نشر آثار علامه حسن زاده آملی و استاد صمدی آملی
861 subscribers
4.46K photos
435 videos
1.38K files
1.05K links
( ماثرآثار)هدف نشر علوم معارف حقه الهیه به اهلش هست
Download Telegram
مجلس سوم- لقاء الله-محرم 1403
حضرت استاد امامی حفظه الله
🍂🍃 حضرت استاد محمود امامی حفظه الله

۞ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا(کهف، 110)

3️⃣ مجلس سوم (دهۀ اوّل)

🗓 1403/3/19، 3 محرم الحرام 1445

#لقا_الله، #محرم_الحرام، #جان_آدمی، #وحی، #غذای_آدمی


۩ موسسۀ ملک داعی ۩


📞 09026786132

🌐 https://eitaa.com/joinchat/1520959494C3438d27446

📲 ایتا | تلگرام | سایت ملک داعی | اینستاگرام | سروش
مجلس چهارم- لقاء الله-محرم 1403
حضرت استاد امامی حفظه الله
🍂🍃 حضرت استاد محمود امامی حفظه الله

۞ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا(کهف، 110)

4️⃣ مجلس چهارم (دهۀ اوّل)

🗓 1403/3/20، 4 محرم الحرام 1445

#لقا_الله، #محرم_الحرام، #جان_آدمی، #وحی، #نفخ_روح، #ملک، #شیطان، #توحید_احدی_صمدی، #آینه، #ظهور


۩ موسسۀ ملک داعی ۩


📞 09026786132

🌐
https://t.me/+iLLYOVqNYzA3MTc8


📲
ایتا | تلگرام | سایت ملک داعی | اینستاگرام | سروش | 09026786132
بسم الله الرحمن‌الرحیم

ان الذین لایرجون لقاءنا و رضوا بالحیوه الدنیا و اطمانوا بها و الذین هم عن آیاتنا غافلون اولئک ماواهم النار بما کانوا یکسبون (سوره مبارکه یونس آیات ۷و ۸ )
ترجمه آیه شریفه این است که کسانی که امیدوار نیستند به لقاء خداوند تبارک و تعالی
لقاء نا یعنی ظاهر و همه مظاهر

آدم آنیست که ظاهر و مظاهر را خدای با کل کمالات که منزه از هر عیب و نقص هست را ملاقات کند لذا ظهورات خدا را که اسماء او هستند را باید دارا باشد .
آدم از اسفل السافلین که حرکت کرده
مثل اینکه در یک نوشته ، نقطه اسفل السافلین است و بر فرض تفسیر المیزان همه المیزان کل است همه ظهورات یعنی سیاهی و سفیدی و حروف و کلمات و چینش حروف که کلمه و کلام درست میشود و مطالب که همه را علامه ظاهر کرده است اگر کسی مثل علامه حسن زاده قدس سره که همه دارایی حضرت علامه طباطبایی را ملاقات کرده است همه کلمات و همه چینش و همه معانی که در کلمات گنجانده شده را دریافت کرده است .
آدم هست که ملاقی خداست
انسان و بشر ملاقی نیستند ولی قابلیت دارند

توحید احدی صمدی لقاء رب است

اگر انسان بار تکلیف را که اتیان واجبات و ترک محرمات است را انجام بدهد آدم ، عبد خالص میشود .

انا انزلنا الیک الکتاب بالحق
ما الکتاب یعنی کل ظهورات را نازل کردیم متلبسا بالحق یعنی همه حقیقت بود غیر از حقیقت چیز دیگری نبود، ما الکتاب را بر تو نازل کردیم
فاعبدالله مخلصا له الدین
پس حالا تو بالحق حکایت کن

آیه شریفه میفرماید : آنها که به ملاقات ما امید ندارند و راضی شدند به حیات دنیا یعنی به بی جانها راضی شدند امیدوار نیستند به جانی که به بنیه آدمی اعطا و افاضه میشود . 

