Forwarded from گروه بزرگان مدیریت ️ (گروه بزرگان مدیریت)
⭕️ کانال تلگرام ذکر شده به @marjanjanghorban1 تغییر یافته است
Forwarded from گروه بزرگان مدیریت ️ (گروه بزرگان مدیریت)
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (گروه بزرگان مدیریت)
⭕️ای کاش آرامگاه سعدی در شیراز نبود!!
گاهی که با خودم فکر می کنم، یادم به دوران دبستان و راهنمایی می افتد. تنها چیزی که از درس ادبیات و تاریخ به ما یاد دادند و هرگز به دردمان نخورد این بود : فلان شاعر چه زمانی متولد شد؟ چه زمانی فوت کرد؟ یا فلان سلسله چه زمانی به وجود آمد؟ چه زمانی نابود شد؟
به اطرافم خوب دقت می کنم. رفتارها، نگرش ها، باورها، رسانه های مجازی و حقیقی و… به فرهنگ و باورهای کشورهای دیگر نیز دقت می کنم. به یک نتیجه می رسم و آن این است.
http://janghorban.com/iran-culture-worldcup/
همگی بدون استثنا، دارای عقبه تاریخی، فرهنگی و هنری هستیم که در پاره ای از مقاطع مایه افتخار و در پاره ای مقاطع مایه شرمساری بوده است. همگی دارای شاعران، نویسندگان، هنرمندان، دانشمندان، مخترعین و … هستیم. تنها تفاوت شاید از ارقام خلاصه شوند بدین معنی که بعضی از کشورها به دلایل متعدد دارای سابقه بیشتری در زمینه های فوق بوده اند.
با استناد به صحبت کارشناسان، کشور ما جز این دسته محسوب می شود. بعد با خودم فکر می کنم که فرض کنیم اگر تمام سوابق خوب تاریخی، هنری، ادبی، علمی و … متعلق به کشور ما بود و رقم ما بالاتر از همه بود، یا اگر تمام بناهای تاریخی، آرامگاهها، موزه ها و … در کشور ما بود، چه افتخار بزرگی نصیب ما می شد اما نمی دانم چرا…
اما نمی دانم چرا باز به یاد دوران دبستان می افتم و از خودم می پرسم: کدام مهم تر بود؟ اینکه ارامگاه سعدی در شیراز باشد یا تاریخ تولد او را بدانم یا این مهم تر بود که از همان ابتدا معنی عمیق شعرهایش را به من می آموختند. مثلا :
تن آدمی شریف است به جان آدمیت…
http://janghorban.com/iran-culture-worldcup/
آن موقع دیگر چه فرقی می کرد که آرامگاهش کجاست؟!
نگاهی به فرهنگ کم سابقه کشورهای دیگر می اندازم و بعد یک نگاهی به فرهنگ کشور خودمان می اندازم و بعد یادم می افتد به : سردار آزمون، کریس رونالدو، جک، هتل اقامت پرتغال، لایی، جام جهانی، کامنت، اینستاگرام و …
من یادم به چه چیزهایی می افتد؟!!!!
راستی، سعدی متولد چه سالی بود؟
♦️مرجان جانقربان
سخنران، مشاور برندینگ و گرافیست – موسس گروه بزرگان مدیریت - #نکات_مدیریتی #مرجان_جانقربان
گاهی که با خودم فکر می کنم، یادم به دوران دبستان و راهنمایی می افتد. تنها چیزی که از درس ادبیات و تاریخ به ما یاد دادند و هرگز به دردمان نخورد این بود : فلان شاعر چه زمانی متولد شد؟ چه زمانی فوت کرد؟ یا فلان سلسله چه زمانی به وجود آمد؟ چه زمانی نابود شد؟
به اطرافم خوب دقت می کنم. رفتارها، نگرش ها، باورها، رسانه های مجازی و حقیقی و… به فرهنگ و باورهای کشورهای دیگر نیز دقت می کنم. به یک نتیجه می رسم و آن این است.
http://janghorban.com/iran-culture-worldcup/
همگی بدون استثنا، دارای عقبه تاریخی، فرهنگی و هنری هستیم که در پاره ای از مقاطع مایه افتخار و در پاره ای مقاطع مایه شرمساری بوده است. همگی دارای شاعران، نویسندگان، هنرمندان، دانشمندان، مخترعین و … هستیم. تنها تفاوت شاید از ارقام خلاصه شوند بدین معنی که بعضی از کشورها به دلایل متعدد دارای سابقه بیشتری در زمینه های فوق بوده اند.
با استناد به صحبت کارشناسان، کشور ما جز این دسته محسوب می شود. بعد با خودم فکر می کنم که فرض کنیم اگر تمام سوابق خوب تاریخی، هنری، ادبی، علمی و … متعلق به کشور ما بود و رقم ما بالاتر از همه بود، یا اگر تمام بناهای تاریخی، آرامگاهها، موزه ها و … در کشور ما بود، چه افتخار بزرگی نصیب ما می شد اما نمی دانم چرا…
اما نمی دانم چرا باز به یاد دوران دبستان می افتم و از خودم می پرسم: کدام مهم تر بود؟ اینکه ارامگاه سعدی در شیراز باشد یا تاریخ تولد او را بدانم یا این مهم تر بود که از همان ابتدا معنی عمیق شعرهایش را به من می آموختند. مثلا :
تن آدمی شریف است به جان آدمیت…
http://janghorban.com/iran-culture-worldcup/
آن موقع دیگر چه فرقی می کرد که آرامگاهش کجاست؟!
