ماتیکان‌داستان
2.53K subscribers
4.91K photos
538 videos
735 files
1.16K links
📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان

📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید

📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و شاید با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد.


وحید حسینی ایرانی؛ فریبا چلبی‌یانی و ...

@vahidhosseiniirani
Download Telegram
جایی دیگر

نویسنده: گلی ترقی

عمو جان در جایی خوانده بود که تمام اتفاقات عالم به هم مربوط است. خواسته بود در این باره اظهار فضل کند اما بهش مجال حرف ‏زدن نداده بودند. ولیکن، برای یک بار در زندگی حرفش درست بود و آن‏ ها که سرمیز شام گرم خوردن بودند نفهمیدند که چه نخ‏ های نازکی از هر کلمه، از هر برخورد آنی، از هر حادثه ‏ی جزئی، آویزان است و چه‏ گونه این رشته‏ ها، مثل الیاف رنگین فرشی کیهانی، در هم تنیده ‏اند. اگر آن پشه‏ ی ناچیز، در آن شب کذایی، پای امیرعلی را نگزیده بود، احتمالاً، آب از آب تکان نمی ‏خورد و مسیرسرنوشت امیرعلی و ملک ‏آذر و مادرش و عموجان و شرکت واردات نخ و قرقره‏ سازی عوض نمی‏ شد. همچنین مسیر سرنوشت من.

#جایی_دیگر
#گلی_ترقی
#انتشارات_نیلوفر

http://www.niloofarpub.com

https://www.instagram.com/niloofarpub

https://www.facebook.com/niloofarpub

@niloofarpublication
خواب زمستانی

نویسنده: گلی ترقی

«خواب زمستانی با شیوه‏ ای ساده و کلماتی دقیق و طنزی خاص و با قدرت قلم، به ما تذکر می ‏دهد که بدون درد زیستن، عشق به زندگی امکان ندارد».

مجلۀ اکسپرس ۱۹۸۶

«خواب زمستانی بیانگر زندگی همگانی و قبیله ‏ای آدم‏ هایی است که حضور ناگزیر «مدرنیته» را احساس می ‏کنند و از الزام فردیت و قبول فردی و تنهایی و مسئولیت، هراسان هستند».

میز گرد نویسندگان- رادیو فرانسه

#خواب_زمستانی
#گلی_ترقی
#انتشارات_نیلوفر

http://www.niloofarpub.com

https://www.instagram.com/niloofarpub

https://www.facebook.com/niloofarpub

@niloofarpublication
فرصت دوباره

نویسنده: گلی ترقی

علیرضا م. ملقب به فانوس خیال از اینکه به اولین کتاب شعرش اجازۀ چاپ نداده بودند سخت حیرت کرد. با خودش گفت: «مگه می شه؟» و ماتش برد. یک آن – بین خودمان باشد- تهِ دلش خوشحال شد، اما، بلافاصله، صورت غمگین و ناامید مادرش پیش چشم هایش ظاهر شد و دلش سخت گرفت. کتابش را به خاطره و روح او تقدیم کرده بود و هر شب،پیش از خواب، صدای او را می شنید: «آفرین، پسر نابغه م. بالاخره توی کاری که بَرات انتخاب کرده بودم موفق شدی. اَزت ممنونم. یادت باشه که این موفقیتو مدیون من هستی.»
ادعای بی خودی هم نبود. بدون او علیرضا محکوم به زندگی بسیار معمولی و ساده ای بود، ولی مادرش آرزوهای بزرگی برای او داشت.
«علیرضا، پسرم، خودتو به عنوان یه آدم مهم و معتبر دنیا معرفی کن. به بزرگان تاریخ نگاه کن، به دانشمدهای مشهور، قهرمان های ورزشی، هنرمندهای جهانی. خودتو هم قد و قوارۀ اون ها بدون.»

#فرصت_دوباره
#گلی_ترقی
#انتشارات_نیلوفر

http://www.niloofarpub.com

https://www.instagram.com/niloofarpub

https://www.facebook.com/niloofarpub

@niloofarpublication
بزرگ بانوی هستی
(اسطوره - نماد - صور ازلی)

نویسنده: گلی ترقی

مضمون مشترک مقاله ‏های این کتاب پرسش از مفهوم اسطوره و رابطه ‏ی آن با انسان و حیات درونی اوست. اسطوره مبین نوعی جهان‏ بینی و نحوه ‏ی حضور در عالم است، عالم کشف و شهود و تخیل. انسان اساطیری خود را با طبیعت و تمامی هستی یکی می ‏داند و سروکارش با حقایق ازلی و ساحت دیگری از وجود است. در دوران کنونی که علم و سیاست حاکم بر احوال انسان مدرن شده است، نیروهای متعالی ذهن و روان تبدیل به ابر قدرت‏ های اجتماعی و ایدئولوژی ‏های سیاسی شده ‏اند. اما، از آنجا که آدمی موجودی چند ساحتی است و در عمق جانش نیازمند ساحتی دیگر از هستی است، پرسش از نیستی و تولد، زندگی بعد از مرگ، گریز از زمان و آرزوی جاودانگی همواره دغدغه‏ ی ذهنی او بوده است و او هنوز و همچنان نیازمند آن است که گه ‏گاه به تقلید و تکرار اشارات اساطیری برخیزد و با زمان بیکران آغاز هم عهد وهم عصر شود.