تکلیف ، آدم را از سایر حیوانات بیرون‌ میبرد او از هوای نفس بیرون آمده 
آدم آن کمال انسانی را دارد ولی نقص او را ندارد

آدم همه دارائیهای بشری و انسانی را دارد

مثل منظومه شمسی که همه دارائیهای  کرات را داراست
کل هر جا باشد جزء هست ولی جزء ،‌ کل را دارا نیست .
آدم کل هست کل سِعی

به پیغمبران جان نازل شد
جان که نازل میشود  آدم را ممتاز می کند از سایر مخلوقات

یک عزیزی میفرمود چرا آیات دیگر لقاء الله را نمیخوانید فقط آیه قل انما بشر را میخوانید آنها را هم میخوانیم

خصوصیتی که این آیه دارد این هست که برای بیدار شدن و داشتن‌ِ سحر این آیه شریفه را بخوانیم بیدار میشویم این آیه خصوصیتی دارد که آدم را بیدار می کند و اصلا بیداری است
همانطور که بیدار جسمی میشویم بیداری جان هم پیدا میشود .

حمد هم که میخوانیم برای شفا ،حمد شفا مال آدم است آدم‌ شفا پیدا می کند توحید احدی صمدی شفای جان آدمی است و جسم هم به طفیل او شفا پیدا می کند معنایش این هم نیست که حمد را بخواند ولی به پزشک مراجعه نکند و دارو نخورد او زمینه را فراهم می کند که پزشک تجویز کند و دارو را بخورد
البته آنجور که باید بخواند اگر بخواند شفا حتما دارد ولی بدون اعتقاد کارگر نیست لذا ۷ یا ۷۰ مرتبه حمد بخواند حتما اثر دارد .

این آیه مربوط به بیداری آدم است
قل انما بشر مثلکم‌
سوال می کنیم که چرا بر ما نازل نشود ما ، هم نوع پیغمبریم چرا اینجور نیستیم چون نمیخواهیم

ان الذین لایرجون لقاءنا

ما طفلیم طفل که بازی می کند وقت میگذراند و شب غیر از کوفتگی و خستگی چیزی ندارد

کودکان سازند در بازی دکان
سود نَبوَد جز که تعطیل زمان
شب شود در خانه آید گُرسِنه
کودکان رفته ، بمانده یک تنه
این جهان بازیگه است و مرگ شب
سوی خانه گور آیی پر تَعَب
سوی خانه گور تنها مانده ای
وافغان واحسرتا برخوانده ای

خلق اطفالند جز مرد خدا
مرد خدا یعنی مومن که ایمان آورده به پیغمبر اکرم
پیعمبران آدم را بیدار می کنند به یک‌دارایی دیگری

ابن سینا فرمود : یک بیماری هست به نام بولیموس که آدم گرسنگی را ادراک‌ نمیکند و گرسنه نمیشود گرسنگی لطف خداست که غذا میخواهد خواستن و دعا باید باشد خواسته باید باشد بیمار بولیموس نمیخورد تا میمیرد

قل ما یعبا بکم ربکم‌ لولا دعائکم

آدم باید تشنه حقیقت باشد

آب کم جو تشنگی آور بدست
تا بجوشد آبت از بالا و پست

آدم باید ادراک داشته باشد که گرسنه است و احساس گرسنگی داشته باشد تا غذا بدل ما یتحلل بشود و نمیرد
علم هم همینطور است که باید برود دنبال علم تا علم پیدا کند

همه عالم محسوس و معقول  پوست است جان نیست آنکه مغز هست توحید احدی صمدیست .

نگویید چرا باید نماز بخوانیم و روزه بگیریم تکلیف برای ما سخت است
آدم با هرعبادتی خود را کنار میگذارد نماز میخواند نماز برای چیزی نیست خود نماز غِذای آدم است نماز را نمیشود با چیزی معاوضه کرد باء بسم الله را بدهی همه عالم را بخواهی اینطور نیست چون عالم محسوسات و معقولات جان نیست پوست است

(فاذا سویتُه) تسویه فقط حکایت است هیچی نیست
ماوقتی که حرف میزنیم تصویر در آینه پوست است ، حکایت از جان است
دو تا پوست هست یکی اینکه با چشم سر دیده میشود و حرف میزند و یکی اینکه شنیده‌ میشود
نمود و اسم و عبد فقط حکایت اند هیچی ندارند جز حکایت