نگاهی به فرهنگ کم سابقه کشورهای دیگر می اندازم و بعد یک نگاهی به فرهنگ کشور خودمان می اندازم و بعد یادم می افتد به : سردار آزمون، کریس رونالدو، جک، هتل اقامت پرتغال، لایی، جام جهانی، کامنت، اینستاگرام و …
من یادم به چه چیزهایی می افتد؟!!!!
راستی، سعدی متولد چه سالی بود؟
♦️مرجان جانقربان
سخنران، مشاور برندینگ و گرافیست – موسس گروه بزرگان مدیریت - #نکات_مدیریتی #مرجان_جانقربان
⭕️ بخشی از کتاب "میخوام آدم حسابی باشم" از خانم نیکیتا جامعه شناس سوییسی:
ثانيه به ثانيه عمر را با لذت سپری کن
در هر کار و هر حال
کار ، تفريح ،رانندگی ،آموختن، مطالعه، آشپزی،نظافت ، خوردن و آشاميدن، عشق ورزی، حرف زدن، سکوت و تفکر، رابطه، نيايش و....
زندگی فقط در رسيدن به هدف خلاصه نشده
مابه اشتباه اينگونه ميانديشيم:
درسم تمام شود راحت شوم
غذايم را بپزم راحت شوم
اتاقم را تميز کنم راحت شوم
بالاخره رسيدم.... راحت شدم
اوه چه پروژه ای... تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟
مادامی که زنده هستيم و زندگی ميکنم هيچ فعاليتی تمام شدنی نيست بلکه آغاز فعاليتی ديگر است..
پس چه بهتر که در حين انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنيم نه مانند يک ربات فقط به انجام دادن بپردازيم به تمام شدن و فارغ شدن..
حتی هنگاميکه دستها را ميشوييم نيز ميتوانيم بالذت اينکار را انجام دهيم
يکبار امتحان کنيد
آب چه زيبا آرام پوست دستتان را نوازش ميکند
به آب نگاه کنيد و لذت ببريد
وآنجاست که احساس خوب زندگی کم کم به سراغتان ميايد..
لذت باعث قدرتمند شدن ميشود به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس ميشود..
لذت بردن هدف زندگی است
@marjanjanghorban1
تا ميتوانی همه کارها و فعاليت ها را با لذت همراه کن.. حتی نفس کشيدن که کمترين فعاليت توست..
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ خوشبختی وﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ
آری نقص یا کمبود زیبایی در چهره یک فرد را اخلاق خوب تکمیل میکند..
اما کمبود یا نبود اخلاق را، هیچ چهره ی زیبایی نمی تواند تکمیل کند..
پایه و بنای شخصیت انسان ها بر
رفتاروکردارشان میباشد، و زیباترین شخصیت ها متعلق به خوش اخلاق ترین انسان های دنياست.
تقدیم به همه ی انسانهای نیک سرشت
#جملات_زیبا
@marjanjanghorban1
ثانيه به ثانيه عمر را با لذت سپری کن
در هر کار و هر حال
کار ، تفريح ،رانندگی ،آموختن، مطالعه، آشپزی،نظافت ، خوردن و آشاميدن، عشق ورزی، حرف زدن، سکوت و تفکر، رابطه، نيايش و....
زندگی فقط در رسيدن به هدف خلاصه نشده
مابه اشتباه اينگونه ميانديشيم:
درسم تمام شود راحت شوم
غذايم را بپزم راحت شوم
اتاقم را تميز کنم راحت شوم
بالاخره رسيدم.... راحت شدم
اوه چه پروژه ای... تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟
مادامی که زنده هستيم و زندگی ميکنم هيچ فعاليتی تمام شدنی نيست بلکه آغاز فعاليتی ديگر است..
پس چه بهتر که در حين انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنيم نه مانند يک ربات فقط به انجام دادن بپردازيم به تمام شدن و فارغ شدن..
حتی هنگاميکه دستها را ميشوييم نيز ميتوانيم بالذت اينکار را انجام دهيم
يکبار امتحان کنيد
آب چه زيبا آرام پوست دستتان را نوازش ميکند
به آب نگاه کنيد و لذت ببريد
وآنجاست که احساس خوب زندگی کم کم به سراغتان ميايد..
لذت باعث قدرتمند شدن ميشود به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس ميشود..
لذت بردن هدف زندگی است
@marjanjanghorban1
تا ميتوانی همه کارها و فعاليت ها را با لذت همراه کن.. حتی نفس کشيدن که کمترين فعاليت توست..
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ خوشبختی وﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ
آری نقص یا کمبود زیبایی در چهره یک فرد را اخلاق خوب تکمیل میکند..
اما کمبود یا نبود اخلاق را، هیچ چهره ی زیبایی نمی تواند تکمیل کند..
پایه و بنای شخصیت انسان ها بر
رفتاروکردارشان میباشد، و زیباترین شخصیت ها متعلق به خوش اخلاق ترین انسان های دنياست.
تقدیم به همه ی انسانهای نیک سرشت
#جملات_زیبا
@marjanjanghorban1
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (گروه بزرگان مدیریت)
⭕️برند چیست؟ - قسمت ششم
جایگاه سازی فقط برای کالا و شرکتها نیست. امروزه شخصیتهای سیاسی، شهرها و کشورها، بیمارستانها و حتا موزه ها هم برای بهتر ساختن وضعیت خود در بازار به این کار دست می زنند.
