قرار گرفت. دیدگاه زمینی کازانتزاکیس به مسیح به گونهای است که برای وی احتمال فریب خوردن از شیطان و اسیر وسوسههای نفسانی شدن را قائل شده بود. این دیدگاه به فردی که تمامی مسیحیان وی را «خدایی که جسم پوشید» میدانند به شدت کفرآمیز تلقی شد. صالح حسینی این کتاب را به فارسی برگرداند و انتشارات نیلوفر برای اولین بار آن را در سال ۱۳۶۰ منتشر کرد. مارتین اسکورسیسی در ۱۹۸۸ فیلمی با همین عنوان از روی کتاب ساخت. در این فیلم ویلم دافو، در نقش عیسی نقش آفرینی میکند.
@radeketab
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from کتابخانه جامع انجمن ادبی و هنری "ردپا"
آخرین وسوسه مسیح.pdf
17 MB
Forwarded from کتابخانه جامع انجمن ادبی و هنری "ردپا"
#کتاب_PDF 📚📚📚
👇👇👇👇👇👇👇👇
#زوربای_یونانی
#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
توضیحات : 📒📒📒
کازانتزاکیس دارای آثاری چون “زوربای یونانی”، “آخرین وسوسه مسیح”، “گزارش به گرکو”، “مرگ یا آزادی” و “اشتیاق یونانی” است.تم اصلی کتاب رهاشدن از مباحث و دغدغه های متافیزیکی ودر عوض درک لذت های زندگی است.رمان اساسا متمرکز بر شخصیت زورباست ، زوربایی که نامه اش را اینگونه امضا می کند:بنده شیطان صفت درگاه خداوندزوربا، که شور و شوقی واقعی به زندگی دارد و فکر و روحش از هرگونه تعصبی عاری است و به ریش همه اندیشهها و باورهای رایج میخندد، و مظهر انسانی آزاده و ماجراجوی واقعی زندگی است، به دوستش که به نامهای «کاغذ سیاه کن» و «موش کاغذخوار» مینامد بیاعتنا به همهچیز درس زندگی میدهد، و این درسها را با حرف زدن، با آواز خواندن، با رقصیدن و با نواختن سنتور محبوبش که همچون جان برایش ضروری است بیان میکند. گئورگس زوربا، که الهامبخش نویسنده در آفریدن قهرمان داستانش آلکسیس زوربا است ، به سال ۱۹۴۲ در صربستان بدرود زندگی گفت.
شخصیت زوربا را با عناوینی چون زوربای وحشی و مکار/آواره زمخت و خشن/پیرمرد عجیب و غریب/روح بزرگ و تباه نشده توصیف شده است.مهمترین ویژگی شخص و شخصیت زوربا رهایی اوست از همه ی قیود حتی از قید بی قیدی.این رهایی به زوربا نوعی شادی عمیق و پایدار بخشیده است تا جایی که گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند حاشا که کک این شخص گزیده گردد!
@radeketab
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👇👇👇👇👇👇👇👇
#زوربای_یونانی
#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
توضیحات : 📒📒📒
کازانتزاکیس دارای آثاری چون “زوربای یونانی”، “آخرین وسوسه مسیح”، “گزارش به گرکو”، “مرگ یا آزادی” و “اشتیاق یونانی” است.تم اصلی کتاب رهاشدن از مباحث و دغدغه های متافیزیکی ودر عوض درک لذت های زندگی است.رمان اساسا متمرکز بر شخصیت زورباست ، زوربایی که نامه اش را اینگونه امضا می کند:بنده شیطان صفت درگاه خداوندزوربا، که شور و شوقی واقعی به زندگی دارد و فکر و روحش از هرگونه تعصبی عاری است و به ریش همه اندیشهها و باورهای رایج میخندد، و مظهر انسانی آزاده و ماجراجوی واقعی زندگی است، به دوستش که به نامهای «کاغذ سیاه کن» و «موش کاغذخوار» مینامد بیاعتنا به همهچیز درس زندگی میدهد، و این درسها را با حرف زدن، با آواز خواندن، با رقصیدن و با نواختن سنتور محبوبش که همچون جان برایش ضروری است بیان میکند. گئورگس زوربا، که الهامبخش نویسنده در آفریدن قهرمان داستانش آلکسیس زوربا است ، به سال ۱۹۴۲ در صربستان بدرود زندگی گفت.
شخصیت زوربا را با عناوینی چون زوربای وحشی و مکار/آواره زمخت و خشن/پیرمرد عجیب و غریب/روح بزرگ و تباه نشده توصیف شده است.مهمترین ویژگی شخص و شخصیت زوربا رهایی اوست از همه ی قیود حتی از قید بی قیدی.این رهایی به زوربا نوعی شادی عمیق و پایدار بخشیده است تا جایی که گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند حاشا که کک این شخص گزیده گردد!
@radeketab
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
امیرحسن چهلتن: به همکارانم توصیه میکنم این تیراژ دویست سیصد تایی را ول کنند و همه همانطوری که فکر میکنند درست است بنویسند و بعد فکر چاپش در جای دیگر باشند. آقای جعفریه و همکارانش هم بروند دنبال کسب و کار دیگری.
