❌ فرق میکند چه کسی رهبر باشد
🔻لطیفهای است تکراری اما نغز، از کسی پرسیدند چطور چپ کردی؟ گفت جاده پیچید، من پیچیدم، جاده پیچید، من پیچیدم، جاده پیچید، من نپیچیدم و تماااام.
🔹حالا حکایت #انسان ایرانی است. آنجا که داشت جادهی پیشرفت جهانی میپیچید، ماشین انسان ایرانی نپیچید و به ته دره سقوط کرد. کِی؟ شروع #انقلاب_صنعتی در مغرب زمین. چطور؟ دقیقا همان زمانی که انقلاب صنعتی داشت اوج میگرفت، #صفویه افول کرد. و چه شد؟ #ایران تبدیل شد به پاساژ #فروش محصولات پر زرق و برق خارجی و مخصوصا انگلیسی.
🔸اوژن فلاندن در سفرنامهی خود (۱۸۴۰) مینویسد: «از کارخانجات نساجی و اسلحهسازی و زربفت و مخمل ایران که روزگاری به تمام مشرقزمین صادر میشد، خبری نیست و همه نابود شدهاند. محصولات ایران از بین رفته و بهویژه همجواری با #انگلستان نتیجهی شومی بخشیده است... در سراسر ایران بهزحمت میتوان پارچهای را یافت که علامت سلطنتی انگلستان را نداشته باشد.»
🔹بعدش چه شد؟ انسان ایرانی، به دلیل بیلیاقتی حاکمان و سیاستمداران وقت، هم از «علم» روز عقب افتاد، هم از «اقتصاد». و ما در این دویست و اندی سال، همیشه تمنای ترقی را به دل داشتیم و حسرت پیشرفت انسان غربی را به سر. ما همیشه از غرب عقب بودیم و در عصر قجری و #پهلوی، اوضاع بدتر هم شد. نه تنها عقب افتادیم، که تحقیر هم شدیم و سیاستمدار پهلوی زد توی سر ما و گفت ایرانیجماعت، عرضهی درست کردن یک لولهنگ هم ندارد.
🔸انقلاب اما اوضاع را تغییر داد. حالا رهبری روی کار است که حداقل در ۱۵ سال اخیر دو گفتمان را سفت و محکم سردست گرفته: «پیشرفت علمی» و «مقاومسازی اقتصاد». و امسال، که امتزاج این دو با هم است.
🔹چرا تولید؟ برای آنکه برای #پیشرفت اقتصادی، دو راه کلی بیشتر وجود ندارد: یا «الگوی مبتنی بر واردات» ، که نتیجه میشود همان که در این دویست سال بر ما رفت. یا «الگوی مبتنی بر صادرات»، که راهش تمرکز بر تولید داخلی و تقویت آن است. یعنی همان کاری که از انگلیس و #آلمان کردند تا #ژاپن و #چین و #کره.
🔸چرا دانشبنیان؟ برای آنکه حداقل دو خصوصیت دارد، یکی آنکه لبهی علم روز دنیا است و ما این بار، همآهنگ با علم جهانی به پیش میرویم، و دو دیگر اینکه «تحریمناپذیر» است. آن هم در شرایطی که دشمن، تولید و توان اقتصاد سنتی ما را نشانه رفته است. صنایع دانشبنیان اما از خاصیت ضدتحریمی بالاتری برخوردارند، که شرح آن، خود قصهی مفصلی دارد و مجالی دیگر.
✍️ محمد پورغلامی
🗞 از مجله مجازی واو
@masaf5
🔻لطیفهای است تکراری اما نغز، از کسی پرسیدند چطور چپ کردی؟ گفت جاده پیچید، من پیچیدم، جاده پیچید، من پیچیدم، جاده پیچید، من نپیچیدم و تماااام.
🔹حالا حکایت #انسان ایرانی است. آنجا که داشت جادهی پیشرفت جهانی میپیچید، ماشین انسان ایرانی نپیچید و به ته دره سقوط کرد. کِی؟ شروع #انقلاب_صنعتی در مغرب زمین. چطور؟ دقیقا همان زمانی که انقلاب صنعتی داشت اوج میگرفت، #صفویه افول کرد. و چه شد؟ #ایران تبدیل شد به پاساژ #فروش محصولات پر زرق و برق خارجی و مخصوصا انگلیسی.
🔸اوژن فلاندن در سفرنامهی خود (۱۸۴۰) مینویسد: «از کارخانجات نساجی و اسلحهسازی و زربفت و مخمل ایران که روزگاری به تمام مشرقزمین صادر میشد، خبری نیست و همه نابود شدهاند. محصولات ایران از بین رفته و بهویژه همجواری با #انگلستان نتیجهی شومی بخشیده است... در سراسر ایران بهزحمت میتوان پارچهای را یافت که علامت سلطنتی انگلستان را نداشته باشد.»
🔹بعدش چه شد؟ انسان ایرانی، به دلیل بیلیاقتی حاکمان و سیاستمداران وقت، هم از «علم» روز عقب افتاد، هم از «اقتصاد». و ما در این دویست و اندی سال، همیشه تمنای ترقی را به دل داشتیم و حسرت پیشرفت انسان غربی را به سر. ما همیشه از غرب عقب بودیم و در عصر قجری و #پهلوی، اوضاع بدتر هم شد. نه تنها عقب افتادیم، که تحقیر هم شدیم و سیاستمدار پهلوی زد توی سر ما و گفت ایرانیجماعت، عرضهی درست کردن یک لولهنگ هم ندارد.
🔸انقلاب اما اوضاع را تغییر داد. حالا رهبری روی کار است که حداقل در ۱۵ سال اخیر دو گفتمان را سفت و محکم سردست گرفته: «پیشرفت علمی» و «مقاومسازی اقتصاد». و امسال، که امتزاج این دو با هم است.
🔹چرا تولید؟ برای آنکه برای #پیشرفت اقتصادی، دو راه کلی بیشتر وجود ندارد: یا «الگوی مبتنی بر واردات» ، که نتیجه میشود همان که در این دویست سال بر ما رفت. یا «الگوی مبتنی بر صادرات»، که راهش تمرکز بر تولید داخلی و تقویت آن است. یعنی همان کاری که از انگلیس و #آلمان کردند تا #ژاپن و #چین و #کره.
🔸چرا دانشبنیان؟ برای آنکه حداقل دو خصوصیت دارد، یکی آنکه لبهی علم روز دنیا است و ما این بار، همآهنگ با علم جهانی به پیش میرویم، و دو دیگر اینکه «تحریمناپذیر» است. آن هم در شرایطی که دشمن، تولید و توان اقتصاد سنتی ما را نشانه رفته است. صنایع دانشبنیان اما از خاصیت ضدتحریمی بالاتری برخوردارند، که شرح آن، خود قصهی مفصلی دارد و مجالی دیگر.
✍️ محمد پورغلامی
🗞 از مجله مجازی واو
@masaf5