♦️ایجاد تمایز
همانطور که دیدیم نقشه بازار به ما کمک می کند تا جاهای خلوت بازار را پیدا کنیم. امروزه موضوع یافتن تمایز مناسب از رقبا در تجارت، به یکی از موضوعات استراتژیک تبدیل شده است. کتاب معروف مارتی نیومیر به نام زاگ، در همین موضوع است. نیومیر در این کتاب جمله معروفی به کار می برد: وقتی کسی زیگ می کند، شما باید زاگ کنید. و بعد دو مفهوم تمایز سنتی و تمایز بنیادی را مطرح می کند:
" تمایز سنتی مبارزه ای دشوار بود، زیرا تجارتها تلاش زیادی را صرف کسب مزایای رقابتی بسیار کم و ناچیز همچون جدیدترین ویژگی، رنگ جدید، قیمت پائین تر و سرعت بیشتر می کردند."
" تمایز بنیادی شما را به سرعت در مسیر – مشتریان بیشتر با خرید بیشتر برای سالیان بیشتر و با قیمت بالاتر- قرار می دهد."
نیومیر سعی می کند در ادامه کتاب توضیح دهد که تمایز بنیادی را چگونه می شود ایجاد کرد. قدم اولی که پیشنهاد می کند پیدا کردن فضاهای خالی بازار و رفع نیازهای آن بخش از بازار است. مشاغل بسیاری است که بر اساس پیدا کردن یکی از این فضاهای خالی شکل گرفته است مانند عینکهای مطالعه ارزان که می توان از داروخانه ها تهیه کرد. این عینکها به اندازه کافی خوب نیست، بنابراین در آغاز تولید خیلیها با این پروژه مخالف بودند. اما بی کیفیت بودن این عینکها مهم نیست، چون نیاز مهمی را برطرف می کند. نیاز کسانی که دائما عینکهایشان را خراب یا گم می کنند. این قسمت بازار آنقدر خوب است که مردم اکنون برای هر یک از اتاقهای مختلف خانه شان یک عینک تهیه می کنند و جالب است بدانید این طبقه از محصول به صنعتی نیم میلیارد دلاری تبدیل شده است. استفاده از تحقیق برای بررسی رفتار و عادات مصرف کنندگان کمک می کند که شرکتها نیازهای مختلف را شناسایی کنند. نیومیر برای قدمهای بعدی، در ادامه کتاب خود 17 نکته را مطرح می کند که به مثابه یک سیستم برای طراحی زاگ به کار می رود. نیومیر معتقد است هر شرکتی باید زاگ خود را طراحی کند. از نظر نیومیر، زاگ همان برند متمایز است. اولین قدم برای ساخت برند متمایز طرح این پرسش است: دلیل اصلی وجود شما چیست؟ و مثالهای مختلفی برای نمونه می آورد.
مثلا دلیل وجودی مایکروسافت، گذاشتن یک کامپیوتر بر روی میز هر خانه است یا دلیل وجودی کوکا کولا، طراوت بخشیدن به دنیا می باشد. مراحل بعدی به ترتیب طرح سوالاتی است چون:
در چه تجارتی هستید؟، چشم انداز شما چیست؟، در چه مسیری تجارت شما تقویت می شود؟، چه کسانی در طبقه محصول شما به عنوان اولین، دومین و سومین برند در اذهان مشتریان قرار دارند؟، آنچه که شما را منحصر بفرد می سازد چیست؟ و پرسشهای دیگری که یافتن پاسخهایشان مسیر متمایز شدن از دیگران را گام به گام به ما نشان می دهد. این را بگویم که روشهای دیگری نیز برای پیدا کردن ویژگیهای تمایز وجو دارد. برخی از شرکتها چک لیستها و جداولی را برای این کار طراحی کرده اند که در نتیجه همه این روشها ما را به یک نقطه می رساند:
چگونه راهی برای ایجاد جایگاه متمایز در ذهن مشتریان هدف خود پیدا کنیم؟
در پایان نیومیر عنوان می کند که سرعت رشد و تغییر در بازار به شدت در حال افزایش است. همچنان که انتخابها در بازار زیاد می شود، عمر برندها کوتاه خواهد شد و تنها زمانی موفق خواهید شد که بتوانید سرعت رشد خود را با سرعت رشد بازار همگام کنید.
منبع : وبلاگ رسول باقری
🌺به کانال رسمی مرجان جانقربان در تلگرام خوش آمدید
@marjanjanghorban1 👌🏻💯👍🏻
#برند #مرجان_جانقربان
جایگاه سازی فقط برای کالا و شرکتها نیست. امروزه شخصیتهای سیاسی، شهرها و کشورها، بیمارستانها و حتا موزه ها هم برای بهتر ساختن وضعیت خود در بازار به این کار دست می زنند.
♦️ایجاد تمایز
همانطور که دیدیم نقشه بازار به ما کمک می کند تا جاهای خلوت بازار را پیدا کنیم. امروزه موضوع یافتن تمایز مناسب از رقبا در تجارت، به یکی از موضوعات استراتژیک تبدیل شده است. کتاب معروف مارتی نیومیر به نام زاگ، در همین موضوع است. نیومیر در این کتاب جمله معروفی به کار می برد: وقتی کسی زیگ می کند، شما باید زاگ کنید. و بعد دو مفهوم تمایز سنتی و تمایز بنیادی را مطرح می کند:
" تمایز سنتی مبارزه ای دشوار بود، زیرا تجارتها تلاش زیادی را صرف کسب مزایای رقابتی بسیار کم و ناچیز همچون جدیدترین ویژگی، رنگ جدید، قیمت پائین تر و سرعت بیشتر می کردند."