#بزرگ_بانوی_هستی #اسطوره #نماد #صور_ازلی
#گلی_ترقی
#انتشارات_نیلوفر

http://www.niloofarpub.com

https://www.instagram.com/niloofarpub

https://www.facebook.com/niloofarpub

@niloofarpublication
من هم چه گوارا هستم

نویسنده: گلی ترقی

"با خودش گفت «سی و نه سال چیزی نیست. واقعاً چیزی نیست هنوز نصف عمرم باقیه. هنوز خیلی وقت دارم. هنوز هزار تا كار می شه كرد هزار تا نقشه می شه چید. می تونم از سر شروع كنم. از همین امروز .» قلبش شروع به تپیدن كرد. با خودش گفت: «می تونم الان ماشینو نگه دارم و بیام پایین همین الان. می تونم برم وسط خیابان، وسط میدان رو علفا، رو خاكا، رو یكی از مجسمه ها اون بالا و داد بكشم، جیغ بزنم و همه رو دور خودم جمع كنم. می تونم همه چیز رو بگم، حرفامو بزنم و حسابمو با خودم و دیگران تسویه كنم. اما برای كی؟ برای چی؟ این قیافه های بی تفاوت و مبهوت، این نگاه های سرد و بی خاطره، این آدم های خسته و بی رمق اصلاً نمی فهمن.اینا رو باور نمی كنن كه من مجبور بودم. محكوم بودم و دست خودم نبود. اینا رو نمی دونن كه من زن دارم، بچه دارم و باید به فكر اونا باشم اینا از عشق حرف می زنن؛ از دوست داشتن مطلق، و خبر ندارن كه زنم آبستنه و باید از حالا به فكر خرج زایمانش باشم. اینا از ایمان واعتقاد حرف می زنن و نمی پرسن كه چه كسی مسئول رسوندن غذای بچه هامه، چه كسی مسئول بردن و آوردن این قابلمه است..."

از داستان من هم چه گوارا هستم

#من_هم_چه_گوارا_هستم
#گلی_ترقی
#انتشارات_نیلوفر

http://www.niloofarpub.com

https://www.instagram.com/niloofarpub

https://www.facebook.com/niloofarpub

@niloofarpublication
شیاطین شهر لودون

نویسنده: آلدوس هاکسلی

ترجمه : فاروق ایزدی نیا

قرون وسطی را به حق قرون تاریک نام نهاده‌اند؛ دورانی که کلیسا سعی داشت افکار خرافی را در اذهان جای دهد و از فرار آنها از ذهن افراد جلوگیری نماید. هاکسلی با مهارت تام و با وقوف بر اوضاع و شرایط آن ایام، به زیبایی، تلخی آن زمان را به تصویر می‌کشد و زوایای تیره‌ی زندگی را بیان می‌کند. گویی خواننده را با خود به سفری به ژرفنای تاریخ می‌کشاند تا به چشم خود ببیند و به گوش خود بشنود که بر مردمان آن زمان چه می‌گذشته است. گاه چنان به جزئیات می‌پردازد که گویی خواننده به پای خود وارد منازل و مغازه‌ها می‌شود، به گوشه‌ی دیر و صومعه راه می‌یابد، راهبه‌هایی را می‌بیند که باید مظهر پاکی و خلوص و صفایی باشند که انگار نوری از بارگاه خدایشان بر آنها تابیده، بناگاه بر اثر تلقین کسانی که شیطان مجسم هستند از این‌روی به آن‌روی می‌شوند. گویی هاکسلی میل دارد در بطن داستانی گیرا، که خواننده به زحمت می‌تواند کتاب را از دست بگذارد و میل دارد بداند که این حکایت سرانجام به کجا خواهد کشید...

#شیاطین_شهر_لودون
#آلدوس_هاکسلی
#فاروق_ایزدی_نیا
#انتشارات_نیلوفر

http://www.niloofarpub.com

https://www.instagram.com/niloofarpub

https://www.facebook.com/niloofarpub

@niloofarpublication
شازده کوچولو

نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری

مترجم: ابوالحسن نجفی

روباه گفت:
-فقط چیزهایی را که اهلی می کنی می توانی بشناسی، آدم ها دیگر وقتِ شناختنِ هیچ چیز را ندارند. همۀ چیزها را ساخته و آماده از فروشنده ها می خرند. ولی چون کسی نیست که دوست بفروشد آدم ها دیگر دوستی ندارند.
شازده کوچولو گفت:
-چه کار باید بکنم؟
روباه جواب داد:
-باید خیلی حوصله کنی. اول کمی دورتر از من این جور روی علف ها می نشینی. من از زیر چشم به تو نگاه می کنم و تو هیچ نمی گویی. زبان سرچشمۀ سوء تفاهم هاست. اما تو هر روز کمی نزدیک تر می نشینی...