محمدعلی جعفریه: فکر میکنم سال آینده اوضاع ادبیات بدتر از امسال بشود. امسال بسیار بدتر از پارسال بود و سال آینده هم چشمانداز خوبی نیست. بر اساس کتابهایی که میآید و شرایطی که الان هست فکر میکنم بازار کتاب بدتر شود.
رضیه انصاری: متأسفانه این روزها شاهدیم که خیلی از نویسندههای نسلهای قبل تمایلی به انتشار کتابهاشان در ایران ندارند و ترجیح میدهند کتابشان خارج از کشور حتی به صورت الکترونیکی چاپ شود.
بخشی از میزگرد شمارهی جدید تجربه دربارهی بیاقبالی به رمان ایرانی
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
محمدعلی جعفریه: فکر میکنم سال آینده اوضاع ادبیات بدتر از امسال بشود. امسال بسیار بدتر از پارسال بود و سال آینده هم چشمانداز خوبی نیست. بر اساس کتابهایی که میآید و شرایطی که الان هست فکر میکنم بازار کتاب بدتر شود.
رضیه انصاری: متأسفانه این روزها شاهدیم که خیلی از نویسندههای نسلهای قبل تمایلی به انتشار کتابهاشان در ایران ندارند و ترجیح میدهند کتابشان خارج از کشور حتی به صورت الکترونیکی چاپ شود.
بخشی از میزگرد شمارهی جدید تجربه دربارهی بیاقبالی به رمان ایرانی
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
Forwarded from خبرنامه تئاتر
سه شنبه ششم بهمن ماه
جشن تولد تئاتر شهر با مخاطبان در تالار اصلی این مجموعه برگزار می شود
مراسم بزرگداشت چهل وسومین سالگرد افتتاح مجموعه تئاتر شهر در ششمین روز از برگزاری جشنواره بین المللی تئاتر فجر با حضور تماشاگران برگزار می شود.
به گزارش روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، مراسم بزرگداشت چهل وسومین سالگرد افتتاح مجموعه تئاتر شهر روز سه شنبه ششم بهمن بعد از اجرای اول نمایش « ازدواج آقای می سی سی پی» در ششمین روز از برگزاری جشنواره بین المللی تئاتر فجر همراه با تماشاگران تئاتر در تالار اصلی این مجموعه برگزار می شود.
در این مراسم که به میزبانی مجموعه تئاتر شهر برگزار می شود، داریوش فرهنگ کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر کشورمان که از جمله هنرمندان فعال این مجموعه طی سال های گذشته به عنوان مهمان ویژه روی صحنه حضور پیدا کرده و همراه با تماشاگران در حرکتی نمادین تولد چهل و سومین سالگرد تاسیس این مجموعه را برگزار می کند.
مجموعه تئاتر شهر از جمله آثار ثبت شده در فهرست میراث ملی کشورمان است که هفتم بهمن ماه سال 1351 افتتاح شد. این در حالی است که نمایش «باغ آلبالو» اثرجاودانه آنتوان چخوف به کارگردانی آربی آوانسیان روز 23 بهمن ماه همان سال با بازی داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، پرویز پورحسینی، صدرالدین زاهد، مهوش افشارپناه، هوشنگ توکلی، سیاوش تهمورس به عنوان اولین اثر نمایشی این مجموعه، در تالاراصلی روی صحنه رفت.
@khabarnametheatre
جشن تولد تئاتر شهر با مخاطبان در تالار اصلی این مجموعه برگزار می شود
مراسم بزرگداشت چهل وسومین سالگرد افتتاح مجموعه تئاتر شهر در ششمین روز از برگزاری جشنواره بین المللی تئاتر فجر با حضور تماشاگران برگزار می شود.
به گزارش روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، مراسم بزرگداشت چهل وسومین سالگرد افتتاح مجموعه تئاتر شهر روز سه شنبه ششم بهمن بعد از اجرای اول نمایش « ازدواج آقای می سی سی پی» در ششمین روز از برگزاری جشنواره بین المللی تئاتر فجر همراه با تماشاگران تئاتر در تالار اصلی این مجموعه برگزار می شود.
در این مراسم که به میزبانی مجموعه تئاتر شهر برگزار می شود، داریوش فرهنگ کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر کشورمان که از جمله هنرمندان فعال این مجموعه طی سال های گذشته به عنوان مهمان ویژه روی صحنه حضور پیدا کرده و همراه با تماشاگران در حرکتی نمادین تولد چهل و سومین سالگرد تاسیس این مجموعه را برگزار می کند.
مجموعه تئاتر شهر از جمله آثار ثبت شده در فهرست میراث ملی کشورمان است که هفتم بهمن ماه سال 1351 افتتاح شد. این در حالی است که نمایش «باغ آلبالو» اثرجاودانه آنتوان چخوف به کارگردانی آربی آوانسیان روز 23 بهمن ماه همان سال با بازی داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، پرویز پورحسینی، صدرالدین زاهد، مهوش افشارپناه، هوشنگ توکلی، سیاوش تهمورس به عنوان اولین اثر نمایشی این مجموعه، در تالاراصلی روی صحنه رفت.
@khabarnametheatre