" تمایز بنیادی شما را به سرعت در مسیر – مشتریان بیشتر با خرید بیشتر برای سالیان بیشتر و با قیمت بالاتر- قرار می دهد."
نیومیر سعی می کند در ادامه کتاب توضیح دهد که تمایز بنیادی را چگونه می شود ایجاد کرد. قدم اولی که پیشنهاد می کند پیدا کردن فضاهای خالی بازار و رفع نیازهای آن بخش از بازار است. مشاغل بسیاری است که بر اساس پیدا کردن یکی از این فضاهای خالی شکل گرفته است مانند عینکهای مطالعه ارزان که می توان از داروخانه ها تهیه کرد. این عینکها به اندازه کافی خوب نیست، بنابراین در آغاز تولید خیلیها با این پروژه مخالف بودند. اما بی کیفیت بودن این عینکها مهم نیست، چون نیاز مهمی را برطرف می کند. نیاز کسانی که دائما عینکهایشان را خراب یا گم می کنند. این قسمت بازار آنقدر خوب است که مردم اکنون برای هر یک از اتاقهای مختلف خانه شان یک عینک تهیه می کنند و جالب است بدانید این طبقه از محصول به صنعتی نیم میلیارد دلاری تبدیل شده است. استفاده از تحقیق برای بررسی رفتار و عادات مصرف کنندگان کمک می کند که شرکتها نیازهای مختلف را شناسایی کنند. نیومیر برای قدمهای بعدی، در ادامه کتاب خود 17 نکته را مطرح می کند که به مثابه یک سیستم برای طراحی زاگ به کار می رود. نیومیر معتقد است هر شرکتی باید زاگ خود را طراحی کند. از نظر نیومیر، زاگ همان برند متمایز است. اولین قدم برای ساخت برند متمایز طرح این پرسش است: دلیل اصلی وجود شما چیست؟ و مثالهای مختلفی برای نمونه می آورد.
مثلا دلیل وجودی مایکروسافت، گذاشتن یک کامپیوتر بر روی میز هر خانه است یا دلیل وجودی کوکا کولا، طراوت بخشیدن به دنیا می باشد. مراحل بعدی به ترتیب طرح سوالاتی است چون:
در چه تجارتی هستید؟، چشم انداز شما چیست؟، در چه مسیری تجارت شما تقویت می شود؟، چه کسانی در طبقه محصول شما به عنوان اولین، دومین و سومین برند در اذهان مشتریان قرار دارند؟، آنچه که شما را منحصر بفرد می سازد چیست؟ و پرسشهای دیگری که یافتن پاسخهایشان مسیر متمایز شدن از دیگران را گام به گام به ما نشان می دهد. این را بگویم که روشهای دیگری نیز برای پیدا کردن ویژگیهای تمایز وجو دارد. برخی از شرکتها چک لیستها و جداولی را برای این کار طراحی کرده اند که در نتیجه همه این روشها ما را به یک نقطه می رساند:
چگونه راهی برای ایجاد جایگاه متمایز در ذهن مشتریان هدف خود پیدا کنیم؟
در پایان نیومیر عنوان می کند که سرعت رشد و تغییر در بازار به شدت در حال افزایش است. همچنان که انتخابها در بازار زیاد می شود، عمر برندها کوتاه خواهد شد و تنها زمانی موفق خواهید شد که بتوانید سرعت رشد خود را با سرعت رشد بازار همگام کنید.
منبع : وبلاگ رسول باقری
🌺به کانال رسمی مرجان جانقربان در تلگرام خوش آمدید
@marjanjanghorban1 👌🏻💯👍🏻
#برند #مرجان_جانقربان
Forwarded from گروه بزرگان مدیریت ️ (گروه بزرگان مدیریت)
🔴 مناسبترین زمان و بهترین راه ارائهی پیشنهاد فروش برگرفته از
کتاب کیمیای فروش - جفری گیتومر
مترجم: دکتر احمد روستا، رویا گذشتی
اگر میخواهید
فروشی صورت بگیرد، باید بهموقع پیشنهاد بدهید. حتما میگویید این را خودم هم میدانم،
بهترین زمان پیشنهاد دادن چه وقت است؟ من از کجا بدانم؟ هیچکس بهجز خود شما نمیتواند
تشخیص بدهد. فقط میتوانم بگویم زمان مناسب، وقتی است که نشانههای تمایل را در
خریدار ببینید و احساس درونی خود شما هم مؤید آمادگی شرایط باشد.
تشخیص اینکه
پیشنهاد را چطور عنوان کنیم، آسانتر از تعیین زمان مطرح کردن آن است، باید با
آمادگی کامل در مورد آن اقدام کنیم.
نکته مهم: پرسشهایی
که هرگز نباید در هنگام پیشنهاد فروش طرح کرد از این قرارند:« چهکار کنم تا این
معامله انجام شود؟» یا « شما برای انجام دادن این معامله چه انتظاری از من دارید؟»
بهنظر برخی این پرسشها توهینآمیز هستند و از طرفی فروشندههای حرفهای با هدفها
و وظیفههای خود آشنا هستند.
بعضی از
فروشندهها پیشنهادشان را طوری مطرح میکنند که گویی اهمیت چندانی برای پاسخ مشتری
قائل نیستند. این عده با شنیدن «نه» دست از تلاش بر میدارند ولی فروشندههای حرفهای
همیشه «نه» را «هنوز نه» تلقی میکنند.