یا من له العظمه و الکبریاء
کبریا مال رحمت بی نهایت است
خود موهوم ما باید از بین برود اگر شما به تصویرت خود موهوم دادی صورت و حرکت و حرف زدن را به تصویر نسبت دادی وهمِ تو این کار را می کند و اگر این کار را کردی بیخودی به او مشغول شدی و این موجب هلاکت هست
اگر مثل شیر درنده باشد هلاک میشود اگر مثل بلبل باشد با او معاشقه می کند تصویرش حکایتذ خودش هست چیزی نیست
پیغمبران ما را که خفته ایم بیدار می کنند
الناس مرضی انبیا طبیبند

ما طبیبانیم شاگردان حق
بحر قلزم دید ما را فانفلق
آن طبیبانِ طبیعت دیگرند
که به دل از راه نبضی بنگرند
ما به دل بیواسطه خوش بنگریم
کَز فَراست ما به عالی منظریم

آنها نگاه می کنند و ما حرف که میزنیم معلوم است که جهنمی هستیم یا بهشتی

مثل حارثه بن مالک که پیغمبر اکرم به او فرمود : کیف اَصبحتَ ؟ گفت اَصبحتُ موقنا ، اهل یقین شدم ،  فرمود علامت یقینت چیست گفت بهشتیها و جهنمیها را می بینم میخواهی بگویم ؟ پیغمبر لب گزید یعنی فرمود نگو

هین بگویم یا فرو بندم نَفَس
لب گزیدش مصطفی یعنی که بَس

پس پیغمبران طبیب هستند
انسانها مریض اند انسان یعنی آنکه محسوسات و علوم را دارا هست ولی چون همه اینها جان ندارند و حکایتند و او اینها را شخصا دریافت می کند ، هنوز طفل است

یکوقتی سوی خانه گور آیی پر تعب کودکان رفته بمانده یک تنه
آدم میمیرد یعنی متوجه میشود هیچی ندارد
یک عمر وزر بار کرده و خیال کرده اینها چیزی هستند اینها همه محدودند و سوختنی اند

و رضوا بالحیوه الدنیا و اطمانوا بها
و الذین هم عن آیاتنا غافلون
نمیداند اینها همه آیات و نمودند جان را ادراک نمیکنند

اولئک ماواهم النار
ماوای اینها نار است همه دارائیشان سوختنی است هیجکدام بردنی و ماندنی نیستند ، همه صفرالیدند

انبیا مرض را شفا میدهند
مردم خفته اند آن را که باید ادراک کند ادراک نمیکنند چشم دارند ولی نمی بینند گوش دارند ولی نمی شنوند لمس دارند ولی لمس نمیکنند

خوابیده اند چه بشر چه انسان
بشر فقط محسوسات را ادراک می کند و انسان معقولات را ادراک می کند
اینها پوست هستند پوست سبز و پوست سفت گردوی بی مغزند پوستها از بین میروند

این آیه قل انما انا بشر مثلکم  جان آن آیات دیگر است

چند مطلب در اینجا در این آیه هست
یکی اینکه خفته را بیدار می کند پیغمبر بیدار شده است و ما را هم میخواهد بیدار کند
دیگران خفته اند
خفته را خفته کی کند بیدار

پیغمبران از خواب حیوانی و انسانی بیدار شدند عادلند خود ندارند هر آنچه را که هست هر چیزی را درجای خودشان ادراک می کنند  همانطور که هست مشاهده و دریافت می کنند ، مالیخولیایی نیستند ، خود ندارند
لذا این آیه بیدار کننده است که ما یک دارایی دیگری داریم

میفرماید : همانطور که به من وحی شد که اله شما اله واحد است و آنکه رب و فرمانده شماست آنست که باید فرمانش را ببرید میفرماید همانطور که من این دارایی را پیدا کردم شما هم میتوانید این دارایی را پیدا کنید . این آیه مردم خفته را بیدار میکند .