#شازده_کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
#ابوالحسن_نجفی
#انتشارات_نیلوفر

http://www.niloofarpub.com

https://www.instagram.com/niloofarpub

https://www.facebook.com/niloofarpub

@niloofarpublication
@matikandastan
معرفی کتاب/
سال های سگ
نویسنده: گونتر گراس
مترجم: حسن نقره چی

«گراس با نوشتن سال های سگ به سه گانه ی دانتسیگ خود پایان می دهد و در آن دیوهای عهد خُردی و نوجوانی خود را در دانتسیگ، برای ابد به بند می کشد.»
اوت براندس

سال های سگ قطعه ایست ادبی با کلامی موزون و منسجم، رگباری از ایده های گوناگون و هیجان انگیز، جُنگی از داستان های برجسته ی کوتاه، ترانه های شاعرانه، قطعه های تحسین برانگیز طنز، رمانی هنرمندانه، افسانه های مادربزرگانه، درد وطن، دیوارنگاره های تاریخی و خلاصه دوازده کتاب در یک کتاب…»

هرمن لوتر هند، مجله ی اشپیگل، شماره ۳۶، سال ۱۹۶۳

#سال_های_سگ
#گونتر_گراس
#حسن_نقره_چی
#انتشارات_نیلوفر

https://telegram.me/matikandastan
انجمن ماتیکان داستان
بی حسی موضعی

نویسنده: گونتر گراس
مترجم: حسن نقره چی

بی حسی موضعی – اثر یکی از چیره دست ترین نویسندگان معاصر غرب – یا برای خوانده شدن معترض مان می شود و یا این که باید بی سوادی فرهنگی خود را قبول کنیم. گراس، همان نویسنده ای است که هنوز می تواند با جوانان حرف بزند. کتاب، نکاتی در خورتأمل را در این وضعیت غیر عادی ارائه می کند. ماحصل کار، طبع آزمایی جانانه ای است که خیال ما را توأمان از حیات و سلامت آسوده می کند.

نیویورک تایمز

رالف مانهایم

گونتر گراس، هنرمندی خلاق است که بر امور مختلف احاطه ای خارق العاده دارد. کارش را با گرافیک و مجسمه سازی آغاز کرد. در نوشتن، نخست شعر و نمایشنامه را تجربه کرد. اما با رمان هایش روح تازه ای بر ادبیات آلمانی پس از جنگ دمید.
نشنال آبزرور

بی حسی موضعی واقعیتی را جشن می گیرد که یکسره رام تخیل شده است. آلمان گونتر گراس، به اندازه ی دابلین جویس، جاودانه، جهانگیر و چشم نواز است.

واشینگتن پست

#بی_حسی_موضعی
#گونتر_گراس
#حسن_نقره_چی
#انتشارات_نیلوفر

https://telegram.me/matikandastan
انجمن ماتیکان داستان
بی حسی موضعی

نویسنده: گونتر گراس
مترجم: حسن نقره چی

بی حسی موضعی – اثر یکی از چیره دست ترین نویسندگان معاصر غرب – یا برای خوانده شدن معترض مان می شود و یا این که باید بی سوادی فرهنگی خود را قبول کنیم. گراس، همان نویسنده ای است که هنوز می تواند با جوانان حرف بزند. کتاب، نکاتی در خورتأمل را در این وضعیت غیر عادی ارائه می کند. ماحصل کار، طبع آزمایی جانانه ای است که خیال ما را توأمان از حیات و سلامت آسوده می کند.

نیویورک تایمز

رالف مانهایم

گونتر گراس، هنرمندی خلاق است که بر امور مختلف احاطه ای خارق العاده دارد. کارش را با گرافیک و مجسمه سازی آغاز کرد. در نوشتن، نخست شعر و نمایشنامه را تجربه کرد. اما با رمان هایش روح تازه ای بر ادبیات آلمانی پس از جنگ دمید.
نشنال آبزرور

بی حسی موضعی واقعیتی را جشن می گیرد که یکسره رام تخیل شده است. آلمان گونتر گراس، به اندازه ی دابلین جویس، جاودانه، جهانگیر و چشم نواز است.

واشینگتن پست

#بی_حسی_موضعی
#گونتر_گراس
#حسن_نقره_چی
#انتشارات_نیلوفر

https://telegram.me/matikandastan
انجمن ماتیکان داستان