1. بپرسید:
نگرانید که از معامله با ما ضرر کنید؟
وقتی از مشتری چنین پرسشی شود، اگر
نگران چیزی باشد آن را بروز خواهد داد و از آنجا که معمولاً مورد خاصی وجود ندارد
و سکوت میکند، میتوانید فوری بگویید: ... «خب پس حالا که چیزی را از دست نمیدهید،
امضاء بفرمایید.»
2. بپرسید:
آیا مایلید از خدمات دیگر شرکت ما هم استفاده کنید؟
اگر شما فروشندهی شرکتی هستید که محصولات متعددی دارد، در ابتدا کار فقط با یک
نوع محصول موقعیت خود را تثبیت کنید و در حاشیه راه را برای معاملههای دیگر هموار
کنید.
3. به
مشتری نشان دهید که مایلید در مراحل بعدی کار هم مشارکت کنید.
بهطور مثال بپرسید: آیا میخواهید ترتیبی بدهید که من هم زمان تحویل جنس حضور
داشته باشیم؟ یا میخواهید چند نفر از کارمندان آموزش ببینند؟ یا بهنظر شما جلسههای
آموزشی را کی برگزار کنیم؟
4. بپرسید
آیا مانعی سر راه معامله با شرکت شما میبیند؟
بگویید: اگر موردی به نظرتان می رسد، بفرمایید تا رفع کنیم.
5. اگر به
مانع یا مشکلی اشاره کرد، بپرسید: فقط بهخاطر همین یک مورد است که رضایت نمیدهید؟
پس اگر این مشکل بر طرف شود کار تمام است؟
6. خلاقیت
به خرج دهید.
در مدت زمانی که منتظر دریافت جواب مشتری هستید، با یک شوخی جالب اعلام وجود کنید.
به طور مثال، برایش پیامک بزنید و بزنید و بنویسید« با جواب مثبت خود خواب را به
چشمان من بازگردان» یا «با یک بلهی شما شب تار فروشندهی بینوا سحر میشود.»
نمک بپاشید و پول پارو کنید!
7. شرایطی
فراهم کنید که «نه» گفتن به پیشنهادتان سخت باشد.
به طور مثال،بگویید: «چطور است روز جمعه ناهار در خدمتتان باشیم تا در این فرصت
خواستههایتان را برایم شرح دهید. همان جا به شما خواهم گفت که بر آوردن آنها در
توان ما هست یا نه. این پیشنهاد را می پسندید؟» یا « چطور است که برای
آزمایش، یک نمونه از محصول ما را ببرید. اگر به کارایی آن و صحت گفته بنده ایمان
نیاوردید لازم نیست هزینهاش را بپردازید، پیشنهاد منصفانه است؟»
اگر هیچ یک از
مواردهای بالا کار ساز نبود:
7.5. با
شوخی کار را تمام کنید.
بگویید: میدانید چطور هر دوی ما خلاص می شویم؟ با بله گفتن شما!
نکته مهم
پیشنهادتان را وقتی عنوان کنید که
مشتری از نظر روحی در شرایط مساعدی باشد. یکی از بدترین مکانهای ارائه پیشنهاد،
دفتر مشتری است و بهترین جا سر میز صبحانه، ناهار، و یا شامی است که شما میزبانید.
دفتر خودتان و نمایشگاههای تجاری هم در الویتهای بعدی قرار دارند.
پاسخ نهایی
رمز موفقیت در این است که با حالتی دوستانه و محترمانه پیشنهادتان را عنوان کنید.
مراقب باشید مشتری احساس نکند تحت فشار قرار گرفته و لحنتان آمرانه نباشد. برای
کسب مهارت چارهای جز تمرین زیاد ندارید
#کتاب @BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
کتاب کیمیای فروش - جفری گیتومر
مترجم: دکتر احمد روستا، رویا گذشتی
اگر میخواهید
فروشی صورت بگیرد، باید بهموقع پیشنهاد بدهید. حتما میگویید این را خودم هم میدانم،
بهترین زمان پیشنهاد دادن چه وقت است؟ من از کجا بدانم؟ هیچکس بهجز خود شما نمیتواند
تشخیص بدهد. فقط میتوانم بگویم زمان مناسب، وقتی است که نشانههای تمایل را در
خریدار ببینید و احساس درونی خود شما هم مؤید آمادگی شرایط باشد.
تشخیص اینکه
پیشنهاد را چطور عنوان کنیم، آسانتر از تعیین زمان مطرح کردن آن است، باید با
آمادگی کامل در مورد آن اقدام کنیم.
نکته مهم: پرسشهایی
که هرگز نباید در هنگام پیشنهاد فروش طرح کرد از این قرارند:« چهکار کنم تا این
معامله انجام شود؟» یا « شما برای انجام دادن این معامله چه انتظاری از من دارید؟»
بهنظر برخی این پرسشها توهینآمیز هستند و از طرفی فروشندههای حرفهای با هدفها
و وظیفههای خود آشنا هستند.
بعضی از
فروشندهها پیشنهادشان را طوری مطرح میکنند که گویی اهمیت چندانی برای پاسخ مشتری
قائل نیستند. این عده با شنیدن «نه» دست از تلاش بر میدارند ولی فروشندههای حرفهای
همیشه «نه» را «هنوز نه» تلقی میکنند.
1. بپرسید:
نگرانید که از معامله با ما ضرر کنید؟
وقتی از مشتری چنین پرسشی شود، اگر
نگران چیزی باشد آن را بروز خواهد داد و از آنجا که معمولاً مورد خاصی وجود ندارد
و سکوت میکند، میتوانید فوری بگویید: ... «خب پس حالا که چیزی را از دست نمیدهید،
امضاء بفرمایید.»