همانطور که ابن سینا فرمود : باید گرسنگی را ادراک کنی نه اینکه خوابیده باشد خوابیده ادراک نمی کند وقتی بیدار شد چشم و گوش و لمسش کار می کند خوابیده مثل مرده است همانطور که مرده ادراک نمی کند
قرآن کریم انسانها را  که قابلیت پیدا می کنند ( فاذا سویته)  را فرمود یعنی انسان ، توحید جزئی را که پیدا کرد و عقل پیدا کرد آن توحید کلی سِعی را بهش اعطا می کنیم  ، وقتی اعطا کردیم همه  ملائکه به او سجده می کنند

جان را بفهمیم که ما یک جان اینچنینی داریم و این جان هست که عاشق لقاء خدا میشود ، همانطور که پیغمبر اکرم این جان را پیدا کرد

این آیه علاوه بر اینکه آدم را بیدار می کند ، آدم را راهنمایی میفرماید که چکار کنید که لقاء خدا نصیبتان بشود ، علاوه بر اینکه آدم را بیدار می کند ،
معنای نبوت و ولایت و قیامت است را از این آیه میتوانیم متوجه بشویم که دارایی پیغمبر اکرم است را آدم میتواند مثل پیغمبر این دارایی را پیدا کند این دارایی را خدا برای بنیه آدمی قرار داد و شما فردی از بنیه آدمی هستی

اگر نخواستی دارا بشوی مثل بچه هایی که نخواستند مدرسه بروند و راضی شدند به بازی یک سال دو سال رفوزه میشود و آخر سر هم درس را رها می کند اینها آن دارایی را نمیتوانند پیدا کنند

فلیعمل عملا صالحا

آدمیتِ آدم را گناه از بین میبرد
دزدی و هیزی خوراک آدم نیست
اینها شیطنت را تقویت می کنند .خود تقویت میشود باید از خود بیرون بیاییم

این دو ماه که متعلق به حضرت سیدالشهدائست و همینطور سایر ایام
کوفیها گفتند ما گرسنه حقیقتیم بیا ما را هدایت کن بیدارمان کن خفته بودند

عمرسعد خفته است مرده است

عزیزی میگفت در صحرای کربلا ما نمیدانیم چه طرف میرویم ؟

آنها مرده آدمی بودند ما نمیخواهیم مرده آدمی باشیم میخواهیم زنده آدمی باشیم حُر میخواست زنده آدمی باشد رفت طرف سیدالشهدا

شیطنت عمرسعد این بودکه هر وقت حضرت میخواست صحبت کند میگفت که هلهله کنند که حرف به آنها نرسد چون خودشان دنیایی بودند قابلیت نداشتند که حرف سیدالشهدا درآنها اثر کند ولی حُر با اینکه جلوی حضرت را گرفته بود ولی چون ذاتش پاک بود و گوش داد متوجه شد

کل بَرندگی مال حضرت سیدالشهدا و کل باختن مال عمرسعد و یزید
اگر امدیم در قیامت متوجه میشویم که آنها اسیر هوای نفسشان بودند شیطانشان آنها را محبوس کرده در چاه و انها نمیتوانستند نفس ادمی بکشند توجه نداشتند

پس یکی اینکه این آیه که انتخاب کردیم آدم را بیدار می کند که چطوری به این دارایی برسیم و یکی اینکه چگونه به ما وحی بشود

گفتیم عالم پر از وحی است از اسفل السافلین وحی میشود وحی شیطانی میشود به عمرسعد دائما اینها مایوحای شیطان هستند
شیطان یعنی آنکه تحمل دیگری را ندارد و فقط خودش را می بیند
فرمان خدا را اطاعت نمیکند
مَلک تابع فرمان خدا میشود و سجده می کند ولی شیطان گفت نه و اطاعت نکرد فرمان خدا را

فرمان خدا عبارت از چیزی هست که پیغمبر اکرم آن دارایی را پیدا کرد و آن را که مقرِب ما به حقیقت به خدا به توحید احدی صمدی بود را بیان کرد و آن را که دور میکرد فرمود
لقاء خدا یعنی توحید احدی صمدی
من باید عمل صالح داشته باشم و شرک به خدا نداشته باشم