2. بپرسید:
آیا مایلید از خدمات دیگر شرکت ما هم استفاده کنید؟
اگر شما فروشندهی شرکتی هستید که محصولات متعددی دارد، در ابتدا کار فقط با یک
نوع محصول موقعیت خود را تثبیت کنید و در حاشیه راه را برای معاملههای دیگر هموار
کنید.
3. به
مشتری نشان دهید که مایلید در مراحل بعدی کار هم مشارکت کنید.
بهطور مثال بپرسید: آیا میخواهید ترتیبی بدهید که من هم زمان تحویل جنس حضور
داشته باشیم؟ یا میخواهید چند نفر از کارمندان آموزش ببینند؟ یا بهنظر شما جلسههای
آموزشی را کی برگزار کنیم؟
4. بپرسید
آیا مانعی سر راه معامله با شرکت شما میبیند؟
بگویید: اگر موردی به نظرتان می رسد، بفرمایید تا رفع کنیم.
5. اگر به
مانع یا مشکلی اشاره کرد، بپرسید: فقط بهخاطر همین یک مورد است که رضایت نمیدهید؟
پس اگر این مشکل بر طرف شود کار تمام است؟
6. خلاقیت
به خرج دهید.
در مدت زمانی که منتظر دریافت جواب مشتری هستید، با یک شوخی جالب اعلام وجود کنید.
به طور مثال، برایش پیامک بزنید و بزنید و بنویسید« با جواب مثبت خود خواب را به
چشمان من بازگردان» یا «با یک بلهی شما شب تار فروشندهی بینوا سحر میشود.»
نمک بپاشید و پول پارو کنید!
7. شرایطی
فراهم کنید که «نه» گفتن به پیشنهادتان سخت باشد.
به طور مثال،بگویید: «چطور است روز جمعه ناهار در خدمتتان باشیم تا در این فرصت
خواستههایتان را برایم شرح دهید. همان جا به شما خواهم گفت که بر آوردن آنها در
توان ما هست یا نه. این پیشنهاد را می پسندید؟» یا « چطور است که برای
آزمایش، یک نمونه از محصول ما را ببرید. اگر به کارایی آن و صحت گفته بنده ایمان
نیاوردید لازم نیست هزینهاش را بپردازید، پیشنهاد منصفانه است؟»
اگر هیچ یک از
مواردهای بالا کار ساز نبود:
7.5. با
شوخی کار را تمام کنید.
بگویید: میدانید چطور هر دوی ما خلاص می شویم؟ با بله گفتن شما!
نکته مهم
پیشنهادتان را وقتی عنوان کنید که
مشتری از نظر روحی در شرایط مساعدی باشد. یکی از بدترین مکانهای ارائه پیشنهاد،
دفتر مشتری است و بهترین جا سر میز صبحانه، ناهار، و یا شامی است که شما میزبانید.
دفتر خودتان و نمایشگاههای تجاری هم در الویتهای بعدی قرار دارند.
پاسخ نهایی
رمز موفقیت در این است که با حالتی دوستانه و محترمانه پیشنهادتان را عنوان کنید.
مراقب باشید مشتری احساس نکند تحت فشار قرار گرفته و لحنتان آمرانه نباشد. برای
کسب مهارت چارهای جز تمرین زیاد ندارید
#کتاب @BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
Audio
⭕️ توضیحات تکمیلی کمپین تبلیغاتی برند پپسی
⭕️ گوینده : مرجان جانقربان
⭕️ وب سایت شخصی :
👇👇👇👇
www.janghorban.com
👆👆👆👆
⭕️ گوینده : مرجان جانقربان
⭕️ وب سایت شخصی :
👇👇👇👇
www.janghorban.com
👆👆👆👆
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from گروه بزرگان مدیریت ️ (گروه بزرگان مدیریت)
⭕️ کانال تلگرام ذکر شده به @marjanjanghorban1 تغییر یافته است
Forwarded from گروه بزرگان مدیریت ️ (گروه بزرگان مدیریت)
این فایل آموزشی فوق العاده را از دست ندهید - #آموزش #آنلاین لطفا برای داشتن این فایل حتما پیام ارسال نمایید. 09217951081 یا @bozorganemodiriat3
Forwarded from گروه بزرگان مدیریت ️ (گروه بزرگان مدیریت)
خداحافظ 4P سلام 4C در بازاریابی - #نکات_مدیریتی http://bozorganemodiriat.blog.ir/1397/04/09/ 4p-4c-marketing
Forwarded from ErtebatEmrooZ
جام جهانی برندها
http://www.ertebatemrooz.ir/برندینگ/564-جام-جهانی.html
#ارتباط_امروز، نیاز ارتباطی امروز
@media_today
http://www.ertebatemrooz.ir/برندینگ/564-جام-جهانی.html
#ارتباط_امروز، نیاز ارتباطی امروز
@media_today
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (گروه بزرگان مدیریت)
⭕️ برند چیست؟ - قسمت پایانی
♦️ در موضوع تمایز، کتاب دیگری وجود دارد به نام گاو بنفش! بله، اشتباه نخوانده اید. گاو بنفش. آقای سث گودین این کتاب را در سال 2002 نوشته و بارها جزو پرفروشترین کتابهای بازاریابی دنیا شده است. در این کتاب گودین موضوعی را مطرح می کند با این عنوان که، متخصصان بازاریابی سالهاست از پی ها صحبت می کنند. این پی ها به مرور از پی به بیست و چند پی رسیده اند. بعضی از این پی ها به قرار زیر هستند:
PRODUCT محصول
PRICE قیمت
PLACE توزیع
PROMOTION ترویج
PEOPLE کارکنان و مشتریان
POSITIONING جایگاه سازی
PACKAGING بسته بندی
PASS-ALONG دهان به دهان گشتن
گودین معتقد است که پی ها لیست کنترل فعالیتهای بازاریابی هستند. از روی پی ها خیلی سریع می توانید وضعیت شرکتتان را بررسی کنید و بفهمید که چه کارهایی انجام شده و چه کارهایی انجام نشده است. عناصر این لیست نباید یکدیگر را نفی کنند یا بر ضد هم باشند. اگر شرکتهای موفق را بررسی کنید می بینید که پی هایشان را درست انتخاب کرده و صحیح اجرا کرده اند. اما برعکس آن حتما درست نیست یعنی اگر پی ها را درست انتخاب و اجرا کنید شاید موفق نشوید! به گفته گودین، زمانی رسیده است که دیگر این پی ها به تنهایی برای موفقیت کافی نیستند و باید پی جدیدی را وارد برنامه هایمان کنیم. و اینجاست که گودین پی جدیدش را معرفی می کند:
و ... Purple Cow یا همان گاو بنفش!