پس این آیه ما را از خفتگی بیدار می کند
گرسنگی و عطش آدمی که آدم گرسنه حقیقت است نه سایه حقیقت را بیان میفرماید

مرد خدا پیغمبران هستند و اولین مرد حضرت خاتم است

خلق اطفالند جز مرد خدا

ان شاء الله خدا به ما چشم و‌گوش شنوا و بینا اعطا کند و ما گرسنگی به حقیقت را پیدا کنیم و دارا بشویم
السلام علیک یا ابا عبدالله ....

خدایا همانطور که انبیا و اولیا را از خواب غفلت بیدار کردی ما را هم بیدار کن که متوجه باشیم که گرسنه حقیقت هستیم

جلسه سوم ( دهه اول محرم)
۱۴۰۳/۴/۱۹

https://t.me/madarehosn
مجلس پنجم- لقاء الله-محرم 1403
حضرت استاد امامی حفظه الله
🍂🍃 حضرت استاد محمود امامی حفظه الله

۞ اِنَّ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ ۞ أُولئِکَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما کانُوا يَکْسِبُون ۞ (یونس، 8-7)


5️⃣ مجلس پنجم (دهۀ اوّل)

🗓 1403/3/21 5 محرم الحرام 1445

#لقا_الله، #محرم_الحرام، #جان_آدمی، #وحی، #نفخ_روح، #ملک، #شیطان، #توحید_احدی_صمدی، #آینه، #ظهور، #الرحمن_ذاتی، #رب، #اسم


۩ موسسۀ ملک داعی ۩


📞 09026786132

🌐
https://t.me/+iLLYOVqNYzA3MTc8


📲
ایتا | تلگرام | سایت ملک داعی | اینستاگرام | سروش | 09026786132
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الذین لایرجون لقاءنا و رضوا بالحیوه الدنیا و اطمانوا بها و الذین هم عن آیاتنا غافلون ......

آنهایی که امید ندارند ملاقی رب باشند
گفتیم بحثمان در باره لقاء الله است که جان عالم است

جان عالم را آدم ادراک می کند

انسان هم همینطور است ولی انسان ، جان نسبی و جزئی را ادراک می کند ملاقی جانِ نسبی است

آدم جان همه اشیاء را ادراک می کند ،جانِ کلی سِعی را ادراک می کند
چشم حیوانی فقط بدن را می بیند ولی آدم بدن نیست به آدم نفخ روح شده است
نفخ روح عبارت از توحید احدی صمدیست

انسان جان تصویر را که ظهور خودش هست را متوجه میشود

دیگری را در آینه دیدن عبارت از خلق شیطان است

ظهور آدم در آینه عبارت از مَلک است که حکایت از ظاهر می کند
اگر بد ادراک کردی شیطانست
لذا فرمان خدا را نمیبرد چون خود می بیند

حافظ تو خود حجاب خودی از میان برخیز

خودعبارت از شیطان است

رب عبارت از جان است

ما تا ملاقی عالم بدون جان هستیم آن را که مَلک هست شیطانش می کنیم

خدا : خلق فسوی
قدر فهدی

تقدیر می کند میبُرد و هدایت می کند بُرش میدهد

مثل خیاط که برش میدهد و پیراهن  قبا و عبا درست می کند

خدا برش میدهد به خلقش
قَدَّرَ فَهَدی
خَلَقَ فَسَوی

نفخ روح عبارت از توحید احدی صمدیست
ما که خودمان را در آینه می بینیم این جان است ولی جان عالم نیست ، جان نسبی و جزئی را ادراک می کنیم

اگر اسماء و ظهورات و آیات خدا را هر جا برویم مشاهده کنیم این جان عالم است

اینما تولوا فثم وجه الله

مثل اینکه در تفسیر المیزان هر چه سیر کنی نمود علامه است نه خود علامه
نمود خدا عالم را فرا گرفته است رحمت خدا ظاهر شده است ظهور رحمت خداست که ظاهر شده در عالم ، نه ذات  خدا