گودین می گوید در میان هزاران راس گاو، تنها یک گاو بنفش می تواند به چشم بیاید و دقت همه را به سوی خود جلب کند. اگر متمایز بودن یا متفاوت بودن در انگلیسی با پی شروع می شد، گودین بهیچوجه از اصطلاح گاو بنفش استفاده نمی کرد اما چه چاره که همیشه همه چیز مطابق میلمان پیش نمی رود و گاهی از روی ناچاری مجبوریم دست به خلاقیت بزنیم! گودین معتقد است که روشهای قدیمی بازاریابی و تبلیغات تلویزیونی دیگر جواب نمی دهد. فرمول قدیمی می گفت، کالائی ارائه کن که همه می خواهند، برایش حسابی تبلیغ کن و بعد، پول پارو کن!
به عقیده گودین این چرخه تا جائی ادامه پیدا کرد که مردم از تبلیغات به خصوص نوع تلویزیونی آن اشباع شدند و اینجا بود که دیگر فرمول قدیمی برندهای بزرگ جواب نمی داد. بسیاری از شرکتها هنوز در آرزوی رسیدن به آن دوران طلائی پولهای زیادی در تلویزیون خرج می کنند اما نتیجه ای ندارد. اکنون دوره جدیدی فرا رسیده است که فرمولهای جدیدی را نیز می طلبد. فرمول پیشنهادی گودین برای عصر حاضر چنین است:
محصول متفاوت خلق کن، بازار مناسبی به آن توجه می کند. در واقع برای اولین کسانی که به آن علاقه دارند تبلیغات خاص کن!
گودین در این کتاب بر یک موضوع خیلی مهم تاکید می کند و آن اینکه تعقیب کردن رهبر بازار بسیار مشکل است چون رهبر بازار در کل خیلی متفاوت است. در واقع، چون کار متفاوتی انجام داده رهبر بازار شده است. حالا ما با تقلید رهبر بازار می خواهیم قسمتی از سهم بازار او را جذب کنیم. البته شدنی است اما قبول کنیم هیچگاه اصل نخواهیم بود و همیشه در جایگاه یک مقلد باید برای ماندن مبارزه کنیم و هر لحظه امکان دارد کس دیگری همین کار را با ما بکند و سهم بازار ما را با پائین آوردن قیمت یا ترفند ساده دیگری بگیرد.
گودین هم مانند بسیاری از متفکرین بازاریابی به موضوع روی آوردن به بازارهای کوچک و خاص در فرمول خود اشاره کرده است. در بازاریابی اصطلاحا به این بازارهای کوچک و خاص، بازار نیش می گویند. درباره مفهوم و چگونگی فعالیت در این بازارها صحبت خواهیم کرد، اما پیش از این آخرین نکته مهمی که گودین در کتاب معروفش ارائه کرده بررسی می کنیم. گودین در ادامه، درباره چگونگی خلق یک گاو بنفش توضیح می دهد. به عقیده گودین طرحی برای این کار وجود ندارد آنچه که می توان بدان اشاره کرد تنها یک فرآیند است. فرآیند خلق گاو بنفش. فرآیندی که در آن شرکتها موفق به کشف نقاط تمایز و نوآوریهای خود می گردند. این محصول متمایز باید جزو نیازهای مردم باشد و این خود یک هنر است که متوجه شویم مردم امروز به چه چیزهایی نیاز دارند. البته گودین پیشنهادی در این باره دارد:
نگاه کنید مردم درباره چه چیزهایی صحبت می کنند و چه آرزوهایی دارند. در خریدهایشان چه تمایلاتی وجود دارد و برای رفع چه خواسته هایی تلاش می کنند. به عقیده گودین آدمهایی در خلق برندهایشان موفق می شوند که به نوعی عاشق کارشان هستند.
منبع : وبلاگ رسول باقری
🌺به کانال رسمی مرجان جانقربان در تلگرام خوش آمدید
@marjanjanghorban1 👌🏻💯👍🏻
#برند #مرجان_جانقربان
♦️ در موضوع تمایز، کتاب دیگری وجود دارد به نام گاو بنفش! بله، اشتباه نخوانده اید. گاو بنفش. آقای سث گودین این کتاب را در سال 2002 نوشته و بارها جزو پرفروشترین کتابهای بازاریابی دنیا شده است. در این کتاب گودین موضوعی را مطرح می کند با این عنوان که، متخصصان بازاریابی سالهاست از پی ها صحبت می کنند. این پی ها به مرور از پی به بیست و چند پی رسیده اند. بعضی از این پی ها به قرار زیر هستند:
PRODUCT محصول
PRICE قیمت
PLACE توزیع
PROMOTION ترویج
PEOPLE کارکنان و مشتریان
POSITIONING جایگاه سازی
PACKAGING بسته بندی
PASS-ALONG دهان به دهان گشتن
گودین معتقد است که پی ها لیست کنترل فعالیتهای بازاریابی هستند. از روی پی ها خیلی سریع می توانید وضعیت شرکتتان را بررسی کنید و بفهمید که چه کارهایی انجام شده و چه کارهایی انجام نشده است. عناصر این لیست نباید یکدیگر را نفی کنند یا بر ضد هم باشند. اگر شرکتهای موفق را بررسی کنید می بینید که پی هایشان را درست انتخاب کرده و صحیح اجرا کرده اند. اما برعکس آن حتما درست نیست یعنی اگر پی ها را درست انتخاب و اجرا کنید شاید موفق نشوید! به گفته گودین، زمانی رسیده است که دیگر این پی ها به تنهایی برای موفقیت کافی نیستند و باید پی جدیدی را وارد برنامه هایمان کنیم. و اینجاست که گودین پی جدیدش را معرفی می کند:
و ... Purple Cow یا همان گاو بنفش!
گودین می گوید در میان هزاران راس گاو، تنها یک گاو بنفش می تواند به چشم بیاید و دقت همه را به سوی خود جلب کند. اگر متمایز بودن یا متفاوت بودن در انگلیسی با پی شروع می شد، گودین بهیچوجه از اصطلاح گاو بنفش استفاده نمی کرد اما چه چاره که همیشه همه چیز مطابق میلمان پیش نمی رود و گاهی از روی ناچاری مجبوریم دست به خلاقیت بزنیم! گودین معتقد است که روشهای قدیمی بازاریابی و تبلیغات تلویزیونی دیگر جواب نمی دهد. فرمول قدیمی می گفت، کالائی ارائه کن که همه می خواهند، برایش حسابی تبلیغ کن و بعد، پول پارو کن!
به عقیده گودین این چرخه تا جائی ادامه پیدا کرد که مردم از تبلیغات به خصوص نوع تلویزیونی آن اشباع شدند و اینجا بود که دیگر فرمول قدیمی برندهای بزرگ جواب نمی داد. بسیاری از شرکتها هنوز در آرزوی رسیدن به آن دوران طلائی پولهای زیادی در تلویزیون خرج می کنند اما نتیجه ای ندارد. اکنون دوره جدیدی فرا رسیده است که فرمولهای جدیدی را نیز می طلبد. فرمول پیشنهادی گودین برای عصر حاضر چنین است:
محصول متفاوت خلق کن، بازار مناسبی به آن توجه می کند. در واقع برای اولین کسانی که به آن علاقه دارند تبلیغات خاص کن!
گودین در این کتاب بر یک موضوع خیلی مهم تاکید می کند و آن اینکه تعقیب کردن رهبر بازار بسیار مشکل است چون رهبر بازار در کل خیلی متفاوت است. در واقع، چون کار متفاوتی انجام داده رهبر بازار شده است. حالا ما با تقلید رهبر بازار می خواهیم قسمتی از سهم بازار او را جذب کنیم. البته شدنی است اما قبول کنیم هیچگاه اصل نخواهیم بود و همیشه در جایگاه یک مقلد باید برای ماندن مبارزه کنیم و هر لحظه امکان دارد کس دیگری همین کار را با ما بکند و سهم بازار ما را با پائین آوردن قیمت یا ترفند ساده دیگری بگیرد.
گودین هم مانند بسیاری از متفکرین بازاریابی به موضوع روی آوردن به بازارهای کوچک و خاص در فرمول خود اشاره کرده است. در بازاریابی اصطلاحا به این بازارهای کوچک و خاص، بازار نیش می گویند. درباره مفهوم و چگونگی فعالیت در این بازارها صحبت خواهیم کرد، اما پیش از این آخرین نکته مهمی که گودین در کتاب معروفش ارائه کرده بررسی می کنیم. گودین در ادامه، درباره چگونگی خلق یک گاو بنفش توضیح می دهد. به عقیده گودین طرحی برای این کار وجود ندارد آنچه که می توان بدان اشاره کرد تنها یک فرآیند است. فرآیند خلق گاو بنفش. فرآیندی که در آن شرکتها موفق به کشف نقاط تمایز و نوآوریهای خود می گردند. این محصول متمایز باید جزو نیازهای مردم باشد و این خود یک هنر است که متوجه شویم مردم امروز به چه چیزهایی نیاز دارند. البته گودین پیشنهادی در این باره دارد:
نگاه کنید مردم درباره چه چیزهایی صحبت می کنند و چه آرزوهایی دارند. در خریدهایشان چه تمایلاتی وجود دارد و برای رفع چه خواسته هایی تلاش می کنند. به عقیده گودین آدمهایی در خلق برندهایشان موفق می شوند که به نوعی عاشق کارشان هستند.
منبع : وبلاگ رسول باقری
🌺به کانال رسمی مرجان جانقربان در تلگرام خوش آمدید
@marjanjanghorban1 👌🏻💯👍🏻
#برند #مرجان_جانقربان