عالَم یعنی علامت و حکایت نه اینکه عالم خودش شخص باشد عالم حکایت می کند از ظهور و اسماء خدا
همانطور که تفسیر المیزان حکایت از ظهور و وصف علامه است

هر جای آینه را نگاه کنی به صورت و سر و چشم و گوش و ... تصویر نگاه بکنی حکایت کسی هست که جلوی آینه ایستاده است

آدمهای نرسیده از مَلک ، شیطان میسازند خود ندارد ولی خود موهوم درست می کنند

عالم همه وجه الله هستند
الله ذات مستجمع جمیع صفات کمالیه است
او دارایی ذاتی دارد او غنی است

یا ایها الناس انتم الفقراء و الله الغنی الحمید

[ و الله الغنی الحمید ] جمله اسمیه و جمله اسمیه حکایت از حَصر می کند 
همه عالم نمود خداست
نمود [ ورحمتی وسعت کل شیئ ] است

مثل تفسیر المیزان که رحمت علامه آن حروف الفبا و معنا و چینش را خلق کرده و همه نوشته از علم و دارایی علامه حکایت می کنند

این عالم از علم و قدرت و صفات کمالیه خدا حکایت می کند

آدم هست که میتواند توحید احدی صمدی را ادراک کند
همه علوم و عالِمهایی که هستند دریافتشان دریافتِ پوست اول و دوم است

شما هر جا بروی جز نمود و حکایت رحمت نمی بینی

آدم هست که هر چه دریافت می کند جان دریافت می کند مَلک دریافت می کند
مَلک عبارت از حکایت جان است

شیطان را خدا مستقیما خلق نکرده آدم هست که شیطان خلق می کند

آدم میتواند مَلک و شیطان ادراک کند
ما جلوتر همه عالم را دارا بودیم ولی ملک ادراک نمیکردیم

همه عالم نمود و تصویر اوست و او جان عالم است

شیطان بوسیله آدم خلق میشود آدم میتواند جان عالم را ادرا‌ک کند ولی اگر ادراک نکرد شیطان ادراک کرده است همین که خود میگوید شیطان است شیطان نمود دور رحمت بی نهایت است می نماید یک چیزی هست ولی نیست آدم خلقش میکند

البته هر چه خلق می کند به حول و قوه اوست
همه اینها که در صحرای کربلا بودند خود موهوم داشتند
حضرت و اصحابش خود موهوم نداشتند حکایت از هو میکردند
پیغمبر اکرم حکایت هوست عبده است

یک حکایت بی نهایت دارد پیغمبر اکرم پیغمبر اکرم پوست عالم را ادراک کرد و از پوست به مغز رسید

بدن عبارت از پوست و جان عبارت از حکایت بودن است مَلک ادراک کردن است

آدم الملک است یعنی کل ملائک در او نازل شدند وکل او حکایت از جان می کند

[فمن کان یرجوا لقاء ربه ]

همه عالم عبد خداست
اگر جان را ملاقات کردی لقاء جان عالم است اگر جان عالم را که رحمت بی نهایت است را ملاقات کردی[ و رحمتی وسعت کل شیی]
جان همه عالم عبارت از رحمت بی نهایت است

بی نهایت عالم از بی نهایت علم حکایت می کند هفت آسمان و زمین عبارت از مراتب آدم است و جان همه اینها لقاء الله است

[ان الذین لایرجون لقاء نا]

آدم باید امیدوار باشد که ملاقی جان میشود

ما ملاقی پوست هستیم

وقتی خودمان نمود حقیقت هستیم نمود ادراک می کنیم چون از جمادات و نباتات و... در آدم ریخته شد ، همه اینها را که دارا بود و جان اینها را ادراک کرد ملاقی رب است
ما که تصویر یا نوشته را نگاه می کنیم چشمِ سَرِ ما سیاهی و سفیدی و پوستها را ادراک می کند ، وقتی میفهمد خودش است جانآ نسبی و توحید جزیی را ادراک کرده است

منتها او چیز جزئی یعنی جانِ تصویر را دیده

آدم باید جان همه را ادراک کند که توحید احدی صمدیست آدم ملاقات الحقیقت را می کند

آدم میدان ملائکه است منتها اگر جانشان را نفهمد شیطان خلق می کند حالا یا شیطان ملایم است یا شیطان موذی

مثل اینکه خواب می بیند سگ او را گزیده این درونِ خودش هست

ما خودمان بهشت و جهنم‌ هستیم ما خودمان درخت زقوم هستیم

دارایی آدم و بنیه آدمی الجنه است یعنی کل دارائی و مهبط ملائک است ، کل ملائک بر آدم نازل میشوند
جبرییل یعنی ملکی که کل علوم را داراست و به حقیقت اشاره می کند

[ فمن کان یرجوا لقا ربه ]
[انه لاییاءس من روح الله الا القوم الکافرون ]

کافر محجوب است و نمیخواهد رب را بفهمد .

مثال شیخ علی را که عرض کردیم را توجه کنیم ، گفتیم یک‌ عقب افتاده ای بود باران آمده بود کفشهاش گلی بود شیخ علی میگوید : بهش گفتم فلانی تخت کفشها را روی هم بگذار که فرش کثیف نشود گفت گم‌شو دیوانه ای

به پیغمبران هم میگفتند ساحر و مجنون

شیطان مقابل پیغمبران مقابل خدا می ایستد
[ هل انبئکم علی من‌تنزل الشیاطین تنزل علی کل افاک اثیم]

همه اینها که افاک اثیم هستند زورگو هستند بنده هوای نفسشان هستند شیطان  نمیگذارد آدم به حقیقت برسد مخالف حقیقت است
[ ان الذین لا یرجون لقاء نا]

ما که منکر پیغمبر هستیم منکر جان خودمان هستیم
اینها که پوست برایشان ظاهر شده [ ورضوا بالحیوه الدنیا و اطمانوا بها ]

ما یک‌دارایی و حیات دیگری داریم
همانطور که در رحم مادر که بودیم یک حیات دیگری که دیدن و شنیدن بود را نداشتیم از این حیات خبر نداشتیم اگرجنین در رحم بماند از این حیات حیوانی محروم میشود همانطور که مدرسه میرود و علوم را ادراک می کند حیات انسانی را دارا میشود او توقع نداشته باشد بدنش را که از دست داد آن دارایی را دارا بشود اگر بدون این دارایی رفت تا ابد محروم است

ما اگر به حیات دنیا که حیات پوست است راضی شدیم این حیات پوستی بد نیست ولی جای آدم در پوست نیست لذا منکر دارایی انبیا که انکار جان و حیات خودشان هست میشوند

ما حیات حیوانی و انسانی را الان هم داریم حیات آدمی را نداریم

مثل همان عقب افتاده که وارونه فکر میکرد چون خودش دیوانه است دیگری را دیوانه حساب میکند

اینها که منکر دارایی انبیا هستند ملاقی جان نشده اند

اگر ملاقی جان شد میفهمد ملاقی جان‌کیست ، ملاقی بدن‌ کیست .

اینکه هستی را نیستی و نیستی را هستی حساب می کند وارونه حکایت می کند

آدم میفهمد عبد است حکایت است دیگری هست که آورده و میبرد

الفاعل ، فاعل کل ، الرحمن است

تو خیال می کنی که خودت چیزی هستی تو هیچی نیستی ، اختیارت هم حکایت اختیار خداست

ما همه شیریم شیران علم
حمله مان از باد باشد دم به دم
حمله مان پیدا و ناپیداست باد
جان فدای آنکه ناپیداست ، باد

آنکه ناپیداست رحمت بی نهایت است

جمعبندی داشته باشیم برای عرض امشبمان :

ملاقات رب ، ملاقات جان است
بدن آدم ، بدن عالم را ادراک می کند
ابله بدن را ادراک می کند او ملک را شیطان می کند

مثل همان شیر که تصویر آمده حکایتش را بکند ولی شیر وارونه عمل می کند عکس خودش را دیده و با عکس خودش جنگ می کند

اینها که منکرند خودشان را چیزی میدانند تو باید عبدِ هو باشی ولی ادعای خدایی می کنی

این آیه شریفه را اگر دریافت کنیم‌ همه آیاتی که در باره ملاقات رب است را متوجه میشویم و البته هر کدام از آیات دارایی خودشان را دارند

[فمن‌کان یرجوا لقاء ربه ]

آدم باید حکایت خدا و وجه الله را بکند عبدها را خدا نداند
وجه من وجه اوست و من وجه غیر اوست

ما باید عمل صالح داشته باشیم
گفتیم دو تا بال داریم که اتیان واجبات و ترک محرمات است
اگر با این دو بال حرکت کردیم ملاقات جان و رب است

ان شاء الله ملاقات رب و جان را بکنیم

السلام علیک یا ابا عبدالله ....

سلامهایی که میدهیم کل سلامت و السلام مال این‌ بزرگواران است که السلام ‌میگوییم کل سلامت را حضرت سیدالشهدا و اصحابش دارا هستند که کل سلامت ملاقات رب است
خدایا ما را از وارونگی شیطانی برگردان به آنکه الگوی ماست که آن آخرت و حکایت عالم از جان را برای ما اوردند ما را با آن بزرگواران محشور بفرما

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

جلسه چهارم (دهه اول محرم )
۱۴۰۳/۴/۲۰

https://t.me/madarehosn
دستور العمل توبه هر هفته روز یکشنبه
بسم الله الرحمن الرحیم
از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است که در روز یکشنبه ماه ذی القعده فرمود: مردم کدامیک از شما می خواهید توبه کنید؟ راوی می گوید: گفتیم: رسول خدا همه ما می خواهیم توبه کنیم. حضرت فرمودند: غسل کرده، وضو گرفته و چهار رکعت نماز بجا آورید. در هر رکعت یک بار «فاتحة الکتاب»، سه بار«قل هو اللّه احد»و یک بار «معوذتین» (قل اعوذ برب الناس وقل اعوذ برب الفلق)بخوانید.
آنگاه هفتاد بار استغفار نموده و در پایان«لا حول و لا قوّة إلا باللّه»
بگویید. سپس بگویید:«یا عزیز یا غفّار اغفر لی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فإنّه لا یغفر الذّنوب إلا أنت»
(ای عزیز ای بخشاینده گناهان من و گناهان تمام مردان و زنان مؤمن را ببخش که جز تو کسی گناهان را نمی بخشد).
آنگاه فرمود: بنده ای از امت من چنین عملی را انجام نمی دهد، مگر این که از آسمان به او ندا می رسد: بنده خدا عمل را از نو شروع کن که توبه تو قبول، و گناهانت بخشیده شد. فرشته دیگر از زیر عرش ندا می کند: ای بنده مبارک باد بر تو و بر خانواده و خاندانت. منادی دیگری صدا می زند: در روز قیامت، دشمنانت را از تو راضی می نمایند. فرشته دیگری ندا می کند: ای بنده با ایمان از دنیا می روی.
دینت از تو گرفته نشده و قبر تو وسیع و نورانی خواهد شد. منادی دیگری صدا می زند: پدر و مادرت راضی می شوند، گرچه خشمگین باشند، پدر و مادر، تو و خاندانت بخشیده شده و در دنیا و آخرت خوش رزق خواهی بود. جبرئیل ندا می کند: من با فرشته مرگ پیش تو آمده و به او دستور می دهم که با تو خوش رفتار بوده، بخاطر مرگ آسیبی به تو نرسانیده و بنرمی روح را از بدنت خارج نماید. گفتیم:
رسول خدا اگر کسی در زمان دیگری چنین بگوید چطور؟ فرمودند:
چیزهایی را که گفتم برای او نیز خواهد بود. جبرئیل این مطالب را در شب معراج به من گفت».
منبع ( المراقبات میرزا جواد آقا ملکی تبریزی -مراقبات ماه ذی القعده)